پیوند مرگهای مشکوک زنان با سیاست
|
بهداد بردبار
روز دوشنبه ۱۷ اردیبهشت، مرگ فریناز خسروانی، دختر جوان اهل مهاباد، بر اثر سقوط از بالکن طبقه چهارم هتل تارا، جایی که در آن کار میکرد، خبرساز شد.
حادثه سقوط فریناز خسروانی از یکی از اتاقهای این هتل در حالی رخ داده است که گفته میشود این اتاق محل اقامت یکی از کارمندان وابسته به وزارت اطلاعات بوده و فریناز در اتاق با او تنها بوده است.
به دنبال انتشار خبر “خودکشی” این دختر جوان کرد، امروز ۱۷ اردیبهشت، در مهاباد تجمعی روی داده و عکسهایی در شبکههای مجازی منتشر شده که نشان میدهد مردم هتل تارا را به آتش کشیدهاند.
با وجود این، در مورد علت مرگ فریناز خسروانی روایتهای مختلفی مطرح است. از جمله برخی منابع نظیر خبرگزاری کرد پرس، خبر مرگ را تایید کرده و در گفتوگو با جعفر کتانی، فرماندار شهر مهاباد، از این حادثه به عنوان قتل یاد کردهاند.
به گفته فرماندار شهر مهاباد، پرونده در دادگستری شهر به یک قاضی قابل اعتماد و سختگیر واگذار شده است.
جعفر کتانی میگوید که در تماسها و دیدارهایی که با دادستان شهرستان مهاباد و قاضی این پرونده داشته، تاکید کرده که هر چه زودتر باید زوایای این پرونده معلوم شود.
او با بیان اینکه نیروی انتظامی و دادگستری به شدت مشغول تحقیق در این زمینه هستند، تاکید میکند: «اسناد و شواهد مربوط به این حادثه و فایل تماسهای صوتی جمعآوری شدهاند، ولی به علت وجود پارهای مسائل خانوادگی و شخصی، تا کامل نشدن تحقیقات در خصوص پرونده، جزییات آن را منتشر نمیکنیم، چون اصلا اخلاقی نیست.»
این در حالی است که صاحب هتل و یکی از کارمندان در گفتوگو با رادیو زمانه منکر وقوع قتل شدهاند و معتقدند زمانی که فریناز میخواسته از بالکن طبقه چهارم به سمت طبقه سوم برود، این اتفاق برای او افتاده و کسی در مرگ او مقصر نیست.
نادر مولودی، صاحب هتل تارا به رادیو زمانه گفته است: «خانواده فریناز خسروانی، ساعت پنج بعدازظهر در تماسی تلفنی به ما اطلاع دادند که فریناز هنوز به خانه برنگشته است. سپس ما در داخل هتل به دنبال او گشتیم. این احتمال وجود دارد که به دلیل نگرانی از مشاهده او در اتاق با یکی از مشتریان هتل، فریناز سعی کرده باشد از بالکن خود را به طبقه پایین برساند.»
ازسوی دیگر آژانس خبری کردستان (کردپا)، نوشته است که فریناز خسروانی برای حفظ «ناموس» و جلوگیری از تجاوز کارمند وابسته به «اداره اطلاعات»، از طبقە چهارم هتل تارا خود را به پایین پرت کرده است.
بر اساس گزارش کردپا، نادر مولودی، صاحب هتل تارا، زمینه تجاوز مامور وزارت اطلاعات را به منظور کسب امتیاز برای هتل خود فراهم کرده و در نتیجه فریناز ناچار دست به خودکشی زده است، موضوعی که از سوی مدیر هتل و نزدیکان او تکذیب شده است.
در ادامه گزارش کردپا، به نقل از یکی از بستگان فریناز خسروانی آمده است: «خبرهای منتشر شده در مورد این حادثه در شبکههای مجازی و رسانهها واقعیت ندارد.»
او اما مرگ فریناز در هتل تارا به دلیل سقوط از طبقه چهارم هتل را تایید کرده است.
کوثر فتاحی، فعال مدنی در سازمان زنان کردستان ایران، در این زمینه به رادیو زمانه میگوید: «خانواده فریناز خسروانی تاکنون به دلیل فشارهای امنیتی، در اینباره با رسانهها صحبت نکردهاند.»
کوثر فتاحی با تایید احتمال وجود سوءنیت مامور وزارت اطلاعات نسبت به فریناز خسروانی میگوید: «احتمال دارد که این شخص قصد تجاوز داشته و به همین دلیل فریناز مجبور شده که از راه بالکن فرار کند.»
او همچنین با برشمردن مرگ سایر دختران کرد، به مرگ سمیه فیضالله پور در بوکان، سحر چوینی در دانشگاه بوعلی همدان و شیدا حاتمی در دانشگاه ارومیه اشاره میکند.
دشواری پوشش خبری مرگ زنان
پوشش خبری مرگ زنانی که با ادعای قتل یا خودکشی جان باختهاند و مرگشان خبرساز شده، همواره دشوار بوده است. در مواردی که فردی زیر فشار بازداشت به قتل میرسد، اعضای خانواده حاضر نیستند با رسانهها گفتوگو کنند. از سوی دیگر، انتشار اخبار قتل یا تجاوز به زنان برای بسیاری از خانوادهها منافی عفت و آبروی آنهاست و از این رو ترجیح میدهند به جای افشاگری، سکوت اختیار کنند. به همین دلیل، سناریوی احتمال تجاوز و قتل از سوی رسانهها قوت میگیرد. از طرف دیگر، با توجه به اینکه خودکشی بر اساس آموزههای دینی امری مذموم و ناپسند است، در بسیاری از موارد خانوادهها خبر خودکشی را «قتل» بیان میکنند.
هر چند، خبر قتل و تجاوز به زنان به سرعت در رسانهها دست به دست میچرخد، ولی انتشار سریع اخبار از طریق افرادی با انگیزههای سیاسی، جلوی روشن شدن بسیاری از ابهامات را میگیرد.
نکته دیگر در مورد این اخبار این است که این گونه اتفاقها در فرهنگ مناطق مختلف ایران بهشکلهای مختلفی تفسیر میشود. مثلا در مناطق کردنشین، تجاوز به یک دختر کرد به معنی تجاوز به ناموس کردها تعبیر میشود و معنای سیاسی پیدا میکند.
در نتیجه این روند در بیشتر موارد، مخاطبان بر اساس پیشفرضهای خود به نتایجی میرسند و حقیقت ماجرا معمولا هیچگاه مشخص نمیشود.
چند مورد مشکوک
از موارد مشکوک خودکشی دختران میتوان به مرگ مشکوک شیدا حاتمی ۲۴ ساله، دانشجوی کارشناسی ارشد خاکشناسی-بیولوژی و بیوتکنولوژی، در اسفند ماه ۱۳۹۲ اشاره کرد که جسد به دار آویخته شده او در خوابگاه دخترانه دانشگاه ارومیه پیدا شد. مسئولان دانشگاه در آن زمان ادعا کرده بودند که او خودکشی کرده ولی بستگان این دانشجو این فرضیه را رد کردند.
یکی از خبرسازترین موارد مربوط به این موضوع، حادثه مرگ ترانه موسوی هنگام بازداشت و تجاوز به او بود که از سوی دو روزنامهنگار ایرانی به نامهای لیلا ملکمحمدی و رضا ولیزاده منتشر شد؛ خبری که در یکی از برنامههای صدا و سیما تکذیب شد. گرچه چند سال از انتشار این خبر میگذرد، اما هیچگاه مستندات جدیدی در مورد واقعی بودن این خبر در رسانهها منتشر نشده است.
خبر قتل الناز بابازاده، دختر اهل تبریز ساکن کوی ولیعصر نیز از دیگر اخباری بود که با شایعاتی در فضای مجازی همراه شد. این قتل در زمان اعتراضهای مردمی به نتایج انتخابات جنجالبرانگیز سال ۸۸، موسوم به جنبش سبز رخ داد و جنبه سیاسی به خود گرفت.
بر اساس گزارش خبرگزاری هرانا، الناز بابازاده از هواداران جنبش سبز بود و از سوی نیروهای بسیج بازداشت شده بود. در گزارشها، احتمال تجاوز و قتل این زن جوان از سوی نیروهای بسیج مطرح شده بود.
نمونه دیگر پرونده ریحانه جباری است که به اتهام قتل مرتضی سربندی که زمانی کارمند وزارت اطلاعات بود، مدتها خبرساز بود.
ریحانه در ۱۹ سالگی مرتکب قتل شد و در فروردین ۱۳۹۳، پس از هفت سال حضور در زندان، به جرم قتل مرتضی عبدالعلی سربندی، ۴۷ ساله، به قصاص محکوم شد. جباری اتهام قتل را پذیرفته بود اما مدعی بود که مقتول قصد تجاوز داشته و او از خود دفاع کرده است.
|
۱۳۹۴ اردیبهشت ۲۰, یکشنبه
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر