۱۳۸۶ آذر ۱, پنجشنبه

قضاوت حكومت فقهاي عادل در مورد شهروندان


....آنكه بر در ميكوبد شب هنگام , به كشتن چراغ آمده است
!! اينجا آزادترين كشور دنيا است و ما مردمي هستيم كه مشكل مان ارزاني و اسراف است !!
اكنون ديرگاهي است كه همه طعم شيرين عدالت و برابري را فراموش كرده اند , انيجا نبايد انتظار داشت كه گوشي براي شنيدن وجود داشته باشد و يا چشمي براي ديدن . اينجا دعاوي دولت مهرورز در دادگاه و زندان و در احكام ناعادلانه براي فعالين حقوق بشر ، معلمان، کارگران ، زنان، روشنفکران، روزنامه نگاران، اساتيد و دانشجويان به روشني نمايان است . اينجا از آزادي صحبتهاست و از از مهرورزي نقها ..... اينجا معناي هر خواسته و مطالبه قانوني , اقدام عليه امنيت ملي ! است . اخلال در نظم عمومي و تمرد ...... و به خاطر فرياد كردن حق , حضور ردادگاههاي كوري است كه تنها خود را منادي عدالت ميدانند و در عمل دولتمردان دولت نهم چه با اين واژه غريبه اند ؟؟چرا به روشني نميگويند كه با اين اقدامات ميخواهند جنبش هاي برحق اجتماعي را قلع و قمع كرده و محكوم به شكست و سكوت كنند ؟ چرا نميگويند كه هدف از اين اعمال مايوس و منزوي كردن فعالين و بي اثر نشان دادن هر حركت و اعتراضي است ؟ مگر گناه دانشجوياني كه در شب اوين ستاره شده اند چيست و چرا روز و شب هايي كه بايد پشت ميزهاي دانشگاه و صرف سازندگي گردد پشت ميله هاي خودخواهي و جبر عده اي قدرت مدار سپري ميكنند ؟چرا زنان و كارگران بايد در مقابل بيان خواسته هاي برحقشان مورد اهانت و تهمت و در نهايت زندان و دادگاه قرار بگيرند ؟ چرا معلمان اين انسانهاي شريف و دردمند بايد براي معيشت و منزلت خويش فرياد كشيده و نه تنها پاسخي نگيرند بلكه بعد همين افراد بايد محاكمه شوند و انفصال و تبعيد و .... دريافت كنند ؟
به عنوان نمونه احکام صادر شده براي معلمان تهران توسط دادگاه انقلاب اسلامي به شرح زير است:
۱- علي اکبر باغاني، ۵ سال حبس تعليقي
۲- نورالله اکبري، ۵ سال حبس تعليقي
۳- محمود بهشتي، ۴ سال حبس تعليقي
۴- حميد پوروثوق، ۴ سال حبس تعليقي
۵- محمدتقي فلاحي، ۴ سال حبس تعليقي
۶- علي صفرمنتجبي، ۴ سال حبس تعليقي
۷- کريم قشقاوي، ۳ سال حبس تعليقي
۸- محمدرضا رضايي، ۳ سال حبس تعليقي
۹- عليرضا اکبري، ۲ سال حبس تعليقي
۱۰- رسول بُداقي، ۲ سال حبس تعليقي
۱۲- عليرضا هاشمي، ۳ سال حبس تعزيري
۱۳-محمد داوري، ۵ سال حبس تعزيري قابل تبديل به جريمه نقدي ۵۰ ميليون ريال
احکام صادره توسط دادگاه انقلاب مشهد براي معلمان خراسان به شرح زير است:
۱۴- هادي لطفي ۴ ماه حبس تعليقي براي ۳ سال، قابل خريد به مبلغ ۱۰ ميليون ريال
۱۵- حسن رجبي ۴ ماه حبس تعليقي براي ۳ سال، قابل خريد به مبلغ ۱۰ميليون ريال و محروميت از احرازهرگونه پست ستادي براي مدت ۴ سال
۱۶- ايرج توبيهاي نجف آبادي کاهش يک گروه شغلي براي مدت ۲ سال
شايد بدون مناسبت نباشد كه نگاهي به نظرات ساير فعالين اجتماعي داشته باشيم . در بيانيه انجمن هاي اسلامي 30 دانشگاه سراسر کشور چنين آمده است
:
”با اين گمان باطل به‌مسلخ مي برند تا ديگر کسي از گسترش بيکاري و فقر در دوران خوش درآمدهاي نفتي، از گسترش تبعيض و فساد در عصر شعار مبارزه با آن، از واگذار درياي خزر به‌روس ها و عقد قراداد ترکمانچاي البته با ساز و دهل، از به‌زندان افکندن کارگر و معلم براي درخواست نان، از به‌مسلخ بردن روشنفکر، روزنامه نگار و نويسنده براي بيان حقيقت، از مجازات فعالين سياسي و حقوق بشر به‌جرم دفاع از حق مردم، از زنداني شدن فعالين هويت طلب ترک و کرد براي طلب کردن حق خود و در نهايت از تعطيلي نهادهاي مستقل دانشجويي، ستاره دار کردن دانشجويان و محروميت از تدريس و تحصيل استاد و دانشجو در دوران مهرورزي دولت نهم، نگويد، ننويسد و اعتراضي نکند.آيا هنگامه آن است که ايمان بياوريم به‌آغازفصل سرد، فصلي به‌سرماي وجود خسته يک ملت؟! اکنون بياييد بمانيم و براي اندک مجالي پرده هاي زمخت تبليغات و هياهوي اين نابخردان نااهل را بدريم. فرياد بر آوريم هر چند که گلوهايمان خشکيده، هر چند که بغض هايمان شکسته است. مگر ما چه جز غل و زنجير استبداد براي از دست دادن در راه مبارزه داريم؟!”
با اين توصيفات نقش ما در گسستن زنجيرهاي ياس و نا اميدي چيست ؟ ما همسفران جاده سپيده صبحيم , اينكه از كجا به هم پيوستيم مهم نيست . مهم اين است كه تا به آخر در پيمودن اين راه در كنار هم خواهيم بود . ما واژه همدلي را دوباره در فرهنگ اجتماعي معنا خواهيم كرد و اين برايمان ارزشمند است
.

ناديا كريمي آبان 1386


postamble();

هیچ نظری موجود نیست: