۱۳۹۶ آبان ۱۸, پنجشنبه

نیمه تاریک آمریکا

  • 9 نوامبر 2017 - 18 آبان 1396
تصاویری حیرت‌آور از نیمه تاریک آمریکا
سال‌ها از زمانی که واکر ایوانز، عکاس آمریکایی واقعیت‌های سخت زندگی در آمریکای دهه ۱۹۳۰ را در عکس‌های خود ثبت کرد می‌گذرد، اما دیدنشان همچنان تاثیرگذار است.
دنیای مدرن باید برای هنرمندان اوایل قرن بیستم محلی فروزان، درخشان و الهام‌بخش بوده باشد. لحظه‌ای به فیلیپو تومازو مارتینی، عکاس ایتالیایی فکر کنید؛ همان کسی که بیانیه فوتوریسم خود را در ۱۹۰۹ وقف تحسینی حماسی از کارخانه‌ها و کشتی‌سازی‌ها، پل‌ها و ایستگاه‌های قطار و لوکوموتیوها و ماشین‌های مسابقه‌ای کرد.
اما هنگامی که واکر ایوانز، عکاس آمریکایی (۷۵-۱۹۰۳)، به بلوغ هنری رسید، بخش عمده‌ای از آن جذابیت اغواگر رنگ باخته بود. اخیرا بیش از ۴۰۰ اثر از او در مرکز فرهنگی ژرژ پمپیدو در پاریس به نمایش گذاشته شد که نه تنها نمایانگر سیر تحول هنری او بود، بلکه به روشنی نشان می‌داد که ایوانز، بر خلاف مارتینی، علاقه چندانی به مدرنیته نداشت.
البته این مساله تا حدی تعجب‌برانگیز است چون از این نمایشگاه این‌گونه بر می‌آید که زندگی هنری ایوانز اتفاقا در آغاز کاملا با رسوم وقت که همان مدرنیسم هنری باشد هم‌خوان بوده. او که به شدت تحت تاثیر ابداعات صوری عکاسان آوانگاردی چون الکساندر رودچنکو قرار داشت، در کارهای جسورانه نخست خود در اواخر دهه ۱۹۲۰ بیشتر مشغول پرستش معماری بهت‌آور شهر نیو یورک است. مثل خیلی‌های دیگر، او هم انگار حس می‌کرده که مجبور است از پل بروکلین و یا تئاتر برادوی عکس بگیرد.
عکس‌های ایوانز در اواخر دهه ۱۹۲۰ مسحور مناظر و معماری نیو یورک بود (آرشیو واکر ایوانز، موزه متروپولیتن نیو یورک)
Image captionعکس‌های ایوانز در اواخر دهه ۱۹۲۰ مسحور مناظر و معماری نیو یورک بود (آرشیو واکر ایوانز، موزه متروپولیتن نیو یورک)
اما ایوانز بالاخره در دهه ۱۹۳۰ به سبک هنری متمایز خود دست یافت، و قدم در راه خلق آثار سیاه‌وسفیدی گذاشت که همیشه یادآور او خواهند بود. مخصوصا عکس‌هایی که در ۱۹۳۶ از پنبه‌کاران فقیر ایالت آلاباما گرفت به نمادی برای رکود بزرگ تبدیل شد.
به خاطر این عکس‌ها است که اغلب از ایوانز به عنوان یک "عکاس مستند" نام می‌برند که واقعیت‌های سخت زندگی شهروندان آمریکایی در سال‌های پس از سقوط شوک‌آور بازار بورس در ۱۹۲۹ را ثبت کرده.
اما خود ایوانز با این توصیف مخالف بود. او در یکی از مصاحبه‌هایش در ۱۹۷۱ می‌گوید "مستند؟ چه کلمه مصنوعی و گمراه‌کننده‌ای!"

"بومی آمریکایی"

او در سال‌های ۱۹۳۰ بالاخره به سبک هنری متمایزی رسید که در این اثرش به چشم می‌خورد (موزه متروپولیتن نیو یورک)
Image captionاو در سال‌های ۱۹۳۰ بالاخره به سبک هنری متمایزی رسید که در این اثرش به چشم می‌خورد (موزه متروپولیتن نیو یورک)
بنا بر تصمیم مسئولان مرکز فرهنگی ژرژ پمپیدو این نمایشگاه به گونه‌ای طراحی شده بود تا عکس‌های ایوانز از کشاورزان جنوبی در بطن علاقه شدید او به آن چیزی گنجانده شود که به گفته آن‌ها "بومی آمریکایی" است.
جولی جونز، از مسئولان این نمایشگاه، در توضیحات خود می‌گوید "معادل انگلیسی کلمه بومی (vernacular) ریشه لاتین دارد و به معنی برده‌ای است که در خانه صاحبش زاده شده. برای همین این کلمه به معنی چیزهای کارآمد و داخلی، و در عین حال مردمی و پست است."
زبان‌شناسان اغلب از این کلمه برای اشاره به گویش‌های محلی استفاده می‌کنند. تاریخ‌نگاران معماری هم از این کلمه برای توصیف سکونت‌گاه‌هایی استفاده می‌کنند که بر اساس رسوم ساخت‌وساز محلی ساخته شده‌اند.
نکته‌ای که در این بستر جلب توجه می‌کند این است که تغییر سبک ایوانز هنگامی در سال ۱۹۳۱ رقم خورد که به همراه یک تاریخ‌نگار معماری به محله‌های مختلف شهر بوستون رفته بود تا از خانه‌های بومی این شهر که به سبک ویکتوریایی ساخته شده بودند عکاسی کند. این عکس‌ها هسته اصلی نمایشگاهی بودند که در ۱۹۳۳ از آثار ایوانز در موزه هنر مدرن نیو یورک بر پا شد.
ایوانز با عکس‌هایی که از پنبه‌کاران مساقاتی فقیر آلاباما، مثل فلوید بروز (۱۹۳۶)، گرفته در یادها خواهد ماند (آرشیو واکر ایوانز)
Image captionایوانز با عکس‌هایی که از پنبه‌کاران مساقاتی فقیر آلاباما، مثل فلوید بروز (۱۹۳۶)، گرفته در یادها خواهد ماند (آرشیو واکر ایوانز)
فهرست موضوعات بومی‌ای که ایوانز از آن‌ها عکاسی کرده بسیار مفصل است. مثل کلبه‌های محقر میوه‌فروشی در کنار جاده، تعمیرگاه‌هایی که لوازم یدکی ماشین می‌فروشند، کلیساهای ساده‌ای که از تخته ساخته شده‌اند و ابزارهای خانگی مرسوم. مجموعه فوق‌العاده‌ای از کارهای او که به این مورد آخر مربوط بود در ۱۹۵۵ در مجله فورچون به چاپ رسید.
ایوانز - که پدرش در یک کانون تبلیغاتی کار می‌کرد - علاقه زیادی به فرهنگ مردمی داشت. او عکس‌های متعددی از تابلوهای تبلیغاتی، علامت‌های دست‌کش و پوسترهای فیلم دارد. او در عین حال علاقه وافری به جمع‌آوری چیزهای بی‌ارزشی چون بلیت اتوبوس، کارت‌های پستی و تابلوهای لعابی کنار جاده داشت.
خانم جونز می‌گوید "او می‌خواست چیزهایی را که آمریکایی‌ها می‌دیدند نشان دهد. همان محیط روزانه‌شان." او می‌گوید به همین دلیل است که وقتی نوبت عکاسی از انسان‌ها می‌شد، ایوانز "علاقه‌ای به سیاست‌مداران یا ستارگان سینما نداشت و ترجیح می‌داد از مردم عادی آمریکا که این کشور را ساخته‌اند عکس بگیرد. مثل همان پنبه‌کاران آلاباما."
ایوانز عکس‌های بسیاری از تابلوهای تبلیغاتی و علامت‌ها گرفته، مانند استودیوی عکاسی گواهینامه، نیو یورک، ۱۹۳۴ (آرشیو واکر ایوانز، موزه متروپولیتن نیو یورک)
Image captionایوانز عکس‌های بسیاری از تابلوهای تبلیغاتی و علامت‌ها گرفته، مانند استودیوی عکاسی گواهینامه، نیو یورک، ۱۹۳۴ (آرشیو واکر ایوانز، موزه متروپولیتن نیو یورک)
این گرایش او از ۱۹۳۳، یعنی هنگامی که برای تهیه یک مجموعه عکس به هاوانا رفت، قابل رویت بود: کوبایی‌هایی که چشمش را گرفتند کارگران بارانداز و آس‌وپاس‌ها.

"شکوه چیزهای ساده"

به راحتی می‌توان با علاقه ایوانز به موضوعات بومی برخوردی رمانتیک داشت و آن را به تلاشی برای ثبت روح وطنش تعبیر کرد. شکی نیست که نجابتی ظریف اما ستبر در بسیاری از عکس‌هایش به چشم می‌خورد - کیفیتی که به "شکوه چیزهای ساده" توصیف شده - و این نجابت شاید رنگ و بوی غرور وطن‌پرستانه هم به خود گرفته باشد. با وجود این‌که پنبه‌کاران خوش‌چهره ایوانز وضعیت اسفناکی دارند، کرامت در چهره تک‌تکشان موج می‌زند.
اما وجود تنش در جامعه آمریکا، مخصوصا در دهه ۱۹۳۰، باعث شده که عکس‌های ایوانز حاوی نکات انتقادی هم باشند.
ایوانز به عکاسی از مردم عادی علاقه داشت، چیزی که در نظر خیلی‌ها به سبک
Image captionایوانز به عکاسی از مردم عادی علاقه داشت، چیزی که در نظر خیلی‌ها به سبک "مستند" معروف است (آرشیو واکر ایوانز، موزه متروپولیتن نیو یورک)
خانم جونز مدعی است که "ایوانز اصلا علاقه‌ای به روی درخشان مدرنیته نداشت. راستش علاقه او تنها به مردم خلاصه نمی‌شد و به شدت درگیر زوال و کهنگی بود. تصویری که او از آمریکای دهه ۱۹۳۰ ارائه می‌دهد به شدت تاریک است. تاکید او مثل بقیه عکاسان آن دوره، از جمله دوروتا لنگ، روی فقر مردم بود."
ایوانز در سراسر دهه ۱۹۳۰ نگاهی طغیان‌گر به مسائل داشت. او در سال ۱۹۷۱ با نگاه به گذشته گفت "من در آن دوره شدیدا عقاید ضدآمریکایی داشتم".
علاقه غریزی او به ضبط نیمه تاریک مدرنیته در سراسر نمایشگاهی که در مرکز پمپیدو برگزار شد به چشم می‌خورد. برای نمونه، یکی از عکس‌هایی که حوالی سال ۱۹۳۰ گرفته عده‌ای کارگر را نشان می‌دهد که دارند تابلوی بزرگی را بار یک کامیون می‌کنند؛ تابلویی که تنها یک کلمه است: "معیوب". شکی نیست که باید به عنوان استعاره‌ای از کل جامعه آمریکا به آن نگاه کرد. از طرف دیگر، عکس‌هایش از سیاه‌پوستان ژنده‌پوش آمریکایی که در پی سیل ۱۹۳۷ ایالت آرکانزاس برای گرفتن غذا صف کشیده‌اند، همچنان تکان‌دهنده اند.
عکس‌هایی چون تابلو و کامیون (۱۹۳۰) با آن نوشته
Image captionعکس‌هایی چون تابلو و کامیون (۱۹۳۰) با آن نوشته "معیوب" بزرگش حکم استعاره‌ای از کل جامعه آمریکا را دارد (آرشیو واکر ایوانز، موزه متروپولیتن نیو یورک)
ایوانز در ۱۹۳۶ از خانه‌ای روستایی که داشت فرو می‌ریخت عکاسی کرد و یک سال بعد سراغ قبرستان ماشین‌ها رفت - مکانی غم‌زده که جز ماشین‌هایی که به هیچ دردی نمی‌خوردند چیزی در آن نبود (قبرستان ماشین موضوعی بود که او بار دیگر در دهه ۱۹۶۰ به آن پرداخت). خانه‌های چوبی داغان یکی دیگر از موضوعات مورد علاقه او بود.
ایوانز در طول زندگی کاری خود عکس‌های زیادی هم با موضوعیت زباله گرفت؛ مانند دو مجموعه زباله‌های خیابانی، شیکاگو، ایلینوی (۱۹۴۶) و سطل زباله، نیو یورک (۱۹۶۸). خانم جونز می‌گوید "او اسیر زباله بود و مسحور فرایند تولید بیش از حد نیاز".
بخشی از علاقه ایوانز به زباله ناشی از خواست او برای متفاوت بودن با عکاسان مؤلفی چون آلفرد اشتیگلیتس و ادوارد وستون بود که می‌خواستند با تصاویر خود عکاسی را به عنوان "هنر" عرضه کنند. خانم جونز می‌گوید "ایوانز از این عکس‌های زیبایی که در موزه‌ها به نمایش گذاشته می‌شد متنفر بود. در کارهای او اثری از نور یا سایه عجیب و غریب دیده نمی‌شود. او منتقد عکاسی نخبه‌گرا بود و معتقد بود که عکاسی باید ریشه در واقعیت داشته باشد."
قبرستان ماشین‌های جو نماینده یکی از موضوعات مورد علاقه ایوانز است - قبرستان ماشین (آرشیو واکر ایوانز، موزه متروپولیتن نیو یورک)
Image captionقبرستان ماشین‌های جو نماینده یکی از موضوعات مورد علاقه ایوانز است - قبرستان ماشین (آرشیو واکر ایوانز، موزه متروپولیتن نیو یورک)
اگر همه این مسائل را در نظر بگیریم، به راحتی می‌توانیم نتیجه بگیریم که امروزه عکاسی او بیش از همیشه طنین‌افکن است. دلیلش هم این است که آمریکا در پی بحران مالی ۲۰۰۸ بار دیگر با نابرابری گسترده دست‌وپنجه نرم می‌کند.
خانم جونز با اشاره به نمایشگاه آثار ایوانز می‌گوید "بلی، فکر می‌کنم این رابطه بر کسی پنهان نمانده باشد. آمریکا الان دوباره در کانون توجه است، چون می‌خواهیم بفهمیم چه شد که کار به اینجا کشید. وقتی به تصاویر ایوانز از مردم عادی، فقر و زباله‌های خیابانی نگاه می‌کنید، شکی نیست که یاد آمریکای امروزی می‌افتید."

هیچ نظری موجود نیست: