دیشب
که دعوت اصلاحطلبان حکومتی و فراموش کنندگان کشتارهای حکومت از مردم
برای شرکت در راهپیمایی ۲۲ بهمن را میخواندم، کمی خشمگین شدم. اما یاد
گرفتهام که موقع خشم چیزی ننوسیم بگذارم اندکی زمان بگذرد تا زوایای ماجرا
را اندکی بهتر ببینم. به قول خارجی جماعت، در برخورد با هر مسالهای، باید
۶ سوال از خودمان بکنیم: چه کسی، چرا و چگونه، چه چیزی، چه زمانی و چه
مکانی؟
چه کسی، چرا و چگونه؟
چه کسانی دعوت کننده هستند؟ کسانی که قاعدتا منافع مشترک با جمهوری اسلامی دارند. کسانی که در فضای دموکراتیک نفسشان میگیرد و به خفقان و بیهوایی عادت دارند. کسانی که توان بهتر شدن و بهتر بودن را ندارند و بررسی سوابقشان در گذشته نشان میدهد که منفعت حرف اول را میزند.چرا؟
با بازگشت به سفره حکومت و گرفتن سهمی از آن، تعهد میکنند که بر دوامش بکوشند و عملا تاریخ مصرف خودشان با ماندگاری رژیم بیشتر شود. در یک رژیم دموکراتیک مسوولیتطلب، این افراد مصونیت نخواهند داشت. اما در نظام سیاسی فاسد ایران، پشت سر یکی از «خان»ها میایستند و پناه میگیرند، نانی هم میرسد.الان لابیهای مالی جمهوری اسلامی، نمایندگان بسیاری از شرکتهای اروپایی و حتی افرادی نزدیک به شرکتهای آمریکایی را به تهران بردهاند. این لابیها در گذشته قراردادهای کلانی را در دامان آقازادهها و مدیران حکومتی نشاندهاند و سهم خودشان را هم گرفتهاند. این لابیهای اقتصادی، با افرادی در رسانههای مختلف هم در تماس هستند و تغییر ظاهری فضای سیاسی در تهران به نفعشان است. این گروههای اقتصادی، همراهان خودشان را هم در اتحادیه اروپا و حتی واشینگتن دارند. پس نشان دادن همراهی مردم با رئیس جمهوری منتخب، میتواند سهم گروههای مختلف این زنجیره غذایی اقتصادی را هموار کند.
چگونه؟
از طریق رسانههای خارج از کشور. چه مخالف و چه موافق ناشر خبر هستند. از طریق شبکههای مجازی. این بار حکومت نیاز به اتوبوس ندارد، خیلیها با پای خودشان به میدان میآیند.
چه چیزی و چه زمانی و چه مکانی؟راهپیمایی در روز ۲۲ بهمن در مسیر دائمیاش! هم با امام راحل همپیمانی و هم با رهبری نظام و امید داری فشار از روی تو کاسته شود تا بتوانی درهمان قفس سیاسی نانی به کف آری و به غفلت نخوری. خواست هاشمی رفسنجانی در سال ۸۸ چه بود؟ جلب رضایت رهبری از طریق کشاندن مخالفان به میدانی برای تایید کلیت نظام. ابزارش چه بود، عوامل داخل و سایتهای وابسته. اگر شما دوست دارید افتضاح «اسب تروا» فراموش شود، مثل خیلی از چیزهای دیگر، همه مردم حافظه تاریخیشان از دست نرفته است. این دفعه، قرار بر همرنگی است.و سوال بزرگتر را باید بسیاری از شهروندان از خودشان بپرسند. قرار است این بار نقش شرکت کنندگان در راهپیمایی ۹ دی را بازی کنند؟ اما بدون ساندیس؟ برای تایید حکومت؟ برای تایید فساد؟ برای تایید جنایت، برای فراموشی نقآض گستدره حقوق بشر؟هر کسی مسوول اعمال خودش است. اما کسی که فریب میدهد، مسوولیتی دو چندان دارد. گروهها و کسانی که برای دیکتاتور مصونیت میخواهند، مصونیت نخواهند داشت.
چه کسانی دعوت کننده هستند؟ کسانی که قاعدتا منافع مشترک با جمهوری اسلامی دارند. کسانی که در فضای دموکراتیک نفسشان میگیرد و به خفقان و بیهوایی عادت دارند. کسانی که توان بهتر شدن و بهتر بودن را ندارند و بررسی سوابقشان در گذشته نشان میدهد که منفعت حرف اول را میزند.چرا؟
با بازگشت به سفره حکومت و گرفتن سهمی از آن، تعهد میکنند که بر دوامش بکوشند و عملا تاریخ مصرف خودشان با ماندگاری رژیم بیشتر شود. در یک رژیم دموکراتیک مسوولیتطلب، این افراد مصونیت نخواهند داشت. اما در نظام سیاسی فاسد ایران، پشت سر یکی از «خان»ها میایستند و پناه میگیرند، نانی هم میرسد.الان لابیهای مالی جمهوری اسلامی، نمایندگان بسیاری از شرکتهای اروپایی و حتی افرادی نزدیک به شرکتهای آمریکایی را به تهران بردهاند. این لابیها در گذشته قراردادهای کلانی را در دامان آقازادهها و مدیران حکومتی نشاندهاند و سهم خودشان را هم گرفتهاند. این لابیهای اقتصادی، با افرادی در رسانههای مختلف هم در تماس هستند و تغییر ظاهری فضای سیاسی در تهران به نفعشان است. این گروههای اقتصادی، همراهان خودشان را هم در اتحادیه اروپا و حتی واشینگتن دارند. پس نشان دادن همراهی مردم با رئیس جمهوری منتخب، میتواند سهم گروههای مختلف این زنجیره غذایی اقتصادی را هموار کند.
چگونه؟
از طریق رسانههای خارج از کشور. چه مخالف و چه موافق ناشر خبر هستند. از طریق شبکههای مجازی. این بار حکومت نیاز به اتوبوس ندارد، خیلیها با پای خودشان به میدان میآیند.
چه چیزی و چه زمانی و چه مکانی؟راهپیمایی در روز ۲۲ بهمن در مسیر دائمیاش! هم با امام راحل همپیمانی و هم با رهبری نظام و امید داری فشار از روی تو کاسته شود تا بتوانی درهمان قفس سیاسی نانی به کف آری و به غفلت نخوری. خواست هاشمی رفسنجانی در سال ۸۸ چه بود؟ جلب رضایت رهبری از طریق کشاندن مخالفان به میدانی برای تایید کلیت نظام. ابزارش چه بود، عوامل داخل و سایتهای وابسته. اگر شما دوست دارید افتضاح «اسب تروا» فراموش شود، مثل خیلی از چیزهای دیگر، همه مردم حافظه تاریخیشان از دست نرفته است. این دفعه، قرار بر همرنگی است.و سوال بزرگتر را باید بسیاری از شهروندان از خودشان بپرسند. قرار است این بار نقش شرکت کنندگان در راهپیمایی ۹ دی را بازی کنند؟ اما بدون ساندیس؟ برای تایید حکومت؟ برای تایید فساد؟ برای تایید جنایت، برای فراموشی نقآض گستدره حقوق بشر؟هر کسی مسوول اعمال خودش است. اما کسی که فریب میدهد، مسوولیتی دو چندان دارد. گروهها و کسانی که برای دیکتاتور مصونیت میخواهند، مصونیت نخواهند داشت.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر