«دکتر»
حسن روحانی یا «دکتر» حسن فریدون، فردی است که قرار است در مردادماه تنفیذ
شود و حداقل به مدت ۴ سال ریاست قوه مجریه را بر عهده داشته باشد.
با وجود تاکید دانشگاه «کالدونین گلاسکو» بر پیروزی دانشجو سابقش در رقابتهای انتخاباتی سال ۹۲، حرف و حدیث بسیاری باقی است، از جمله اینکه چگونه ممکن است کسی ۵ دوره نماینده مجلس شورای اسلامی از اول انقلاب تا سال ۱۳۷۹ باشد، دو دوره آخرش، نایب رئیس مجلس و از سال ۱۳۶۸ هم دبیر «شورای عالی امنیت ملی» بوده باشد و همزمان در دانشگاهی درس بخواند که در سال ۱۹۹۳ تاسیس شده و قاعدتا بخش حقوق آن نیز نسبتا تازه تاسیس است.
رجوع به سایت مجلس شورای اسلامی این سوال را برمیانگیزد که اگر آقای حسن روحانی، که قاعدتا همان «حسن فریدون» معرفی شده از سوی دانشگاه کالدونین است، در سال ۱۹۹۹ دکترا گرفته، چگونه در سال ۱۳۵۹ و بر اساس مدارک موجود در مجلس شورای اسلامی، خود را «دکتر حسن روحانی» معرفی کرده است؟
بر اساس در سایت رسمی مجلس شورای اسلامی، حسن روحانی از ۵ دوره نمایندگی، در دوره سوم، خود را «فوق لیسانس حقوق» معرفی کرده و دو دوره قبل و دو دوره بعد، دارای دکترای حقوق بوده است.
قاعدتا در سیستمهای علمی و دانشگاهی، بر خلاف ارتش، کسی را به خاطر خطاکاری، خلع درجه نمیکنند. حداکثر ممکن است از مقام استادی یا دانشیاری خلعش کنند، اما کمتر شنیده شده است که کسی عنوان دکترای خود را ناگهان از دست بدهد، یک دوره فوق لیسانس بشود و دوباره مدرک دکترا بگیرد.
آقای «دکتر» روحانی به عنوان یک حقوقدان و نه «سرهنگ» به خوبی میداند که دقت در ثبت عناوین چه اهمیتی دارد.
این سوال پیش میآید که اگر حسن روحانی، خود را پیش از گرفتن مدرک فرضی دکترا از دانشگاه کالدونین، «دکتر» خوانده باشد، مرتکب جعل عنوان شده است یا نه؟
لطفا به لینکهای زیر رجوع کنید و موقعیت آقای روحانی در مجالس نخست تا پنجم را ببینید:
مجلس اول: آغاز، ۱۳۵۹
مجلس دوم: آغاز، ۱۳۶۳
مجلس سوم: آغاز،۱۳۶۷
مجلس چهارم: آغاز، ۱۳۷۱
مجلس پنجم: آغاز، ۱۳۷۵
اینکه رقبای انتخاباتی حسن روحانی از او در این باره سوال نکردهاند، محل تامل است. احتمالا او نیز به عنوان فردی امنیتی، اطلاعاتی از آنها داشته که میدانستهاند اگر مدرکش را زیر سوال میبردند، او نیز برگی برنده رو میکرده است.
در فیلم تبلیغاتی ایشان نیز، به ادامه تحصیل این دانش آموخته حقوق در گلاسکو اشاره شده است، آن هم قبل از انقلاب اسلامی. مدارک ساواک نیز این فعال را «دکتر روحانی» معرفی میکند و سازنده، هیچ توضیح نداده که چگونه ممکن است فردی که مدارک ارائه شده در بیوگرافی در حال تکاملاش، در سال ۱۹۹۹ مدرک دکترا گرفته، چگونه قبل از انقلاب دارای مدرک دکترا بوده است؟
قاعدتا در باره دو نفر آدم مختلف حرف نمیزنیم. یک حسن روحانی است که با عنوان «حسن فریدون» و با چنین گذرنامهای بارها به اروپا* سفر کرده است.
اگر مدارک رسمی موجود در مجلس شورای اسلامی با مدارکی که حامیان «دکتر روحانی» ارائه کردهاند همخوان نباشد، حداقل یک نفر اینجا دروغ گفته است.
حقوقدانی که «سرهنگ» نیست، اما مسوول پدافند هوایی و از مسوولان عمده جنگ در سالهای ۶۰ بوده و بنا به گفته رهبران جنبش دانشجویی، نقشی کلیدی در سرکوب دانشجویان در ۲۳ تیر ۱۳۷۸ داشته است، از نعمت سکوت بسیاری از رسانهها در باره گذشته، خانواده، و مدرک تحصیلیاش برخوردار بوده در آینده بر اساس سوابقش ارزیابی خواهد شد، حداقل از سوی کسانی که تحت تاثیر اطلاعات احتمالا جعلی ارائه شده از سوی او قرار نخواهند گرفت.
قاعدتا این حقوقدان میداند که به عنوان کاندیدای مجلس، چند دوره به شهروندان «دروغ» گفته است. باید دید که قانون مجازات اسلامی** در مورد جعل عنوان چه گفته است.
البته معلوم نیست آقای حسن روحانی به مراجع انتخاباتی ۵ دوره مجلس چه مدارکی ارائه کرده تا کارشناسی ارشد و یا دکترای خود را اثبات کند، اما به هر ترتیب، اگر تا سال ۱۳۷۸ مدرک دکترا نداشته، چه کسی اینجا مرتکب خطا و جرم شده است؟
مساله دیگر اینکه اگر آقای حسن روحانی در پوسترهای تبلیغاتی خود، بدون داشتن مدرک دکترا، خود را «دکتر» خوانده باشد، آیا مرتکب نشر اکاذیب شده است؟ فرضا این نوع نشر کذب موجب «تشویش» اذهان عمومی نشده باشد، اما اگر مایه فریب و انحراف افکار عمومی باشد، چه حکمی دارد؟
این سوالی است که باید از حقوقدانها پرسید. حقوقدانهایی که «سرهنگ» نیستند ...
--------------------
*سال پیش یک منبع به خودنویس خبرداد که «دکتر روحانی» با گذرنامه «حسن فریدون» به وین رفته است. وین مرکز مهمی است، آژانس بینالمللی انرژی اتمی آنجاست. سيروس ناصری، یکی از اعضای تیم مذاکره کننده هستهای سابق «دکتر» روحانی که درگیر معاملات نفتی است در وین زندگی میکند. شرکت «آتیه بهار» که ارتباط نزدیکی با بسیاری از پروژههای بزرگ در ایران داشته و مشتریان خارجی را به ایران مرتبط میکرده نیز در وین است. در آینده میتوان همه این مجموعهها و فعالیتهایشان را زیر نظر گرفت.
** «مطابق ماده ۵۲۷ قانون مجازات اسلامي، هر كس مدارك اشتغال به تحصيل يا فارغالتحصيلي يا تاييد به تحصيل يا ريزنمرات تحصيلي دانشگاهها و موسسات آموزش عالي و تحقيقاتي داخل يا خارج از كشور يا ارزشنامههاي تحصيلات خارجي را جعل كند يا با علم به جعلي بودن آن را مورد استفاده قرار دهد، علاوه بر جبران خسارت به ۱ تا ۳ سال زندان محكوم خواهد شد و در صورتيكه مرتكب يكي از كاركنان وزارتخانهها يا سازمانها و موسسات وابسته به دولت يا شهرداريها يا نهادهاي انقلاب اسلامي باشد، يا به نحوي از انحا در امر جعل يا استفاده از مدارك و اوراق جعلي شركت داشته باشد به حداكثر مجازات محكوم ميشود.»
با وجود تاکید دانشگاه «کالدونین گلاسکو» بر پیروزی دانشجو سابقش در رقابتهای انتخاباتی سال ۹۲، حرف و حدیث بسیاری باقی است، از جمله اینکه چگونه ممکن است کسی ۵ دوره نماینده مجلس شورای اسلامی از اول انقلاب تا سال ۱۳۷۹ باشد، دو دوره آخرش، نایب رئیس مجلس و از سال ۱۳۶۸ هم دبیر «شورای عالی امنیت ملی» بوده باشد و همزمان در دانشگاهی درس بخواند که در سال ۱۹۹۳ تاسیس شده و قاعدتا بخش حقوق آن نیز نسبتا تازه تاسیس است.
رجوع به سایت مجلس شورای اسلامی این سوال را برمیانگیزد که اگر آقای حسن روحانی، که قاعدتا همان «حسن فریدون» معرفی شده از سوی دانشگاه کالدونین است، در سال ۱۹۹۹ دکترا گرفته، چگونه در سال ۱۳۵۹ و بر اساس مدارک موجود در مجلس شورای اسلامی، خود را «دکتر حسن روحانی» معرفی کرده است؟
بر اساس در سایت رسمی مجلس شورای اسلامی، حسن روحانی از ۵ دوره نمایندگی، در دوره سوم، خود را «فوق لیسانس حقوق» معرفی کرده و دو دوره قبل و دو دوره بعد، دارای دکترای حقوق بوده است.
قاعدتا در سیستمهای علمی و دانشگاهی، بر خلاف ارتش، کسی را به خاطر خطاکاری، خلع درجه نمیکنند. حداکثر ممکن است از مقام استادی یا دانشیاری خلعش کنند، اما کمتر شنیده شده است که کسی عنوان دکترای خود را ناگهان از دست بدهد، یک دوره فوق لیسانس بشود و دوباره مدرک دکترا بگیرد.
آقای «دکتر» روحانی به عنوان یک حقوقدان و نه «سرهنگ» به خوبی میداند که دقت در ثبت عناوین چه اهمیتی دارد.
این سوال پیش میآید که اگر حسن روحانی، خود را پیش از گرفتن مدرک فرضی دکترا از دانشگاه کالدونین، «دکتر» خوانده باشد، مرتکب جعل عنوان شده است یا نه؟
لطفا به لینکهای زیر رجوع کنید و موقعیت آقای روحانی در مجالس نخست تا پنجم را ببینید:
مجلس اول: آغاز، ۱۳۵۹
مجلس دوم: آغاز، ۱۳۶۳
مجلس سوم: آغاز،۱۳۶۷
مجلس چهارم: آغاز، ۱۳۷۱
مجلس پنجم: آغاز، ۱۳۷۵
اینکه رقبای انتخاباتی حسن روحانی از او در این باره سوال نکردهاند، محل تامل است. احتمالا او نیز به عنوان فردی امنیتی، اطلاعاتی از آنها داشته که میدانستهاند اگر مدرکش را زیر سوال میبردند، او نیز برگی برنده رو میکرده است.
در فیلم تبلیغاتی ایشان نیز، به ادامه تحصیل این دانش آموخته حقوق در گلاسکو اشاره شده است، آن هم قبل از انقلاب اسلامی. مدارک ساواک نیز این فعال را «دکتر روحانی» معرفی میکند و سازنده، هیچ توضیح نداده که چگونه ممکن است فردی که مدارک ارائه شده در بیوگرافی در حال تکاملاش، در سال ۱۹۹۹ مدرک دکترا گرفته، چگونه قبل از انقلاب دارای مدرک دکترا بوده است؟
قاعدتا در باره دو نفر آدم مختلف حرف نمیزنیم. یک حسن روحانی است که با عنوان «حسن فریدون» و با چنین گذرنامهای بارها به اروپا* سفر کرده است.
اگر مدارک رسمی موجود در مجلس شورای اسلامی با مدارکی که حامیان «دکتر روحانی» ارائه کردهاند همخوان نباشد، حداقل یک نفر اینجا دروغ گفته است.
حقوقدانی که «سرهنگ» نیست، اما مسوول پدافند هوایی و از مسوولان عمده جنگ در سالهای ۶۰ بوده و بنا به گفته رهبران جنبش دانشجویی، نقشی کلیدی در سرکوب دانشجویان در ۲۳ تیر ۱۳۷۸ داشته است، از نعمت سکوت بسیاری از رسانهها در باره گذشته، خانواده، و مدرک تحصیلیاش برخوردار بوده در آینده بر اساس سوابقش ارزیابی خواهد شد، حداقل از سوی کسانی که تحت تاثیر اطلاعات احتمالا جعلی ارائه شده از سوی او قرار نخواهند گرفت.
قاعدتا این حقوقدان میداند که به عنوان کاندیدای مجلس، چند دوره به شهروندان «دروغ» گفته است. باید دید که قانون مجازات اسلامی** در مورد جعل عنوان چه گفته است.
البته معلوم نیست آقای حسن روحانی به مراجع انتخاباتی ۵ دوره مجلس چه مدارکی ارائه کرده تا کارشناسی ارشد و یا دکترای خود را اثبات کند، اما به هر ترتیب، اگر تا سال ۱۳۷۸ مدرک دکترا نداشته، چه کسی اینجا مرتکب خطا و جرم شده است؟
مساله دیگر اینکه اگر آقای حسن روحانی در پوسترهای تبلیغاتی خود، بدون داشتن مدرک دکترا، خود را «دکتر» خوانده باشد، آیا مرتکب نشر اکاذیب شده است؟ فرضا این نوع نشر کذب موجب «تشویش» اذهان عمومی نشده باشد، اما اگر مایه فریب و انحراف افکار عمومی باشد، چه حکمی دارد؟
این سوالی است که باید از حقوقدانها پرسید. حقوقدانهایی که «سرهنگ» نیستند ...
--------------------
*سال پیش یک منبع به خودنویس خبرداد که «دکتر روحانی» با گذرنامه «حسن فریدون» به وین رفته است. وین مرکز مهمی است، آژانس بینالمللی انرژی اتمی آنجاست. سيروس ناصری، یکی از اعضای تیم مذاکره کننده هستهای سابق «دکتر» روحانی که درگیر معاملات نفتی است در وین زندگی میکند. شرکت «آتیه بهار» که ارتباط نزدیکی با بسیاری از پروژههای بزرگ در ایران داشته و مشتریان خارجی را به ایران مرتبط میکرده نیز در وین است. در آینده میتوان همه این مجموعهها و فعالیتهایشان را زیر نظر گرفت.
** «مطابق ماده ۵۲۷ قانون مجازات اسلامي، هر كس مدارك اشتغال به تحصيل يا فارغالتحصيلي يا تاييد به تحصيل يا ريزنمرات تحصيلي دانشگاهها و موسسات آموزش عالي و تحقيقاتي داخل يا خارج از كشور يا ارزشنامههاي تحصيلات خارجي را جعل كند يا با علم به جعلي بودن آن را مورد استفاده قرار دهد، علاوه بر جبران خسارت به ۱ تا ۳ سال زندان محكوم خواهد شد و در صورتيكه مرتكب يكي از كاركنان وزارتخانهها يا سازمانها و موسسات وابسته به دولت يا شهرداريها يا نهادهاي انقلاب اسلامي باشد، يا به نحوي از انحا در امر جعل يا استفاده از مدارك و اوراق جعلي شركت داشته باشد به حداكثر مجازات محكوم ميشود.»
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر