۱۳۸۸ بهمن ۱۰, شنبه

در سو گ عزيزانمان؛ بس است اعدام






در سو گ عزيزانمان؛ بس است اعدام

نمي دانم بر كشته ات گريه كنم يا بر جواني ات ؟نمي دانم براي سرزمينم مويه كنم يا براي فرزندان اين خاك ؟

براي تويي كه دستور اعدام مي دهي،‌ تويي كه مي كشي ، تويي كه اعدام مي كني ... بگذار برايت بگويم اعدام يعني چه ؟

اعدام يعني بيست و نه سال زندگي با كشته ي پدر ، اعدام يعني بيست و نه سال شاهد زجر مادر بودن ،‌ اعدام يعني جستجوي بوي پدر ،‌يعني دلتنگ آغوش پدر بودن ،‌ اعدام يعني كنكاش خاطرات كودكي كه ديگر حتي به يادت هم نمي آيند ،‌ اعدام يعني تلفني به كودكي نه ساله براي تحويل كشته ي پدر .

اعدام يعني رفتن به سر مزاري كه هر بار كينه و سنگدلي همدستانت سنگ مزار عزيزانمان را شكانده اي ،‌ اعدام يعني بيست و نه سال شك ،‌ بيست و نه سال ترديد و بيست و نه سال در خود شكستن ، يعني ‌هق هق فرو خفته ، اعدام يعني سرنوشت هايي را عوض كردن ،‌ اعدام يعني غروب هاي غم بار بهشت زهرا ،‌ اعدام يعني قبر هاي بي نام و نشان و سنگ هاي شكسته بر مزار كه رديف به رديف كنار هم آرميده اند ،‌ اعدام يعني هر بار خواندن تاريخ تولد و تاريخ غروب از لابلاي سنگ هاي شكسته و هر بار شمردن سال هاي زندگي جواناني كه ديگر نيستند ،

اعدام يعني حسي فراتر از غم كه در واژه نمي گنجد ،‌ اعدام يعني خوني رنگين بر سنگفرش ،‌جواني به پايان رسيده در گوشه اي از وطن ، اعدام يعني گرفتن جاني كه خدا وند بخشيده .

تويي كه حكم بر اعدام مي دهي .... به من بگو شب چگونه سر به بالين مي گذاري وقتي مادري ،‌پدري ، فرزندي ... انساني شب را بر عزيزش مويه مي كند ،‌ از غم عزيزي ضجه مي زند. چگونه شب را به روز و روز را به شب مي رساني ، فقط لحظه اي به خود آي به وطن بينديش ،‌به سرزمينت ، به هم وطنت ، آن جوان مي توانست فرزند تو ،‌برادر تو ،‌خواهر تو ،‌ و يا عزيز تو باشد.

با خدا رقابت مي كني ؟ لختي بينديش كه تو هم ايراني هستي ،‌زاده ي اين خاك و بوم ،‌ايراني ،‌از ايران ،‌فرزند اين ديار .

اين همه خون ،‌اين همه تلخي ،‌اين همه سياهي ، اين همه آتش ،‌اين همه فغان بس نيست ؟‌

با اشك مادران اين ديار چه مي كني ؟‌با قامت خميده ي پدران وطن ؟ با آخرين نگاه او چه مي كني ؟

با سپيده ي صبح چه مي كني ؟‌با جوانه هاي سبز چه مي كني ؟

و من در سپيده ي صبح و رويش جوانه هاي سبز حرف ها با تو خواهم داشت ....

بس است اعدام ،‌بس است .

آ-ر

8/11/1388

هیچ نظری موجود نیست: