۱۳۹۴ اردیبهشت ۲۰, یکشنبه

بازندگان جنگ یمن: عربستان سعودی و ایران 

     
مقاله ای از شجاع الدین، روزنامه نگار یمنی، برای المانیتور
به محض اینکه عربستان سعودی پایان «عملیات توفان قاطعیت» را در اول اردیبهشت اعلام کرد، تمام طرفین درگیر در جنگ یمن، حوثی ها و رئیس جمهوری پیشین علی عبدالله صالح  یک جا در یک روز خود را پیروز معرفی کردند. پیروزی در جنگی که هیچ یک چیزی به دست نیاوردند و شکست مشترک نتیجه آن بود.
عربستان سعودی در پنجم فروردین اعلام کرد هدف از «عملیات توفان قاطعیت» استقرار دوباره دولت مشروع در یمن، پایان بخشیدن به گسترش حوزه نفوذ حوثی ها در جنوب و تضعیف قدرت صالح و حوثی هاست. با وجود این، دولت (دولت منصور هادی) هنوز بازنگشته و حوثی ها و صالح همچنان نفوذشان را گسترش می دهند و در استان های مارب، تعز، و عدن در حال جنگ هستند.
ایران و حوثی ها در ۲۷ فروردین گفتند عربستان سعودی در عملیات نظامی اش به توفیقی دست نیافت چنانکه حوثی ها عقب نشینی نکردند و دولت در تبعید به یمن بازنگشت.
البته وقتی عربستان سعودی پایان «عملیات توفان قاطعیت» را اعلام کرد عملیات نظامی به طور کامل متوقف نشد و در عوض عملیات جدیدی با عنوان «احیای امید» شروع شد که ظاهرا شامل عملیات نظامی با ابعادی محدودتر از «عملیات توفان قاطعیت» است تا فضا برای مذاکرات سیاسی باز شود. حال پرسش این است که آیا این کارزار می تواند تلاشی برای خروج آرام سعودی ها از بن بست یمن باشد.
با آغاز عملیات در پنجم فروردین زمانی که عربستان سعودی ائتلاف کشورهای تحت رهبری اش (شامل شورای همکاری خلیج فارس، مصر، سودان، اردن، مراکش، و پاکستان) را اعلام کرد تحلیلگران سعودی و سیاستمداران درباره احتمال عملیات بزرگ مداخله زمینی سخن می گفتند. ژنرال احمد عسیری، سخنگوی نیروهای ائتلاف تحت رهبری عربستان، ۱۳ فروردین سناریویی را مطرح کرد که در آن تصرف زمینی شهرهای ساحلی عدن و الحدیده و شاید تهاجم مختصری به سمت تعز زمینه را برای بازگشت دولت یمن مستقر در ریاض فراهم کند. سناریو که از سوی مقامات یمنی به طور غیرعلنی در گفتگو با المانیتور تایید شده بود منطقی به نظر می رسد زیرا از ورود به مناطق زیدی ها در صنعا و شمال یمن پرهیز می شد. حضور حوثی ها در مناطق سنی نشین رد شده است و همین نکته حضور نیروی زمینی تحت رهبری سعودی را در آن مناطق ساده می کرد چون جنبشی اعتراضی بر خلاف مناطق تحت کنترل زیدی ها وجود نداشت.
مناطق جنوب صنعا به لحاظ تاریخی همیشه شاهد مداخلات نظامی خارجی بدون مقاومت مردم محلی بوده است. آخرین نمونه آن مداخله ارتش مصر در ۱۹۶۰ میلادی در حمایت از انقلاب یمن بود که هدفش سرنگونی حکومت زیدی ها بود. زیدی ها از ۱۹۱۸ تا ۱۹۶۲ بر یمن حکومت کردند. مداخله نظامی مصر با هیچ مقاومتی در تعز و دیگر شهرهای غیر زیدی روبرو نشد اما، در صنعا و شمال آن نبردهای شدیدی در گرفت.
پس از خودداری پاکستان و مصر از مشارکت در جنگ یمن سناریوی مداخله نیروی زمینی کنار رفت. از این رو عربستان سعودی دست به حملات هوایی زد که تضمینی برای پیروزی دست کم در کوتاه مدت نیست.
در نخستین هفته عملیات، انبارهای اسلحه بشدت هدف حمله قرار گرفت و قابلیت های جنگ هوایی ارتش صالح و شبه نظامیان حوثی نابود شد. در پی ادامه پیشرفت نیروهای حوثی و طرفدار صالح چشم انداز عملیات برای سعودی ها روشن نبود. این موقعیت به تشدید عملیات هوایی سعودی ها و افزایش مرگ غیرنظامیان تا بیش از ۱۲۰۰ کشته منجر شد تا اینکه عملیات به ناگهان متوقف شد.
از نخستین روز عملیات، صالح و حوثی ها در پی گسترش نفوذ نظامی شان در مناطقی بودند که مانع بازگشت دولت مورد حمایت جامعه بین المللی می شد. آنها موقعیت خود را در اب و صنعا محکم تر کردند. صدها مخالف حوثی ها شبانه دستگیر شدند. حوثی ها مهمترین مخالف خود حزب سنی اصلاح که منظم ترین نیروی اپوزیسیون است هدف قرار دادند.
نیروهای وفادار به صالح که خود زمانی بخشی از ارتش بودند در کنار سربازان حوثی که حقوق ثابت دریافت می کنند در دوره حملات هوایی سعودی ها توانستند به پیشروی ادامه دهند. این نیروهای منظم در مقابل خود نیروهای غیرمنظم قبایل، نیروهای سنی شامل سلفی ها، اخوان المسلمین و القاعده، و جوانان وابسته به جریان های ناصری و احزاب سوسیالیست و جوانان بیکار را می بینند. اما از آنجا که این نیروهای غیرمنظم توسط عربستان سعودی حمایت و تجهیز می شوند از اختلاف کیفی نظامی بین گروههای مخالف کاسته شده است.
نیروهای صالح و جنبش حوثی ها که در مناطقی دور از پایگاههای اجتماعی و لجستیک شان در شمال می جنگند تحت فشار عنصر زمان قرار دارند. جاده های بین شمال و مابقی یمن بمباران شده و در صورت عدم دریافت تجهیزات از ایران ضمن ادامه بمباران انبارهای اسلحه توسط سعودی ها سلاح های آنها رو به اتمام است. آنها بر خلاف سعودی ها در مناطقی می جنگند که از حمایت مردمی برخوردار نیستند.
نیروهای نظامی غیرمنظمی که با حوثی ها در جنگ هستند هم با گذشت زمان با خستگی و افزایش احتمال شکاف در میان نیروها روبرو هستند. عربستان سعودی از هوا، دریا و زمین یمن را هدف حمله قرار داده است تا مانع ارسال سلاح به نیروهای وفادار به صالح و حوثی ها شود. عربستان همچنین با هدف جلوگیری از کمک های مالی خارجی برای حوثی ها، نقل و انتقالات بانکی را به یمن ممنوع کرده است. البته این حمله همه جانبه وضعیت انسانی دشواری را در یمن پدید آورده است و عربستان برای توقف این فشارها زیر فشار فزاینده بین المللی قرار دارد.
ایران هیچ چیزی از جنگ یمن بدست نیاورد. تمام متحدانش در بخش های غیر فرقه ای یمن را از دست داده است. شبکه ای متحد که در تعز و جنوب ایجاد کرده بود به کل متلاشی شده است. مهمترین نشانه آن حمایت علی سالم البیض از رهبران شاخص در جنوب از «عملیات توفان قاطعیت» سعودی ها حتی به بهای از دست دادن متحدش ایران بود. ایران اکنون تنها می تواند بر روی حوثی ها حساب باز کند.
ایران به لحاظ دیپلماتیک و سیاسی شکست خورده است در حالی که عربستان موفق شد قطعنامه ۲۲۱۶ سازمان ملل متحد را در حمایت از اقدامات نظامی اش از تصویب بگذراند. عربستان حتی توانست روسیه و پروژه پیشنهادی اش برای یمن را خنثی کند؛ پروژه ای که هدفش یکسان کردن موضع طرفین بود. بر این موارد باید جایگزین کردن اسماعیل ولد شیخ احمد دیپلمات موریتانیایی مورد حمایت کشورهای عرب حاشیه خلیج فارس به جای جمال بن عمر نماینده ی پیشین سازمان ملل در امور یمن را هم اضافه کرد. این امر نشان می دهد سازمان ملل مشخصا خواستار سپردن حل مساله یمن به دست کشورهای عرب حاشیه خلیج فارس است.
عربستان سعودی از حمایت گسترده بین المللی برخوردار بوده است. یکی از نشانه های آن زمانی بود که یک رزمناو آمریکایی کشتی ایرانی حامل سلاح در ساحل یمن را در ۳۱ فروردین متوقف کرد. روسیه هم از مخالفت با حملات عربستان دست کشید. این یعنی جهان یمن را به عنوان منطقه ای زیر نفوذ عربستان به رسمیت شناخت و ایران هم حقی برای دخالت در این باره ندارد به خصوص که بر خلاف سوریه از شبه نظامیان و نه مقامات یک کشور حمایت می کند. فراتر از آن بر مبنای بیانیه ۱۸ بهمن بان کی مون، دبیر کل سازمان ملل متحد، این شبه نظامیان هستند که دست به کودتا زده اند.
ایران ۲۵ فروردین پیشنهادی را برای فرونشاندن بحران در یمن ارائه کرد که شامل توقف حملات و گفتگو بین طرفین درگیر در یمن بود. پیشنهاد ایران مورد توجه جامعه بین المللی قرار نگرفت و طبیعتا از سوی عربستان سعودی هم رد شد. عربستان همانطور که در بند نخست قطعنامه ۲۲۱۶ سازمان ملل متحد تاکید شده است شرط توقف حملات را عقب نشینی حوثی ها و صالح از شهرهای یمن عنوان کرده است.
«عملیات توفان قاطعیت» نتیجه ای جز شکست جمعی نداشته است. عربستان سعودی به لحاظ نظامی شکست خورده است و ایران به لحاظ دیپلماتیک؛ در حالی که توان نظامی حوثی ها و صالح تحلیل رفته و مانع کنترل کامل آنها بر یمن شده است. یمن هم به مثابه یک کشور بیش از همه متضرر شده است؛ وارد دور باطل جنگ داخلی شده و شاهد تخریب گسترده ناشی از بمباران سعودی ها و توسعه طلبی حوثی هاست. آسیبی که به مردم یمن در این شرایط وارد شده به زودی ترمیم نخواهد شد.
عربستان سعودی بدنبال راهی برای خروج از بن بست نظامی کنونی است در حالی که ایران در پی بهره برداری از وضیعت سیاسی کنونی به نفع خود است. با ادامه سقوط نهادهای دولتی و تضعیف شرایط اجتماعی ناشی از جنگ داخلی راه حل سیاسی کماکان دور از دسترس به نظر می رسد.

هیچ نظری موجود نیست: