حداد عادل از تعطیلی کلاس اش می گوید:
دانشجویان شعار دادند "حداد حیا کن فلسفه را رها کن"، خواستم صحبت کنم دوستان گفتند ضرورتی ندارد
جهان
...به گزارش جهان، چندی پیش ماجرای اهانت به غلامعلی حدادعادل، که سرسخت ترین منتقدینش هم وی را شخصیتی میانه رو و فرهنگی می دانند، دستمایه ای شد تا برخی رسانه ها و جریانات سیاسی با تحریف این خبر سعی نمایند شکست خود در چند انتخابات گذشته را توجیه نمایند و اصالت و تربیت هوادارانشان را به رخ رقیب بکشند!
اما اصل ماجرا چه بود؟
دکتر حداد عادل در گفتگو با خبرنگار جهان به تشریح کامل این موضوع پرداخت که با مقایسه آن با اخبار مخابره شده توسط برخی رسانه های داخلی و خارجی، ماهیت این رسانه ها بیش از پیش مشخص خواهد شد.
حداد عادل گفت:
"من چون عضو هیات علمی گروه فلسفه دانشگاه تهران هستم، گهگاه به گروه مراجعه می کنم تا ضمن با خبر شدن از تصمیمات گروه فلسفه، ارتباطم را نیز با اساتید حفظ نمایم. امسال هم به ذهنم رسید قبل از شروع سال تحصیلی سری به گروه بزنم تا ضمن هماهنگ شدن با دانشگاه، دوستان خود را نیز ملاقات کنم.
در روز مراجعه من به دانشگاه (روز یکشنبه) تا ساعت چهار و نیم بعدازظهر کمیسیون فرهنگی را اداره می کردم، ساعت 5 که به دانشگاه رسیدم وارد دفتر گروه شدم و با آقای دکتر غفاری مدیر گروه فلسفه صحبت کردم. بعدا آقای دکتر قوام صفری نیز که از استادان گروه بودند در دفتر حضور پیدا کردند و از اساتید دیگر هم هیچکس نبود. 3 یا 4 نفر از دانشجویان هم که در زمینه رساله اشان با من کار داشتند مراجعه کردند.
در این هنگام در حدود 10 تا 20 نفر از دانشجویان شعار دادند که "حداد حیا کن فلسفه را رها کن" خواستم صحبت کنم که دوستان گفتند ضرورتی ندارد. نیم ساعتی گذشت این تعداد به حدود 50 نفر رسیدند شعارهایشان هم تندتر شد که در سایتها خواندید.
پس از اتمام کارم، از دفتر گروه بیرون آمدم و این افراد با دیدن من دوباره شعار دادند، برایشان دستی تکان دادم، لبخندی زدم و از دانشگاه بیرون رفتم.
بعدها دیدم برخی رسانه ها نوشتند که فلانی نتوانسته کلاس تشکیل بدهد، عصبانی شده، می لرزیده، ناسزا گفته، اعلام کرده که همه را به زندان می فرستم! این ها همه دروغ بود و ظاهراً دروغ گفتن در سایت آسان تر از بقیه جاهاست. البته امیدوارم جهان نیوز به این ویروس خطرناک مبتلا نشود (با خنده)!
همانطور که گفتم اصلاً کلاسها در آن زمان تشکیل نشده بود و من یک روز قبل از شروع کلاسها به دانشگاه رفته بودم و در چند سال اخیر به استثنای یک سال کلاس های من بیرون از دانشگاه برگزار می شد.
درمورد برخورد انظباطی با این دانشجویان هم هیچ پیشنهاد، توصیه یا اظهار نظری نکرده ام و اعلام کردم که این مربوط به مدیریت دانشگاه است، فقط متاسف شدم چرا دانشجو باید فحاشی کند.
من معلم فلسفه ام، کارمان استدلال است، حرف زدن و شنیدن! دانشجویان معترض می توانستند با خونسردی و با قوت، استدلال خود را بیان کنند و حرفهای من را هم بشنوند بعد هر تصمیمی خواستند بگیرند.
ظاهراً فحاشی این دانشجویان به خاطر تحریف سخنان من در یک روزنامه بوده است که در آن وانمود شده بود که من از کشته شدن مردم در تظاهرات خیابانی راضی ام! در حالی که من گفته بودم مساله اصلی ادعای تقلب در انتخابات است و این مساله باید روشن شود.
البته این حوادث هم بسیار تلخ و تاسف آور و مهم است، عاملین آن هم باید مجازات شوند، اما مساله اصلی چیزی است که مردم را به خیابانها کشاند و آن ادعای تقلب بود.
این عقیده من است و اگر کسی عقیده دیگری دارد آن هم برای خودش محترم است، این بحث ها نیاز به فحاشی ندارد.
آقایانی که این تظاهرات را راه انداختند باید بدانند که دموکراسی همین است، یکی پیروز می شود، یکی هم شکست می خورد. اگر قرار باشد به کسانی که به کاندیدای شکست خورده رای ندادند، فحاشی شود ممکن است خدای ناکرده هواداران کاندیدای پیروز هم علیه معترضین این کار را انجام دهند و اگر چنین شود جامعه ما از اخلاق دور خواهد شد."
۱۳۸۸ آبان ۱۲, سهشنبه
دانشجویان شعار دادند "حداد حیا کن فلسفه را رها کن"
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر