جان بولتون و بمباران ایران
To Stop Iran’s Bomb, Bomb Iran
To Stop Iran’s Bomb, Bomb Iran
اثباتِ شئی نفی ماعَدا نمیکند
گرچه به قولِ «جورج اورول» به هنگام فریب عالمگیر؛ گفتنِ حقیقت، کنُشی انقلابی است، اما زیر سئوال بردنِ امثال جان بولتون وقتی بیهوده نیست که پیشتر و بیشتر، با استبداد زیر پرده دین مرزبندی داشته باشیم.
نمیشود با مرتجعینِ دینخو و دینستیز، همکاسه بود و «لِویاتان»های مستبد و جنگ افروز را در واشنگتن یا ریاض و تلآویو نشانه گرفت.
اشاره به کید و مَکرِ مدعّیانِ صاحب اختیاریِ جهان؛ ابدا به معنی نادیدهگرفتنِ ظلمی که بر مردم ستمدیده ایران میرود نیست، و اثبات شئی، نفی ماعَدا نمیکند.
(لویاتان Leviathan اسطوره شرّی است که در گذر زمان دچار دگرگونیهای بسیار شدهاست...)
ــــــــــــــــــــــــــــ
«جغد جنگ»، بریده باد نای او
جان بولتون (جغدِ جنگ؛ که بریده باد نای او)، سیاستمدار و نو محافظهکار راستگرایِ آمریکایی، «جُعَلَق»ی است که َسّقاش را با جنگ برداشتهاند و گاه و بیگاه غلطهای زیادی هم میکند.
وی در سال ۱۹۶۴ در کميته تبليغاتیِ گلدواتر، (کانديدایِ راست افراطی رياست جمهوری آمريکا) فعاليّت میکرد. بعداً به تبلیغات جیمز بیکر برای تصدی سمت دادستانِ کّل تگزاس پیوست و به کمک وی(جیمز بیکر)؛ که سرانجام وزیر خارجه آمریکا شد، جان بولتون به دولتهای رونالد ریگان و جرج بوشِ پدر هم راه یافت، و چندین سِمِت گرفت.
وی همچنین یکی از امضاکنندگانِ نامه ۲۶ ژانویه ۱۹۹۸ با عنوان پروژه قرن جدید آمریکا Project for the New American Century بود.
پروژه «قرن جديد آمريکایی»؛ مانیفست نومحافظه کارانِ آمریکایی است که راهبردِ قرن جدید حوزهٔ دیپلماسی و امنیت ملی دولت آمریکا را تدوین نمود.
ــــــــــــــــــــــــــــ
To Stop Iran’s Bomb, Bomb Iran
جان بولتون، که خواهان بمباران ایران شده؛ نه یک فرد؛ بلکه نمادِ «جریان» پوسیده و منفوری است که کارچاقکن کارتلهای تسلیحاتی و سرمایه سالاران لاکهید مارتین و نورتروپ گرومن... است.
جریانی که فاشیستهایی مثل «جان مککین»، «رابرت منندز»، «لیندسی گراهام»، «تام کاتن»، «ریچارد پرل» و «موشه یعلون»... در صف آن هستند و با ریاض و تل آویو و اورسورواز و...سَر و ِسر دارند و نیاّت پلیدشان گاه در محافل جنگ افروز تهران و قم هم بازگو میشود.
اینکه حضرت جان بولتون از بمباران کشور ما دَم زدهاست؛ تعجبی ندارد. این ترجیحبند همیشگی او و امثال «شِلدون گرَی اَدلسون» است، کسانیکه که آزادی برایشان تجارت است و بس.
(شِلدون گرَی اَدلسون؛ رئیس هیئت مدیره و مدیر عامل شرکت لاسوگاس سَندز، مالک بسیاری از هتلها، سالنهای گردهمایی و کازینوها در سراسر جهان از جمله در آمریکا و چین و سنگاپور است)
...
بیست و ششم مارس ۲۰۱۵ (ششم فروردین ۱۳۹۴) جان بولتون در نشریه نیویورک تایمز یاداشتی نوشتهاست با این عنوان:
برای جلوگیری از بمب ایران این کشور را بمباران کنید.
To Stop Iran’s Bomb, Bomb Iran
فاکس نیوز، العربیه و دیگر رسانههای وابسته به جنگ افروزان، فتوای آقای جان بولتون را حلوا حلوا کردهاند.
مضمون بخش اصلی یاداشت مزبور را (بهفارسی) اینجا (بهفارسی) گذاشتهام.
...
پیش از اشاره به فرمایشاتِ جان بولتون تصریح کنم که هدف من دامنزدن به گرایشاتِ کور و بیمحتوای ضد آمریکائی نیست. اندیشههای زلال پدران بنیانگذار Founding fathers و امثال جرج واشینگتن و توماس جفرسون و جیمز مدیسون... و مردم شریف ضدجنگ ایالات متحده با جنگ افروزان، شرکتهایِ غارتگر چندملیتی و نمایندگان سیاسیشان (امثال جان بولتون و شِلدون گرَی اَدلسون) از بنیاد متفاوت است.
از حق نباید گذشت که در یاداشت جان بولتون؛ موضوع رقابت تسلیحاتی در خاورمیانه و نیات عربستان و ترکیه...[که بلندپروازیهای تهران هم به آن دامن می زند]، واقعی است.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــ
برای جلوگیری از بمب ایران این کشور را بمباران کنید
سالهاست که کارشناسان از عدم توان کنترل تسلیحات هستهای در خاورمیانه و احتمال آغاز رقابت تسلیحاتی در آن منطقه نوشتهاند و با توجه به درگیریهای سیاسی مذهبی و قومی در منطقه، نگران دستیابی ایران به سلاح اتمی هستند.
از سوی دیگر؛ مثالهایی از کشورهای دارنده تسلیحات هسته ای از جمله کره شمالی، هندوستان و پاکستان وجود دارند که پیشتر مورد بی توجهی قرار گرفتهاند اما اکنون همه ما نسبت به این موضوع مسئول هستیم.(...)
...
[واقعش] موضع کنونی اوباما در قبال ایران شرایط بدی را به وجود آوردهاست که میتواند به یک فاجعه منتهی شود.
در تئوری، تحریمهای جامع بینالمللی که (باید) بهشدت اِعمال و بهطور جهانی به آن التزام صورت گیرد ممکن بود که برنامه اتمی رژیم ایران را از بین ببرد. (...)... [اما می بینیم] علیرغم تحریمهای وضع شده علیه آن کشور، ایران به توسعه برنامه هستهای خود ادامه دادهاست.(...)
گزارشهای دستگاههای اطلاعاتی آمریکا در این باره که ایران از سال ۲۰۰۳ میلادی [صرفاً] فعالیتهای هستهای مسالمتآمیز خود را دنبال کرده، خجالت آور و پوچ است.
(...) هم اکنون رقابت برای دستیابی به سلاحهای هستهای در منطقه راه افتادهاست...و این محصول مذاکرات هستهای آقای اوباما با ایران است...
[در این رقابت تسلیحاتی] اولین واکنش از سوی عربستان سعودی خواهد بود. عربستانِ سُنی هیچوقت اجازه نخواهد داد هژمونیِ جهان اسلام و جغرافیای سیاسی خاورمیانه با ایران شیعی باشد.(...) مصر و ترکیه هم [بیکار نخواهند نشست]...
[نتیجه مذاکرات هستهای دولت آمریکا با ایران آغاز یک رقابت برای دستیابی به سلاحهای هستهای است. ترکی الفیصل، وزیر اطلاعات پیشین عربستان سعودی خواستار دستیابی عربستان به برنامه هستهای مانند ایران شدهاست]...
عربستان با کره و چین و آرژانتین موافقتنامهِ هستهای امضا کرده که تا سال ۲۰۳۰، شانزده راکتور اتمی بسازند...پاکستان میتواند در این زمینه به مصر و ترکیه کمک کند و حتی کره شمالی هم میتواند همین کار را بکند...[و دوستان ایرانی خود را بفروشد!]
...
وضع ایران روشن است. پیشرفت سریع غنی سازی اورانیوم و پلوتونیوم توسط آن کشور نشان میدهد که چه مقاصدی دارد. البته [مقاصد و] منافع مصر، ترکیه و عربستان سعودی متفاوت[با ایران] است...ایران به دنبال سلاح هسته ای است...
(...)
نتیجه گیری نهایی که نمیتوانیم از آن فرار کنیم این است که ایران به هیچ طریقی[هیچ وجه] بر سر موضوع اتمیاش مذاکره نمیکند و از طرف دیگر تحریمها هم نمیتوانند مانع ایجاد زیر ساختهای تسلیحاتی عمیق و گسترده از طرف این کشور شوند.
[خلاصه کلام] گزینه دیپلماسی و تحریم علیه ایران جواب ندادهاست.
تنها؛ اقدام نظامی شبیه اقدام اسرائیل بر ضد راکتور اوسیراک عراق در سال ۱۹۸۱، و نابودی راکتور سوریه در سال ۲۰۰۷ که به دست کره شمالی طراحی و ساخته شده بود میتواند آنچه را که به آن نیاز داریم تامین کند. زمان بسیار کوتاه است اما یک حملهِ هوایی هنوز هم میتواند موفقیت آمیز باشد.
...
از کارانداختن تأسیسات غنی سازی «فوردو» و «نطنز» و «آب سنگین اراک» باید در اولوّیت باشد. «تاسیساتِ تبدیل اورانیوم اصفهان» هم باید مورد توجه باشد. یک حمله ضرورتاً نباید تمامی زیرساختهای اتمی ایران را نابود کند بلکه باید ارتباطات کلیدی در چرخه سوخت را از بین ببرد و برنامه آنها را برای سه تا پنج سال به تاخیر بیاندازد.
آمریکا میتواند کار نابودی کامل را صورت دهد و البته اسرائیل هم، به تنهایی میتواند کار ضروری را انجام دهد.
این اقدام (بمباران) باید همراه با حمایتِ قاطع آمریکا از اپوزیسیون ایران صورت گیرد تا سبب تغییر رژیم در تهران شود...
Such action should be combined with vigorous American support for Iran’s opposition, aimed at regime change in Tehran.
یاداشت جان بولتون در نیویورک تایمز ۲۶ مارس ۲۰۱۵
...
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر