(بخوان توده ساخته):
"آنهایی که می گویند شوروی برای ایران طرح های استعماری دارد خائن هستند"
"حکومت دیکتاتوری ایران بسیار بدتر و خطرناکتر از حکومت هیتلر و موسولینی است"
او هر گونه "ارتباط" میان حزب توده و اتحاد شوروی را انکار کرد. او می گفت: "چنین اتهاماتی چنان ناعادلانه اند که هیچ انسان معقول و با شرافتی حاضر به طرح آنها نمی شود".
میلانی:
او طرفدار اقدامات فوری تر و شدیدتر بود. او در عین حال معتقد بود که تنها یک گروه مارکسیست می تواند ایران را نجات دهد. او با داشتن این دو عقیده هفت نفر از قابل اعتمادترین و وفادارترین افسران و دوستانش را برگزید و همراه آنها سازمانی جدید را شکل داد. استراتژی اصلی این سازمان جدید به گفته خود روزبه "دستیابی سریعتر به اهداف سیاسی با استفاده از تروریسم سیاسی" بود. او می گفت: "ما به علاوه اعتقاد داشتیم که حزب توده محافظه کار است، و یا دستکم رهبران آن بزدل و محافظه کارند". برخی دیگر که از زندگی روزبه در این دوره اطلاعات بیشتری داشتند، از گرایش او به تروریسم حکایت می کنند و اینکه به دفعات تلاش کرده بود رهبری حزب را متقاعد کند به او اجازه دهند با سرقت از بانک پول مورد نیاز حزب را تأمین کند، و یا از دشمنان اصلی حزب، نظیر قوام السلطنه، انتقام بگیرد.
كيانوري: روزبه، جدا از آن «سازمان افسران آزاديخواه»، يك گروه ترور ـ مركب از خودش، ابوالحسن عباسي، حسام لنكراني، بانو صفيه (صفا) حاتمي (خواهر سرهنگ هدايتالله حاتمي) و چند نفر ديگر ـ تشكيل ميدهد كه به سازمان افسري هيچ ربطي نداشت و حتي سيامك هم كوچكترين اطلاعي از آن نداشت... اين گروه تصميم ميگيرد كه افرادي را ترور كند و تقصير را به گردن دربار بيندازد و ابتدا محمد مسعود را انتخاب ميكنند.عاملين مستقيم قتل هم خسرو روزبه، ابوالحسن عباسي و آرسن آوانسيان بودهاند.فروتن معتقد بود كه روزبه ضعف نشان داده و به مطالبي اعتراف كرده كه به حزب خيلي صدمه زده است
چگونگی مشهور کردن یک جنایتکار:
احسان طبري ، تئوریسين حزب توده و نفر دوم تشكيلات مزبور:« در سال 23 بهمن 1326،محمد مسعود، در اثر گلوله يك تروريست كشته شد ، تا آنجا كه براي من معلوم است ، ارگانهاي رسمي حزب تصوري از آن نداشتند و نمي دانستند كه در اين واقعه ، تروريست ، سروان عباسي و آمر آن خسرو روزبه بوده است . خسرو روزبه بعدها آن را در اعترافات خود افشاء كرد ، مطابق توجيه او این ترور براي ايجاد يك شوك عصبي عليه دربار بود ،زيرا خسرو اطمينان داشت كه قتل صد در صد به حساب دربار تمام خواهد شد»«متن دفاعيه روزبه از طرف كميته مركزي حزب كمونيست شوروي به من داده شد ، كه آن را به رهبري حزب توده تحويل دهم، در سال1961 … در آن موقع نمي دانستيم اين سند چگونه به دست معاون شعبه بين المللي حزب كمونيست شوروي(پوزديناك) رسيده است… پوزديناك توضيح داد، كه آنها دفاعيه را ترجمه كرده و از متن آن باخبر شده… شما آن را چاپ كنيد و بلا فاصله بعد از چاپ آن به فارسي براي چاپ به روسي اقدام خواهيم كرد…» و افزود: «اين دفاعيه نام خسرو را در كنار نام مردان استوار انقلابي خواهد داد» در تمام دوران زندگي و مبارزه روزبه و بعد از بازداشت ابدا” صحبتي از او در مطبوعات شوروي نشده بود… تير باران و مرگ لازم بود تا نام روزبه در مطبوعات شوروي ظاهر شود… باري تصميم گرفته شدكه موافق توصيه اي كه شورويها كردند ، اين سند ، پس از رفع معايب و نقائص آن چاپ شود. ظاهرا” از ميان چيزهايي كه در اين دفاعيه حذف شد، يكي هم جريان ترور محمد مسعود، مدير مرد امروز است… چون حزب مي خواست اين سند را به نام خود نشر دهد، نمي توانست ترور محمد مسعود را كه عمل شنيعي بود، در متن باقي گذارد .ولی زیباسازی چهره ی دفاعيه ی خسرو روزبه انجام گرفت. دست نزدن به اين اصلاحات ، توصيه شوروي را دائر به انتشار دفاعيه محال مي ساخت. پس از چاپ دفاعيه ، اين سند چند بار تجديد چاپ شد و پس از حزب كمونيست شوروي، احزاب معروف كمونيستي مانند فرانسه، ايتاليا ، انگلستان و … دفاعيه را نشر دادند و براي آن تبليغ فراوانی کردند.دانشجويان ايراني كه در غرب مي زيستند خسرو روزبه را به عنوان قهرمان تلقي كردند.خسرو روزبه در نظر آنان «کمونيست مطلق» و « ماوراء حزبي »بود. در نتيجه تبليغات به سود روزبه ، وسيعترين زمينه را در ميان ايرانيان كسب كرد و در مجموع رهبري (حزب توده)از اين جريان برد كرد»
در اينجا لازم به ذكر است كه حسام لنكراني ، مسئول چاپخانه مخفي حزب توده ، نيز به علت اعتياد شديد به هروئين و حيف و ميل مالي ، بعدها تحت نظر خسرو روزبه و توسط همسرش صفیه حاتمی ترور گرديد.
شاملو بعد از سالها و به قول خودش بعد از کشف "اقاریر" ِ ممدوح شعرکاشفانِ فروتنِ شوکران، موخرهای و توضیحی بر آن مینویسد و نام خسرو روزبه را از پیشانی شعرش پاکمیکند. لابد آن توضیحش را هم خواندهاید:
" مناسبت این شعر – اعدام خسرو روزبه – برای همیشه منتفی است. "بشر اولیه"ای که تنها برای ایجاد بهرهبرداری سیاسی حاضر شود در مقام جلادی فاقد احساس، دست به قتل نفس موجودی حتا بیارجتر از خود (منظور شاملو "محمد مسعود" است) بیالاید تنها یک جنایتکار است و بس. تایید او، به هر دلیل که باشد، تایید همهی جلادان تاریخ است. متاسفانه بسیار دیر به اقاریر این شخص دست یافتم."
نکات جالبی از اعترافات قهرمان ملی!
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر