۱۳۹۱ مهر ۲۷, پنجشنبه

نمایش سه پرده ای آموزشی

نمایش سه پرده ای آموزشی

تهران - سازمان پژوهش و برنامه ریزی درسی به والدین توصیه كرد كه از مقایسه فرزندان خود با افراد دیگر بپرهیزند.
پرده اول
رهبری – .... هرچی مقایسه میکنم اون بیشتر از تو لیاقت داره.
مجتبا – بسم الله الرحمن الرحیم. پدرجان اون پسر شاه بوده من بچه سیدعلی روضه خوان پائین خیابان. چه مقایسه ایه شما میکنی؟
رهبری – تو از پسر مطهری هم کمتری؟ از پسر گربه نره هم کمتری؟
مجتبا – شما حالیت نیست پدرجان. اینا همه رو خودم گذاشتمشون سر کار. بعد هم مگر کارشناسان نمیگویند از مقایسه فرزندان خود با افراد دیگر بپرهیزید؟
رهبری – باشه بنده میپرهیزم بشرطی که شما از این بشار اسد یاد بگیری. واسه آینده ات خوبه!
مجتبا – دور از جان، دور از جان، پدرجان، فعلاً شما از حافظ اسد یاد بگیر، باقیش با من.
دكتر معصومه نجفی همچنین پیشنهاد كرد از یك متخصص تغذیه دعوت كنند تا در جلسه ای مشترك با والدین در مورد تغذیه فصل امتحانات به بحث بپردازند و مواد غذایی كه موجب تقویت حافظه می شود را به والدین معرفی كند.
پرده دوم
– والدین گرامی. متخصصین تغذیه اینجا تشریف دارند. میتونید سوالات خودتون رو مطرح کنید.
- ببخشید. بچه ما قبل از امتحان خیلی نون میخوره.
- نون خالی میخوره؟
- بعله ولی غر میزنه.
- چرا غر میزنه مادر؟
- پنیر میخواد.
- پنیر هم خوبه. بهش بدین.
- چشم. ولی اگر پنیر هم بدیم قبول نشد چی؟
- ببینم مشکل اصلی شما با فرزندتون چیه؟
- عرض کردم زیاد نون میخوره!
- غذاهای دیگه چی؟
- امتحان نکردیم!
- وضع اقتصادی خانواده چطور است؟
- والله این اگه زیاد نون نخوره یک کاریش میکنیم.
- هفته ای چند بار گوشت قرمز میخورید؟
- چه رنگی؟
- قرمز.
- گوشت؟
- بعله.
- گوشت قرمز؟
- بعله.
- هفته ای؟
- بعله.
- چشم!
- منظورتونو نمی فهمم! میشه بگین پدرش بیاد؟
- بعله خانوم. داره میاد. توی راهه. ما با اتوبوس اومدیم، اون بلیت نداشت داره پیاده میاد. الان دیگه باید نصفۀ راه باشه.
----------------------------------
این كارشناس اظهار داشت: اولیا در خانواده و معلمان در مدرسه باید به طور غیرمستقیم اعتماد به نفس و خودباوری را در دانش آموزان تقویت كنند.
پرده سوم
- پسرجان اعتماد به نفست به طور غیرمستقیم قوی هست؟
- بله باباجان. فقط دو میلیون باید بدم لوله اگزوز عوض کنم.
- ماشین نو لوله اگزوزش خرابه؟
- خراب نیست ولی صداش کمه. مال پسر حاج تقی صدای جت میده.
- دیگه عیبی نداره ماشین؟
- نه پدرجان فقط سپر جلوش یک کم کج شده. پسره خورد بهش مُرد، سپر کج شد!
- کدوم بی پدر مادری بود؟
- کاشکی بی پدر مادر بود. الان، هم پدرش، هم مادرش شاکی شدند.
- کجا هستند؟
- به عمو سردار گفتم، بازداشتشون کرده. قرار شد شلاق بزنن ولشون کنن. مجلس ختم هم واسه بچه شون نگیرند.
- پسرجان میتونی با ماشینت منو برسونی به حسینیه؟ راننده مادرتو برده سینما هنوز برنگشته.
- الان باید بری پدرجان؟
- آره پسرجان. سخنرانیم دیر میشه.
- راجع به چی هست باباجان؟
- حکومت عدل علی. راه بیفت پسرجان.
----------------------
(لاغ های قبلی در «لاغدونی»)

هیچ نظری موجود نیست: