رنگِ خونِ ما ، حکومت ایران و اصلاح طلبان آن
منیژه حبشی
منیژه حبشی
فجایع پاریس و بیروت و ترکیه و… اجازه نمیدهد که هیچ فرد یا گروه یا کشوری بی تفاوت باقی بماند و مواضع افراد مختلف و حکومت ایران در این میان بواقع خواندنیست. حکومت ایران براستی شادمان است و بخشی از آن حتی برای ظاهرسازی های معمول سیاسی هم این شادمانی خود را پنهان نمی کنند.
نمونه هایی از مواضع رژیمِ تروریست و جنایتکارِ جمهوری اسلامی که ۳۷ سال است از هیچ ترور و جنایتی در داخل خود ایران و نسبت به مردم ایران فروگذار نکرده است و از سال ۵۷ و بقدرت رسیدنش محرک و حامی و پایه گذار اکثر گروههای افراطی و تروریست منطقه ای و جهانی بوده است را با هم بخوانیم:
نماینده خامنه ای یعنی کیهان شریعتمداری بلافاصله با تیتر «سگ هار داعش پاچه صاحبانش را گرفت» با سرور فراوان نوشت:
پاریس نقطه آغاز است و دولتهای آمریکا و اروپا و برخی سران عیاش و مسلمانکش منطقه نظیر آلسعود و قطر و... حق دارند که شرایط اضطراری و حتی حکومت نظامی اعلام کنند...
در سایتی نزدیک به احمدی نژاد در همان روز اول می خوانیم که : "غرب سرانجام دستپخت خود در سوریه را چشید" با خوشحالی خبر از ۱۶۰ کشته میدهد!( بیش از آمار واقعی ) و می گوید: سلسله حملات بیسابقه تروریستی در محدوده ای وسیع از پایتخت از مرکز تا شمال و شرق پاریس، یکی پس از دیگری به مثابه سیلی هایی غافلگیرکننده بر صورت به اصطلاح حامیان برج عاج نشین براندازی بشار اسد به واسطه همان تروریست های مورد حمایت غرب در شام نواخته شد.
آخوند علی سعیدی نماینده خامنه ای در سپاه نیز اعلام میکند که اصلا خود غربیها این ترورها را می کنند:
سعیدی گفته «گسترش اسلام در اروپا باعث شده اروپاییها نگران شوند و دست به اقدامات ایذایی {ترور} در جهت مقابله با حرکت اسلام بزنند.»( مشابه نظراتی که می دادند که ۱۱ سپتامبر را خودCIA براه انداخت)!
http://news.gooya.com/politics/archives/2015/11/204910.php
امام جمعه تهران هم در اول سخنان خود، محض خالی نبودن عریضه فرموده اند که :
«... مطلب اول اینکه روشن است ما به شدت این جنایت تروریستی را در فرانسه و هر نوع آدمکشی را در قالب ترور محکوم میکنیم! ... ترور با دین ما میانهای ندارد... حضرت رسول (ص) میفرمایند کسی که مؤمن است تروریست نمیشود.
خطیب موقت تهران با تأکید بر اینکه جانیان داعش در ذهن هر وجدان انسانی محکوم هستند، خاطرنشان کرد: داعش و گروههای تکفیری برای مبارزه با اسلام تولید شدهاند و آغاز تولد این مولودهای شوم به هنگام بیداری اسلامی و خیزش سریع اسلام در جهان بود از این رو آنها مأموریت جز تخریب اسلام ندارند... تروری که در فرانسه صورت گرفت حاصل بذری است که خودشان کاشتند و کسی که باد میکارد طوفان درو میکند؛ ببینید که در این 5 سال چه بر سر مظلومان سوریه آوردید و حالا شما طعم ناامنی را چشیدید...خطیب موقت تهران با اشاره به حمایت فرانسه از منافقین (منظور سازمان مجاهدین خلق است) یادآور شد: وقتی برخی از آنها در عراق به جهنم واصل میشوند، شما ماتم میگیرید بنابراین شما خود تروریستپرور هستید …
از این دست مواضع که مخلوطی از شادمانی و درعین حال تظاهر به همدردی و همچنین متهم کردن خود فرانسه به این ترورهاست در سایتهای رژیم و اظهارنظرهای سران رژیم فراوان می بینیم.
حال نگاهی به مواضع اصلاح طلبان رژیم نظیر محمد خاتمی و یوسفی اشکوری بیندازیم:
محمد خاتمی: «دیروز در افغانستان زنان و مردان و کودکان بی گناه را سر بریدند و پس از آن درلبنان عزیز صدها انسان را به خاک و خون کشیدند و امروز در پاریس... پیشتر گفته ام که خشونت و ترور مرز نمی شناسد و ناامنی مسأله ای جهانی است و تا وقتی زبان زور زبان رابطه است و تا زمانی که انسان تحقیر می شود و تبعیض اصل حاکم است و خواستاران حاکمیت بر سرنوشت خود، تحت فشار و آواره و بی پناه اند، افراط گران و خشونت ورزان نیز در پدید آوردن فضای رعب و کشتار بهانه می یابند... دریغا و دردا که علاوه بر انسان احیانا دین خدا که جان مایه آن مهربانی و عدالت و اخلاق است نیز قربانی رفتار سبک سرانه و واپس گرایانه و تعصبات کور تقدیس کنندگان خشونت می شود.»
http://www.nazarnews.com/97601
و امروز در سایت گویا به مواضع آقای حسن یوسفی اشکوری برخوردم که مشابهش را در جریان ترور سردبیر و نویسندگان مجله شارلی ابدو هم گرفته بود. او هم ترور را محکوم کرده و معتقد است که :
به دلایل مستند قرآنی و شرعی، اقدامات تروریستی داعش با سه حرمت شرعی همراه است:
یکم. حرمت شرعی ترور
دوم. حرمت کشتار غیرنظامیان و بیگناهان
سوم. حرمت شرعی محاربه و ارعاب
آقای اشکوری در حرمت ترور به روایات نقل شده از ۷ فرد معتبر در اسلام استناد میکند. از عموی پیغمبر و زبیر و … که پیغمبر مخالف ترور بوده است.
باید به ایشان یادآور شد که ۷ نفر که مهم نیست، آخوندهای دیگر ما هم برای آقای اشکوری ۷۰۰ روایت خواهند آورد که ترور مخالفانشان طابق النعل بالنعل بر اساس آموزه های حضرت محمد است. آیا تکلیف روشن است؟
همچنین جالب است که ایشان در مورد سوم یعنی حرمت شرعی محاربه و ارعاب به همان آیه ای استناد میکند که داعش و رژیم ایران و طالبان و القاعده و تمام تروریستهای مسلمان هم در کشتار مخالفین خود به آن استناد میکنند:
«موضوع مهم دیگر در کار داعشی ها این است که اعمال تروریستی آنها مصداق روشن محاربه است. در آیه ۳۳ سوره مائده چنین آمده است «انما جزاءالذین یحاربون الله و رسوله و یسعون فی الارض فسادا ان یقتلّوا او یصلّبوا او تقطع ایدیهم و ارجلهم من خلاف او ینفوا من الارض ذلک لهم خزی فیالدنیا و لهم فی الاخره عذاب عظیم» (کسانی که با خدا و رسول او می ستیزند و در زمین فساد می کنند، سزایشان جز این نیست که کشته شوند یا بردار شوند و یکی از دستهایشان به عکس یکدیگر بریده شود یا از سرزمین خود تبعید شوند، این رسوایی آنها در این دنیاست و در آخرت عذابی بزرگ دارند).
بعد گویی خود متوجه پوزخند خواننده شده باشد در پرانتزی میافزاید:(لازم به ذکر است که مراد دفاع از چنان عقوبتی در شرایط کنونینیست بلکه صرفا یادآوری چنین قاعده ای برای کسانی است که متعصبانه خود را عامل به اسلام و مقید به شریعت می شمارند. نیز لازم به ذکر است که در جمهوری اسلامی مفهوم محاربه را توسعه داده و به هر نوع مخالفتی با حکومت تسری داده اند که مطلقا نادرست است و جز سوء استفاده از یک مفهوم حقوقی مشخص نیست).
من به شخصه از مواضع اصلاح طلبان دچار حیرت میشوم. چگونه کسانی که در طی ۳۷ سال گذشته در مناصب گوناگون کم یا بیش در سیاست ایران بوده و با هر اما و اگری بهرحال اصل جمهوری اسلامی را قبول دارند می توانند ادعا کنند که اسلامِ آنها ترور را محکوم میکند؟ آخر دم خروس که نشانه کوچکیست و باید گفت خودِ خروس و آوازِ خروسِ زیر بغلِ این دینداران حاکم بر ما در گوشه و کنار دنیا دیده و شنیده شده و هنوز شما می خواهید ما قسم حضرت عباستان را باور کنیم؟
چگونه به قاعده و قانونی که هر قدرتمداری می تواند تفسیری باب میل خود از آن کند باید تکیه کرد؟ به مدعیان رنگارنگ «اسلام واقعی» در گوشه و کنار دنیای اسلام نگاهی بیندازید. از گروه ابو سیاف تا القاعده و طالبان و داعش و... دور تر چرا، سرآمد همه آنها داعش وطنی خودمان که مادر تروریسم جهانی از سال ۵۷ و انقلاب ایران بوده نگاه کنید، همه مدعی اسلام واقعی هستند.
آقای شکوری داعش را مصداق این آیه میداند و داعش همه کسانی را که ترور میکند به استناد همین آیه ترور میکند. رژیم جمهوری اسلامی هم بهمچنین. خمینی دجال و جانشینش هم باستناد همین آیه ها این حکومت را بر ایران مسلط کرده و چند دهه وحشت و ترور را بر مردم ایران تحمیل کردند. استناد به این آیات و روایتها را باید مِزاحِ اسلامی نامید! از نظر من کارگزاران مستقیم رژیم در بیاناتشان صادق ترند تا گروه اصلاح طلبان و کسانی که خود را «روشنفکران دینی» مینامند. واقعا که شعور و انسانیت انسانها را به تمسخر گرفته اند!
و اما نکته دیگری هم در ارتباط با حادثه پاریس هست که بسیاری را به بحث درباره آن کشیده است.
حرمت امامزاده بیش از همه با متولی آن است
مطلب به حقی که در فضای مجازی بسیار می بینیم، طرح این سوال است که آیا خون مردم فرانسه رنگین تر از لبنانی ها و افغانها و یا سایر قربانیان است؟ چرا همه در همدردی با قربانیان فرانسه عکس العمل دارند و برای دیگران چنین موج همدردی براه نمی افتد؟
واقعیت اینست که خون همه یکرنگ است! ولی ارزش خون ها متاسفانه یکسان نیست! باعث آنهم نه آنه،ا بلکه خود مائیم. ببینید که زندگی انسانها در کشورهایی مانند کشور خود ما تا کجا بی ارزش شده است. در کشورهای مسلمان مرگ و شهادت تقدیس میشود. در چنین طرز نگرشی جان انسانها چه ارزشی میتواند داشته باشد؟
یادتان هست که امثال گیلانی ها و جلادان رژیم بدون ذره ای تردید می کشتند و می گفتند اگر گناهکار بود که حقش بود بمیرد و اگر نبود خوب در آخرت به بهشت خواهد رفت!؟ در چنین طرز تفکری زندگی انسانها واجد هیچ ارزشی نیست. از قدیم می گفتند حرمت امامزاده بیش از همه با متولی آن است. وقتی جان انسانها در کشور ما و امثال ما اینقدر بی ارزش است چرا انتظار داریم بقیه کاسه داغ تر از آش شده و در مرگ ما مسلمانها احساس غم و اندوهی بکنند؟
یک نگاهی به اعمال افراط گرایان مسلمان بکنیم و ببینیم چطور همدیگر را درو می کنند و بعد بخواهیم دیگران برای زندگی ما مسلمان ها احترام قائل شوند.
بله زندگی فرانسوی ارزش دارد. برای زنده ماندنش هم بها پرداخته می شود. در مرگش هم سه روز عزای عمومی اعلام می شود. به احترامش هم تمام کشور یک دقیقه سکوت می کند.
در آن کشور جانیانِ داعش آدمها را کشتند و درکشور ما حکومت خود مان برطبق اطلاعیه عفو بین الملل، در ششماهه اول سال ۲۰۱۵ ، فقط ۶۹۴ نفر رابه قتل قانونی کشته است، یعنی اعدام کرده است! در بسیاری از موارد این کشتار در ملاء عام هم بوده و تماشاچیانی هم از هر سن و سالی به تماشای گرفتن جان این قربانیان ایستاده بوده اند! خشونت ورزی در جامعه ما و سایر جوامع مسلمان آنقدر عادی شده که خود ما ها را تکان نمیدهد، چرا انتظار داریم بقیه برای مرگ ما عزا بگیرند؟
در فرانسه ۱۲۸ نفر کشته شدند و در کشور ما سالانه بروایت خود مسئولان بین ۲۱-۳۰ هزار نفر فقط در تصادفات جاده ای میمیرند و سه برابر آنهم معلول و مجروح میشوند و حکومت کَکَش هم نمی گزد! تلفاتی بسیار بیش از تلفات یک جنگ. چرا باید دیگران برای امثال ما بیش از خودمان دل بسوزانند؟
عکس العمل حکومتیان را در این واقعه دیدیم و عملکردشان درجامعه خودمان را هم که ۳۷ سال است با پوست و گوشت و دربدری وتمام هستی مان خوب می شناسیم. بیاییم و منصفانه خودمان و عملکردمان و باورهایمان را ارزیابی کنیم و بعد از دیگران انتظار داشته باشیم.
منیژه حبشی
جمعه 29 آبان 1394 [2015.11.20]
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر