نامزد هند برای اسکار، فیلمی تکان دهنده درباره شکنجههای پلیس
فیلم "بازجویی" درام جنایی جسورانه ای در توصیف بی رحمی و فساد در پلیس هند است.
مرد جوان و بی خانمانی پس از تماشای فیلم در یکی از سینماهای شهر گونتور در ایالت آندرا پراداش در خیابان راه می رود. یک خودرو گشت پلیس توقف می کند و نامش را می پرسد.
مرد در پاسخ می گوید:"افضل"
مامور پلیس با لحن موذیانه ای می پرسد:"القاعده؟ یا دولت اسلامی (داعش)"؟
او که منظور آنها را نمی فهمد در پاسخ می گوید: "من کارگر مهاجر تامیل هستم." بلافاصله بازداشت می شود و به پاسگاه پلیس منتقل و تحت شکنجه قرار می شود.
بیشتر بخوانید: تایید ۸۵ فیلم برای اسکار بهترین فیلم غیر انگلیسیزبان
'زبانی جدید'
این صحنه از فیلم "بازجویی"، نامزد رسمی هند در بخش فیلم های به زبان خارجی جوایز اسکار از همان آغاز لحن و فضای این داستان جنایی در مورد نقض حقوق بشر را به خوبی نشان می دهد."بازجویی" پس از اکران در جشنواره سینمایی ونیز، اولین فیلم تامیل زبانی که به این جشنواره راه یافته است، جایزه ویژه عفو بینالملل ایتالیا را دریافت کرد.
داستان فیلم "بازجویی" در نواحی مرزی ایالت آندرا پراداش اتفاق می افتد که کارگران مهاجر تامیل تباری که از تامیل نادو، ایالت همجوار به آنجا میآیند با بیرحمی توسط پلیس بازداشت می شوند.
چهار نفر از آنها تحت شکنجه قرار می گیرند تا مسئولیت جرمی را بپذیرند که مرتکب نشده اند. برای پلیس بسیار سهل تر است که به جای جستجو و بازداشت مجرم واقعی این افراد بی پناه را مجرم جا بزند.
آنوراگ کاشیاب فیلم ساز بالیوودی می گوید: "این فیلم طلیعهدار زبان جدیدی در سینمای هند است. مدت هاست فیلمی مثل این در سینمای هند ندیده ام."
در شرایطی که مهاجرت از روستاها به شهرهای بزرگ در هند یک موضوع اجتماعی مهمی است فیلم "بازجویی" رفتارهای غیرانسانی و منزجر کننده با این لایه های فقیر را محکوم می کند. فیلم آنها را بصورت قربانیانی بی دفاع در برابر اقتدار بی رحمانه ماشین حکومتی نشان می دهد.
وتری ماران کارگردان فیلم به بی بی سی گفت: "مهاجران معضل نیستند. معضل پذیرش آنهاست."
در فیلم می بینیم که مهاجران تامیل بی خانمانند، شب ها در پارک می خوابند و در طول روز کارهای موقت و پست انجامی می دهند.
پلیس در جستجوی سارقان خانه یک فرد متمول است و حدس می زند سارقان باید تامیل باشند. درچنین اوضاعی شخصیت های داستان برای پلیس هدف های سهلی هستند.
خطر خشونت
هیچیک از حقوق چهار فردی که بازداشت شده اند رعایت نمی شود. حتی به آنها گفته نمی شود به چه دلیل بازداشت شده اند. و در عین حال تحت آزار و شکنجه شدیدی قرار می گرند تا مجبور به "اعتراف " شوند.آنها در اوج ناباوری می پرسند "به چه باید اعتراف کنیم؟" بعد از تحمل شکنجه های طولانی به آنها گفته می شود باید به سرقتی که حتی روح آنها هم از آن خبر ندارد "اعتراف" کنند.
جوهر اصلی فیلم بر اساس یک کتاب داستانی و زندگی نامه ای با عنوان "در حبس" به قلم چاندراکومار چاپ ۲۰۰۶ ساخته شده است. چاندراکومار که با نام مستعار اوتو چاندران شناخته می شود، راننده تامیل تبار تاکسی موتوری است. او در اوایل دهه هشتاد میلادی و از سنین نوجوانی با گارسنی در مهمانخانه های کنار جاده امرار معاش می کرد.
چاندران و دوستانش در شهر گونتور توسط پلیس بازداشت شده و برای مجبور کردن آنها به "اعتراف" به جرمی که مرتکب نشده بودند دو هفته تحت شکنجه بودند. چاندران از این حادثه جان سالم به در برد و در مورد آن تجارب هولناک کتابی نوشت.
ماران می گوید: "با خواندن این کتاب متوجه شدم که خطر خشونت تا چه در محیط ما رایج است و چقدر در برابر این خشونت آسیب پذیریم."
تماشای صحنه های شکنجه در دوران بازداشت هولناک است. در تمام این مدت چهار زندانی و پیشاپیش آنها پاندی که شاگرد مغازه است حاضر نمی شوند به جرم "اعتراف" کنند.
پاندی از ماموران پلیس می پرسد:"آخر چرا باید در مورد کاری که نکرده ایم دروغ بگوییم." و ماموران پلیس با مشت و لگد و شکنجه به او جواب می دهند.
تجربه ای زجر آور
براساس اطلاعاتی که کمیسیون حقوق بشر هند منتشر کرده در فاصله سالهای ۲۰۰۱ تا ۲۰۱۰ بیش از ۱۴ هزار نفر تحت بازداشت پلیس و دستگاه قضایی جان خود را از دست داده اند.گروههای مدافع حقوق بشر می گویند بخش اعظم این افراد به خاطر شکنجه جان خود را از دست داده اند و دولت بطور سیستماتیک دلیل مرگ را بیماری، اقدام به فرار و یا تصادف اعلام می کند.
ماران اذعان می کند که دوره ۴۲ روزه فیلمبرداری "زجر آور و تکان دهنده بود." بازیگران در طول فیلمبرداری مجروح شده و گاه تحت تاثیر صحنه ها می گریستند و از پا می افتادند.
ماران می افزاید: "فیلمبرداری برای بازیگران و گروه فنی بسیار دشوار بود. پس از پایان فیلمبرداری برای آرام کردن خود از فشارهای روحی و عصبی دسته جمعی به جلسات مشاوره درمانی و عبادت رفتیم."
فیلم "بازجویی" در عین حال یک محور داستانی دیگر هم دارد که محکوم کردن نظام طبقاتی و نهادهای صاحب قدرت است.
ماران می گوید: "قربانیان این نظام فقرا، بی پناهان و لایه ها و افرادی هستند که در جامعه هیچ صدایی ندارند."
این فیلم از یک طرف نیروی پلیس فاسد و بی رحمی را نشان می دهد که دستش به خون افراد زیادی آغشته است که به خاطر بی توجهی و یا به عمد کشته می شوند و سیستم کار درونی و دخالت های سیاسی در فعالیت پلیس برملا می کند.
و از طرف دیگر افراد فاسد وبی اخلاقی را نشان می دهد که برای حفظ منافع و امتیازات خود با پلیس و سیاستمداران تبانی می کنند.
یک بازرس فاسد در صحنه ای از فیلم می گوید: "هند کشوری است که پول داشتن به جای اینکه تشویق شود گناه تلقی می شود."
مامور پلیسی در موافقت با او می گوید: "اینجا تمام سیستم را می شود خرید."
این فیلم محکومیت "رفتار غیرانسانی و مشقت هایی است که مهاجران با آن روبرو می شوند."
برخی از بازیگران در حین فیلمبرداری مجروح شدند.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر