۱۳۸۹ اردیبهشت ۱۸, شنبه

. سازمان فدائیان خلق پس از محاکمه ی امیر انتظام

. سازمان فدائیان خلق پس از محاکمه ی امیر انتظام، قبل از صدور حکم، در کار ١٩ فروردین ١٣٦٠ در مقاله ای زیر عنوان «مردم رأی محکومیت امیر انتظام را صادر کرده‌اند»، نوشت:

«این است منطق خیانت پیشگی لیبرال‌ها…محاکمه ی امیر انتظام…محاکمه ی سیاست و منطق دولت موقت است.این لیبرالیسم و سازشکاری است که باید به پشت میز دادگاه کشیده شود و دوستی و مماشات با آمریکاست که باید مجازات شود. شرح تلاش های ضد انقلابی و سازش‌های پشت پرده دولت موقت بر کسی پوشیده نیست.دولتی که دست اندرکارانش چهره های درخشانی چون امیر انتظام، نزیه و ایزدی بوده اند…امیر انتظام پرورانده ی این سیاست و این مشی سازشکارانه است…بیهوده نیست که بازرگان اعتراف می‌کند که «اگر جرم یا خیانتی است بنده باید به دادگاه بیایم نه امیر انتظام»…توطئه ی تماس های پی در پی و مکرر در حدی بسیار گسترده و صمیمی با عوامل آمریکایی و جاسوسان حرفه ای سیا در جهت به سازش کشاندن خط اصیل انقلاب…ثمره ی چنین تفکر و بینشی است و بر بستر عفونت زده و جاسوس‌خیز چنین سیاستی است که قارچ‌هایی چون امیر انتظام ها رشد می‌کنند و اگر دست انقلاب آنها را نروبد زهر سازش و تسلیم را به کام انقلاب می‌ریزند…دانشجویان مسلمان پیرو خط امام، سنگر سرکرده ی ضد انقلاب جهانی را در تهران فتح کردند و اسناد خیانت و سازش دولتمردان کابینه‌ی بازرگان و من جمله امیر انتظام را در برابر دیدگان مردم گرفتند…این دادگاه باید بداند که تبرئه ی امیر انتظام از اتهاماتی که در عمل به ثبوت رسیده است چیزی جز عقب گرد و باز پس گرفتن دستاوردهای اشغال سفارت نیست…های و هوی لیبرال‌ها، سر و صدای تهوع آور روزنامه‌ی میزان[روزنامه‌ی نهضت آزادی ایران] ارگان رسمی این آقایان و اعلام پذیرش وکالت این جاسوس از سوی برخی حقوق دانان لیبرال و یا به سازش رسیده با سازشکاران لیبرال، هیچ کدام نمی‌تواند بر قانونیت و اعتبار این اسناد کوچک ترین لطمه ای وارد آورد»57.

پس از صدور حکم زندان ابد برای عباس امیر انتظام، کار نوشت:

«ما رأی دادگاه را تأیید می‌کنیم و کیفر مربوطه را درخور خیانت‌های ارتکاب شده ارزیابی می ‌نمائیم. ما قاطعیتی را که در این رأی به کار رفته ارج می‌ نهیم و معتقدیم که جرائم برشمرده از سوی دادگاه نه تنها دلالت بر محکوم بودن امیرانتظام به جرم جاسوسی به نفع اصلی ‌ترین دشمن مردم ما یعنی آمریکا دارد، بلکه نشان‌دهندّه‌ ی جرائم جنایت‌باری است که دولت موقت (دولت بازرگان) در طی ۹ ماه زمام‌ داریش علیه انقلاب و مردم مرتکب شده است. به همین دلیل هم است که ما می‌گوئیم: دادگاه انقلابی امیرانتظام و ارائه‌ یک دادنامه‌ی انقلابی و سمت دار، کابینه لیبرال بازرگان را هم به شدت محکوم کرده است»58.

ممکن است ناقدان محترم بر ما خورده بگیرند که شواهد نقل شده از فدائیان اکثریت علیه بازرگان و دولت اش متعلق به پس از استعفای دولت بازرگان(١٩/١/١٣٦٠ و ٢٧/٣/ ١٣٦٠) است. اما چنین نیست. اگر به نشریه‌ی کار نگریسته شود،این مدعا تثبیت خواهد شد که چریک‌های فدایی خلق در زمان دولت بازرگان به او می تاختند. به عنوان نمونه به شواهد زیر بنگرید که متعلق به قبل از انشعاب اقلیت (٢٤/٣/١٣٥٨ و ١٤/٤/١٣٥٨) است:

«ما از هم اکنون شاهدیم که نیروهای مورد اعتماد امپریالیسم با بهره گیری از نقاط ضعف خرده بورژوازی می کوشند موضع خود را مستحکم سازند و مردم را به سوی خود جلب کنند. آنها رندانه با طرح مسائل دموکراتیک و بدون اشاره به امپریالیسم و خطری که از جانب آن متوجه خلق ماست، تلاش می‌کنند برای خود وجه یی کسب کنند. این آقایان که بر تجدید سازمان ارتش، حمایت از سرمایه داری وابسته و دعوت از آنها برای بازگشت و سرکوب خلقها اصرار دارند،باید درک کنند که اگر توده های مردم بر آزادی و حقوق دموکراتیک تأکید دارند، در جهت مبارزه ی ضد امپریالیستی و در جهت عمق بخشیدن به مبارزه است»59. «حمله‌ی مزورانه‌ی رئیس دولت به سازمان چریک‌های خلق ایران برای ما به هیچ وجه دور از انتظار نبود. دشمنی با آرمان کارگران و زحمتکشان و نیروهای انقلابی هوادار آنها، دشمنی با همه‌ی نیروهای ضد سرمایه داری و ضد امپریالیستی در ذات سرشت همه‌ی دولت‌های مدافع سرمایه‌داری است»60.

هیچ نظری موجود نیست: