به هواداران!
سعید جمالی
بسیاری از شما بخوبی میدانید و آگاهید که اعتصاب غذای افراد لیبرتی هیچ کمکی به
آزادی گروگانها نمیکند.
شما بخوبی میدانید که بویژه تصمیمات چند ساله اخیر آقای رجوی، حداقل بخشی از
دلایل کشته شدن تعدادی از نفرات اشرف و لیبرتی بوده است.
اگر لحظه ای کلاه خود را قاضی کنید، درخواهید یافت که ایشان فقط بدنبال بهانه ای
برای ادامه خطی است که به مرگ هر چه بیشتر افراد می انجامد. هر روز خط جدیدی
درادامه خطوط قبلی، اما همه در راستای داغ نگاه داشتن تنور آدمسوزی... به منظور
حفظ قدرت و جایگاه خویش. درگیریهای چند سال اخیر در اشرف وسپس نگه داری 100
نفر به بهانه نگهداری از اموال و عرضه جان بی پناه آنها برابر جلادانّ رژیم آیا جز این بوده
است؟
شما اگر لحظه ای با خودتان صادق باشید انبوهی فاکت و نشانه خواهید یافت و
بخاطرتان خواهد آمد که با چه سیاستها و برخوردهای غلط و ناپسندی در طول سالها از
جانب این تشکیلات مواجه بوده اید.
من یقین دارم که شما بلحاظ احساسی این را خوب در می یابید که ادامه این وضعیت و
اعتصاب غذا کار درستی نمی باشد. لذا لحظه ای بخود آئید و اینقدر تابع بی چون و چرای
تصمیمات نادرست نباشید.
در این مورد مشخص بحث بر سر سیاستهای کلی این فرد و این تشکیلات نیست، بحث
بر سر مرگ و جان دادن تعدادی انسان در چند روز آینده است.
به این فکر کنید که اگر همین الان آقای رجوی فرمانی مبنی بر لغو اعتصاب غذا بدهد
تمام ماجرا خاتمه می یابد و جان آنها حفظ می شود و تمام ماجرا به پایان میرسد. آیا
پارامتر و عامل دیگری در این جریان دخالت دارد؟
لحظه ای به چند روز آینده فکر کنید که این عزیزان جان به جان آفرین بسپارند آیا شرمنده
و خجالت زده از خود نخواهید شد که می توانستید کاری انجام دهید و نکردید؟ در حال
حاضر این فقط شما هواداران هستید که می توانید با بلند کردن صدای اعتراض خود مانع
از این کار شوید. به هر وسیله ای که مناسب میدانید بصورت علنی یا غیر علنی صدای
اعتراض خودتان را به گوش مسئولین و آقای رجوی برسانید، اجازه ندهید بار دیگر فاجعه
دیگری آفریده شود. این سحر و جادوی ضد انسانی تشکیلات را در هم بشکنید، هر کدام
از شما شخصیت و هویتی دارید، قدرت فکر کردن و تصمیم گرفتن دارید، دقایقی
بیندیشید و خودتان باشید، کمی جرأت و جسارت بخرج دهید، اجاره ندهید افسون این
تشکیلات و ذهنیات مصیبت بار آن، این چنین شما را از خود بیگانه و منفعل سازد. چنین
رفتار از خود بیگانه ای، خلاف همه تعلیمات بزرگان و بنیانگذاران و تاریخ و کتاب و سنت
می باشد. خداوند از این رفتار شما شرمنده و شرمسار است، اوئی که انسان را بمثابه
سمبل اراده و اختیار و تفکّر و تصمیم آفرید.
باز هم تأکید می کنم امروزه این فقط شما هستید که می توانید جلوی این فاجعه در
شرف وقوع را بگیرید. اجازه ندهید این ذهن بیمار به اعمال ننگین اش ادامه دهد. این را
باور کنید و روی آن تأمل کنید ایکاش راه دیگری وجود میداشت، این همان لحظه تصمیم
تاریخی برای شما بعنوان هواداران این جریان می باشد. شک نکنید که بعد از آن جز سیه
روئی ابدی چیزی برایتان باقی نخواهد ماند. با یکدیگر صحبت کنید، مشورت کنید و قدری
به سرانجام کار بیندیشید.
به قلم بدستان، شاعران، طنز نویسان و جیره خواران و تغذیه کنندگان از سفره خون و
کشتار نفرات تشکیلات در عراق و در حال حاضر کمپ لیبرتی!
ننگ بر شما زالو صفتان!
ننگ بر شما که ذرهّ ای شرف و انسانیت در وجودتان باقی نمانده. این نتیجه یک عمر
لقمه حرام خوردن است که این چنین بی غیرت و بی همه چیز شده اید. شمایان حرام
اندر حرام خوارید.
ننگ و نفرین ابدی بر شما باد که بخاطر گذران زندگی کثیفتان به هر پلشتی و خونخواری
دست می یازید. هر لقمه غذای شما چکیده جان و خون و روح زجر کشیدگان مفلوکی
است که بازیچه دست ارباب شارلاتان تان هستند.
جناب سامع! روزی بخاطر حمایت از زحمتکشان تحت استثمار پا به این راه گذاشتی، راه
درازی را پیموده ای و امروز منبع ارتزاق روزانه و سیاسی ات خون کسانی است که بی
هیچ علت به مسلخ فرستاده میشوند، حرامت باد! تو با رندی فردی ات خوب می فهمی
که چه میگذرد اما بدترین نوع استثمار، دیگر رمقی برایت باقی نگذاشته و جز لودگی
سیاسی در مخیّله ات باقی نمانده است. این چنین است که در کثیف ترین گرداب تعفن
بورژوازی گرفتار آمده و همچنان تلاش داری پوستینی دروغین بر سر و رویت بکشی.
لقب ات پهلوان است؟؟!! تو نامردی شکم چران بیش نیستی، از تو انتظار فهم و درک
سیاسی نیست، اما اگر نخورده ای نان گندم، حتما که دردست دیگران دیده بودی!
پهلوانان قبل از اینکه منتظر فرمان عقل شان باشند، به قدرت درک و احساسشان تاب
تحمل ظلمی را نمی آوردند واز جان خود مایه می گذاشتند، وای بر تو که در این
سرزمین
نام و معنای پهلوانی را نیز آلودی!
استاد جلال گنجهء! دیروز یا امروز عاشورای حسینی بود، آنهمه دم زدن از دین و مذهب و
قرآن و سنتّ نتیجه اش این بود که در سوراخی خزیده و به رنگ آمیزی ولی فقیه دیگری
بپردازی و انواع و اقسام تبهکاری و خونریزی اش را شست و شو داده و دل به بهشتی
جهنمی بدوزی که به اعتبار وفاداریت به او، از نان "ری" بهشت اخروی بخوری. تو خوب
میدانی که با هیچ معیار قرآنی و سنتّ ای نمی توانی اعمالت را توجیه کنی مگر مانند
همه آخوند ـ جنایتکاران طول تاریخ با توجیهات و با تقیهّ و با خلسه های ضد خدایی،
خودت و وجدان مسخ شده ات را راضی نگه داری. تو میدانی که حرمت "جان" در نزد خد
ا چه جایگاهی دارد، اما اگر فکر میکنی که با چشم بستن و درسوراخ خزیدن گناهی بر تو
مترتبّ نیست، بدان که شریح قاضی فقط نام یک شخص در گذشته تاریخی نبوده!
وای از این زمانه پر نیرنگ!
و
تفو بر تو ای چرخ گردون تفو!
سعید جمالی (هادی افشار)
23 آبان 92 ـ 14 نوامبر 13
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر