شورای اطلاعات ملی آمریکا" که از شانزده سازمان اطلاعاتی ارشد آمریکا تشکیل شده ، شورائی است مستقل که گزارش های اش فقط با تأئید کاخ سفید می تواند در دسترس عموم قرار گیرد و انتشار یابد. این شورا طی یازده ماه گذشته پیشرفت، توانائی و کارآئیِ سیستم انرژی اتمی ایران را بررسی کرده و اولین گزارش خود را بیش از سه ماه پیش به دیک چی نی معاون رئیس جمهور آمریکا ارائه کرد.
چی نی که با نتیجه گیری شورا مخالف بود، با یک سری تغییرات در متن گزارش، آن را دوباره به "شورای اطلاعات ملی آمریکا" پس فرستاد و خواستار تغییراتی در متن آن شد. این پروسه رَد و بدل سه ماه به درازا کشید تا این که هفته ی گذشته "شورا" یک کپی از گزارش خود را به مطبوعات ارائه داد.
گزارش بر اساس اطلاعات از منابع داخل کشور، عوامل اطلاعاتی آمریکا و چند کشور دیگر در ایران، بهره گیری از ویدیوها و عکس های خبر نگاران خارجی و در ضمن اعترافات علی رضا عسگری است. عسگری معاون وزارت دفاع و فرمانده سپاه پاسداران، سال پیش در ترکیه مفقود شد. می گویند که یا به آمریکا پناهنده و یا به وسیله عوامل آمریکا در ترکیه ربوده شده بود و اکنون در آمریکا به سر می برد.
نکاتی از گزارش:
- ما با اطمینان زیاد اعلام می کنیم که ایران در اثر "فشار بین المللی" برنامه تولید هسته ای اش را در سال ۲۰۰۳ متوقف کرده است.
- ما با اطمینان نسبی اعلام می کنیم که ایران تا به امروز، برنامه تولید سلاح هسته ای اش را دوباره آغاز نکرده است.
- ما نمی دانیم که آیا ایران تصمیم دارد برای همیشه دست از تولید تسلیحات هسته ای بردارد یا این اقدام موقت است.
- ما برآورد می کنیم که ایران، هنوز با مشکلات تکنیکی قابل توجهی روبروست و تا سال های ۲۰۱۰ الی ۲۰۱۵ قادر به تهیۀ اروانیوم غنی شده کافی برای ساخت سلاح هسته ای، نخواهد بود.
در این گزارش با خط مشخص و درشت نوشته شده است: "بر اساس برآوردهای ما نمی توان فرض را بر آن گذاشت که ایران می خواهد به تسلیحات هسته ای دست یابد."
مقامات اطلاعاتی آمریکا که در مورد عراق ، با دروغ ها و توطئه ها ی بوش، چی نی، رامسفلد، کالین پاول، کاندالیسا رایس و دیگر شرکا، آلت دست قرار گرفته بودند؛ این بار برای جلوگیری از یک فاجعه و بدنامی دیگر، دست به کار شدند.
کاخ سفید که در مقابل یک عمل انجام شده قرار گرفته بود، سیستماتیک با بوق و کرنایِ همیشگی سعی کرد که خسارات ناشی از دروغ های تکراری اش در مورد "هولوکاست اتمی" و "جنگ جهانی سوم" را کنترل کرده و با برداشت به نفع خود، حقایق را ماست مالی و اعلام کند:
اولاً ما درست می گفتیم و ایران مشغول تهیه ی تسلیحات اتمی بوده است؛
ثانیاً فشارهای ما و تحریم های اقتصادی باعث توقف آن شد و
ثالثاً ایران دانش و فوت و فن و کار آئی تسلیحات هسته ئی را از دست نداده و جاه طلبی های اتمی اش خطرناک و نگران کننده است.
بعد شریک جرم های کاخ سفید وارد کارزار شده، سعی کردند با پیچ و خم دادن مسئله و مغلطه کاری مانند ملاهای قدرت طلب خودمان گنجشک را رنگ کنند و به جای قناری بفروشند!
استیون هالی، رئیس شورای امنیت آمریکا و از رهبران نئوکنسرواتیو، مسئله را کاملاً وارونه کرده می گوید استراتژی آقای بوش درست بوده و می بایستی حتی شدیدتر ادامه داده شود.
جان بولتون معاون سابق وزارت امور خارجه و "نماینده تأئید نشده ی" سابق جورج بوش در سازمان ملل که اطلاعات و رهنمودهایش را از حزب لیکود و دست راستی های اسرائیل دریافت می کند، می گوید که تنها راه جلوگیری از خطرات احتمالی، حمله ی نظامی به ایران می باشد.
هنری کسینجر که میلیون ها نفر در اثر سیاست های فاشیستی همراه با دروغ ها و دودوزه بازی های او در کامبوج، لائوس، ویتنام، شیلی و کشورهای دیگر نابود شده اند، در روزنامه واشینگتون پست می نویسد:
"شورای اطلاعات ملی آمریکا در گزارش خود از عباراتی استفاده کرده اند که به عقیده من از حدود اختیاراتشان به عنوان نهادهای اطلاعاتی فراتر می باشد."
آقای کسینجر با نتیجه گیری شورا از اطلاعات در مورد برنامۀ هسته ای ایران، مشکلی ندارد بلکه از این که شورا دست این قدرت طلبان را باز کرده است، شکایت دارد. او ادعا می کند که این پا فرا گذاری، اعتبار دستگاه های اطلاعاتی آمریکا را نزد سیاست گذاران کاهش خواهد داد.
تعجب آور نیست ولی تاسف آور است که بعضی از ایرانیان نا آگاه از این جنایتکار پیروی کرده دروغ های او را به صورت آیه های مقدس تکرار می کنند.
شورای اطلاعات ملی آمریکا با انتشار بیانیه ای رسمی چنین اتهام هائی را بی اساس و ارزیابی خود را در بارۀ برنامه هسته ای ایران معتبر و موثق اعلام کرد.
برتولت برشت میگوید: "آن کس که حقیقت را نمی داند ابله است ولی آن کس که می داند و پنهان می کند یک تبهار و جنایتکار است."
رئیس جمهور آمریکا ابله است یا جنایتکار؟
اظهارات ایشان شاید پاسخ گوی سئوال فوق باشند:
۳۱ مارچ – بوش:"ایران در صدد تهیه تسلیحات اتمی است."
۵ جون – بوش:"ایران دنبال دستیابی به تسلیحات اتمی است.:
۱۹ جون – بوش:"چنانچه ایران دستیابی به تسلیحات اتمی را ادامه بدهد، عواقب خطرناکی در پیش خواهد داشت."
۱۲ جولای – بوش:"رژیم در ایران در تدارک تسلیحات اتمی است."
۶ آگوست – بوش:"این دولت علناً اظهار داشته که دنبال دستیابی به تسلیحات اتمی است."
توجه کنید به کلمات: در صدد تهیه؛ دنبال دستیابی و در تدارک تسلیحات اتمی!
می گویند که بعد از ۶ آگوست ، مایکل مک کانل رئیس شورا، به آقای بوش ندا می دهد که همان طور که می دانید گفته های شما با اطلاعاتی که در دست است، مغایرت شدید دارد و قابل اثبات نمی باشند، زیرا ایران برنامه ی تسلیحات هسته ای اش را در سال ۲۰۰۳ متوقف کرده است و اگر حقایق رو شود، شورا و دولت بی اعتبار خواهد شد.
از آن روز بلافاصله کلمات تهدید آمیز و ترسناک آقای بوش ، جای خود را با کلماتِ آبکی تری تعویض کردند:
۹ آگوست – "آنان نشان داده اند که علاقمندند، غنی سازی اورانیوم را دنبال کنند که به نظر ما اولین قدم در برنامه ی تسلیحات هسته ئی است."
۲۸ آگوست – "ایران دنبال دانش و تکنولوژی ئی است که ممکن است به برنامه تسلیحاتی منجر شود."
۴ اکتبر – "ایران نباید دنبال دانش و اطلاعات هسته ای باشد."
۱۷ اکتبر – "آنان می بایستی تحقیق در مورد برنامه هسته ای را متوقف کنند."
می بینید که کلمات آبکی تر شدند: نشان دادند علاقمندند، دنبال دانش و تکنولوژِی، دانش و اطلاعات و تحقیق.
آقای رئیس جمهور دلیلی برای گفته های اش که ایران دنیا را تا جنگ جهانی سوم و هولوکاست اتمی پیش می برد، نمی آورد.
او اگر حقیقت را نمی داند به قول برشت ابله هست و اگر می داند و دروغ می گوید که یک تبهاکار و جنایتکارست!
زیرا، اینجا فقط مسئله ی ایران و تسلیحات هسته ای نیست، بلکه دروغ های شما، می تواند نیمی از جهان و میلیون ها انسان بی گناه را به خاک و خون کشیده، نابود کند.
همادنطور که دروغ های قبلی ایشان در مورد عراق، بیش از یک میلیون کشته، دو و نیم میلیون مجروح و معلول و جهار میلیون بی خانمان و آواره به جا گذاشته و هنوز امیدی به پایان این فاجعه دردناک و ضد بشری نیست.
بنا به گزارش موثق ترین منبع اطلاعاتی کشورآمریکا، ایران برنامه تسلیحات هسته ای اش را در سال ۲۰۰۳ متوقف کرد ولی بوش مرتب در سالهای ۲۰۰۴ ، ۲۰۰۵ ، ۲۰۰۶ و ۲۰۰۷ ایران را به ادامه ی این برنامه متهم کرده است ، و بری اجرای مقاصد شوم و ترساندن مردم، هولوکاست اتمی و جنگ جهانی سوم را ارائه کرده است.
و بالاخره با زور و فشار به کشورهای دیگر و سازمان ملل تحریم های جدیدی را پیاده کرده است.
بوش ادعا می کند که تحریم های اش باعث توقف برنامه ی هسته ای ایران شده که بسیار تعجب آورست؛ تحریم سال ۲۰۰۴ ایران را مجبور کرد که در سال ۲۰۰۳ برنامه ی هسته ای اش را متوقف کند!
براستی جناب رئیس جمهور آمریکا ابله هست یا جنایتکار؟
البته این سئوال در مورد جناب احمدی نژاد نیز که با شعارهای احمقانه اش ایران را هر روز منزوی تر و آسیب پذیر تر کرده و در معرض تجاوز قرار داده است، پابرجاست.
چی نی که با نتیجه گیری شورا مخالف بود، با یک سری تغییرات در متن گزارش، آن را دوباره به "شورای اطلاعات ملی آمریکا" پس فرستاد و خواستار تغییراتی در متن آن شد. این پروسه رَد و بدل سه ماه به درازا کشید تا این که هفته ی گذشته "شورا" یک کپی از گزارش خود را به مطبوعات ارائه داد.
گزارش بر اساس اطلاعات از منابع داخل کشور، عوامل اطلاعاتی آمریکا و چند کشور دیگر در ایران، بهره گیری از ویدیوها و عکس های خبر نگاران خارجی و در ضمن اعترافات علی رضا عسگری است. عسگری معاون وزارت دفاع و فرمانده سپاه پاسداران، سال پیش در ترکیه مفقود شد. می گویند که یا به آمریکا پناهنده و یا به وسیله عوامل آمریکا در ترکیه ربوده شده بود و اکنون در آمریکا به سر می برد.
نکاتی از گزارش:
- ما با اطمینان زیاد اعلام می کنیم که ایران در اثر "فشار بین المللی" برنامه تولید هسته ای اش را در سال ۲۰۰۳ متوقف کرده است.
- ما با اطمینان نسبی اعلام می کنیم که ایران تا به امروز، برنامه تولید سلاح هسته ای اش را دوباره آغاز نکرده است.
- ما نمی دانیم که آیا ایران تصمیم دارد برای همیشه دست از تولید تسلیحات هسته ای بردارد یا این اقدام موقت است.
- ما برآورد می کنیم که ایران، هنوز با مشکلات تکنیکی قابل توجهی روبروست و تا سال های ۲۰۱۰ الی ۲۰۱۵ قادر به تهیۀ اروانیوم غنی شده کافی برای ساخت سلاح هسته ای، نخواهد بود.
در این گزارش با خط مشخص و درشت نوشته شده است: "بر اساس برآوردهای ما نمی توان فرض را بر آن گذاشت که ایران می خواهد به تسلیحات هسته ای دست یابد."
مقامات اطلاعاتی آمریکا که در مورد عراق ، با دروغ ها و توطئه ها ی بوش، چی نی، رامسفلد، کالین پاول، کاندالیسا رایس و دیگر شرکا، آلت دست قرار گرفته بودند؛ این بار برای جلوگیری از یک فاجعه و بدنامی دیگر، دست به کار شدند.
کاخ سفید که در مقابل یک عمل انجام شده قرار گرفته بود، سیستماتیک با بوق و کرنایِ همیشگی سعی کرد که خسارات ناشی از دروغ های تکراری اش در مورد "هولوکاست اتمی" و "جنگ جهانی سوم" را کنترل کرده و با برداشت به نفع خود، حقایق را ماست مالی و اعلام کند:
اولاً ما درست می گفتیم و ایران مشغول تهیه ی تسلیحات اتمی بوده است؛
ثانیاً فشارهای ما و تحریم های اقتصادی باعث توقف آن شد و
ثالثاً ایران دانش و فوت و فن و کار آئی تسلیحات هسته ئی را از دست نداده و جاه طلبی های اتمی اش خطرناک و نگران کننده است.
بعد شریک جرم های کاخ سفید وارد کارزار شده، سعی کردند با پیچ و خم دادن مسئله و مغلطه کاری مانند ملاهای قدرت طلب خودمان گنجشک را رنگ کنند و به جای قناری بفروشند!
استیون هالی، رئیس شورای امنیت آمریکا و از رهبران نئوکنسرواتیو، مسئله را کاملاً وارونه کرده می گوید استراتژی آقای بوش درست بوده و می بایستی حتی شدیدتر ادامه داده شود.
جان بولتون معاون سابق وزارت امور خارجه و "نماینده تأئید نشده ی" سابق جورج بوش در سازمان ملل که اطلاعات و رهنمودهایش را از حزب لیکود و دست راستی های اسرائیل دریافت می کند، می گوید که تنها راه جلوگیری از خطرات احتمالی، حمله ی نظامی به ایران می باشد.
هنری کسینجر که میلیون ها نفر در اثر سیاست های فاشیستی همراه با دروغ ها و دودوزه بازی های او در کامبوج، لائوس، ویتنام، شیلی و کشورهای دیگر نابود شده اند، در روزنامه واشینگتون پست می نویسد:
"شورای اطلاعات ملی آمریکا در گزارش خود از عباراتی استفاده کرده اند که به عقیده من از حدود اختیاراتشان به عنوان نهادهای اطلاعاتی فراتر می باشد."
آقای کسینجر با نتیجه گیری شورا از اطلاعات در مورد برنامۀ هسته ای ایران، مشکلی ندارد بلکه از این که شورا دست این قدرت طلبان را باز کرده است، شکایت دارد. او ادعا می کند که این پا فرا گذاری، اعتبار دستگاه های اطلاعاتی آمریکا را نزد سیاست گذاران کاهش خواهد داد.
تعجب آور نیست ولی تاسف آور است که بعضی از ایرانیان نا آگاه از این جنایتکار پیروی کرده دروغ های او را به صورت آیه های مقدس تکرار می کنند.
شورای اطلاعات ملی آمریکا با انتشار بیانیه ای رسمی چنین اتهام هائی را بی اساس و ارزیابی خود را در بارۀ برنامه هسته ای ایران معتبر و موثق اعلام کرد.
برتولت برشت میگوید: "آن کس که حقیقت را نمی داند ابله است ولی آن کس که می داند و پنهان می کند یک تبهار و جنایتکار است."
رئیس جمهور آمریکا ابله است یا جنایتکار؟
اظهارات ایشان شاید پاسخ گوی سئوال فوق باشند:
۳۱ مارچ – بوش:"ایران در صدد تهیه تسلیحات اتمی است."
۵ جون – بوش:"ایران دنبال دستیابی به تسلیحات اتمی است.:
۱۹ جون – بوش:"چنانچه ایران دستیابی به تسلیحات اتمی را ادامه بدهد، عواقب خطرناکی در پیش خواهد داشت."
۱۲ جولای – بوش:"رژیم در ایران در تدارک تسلیحات اتمی است."
۶ آگوست – بوش:"این دولت علناً اظهار داشته که دنبال دستیابی به تسلیحات اتمی است."
توجه کنید به کلمات: در صدد تهیه؛ دنبال دستیابی و در تدارک تسلیحات اتمی!
می گویند که بعد از ۶ آگوست ، مایکل مک کانل رئیس شورا، به آقای بوش ندا می دهد که همان طور که می دانید گفته های شما با اطلاعاتی که در دست است، مغایرت شدید دارد و قابل اثبات نمی باشند، زیرا ایران برنامه ی تسلیحات هسته ای اش را در سال ۲۰۰۳ متوقف کرده است و اگر حقایق رو شود، شورا و دولت بی اعتبار خواهد شد.
از آن روز بلافاصله کلمات تهدید آمیز و ترسناک آقای بوش ، جای خود را با کلماتِ آبکی تری تعویض کردند:
۹ آگوست – "آنان نشان داده اند که علاقمندند، غنی سازی اورانیوم را دنبال کنند که به نظر ما اولین قدم در برنامه ی تسلیحات هسته ئی است."
۲۸ آگوست – "ایران دنبال دانش و تکنولوژی ئی است که ممکن است به برنامه تسلیحاتی منجر شود."
۴ اکتبر – "ایران نباید دنبال دانش و اطلاعات هسته ای باشد."
۱۷ اکتبر – "آنان می بایستی تحقیق در مورد برنامه هسته ای را متوقف کنند."
می بینید که کلمات آبکی تر شدند: نشان دادند علاقمندند، دنبال دانش و تکنولوژِی، دانش و اطلاعات و تحقیق.
آقای رئیس جمهور دلیلی برای گفته های اش که ایران دنیا را تا جنگ جهانی سوم و هولوکاست اتمی پیش می برد، نمی آورد.
او اگر حقیقت را نمی داند به قول برشت ابله هست و اگر می داند و دروغ می گوید که یک تبهاکار و جنایتکارست!
زیرا، اینجا فقط مسئله ی ایران و تسلیحات هسته ای نیست، بلکه دروغ های شما، می تواند نیمی از جهان و میلیون ها انسان بی گناه را به خاک و خون کشیده، نابود کند.
همادنطور که دروغ های قبلی ایشان در مورد عراق، بیش از یک میلیون کشته، دو و نیم میلیون مجروح و معلول و جهار میلیون بی خانمان و آواره به جا گذاشته و هنوز امیدی به پایان این فاجعه دردناک و ضد بشری نیست.
بنا به گزارش موثق ترین منبع اطلاعاتی کشورآمریکا، ایران برنامه تسلیحات هسته ای اش را در سال ۲۰۰۳ متوقف کرد ولی بوش مرتب در سالهای ۲۰۰۴ ، ۲۰۰۵ ، ۲۰۰۶ و ۲۰۰۷ ایران را به ادامه ی این برنامه متهم کرده است ، و بری اجرای مقاصد شوم و ترساندن مردم، هولوکاست اتمی و جنگ جهانی سوم را ارائه کرده است.
و بالاخره با زور و فشار به کشورهای دیگر و سازمان ملل تحریم های جدیدی را پیاده کرده است.
بوش ادعا می کند که تحریم های اش باعث توقف برنامه ی هسته ای ایران شده که بسیار تعجب آورست؛ تحریم سال ۲۰۰۴ ایران را مجبور کرد که در سال ۲۰۰۳ برنامه ی هسته ای اش را متوقف کند!
براستی جناب رئیس جمهور آمریکا ابله هست یا جنایتکار؟
البته این سئوال در مورد جناب احمدی نژاد نیز که با شعارهای احمقانه اش ایران را هر روز منزوی تر و آسیب پذیر تر کرده و در معرض تجاوز قرار داده است، پابرجاست.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر