۱۳۸۸ دی ۲۶, شنبه

آشنایی با یکی از مردان مرموز عصر خاتمی

عباد

تاملی بر آخرین تئوری مرد امنیتی اصلاح طلبان:
ضرورت رفتارهای مخملین و پرهیز از رویارویی


اردوهاي دانشجويي انجمن اسلامي علی الخصوص انجمن اسلامي دانشگاه تهران عموما یکی از مکانهایی بوده است که در آن خط مشی آینده جنبش دانشجویی و حتی اصلاح طلبان ترسیم می شود. آنچنانکه در اردوی این روزهای انجمن اسلامي دانشگاه تهران در اردبیل نیز علی ربیعی بر آن تاکید کرد و با تحسين عملکرد انجمن اسلامي دانشگاه تهران به دليل الگو بودن براي ساير تشکل ها، به تشريح ديدگاهش درباره شرايط امروز دانشگاه ها پرداخت و گفت:" جنبش دانشجويي بايد بتواند در شرايط کنوني خود را حفظ کند. و گرچه برخي ها اينگونه حرکات را برنتافته و با برچسب هايي چون منافق سازي هايي جديد و... درصدد نشنيدن صدايي غير از خود بوده، ولي ما نبايد به معارضه بيفتيم. افرادی كه در قدرت هستند خيلی چيزها را نمی‌بينند و آنچه را كه دوست دارند می‌بينند! ... دولت‌ها ديگر مثل سابق مقتدر نيستند، كانون‌های قدرت در حال پراكنده شدن هستند و نمی‌توان قدرت را به زور در يك نقطه جمع كرد. برهمين مبنا است كه فكر می‌كنم با روندی كه تدبيرهای برای آن انديشه نمی شود درآينده با بحران مشاركت رو به رو خواهيم شد...طبقه‌ی متوسط جديدی به وجود آمده است كه شايد در عرصه‌ی اقتصاد تهی دست باشد، اما يك طبقه‌ی متوسط فرهنگی و درحال تبديل شدن به يك جنبش عظيم است. "

ربیعی در این اردو که با پیام خاتمی افتتاح شده بود به بیان علل ضرورت پرهیز از حرکت به سوی رفتارهای تند علیه نظام پرداخت و با مقایسه نظام حاکم با رژیم منحط پهلوی گفت: " اين را بدانيد که حرکت اصلاحي همواره هزينه داشته است و کسي زير پاي انسان فرش قرمز پهن نمي کند. حرکت هاي تحول گرايانه همواره با ناآرامي همراه بوده است. نسل ما به دنبال انقلاب بود... اما امروز وضعيت متفاوت است و نبايد اين گونه قياس ها صورت گيرد و نتيجه گيري هاي غلط به وجود آيد. .. مهم ترين دارو براي درمان مشکلات جامعه را در اصلاحات مي دانم و شما بايد حلقه تئوريک خود را تشکيل دهيد و خلأهاي به وجود آمده را پرکنيد ... سوال هاي زيادي وجود دارد که بايد به آن پاسخ گفت؛ اينکه چرا ما توسعه نيافته باقي مانده ايم؟ چرا در ايران دوران گذار طولاني شده است؟ اينکه چرا در انتخابات تک نفره حرکت مردم قابل پيش بيني نيست و انتخابات ها مثل دوم خرداد يا سوم تير مي شود؟ و شبيه انقلاب به يک باره و ناشناخته ايجاد مي شود. آيا در کشور ما بناپارتيسم رشد مي کند؟ و آيا منجي هاي ناشناخته به وجود مي آيند؟ اگر اين منجي ها در مواقع غير از انتخابات به وجود بيايند نظام با آنها چگونه رفتار کند؟ اگر هجده تير و کوي دانشگاه در اشل بزرگتر به وقوع بپيوندد بايد با آن چگونه برخورد کرد؟ انگار در لايه هاي زيرين جامعه هنجارها و مسائلي در جريان است که با لايه هاي بالايي و ارزش هاي رسمي متفاوت است و دواليسم هاي متعدد مشاهده مي شود و ارزش هاي رسمي و آنچه تبليغ مي شود، تنها براي بخشي از جامعه پذيرفته است. تحولات امروز اجتماعي ايران و پديده هاي اجتماعي به اقتضاي مسائل فرهنگي به سرعت وارد عرصه سياسي شده و سياست زده مي شوند."

شاید بتوان گفت این سخنان ربیعی بیان غیرمستقیم تری از آن چیزی است که انقلاب مخملین یا براندازی نرم نام گرفته است. او با فرض گرفتن نیاز به انقلاب، سخن از نوعی حرکت متفاوت با تشکیل حلقه های تئوریک و تلاش بر روی مسائل اجتماعی می زند و با طرح این سوال که اگر هجده تير و کوي دانشگاه در اشل بزرگتر به وقوع بپيوندد بايد با آن چگونه برخورد کرد؟ مقصد کلام خود را می نمایاند. وقتی او در چنین اجتماعی سخن از 18 تیری دیگر به زبان می آورد ضروری می نماید او را یکبار دیگر بشناسیم و نقشش را در 18 تیر بررسی نماییم.

از مشخصات فردی علی ربیعی اطلاعات زیادی در دسترس نیست و سوابق قدیم او آشکار نگشته اما در معرفی نامه خانه کارگر آمده است:"شاخه كارگري حزب جمهوري اسلامي با حضور نيروهاي مخلص ،درد آشنا و علاقه مند چون" حسين كمالي"، "عليرضا محجوب" و" علي ربيعي" چتر حمايتهاي خود را گسترده تر ساخته و پاسخ به نياز ايجاد يك نهاد خاص درجهت اشاعه فرهنگ كار و توليد و سازندگي را ملموس تر نمود و اين نقطه آغازين پديد آمدن خانه كارگر گرديد. "

از مسئولیتهای اجرایی او اطلاعات کاملی در دست نیست؛ تنها از میان خاطرات دری نجف آبادی مشخص می گردد ربیعی با نام مستعار عباد معاون پارلمانی وزارت اطلاعات و پیش از آن مدیركل اطلاعات آذربایجان غربی نیز بوده است. فلاحیان نیز در مصاحبه ای با روزنامه جام جم از تدریس او در دانشگاه امام باقر (علیه السلام) که زیر نظر وزارت اطلاعات است به عنوان استاد عملیات روانی یاد می کند. فلاحیان در مصاحبه ای نیز از چگونگی خروج وی از وزارت و رفتن به شورای امنیت ملی اینگونه می گوید:" علی ربیعی از بچه های خانه کارگر و از بچه های چپ بود... یک مقطعی شد مدیرمسئول روزنامه کاروکارگر. در عین حال در وزارت اطلاعات هم بود. ما بهش گفتیم دیگر نمی شود که در اطلاعات بمانی. چون رفتی در یک گروه سیاسی. یا آن را انتخاب کن و یا وزارت را. او هم خیلی با من بد شد... علی ایحال وقتی کنارش گذاشتیم آقای حسن روحانی او را برد به دبیرخانه شورای امنیت ... بعد از انتخابات آقای خاتمی می خواست او را وزیر کار بگذارد و خیلی روی این مساله اصرار داشت... و در هر حال ربیعی وزیر کار نشد... یکهو گفتند بشود دبیر شورای امنیت... بالاخره با لابی بازیهای پشت پرده قرار شد که حالا رسما دبیر همین آقای روحانی باشد ولی مسئول اجرایی شورای امنیت عباد شود. البته این پست عباد بسیار کلیدی است در امنیت کشور..." ارتباط دوستانه خاتمی و عباد تا آنجا بود که دری نجف آبادی در خاطرات خود درباره اولین اقداماتش پس وزارت اطلاعات می گوید :" . درحدود نه صفحه استراتژی خود را نوشتم پس از آن كپی گرفتم و یك نسخه برای آقای عباد و نسخه دیگر برای آقای معیری از بچه‌های وزارت فرستادم. هدفم از فرستادن كپی نوشته‌هایم برای آنها، دریافت تجربه‌ها و پیشنهاداتشان بود و یا این كه اگر نكته‌ای مورد نیاز بود از آنها دریافت نمایم. ضمن این كه ، آقای عباد از نزدیكان آقای خاتمی بود." و یا خود ربیعی در یکی از مصاحبه هایش تاکید می کند:" بنده به عنوان نزديكترين شخص به رئيس جمهوري هيچگاه نه كسي را معرفي كردم نه ..." از این میان می توان به نقش کلیدی وی در میان اصلاح طلبان پی برد.

ربیعی در پروژه 18 تیر چندین نقش ایفا نمود.وقتی در پي شكايت وزارت اطلاعات، روزنامه "سلام" تعطيل شد از سوی خاتمی به همراه ابطحی به وزارت اطلاعات فشار آورد تا شکایتش را از سلام پس بگیرد. كه بعد آن از طرف وزارت اطلاعات اطلاعيه‌اي به اين مضمون صادر [شد] كه "به‌منظور جلوگيري از هرگونه تشنج در جامعه شكايت خود را پس مي‌گيريم" و در همان روز (هفدهم تير) از طريق رسانه‌هاي گروهي اعلام گرديد و از سوی دیگر بنابر خاطرات تاجزاده، ربیعی به همراه دكترمعين (وزیر علوم) و رضاخاتمي(دبیرکل جبهه مشارکت و برادر رییس جمهور) شب در میان دانشجویان معترض مانده و مورد استقبال گرم و صمیمی آنها قرار می گیرد .

علي ربيعي که مشاور اجتماعي خاتمی و مسئول اجرايي دبيرخانه شوراي عالي امنيت ملي بود پس از آن عضو موثر كميته تحقيق شورای امنیت در خصوص 18 تیر گشت و توانست در کنار تاج‌زاده ، ظريفيان و بلنديان دیگر اعضای دولت خاتمی در این کمیته فضای سنگینی علیه نیروی انتظامی به وجود آورد.

در ماجرای قتلهای زنجیره ای نیز گهگاه نام ربیعی به میان آمد. پرونده قتل های زنجیره ای زیر نظر کمیته تحقیق سه نفره رییس جمهور علی یونسی(رئيس وقت سازمان قضايي نيروهاي مسلح)، عباد(علی ربیعی) و سرمدی و به مشاورت سعید حجاریان و خسرو تهرانی آغاز به کار نمود و از همان ابتدا نقش گسترده عباد در آن به چشم می آمد. گروه اول بازجويي زیر نظر سازمان قضايي نيروهاي مسلح آغاز به کار کرد که به واسطه گزارشهای عباد در مرداد 1378 گروه اول بازجويي منحل و با تشکیل گروه دوم (موسوم به گروه بازخوانی) موافقت گردید ؛ ربيعي نتايج كار گروه بازخواني را چنين برمي شمارد: «اول اينكه دربازجويي ها، روشهاي درستي به كار گرفته نشده بود، دوم اينكه انحراف در بازجويي وجود داشت، به اين معني كه اين پرونده از مسير كشف قتل ها دور شده بود، سوم اينكه مواردي مانند بمب گذاري درمشهد و سه مورد ديگر مانند ترور و قتل شخصيتي ديگر، نمي توانست كار اين گروه باشد» بدین ترتیب مسیر پرونده به طور کامل تغییر کرد و در نتیجه تیم تبلیغاتی او سوی اتهامات را به سمت فلاحیان بردند؛ فردی که موجب اخراج عباد از وزارت اطلاعات گشته بود.

نام عباد بار دیگر نیز در ترور حجاریان به مطبوعات کشیده شد. وی پیش از چاپ کتاب افشاگرانه بازی ترور و مبهم ماندن پیگیری رسانه ها در چگونگی ارتباط ترور کنندگان با اصلاح طلبان یکی از اصلی ترین چهره های غوغاسالار در این عرصه بود. نخستين واکنش جدي به ترور حجاريان از سوي شوراي امنيت کشور صورت گرفت. علي ربيعي، به عنوان دبير شوراي عالي امنيت ملي بلافاصله در بيمارستان محل بستري شدن سعيد حجاريان حضور يافت و ضمن اعلام تشکيل جلسه اضطراري شوراي امنيت کشور، از تشکيل کميته اي به رياست سيدعبدالواحدموسوي لاري وزير کشور و با حضور نماينده وزارت اطلاعات خبر داد. ربيعي که مشاور رئيس جمهور نيز بود در يک اظهار نظر رسمي اعلام کرد: "کساني که حجاريان را براي ترور انتخاب کرده اند، مي دانستند که با اين اقدام، کشور را به بحران مي‌کشانند." هرچند بعد از افشای نوار مکالمه ترورکنندگان با یکی از اعضای شورای شهر اول و درز برخی اطلاعات درباره اهداف این ترور به رسانه ها هیچ گاه مشخص نگشت چه کسانی سعید حجاریان را انتخاب کرده بودند.

علي ربيعي به عنوان مدير مسؤول روزنامه كار و كارگر در سال 79 به اتهام نشر اكاذيب، افتراء و تهمت به قصد تشويش اذهان عمومي به دادگاه فراخوانده شد اما در سالهای بعد به جهت اينكه اتهاماتش مشمول مرور زمان شده است، برایش قرار موقوفي تقعيب صادر شد. هرچند این امر به کناره گیری او از روزنامه کار و کارگر و واگذاری آن به مرتضی لطفی، عضو سابق شورای شهر تهران منجر گردید.

با پایان دوران پر التهاب دولت هفتم از وی اخبار کمتری به بیرون درز می یافت هرچند تا زمانی که در تابستان 84 لاریجانی به دبیرخانه شورای امنیت ملی آمد و پست مسئول اجرايي دبيرخانه را حذف کرد و مراسم تودیعی برای ربیعی در کنار حسن روحانی برگزار گردید همچنان از عناصر کلیدی این شورا بود و گهگاه نامی از وی به میان می آمد، آنچنانکه در انتخابات دوره نهم رياست جمهوري، علي ربيعي مشاور امنيت ملي خاتمي، از سوي وي مامور شده بود تا به تخلفات انتخاباتي رسيدگي كند. متعاقب اين ماموريت، ربيعي طي گزارش نهايي خود، بر روي چهل وهشت ساعت آخر رأي گيري تاكيد كرده و نوشته بود كه اطلاعات کاملي راجع به چرخش ناگهاني جناح راست از قاليباف و علي لاريجاني به سوي احمدي نژاد و بسيج امکانات آن از جمله امکانات فراقانوني براي پيروزي اين کانديدا وجود ندارد، و خلا اطلاعاتي مذكور يكي از مهمترين دلايل عدم درك انتخابات به شمار مي رود.

نام علی ربیعی یکبار نیز به عنوان شاکی از نویسنده کتاب شنود اشباح به میان آمد. و زمانی که گلپور در تلاش برای اخذ مجوز برای جلد دوم کتابش که فصلی از آن به بحث شکایت ناموفق ربیعی اختصاص داشت مشغول خسرو تهراني، ديگر مشاور امنيتي خاتمي، توانسته است با رايزنيهاي خود، مجوز صادر شده براي اين كتاب را لغو كند تا جلد دوم کتاب گلپور در دوران "آزادی مطبوعات!" از خارج از مسیرهای قانونی مجوز نشر خود را از دست بدهد و چاپ آن به زمان کنار نشستن یاران خاتمی موکول گردد.

علي ربيعي که دبير ستاد مبارزه با فساد در دولت خاتمي نیز بود به غیر از اتهامات بی جواب مانده در دو جلد کتاب شنود اشباح اخیرا از سوی یک سایت خبری به تاسیس شرکتی با نام «الفت» متهم گردیده که به فعاليتهاي کلان و مشكوكي در زمينه هاي سياسي - اقتصادي دست می زند .

علی ربیعی امروز به خیل «جامعه شناسان»! کشور پیوسته و کتاب‌های «جامعه شناسی تحولات ارزشی» و «زنده‌ باد فساد! جامعه‌شناسی سیاسی فساد در دولتهای جهان سوم» را منتشر نموده و در دانشگاه خانه کارگر تدریس می کند. وی که همچنان عضو موثر شورای مرکزی خانه کارگر است روابط خوبی با ديگر گروه های اصلاح طلبان نيز دارد؛ او دوست نزدیک حسن روحانی و بسیاری از چهره های کارگزارانی نزدیک به وی است، با جبهه مشارکت دوستی دیرینه دارد، از عناصر اطلاعاتی مورد وثوق سازمان مجاهدین انقلاب است و با چهره های کلیدی مجمع روحانیون همچون خاتمی و ابطحی بسیار صمیمی است.

عباد مدتی است که رسانه ای تر شده است، در دو سال اخیر خبرگزاری خانه کارگر (ایلنا) - که یکی از گردانندگان آن فرزند ربیعی بوده و حیدری مدیرعامل وقت آن از روزنامه نگارانی است که ربیعی وارد این عرصه نموده - تا پیش از تعطیلی آن چند بار سخنانی از وی بر روی تلکس برد، در میزگردهای رادیو گفتگو شرکت می کند و در راهپیمایی روز کارگر پس از محجوب سخنانی بر لب می آورد که به گفته خبرگزاری تشکلش با استقبال و کف شدید کارگران مواجه می گردد. او اینک از پنجره جامعه شناسی و با نگاه امنیتی مخصوص خود راه را برای آینده جنبش دانشجویی اصلاح طلبان با جملاتی تبیین نمود که کمتر به این صراحت شنیده می شود. حضور رسانه ای او پس یک دوران سکوت شاید بی ارتباط با نامزدیش در انتخابات مجلس نباشد.

هیچ نظری موجود نیست: