۱۳۸۶ آذر ۲۹, پنجشنبه

چه اين کنيد و چه آن، بوش می خواهد بمبارانتان کندران پل، کانديدای رياست جمهوری آمريکا


برگردان: محمد علی اصفهانی

دکتر ران پل، عضو حزب جمهوريخواه آمريکا و نامزد انتخابات سال آينده ی رياست جمهوری اين کشور است.
او که به عنوان يک محافظه کار ليبرال و طرفدار قانون اساسی شناخته می شود، درحال حاضر برای نهمين دور، نمايندگی تگزاس در کنگره ی آمريکا را به عهده دارد.
اما او بر خلاف سياست حزبش، در همين عصر رياست جمهوری جرج بوش، عليه قانون پيشنهادی جمهوريخواهان که خواستار افزايش بودجه ی نظامی آمريکا شده بودند رأی داده است.
او به قطعنامه ی جنگ عراق نيز رأی منفی داده بود؛ و خواهان بازگشت سريع نيروهای آمريکا از عراق است.
او همچنين از خروج آمريکا از پيمان ناتو دفاع می کند.
روی هم رفته، ران پل جمهوريخواه محافظه کار، دارای نقطه نظر های ويژه يی است که گرچه او را در حزب خودش در اقليت و انزوا قرار داده است، اما در ميان اقشاری از جامعه ی آمريکا طرفدارانی دارد که نمونه يی از عملکرد آن ها را، در جريان تلاش او در جهت جمع آوری کمک برای کارزار انتخاباتيش از طريق اينترنت می توان مشاهده کرد:
او توانست از طريق اينترنت، در پنجم نوامبر امسال در ظرف ۲۴ ساعت بيش از چهار ميليون دلار، و در ۱۶ دسامبر امسال شش ميليون و دويست هزار دلار ـ که مبلغی رکورد شکن است ـ برای کارزار انتخاباتی خود جمع آوری کند.
به هر حال، دانستن نقطه نظر های او در باره ی گزارش «اطلاعات ملی آمريکا» و پی آمد های آن می تواند برای بررسی دقيق تر آنچه پس از انتشار گزارش معروف به «اِن.آی.ئی» در آمريکا اتفاق افتاده است و خواهد افتاد مفيد باشد.

طبعاً موجودات و موجوديت های بحرانزی، چه در اسراييل و آمريکا، و چه در پوزيسيون و اپوزيسيون ايرانی، که ادامه ی حيات سياسيشان مديون بحران های واقعی و يا ساختگی است، اين روز ها حال و هوای خوشی ندارند و سردماغ نيستند.
اما کسی که راه نجات مردم ايران از زنجير اسارت کفن دزدان از گورستان آمده و بر سرير قدرت نشسته را، در خود ايران، و با تکيه بر نيروی توده ها می يابد، و نه در زد و بند های پنهان و آشکار با دشمنان خارجی يک ايران مستقل و يکپارچه و آزاد، از بر طرف شدن خطر تجاوز نظامی به ايران و نيز خطر تحريم ملت ايران (در پوشش تحريم رژيم) استقبال می کند؛ و کلماتی از قبيل «قاطعيت بين المللی» و يا «مماشات» و اصطلاحات و از اين نوع را چيزی به جز نشان هراس از مردم نمی داند.
باشد تا روزی مردم ايران خود بمانند با خود و دشمن داخلی خود؛ و مبارزه ی سهمگين و هميشه جاری و بی وقفه شان را، با دست بازتر، به پيش ببرند؛ و کاری کنند با ملايان که شايد و بايد.
و چه خجسته روزی خواهد بود آن روز!
محمد علی اصفهانی
۲۷ آذر ۱۳۸۶
http://www.ghoghnoos.org/


گزارش «اطلاعات ملی آمريکا» واکنش هايی را برانگيخته است که می توان آميزه يی از احساس آرامش و اعلام خطر ناميدشان.
همانطور که من هميشه گفته ام ايران در واقع هيچ خطر جدی و فوری، نه برای آمريکا ، ونه برای همسايگان خود به حساب نمی آيد.
اما با اين وجود، به صورتی بسيار نگران کننده، شاهديم که دستگاه بوش، همچنان برمنطق جنگ با ايران پافشاری می کند.
بعد از انتشار اين گزارش، هنوز هم در چشم انداز دستگاه بوش چيزی تغيير نکرده است. چرا که اصلاً بوش، پيشاپيش و از مدتی قبل در جريان محتوای اين گزارش بوده است؛ و آنچه اخيراً اتفاق افتاد فقط بيرونی شدن اين گزارش و انتشار آن برای عموم بود.

[طرفداران جنگ] به دو شيوه با اين گزارش برخورد می کنند:
از يک سو، اين گزارش را در تماميت آن مورد انتقاد قرار می دهند؛ در حالی که اين گزارش، يکی از کامل ترين گزارش های اطلاعاتی در نوع خود است: با بيش از هزار منبع.
و از سوی ديگر، وقتی که در کار انتقاد به اين گزارش، شکست می خورند، مدعی می شوند که متوقف کردن تلاش برای توليد سلاح اتمی توسط ايران، نشان می دهد که فشار های ما به نتيجه رسيده اند و بنابر اين ما بايد بر اين فشار ها بيافزاييم و دور جديدی از فشار ها را اين بار شديد تر از پيش عليه ايران به کار بگيريم.
آنطور که آشکاراست، روسيه و چين خريدار چنين ايده يی نيستند؛ و ما بايد باز هم از نو خودمان را در جهان، منزوی بيابيم.

واقعيت اين است که از ايران خواسته می شود که کاری عملاً غير ممکن انجام دهد:
دليل آوردن بر بطلان آنچه ما برای خودمان پيشفرض قرار داده ايم. ايران پيشاپيش مجرم شناخته شده است و حالا بايد ثابت کند که مجرم نيست. در حالی که ما هيچ دليل روشنی برای متهم کردن ايران نداريم.
هيچ دليل روشنی وجود نداردکه ايران که امضاء کننده ی پيمان منع گسترش سلاح های اتمی است، از حدود تعهدات خود تجاوز کرده باشد. پيمان منع گسترش سلاح های اتمی با وضوح به ايران اجازه می دهد که از انرژی هسته يی برای اهداف غير نظامی و مورد نياز استفاده کند.
آمريکا نمی تواند سرخود و يکجانبه، پيمان منع گسترش سلاح های اتمی و حد و حدود آن را تغيير دهد.
اين، به لحاظ ديپلوماسی، نادرست و احمقانه است که بدون هيچ مجوز قانونی يی بخواهيم کشوری را مورد مجازات قرار دهيم.

آيا ما فکر می کنيم که ايران، برخورد دوگانه ی ما را در سراسر جهان، با آنچه خطر هسته يی ناميده می شود نمی بيند؟
اگر ايران اين برخورد دوگانه را ديده باشد ـ و من فکر می کنم که چنين است ـ متوجه شده است که که يک کشور، وقتی دارای سلاح اتمی باشد، به حال خود رها می شود؛ ولی وقتی که سلاح اتمی نداشته باشد ما تهديدش می کنيم.
در حالی که چنين سياستی، سياست متداول ماست، چرا آن ها نبايد مايل باشند که مجهز به سلاح اتمی شوند؟
در واقعيت امر، هيچ دليل روشنی وجود ندارد که آن ها در حال حاضر بمبی اتمی داشته باشند و يا بتوانند در آينده ی نزديک، کار ساختن بمب اتمی را آغاز کنند.

سياست خارجی ما با جهت گيری غلط خود سبب شده است که اقتصاد ما به خاطر جنگی مبتنی بر اطلاعات غلط با عراق ،به آستانه ی ورشکستگی برسد.
اين، غير قابل تصور است که در موقعيتی که نشانه ی روشنی از وجود خطر در کار نيست، بعضی ها هنوز می خواهند خودسرانه آمريکا را وارد جنگ ديگری در خاورميانه کنند.
آنچه ما بايد انجام دهيم اين نيست. آنچه ما بايد انجام دهيم برگشتن است به خانه ی خودمان از عراق؛ از کره؛ از آلمان. و دفاع کردن است از خود در خاک خود.

ما نبايد در امور داخلی کشور های ديگر دخالت کنيم؛ و نبايد به کشور های ديگر اعلان جنگ بدهيم. وقتی که روابط بازرگانی، دوستی، و ديپلماسی شرافتمندانه، راه های رسيدن به صلح و شکوفايی است.
-------------------------------------------------------------------
٭ عنوان اصلی مقاله که در تاريخ ۱۲ دسامبر نوشته شده است و در چندين سايت آمريکايی و بين المللی، از جمله سايت Global Research منتشر شده است:
Bombed If You Do, Bombed If You Don't
٭ برای خواندن چند تحليل ديگر از زوايای ديگر، در مورد گزارش «اطلاعات ملی آمريکا»، از جمله می توانيد به صفحات مختلف «خبر و نظر» ققنوس مراجعه کنيد
.

هیچ نظری موجود نیست: