من از مراسم تشییع جنازه دکتر علیمحمدی آمدم
اتوبوسهارا آورده بودند . در جلوی بعضی تاج گل . با دیدن آنها کاملا حس می کردی که عده ای را
آورده اند . هر چه جلو می روی , به غیر از آدمیان , نیروی زیاد پلیس را می بینی که مرتب با بیسیم
ارتباط برقرار می کنند . کسانی را می بینی که یقین داری برای هر کاری آمده اند الا مراسم تشییع
جنازه .
گروههای 4 یا 5 تایی آنها را می بینی که در مهر سوم کنار هم ایستاده اند . احتیاجی نیست که حدس
بزنی که از کدام جماعت اند . حداقل 7 یا 8 تا دوربین بزرگ مشغول تهیه انواع آگهی ها برای بعد
بودند و به دنبال مصاحبه با مردم . حسینی بای گزارشگر تلویزیون سرشناس آنها بود .
البته تا آنجایی که من دیدم , از خودی هاشون مصاحبه می گرفتند و این بار بدون اینکه نوشته ای به
دست طرف بدهند . کوچه را بلندگو باران کرده اند . از همان شعارهای نوع " سعید حدادیان " پخش
می شود . بعد شعارهایی که دیگر مشخص بود ارتباطی به تشییع جنازه ندارد .
اراذل نشان دادند که با تکان دادن پرچم های ایرانی که آورده بودند , اهل کوفه نیستند . مرگ بر آمریکا
را گفتند و اسرائیل را نیز به خاک سپردند . مردم عادی که تعدادشان بیش از آورده شده ها بود , فقط
نظاره گر بودند . نوشته ها و پارچه های تسلیتی بود که به درب متزل مرحوم علیمحمدی بسته بودند اما
بوی دروغ و ریا و تظاهر کاملا به مشام می رسید . راستی دعا به جان رهبرشان نیز در اولویت بود.
این مراسم هر چیزی بود الا مراسم تشییع جنازه .ماندن یک ساعته برای این مراسم کافی بود .
پرده آخر سناریوی ترور؛ پیکر استاد سبز با شعار مرگ بر آمریکا تشییع شد
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر