آقای خامنهای عمامهات را بالاتر بگذار: بیداری اسلامیت بالاخره به ثمر رسید! ــ فیلم شکنجهٔ «یزید» در عراق!
آقای خامنهای حدود سه ماه پیش یه نامهٔ سرگشاده خطاب بهت با عنوان «جایگاه گنده رهبری و ولی امر متوهمین جهان» نوشته بودم. توی اون نامه ــ در کنار بسیاری از مسائل ــ کلی سر این قضیه بهت توپیدم که «پس چی شد اون بیداری اسلامیت». امروز خبری بهم رسید که دیدم اشتباه میکردم: از قرار معلوم بیداری اسلامیت گرچه در مصر و تونس و لیبی جواب نداد و در سوریه هم هنوز تو هواست؛ ولی در عراق جواب داده، اون هم چه جور!
ماجرا چیه؟ ــ صبر کن برات تعریف میکنم:
چند روز پیش همزمان با ایام سوگواری شهادت اباعبدالله الحسین، سرور آزادگان دوعالم و از این حرفا... در حوزهٔ نفتی رمیله شمالی نزدیک بصره و مرز ایران ــ که در اونجا شبه نظامیان شیعه (همون بسیجیات، البته ورژن عراقیش) هم در کنترل منطقه به دولت مالکی کمک میکنند و هم به برادران در شغل شریف قاچاق نفت یاری میرسونن ــ صحنهای از بصیرت و بیداری و شور حسینی رو به وجود آوردن که جا داره واقعا به خاطر زحماتی که خودت و نوکرات تو عراق کشیدین بهت تبریک بگم. چون که قبل از اینکه شیعیان عراق رو «ببیدارونی» همچین چیزایی اصلا سابقه نداشت.
ماجرا از این قراره که یکی از مستشاران بریتانیایی شرکت شلمبرژر (طرف قرارداد بی پی در توسعه و استخراج اون حوزهٔ نفتی) سوار ماشینش میشه. رانندهٔ محلی به خاطر «شور حسینی» بیرق امام حسین رو نصب کرده بوده رو ماشین شرکت. مستشار که به حساسیت مسئله آگاه بوده محترمانه از راننده میخواد به دلیل مسايل امنیتی (مثلا نشانهگذاری ماشین برای تروریستها) بیرق رو برداره. راننده میگه محاله، این بیرق امام حسینه! آقا مجبور میشه خودش از ماشین پیاده بشه و بیرق رو دربیاره و با خودش برگردونه به داخل ماشین. در این هنگام، راننده نعرهزنان به داخل محوطه میدود که «این انگلیسی خبیث بیرق حسین را پاره کرد... این یزیدی خبیث بیرق حسین رو پاره کرد.» عاشقان حسین ــ همون مردمیو میگم که چند دهه هست با ویرایش جدید از یک حادثهٔ تاریخی نهچندان مستند برای مقاصد خودت پول خرجشون میکنی؛ همونایی که بعضیشون کارگرای محلی همین شرکت هستند؛ و صد البته همون بسیجیا و عاشقان حضرتت رو میگم ــ به سمت «یزید زمان» حمله میکنند و... بقیهاش رو توی همین فیلم نگاه کن!
حیف که لیسینینگ عربیات افتضاحه و گرنه توی فیلم به راحتی میشه شنید که بعضیشون دارن فریاد میزنن که «لبیک یا حسین» (یعنی حسین جون اومدم کمکت کنم!)، بعضی میگن «این همون یزیده که حسین رو کشت» دیگری هم میگه «بزارید نهنهاش رو بگـا...».
خلاصه، عاشقان اباعبدالله همگی، چند ده نفره، با بیل و کلنگ و چوب و... میریزن سر این بیچاره و ... بعد سوار یه ماشین دیگه میکننش و میبرنش یه جای دیگه و ... و نیروهای حکومت محلی هم تماشا میکنند. البته پیشقراولان «عشق مولی حسین» طبق معمول فراموش نمیکنن که پول و موبایل اون بدبخت رو هم بردارن. تازه، به دفتر شرکتی که بعضیشون کارگر همون شرکت هستند هم حمله میکنن و لپتاپها و اموال ارزشمند دیگه رو هم میدزدند (لابد «حسین حسین» گویان!).
دست مریزاد! واقعا خسته نباشی!
چه کرده اون پولایی که از جیب مردم اونجا خرج کردی، و تا کجاها رفته اون بیداری اسلامیت!
آدم یاد صحنههای وحشیگریهای نوکرات در تهران و شهرهای بزرگ در سال ۸۸ و ... کهریزک و کوی سبحان و ... میوفته. چرا که اونجا هم مثل اینجا هم دزدیدن «پول و موبایل و...» بود و هم «چوب و تفنگ» بود و ... هم «حسینحسین» و «حیدر حیدر» بود و... هم ... صد البته «چاههای نفت»!!!
السلام علیک یا ابا عبدالله!!!
پسنوشت:
به دلیل حذف شدن فیلم اصلی ۸ دقیقهای از یوتیوب که حدود ۳۰۰ هزار کلیک خورده بود، مجبور شدم لینک را تغییر دهم و فیلم دیگری از همان واقعه از زاویهای دیگر را لینک کنم.
به دلیل حذف شدن فیلم اصلی ۸ دقیقهای از یوتیوب که حدود ۳۰۰ هزار کلیک خورده بود، مجبور شدم لینک را تغییر دهم و فیلم دیگری از همان واقعه از زاویهای دیگر را لینک کنم.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر