۱۳۸۸ آذر ۲۷, جمعه

چگونه نظام جهل و جنایت ولایت سفیه را بزیر بکشیم.

دسامبر 18, 2009 poyandeh

در جوامع استبداد زده بزرگترین وحشت نظام دیکتاتوری از اتحاد و همفکری شهروندان آگاه و قدرت متشکل انان است. چرا که دیکتاتور ها غالبا از حمایت اقلیت محدودی بر خوردارند و بزرگترین ابزار سرکوب حکومتی، قدرت سازماندهی شده و متمرکز آن در برابر شهروندان غیر مشکل و پراکنده است.

اگر به تجریه سی سال گذشته و یا تجربه اعتراضات خیابانی در چند ماه گذشته توجه نماییم. در هر دو مورد، هدف سرکوب گران پراکنده ساختن نیروهای مردمی بوده است. این هدف در اعتراصات خیابانی با کوشش در جهت جدا نمودن و گسستن صفوف شهروندان صورت میگیرد و در مقیاسی تاریخی با سرکوب و تلاش برای از هم پاشیدن هر گونه سازماندهی مستقل مدنی و جایگزین نمودن این تشکلات باگروه های وابسته به حکومت صورت گرفته است.

بنایراین دو ستون اصلی برای موفقیت جنبش آزادی خواهی:

1. آگاهی شهروندان و در داشتن اهداف مشخص

2. قابلیت سازماندهی موثر آنان در برابر حکومت متجاوز است.

1. آگاهی عمومی با تاکید بر درک دقیقتر ریشه های مسائل و مشکلات اجتماعی و شناخت

دقیق از تاریخچه مبارزات جنبش آزادی خواهی در 150 سال گذشته بدست میاید. حکومت اسلامی در سی سال گذسته تلاش های گسترده ای برای رشد خرافه و تحریف تاریخ و بوحود آوردن یک نظام آموزشی ایدئولوژیک داشته است. اما زندگی در عصر ارتباطات موفقیت در این هدف را برای نظام همواره محدود ساخته.

تلاش های همه جانبه نیروها و هموطنان دمکرات در جهت اطلاع رسانی در رابطه با موضوعات جاری و گفتگو و روشنگری و کمک به درک عمیق تر مسائل و استفاده موثر از تمامی امکانات موجود یک پیش شرط اساسی موفقیت جنبش آزادی خواهی و تقویب فرهنگ دمکراتیک است.

در نتیجه این تلاش ها اهداف مهم جنبش آزادی خواهی برای اقشار مختلف شفاف میگردنند. در اینصورت امکان عوام فریبی سیاست مداران و به یغما بردن حاصل تلاش ها، نظیر انچه که در انقلاب 57 اتفاق افتاد بسیار کمتر میگردد.

2. سازماندهی موثر در برابر حکومت.

برای سازماندهی موثر جنبش آزادی خواهی میبابد برنامه و هدف های شفاف داشت.

در ارتباط با این هدف ها و با توجه به شرایط، شیوه های سازماندهی مناسب میباید مورد بررسی قرار گیرد.

در غیاب احزاب قدرتمند دمکراتیک و مردمی به سبب اختناق کنونی، بخش عمده سازماندهی در این مرحله میباید بصورت غیر متمرکز صورت گیرد. راه حل پيشنهادی شامل بوجود آوردن تشکلات کوچک (١ الی ۷ نفر) است که بطور مستقل ولی گسترده در محلات، ادارات، دانشگاهها، آموزشگاهها و کارخانجات … بصورت خود سازمانده و غیر هرمی شکل می گیرند. اعضای گروه با يکديگر از طريق محيط کار، مکان تحصيل ، محيط زندگی (محله) و يا محيط خانوادگی آشنايی کامل داشته و به هم اعتماد دارند. (تاکيد بر محدود بودن اعضا بخاطر راحتر بودن تماس و کاهش ريسک امنيتی است). اين مجموعه وسيع وغير متمرکز ازطريق ارتباطات راديو وتلويزيونی ماهواره ای وکانالهای اينترنتی و روشهای خلاق ارتباط گيری و اطلاع رسانی تبديل به يک شبکه گسترده نهادهای مردمی ميشوند.

این سازماندهی در بسیاری نقاط بصورت پراکنده وجود دارد. تشکلات مدنی مانند گروههای زنان ، انجمن های دفاع از حقوق بشر، و حفظ محیط زیست ، هسته های دانشجویی و کارگری و معلمان وجود داشته و فعال هستند.

این هسته ها با ا گاهی و در هر مرحله با توجه به توانشان برای رسیدن به هدف های جنبش تلاش میکنند. این هدف ها شامل سازماندهی اشکال متنوع مبارزه در مرحله کنونی است.

در طی 5 ماه گذشته جنبش آزادی خواهی توانسته قدرت خود را به نمایش بگذارد. جنبش در هفته آخر خرداد گستردگی خود را به نمایش گذاشت. در تیر ماه و مرداد ماه با اتکا به سازماندهی گسترده و غیر هرمی خود توانست در برابر شدیدترین سرکوب های رژیم در جهت ارعاب مردم و تلاش برای بازگرداندن آنان به خانه هایشان پایداری نماید. حضور گسترده مردم در روز قدس در شهریور ماه بیانگر نقطه عطفی در رویارویی با نظام بود. برای اولین بار جنبش آزادی خواهی موفق شد یک روز تاریخی را که برای 28 سال صحنه جولان رژیم بود در اختیار گیرد. سپس با شروع سال تحصیلی بدنه جنبش دانشجویی تمرین تسخیر فضاهای عمومی دانشگاهی را با قدرت آغاز کرد.

در 13 آبان جنبش پویایی و رشد خود را در گسترش اعتراضات به شهر های بزرگ و زیر سئوال بردن اصل ولایت فقیه نشان داد. در مرحله بعدی جنبش آزادی خواهی میباید با شفاف شدن بیشتر اهداف و سازماندهی گسترده به مصاف نظام ولایت فقیه برود. بدنه جنبش آزادی خواهی با روشن شدن این موضوع که این رژیم اصلاح پذیر نیست. می باید در جهت گسترش و متنوع کردن اشکال مبارزه از جمله آماده شدن و برنامه ریزی برای اعتصابات سراسری تلاش نماید. هدف به زانو در آوردن نظام و فلج نمودن دستگاه سرکوب نظام ولایت فقیه است. در این مسیر نباید منتظر دستور سیاستمدارانی بود که هدفشان حفظ نظام و استفاده از جنبش آزادی خواهی برای معامله با جناح غالب است.

ضرورت تشکیل هسته های مقاومت مدنی در جهت آماده شدن برای این نبرد اساسی است. دانشجویان آگاه و مبارز و فعالین سیاسی میباید در صدد تشکیل این هسته ها در دانشگاهها و محلات ومدارس و کارخانجات و ادارات بر آیند. هدف کمک به رشد آگاهی و اطلاع رسانی و سازماندهی اقشار وسیع مردم برای کسب و حفظ آزادی و نهادینه شدن فرهنگ دمکراتیک است.

هدف گسترش مبازه مدنیست. بجای 10 نفر 100 نفر را همراه نماییم. رژیم را نباید دست کم گرفت. تمام امکانات اقتصادی و نظامی در اختیارنظام طالبان ایران است. اگرچه ضربه خورده ولی قادر یه سازماندهی صد ها هزار مزدور میباشد. تشدید تضادهای درونی رژیم و ریزش نیروهایش و ترس یا عدم تمایل بخشی از نیروهای انتظامی به سرکوب مردم محتمل است. اما فعالان جنبش آزادی خواهی باید خود را برای سرکوب های شدیدتر و بازی های پیچیده تر سران نظام آماده نمایند.

این تشکلات در هر مرحله با توجه به نیازهای جنبش فعالیت های خود را در حد توان سازمان میدهند. عملکرد شان به مبارزه با دیکتاتوری در این مرحله محدود نمیشود.در مرحله سرنگونی وظیفه شان شامل حفظ امنیت و آرامش است. در دوران گذار و باز شدن فضای سیاسی میتوانند تبدیل به عناصر تشکیل دهنده سازمانهای سیاسی نوین گردند و یا یه احزاب و سازمانهای دمکراتیک بپیوندند . در واقع حفظ دست آورد های جنبش و تعمیق مبارزه برای نهادینه شدن فرهنگ دمکراتیک در فردای سرنگوتی نظام ولایت فقیه رابطه مستقیم با قدرت احزاب و سازمان های دمکراتیک خواهد داشت. در دوران استقرار آزادی و نظام جمهوری، وظایف ارگان های پایه ای مدنی در کنار تلاش برای سازندگی، جلوگیری از تمرکز قدرت بیش از حد و سو استفاده رهبران احزاب سیاسی در قدرت از قدرت است.

یک جامعه پیشرفته مدنی حول سه محور اصلی آگاهی، مسئولیت پذیری و داشتن حقوق شهروندی بنا میگردد. اصل آگاهی مهمترین و پایه ترین اصل است. بدون آگاهی صحبت از شهروندی بی معنی است. یک بعد این آگاهی ما را به اصل دوم میرساند و آن آگاه بودن به حقوق انسانی ماست. این حقوق شامل داشتن آزادی های فردی، اجتماعی و سیاسی است و در اعلامیه جهانی حقوق بشر بر روشنی طرح گردیده اند.

بخش سوم و تکمیل کننده مفهوم شهروندی اصل مسئولیت پذیری است. بدست آوردن

آگاهی و کسب و حفظ حقوق انسانی مستلزم تلاشی پایدار و همیشگی است. کسب و حفظ آزادی و ساختن جامعه ای آباد جز با تلاش جمعی حاصل نمیگردد. مسئولیت پذیری از ابتدایی ترین مفاهیم مانند نریختن آشغال در خیابان شروع شده و به بنیادی ترین مفاهیم مانند تلاش برای حق تعیین سرنوشت و شرکت خلاقانه ما در ساختن محله، شهر و کشورمان ختم میگردد.

در اینجا مفهوم عبارت آزادی بهایی دارد و ما حاضریم آن بها را پرداحت نماییم، آشکار میگردد.

کسب و حفظ آزادی در هر مرحله، چه در زمان حکومت استبدادی، چه در مرحله گذار و چه در مرحله استقرار نظام دمکراتیک مستلزم تلاش ماست. بدون این تلاش آزادی بدست نمیآید و یا آنکه ماندگاریش را پشتوانه ای نخواهد بود. چرا که گرایش طبیعی قدرت مداران همیشه در جهت تمرکز قدرت و در نتیجه بوجود آوردن زمینه استبداد و نقض عدالت اجتماعی است.

با این تعبیر از شهروندی و مسئولیت پذیری نیازی به قهرمان پروری نیست. هر شهروند آگاه یک قهرمان، یک رهبر سیاسی و یک کوشش گر اجتماعی است. در واقع صدها هزار بلکه ملیونها قهرمان خواهیم داشت. در این صورت هیچ نظام استبدادی یارای مقابله با چنین نیرویی را نخواهد داشت. بیایید با قدرت خلاق خود ” ما بیشماران” را تبدیل به نیرویی قدرتمند برای بزیر کشیدن نظام جهل و جنایت نماییم. باشد که هر در بهار پیش رو و در فضایی دمکراتیک برای ساختن ایرانی آزاد و آباد تلاش نماییم.

هیچ نظری موجود نیست: