کارگران کمونيست ايران هفتم آبان ماه 1388 جنبش کارگری در جوش و خروش بسر می برد مهمترين خبر کارگری هفته ی گذشته به کارگران لوله سازی اهواز تخصص يافت. اين کارگران مبارز با اتخاذ تاکتيک صحيح به راهپيمايی در شهر اهواز پرداخته و توانستند خواسته های به حق خود را بگوش مردم برسانند. همين امر باعث جلب حمايت مردمی شد که در طول اولين تظاهرات اين کارگران به جمع آنها پيوستند. سپس در تداوم اين مبارزات و راهپيمايی ها بود که در روز چهارم، جمعی از کارگران صنعت نفت و دانشجويان اهوازی به اعتراضات ايشان پيوستند. البته چون هميشه، حکومت سرمايه دار از اين همبستگی به هراس افتاد و از روز پنجم حملات وحشيانه ای را عليه اين کارگران و مردم حامی ايشان ترتيب داد که در اين درگيری ها 50 نفر از کارگران و مردم بازداشت شدند. اما، در هفته ی گذشته، تنها کارگران لوله سازی اهواز نبودند که دست به راهپيمايی زدند. گزارشات رسيده از قزوين حاکی است که کارگران معترض چينی سازی البرز نيز اقدام به راهپيمايی و بستن جاده اصلی به شهرک صنعتی البرز کرده اند. بنا بر گزارشهای دريافتی اتحاديه آزاد کارگران ايران حدود 200 نفر از کارگران زن و مرد کارخانه چينی البرز در اعتراض به عدم پرداخت هشت ماه از دستمزدهايشان روز يکشنبه سوم آبان ساعت حدود 11 و نيم صبح از کارخانه تا فرمانداری شهر صنعتی البرز دست به راهپيمائی زدند و ساعت 12 ظهر درمقابل فرمانداری به مدت يک ساعت تجمع کردند. کارگران در حاليکه در حين راهپيمائی توسط نيروهای انتظامی در محاصره بودند شعارهايی از قبيل حمايت دولت از کارگر دروغه، دروغه- کارگر حمايت، حمايت- مدير بی لياقت استعفا، استعفا و ....... سر می دادند خواهان پرداخت فوری دستمزدهای معوقه خود بودند. کارگران سپس به راهپيمائی در سطح شهر ادامه دادند و با وجود اخطارهای نيروهای انتظامی و لباس شخصی مبنی بر سر ندادن شعار، همچنان به شعار دادن ادامه دادند. به گفته خود کارگران بقيه همکارانشان مقابل درب کارخانه در حال تجمع بوده اند. خبر ديگری که توسط جمعی از کارگران ايران خودرو به ما رسيده است، کارگران هفت تپه بار ديگر اعتراضات خود را به شهر شوش و در مقابل فرمانداری کشيده اند. در اين تظاهرات خانواده ی کارگران نيز همراه ايشان بودند. در گزارش ,خودروکار, در گزارشی حمايتی از کارگران هفت تپه آمده است:, دوستان و همکاران گرامی : يکبار ديگر کارگران مورد يورش و حمله قرار گرفتند. بنابه گزارشات رسيده از شوش، روز پنجشنبه نيروی انتظامی هنگامی که کارگران همراه با خانوادهای خود از فرمانداری شوش به سوی بازار شهر در حال راهپيمائی بودند به صورت وحشيانه ای يورش بردند، کارگران و خانواده هايشان و بجه های خردسال آنها را آماج ضربات باطومهای خود قرار دادند نيروی انتظامی علاوه بر نفرات پياده خود با ماشين به سوی جمعيت حمله ور شدند که تعدادی از کارگران با دراز کشيدن در مقابل ماشينهای اين نيروی انتظامی مانع حمله ور شدن به طرف خانواده ها و بچه ها و ساير کارگران شدند در اثر اين حملات وحشيانه اين نيروی انتظامی تعدادی از کارگران جراتی بر داشتند دستور حمله به کارگران از طرف فرمانداری که نمايند دولت می باشند نشان داد دولت در مقابل خواست بر حق کارگران فقط يک چيز را بلد است سرکوب و دستگيری کارگران. حمله به کارگران نيشکر و دستگيری بيش از 6 نفر از نمايندگان کارگران به بهانه تحريک کارگران آيا غير از نا توانی دولت در بر آورده کردن خواستهای بر حق کارگران می باشد مگر کارگران نيشکر چه می خواهند عمده ترين خواست کارگران پرداخت حقوق معوقه 2 ماه اخير، پايان دادن به پرونده سازيها و احضار فعالين کارگری به دادگاه انقلاب، برکناری مدير عامل شرکت يعقوب شفيعی و همچنين اعضای هيئت مديره اين شرکت برکناری رئيس حراست شرکت فردی بنام زيبداری که در سرکوب، جاسوسی و پرونده سازی عليه کارگران نقش مستقيم دارد. ما کارگران ايران خودرو يکبار ديگريورش وحشيانه نيروی انتظامي، گارد ويژه ونيروهای اطلاعاتی به کارگران و خانواده های آنها که برای دريافت حقوق معوقه خود اعتراض نموده به کارگران و خانوادهای آنها را محکوم کرده و ازهمه کارگران و سازمان های مدافع حقوق بشر و در صدر آن سازمان جهانی کار خواهان دخالت فوری برای متوقف کردن نقض مستمر حقوق کارگران در ايران می باشيم باز هم همزبانی اصلاح طلبان با جناح کودتاچی اخيراًعطاالله مهاجرانی در مطلبی که در سايت ,جنبش راه سبز, (جرس) منتشر شده است، پس از حمله های گسترده به کمونيست ها، مبارزات مردم را به هواداری از آمريکا و اسرائيل متهم کرده است. او نوشته است که: , اين رويکرد، از آنجا که می داند چنين هدفی به آسانی به دست نمی آيد، می کوشد حمايت آمريکا و غرب را جلب کند و به زبانی سخن بگويد که به گوش آمريکا و حتی اسراييل شيرين بيايد. شعار نه غزه ، نه لبنان هم با چنين پنداشتی شکل گرفت., جالب اينجاست که در همان روز خامنه ای و لاريجانی نيز به همين نکته اشاره کرده و همان نتيجه را از حذف شعارهای ,مرگ بر آمريکا, و ,مرگ بر اسرائيل, می گيرند. خبرهای رسيده گزارش می دهند که: , آقای خامنه ای روز چهارشنبه طی سخنانی در ميان گروهی از "نخبگان علمی - فرهنگی" در اشاره به حوادث پس از انتخابات و ظاهرا خطاب به چهره های ممتاز اصلاح طلبان و نامزدهای آنها در انتخابات اخير رياست جمهوری گفت: "من پيغام دادم گفتم اين را شما داريد شروع می کنيد، اما نمی توانيد تا آخر کنترل کنيد؛ می آيند ديگران سوءاستفاده می کنند. حالا ديديد آمدند سوءاستفاده کردند. مرگ بر اسرائيل را خط زدند. مرگ بر آمريکا را خط زدند. معنای اين کار چيست؟". اشاره آقای خامنه ای ظاهرا به تظاهرات مخالفان از جمله در روز قدس است که معترضان به نتايج انتخابات از آن برای بيان اعتراضات خود و اعلام نارضايتی از سياست های خارجی حکومت استفاده کردند. .... به گزارش خبرگزاری فارس، علی لاريجانی رئيس مجلس نيز روز پنجشنبه گفته است: "اين چه معنی دارد که روی شعار مرگ بر آمريکا و مرگ بر اسرائيل خط می زنيم، بهتر است کسانی که تلاش می کنند برخی شعارها را به سمت روسيه و چين ببرند، توجه خودشان را به آمريکا و اسرائيل به عنوان دشمنان شناخته شده ملت قرار دهند، چرا که سابقه دشمنی آنها در طول تاريخ برای ما روشن است." اين موضوع تنها چيزی نيست که باعث ناخرسندی رهبران ايران شده است. در روز قدس و در برخی ديگر از تظاهرات های ضد دولتی شعار "استقلال آزادی جمهوری ايرانی" سر داده شد که حساسيت های زيادی برانگيخته است. عقب نشينی کامل ايران در مقابل سرمايه جهانی رسمی شد محمود احمدی نژاد در سخنانی که در سفر مشهد بيان کرده است عقب نشينی کامل خود را در مورد موضوع هسته ای و غنی سازی اورانيوم علنی کرده است. او در اين سخنان گفته است: , خوشبختانه شرايط برای همکاريهای هستهای در سطح بينالمللی فراهم شده است., او در اين سخنان ادعا کرده است که ايران در مذاکرات هسته ای قدمی به عقب نگذاشته و اين غربی ها بوده اند که رفتار آمرانه ی خود را نسبت به جمهوری اسلامی تغيير داده اند. وی در سخنرانی خود در نخستين سفر استانی از دور سوم با اشاره به موضوع هستهای ايران خطاب به غربيان گفت:,امروز ميگوييد که ميخواهيد رفتارتان را عوض کنيد، ما از اين امر استقبال ميکنيم و دستی که صادقانه به سمت ما دراز شود را ميفشاريم., اين سخنان که صرفاً مصرف داخلی داشته و استتار کننده ی عقب نشينی مفتضحانه يِ جناح پاسدار-امنيتی حکومت است، در زمانی گفته می شود که کشورهای غربی ايران را به تحريم های بيشتر بانکی و واردات بنزين تهديد کرده اند. گزارشات حاکيست که کميته بانکداری سنا و کميته روابط خارجی مجلس نمايندگان آمريکا عصر پنجشنبه لايحه تحريم شرکتهايی که به ايران بنزين صادر می کنند را تصويب کردند. اين لايحه در صورت تصويب نهايی کنگره آمريکا به دولت باراک اوباما اين امکان را می دهد که چنانچه مذاکرات اتمی جاری به شکست انجامد، تحريم های بيشتری عليه صنايع نفت و گاز ايران اعمال کند. کارگران مبارز! فعالان کارگری! تنها مرجع حامی ما مردم اند! کارگران مبارز و فعالان کارگری! باز هم دست های خون آلود سرمايه داران و کارفرمايان از آستين دولت و نيروهای سرکوبگر انتظامی و امنيتی بيرون آمد. در خبرهای هفته گذشته ديديم که چگونه تحرکات اعتراضی کارگران، از اهواز و شوش و قزوين و تهران با نيروهای سرکوبگر دولت سرمايه داری مواجه شد. در اين خبرها صحبت از ضرب و شتم خشونت آميز و خونين کارگران و خانواده هايشان و بازداشت ده ها نفر از ايشان، همراه با مردم حمايت کننده شان بود. متاسفانه خبرها به همينجا ختم نشده، بلکه حکايت از محکوميّت فعالان کارگريِ شرکت کننده در مراسم برپا نشده يِ اول ماه مه 1388 در پارک لاله داشت. فعالان کارگری ايکه تنها جرمشان تلاش در تجمع حول خواسته های صنفی طبقه کارگر در نهايت آرامش بود. در آن مراسم نيز حکومت سرمايه دار کينه توزی خود را نسبت به کارگران و فعالان کارگری نشان داد و بصورت وحشيانه ای به زنان و مردان حامی طبقه کارگر حمله برد و ده ها نفر را سرکوب و بازداشت و بيش از چهل روز در زندان های انفرادی اطلاعاتی ها نگاه داشت. سوألی که بايد برای تمامی ما مطرح شود، اينست که در زمانيکه مردم مبارز ايران در تظاهرات های ميليونی خيابانی قلب نظام سرمايه داری را به چالش کشيده و هر بار قاطعانه تر از گذشته، خواهان برچيده شدن اين نظام و حکومت ديکتاتوری آن می شوند، چکونه مسئولان حکومتی به خود جرأت می دهند که اين چنين به صف های اعتراضی کارگران حمله ور شوند و بصورت وحشيانه ای به ضرب و شتم زن و کودک و مردان کارگر دست بزنند؟ پاسخ اين سوأل را بايد در رفتار جنبش کارگری و فعالان آن جستجو کرد. زمانيکه کارگران و فعالان کارگری درد خود را ميان مردم مبارز نبرند و يا حتی درد مشترکشان را با تجمعات مشترک مطرح نکنند، و از سرکوب حکومتی به اداره های حکومت سرمايه داری شکايت ببرند و يا نهايتاً به سازمان هايی که سرمايه داری جهانی برای گمراهی کارگران ساخته است رجوع کنند، زمانيکه تنها عکس العمل کارگران و فعالان کارگری تظلم خواهی از دربار ظلم کنندگان باشد و اقداماتشان به نامه نگاری و نشان دادن حمايت و محکوميّت مجازی ختم شود، چه انتظاری می توان داشت؟ مسلم است که اينگونه گله و شکايت تظلم خواهی تأثيری در قلب سنگی و منفعت طلب سرمايه داران و حکومت سرمايه داری نخواهد داشت. اما با کمی دقت در رفتار طبقه سرمايه دار و حکومت شان نشان می دهد که ايشان تنها از اقدام مستقيم و متحدانه يِ کارگران و مردم در هراس اند. آنها تنها زمانی خود را مجبور به پاسخگويی و جلب رضايت مردم و کارگران می بينند که اقدامات ايشان نظم نظام و حاکميّت شان را تهديد کرده و قدرت شان را به چالش بکشد. آخر از اين همه نامه نگاری و حمايت های کلامی ,اتحاديه های بين المللی, و محکوميّت های زرگريِ ديگر حکومت های سرمايه داری که خود با کارگران خود، همين رفتار را دارند، تا به حال و در اين سالها چه عايدتان شده است؟ ,صد ها بدی کردی و ديدی ثمرش را/نيکی چه بدی داشت که يکبار نکردي؟, به مصداق اين ضرب المثل قديمی از شما می پرسيم: سال هاست که دست به اين اقدامات بی فايده زده ايد، آيا تأثير مثبتی از آن ديده ايد؟ آيا حتی يکبار، با رجوع به ادارات و دادگاه های حکومت سرمايه داری توانسته ايد سرمايه داران را به تضمين شغل تان و يا پرداخت دستمزدهای عقب افتاده تان مجبور سازيد؟ آيا نمونه ای از عقب نشينی سرمايه داران و حکومت سرمايه داری در مقابل نامه نگاری های سازمان ها و حکومت های بين المللی سراغ داريد؟ اما همواره شاهد بوده ايد که با کوچکترين قدم در جهت اعتصاب و اعتراض و تظاهرات و طرح خواسته هايمان با مردم و همراهی و حمايت ايشان، سرمايه داران و حکومت سرمايه داری را چنان به وحشت و هراس انداخته ايم که فوراً عکس العمل نشان داده اند. پس ايشان هراسشان ز يگانگی و مبارزات مستقيم ماست! گو اينکه تا زمانيکه اين وحدت و يگانگی در محل های محدود و جدا از هم دور از چشمان مردم باشد، عکس العمل شان بصورت سرکوب وحشيانه است تا هر چه زودتر و سريعتر از ادامه و گسترش محدوده ی آن جلوگيری کنند. اما در شرايط کنونی که ميليون ها تن از مردم در ميعادگاه های مبارزاتی تجمع می کنند و يکصدا عليه سرکوب و ديکتاتوری فرياد می زنند، ديگر ابزار سرکوب حکومت سرمايه داری نمی تواند جلوی ما را بگيرد. اين سرکوب ها تنها زمانی تأثير دارند که دسته های چماقدار و گروه های ضد شورش و يگان ويژه شان با جمع کوچک و محدودی از ما روبرو باشند. اين ابزار در مجامع چندين صد هزار نفره و ميليونی هيچ کارايی تداشته و نمی توانند جلوی فريادها و تحرکات انقلابی ما را بگيرند. کارگران مبارز! فعالان کارگری! بياييم و در روز 13 آبان برای اولين بار در صفوف منظم و خواسته های مشخص مان در ميان و در پناه ميليون ها هم طبقه ای و ديگر زحمتکشان و مردم مبارز شهرهايمان حضور يابيم و همراه باشعار عمومی ,مرگ بر ديکتاتوری, که خواسته ی قلبی همگانی ماست، شعارهای ,مرگ بر سرمايه دار,، ,کارگر می ميرد، ذلت نمی پذيرد, ، ,نان مسکن، آزادی, و ديگر شعارهای کارگری همراه با پلاکاردها و بيرق های منقوش به خواسته های مشخص مان شرکت کنيم. نان،مسکن، آزادی � حکومت شورايی کارگران کمونيست ايران، هفتم آبان ماه 1388 8 آبان 1388
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر