۱۳۹۰ آذر ۲۹, سه‌شنبه

«آکسفورد و شکنجه»؛ گزارش مجله مک‌لینز کانادا در باره مهدی هاشمی-قسمت اول

«آکسفورد و شکنجه»؛ گزارش مجله مک‌لینز کانادا در باره مهدی هاشمی-قسمت اول

۲۶ آذر ۱۳۹۰ علی جباری
  • اندازه حروف
image عکسی هوشنگ بوذری در سایت مک‌لینز
مجله معتبر مک‌لینز کانادا در شماره این هفته خود، به سراغ پرونده‌ای رفته است که بسیاری از رسانه‌های فارسی زبان از بحث در باره آن خودداری می‌کنند. سوژه مهم این هفته این مجله کانادایی، حکم دادگاه عالی انتاریو علیه مهدی هاشمی با شکایت هوشنگ بوذری و ماجرای پذیرش فرزند چهارم هاشمی رفسنجانی در دانشگاه آکسفورد است. بوذری به مک‌لینز گفته است که هزینه‌های سفر و هتل‌های لوکس و «خانم»های همراه در هتل‌های مختلف را برای مهدی هاشمی تامین کرده است. ترجمه قسمت اول این گزارش را امروز در خودنویس می‌خوانید.
ترجمه بخش اول گزارش مجله مک‌لینز:
‎فرزند یکی از روسای جمهوری پیشین ایران که تلاش می‌کند در شرایط ویژه‌ای دکترای خود را از دانشگاه آکسفورد بگیرد، از سوی دادگاهی در کانادا محکوم به پرداخت میلیون‌ها دلار خسارت به کسی است که در دوران بازداشت شکنجه شده است‫.‬ مهدی هاشمی رفسنجانی، چهارمین فرزند آیت الله اکبر هاشمی رفسنجانی، رئیس جمهوری ایران از ۱۳۶۸ تا ۱۳۷۶ است‫.‬ خانواده او جز ثروتمندترین خانواد‌ه‌های ایران هستند‫.‬ هوشنگ بوذری در دوران زمام‌داری هاشمی رفسنجانی با پسرش آشنا شد‫.‬ بوذری سال‌ها قبل از آن، به عنوان مشاور با مجلس و وزارت نفت ایران کار کرده بود‫ اما رابطه‌اش را با دولت در ۱۳۶۶ قطع کرد و مشاوری بین‌المللی در حوزه نفت شد و به شرکت‌های خارجی برای بستن قراردادهای نفتی با ایران همکاری کرد.‬

‎‫بوذری در سال ۱۳۷۰‬ یک قرارداد بسیار بزرگ را به امضا رساند که ۵ شرکت بزرگ اروپایی و ژاپنی را وارد معامله با ایران می‌کرد‫.‬ کمی بعد از آن، پیغام رسید که رئیس جمهوری، اکبر هاشمی رفسنجانی و پسرش مهدی می‌خواهند با او ملاقات کنند‫.‬ بوذری که آن زمان ساکن ایتالیا بود به ایران پرواز کرد و هاشمی رفسنجانی در آن دیدار به بوذری گفت که فرزند ۲۲ ساله‌اش مهدی، می‌‌خواهد سر از معاملات نفتی در آورد‫.

‎بوذری به مک‌لینز می‌گوید‫:‬ «از اولش ماجرا بوی خیر نمی‌داد‫.‬» بوذری نتوانسته به رئیس جمهوری ایران «نه» بگوید و در عین حال نمی‌خواسته فرزند نازپرورده هاشمی هم مزاحم کارهای تجاری‌اش شود‫.‬ بوذری می‌گوید‫:‬ «برای آنکه ‫[‬مهدی‫]‬ مزاحمت کمتری برایم درست کند، صدها هزار دلار خرج تامین سفرهای او به نقاط مختلف دنیا و اقامتش در هتل‌های لوکس کرده‌ام‫.‬ متاسفم که بگویم که شرکت من حتی هزینه‌های ‫"‬شرکت‌های اسکورت‫"(‬تامین کننده همراه ز‫ن) برای او در هتل‌هایی در پارک لین، لندن و ژنو و هرجایی که فکرش را بکنید، پرداخت کرده است.»

‎‫بوذری می‌گوید که این کارها تا مدتی نتیجه‌بخش بود اما بعد از مدتی کوتاه، مهدی از طریق دوستش تقاضای ۵۰ میلیون دلار پول کرد تا پروژه نفتی سرجایش بماند. با آنکه بوذری و شرکایش حاضر به پرداخت بودند، اما کل «کمیسیون» این قرارداد کمتر از مبلغ مورد تقاضای مهدی هاشمی بوده است. بوذری تلاش کرد برای راضی نگاه داشتن مهدی به عنوان مشاور شخصی‌اش کار کند.  وقتی بوذری در ماه می ۱۹۹۳ (خرداد ۱۳۷۲) به تهران رفت، بر خلاف همیشه، خبری از محافظ و راننده مهدی هاشمی در فرودگاه نبود. ۹ روز بعد، ماموران لباس شخصی پوش بوذری را از آپارتمانش در تهران ربودند.

‎‫بوذری دروان بازداشت را نزدیک به ۸ ماه را در زندان‌های اوین و توحید سپری کرد. ضربه‌هایی که به سر او وارد کردند موجب کاهش شنوایی‌اش شد و ضربه‌های به کف پاهایش باعث شد شماره پاهایش بزرگ‌تر شوند. سرش را در کاسه توالت فرو کردند و مجبور به خوردن محتوایش کردند. او (به دروغ)  به همکاری با ۵ سازمان جاسوسی خارجی اعتراف کرد. بوذری می‌گوید که این اعتراف را داوطلبانه به این شرط نوشت که [بازجو] هفت‌تیرش را بیاورد و یک تیر در سرش شلیک کند. [بازجوها] قول دادند، اما هیچگاه به قول‌شان وفا نکردند».‬

‎‫در ماه اوت ۱۹۹۳، فرشته یوسفی، همسر هوشنگ بوذری سه میلیون دلار به حساب وزارت اطلاعات ایران به اسم پرداخت هزینه‌های بیمارستانی واریز کرد(مجله مک‌لینز مدارک مربوط به این پرداخت را ملاحظه کرده است)، اما بوذری تا فوریه ۱۹۹۴ ازاد نشد. وقتی از زندان بیرون آمد، فهمید تمامی قراردادهایی که برای بستن‌شان تلاش و مذاکره کرده بود، باطل شده‌اند و شرکتی جدید که زیر نظر مهدی هاشمی شکل گرفته بود کل پروژه را تصاحب کرد. این مساله به بوذری ثابت کرد که کسی جز مهدی هاشمی پشت شکنجه [و بازداشت هشت ماه‌اش] نبوده است. بوذری برای آنکه گذرنامه‌اش را پس بگیرد، مجبور به پرداخت ۲۵۰،۰۰۰ دلار دیگر هم شد و برای همیشه از ایران رفت. او از سال ۲۰۰۲ شهروند کانادا بوده است.‬
‬‬‬
‎بوذری به مک‌لینز می‌گوید‫:‬ «وقتی در بازداشتگاه توحید بودم، چند بار سعی کردم خودم را بکشم، اما متاسفانه یا خوشبختانه، سلول ۱۸۰ سانت طول کافی برای عقب رفتن و دویدن برای زدن سر به دیوار بتونی ندارد‫ که به خودتان[با قدرت لازم] آسیب جدی‌ای وارد کنید.‬ این کار ممکن بود تا حدی منجر به آسیب شود، ولی برای خودکشی کفایت نمی‌کرد‫.‬ این باعث شد به این نتیجه برسم که اگر قرار نیست در زندان بمیرم، شاید دلیلی برایش وجود داشته باشد‫.‬ با خودم عهد بستم که اگر سالم از زندان بیرون آمدم و توانستم به خانواده‌ام ملحق شوم، برای عدالت بجنگم، نه برای خودم، که برای هزاران ایرانی که زیر شکنجه، سر سیاه‌چال‌ها و در مقابل جوخه اعدام این رژیم خشن جان دادند‫».

‎‫بوذری ابتدا تلاش کرد از دولت ایران شکایت کند، اما دادگاه شکایتش را به خاطر مصونیت کشورهای خارجی تحت قانونی در کانادا رد کرد. بوذری در سال ۲۰۰۵ توسط وکیلش مارک آرنولد، علیه هفت نفری که نقشی در شکنجه  داشتند، از جمله مهدی هاشمی، شکایت خود را تقدیم دادگاه عالی استان انتاریوی کانادا کرد.

‎‫هیچکدام از متهمان به شکایت پاسخی ندادند تا آنکه سر وکله مهدی هاشمی سال گذشته در دانشگاه آکسفورد پیدا شد، جایی دور از انتاریو که چندان از دید دستگاه قضایی کانادا پنهان نبود. بوذری به دادگاه بازگشت و تقاضای حکم کرد. حکمی که در زمان استنکاف متهمان از حضور  در دادگاه صادر می‌شود. قاضی لو، در ماه اوت امسال حکم ۱۳ میلیون دلاری خود را علیه مهدی هاشمی صادر کرد. او مهدی هاشمی را محکوم به پرداخت ۱۳ میلیون دلار به بوذری و خانواده‌اش به خاطر خسارت‌های وارده کرد.‬
‬‬
پایان قسمت اول

هیچ نظری موجود نیست: