۱۳۹۳ شهریور ۱, شنبه

ارزش قربانی کردن نوری المالکی برای ايران، کريستف اياد، لوموند، ترجمه از شادی سابُجی


ايران در جهان - سه شنبه ۱۲ اوت(آگوست) با يک ابلاغِ دستور ساده نوری المالکی نخست وزير عراق جای خود را به حيدر العبادی داد. نوری المالکی با انتصاب حيدر العبادی به عنوان جانشينِ خود، به شکست‌اش اذعان کرد. تا اين زمان هيچ چيز نتوانسته بود او را تسليم کند، نه هشدارهای رئيس جمهور آمريکا باراک اوباما، نه شبه باج‌گيری‌های غربی‌ها که به او وعده‌ی کمک‌های نظامی و اقتصادی را در صورت ترک کردن پست‌اش می‌دادند و نه خيانت نمايندگان حزب خودش و نه حتی درخواست‌های مکرر علی سيستانی، رهبر مذهبی شيعيان عراق برای تغيير نخست وزير.
اما هنگامی که رهبر معظم ايران علی‌خامنه‌ای که در راس شورای عالی امنيت ملی ايران قرار دارد، با مخالفت خود وخامت اوضاع را نشان داد، آقای نوری المالکی فهميد که مبارزه و نبردش را باخته است. علی شمخانی با احتياط اظهار کرد که «جمهوری اسلامی ايران از فرآيند قانونی انتصاب نخست وزير جديد عراق حمايت خواهد کرد.» او همچنين اعلام کرد که «که همه‌ی گروه‌ها و ائتلاف‌ها در عراق برای مواجه شدن با تهديدها بايد با هم متحد شوند.»
هيچ کس نمی‌تواند عراق امروز را بر خلاف تمايل تهران و يا بدون حمايت ايران رهبری و هدايت کند. آقای نوری المالکی بهتر از هر کسی می‌داند که او جز با کمک و حمايت بی‌دريغ و بی‌وقفه‌ی ايران هرگز نمی‌توانست به مقام دومی در انتخابات عمومی سال ۲۰۱۰ برسد. در زمان اشغال عراق توسط نيروهای آمريکايی و حتی پس از خروج آن‌ها از دسامبر سال ۲۰۱۱ حمايت تحميلی ايران از نوری المالکی تاثير اصلی و عمده‌ايی در انتخاب او به عنوان نخست وزير داشته است. آقای نوری المالکی از مدت‌ها پيش مرغ خانگی ايرانی‌ها بوده است! حتی با اين که روابط آن‌ها هرگز جهت يکسانی با هم نداشته است.

خاطرات يک تبعيدی
نوری المالکی در سا‌ل‌های پايانی ۱۹۷۰ برای فرار از سرکوب صدام حسين از کشورش فرار کرده بود و دوران تبعيدش را در ايران آغاز کرده بود. او خاطرات ناخوش‌آيند زمان اقامت‌اش در ايران را محفوظ داشته است. نوری المالکی از حزب «الدعوة الإسلامیة» ناخوشنود است، حزبی که خود مالکی زمانی عضو آن بود. ايرانی‌ها حزب او را به تفرقه‌جويی و دو دستگی تحريک کرده‌اند و خواستند که بين اعضا با مهمان‌شان (نوری المالکی) اختلاف بيندازند، مهمانی که در ايران تقريبا در حصر خانگی بود. در نهايت تبعيد او، با از سرگيری مسيرش برای رفتن به سوريه تمام شد و در سوريه از او بهترين استقبال به عمل آمد.
در صحنه‌ی سياست شيعی، ايران حداقل در ظاهر ارتباط‌های مستقيمی با تقريبا همه‌ی احزاب دارد. از پر اغتشاش‌ترين حزب يعنی حزب ملی‌گرايان مقتدی صدر تا ميانه روهايی چون عبدالعزير الحکيم رهبر مجلس اعلای انقلاب اسلامی در عراق موسوم به (CSRII). تهران حتی به‌طور مستقيم برخی از احزاب راديکال از جمله عصائب اهل الحق (که به زبان عربی يعنی مجمع صالحان) را کنترل می‌کند. اين حزب قبل از قرار گرفتن در ائتلاف قدرت با آقای مالکی يک گروه شبه نظامی بود که متخصص از بين بردن و حذف خلبانان عراقی‌ايی بود که در بمباران شهرهای ايران در طول جنگ عليه ايران در سال‌های ۱۹۸۰-۱۹۸۸ شرکت کرده بودند.
از ابتدای حملات دولت اسلام‌گرای عراق، تهران به طور گسترده‌ايی در مانورهای عراق شرکت کرده است. براساس شواهد زيادی دولت ايران، سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ايران را که به آن‌جا فرستاده است. اين سپاه مسئوليت سازمان‌دهی و تشکيل گروه شبه نظامی شيعی دارد که برای دفاع از بغداد عليه اين جهادگران مبارزه کرده‌اند.
ايران به عنوان نيروی ثبات دهنده
قاسم سليمانی فرمانده نيروی قدس در پايتخت عراقی‌ها - در بغداد- ديده شده و حتی از او هم عکس برداری شده است. سپاه قدس نيرويی است که صاحب برجسته‌ترين سربازان برای عمليات‌های نظامی خارج از کشور ايران است. در واقع ايران عمليات‌های ضد حمله را سامان دهی می‌کند.
برای تهران استقرار يک «خليفه»ی سنی افراط گرا در مرزهای مشترکش با عراق تهديد مهلک و کشنده‌ايی است. از سوی ديگر خطر راديکاليزه کردن اقليت عربی سنی در ايران که در طول مرزهای مشترک ايران با عراق ساکن هستند وجود دارد. بنابراين تجزيه عراق باعث تولد يک کردستان مستقل خواهد شد که باعث شعله ور شدن گرداب تنش‌های قوی در کردهای ايرانی خواهد شد.
در چهارچوب منطقه‌ايی بازسازی شده‌ی خاورميانه، ايران مدت زيادی نقش دردسر ساز و فتنه‌گر منطقه را بازی کرده است اما امروز به عنوان يک نيروی ثبات دهنده عمل می‌کند. به ويژه اين که جمهوری اسلامی مشغول حفاظت از دست‌آوردهايش در سوريه است زيرا که ايران يکی از متحدان رژيم بشار اسد است. همچنين ايران در لبنان نمی‌خواهد که برتری حزب تحت حمايت‌اش يعنی «حزب الله» به چالش کشيده شود.
در اين چهارچوب مغشوش، حمايت تهران از نخست وزير عراق روز سه شنبه به گرمی از طرف عربستان سعودی و از طرف اتحاديه‌ی عرب مورد استقبال قرار گرفت که اين موضوع می‌تواند باعث تقويت روابط تهران با رياض شود. تهران ترديد دارد که رقيب‌اش يعنی سعودی‌ها در نهايت شورش گسترده‌ی سنی‌ها به سرکرده‌گی داعش (دولت اسلامی عراق) را تاييد کنند که اين کار باعث تهديد شدن پايگاه‌های ايرانی در جهان عرب می‌شود. قربانی کردن نوری المالکی به خوبی ارزش اين طرحِ بزرگ را داشت.
* از: کريستف اياد / در: لوموند / مترجم: شادی سابُجی - ايران در جهان

عنوان اصلی:
Lâché par Téhéran, le premier ministre irakien Nouri Al-Maliki cède sa place à Haïdar Al-Abidi

هیچ نظری موجود نیست: