۱۳۸۸ آذر ۲, دوشنبه

نشستـگان بـر سفـره خـونیـن 30 سالـه، در گذرگاه ِ ...!

پـویـان انـصـاری

ایــران امـروز مـا، دوران سیاه و تاریک قـرون وسطایی است. زندگـی روزمـره مـردم ستمدیـده مـا از پـگاه تا پگاه دیگر، با استبداد هولناک فاشیسم مذهبی، که متبلور اندیشه های خاص ِ رهبران ابله و بیمار گونه نظام کنونی در ایران است، می گذرد.

نظـر مـردم هـرچه باشد برای آنهـا مُهـم نیست، چـرا کـه اصـلأ خـود ِ هستی مــردم، بـرای آنهــا ارزشی ندارد، چـه برسد به عقـاید و آرایشـان...

هـرچند، برای آن دسته از جوانـان مبـارز ماکه در همین چند مـاه گذشته جهـان را به لـرزه آوردند برای این جانیـان، کـه جـز مکیـدن خـون مـردم درمانـده مان که باعث بقـا آنهـاست، ارزشی قائـل نیستند . از اینرو، دقیقه به دقیقه، مبارزات خود را برای سرنگونی این اهـریمنان ِ تشنـه به خـون، گُستـرش می دهند.

در حقیقـت با نگاهـی اجمالـی بـه کـارنـامـه سراسر ننگیـن این ابلهــان ِ در قـدرت نشستـه، کـه همـه و همـه، نشان هایـی از خشم و عنـاد با فـرهنـگ و انسان بودن، در آن جامعه است، خبــر می دهد. در واقـع کار به آنجا کشیده شده است که رهبران این نظام، حتی یاران دیروزین ِ خــود را مورد ضـرب شتــم قرار می دهند؟

این واقـعیتی است که بزرگتـریـن عامل بقـا آنها، خفـه کردن فـریـاد آزادیست، چرا که برای تـداوم قـدرت استبـدادی خود، دچار جنـون و مرتکـب این همه فجایـع می شوند تا چنـد صبـاحـی دیگــر بـه عُمـر ننگـیـن خود ادامه دهند. هـرچنـد با حجم هولناک این همه جنـایت، راه برگشتـی نیست! و برگشت به زندگـی انسانی برای آنهـا غیرممکن!

پس باید هر صدایی را در نطفه خفه کنند و همه ارزش های انسانی و اجتماعی آن جامعــه را از بین ببرند، این تنها راه ادامـه عُمـر کثیف شان است.

لیکـن در این اوضـاع و احوال، کسانی از همیـن نشستگان بر سفره خونین 30 ساله! با تجـزیـه و تحلیل از شرایط کنونی! سعی در جدا شدن از آن بدنه بیمارگونه قدرت مطلق فاشیسم مذهبی داشته و لب به اعتراض می گشایند!

پُرسش اینجـاست، آیا آنهـا بـه آن درجـه از عقـلانیت و علـوم انسانـی، رسیـده انـد! کـه دیگــر نمی خواهنـد در دایـره این حکـومت ِ خـون و شمشیـر باشند!؟ و یا بنا به شرایط و رُشد مبـارزات مردم جان به لب رسیده، به این حقیقت پی بُرده اند که دیر یا زود سیل قـدرت مـردمــی سرازیـر می شود و همه ِ این نشستگان بر سفره خونین را درهم می کوبد و از بین می برد، پس باید در واپسین دم ِ این حکـومـت اهـریمنی، خود را از این سیــل، که در حال جاری شدن است، نجـــات دهنـد، کـدامیـن یـک؟؟؟

آنچـه قطعـی و مسلـم است دیگـر آنهـا نمی خواهند بـر سر ِ آن سُفـره خـونیـن بنشیننـد! ولی آیـا، بعـد از قـدرت گـرفتـن!!! سُفره آنهـا رنگـی دیگـر خواهد داشت!؟

آشکار است، دسته دیگری از نشستـگان، بر این سُفـره خونیـن ، بنا بـه شرایط موجود ، مُنتـظـر می مانند! در حقیقت انتظار و جهت گیری آنها به سنگینی کفه ترازویست که در یکطـرف، رُشد و ارتقا ء خیزش مردم ، و در طرف دیگر، پیـروزی مُطلـق دوباره قـدرت چمـاق و سرکـوب است. در پروسه این جـدال نابرابر، این دسته از ابلهــان ِ در قـدرت، که در سکوت به سر می بـرنـد، جهـت خود را نشان می دهند!


اما در بـرون مـرز امـروز مـا،عصـر چهچـه زدن تازه بدوران رسیده ها در امـر مبارزه است! با اینکـه عُمـــر مبـارزاتــی شان علیه نظام، به بلـوغ سیاسی نرسیــده است، ولـی زود به سر زبان هـا افتادنــد! چرا که غـول تبلیغـات و رسانه ها، آنها را تنها نگذاشتند و از هر نظر مورد حمایت قــرار گرفتند.

در مقابل، انسان های آزایخواه از همان نخست که خـونـخـواران سُفـره خـود را با سلاخی کـردن انسـان و فـرهنـگ اش در جامعـه مان، رنـگیــن کردند، بپـا خاستند و با چنـگ دنـدان و به اشکـال مختـلف و در حـد توانایــی، این فـجایـع و خیـانت و جنـایت را علیـه مردم و فـرهنـگ اش در ایـران، افشاء کردند با این تفاوت که، از دهکـده جهانـی اینترنتـی، خبری نبود و غـول هـای بـزرگ رسانه ها هم کاری با این دیوانـگـان تشنـه به خون در قــدرت، نداشتنـد کـه به خواهند این نـوع مبارزات آزادیخواهان را انعکاس دهند.

فریاد آزادیخواهی از طرف نیروهای انقلابی و مُتعهد به حقوق انسانی در برون مـرز، از خیـزش نسل جوان بی باک به خصوص دختران سلحشور و آگـاه در این چند ماه گذشتـه، شروع نشـد، سالهای طولانی است که مـا با اهـریمنان و چپـاول گـران سرمایـه هـای مـردمـی، در ستیـزیــم، ولی متاسفانه بعلت پراکندگی وخیلی مسائل دیگر...! نتوانستیم یک نیروی مُنسجم و قدرتمند و اثرگذار شویم، هرچند همه این ابزار، برای ما شدن، فراهم بود و هست.

پایان سخن اینکه، آن دسته کـه می خواهند دیگر شریک آن سُفـره خونیـن حکـومـتــی نباشنـد، دو راه بیشتر ندارند! یا باید مبـارزات خـود را با شعـارهـای مـردم مُنطبــق کنند، چرا که مــردم ما هرگز بعد از این همه جانفشانی و هزینه هنگفتی که برای آزادی پرداخته اند، مبـارزات خود را در چـارچـوب شعـارهـای آنها قرار نخواهند داد، و یا بهتـر است تـا دیـر نشده ، آنهـا بـه اغوش " گرم" رهبر و اُمتش حزب الله، برگردند، تا شاید مورد عفو ملوکانه قـرار گیـرنـد.

باری، سیل خـروشان مـردم ستمدیده 30 سال در زیر یـوغ ابلهان ِ خونخـوار و چماقدارانش از بسیجی گـرفتـه تا لبـاس شخصـی و اوباش و اراذل قمـه کش، در حال جـاری شـدن است، و وقتی هم جاری شد، دیگـر، راه بـرگـشتـی، وجـود نــدارد .

آدینه 20 نوامبر 2009 - استکهلم

هیچ نظری موجود نیست: