۱۳۹۵ دی ۲۸, سه‌شنبه

احسان فتاحي ،مرجان جهانگيري پور: سيستان وبلوچستان مظلوم ترين استان ايران


با گذشت بيش از چهار دهه از انقلاب دزديده شده ملت ايران ميتوانيم استان سيستان وبلوچستان را در رديف اول محروم ترين استانهاي ايران تلقي كرد ،با وجود اينكه اين استان مملو از نعمت هاي فراوان وذخايري زير زميني مي توانيم تعريف كنيم  اما متاسفانه آمار بيكاري و وشهروند درجه دوم بودن آنها اصلي ترين مشكلات إيجاد شده براي اين بلوچستان مي باشد. چرا كه بيش از ٩٠درصد اين استان اهل سنت مي باشند.
وهمچنين طبق گزارشات
مرکز ملی آمار ایران، استان سیستان و بلوچستان را با وسعت    181785.28 کیلومتر مربع، پهناورترین استان ایران می‌داند، هر چند ‌منابع دیگر جایگاه اول را با کمی اختلاف به کرمان می‌دهند. این استان 1100 کیلومتر مرز خشکی و 300 کیلومتر مرز آبی دارد. جمعیت بیش از دو و نیم میلیون نفری 
را در بر دارد
سیستان و بلوچستان ۱۱۰۰ کیلومتر مرز با کشورهای پاكستان وافغانستان  و ۳۰۰ کیلومتر مرز آبی با درياي عمان دارد و به دلیل قرار گرفتن در موقعیت راهبردی و ترانزیتی از اهمیت فراوانی برخوردار است به ویژه بندر چابهار که تنها بندر اقیانوسی ایران و آسانترین و بهترین راه دسترسی کشورهای آسياي ميانه به آبهای آزاد است.
در برخی نقاط بلوچستان افراد برای دستیابی به آب باید حدود ۴ کیلومتر راه طی کنند تا بتوانند از آب شرب استفاده کنند. سیستان وبلوچستان تنها استانیست که مرکز آن هم گاز ندارد.
نمایندگان مردم سیستان و بلوچستان همچنین به دلیل آمار نرخ بیکاری بالای ۴۲ درصد و اقتصاد از بین رفته مردم سیستان به دلیل وابستگی به بخش کشاورزی خواستار تخفیف های مالیاتی برای کسبه و مردم این منطقه هستند و با توجه به اینکه کسبه این منطقه نیز بارها دست به نامه شده اند اما این خواسته‌ها نیز از طرف دولت پاسخی نداشته است. مردم سیستان با وجود زندگی در این شرایط سخت و مجاورت با مرز اما از دریافت حق مرزی محروم هستند و لذا یک سوال مشترک از مسئولان دولت دارند که تفاوت حقوق آنها با پایتخت نشینان در چیست؟
بلوچستان تمامی ظلم وستم هارا تجربه و بدوش کشیده است  و به چشم دیده، بلوچستان تمامی مرگ ها را تجربه کرده، 
بلوچ زندگی به زیر چتر انواع حکومت های مستبد،دیکتاتور،و نژادپرست و فاشیست مرکز گرا را تجربه کرده، بلوچ به تمامی شعار ها و ترفندهای عموام فریبانه حکومت های مرکزی آبدیده شده،
و می داند جزء در بلوچستانی که خود حاکم بر سرنوشتش باشد ،هیچ خیری در سیستمهای مستبد چه در حال و چه در آینده نخواهد داشت. 
در اين استان مظلوم بسيار مشكلات فراواني وجود دارد وميتوان گفت از بلوچستان تا پايتخت زمين تا آسمان فرق دارد .
اما متاسفانه يكي از دلايل مظلوم بودن اين استان اين مي باشد كه تاکنون امار بیش از 300 سیصد هزار حاشیه نشین در دو گزارش ازرسانه های رژیم در منطقه حاشیه ای زاهدان و چابهار منتشر شده است. 
اما با این وجود هیچ حرکت مثبتی از سوی مسئولینی که گاها از این مشکلات مردم اهلسنت بلوچ ابراز تاسف میکنند برای حل این معضلات مشاهده نشده است. ظاهرا تنها فعالیت مسئولین دولتی برای رفع معضل حاشیه نشینی تخریب منازل مردم بلوچ و مصادره زمینهای آنها بدون هیچگونه بررسی نسبت به مشکلات بعدی این مردم است.
ابزاری که در حال و گذشته  از  بلوچستان گرفتند  بعلت تحریم كردن قلم است. قلم نقد و اعتراض در بلوچستان از دهه اول انقلاب مي باشد كه آن را از بزرگان بلوچ تحریم كردند و روشنفکران و منتقدین را يا ترور و یا با ممنوعیت روبرو شدند ودر نتیجه میدان بلوچستان خالی از منتقدین و تحلیل گران و روشنفکرانی شد که در راستای تغییر سیاستها و ایجاد راهکارهای مناسب جهت برون رفت از تبعیض و ظلم و اتهامات خود ساخته قلم فرسایی کنند و جامعه را بسوی روشنگری و اشنایی با حقوق از دست رفته و سلب شده شان روبرو 
گردانند.
بیش از چهارصد هزار کودک بلوچ  از تحصیلات بازمانده و بیش از هفتاد درصد جمعیت استان گرفتار فقر و بیکاری مي باشد. به گفته محمود بلوچ :چه کسی مي خواهد بداند وباور  خواهد کرد ، بلوچستان گویا دوست و دشمن مرگ تو را ارزو می کنند بلوچستا سرانه امید به زندگی تو یک است و کس نمی داند که یک یعنی چند اگر باور داشت که یک یک است حال تو امروز چنین نبود بلوچستان و کس نمی داند که یک یعنی چند؟ 
 و گویا بلوچ منتظر است تا گوشه تابوت تو را گرفته و بسوی گورستان اجدادم برد غافل از آنکه گر تو بمیری ای مام وطن کس نیست جنازه فرزندانت را کند کفن دشمنانت سالهاست آرزو بدل مرگ تو‌را انتظارند. 
باید گفت و در نظر داشت که نتیجه چهار دهه ظلم چیزی برای نظام و عمال دست نشانده اش نداشته ،و چه بسا با تولد احزاب مخالف و رشد آگاهی مردم نسبت به سیاستهای مخرب رژیم در امر مذهبی و ملی و قومی و پیوستن آینده سازان بلوچ به احزاب ضد نظام، رژیم را در ورطه ای خطرناک و غیر قابل پیش بینی سوق داده است.
رژیم جهت سرکوب حق طلبی و عدالت طلبی فرزندان خطه بلوچستان دست به هر اقدامی اعم از شکنجه و اعدام و قطع دست و پا و تیرباران و قتل عام زده است اما تاکنون نتوانسته است آتش خشم مردم بلوچستان را خاموش گرداند و باید بداند که تا زمانی که علت و دلیل اصلی قیام مسلحانه را پیدا نکنند و آن را علاج ننمایند هرگز این آتش خاموش نخواهد شد.
 این یادداشت ها ومقالات کوچک و بزرگ ، می تواند یک استمداد فردي يا جمعي  باشد تا همان طور که به درستی خود را صدای ملت ايران مي ناميد در شعار البته ، گلویی هم برای سیستان و بلوچستان تر کنید. 
همه جای ایران سرای ماست و سیستان و بلوچستان یا تهران تفاوتی نمی کند

هیچ نظری موجود نیست: