ندا آقا سلطان
شهيد راه آزادي ندا آقا سلطان
ندا آقاسلطان متولد ۳ بهمن۱۳۶۱ در تهران یکی از دهها نفری بود که در جریان اعتراضات مردمی در ۲۲ خرداد ۱۳۸۸ در روز شنبه ۳۰ خرداد ۱۳۸۸ (۲۰ ژوئن ۲۰۰۹) در محله امیر آباد تهران (خیابان کارگر شمالی، تقاطع خیابان شهید صالحی و کوچه خسروی) به ضرب گلوله به شهادت رسيد. انتشار فیلم کوتاهی از لحظات جان سپردن وی که با تلفن همراه گرفته شد، بازتابهای فراوانی در رسانههای جهان بهدنبال داشت. به نوشته هفته نامه تایم، لحظه جان سپردن وی پربینندهترین مرگ یک انسان در تاریخ بشریت شد.آرش حجازی پزشک و نویسندهای که شاهد ماجرا بوده و میگوید که تلاش ناموفقی برای جلوگیری از خونریزی و مرگ او انجام دادهاست، عامل قتل ندا آقاسلطان را یکی از موتورسواران شبه نظامی بسیج میداند که برای مدت کوتاهی توسط مردم معترض دستگیر شدهاست. این متهم به قتل که بعدها از وی با نام عباس کارگر جاوید یاد شد، یک سال بعد از مرگ وی از سوی دادگاه برای ادای توضیحات فرا خوانده شد اما وي ناپدید شدهاست.این واقعه در پی آنچه عفو بینالملل «چراغ سبز علی خامنهای در نماز جمعه ۲۹ خرداد ۱۳۸۸ به نیروهای سپاهی، بسیجی و انتظامی برای سرکوب معترضین» میخواند، اتفاق افتاد.
«ندا» در خارج از ایران و در ایران، بهعنوان نماد ندای اعتراض ایرانیان و ندای آزادی خواهی ایرانیان و نماد صدای اعتراض دموکراسی خواهان در این اعتراضات شناخته میشود و برخی از عنوان «فرشته آزادی» برایش استفاده کردند.نیروهای امنیتی حکومت ایران، با تحت فشار گذاشتن خانواده ندا، از آنان خواستند تا به محل دیگری منتقل شوند.
ندا آقاسلطان ساکن تهران بود. او فرزند دوم خانواده بود، پدرش کارمند با در آمد متوسط و مادرش خانهدار است. پس از یکسال تحصیل در رشته الهيات در دانشگاه آزاد اسلامی،از تحصیل انصراف داد. او تصمیم گرفت در صنعت توریسم فعالیت کند. به همین دلیل در کلاسهای خصوصی به فراگیری زبان ترکی پرداخت و قصد داشت به عنوان راهنمای تورهای مسافرتی مشغول به کار شود که پس از آشنایی اش با کاسپین ماکان، فیلمساز، خبرنگار و عکاس ایرانی در ترکیه، از این تصمیم منصرف شده و به حرفه فیلمسازی و عکاسی روی آورد.
نحوه شهادت
بگفته هاجر رستمی مطلق، مادر ندا آقاسلطان، او و ندا هر روز در تجمعات شرکت میکردهاند، ولی به دلیل بیماری خونی اش نتوانسته ندا آقاسلطان را در روز حادثه همراهی کند و آقاسلطان به همراه استادش [حمید پناهی معلم موسیقی آقاسلطان] به تظاهرات رفت.روزنامه تایمز از قول حمید پناهی معلم موسیقی آقاسلطان مینویسد که او و ندا به قصد شرکت در تظاهرات میدان آزادی در روز ۳۰ خرداد به سمت تظاهرات با ماشین در حرکت بودند. بگفته پناهی، آقاسلطان فعال سیاسی نبود، ولی نسبت به وضعيت جامعه بي تفاوت نبود. خانواده و نامزدش به او اصرار کرده بودند که در خانه بماند ولی او پاسخ داده بود که از مرگ نمیترسد: «نگران نباشید، فقط یک گلولهاست و پس از آن همه چیز تمام میشود». او به نامزدش گفته بود که اگر فرزندی داشتند، او را بر روی دوشش می گذاشت و به تظاهرات می رفت.
آرش حجازی، نویسنده ایرانی که شاهد وقوع ماجرا بودهاست و تلاش ناموفقی برای جلوگیری از خونریزی و مرگ ندا سلطان داشته، عامل قتل را از موتور سواران بسیج میداند. به گفته وی، هنگام مشاهده یکی از اعتراضات، ناگهان پلیس ضد شورش اقدام به پرتاب گاز اشکآور به سمت معترضین میکنند و موتورسواران نیز به سمت معترضان یورش میبرند که باعث میشود جمعیت (که ندا هم در میان آنها بود) در طول خیابان خسروی شروع به دویدن کنند. جمعیت در تقاطع خیابان خسروی و خیابان صالحی تدریجاً در حال متفرق شدن بود هرچند چند نفری ایستاده بودند تا ببینند چه باید بکنند. حجازی ادامه میدهد که «ناگهان صدای شلیکی شنیدیم. از دوستم که کنارم ایستاده بود پرسیدم که چی بود؟ گلوله بود؟ او گفت که میگویند گلولههای پلاستیکی میزنند. در همان لحظه من برگشتم و دیدم که خون از سینه ندا که در چند متری من ایستاده بود فواره میزند». ندا آقا سلطان که برای لحظهای با ناباوری خونریزی خود را مشاهده میکند، تعادل خود را از دست داده و بر زمین میافتد. تلاش حجازی برای جلوگیری از خونریزی مجروح در ناحیه اصابت گلوله که به گواه او از روبرو شلیک شده و کمی پایین تر از ناحیه گردن بوده، نتیجه نداده و ندا آقاسلطان در کمتر از ۷ دقیقه جان میسپارد. او ابتدا گمان کرده که تیراندازی از روی یک پشت بام انجام شدهاست. اما کمی بعد تظاهرات کنندگان را دیدهاست که مرد مسلح موتورسواری را به عنوان ضارب گرفتهاند. حجازی میگوید که مردم برای مدت کوتاهی شخص موتورسوار را دستگیر و خلع سلاح کرده و کارت شناساییاش را که نشان میداد عضو بسیج است، از او اخذ میکنند و چند تن از آنان، اقدام به گرفتن عکس از او مینمایند. ضارب که به نظر میرسیده شلیک کردن به ندا را انکار نمیکند، در میان جمعیت خشمگین فریاد میزند که «من نمیخواستم او را بکشم». معترضان نمیدانستند با او چه کنند، چراکه تحویل او به پلیس را بیفایده دانسته و بعلاوه بیم داشتند که خود بازداشت شوند، بنابراین پس از گرفتن عکس و کارت بسیج ضارب، او را رها میکنند.حجازی که دانشجوی یکی از دانشگاههای جنوب انگلستان است و پس از این رویداد به انگلستان رفتهاست، معتقد است که به علت در میان گذاشتن اطلاعات در مورد قتل ندا آقاسلطان، بازگشت دوباره او به ایران بسیار مخاطره آمیز خواهد بود.
حمید پناهی معلم موسیقی آقاسلطان که هنگام قتل همراهش بوده میگویداعتراض او مسالمت آمیز و بدون هرگونه خشونتی بود. شخص یا اشخاصی که ندا آقا سلطان را کشتند در مقابل خداوند پاسخگو خواهند بود.
بگفته هاجر رستمی مطلق، مادر ندا آقاسلطان، از آنجایی که او نتوانست به علت بیماری اش همراه دخترش به تجمعات برود, قرار شد تلفنی با هم (با ندا)در تماس باشند. او ادامه میدهد: من از شب قبل دلشوره داشتم. اصرار داشتم ندا نرود. اما او نپذیرفت و همراه استادش رفت. من در طول مسیر مدام با ندا در تماس بودم. در آخرین تماس ندا گفت گاز اشکآور زدهاند و ما داخل یک کوچه فرعی هستیم تا سوار ماشین شویم. نزدیک ساعت شش و نیم بعدازظهر بود که استادش تماس گرفت و گفت پای ندا تیر خوردهاست. ما سراسیمه خودمان را رساندیم به بیمارستان شریعتی. ابتدا کسی چیزی به من نمیگفت اما وقتی فهمیدم، از هوش رفتم و دیگر چیزی متوجه نشدم... میگویند ندا دشمن شخصی داشتهاست، مگر ندا چه کاره بود که دشمن شخصی داشته باشد. او نه وکیل بود، نه وزیر بود. یک جوان ساده که مانند دیگر جوانان کشورش نسبت به سرنوشت خود و جامعهاش حساس بوده، همین.»
کاسپین ماکان، (نامزد ندا آقاسلطان) ماجرا را در مصاحبه با بیبیسی فارسی اینگونه بیان کردهاست:
”وقتی که این اتفاق افتاد، ندا از درگیریها دور بود، یعنی در خیابانهای فرعی نزدیک امیرآباد بود. حدود یک ساعتی با استاد موسیقی اش در ماشین پشت ترافیک نشسته بود، از گرما و خستگی کلافه و از ماشین پیاده میشود. اما براساس تصاویری که مردم ارسال کردهاند، احتمالاً نیروهای لباس شخصی و بسیجی در تیراندازی با نشانه گیری به قلبش میزنند... چند دقیقه بیشتر طول نکشید، بیمارستان شریعتی نزدیک بود، حاضران سعی میکنند ندا را با اتومبیل به اورژانس ببرند اما قبل از انتقال به بیمارستان، او در دست استاد موسیقی اش جان میدهد... جسدش را دیروز با زحمت زیاد توانستیم تحویل بگیریم. البته جسد ندا در پزشکی قانونی تهران نبود، در پزشکی قانونی خارج از تهران بود. مسئولان پزشک قانونی خواستند که بخشهایی از بدنش از جمله قسمتی از استخوان رانش را بگیرند، پزشکی قانونی نگفت برای چه کسی اعضا را میخواهد استفاده کند، هیچ توضیحی در این زمینه داده نشد. خانواده موافقت کرد برای اینکه زودتر جسد را تحویل بگیرند، چون ممکن بود همین موضوع باعث تعویق تحویل جسد بشود. جسد را در قطعهای از بهشت زهرا یک شنبه ۳۱ خرداد هنگام عصر دفن کردیم، البته کسان دیگری هم که در درگیریها کشته شده بودند را هم آنجا آورده بودند، انگار منطقه از پیش برای این افراد تعیین شده بود... مقامات امنیتی ایران طی حکمهای مختلف به بیمارستانها، کلینیکها و جراحان و پزشکی قانونی عنوان کرده بودند که نباید گواهی فوت براثر شلیک گلوله باشد، مسلماً به این دلیل که در آینده شکایت بینالمللی توسط خانوادهها به عمل نیاید. البته من هنوز برگه ترخیص ندا را ندیدهام اما در چند روز آینده از پدرش برگه را میگیرم.”
ماکان همچنین در مصاحبه با بیبیسی فارسی عکسهایی که گفته میشود نداآقاسلطان را قبل از درگیری در تظاهرات نشان میدهد را تکذیب کرده و میگوید: «به نوعی به نظر میرسد طرفداران آقای موسوی ندا را به او ربط دادهاند. اما این طوری نیست. ندا فوق العاده به من نزدیک بود، ندا هرگز طرفدار هیچ یک از این دو گروه نبود، ندا خواهان آزادی بود، آزادی برای همه.» ماكان در مصاحبه ديگري با خبرگزاري آسوشيتدپرس گفته است كه ندا به تظاهرات با هدف بدست آوردن مردمسالاری و آزادی برای مردم ایران رفته بود.
کاسپین ماکان شش روز پس از کشته شدن ندا و به دلیل افشای جزئیات قتل و مشخصات اصلی ندا پس از محاصره منزلش توسط نیروهای امنیتی بازداشت شد و به مدت دوماه در زندان و زیر شکنجه به سر برد. سازمان عفو بینالملل در ۱۴ شهریور ۱۳۸۸ اعلام کرد که کاسپین ماکان مدتیست که بدون پوشش خبری بازداشت شده و زیر شکنجه است. عفو بینالملل از مقامات ایرانی خواست تا اقدامات فوری را در جهت حفاظت کاسپین ماکان از شکنجه یا بدرفتاری های دیگر اعمال نموده، به ویژه، اطمینان حاصل نماید که وی برای امضای هیچ "اعترافی" تحت فشار نباشد. سرانجام پس از دوماه از زندان آزاد شده و از ایران خارج شد.
بگفته کاسپین ماکان، نامزد ندا آقاسلطان، «دوشنبه یکم تیرماه ساعت دو و نیم قرار بود در مسجدی در خیابان شریعتی بالاتر از سید خندان مراسمی داشته باشیم، اما بسیجیان و مسئولان مسجد اجازه برگزاری ندادند،چون به نظرشان هرجومرج میشود و نمیخواهند درگیری به وجود آید. چون میدانند که ندا مظلومانه رفت و میدانند که همه مردم در ایران و خارج از ایران متاسف شدند، و شاید پیشبینی میشد جمع کثیری از مردم حاضر شوند، ....». در روز دوشنبه ۱ تیر ۱۳۸۸ مراسم گرامیداشت ندا با حضور هزار نفر در میدان هفت تیر برگزار شد حدود ۵۰۰ نفر از افراد گارد ضدشورش و بسیج میدان را محاصر کرده بودند گروهی از رانندگان عبوری نیز با به صدا درآوردن بوق اتومبیل خود با تظاهرات کنندگان ابراز همبستگی کردند. ۶۰ نفر از این افراد دستگیر شدند.
به نوشته گاردین دولت ایران برای جلوگیری از مراجعه مردم به منزل وی و تسلیت گفتن به خانواده او همچنین جلوگیری از تجمع، خانواده ندا را وادار به خروج از منزل و انتقال به مکان دیگری کردهاست. خیابان محل سکونت وی نیز تحت کنترل پلیس است.
سرکوب اجتماع مادران عزادار
اجتماع مادران عزادار که با حضور خانوادههای بسیاری از جوانانی که توسط نیروهای امنیتی و بسیجی کشته شده بودند (از جمله خانواده ندا) در پارک لاله تهران از سوی نیروهای حکومتی سرکوب شد.
بازتابها
تصاویر و عکسهای ندا آقا سلطان بلافاصله در سایتها و رسانههای خبری مختلف در سراسر جهان به عنوان نمادی از کشته شدگان درگیریهای پس از انتخابات در ایران منتشر شد. مجله تایم تصویر وی را به عنوان یکی از ۱۰ نماد اعتراضی برتر دنیا انتخاب کرد.باراک اوباما با دیدن فیلم قتل او در کاخ سفید، به خبرنگاران گفت که دیدن این فیلم «مایه دلشکستگی» است. او افزود «ما زنان شجاعی را مشاهده کردهایم که در برابر سبعیت و تهدیدها ایستادگی کردهاند، و تصویر آزاردهنده زنی را دیدهایم که در خیابان تا حد مرگ خونریزی کرد.» برای چندین روز شبکههای تلویزیونی عمده آمریکا به طور دائم تصاویر ویدیویی لحظه جان دادن ندا آقاسلطان را پخش نمودند. به گزارش مرکز تحقیقاتی پیو، ویدیوی مرگ آقاسلطان در هفته آخر ماه ژوئن میلادی پربینندهترین ویدیوی خبری در سایت یوتیوب بودهاست.برخی از هنرمندان نیز به این اتفاق واکنش نشان دادند از جمله پرتره تیم اوبرایان که لحظه فوت وی را به تصویر کشید, و ترانه شاهین نجفی در وصف مرگ ندا آقاسلطان.
باراک اوباما همچنین در واکنش به خبر دریافت جایزه صلح نوبل سال ۲۰۰۹ گفت: «این جایزه باید با همه کسانی که برای دستیابی به عدالت و کرامت انسانی تلاش میکنند تقسیم شود... با زن جوانی که با وجود خطر کتک خوردن یا گلوله، با آرامش برای دست یابی به حق خود راهپیمائی میکند...» صحبت اوباما از زن جوان اشارهای به ندا آقاسلطان تعبیر شد.
جامعه فلاسفه آمریکا مرگ آقاسلطان را به خانواده، دوستان و هم شاگردیهای او تسلیت گفت. در این بیانیه آمدهاست که «ندا به عنوان یک دانشجوی فلسفه به خوبی به اهمیت و ارزش مناظره استدلالی آگاه بودهاست.»
در رم نیز توسط شهرداری خیابانی به نام ندا نامگذاری شد.
«تایمز» لندن نيز ندا آقاسلطان را بعنوان فرد سال ۲۰۰۹ برگزید.
همچنین صحنه جان سپردن ندا آقا سلطان به عنوان بهترین فیلم خبری سال ۲۰۰۹ شناخته شد. جایزه روزنامهنگاری جورج پولْک تصویربردار ناشناسی که با استفاده از گوشی تلفن همراه صحنه قتل ندا آقا سلطان را ضبط کردهاست نیز به عنوان بهترین تصویربردار خبری سال شناختهشد.
در ژوئن ۲۰۱۰ منوچهر متکی که به منظور دیدار و گفتگو با چند مقام غربی به اروپا سفر کرده بود، هنگام ورود به مقر پارلمان اروپا با نمایندگانی روبرو شد که تصاویری از ندا در دست داشتند. استروان استیونسون، نماینده حزب محافظه کار بریتانیا در پارلمان اروپا نیز، در حالی که عکس ندا را در دست داشت، به حضور وزیر خارجه جمهوری اسلامی در پارلمان اروپا اعتراض کرد و منوچهر متکی را «آدمکش» خطاب کرد.
روز جهانی ندا
کاسپین ماکان، نامزد ندا در سال ۲۰۱۰ طی نامه ای به بان کی مون رئیس سازمان ملل، درخواست کرد تا ۳۰ خرداد ماه برابر با ۲۰ ژوئن هر سال را روز جهانی ندا بنامند.
آثار و فعالیتهای فرهنگی-هنری پیرامون ندا
شمس لنگرودی شعری با مطلع زیر برای ندا سرود:
دخترم!
سنتشان بود
زنده به گورت کنند
تو کشته شدی
ملتی زنده به گور میشود.
ببین که چه آرام سر بر بالش میگذارد
او که پول مرگ تو را گرفته
شام حلال میخورد.
تو فقط ایستاده بودی
فرامرز اصلانی نيز ترانهای با نام «برای همه نداهای ایران» اجرا کرد.
در سکوتی بودیم که ندایی برخاست
از ته تاریکی چه صدایی برخاست
نه ز یک جا که همه اهل جهان فهمیدند
کین گل پر پر باغ ز چه جایی برخاست
کاسپین ماکان نامزد ندا دو شعر به نام های "برای ندا" و ”پژواک جانم” را برای او سروده و فیلم کوتاهی برای "پژواک جانم" ساخت.
برای ندا
... قلب آکنده از مهرت، سراسر وجودم
طعم بهتر بودن را با تو چشیدم اما
در فراغت، فرسود، دل جوانم
با رفتن تو ، زخم عمیقی به جان نقش بست
که سوزش این زخم، یادگار ماندگار توست
از گذشته خزونی در بهاران پیش رو مانده
اکنون شوق جان سپردن دارم
آنگاه آزادم که بوسه بر سیمای مرگ نهم
خوانندگان سبک رپ در ایران و خارج از ایران ترانههایی در مورد ندا منتشر کردند. از این میان میتوان از شاهین نجفی نام برد.
همچنین هیچکس دیگر خواننده رپ ایرانی در ترانه به نام "یه روز خوب میاد" به وی اشاره میکند.
امیرحسین احمدی و حسن علیزاده که پیش از این یک بار دور دنیا را با دوچرخه طی کرده بودند اعلام کردند که تور جدیدی را برای رساندن پیام مظلومیت و بیگناهی مردم ایران و زنده نگاه داشتن نام کشته شدگان از جمله ندا آغاز کردند.
بورس تحصیلی ندا آقاسلطان در دانشگاه آکسفورد
در اکتبر سال ۲۰۰۹، کوئینز کالج در دانشگاه آکسفورد در انگلستان به منظور یادبود ندا آقاسلطان، دوره بورس تحصیلی ندا آقاسلطان برای دورههای کارشناسی ارشد و دکترای رشته فلسفه را تاسیس کرد. داوطلبان ایرانی یا ایرانیتبار در دریافت این بورسیه ارجحیت دارند. این اقدام با اعتراض شدید سفارت ایران در لندن مواجه شد که این بورسیه را موجب خدشهدار شدن شأن علمی این دانشگاه، دور افتادن از اهداف آکادمیک و به خدمت مطامع سیاسی درآمدن خواندهاست.
تندیسهای ندا
پاولا سلیتر، مجسمهساز صاحبنام آمریکایی سه تندیس برنزی جداگانه از ندا آقاسلطان بنام «فرشته ایران»ساخت که در اکتبر و نوامبر ۲۰۰۹ از آنها بترتیب در کاخ هنرهای زیبای شهر سانفرانسیسکو و «کنفرانس بزرگداشت زنان ایرانی» در شهر واشنگتن دی سی پردهبرداری شد.یکی از تندیسها در ساختمان شهرداری سانفرانسیسکو بطور دائم قرار خواهد داشت.و تندیس دیگر به نامزد ندا، کاسپین ماکان و خانواده ندا اهدا شد.
صحنه قتل ندا، جایزه بهترین فیلم خبری سال ۲۰۰۹
در تاریخ ۱۶ فوریه ۲۰۱۰، جایزه روزنامهنگاری جورج پولک برای بهترین فیلم خبری سال ۲۰۰۹ به فیلمی داده شد که یک فرد ناشناس از صحنه جان سپردن ندا آقا سلطان برداشته بود. این جایزه از معتبرترین جوایز روزنامهنگاری است.
اپرای ندا
اپرای ندا دارای سه پردهاست که هر کدام از آنها دو صحنه مختلف دارد. این اپرا اثر نادر مشایخی، رهبر پیشین ارکستر سمفونیک تهران است که نخستین بار در اُسنابروک اجرا شد. متن آن را آنگلیکا مِسنر (Angelika Messner) و نادیا کایالی (Nadja Kayali) نوشتهاند و فعلاً متن به زبان آلمانی است.
انتشار تمبر یاد بود در هلند و ژاپن
در کشورهای هلند و ژاپن، تمبر یاد بود سهراب اعرابی و ندا آقاسلطان منتشر گردید.
کریس دی برگ
در تاریخ ۲۰ ژوئن ۲۰۱۰، مصادف با سالگرد مرگ ندا آقاسلطان، آهنگ مردم دنیا (به انگلیسی: People Of The World) به مدت یک هفته در وبگاه رسمی کریس دیبرگ قرار گرفت. وی این آهنگ را به ندا تقدیم کرد و او را نماد حقیقتجویی و آزادیخواهی و مبارزه با خشونت و سرکوب معرفی نمود.
مراسم چهلم
مراسم چهلم ندا آقاسلطان بنا به نظر مادر وی قرار بود در مسجد نیلوفر تهران برگزار شود که به علت عدم موافقت مسجد مذکور طبق دستور دولت، مادر آقاسلطان اعلام کرد مراسم چهلم در بهشت زهرا بر سر مزار او برگزار خواهد شد.پنجشنبه هشتم مرداد ۱۳۸۸ مصادف با چهلم آقاسلطان، بیش از چهل هزار نفر از مردم در قطعه ۲۵۷ بهشت زهرا حاضر شدند . مادر و برادر سهراب اعرابی (از دیگر شهداي قيام 88) در این مراسم حضور داشتند. نیروهای امنیتی برای پراکنده کردن معترضان با آنها درگیر شده و از باتوم و گاز اشک آور استفاده کردند. همچنین جعفر پناهی کارگردان و مهناز محمدی مستندساز در این مراسم از سوی نیروهای امنیتی بازداشت شدند.
همچنین مراسم چهلم وی در کلن آلمان با حضور عدهای ایرانیان برگزار گردید.
دستگیری خانواده ندا و نامزدش
در تاریخ ۱۳ شهریور ۱۳۸۸ سازمان عفو بینالملل اعلام کرد که حکومت ایران، کاسپین ماکان نامزد ندا آقاسلطان را از تاریخ ۵ تیر ۱۳۸۸ دستگیر کرده و او را تحت فشار گذاشتهاند تا «اعتراف کند که قتل ندا کار سازمان مجاهدین خلق بودهاست». او بیان کرد که به مدت دو ماه در زندان بودهاست و «در جریان بازداشتش به شدت کتک میخوردهاست و تهدید میشد که به اعدام محکوم خواهد شد».
مادر ندا در مصاحبهای که داشتهاست از بازداشت ساعتی خود و همسرش در روز ۱۳ آبان خبر دادهاست. او میگوید: «روز ۱۳ آبان به همراه همسرم به قصد شرکت در مراسم این روز به میدان هفت تیر رفتیم. اما همینکه بسیجیها چهره ما را شناختند به شدت ما را مورد ضرب و شتم قرار دادند. او میافزاید: آنها سپس برای چند ساعت ما را بازداشت کردند.»
فیلم مستند «برای ندا»
شبکه اچ. بی. او مستندیدرباره ندا ساخت که شهره آغداشلو راوی آن بود. مستند از تلویزیون فارسی صدای آمریکا نیز پخش شد و به نوشته گاردین، دولت ایران در زمان پخش آن از ماهواره، با ارسال پارازیت مانع از تماشای آن توسط مردم در ایران شدهاست. خانواده ندا در این فیلم درباره او صحبت میکنند و فیلمها و تصاویری از زندگی ندا نشان داده میشود.
شهيد راه آزادي ندا آقا سلطان
ندا آقاسلطان متولد ۳ بهمن۱۳۶۱ در تهران یکی از دهها نفری بود که در جریان اعتراضات مردمی در ۲۲ خرداد ۱۳۸۸ در روز شنبه ۳۰ خرداد ۱۳۸۸ (۲۰ ژوئن ۲۰۰۹) در محله امیر آباد تهران (خیابان کارگر شمالی، تقاطع خیابان شهید صالحی و کوچه خسروی) به ضرب گلوله به شهادت رسيد. انتشار فیلم کوتاهی از لحظات جان سپردن وی که با تلفن همراه گرفته شد، بازتابهای فراوانی در رسانههای جهان بهدنبال داشت. به نوشته هفته نامه تایم، لحظه جان سپردن وی پربینندهترین مرگ یک انسان در تاریخ بشریت شد.آرش حجازی پزشک و نویسندهای که شاهد ماجرا بوده و میگوید که تلاش ناموفقی برای جلوگیری از خونریزی و مرگ او انجام دادهاست، عامل قتل ندا آقاسلطان را یکی از موتورسواران شبه نظامی بسیج میداند که برای مدت کوتاهی توسط مردم معترض دستگیر شدهاست. این متهم به قتل که بعدها از وی با نام عباس کارگر جاوید یاد شد، یک سال بعد از مرگ وی از سوی دادگاه برای ادای توضیحات فرا خوانده شد اما وي ناپدید شدهاست.این واقعه در پی آنچه عفو بینالملل «چراغ سبز علی خامنهای در نماز جمعه ۲۹ خرداد ۱۳۸۸ به نیروهای سپاهی، بسیجی و انتظامی برای سرکوب معترضین» میخواند، اتفاق افتاد.
«ندا» در خارج از ایران و در ایران، بهعنوان نماد ندای اعتراض ایرانیان و ندای آزادی خواهی ایرانیان و نماد صدای اعتراض دموکراسی خواهان در این اعتراضات شناخته میشود و برخی از عنوان «فرشته آزادی» برایش استفاده کردند.نیروهای امنیتی حکومت ایران، با تحت فشار گذاشتن خانواده ندا، از آنان خواستند تا به محل دیگری منتقل شوند.
ندا آقاسلطان ساکن تهران بود. او فرزند دوم خانواده بود، پدرش کارمند با در آمد متوسط و مادرش خانهدار است. پس از یکسال تحصیل در رشته الهيات در دانشگاه آزاد اسلامی،از تحصیل انصراف داد. او تصمیم گرفت در صنعت توریسم فعالیت کند. به همین دلیل در کلاسهای خصوصی به فراگیری زبان ترکی پرداخت و قصد داشت به عنوان راهنمای تورهای مسافرتی مشغول به کار شود که پس از آشنایی اش با کاسپین ماکان، فیلمساز، خبرنگار و عکاس ایرانی در ترکیه، از این تصمیم منصرف شده و به حرفه فیلمسازی و عکاسی روی آورد.
نحوه شهادت
بگفته هاجر رستمی مطلق، مادر ندا آقاسلطان، او و ندا هر روز در تجمعات شرکت میکردهاند، ولی به دلیل بیماری خونی اش نتوانسته ندا آقاسلطان را در روز حادثه همراهی کند و آقاسلطان به همراه استادش [حمید پناهی معلم موسیقی آقاسلطان] به تظاهرات رفت.روزنامه تایمز از قول حمید پناهی معلم موسیقی آقاسلطان مینویسد که او و ندا به قصد شرکت در تظاهرات میدان آزادی در روز ۳۰ خرداد به سمت تظاهرات با ماشین در حرکت بودند. بگفته پناهی، آقاسلطان فعال سیاسی نبود، ولی نسبت به وضعيت جامعه بي تفاوت نبود. خانواده و نامزدش به او اصرار کرده بودند که در خانه بماند ولی او پاسخ داده بود که از مرگ نمیترسد: «نگران نباشید، فقط یک گلولهاست و پس از آن همه چیز تمام میشود». او به نامزدش گفته بود که اگر فرزندی داشتند، او را بر روی دوشش می گذاشت و به تظاهرات می رفت.
آرش حجازی، نویسنده ایرانی که شاهد وقوع ماجرا بودهاست و تلاش ناموفقی برای جلوگیری از خونریزی و مرگ ندا سلطان داشته، عامل قتل را از موتور سواران بسیج میداند. به گفته وی، هنگام مشاهده یکی از اعتراضات، ناگهان پلیس ضد شورش اقدام به پرتاب گاز اشکآور به سمت معترضین میکنند و موتورسواران نیز به سمت معترضان یورش میبرند که باعث میشود جمعیت (که ندا هم در میان آنها بود) در طول خیابان خسروی شروع به دویدن کنند. جمعیت در تقاطع خیابان خسروی و خیابان صالحی تدریجاً در حال متفرق شدن بود هرچند چند نفری ایستاده بودند تا ببینند چه باید بکنند. حجازی ادامه میدهد که «ناگهان صدای شلیکی شنیدیم. از دوستم که کنارم ایستاده بود پرسیدم که چی بود؟ گلوله بود؟ او گفت که میگویند گلولههای پلاستیکی میزنند. در همان لحظه من برگشتم و دیدم که خون از سینه ندا که در چند متری من ایستاده بود فواره میزند». ندا آقا سلطان که برای لحظهای با ناباوری خونریزی خود را مشاهده میکند، تعادل خود را از دست داده و بر زمین میافتد. تلاش حجازی برای جلوگیری از خونریزی مجروح در ناحیه اصابت گلوله که به گواه او از روبرو شلیک شده و کمی پایین تر از ناحیه گردن بوده، نتیجه نداده و ندا آقاسلطان در کمتر از ۷ دقیقه جان میسپارد. او ابتدا گمان کرده که تیراندازی از روی یک پشت بام انجام شدهاست. اما کمی بعد تظاهرات کنندگان را دیدهاست که مرد مسلح موتورسواری را به عنوان ضارب گرفتهاند. حجازی میگوید که مردم برای مدت کوتاهی شخص موتورسوار را دستگیر و خلع سلاح کرده و کارت شناساییاش را که نشان میداد عضو بسیج است، از او اخذ میکنند و چند تن از آنان، اقدام به گرفتن عکس از او مینمایند. ضارب که به نظر میرسیده شلیک کردن به ندا را انکار نمیکند، در میان جمعیت خشمگین فریاد میزند که «من نمیخواستم او را بکشم». معترضان نمیدانستند با او چه کنند، چراکه تحویل او به پلیس را بیفایده دانسته و بعلاوه بیم داشتند که خود بازداشت شوند، بنابراین پس از گرفتن عکس و کارت بسیج ضارب، او را رها میکنند.حجازی که دانشجوی یکی از دانشگاههای جنوب انگلستان است و پس از این رویداد به انگلستان رفتهاست، معتقد است که به علت در میان گذاشتن اطلاعات در مورد قتل ندا آقاسلطان، بازگشت دوباره او به ایران بسیار مخاطره آمیز خواهد بود.
حمید پناهی معلم موسیقی آقاسلطان که هنگام قتل همراهش بوده میگویداعتراض او مسالمت آمیز و بدون هرگونه خشونتی بود. شخص یا اشخاصی که ندا آقا سلطان را کشتند در مقابل خداوند پاسخگو خواهند بود.
بگفته هاجر رستمی مطلق، مادر ندا آقاسلطان، از آنجایی که او نتوانست به علت بیماری اش همراه دخترش به تجمعات برود, قرار شد تلفنی با هم (با ندا)در تماس باشند. او ادامه میدهد: من از شب قبل دلشوره داشتم. اصرار داشتم ندا نرود. اما او نپذیرفت و همراه استادش رفت. من در طول مسیر مدام با ندا در تماس بودم. در آخرین تماس ندا گفت گاز اشکآور زدهاند و ما داخل یک کوچه فرعی هستیم تا سوار ماشین شویم. نزدیک ساعت شش و نیم بعدازظهر بود که استادش تماس گرفت و گفت پای ندا تیر خوردهاست. ما سراسیمه خودمان را رساندیم به بیمارستان شریعتی. ابتدا کسی چیزی به من نمیگفت اما وقتی فهمیدم، از هوش رفتم و دیگر چیزی متوجه نشدم... میگویند ندا دشمن شخصی داشتهاست، مگر ندا چه کاره بود که دشمن شخصی داشته باشد. او نه وکیل بود، نه وزیر بود. یک جوان ساده که مانند دیگر جوانان کشورش نسبت به سرنوشت خود و جامعهاش حساس بوده، همین.»
کاسپین ماکان، (نامزد ندا آقاسلطان) ماجرا را در مصاحبه با بیبیسی فارسی اینگونه بیان کردهاست:
”وقتی که این اتفاق افتاد، ندا از درگیریها دور بود، یعنی در خیابانهای فرعی نزدیک امیرآباد بود. حدود یک ساعتی با استاد موسیقی اش در ماشین پشت ترافیک نشسته بود، از گرما و خستگی کلافه و از ماشین پیاده میشود. اما براساس تصاویری که مردم ارسال کردهاند، احتمالاً نیروهای لباس شخصی و بسیجی در تیراندازی با نشانه گیری به قلبش میزنند... چند دقیقه بیشتر طول نکشید، بیمارستان شریعتی نزدیک بود، حاضران سعی میکنند ندا را با اتومبیل به اورژانس ببرند اما قبل از انتقال به بیمارستان، او در دست استاد موسیقی اش جان میدهد... جسدش را دیروز با زحمت زیاد توانستیم تحویل بگیریم. البته جسد ندا در پزشکی قانونی تهران نبود، در پزشکی قانونی خارج از تهران بود. مسئولان پزشک قانونی خواستند که بخشهایی از بدنش از جمله قسمتی از استخوان رانش را بگیرند، پزشکی قانونی نگفت برای چه کسی اعضا را میخواهد استفاده کند، هیچ توضیحی در این زمینه داده نشد. خانواده موافقت کرد برای اینکه زودتر جسد را تحویل بگیرند، چون ممکن بود همین موضوع باعث تعویق تحویل جسد بشود. جسد را در قطعهای از بهشت زهرا یک شنبه ۳۱ خرداد هنگام عصر دفن کردیم، البته کسان دیگری هم که در درگیریها کشته شده بودند را هم آنجا آورده بودند، انگار منطقه از پیش برای این افراد تعیین شده بود... مقامات امنیتی ایران طی حکمهای مختلف به بیمارستانها، کلینیکها و جراحان و پزشکی قانونی عنوان کرده بودند که نباید گواهی فوت براثر شلیک گلوله باشد، مسلماً به این دلیل که در آینده شکایت بینالمللی توسط خانوادهها به عمل نیاید. البته من هنوز برگه ترخیص ندا را ندیدهام اما در چند روز آینده از پدرش برگه را میگیرم.”
ماکان همچنین در مصاحبه با بیبیسی فارسی عکسهایی که گفته میشود نداآقاسلطان را قبل از درگیری در تظاهرات نشان میدهد را تکذیب کرده و میگوید: «به نوعی به نظر میرسد طرفداران آقای موسوی ندا را به او ربط دادهاند. اما این طوری نیست. ندا فوق العاده به من نزدیک بود، ندا هرگز طرفدار هیچ یک از این دو گروه نبود، ندا خواهان آزادی بود، آزادی برای همه.» ماكان در مصاحبه ديگري با خبرگزاري آسوشيتدپرس گفته است كه ندا به تظاهرات با هدف بدست آوردن مردمسالاری و آزادی برای مردم ایران رفته بود.
کاسپین ماکان شش روز پس از کشته شدن ندا و به دلیل افشای جزئیات قتل و مشخصات اصلی ندا پس از محاصره منزلش توسط نیروهای امنیتی بازداشت شد و به مدت دوماه در زندان و زیر شکنجه به سر برد. سازمان عفو بینالملل در ۱۴ شهریور ۱۳۸۸ اعلام کرد که کاسپین ماکان مدتیست که بدون پوشش خبری بازداشت شده و زیر شکنجه است. عفو بینالملل از مقامات ایرانی خواست تا اقدامات فوری را در جهت حفاظت کاسپین ماکان از شکنجه یا بدرفتاری های دیگر اعمال نموده، به ویژه، اطمینان حاصل نماید که وی برای امضای هیچ "اعترافی" تحت فشار نباشد. سرانجام پس از دوماه از زندان آزاد شده و از ایران خارج شد.
بگفته کاسپین ماکان، نامزد ندا آقاسلطان، «دوشنبه یکم تیرماه ساعت دو و نیم قرار بود در مسجدی در خیابان شریعتی بالاتر از سید خندان مراسمی داشته باشیم، اما بسیجیان و مسئولان مسجد اجازه برگزاری ندادند،چون به نظرشان هرجومرج میشود و نمیخواهند درگیری به وجود آید. چون میدانند که ندا مظلومانه رفت و میدانند که همه مردم در ایران و خارج از ایران متاسف شدند، و شاید پیشبینی میشد جمع کثیری از مردم حاضر شوند، ....». در روز دوشنبه ۱ تیر ۱۳۸۸ مراسم گرامیداشت ندا با حضور هزار نفر در میدان هفت تیر برگزار شد حدود ۵۰۰ نفر از افراد گارد ضدشورش و بسیج میدان را محاصر کرده بودند گروهی از رانندگان عبوری نیز با به صدا درآوردن بوق اتومبیل خود با تظاهرات کنندگان ابراز همبستگی کردند. ۶۰ نفر از این افراد دستگیر شدند.
به نوشته گاردین دولت ایران برای جلوگیری از مراجعه مردم به منزل وی و تسلیت گفتن به خانواده او همچنین جلوگیری از تجمع، خانواده ندا را وادار به خروج از منزل و انتقال به مکان دیگری کردهاست. خیابان محل سکونت وی نیز تحت کنترل پلیس است.
سرکوب اجتماع مادران عزادار
اجتماع مادران عزادار که با حضور خانوادههای بسیاری از جوانانی که توسط نیروهای امنیتی و بسیجی کشته شده بودند (از جمله خانواده ندا) در پارک لاله تهران از سوی نیروهای حکومتی سرکوب شد.
بازتابها
تصاویر و عکسهای ندا آقا سلطان بلافاصله در سایتها و رسانههای خبری مختلف در سراسر جهان به عنوان نمادی از کشته شدگان درگیریهای پس از انتخابات در ایران منتشر شد. مجله تایم تصویر وی را به عنوان یکی از ۱۰ نماد اعتراضی برتر دنیا انتخاب کرد.باراک اوباما با دیدن فیلم قتل او در کاخ سفید، به خبرنگاران گفت که دیدن این فیلم «مایه دلشکستگی» است. او افزود «ما زنان شجاعی را مشاهده کردهایم که در برابر سبعیت و تهدیدها ایستادگی کردهاند، و تصویر آزاردهنده زنی را دیدهایم که در خیابان تا حد مرگ خونریزی کرد.» برای چندین روز شبکههای تلویزیونی عمده آمریکا به طور دائم تصاویر ویدیویی لحظه جان دادن ندا آقاسلطان را پخش نمودند. به گزارش مرکز تحقیقاتی پیو، ویدیوی مرگ آقاسلطان در هفته آخر ماه ژوئن میلادی پربینندهترین ویدیوی خبری در سایت یوتیوب بودهاست.برخی از هنرمندان نیز به این اتفاق واکنش نشان دادند از جمله پرتره تیم اوبرایان که لحظه فوت وی را به تصویر کشید, و ترانه شاهین نجفی در وصف مرگ ندا آقاسلطان.
باراک اوباما همچنین در واکنش به خبر دریافت جایزه صلح نوبل سال ۲۰۰۹ گفت: «این جایزه باید با همه کسانی که برای دستیابی به عدالت و کرامت انسانی تلاش میکنند تقسیم شود... با زن جوانی که با وجود خطر کتک خوردن یا گلوله، با آرامش برای دست یابی به حق خود راهپیمائی میکند...» صحبت اوباما از زن جوان اشارهای به ندا آقاسلطان تعبیر شد.
جامعه فلاسفه آمریکا مرگ آقاسلطان را به خانواده، دوستان و هم شاگردیهای او تسلیت گفت. در این بیانیه آمدهاست که «ندا به عنوان یک دانشجوی فلسفه به خوبی به اهمیت و ارزش مناظره استدلالی آگاه بودهاست.»
در رم نیز توسط شهرداری خیابانی به نام ندا نامگذاری شد.
«تایمز» لندن نيز ندا آقاسلطان را بعنوان فرد سال ۲۰۰۹ برگزید.
همچنین صحنه جان سپردن ندا آقا سلطان به عنوان بهترین فیلم خبری سال ۲۰۰۹ شناخته شد. جایزه روزنامهنگاری جورج پولْک تصویربردار ناشناسی که با استفاده از گوشی تلفن همراه صحنه قتل ندا آقا سلطان را ضبط کردهاست نیز به عنوان بهترین تصویربردار خبری سال شناختهشد.
در ژوئن ۲۰۱۰ منوچهر متکی که به منظور دیدار و گفتگو با چند مقام غربی به اروپا سفر کرده بود، هنگام ورود به مقر پارلمان اروپا با نمایندگانی روبرو شد که تصاویری از ندا در دست داشتند. استروان استیونسون، نماینده حزب محافظه کار بریتانیا در پارلمان اروپا نیز، در حالی که عکس ندا را در دست داشت، به حضور وزیر خارجه جمهوری اسلامی در پارلمان اروپا اعتراض کرد و منوچهر متکی را «آدمکش» خطاب کرد.
روز جهانی ندا
کاسپین ماکان، نامزد ندا در سال ۲۰۱۰ طی نامه ای به بان کی مون رئیس سازمان ملل، درخواست کرد تا ۳۰ خرداد ماه برابر با ۲۰ ژوئن هر سال را روز جهانی ندا بنامند.
آثار و فعالیتهای فرهنگی-هنری پیرامون ندا
شمس لنگرودی شعری با مطلع زیر برای ندا سرود:
دخترم!
سنتشان بود
زنده به گورت کنند
تو کشته شدی
ملتی زنده به گور میشود.
ببین که چه آرام سر بر بالش میگذارد
او که پول مرگ تو را گرفته
شام حلال میخورد.
تو فقط ایستاده بودی
فرامرز اصلانی نيز ترانهای با نام «برای همه نداهای ایران» اجرا کرد.
در سکوتی بودیم که ندایی برخاست
از ته تاریکی چه صدایی برخاست
نه ز یک جا که همه اهل جهان فهمیدند
کین گل پر پر باغ ز چه جایی برخاست
کاسپین ماکان نامزد ندا دو شعر به نام های "برای ندا" و ”پژواک جانم” را برای او سروده و فیلم کوتاهی برای "پژواک جانم" ساخت.
برای ندا
... قلب آکنده از مهرت، سراسر وجودم
طعم بهتر بودن را با تو چشیدم اما
در فراغت، فرسود، دل جوانم
با رفتن تو ، زخم عمیقی به جان نقش بست
که سوزش این زخم، یادگار ماندگار توست
از گذشته خزونی در بهاران پیش رو مانده
اکنون شوق جان سپردن دارم
آنگاه آزادم که بوسه بر سیمای مرگ نهم
خوانندگان سبک رپ در ایران و خارج از ایران ترانههایی در مورد ندا منتشر کردند. از این میان میتوان از شاهین نجفی نام برد.
همچنین هیچکس دیگر خواننده رپ ایرانی در ترانه به نام "یه روز خوب میاد" به وی اشاره میکند.
امیرحسین احمدی و حسن علیزاده که پیش از این یک بار دور دنیا را با دوچرخه طی کرده بودند اعلام کردند که تور جدیدی را برای رساندن پیام مظلومیت و بیگناهی مردم ایران و زنده نگاه داشتن نام کشته شدگان از جمله ندا آغاز کردند.
بورس تحصیلی ندا آقاسلطان در دانشگاه آکسفورد
در اکتبر سال ۲۰۰۹، کوئینز کالج در دانشگاه آکسفورد در انگلستان به منظور یادبود ندا آقاسلطان، دوره بورس تحصیلی ندا آقاسلطان برای دورههای کارشناسی ارشد و دکترای رشته فلسفه را تاسیس کرد. داوطلبان ایرانی یا ایرانیتبار در دریافت این بورسیه ارجحیت دارند. این اقدام با اعتراض شدید سفارت ایران در لندن مواجه شد که این بورسیه را موجب خدشهدار شدن شأن علمی این دانشگاه، دور افتادن از اهداف آکادمیک و به خدمت مطامع سیاسی درآمدن خواندهاست.
تندیسهای ندا
پاولا سلیتر، مجسمهساز صاحبنام آمریکایی سه تندیس برنزی جداگانه از ندا آقاسلطان بنام «فرشته ایران»ساخت که در اکتبر و نوامبر ۲۰۰۹ از آنها بترتیب در کاخ هنرهای زیبای شهر سانفرانسیسکو و «کنفرانس بزرگداشت زنان ایرانی» در شهر واشنگتن دی سی پردهبرداری شد.یکی از تندیسها در ساختمان شهرداری سانفرانسیسکو بطور دائم قرار خواهد داشت.و تندیس دیگر به نامزد ندا، کاسپین ماکان و خانواده ندا اهدا شد.
صحنه قتل ندا، جایزه بهترین فیلم خبری سال ۲۰۰۹
در تاریخ ۱۶ فوریه ۲۰۱۰، جایزه روزنامهنگاری جورج پولک برای بهترین فیلم خبری سال ۲۰۰۹ به فیلمی داده شد که یک فرد ناشناس از صحنه جان سپردن ندا آقا سلطان برداشته بود. این جایزه از معتبرترین جوایز روزنامهنگاری است.
اپرای ندا
اپرای ندا دارای سه پردهاست که هر کدام از آنها دو صحنه مختلف دارد. این اپرا اثر نادر مشایخی، رهبر پیشین ارکستر سمفونیک تهران است که نخستین بار در اُسنابروک اجرا شد. متن آن را آنگلیکا مِسنر (Angelika Messner) و نادیا کایالی (Nadja Kayali) نوشتهاند و فعلاً متن به زبان آلمانی است.
انتشار تمبر یاد بود در هلند و ژاپن
در کشورهای هلند و ژاپن، تمبر یاد بود سهراب اعرابی و ندا آقاسلطان منتشر گردید.
کریس دی برگ
در تاریخ ۲۰ ژوئن ۲۰۱۰، مصادف با سالگرد مرگ ندا آقاسلطان، آهنگ مردم دنیا (به انگلیسی: People Of The World) به مدت یک هفته در وبگاه رسمی کریس دیبرگ قرار گرفت. وی این آهنگ را به ندا تقدیم کرد و او را نماد حقیقتجویی و آزادیخواهی و مبارزه با خشونت و سرکوب معرفی نمود.
مراسم چهلم
مراسم چهلم ندا آقاسلطان بنا به نظر مادر وی قرار بود در مسجد نیلوفر تهران برگزار شود که به علت عدم موافقت مسجد مذکور طبق دستور دولت، مادر آقاسلطان اعلام کرد مراسم چهلم در بهشت زهرا بر سر مزار او برگزار خواهد شد.پنجشنبه هشتم مرداد ۱۳۸۸ مصادف با چهلم آقاسلطان، بیش از چهل هزار نفر از مردم در قطعه ۲۵۷ بهشت زهرا حاضر شدند . مادر و برادر سهراب اعرابی (از دیگر شهداي قيام 88) در این مراسم حضور داشتند. نیروهای امنیتی برای پراکنده کردن معترضان با آنها درگیر شده و از باتوم و گاز اشک آور استفاده کردند. همچنین جعفر پناهی کارگردان و مهناز محمدی مستندساز در این مراسم از سوی نیروهای امنیتی بازداشت شدند.
همچنین مراسم چهلم وی در کلن آلمان با حضور عدهای ایرانیان برگزار گردید.
دستگیری خانواده ندا و نامزدش
در تاریخ ۱۳ شهریور ۱۳۸۸ سازمان عفو بینالملل اعلام کرد که حکومت ایران، کاسپین ماکان نامزد ندا آقاسلطان را از تاریخ ۵ تیر ۱۳۸۸ دستگیر کرده و او را تحت فشار گذاشتهاند تا «اعتراف کند که قتل ندا کار سازمان مجاهدین خلق بودهاست». او بیان کرد که به مدت دو ماه در زندان بودهاست و «در جریان بازداشتش به شدت کتک میخوردهاست و تهدید میشد که به اعدام محکوم خواهد شد».
مادر ندا در مصاحبهای که داشتهاست از بازداشت ساعتی خود و همسرش در روز ۱۳ آبان خبر دادهاست. او میگوید: «روز ۱۳ آبان به همراه همسرم به قصد شرکت در مراسم این روز به میدان هفت تیر رفتیم. اما همینکه بسیجیها چهره ما را شناختند به شدت ما را مورد ضرب و شتم قرار دادند. او میافزاید: آنها سپس برای چند ساعت ما را بازداشت کردند.»
فیلم مستند «برای ندا»
شبکه اچ. بی. او مستندیدرباره ندا ساخت که شهره آغداشلو راوی آن بود. مستند از تلویزیون فارسی صدای آمریکا نیز پخش شد و به نوشته گاردین، دولت ایران در زمان پخش آن از ماهواره، با ارسال پارازیت مانع از تماشای آن توسط مردم در ایران شدهاست. خانواده ندا در این فیلم درباره او صحبت میکنند و فیلمها و تصاویری از زندگی ندا نشان داده میشود.
ندا در بهشت زهرا قطعه ۲۵۷ ردیف ۴۱ شماره ۳۲ آرميده است.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر