۱۳۹۵ خرداد ۲۱, جمعه

توصیه‌های قرنی به آمریکا در مورد آیت‌الله خمینی

توصیه‌های قرنی به آمریکا در مورد آیت‌الله خمینی


محمد ولی قرنی، اولین رییس ستاد مشترک ارتش ایران بعد از انقلاب، به آمریکا توصیه کرده بود که حملات لفظی آیت‌الله خمینی را جدی نگیرد چون‌که شعارهایش "تاکتیکی" است.
بنا بر اسناد، آقای قرنی بعد از ظهر دوشنبه ۱۶ بهمن ۱۳۵۷ (شش روز پیش از پیروزی انقلاب) به جورج لمبراکیس، رئیس بخش سیاسی سفارت گفته بود: "هواداران خمینی می‌دانند که سیاست حقوق بشر پرزیدنت کارتر مسبب سرنگونی موفقیت‌آمیز حکومت شاه بوده. خمینی هم ته قلبش این موضوع را درک می‌کند. روابط خوب با آمریکا آرزوی اوست اما نقش رهبری‌اش ایجاب می‌کند که تاکتیکی علیه آمریکا شعار بدهد."
محمد ولی قرنی از مخالفان سرشناس شاه بود. او در سال ۱۳۳۶ در مقام فرمانده اداره اطلاعات ارتش (رکن دو) به جرم توطئه علیه دولت به سه سال زندان محکوم شده بود. اما حدود دو دهه بعد در اوج انقلاب بار دیگر وارد کارزار شد و به اردوی آیت‌الله خمینی پیوست.
مجموعه اسنادی که در نوامبر سال ۲۰۱۳ میلادی از حالت طبقه‌بندی خارج شده نشان می‌دهد که قرنی هم مانند اعضای مطرح شورای انقلاب (محمد بهشتی، مهدی بازرگان و عبدالکریم موسوی اردبیلی) با سفارت آمریکا در تماس بوده و برای کنار زدن بختیار و تسلیم شدن ارتش لابی می‌کرده، هرچند برخلاف آن‌ها که با ویلیام سالیوان، سفیر آمریکا ملاقات می‌کردند، قرنی سه بار با دستیار سفیر آمریکا گفت‌وگو کرده بود.
Image copyrightGETTY
آقای قرنی روز ۱۶ بهمن ۱۳۵۷ -چند ساعت قبل از آنکه آیت‌الله خمینی مهدی بازرگان را به عنوان نخست‌وزیر "دولت موقت اسلامی" معرفی کند- به مأمور سفارت اطمینان می‌دهد که حکومت آینده به کنترل انحصاری روحانیت در نخواهد آمد. جورج لمبراکیس آن روز "پیشنهاد شخصی خلاقانه‌ای" مطرح می‌کند: اگر هواداران آیت‌الله خمینی ویژگی‌های جمهوری اسلامی را بهتر روشن کنند شاید نگرانی‌های بختیار از تأسیس حکومت اسلامی برطرف شود و تا حدی نرمش نشان بدهد.
بیشتر بخوانید:
بختیار می‌گفت جمهوری اسلامی مفهومی "ناشناخته" است. مهدی بازرگان می‌گفت: "این جمهوری در واقع همان جمهوری دموکراتیک است. دموکراتیک یعنی اسلام".
هیچ کدام به نظریه ولایت‌فقیه آیت‌الله خمینی توجه جدی نداشتند. به نظر می‌رسد که قرنی هم از این قاعده مستثنی نبوده است. او به مأمور سفارت می‌گوید: "جمهوری اسلامی به معنای انتخابات آزاد، مجلس آزاد و آزادی همه احزاب است. در قانون اساسی فعلی هم به اسلام اشاره شده، بنابراین ایجاد تغییر اساسی در آن مد نظر نیست".

شکسته شدن تابوی تماس

Image copyrightGETTY
دیدار مأمور سفارت با قرنی از نمونه‌های بازر شکسته شدن تابوی تماس آمریکایی‌ها با نظامیان مخالف حکومت بود که دو هفته قبل از خروج شاه از ایران رسما شروع شد. روز دوم ژانویه ۱۹۷۹ (۱۲ دی ۱۳۵۷) وزارت امور خارجه آمریکا به سالیوان پیام می‌دهد که در برقراری تماس‌ گسترده‌تر با مخالفان در مورد ارتباط با افسران شاغل یا بازنشسته هم خود را محدود نکند.
یک ماه بعد دستیار سالیوان و قرنی دیدار می‌کنند. بعد از ظهر سه شنبه ۱۰ بهمن ۵۷ قرنی به همراه یک مترجم به دیدار جورج لمبراکیس می‌رود. او خودش را از اعضای شورای انقلاب معرفی می‌کند و از سوابقش در مبارزه با حزب توده می‌گوید. ماجرای "کودتای قرنی" سال ۱۳۳۶ را تعریف می‌کند و می‌گوید که به خاطر وساطت آمریکا او را اعدام نکرده‌اند.
قرنی همچنین اطمینان می‌دهد که بعد از سقوط شاه، ایران به دست چپ‌ها نخواهد افتاد زیرا جنبش اسلامی قوی‌تر است و "آن‌ها می‌توانند ریشه کمونیسم را در ایران قطع کنند". او می‌گوید: "خمینی قصد ندارد دیکتاتور بشود. نهضت به آزادی و عدالت اعتقاد دارد. دلیل استفاده از واژه جمهوری اسلامی جلب رضایت هواداران مذهبی در نهضت و پیشگیری از آمدن کمونیست‌ها به کشور است".
Image copyright
فردای آن روز (۱۱ بهمن ۵۷)، دیدار دوم قرنی و لمبراکیس برگزار می‌شود. مهم‌ترین نگرانی قرنی کودتای احتمالی ارتش است. او می‌گوید: "حتی اگر یگان‌های عادی ارتش کاری نکنند، شاید گارد جاویدان دست به حرکتی بزند".
قرنی شنیده بود که ارتشبد عباس قره‌باغی، رئیس ستاد مشترک ارتش و فرماندهان نیروهای سه‌گانه به همراه سپهبد ناصر مقدم، رییس ساواک، هر روز جلسه محرمانه دارند. معلوم نیست قرنی چقدر از تلاش‌های محرمانه آمریکا برای حصول تفاهمی بین امرای ارتش و مخالفان خبر داشته و آیا می‌دانسته که ارتشبد عباس قره‌باغی شب قبل از آن به مهدی بازرگان گفته که ارتش قصد کودتا ندارد و حتی با اعمال تغییر در "قانون اساسی" یا در "کابینه" هم مخالفت نخواهد کرد؛ به شرط آنکه تغییرات در چارچوب قانون اساسی انجام شود.
قرنی آن روز همچنین گفت که در کنار شورای انقلاب یک "شورای روحانیون" هم وجود دارد که در آن طالقانی، بهشتی، موسوی اردبیلی، ‌ رفسنجانی، مطهری عضوند "و دو نفر دیگر که تا به حال اسم آن‌ها را نشنیده: باهنر و خامنه‌ای".
بنا بر گزارش لمبراکیس: "او درخواست کرد که اسامی را محرمانه نگه دارید زیرا او نبایست این اسم‌ها را فاش می‌کرد".

فرماندهی ارتش

Image copyright
یک روز بعد از پیروزی انقلاب، قرنی به حکم مهدی بازرگان رئیس ستاد مشترک ارتش شد. او صبح سه شنبه ۲۴ بهمن ۱۳۵۷ به ستاد فرماندهی ارتش رفت؛ عکس شاه را از دیوار پایین آورد و تصویر آیت‌الله خمینی را به جایش نصب کرد. نطقش نسبتا کوتاه بوده: "این ارتش که چنین زود از هم پاشید برای این بود که ایدئولوژی نداشت. ارتشی که از امروز مجددا شکل می‌گیرد، ارتشی ملی و مردمی و با ایدئولوژی است و به همین جهت تصفیه دامنه‌داری در آن صورت خواهد گرفت".
عده‌ای از نظامیان که از قدیم با تیمسار قرنی آشنا بودند، فکر نمی‌کردند که او توانایی سر و سامان دادن به اوضاع وخیم ارتش را داشته باشد. یکی از آن افراد ارتشبد فریدون جم، داماد سابق رضاشاه بود که از چهره‌های منتقد محمد رضاه شاه به حساب می‌آمد.
بنا بر اسناد، ارتشبد جم روز ۲۵ بهمن ۱۳۵۷ به یکی از مقامات سفارت آمریکا در لندن که به دیدارش رفته بود گفت که قرنی دو دهه است که از ارتش به دور بوده و در گذشته کار اطلاعاتی کرده نه عملیاتی؛ بنابراین توانایی هدایت و سازماندهی ارتش را ندارد.
آمریکا می‌خواست بداند که آیا جم علاقه‌ای به بازگشت و همکاری با حکومت جدید دارد یا نه. پاسخ جم منفی بود. جم از "تکبر" و "حماقت" و عدم کنترل شاه بر اعضای خانواده‌اش گلایه کرد اما گفت: "ته دلم شاه را دوست دارم. اگر الان به ارتش برگردم حس می‌کنم خیانت کرده‌ام".
جم که سرعت "فضاحت‌بار" فروپاشی ارتش را "عمیقا شرم‌آور" می‌دانست تأکید کرد که "پوشیدن دوباره آن اونیفورم بسیار دشوار خواهد بود". سرلشکر قرنی اما اونیفورم را بر تن می‌کند اما خیلی دوام نمی‌آورد.

'نظرات مثبت'

اسناد حاکی است که آمریکا در ابتدا از اینکه قرنی فرمانده ارتش شده خوشحال می‌شود. اسناد همچنین نشان می‌دهد که آمریکایی‌ها از طریق یک استاد ایرانی-آمریکایی به نام یحیی ارمجانی با قرنی کانال تماس داشتند و از "نظرات مثبت" وی باخبر می‌شدند.
بنا بر یک سند، پنج روز بعد از پیروزی انقلاب، مقامات وزارت امور خارجه از والتر ماندیل، معاون جیمی کارتر می‌خواهند که با استاد سابقش آقای ارمجانی تماس بگیرد و از او قدردانی کند. یحیی ارمجانی استاد تاریخ در کالج مک آلس‌تر ایالت مینه‌سوتا بود و به برقراری تماس آمریکا با چهره‌های مخالف حکومت شاه، از جمله قرنی، کمک کرده بود.
بنا بر سند مذکور، به معاون رئیس‌جمهوری آمریکا گفته می‌شود "نظرات مثبت" قرنی که در جلسه شورای امنیت ملی مطرح شده از کانال آقای ارمجانی فرستاده شده. معلوم نیست آن "نظرات مثبت" دقیقا چه بوده. هر چه بوده هیچگاه اجرایی نمی‌شود.
قرنی دشمن زیاد داشت. در پی درگیری‌های سنندج و بالا گرفتن انتقادات گروه‌های چپ به خصوص چریک‌های فدایی خلق و سازمان مجاهدین خلق، مهندس بازرگان، نخست‌وزیر موقت، روز ششم فروردین ۱۳۵۸ سرلشکر قرنی را برکنار کرد. قرنی روز سوم اردیبهشت ۵۸ -چند هفته بعد از رأی قاطع رأی‌دهندگان به نظام جمهوری اسلامی- به ضرب گلوله مهاجمان ناشناس در خانه‌اش کشته شد. مقامات ایران ترورش را به گروه فرقان نسبت دادند.
امروزه در ایران از سرلشکر قرنی به خاطر مبارزات طولانی علیه شاه و برخورد قاطعش با کمونیست‌ها تمجید می‌کنند. در تهران و چند شهر دیگر خیابانی هم به نامش کرده‌اند. اسناد آمریکا خصومت او با شاه و چپ‌ها را تأیید می‌کند ولی در عین حال از دوستی او با آمریکا هم حکایت دارد. اسناد همچنین به‌وضوح نشان می‌دهد که سرلشکر قرنی "از ظن خود" یار آیت‌الله خمینی شده بوده و معلوم نیست که اگر آن قدر سریع از صحنه حذف نمی‌شد، در برابر جمهوری اسلامی مبتنی بر اصل ولایت‌فقیه که در آن قدرت به انحصار روحانیت درآمد چه می‌کرد.

هیچ نظری موجود نیست: