نقش ورزش درسرمایه داری معاصر
نبرد گلادیاتورها
http://www.rantsports.com/mlb/ files/2013/04/Jonny-Gomes.jpg
http://media.operationsports. com/shots/1401996891-media.jpg
http://www.businessinsider.in/ photo/27190662/Heres-What-NBA- Players-Looked-Like-Before- They-Were-Covered-In-Tattoos. jpg
http://tatouazz.blogspot.com/ 2013/04/diasima-tatouaz.html
http://www.mashreghnews.ir/ files/fa/news/1392/10/4/ 465017_663.jpg
آغاز المپیک مدرن بوسیله گروهی از آریستوکرات ها و ژنرال های جنگ طلب و ناسیونالیست به رهبری پیردکوبرتین پایه گذاری شد که معتقد بود مسابقات "یک آمادگی غیر مستقیم برای جنگ" است. او گفت "در مسابقات تمام توانایی های که برای جنگ مفید است، به بهترین صورت نمایان می شود: بدون ترحم و رعایت حال وسلامتی حریفان، شهامت و آمادگی برای شرایط غیر قابل پیش بینی." بهر صورت، همین تجملات جشن های المپیک به شکل امروزی که ما می بینیم، جشن افتتاحیه، رژه قهرمانان، دونده حامل مشعل المپیک، و بقیه آن بوسیله ستاد تبلیغات نازیها برای بازی های المپیک 1936درست شد.اما از طرف دیگرشروع جام جهانی فوتبال درسال 1934 درایتالیای موسولینی با صحنه سازی برای تضمین پیروزی ایتالیا شروع شد
http://stickywallpapers.com/ wp-content/uploads/2014/06/ world-cup-2014-600x337- brazil2.jpg
برزیل برای میزبانی جام جهانی امسال انتخاب شده و همچنین برای المپیک در سال 2016. برای این آمادگی دولت برزیل 200000 هزار نفر را از خانه هایشان آواره خواهد کرد، حذف محله های فقیر، قطع کمک به بخش خدمات عمومی، سرمایه گذاری در نیروی پلیس و نظارت های مخفی دولتی، استفاده از زندانیان برای ساختن استادیوم های غول پیکری که بعید به نظر برسد بیشتر از یک بار مورد استفاده قرار گیرند و " تعمیر" یک استادیوم معروف قدیمی (بزرگترین استادیوم دنیا برای 50 سال) و تبدیل کردن نیمی از ظرفیت آن به جایگاه لوکس. در همین مدت اعتراضات و مخالفت های عمومی و شعارهای بر روی دیوارها که "ما خواهان استاندارد های فیفا از جمله مدرسه و بیمارستان هستیم
کاپیتالیسم المپیکی: نان و بازی،بدون نان
نگارش : دیوید سوانسون
ترجمه : تحریریه امید
نبرد گلادیاتورها
http://www.rantsports.com/mlb/
http://media.operationsports.
http://www.businessinsider.in/
http://tatouazz.blogspot.com/
http://www.mashreghnews.ir/
آغاز المپیک مدرن بوسیله گروهی از آریستوکرات ها و ژنرال های جنگ طلب و ناسیونالیست به رهبری پیردکوبرتین پایه گذاری شد که معتقد بود مسابقات "یک آمادگی غیر مستقیم برای جنگ" است. او گفت "در مسابقات تمام توانایی های که برای جنگ مفید است، به بهترین صورت نمایان می شود: بدون ترحم و رعایت حال وسلامتی حریفان، شهامت و آمادگی برای شرایط غیر قابل پیش بینی." بهر صورت، همین تجملات جشن های المپیک به شکل امروزی که ما می بینیم، جشن افتتاحیه، رژه قهرمانان، دونده حامل مشعل المپیک، و بقیه آن بوسیله ستاد تبلیغات نازیها برای بازی های المپیک 1936درست شد.اما از طرف دیگرشروع جام جهانی فوتبال درسال 1934 درایتالیای موسولینی با صحنه سازی برای تضمین پیروزی ایتالیا شروع شد
http://stickywallpapers.com/
برزیل برای میزبانی جام جهانی امسال انتخاب شده و همچنین برای المپیک در سال 2016. برای این آمادگی دولت برزیل 200000 هزار نفر را از خانه هایشان آواره خواهد کرد، حذف محله های فقیر، قطع کمک به بخش خدمات عمومی، سرمایه گذاری در نیروی پلیس و نظارت های مخفی دولتی، استفاده از زندانیان برای ساختن استادیوم های غول پیکری که بعید به نظر برسد بیشتر از یک بار مورد استفاده قرار گیرند و " تعمیر" یک استادیوم معروف قدیمی (بزرگترین استادیوم دنیا برای 50 سال) و تبدیل کردن نیمی از ظرفیت آن به جایگاه لوکس. در همین مدت اعتراضات و مخالفت های عمومی و شعارهای بر روی دیوارها که "ما خواهان استاندارد های فیفا از جمله مدرسه و بیمارستان هستیم
کاپیتالیسم المپیکی: نان و بازی،بدون نان
نگارش : دیوید سوانسون
ترجمه : تحریریه امید
توضیح: انتخاب مطلب حاضر به علت توضیحات روشنگرانه ای است که نویسنده در زمینه نقش ورزش در سرمایه داری معاصر به آن می پردازد. در عین حال نویسنده بر مسأله ای تأکید می کند که برای مبارزه کمونیستی در کشورهائی نظیر برزیل حائز اهمیتند که از یک سو سیاستهای آشکارا ضد کارگری و بر علیه تودۀ زحمتکشان را تعقیب می کنند و از سوی دیگر خود مورد تعرض رقبای قدرتمند بلوک ترانس آتلانتیک هستند. در خوش بینی نویسنده در پایان مطلب مبنی بر تأثیر گذاری روشهای سمبلیک اعتراض به هیچ وجه نمی توان با او شریک بود. عنوان نوشته اشاره ای است به روم باستان که برای آرام نگه داشتن شهروندان فقیر نان در میانشان پخش می کردند و نبردهای گلادیاتورها را برای سرگرم کردنشان سازمان می دادند.
****************************** ************
نویسنده " رقص برزیل با شیطان" دیوید زیرین ، باید ورزش دوست باشد همان طور که من هستم، بهمان شکلی که میلیاردها نفر دیگرمثل ما هستند، اگر غیر از این بود او نباید به نوشتن در مورد رفتن مسابقات ورزشی به مسیر نادرست ادامه میداد. اما، عجب، آیا ورزش به مسیر غلط رفته است!
برزیل برای میزبانی جام جهانی امسال انتخاب شده و همچنین برای المپیک در سال 2016. برای این آمادگی دولت برزیل 200000 هزار نفر را از خانه هایشان آواره خواهد کرد، حذف محله های فقیر، قطع کمک به بخش خدمات عمومی، سرمایه گذاری در نیروی پلیس و نظارت های مخفی دولتی، استفاده از زندانیان برای ساختن استادیوم های غول پیکری که بعید به نظر برسد بیشتر از یک بار مورد استفاده قرار گیرند و " تعمیر" یک استادیوم معروف قدیمی (بزرگترین استادیوم دنیا برای 50 سال) و تبدیل کردن نیمی از ظرفیت آن به جایگاه لوکس. در همین مدت اعتراضات و مخالفت های عمومی و شعارهای بر روی دیوارها که "ما خواهان استاندارد های فیفا از جمله مدرسه و بیمارستان هستیم".
برزیل فقط یکی از آخرین کشور هایی است که برای میزبانی " افتخار آفرین" مسابقات آنچنانی مثل المپیک و جام جهانی، علی رغم نتایج مصیبت بار آن، انتخاب شده است. زیرین نشان می دهد که دولتها اساسآ به نتایج غم انگیز آن به صورت مصیبت نگاه نمی کنند، بلکه درحقیقت این ها را به عامل اصلی توجیه اعمال خود می دانند:" دولتها این مراسم عظیم را دقیقا به خاطر مخاطراتشان برای رفاه عمومی، ساختن پروژه های بی درو پیکر ساختمانی وسرکوب های همراه آن می خواهند و نه علیرغم اینها." درست همانطوری که یک توفان و یا جنگ می تواند بهانه ای برای لغو حقوق اساسی و تمرکز ثروت باشد، همین طور هم طوفان و تب مسابقات، اتفاقی و یا نه، ریشه در همان منطق آماده سازی ملت ها برای بر پایی جنگ دارد.
زیرین این حقیقت را نشان می دهد که آغاز المپیک مدرن بوسیله گروهی ازآریستوکرات ها وژنرال های جنگ طلب و ناسیونالیست به رهبری پیردکوبرتین پایه گذاری شد که معتقد بود مسابقات "یک آمادگی غیر مستقیم برای جنگ" است. او گفت "در مسابقات تمام توانایی های که برای جنگ مفید است، به بهترین صورت نمایان می شود: بدون ترحم و رعایت حال وسلامتی حریفان، شهامت و آمادگی برای شرایط غیر قابل پیش بینی." بهر صورت، همین تجملات جشن های المپیک به شکل امروزی که ما می بینیم، جشن افتتاحیه، رژه قهرمانان، دونده حامل مشعل المپیک، و بقیه آن بوسیله ستاد تبلیغات نازی ها برای بازی های المپیک 1936درست شد. اما از طرف دیگر شروع جام جهانی فوتبال در سال 1934 در ایتالیای موسولینی با صحنه سازی برای تضمین پیروزی ایتالیا شروع شد.
نگران کننده تر از آنچه که مسابقات ورزشکاران را برایش آماده می کند چیزی است که مسابقات تماشاچیان طرفدارشان را برایش آماده می کند. تشابهات بزرگی است بین نحوۀ حمایت و ستایش از تیم ملی و حمایت و ستایش ازارتش های کشوری. جرج اورول نوشته بود: " زمانی که پای حیثیت به میان بیاید، به مجرد این که احساس کنید شما و یا گروه تان بخاطر باخت مورد سر زنش و شرم قرار می گیرید، وحشیانه ترین غریزه های مبارزه در شما پدیدار خواهد شد." و حیثیت نیز فقط در برنده شدن تیم "شما" نیست، بلکه کشور "شما"، مهمان دار این مراسم بزرگ نیز باید برنده شود. زیرین با مردم برزیل که هنوز نظرات مخلوطی از مخالفت با بی عدالتی که المپیک بهمراه دارد ولی هنوز خوشحال بودند که المپیک به برزیل می آید، صحبت کرده است. او همچنین نظر سیاست مداران برزیلی که با دید افتخار ملی به این موضوع نگاه می کنند را نقل می کند.
از نقطۀ معینی به بعد، سود جویی، فساد و تجاری کردن، از ورزش پیشی می گیرد. زیرین نوشت که"المپیک همین قدر به ورزش مربوط است که جنگ عراق مربوط به دمکراسی." او نوشت "موضوع المپیک ورزشکاران نیستند. و مطمئنآ ربطی هم به نزدیک کردن «خانوادۀ ملت ها» به یکدیگر ندارد. آنها اسب تروای نئولیبرالیسم اند که قصد شان سود آوری و به عقب راندن ابتدایی ترین آزادی های مدنی است ."
با همه این ها هنوز هم این چیز لعنتی در مورد ورزش است، مهم نیست را جع به چه چیز دیگری هم است، مهم نیست چه آلترناتیو و راههای دیگری برای پیشبرد ورزش قابل تصور است. این حقیقت پابر جاست که قهرمانان بزرگ در گیر مسابقات بزرگ در المپیک و جام جهانی اند. جذابیت این سیرک هنوز واقعی است، حتی زمانی که می دانیم به جای نان آوردن برای مردم نان را از آنان می رباید. و این سیرک همان قدر ممکن است برای وطن پرستان و افراد متمایل به میلیتاریسم خطرناک باشد که فقط یک جرعه آبجو می تواند برای یک الکلی خطرساز شود. با همۀ این احوالات، یافتن چیزی غیر عادلانه در عشق به ورزش واقعا دشوار است – لااقل برای من اینطور است.
بدون شک المپیک ها نسبت به مسابقات آمریکا مثل فوتبال آمریکائی، بیسبال و بسکتبال که با ستایش بی اندازه از ارتش آمریکاه همراهند کمتر بار میلیتاریستی – یا لااقل آشکارا میلیتاریستی – دارند: "متشکریم از مردان و زنان نظامی مان که در 175 کشور دنیا به مراقبت از امنیت ما مشغولند." همچپنین المپیک ها یکی از معدود زمان هایی است که مردم آمریکا مردمان دیگر کشور ها را در تلویزیون خود بدون وجود جنگ می بینند.
تصویری که زیرین از برزیل به من می دهد، مرا با احساس دوگانه ای بر جا میگذارد. گیرائی تحقیقات او فوق العاده است. او تاریخ غنی و پیچیده ای را توضیح می دهد. علی رغم تمام فساد و خشونت، من نمی توانم از علاقه خودم به ملتی که استقلال خودش را بدون جنگ بدست آورد، برده داری را بدون جنگ منسوخ کرد، با کمک مالی به مردم از فقر کاست، عملیات هواپیماهای بدون سرنشین آمریکا را در سازمان ملل محکوم کرد، به همراه ترکیه به توافق بین ایران و آمریکا کمک کرد، به همراه روسیه، هند، و چین در برابر امپریالسیم آمریکا ایستاد و درست همان روزی کهFCC در آمریکا لایحه محدود کردن اینترنت را پیشنهاد کرد اولین بیانیه حق اساسی برای استفاده باز از اینترنت را نوشت، جلو گیری کنم. برای جایی که چنین زخم های عمیقی دارد، چیز های خوبی هم برای دوست داشتن هست.
البته ایستادن در مقابل گروهی از انسانها که بر علیه این نابکاری ها اقدام می کنند، دشوار است. هنگامی که تعدادی خانه در یکی از محلات فقیر نشین حاشیه شهر برازیلیا باید تخریب می شد، هنرمندی از ساکنان این خانه ها عکس گرفت و عکسها را در ابعادی بزرگ به دیوارهای خانه ها چسباند. چیزی که نهایتا دولت را تاحدی شرمزده کرد که از تخریب خانه ها صرفنظر نمود. این روش مقابله با بیعدالتی ها، همانطور که هنرمندی اخیرا در پاکستان تصویر بسیار بزرگی را از یک قربانی حملۀ پهپادها بر یک دشت به گونه ای ترسیم نمود که خلبانان این پهپادها قادر به رؤیت آن بودند، تأثیر گذار خواهد بود.
سؤال اکنون این است که چگونه می توان قربانیان المپیک را در معرض مشاهده همۀ تماشاچیان قرار داد، به گونه ای که دیگر برای هیچ کشوری ممکن نباشد که چنین هیولائی را با شرایط تحمیل شده بر خویش بپذیرد.
منبع عکسها:
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر