سه شنبه ۱۷ آذر ۱۳۸۸ - ۰۸ دسامبر ۲۰۰۹
|
آزادگان! آزادیخواهان!
از منجنیقِ سركوب همچنان سنگِ فتنه میبارد. روز جمعه ۱۳ آذر- روز مبارزه با سانسور- از برگزاری مراسم بزرگداشت محمد مختاری و محمدجعفر پوینده، جانباختگان راه آزادی و ستمستیزی، جلوگیری كردند. روز بعد، شنبه ۱۴ آذر، در پارك لاله تهران به تجمع مادران عزاداری كه جگرگوشههایشان را در شكنجهگاهها و خیابانها به خون كشیدهاند یورش بردند و ضمن ضرب و شتم بیرحمانهی این سالخوردگان داغدار بیش از بیست تن از آنان را بازداشت و روانه سیاهچالها كردند. دوشنبه ۱۶ آذر، روزنامه «حیات نو» را توقیف كردند. و سرانجام سركوب روزهای اخیر به اوج خود رسید و در طول روز و شب ۱۶ آذر مراسم مسالمتآمیزِ «روز دانشجو» با چماق و باتوم و گاز اشكآور و تیراندازی روبهرو شد و صدها تن از دانشجویان و مردم معترض و آزادیخواه دستگیر شدند.
مردم شریف و آزاده!
ما میپرسیم مگر نه این كه حاكمیت خود در دیماه ۱۳۷۷ پذیرفت كه پوینده و مختاری و نیز پروانه اسكندری و داریوش فروهر توسط عناصر وزارت اطلاعات به قتل رسیدند؟ پس چرا مانع برگزاری مراسم یادبود این ستمكُشتگان میشود؟ مگر نه این كه قرار شد شكنجهگرانِ متولی كهریزك به جرم كشتار فرزندانِ مادران عزادار محاكمه شوند؟ پس چرا به تجمع توأم با سكوت این مادران یورش میبرند و آنان را به ضرب مشت و باتوم بازداشت میكنند؟ مگر نه این كه آزادی مطبوعات و نشریات از جمله دستآوردهای انقلاب مردم در سال ۱۳۵۷ است كه حاكمیت كنونی قاعدتاً باید آنها را پاس بدارد؟ پس چرا حتی همین نشریاتِ خودی را كه از سوی جناحی از خود حاكمیت منتشر میشوند برنمیتابد و آنها را یكی پس از دیگری به محاق توقیف میبرد؟ مگر نه این كه «روز دانشجو» در مخالفت با كودتای سیاه و ننگین ۲۸ مرداد و ورود نیكسون جنایتكار به ایران در ۱۶ آذر ۱۳۳۲ شكل گرفت و حاكمیت كنونی ظاهراً خود را «میراثدار» آن مبارزهی ضداستبدادی- ضدامپریالیستی میداند؟ پس چرا مراسم دانشجویان را این چنین وحشیانه در هم میكوبد؟
مردم آزادیخواه!
چنان كه در یكی از بیانیههای اخیر اعلام كردهایم، حاكمیت در مسیری افتاده است كه ادامه حیات خود را در تشدید بیش از پیشِ سركوب و ستم جستوجو میكند، راه بیبازگشتی كه فرجام آن از هماكنون روشن است: آنان كه باد میكارند، توفان درو خواهند كرد. پاسخ پرسشهای بالا را در این واقعیت عریان باید یافت. ما تشدید ستم و سركوب را محكوم میكنیم و بر اساس منشور خود آزادی بیان بیهیچ حصر و استثنا را حق مسلّم همگان میدانیم و بر آن پای میفشاریم. به نظر ما، آن چه گذشت همه از مصادیقِ بارزِ سركوبِ آزادی بیان است.
كانون نویسندگان ایران
۱۷ آذر ۱۳۸۸
از منجنیقِ سركوب همچنان سنگِ فتنه میبارد. روز جمعه ۱۳ آذر- روز مبارزه با سانسور- از برگزاری مراسم بزرگداشت محمد مختاری و محمدجعفر پوینده، جانباختگان راه آزادی و ستمستیزی، جلوگیری كردند. روز بعد، شنبه ۱۴ آذر، در پارك لاله تهران به تجمع مادران عزاداری كه جگرگوشههایشان را در شكنجهگاهها و خیابانها به خون كشیدهاند یورش بردند و ضمن ضرب و شتم بیرحمانهی این سالخوردگان داغدار بیش از بیست تن از آنان را بازداشت و روانه سیاهچالها كردند. دوشنبه ۱۶ آذر، روزنامه «حیات نو» را توقیف كردند. و سرانجام سركوب روزهای اخیر به اوج خود رسید و در طول روز و شب ۱۶ آذر مراسم مسالمتآمیزِ «روز دانشجو» با چماق و باتوم و گاز اشكآور و تیراندازی روبهرو شد و صدها تن از دانشجویان و مردم معترض و آزادیخواه دستگیر شدند.
مردم شریف و آزاده!
ما میپرسیم مگر نه این كه حاكمیت خود در دیماه ۱۳۷۷ پذیرفت كه پوینده و مختاری و نیز پروانه اسكندری و داریوش فروهر توسط عناصر وزارت اطلاعات به قتل رسیدند؟ پس چرا مانع برگزاری مراسم یادبود این ستمكُشتگان میشود؟ مگر نه این كه قرار شد شكنجهگرانِ متولی كهریزك به جرم كشتار فرزندانِ مادران عزادار محاكمه شوند؟ پس چرا به تجمع توأم با سكوت این مادران یورش میبرند و آنان را به ضرب مشت و باتوم بازداشت میكنند؟ مگر نه این كه آزادی مطبوعات و نشریات از جمله دستآوردهای انقلاب مردم در سال ۱۳۵۷ است كه حاكمیت كنونی قاعدتاً باید آنها را پاس بدارد؟ پس چرا حتی همین نشریاتِ خودی را كه از سوی جناحی از خود حاكمیت منتشر میشوند برنمیتابد و آنها را یكی پس از دیگری به محاق توقیف میبرد؟ مگر نه این كه «روز دانشجو» در مخالفت با كودتای سیاه و ننگین ۲۸ مرداد و ورود نیكسون جنایتكار به ایران در ۱۶ آذر ۱۳۳۲ شكل گرفت و حاكمیت كنونی ظاهراً خود را «میراثدار» آن مبارزهی ضداستبدادی- ضدامپریالیستی میداند؟ پس چرا مراسم دانشجویان را این چنین وحشیانه در هم میكوبد؟
مردم آزادیخواه!
چنان كه در یكی از بیانیههای اخیر اعلام كردهایم، حاكمیت در مسیری افتاده است كه ادامه حیات خود را در تشدید بیش از پیشِ سركوب و ستم جستوجو میكند، راه بیبازگشتی كه فرجام آن از هماكنون روشن است: آنان كه باد میكارند، توفان درو خواهند كرد. پاسخ پرسشهای بالا را در این واقعیت عریان باید یافت. ما تشدید ستم و سركوب را محكوم میكنیم و بر اساس منشور خود آزادی بیان بیهیچ حصر و استثنا را حق مسلّم همگان میدانیم و بر آن پای میفشاریم. به نظر ما، آن چه گذشت همه از مصادیقِ بارزِ سركوبِ آزادی بیان است.
كانون نویسندگان ایران
۱۷ آذر ۱۳۸۸
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر