روزنامه اعتماد متن مصاحبه ای را منتشر کرده که "فاطمه استیری" با اسماعیل کوثری نایب رئیس کمیسیون امنیت و سیاست خارجی مجلس هشتم و جانشین سابق قرارگاه ثارالله سپاه پاسداران انجام داده است. از آنجا که این گفتگو، گفتگوئی بسیار با اهمیت است آن را عینا و برای ثبت در آرشیو پیک نت عینا منتشر می کنیم. زیرا معلوم نیست تا چه وقت روی آرشیو روزنامه اعتماد باقی بماند و اساسا روی آرشیو آن برود! اما اهمیت این گفتگو در چیست: 1- این گفتگو نشان میدهد که چه کسانی در مجلس و در راس مهم ترین کمیسیون آن حضور و قرار دارند. 2- از جمله اعضای اصلی کمیسیونی که برای رسیدگی به حوادث بعد از انتخابات تشکیل شده بود، همین سردار کوثری است که مصاحبه اش را می خوانید. 3- نگاه سرکوبگرانه سردار کوثری به سازمان ها و احزاب سیاسی و اطلاعات ناقص و نداشته ای که بموجب آنها اظهار نظر می کند نیز بسیار مهم است. از جمله تصور می کند در تاجیکستان انقلاب مخملی شده و امریکا هم این انقلاب را کرده! 4- قرارگاه ثارالله، بازی نظامی و امنیتی است و دستگیری های مهم سیاسی که همزمان با آغاز کودتا صورت گرفت و دهها چهره سیاسی و روزنامه نگار راهی زندان ها شده و رفتند زیر شکنجه و اعتراف گیری، همگی توسط همین قرارگاه انجام شده است. گفتگو را می خوانید: اوایل دهه 70 بود که سپاه پاسداران و مشخصاً قرارگاه ثارالله ماموریت یافتند در صورت بروز بحران مسوولیت امنیت پایتخت کشور را برعهده گیرند. از ابتدای تشکیل این قرارگاه در سال 74 تا پیش از حوادث انتخابات 22 خرداد 88 تعیین شرایط ویژه و سپردن مسوولیت امنیت پایتخت به این قرارگاه سه بار اتفاق افتاد؛ در جریان تجمع ها و شورش های خیابانی اسلامشهر در سال 74 ، 18 تیر 78 و تجمع و شورش های خیابانی تیرماه 1382. اما در سال های اخیر به ویژه در حوادث بعد از انتخابات 22 خرداد این قرارگاه اهمیت ویژه یی یافت و حرف و حدیث ها پیرامون آن اوج گرفت. این حرف و حدیث ها هم از آنجا نشات می گیرد که با وجود گذشت بیش از یک دهه از تاسیس قرارگاه ثارالله هنوز ماهیت اصلی فعالیت ها و اختیارات آن مشخص نشده است. اسماعیل (محمد) کوثری نایب رئیس کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس پیش از ورود به خانه ملت سال ها جانشین فرمانده قرارگاه ثارالله بوده است. در گفت وگویی با وی از ماهیت این قرارگاه پرسیدیم و اینکه چرا به وجود آمد. ---
- داستان قرارگاه ثارالله چیست؟ قبلاً چندان مطرح نبود ولی بعد از انتخابات بر سر زبان ها افتاد. قرارگاه ثارالله بر اساس ضرورت و انجام وظیفه و ماموریتی که از سوی شورای عالی امنیت ملی برایش مشخص کرده بود در سال 74 تشکیل شد و رسمیت پیدا کرد. - وظیفه اصلی این قرارگاه چیست؟ کار نیروهای مسلح چیست؟ وظیفه اصلی نیروهای مسلح به خصوص سپاه ایجاد و برقراری نظم و امنیت و حفاظت از دستاوردهای انقلاب است. قرارگاه ثارالله هم به عنوان بخشی از نیروهای مسلح ماموریت دارد در صورت بروز بحران و شرایط خاص و ویژه که تشخیص آن با شورای عالی امنیت ملی و تصویب مقام رهبری است مسوولیت برقراری امنیت شهر تهران را عهده دار شود. ولی در شرایط عادی این مسوولیت برعهده نیروی انتظامی است. - گویا تا قبل از تشکیل این قرارگاه وظیفه حفاظت از پایتخت و برقراری امنیت برعهده لشگر محمد رسول الله بوده است. علت انتقال مسوولیت از این لشگر به قرارگاه ثارالله چه بوده است؟ خیر این گونه نبوده است. لشگر محمد رسول الله زیرمجموعه سپاه بود که بعد از تشکیل قرارگاه ثارالله زیرمجموعه این قرارگاه شد. - برخی گفته ها و شنیده ها حاکی از آن است که این قرارگاه به صورت مستقل و مستقیماً زیر نظر فرمانده کل قوا فعالیت می کند و زیر نظر هیچ کدام از نیروهای پنج گانه سپاه نیست. خیر، قرارگاه ثارالله زیر نظر سپاه و در واقع بخشی از سپاه است. فرمانده کل قوا ستاد دارند. این ستاد هم کارهای اجرایی مربوط به سپاه، ارتش، وزارت دفاع و ناجا را انجام می دهد. فرمانده کل قوا هیچ گاه مستقیماً به یک قرارگاه دستور نمی دهد بلکه از طریق ستاد عمل می کند. - چرا فرماندهی این قرارگاه همیشه به فرماندهان ارشد سپاه سپرده می شود؟ دلیل این حساسیت چیست؟ به هرحال این رویه یی بود که از همان ابتدای تشکیل قرارگاه ثارالله وجود داشت. از همان ابتدا که قرارگاه شروع به کار کرد این مسوولیت برعهده فرمانده کل سپاه بود. فرمانده کل سپاه هم جانشین خودشان را که در آن زمان آقای رحیم صفوی بودند مسوول قرارگاه کردند. اما مسوولیت اصلی برعهده خود فرمانده کل سپاه است و بعد از آن هم این رویه دنبال شد. - در حوادثی که بعد از انتخابات 22 خرداد پیش آمد قرارگاه ثارالله یکی از مراجعی بود که در کنار وزارت اطلاعات، ناجا و... ماموریت یافت راجع به مسائل بعد از انتخابات پیگیر باشد. دلیل ورود این تشکیلات سپاهی، نظامی چه بود؟ در حوادثی که بعد از 22 خرداد پیش آمد ابتدا وزارت اطلاعات و ناجا وارد عمل شدند ولی بعد که دامنه اغتشاشات و درگیری ها گسترده شد قرارگاه ثارالله طبق تشخیص شورای عالی امنیت ملی وارد عمل شد. همان طور که در ابتدا هم گفتم هر زمان که تشخیص داده شود عوامل بیگانه در داخل کشور به گونه یی عمل می کنند که تهدیدی علیه نظام و دستاوردهای انقلاب اسلامی هستند و مسوولان احساس خطر کنند، طبق مسوولیت و وظیفه یی که برای قرارگاه ثارالله تعریف شده است، این قرارگاه وارد عمل می شود. البته بر اساس تصمیم شورای عالی امنیت ملی این وظیفه به قرارگاه سپرده می شود. - قبلاً و در مواردی نظیر حوادث 18 تیر 78 نیز مسوولیت امنیت پایتخت به قرارگاه ثارالله سپرده شده بود اما در حوادث اخیر که بعد از انتخابات 22 خرداد رخ داد نام این قرارگاه بیش از قبل شنیده می شد و بعضاً انتقادهایی هم نسبت به ورود و نحوه عمل نیروهای آن می شد. دلیل این شدت عمل چه بود؟ به خاطر اینکه توطئه گسترده تر بود. پیش از این حوادث قرارگاه مسوولیت اقدام نداشت اما چون مسوولیتش حفاظت از دستاوردهای انقلاب و حفظ نظام است قبل از انتخابات رصدهایی کرده و به مسوولان هم گوشزد کرده بود که عده یی در حال توطئه چینی برای بعد از انتخابات هستند و همین طور که دیدید این اتفاق هم افتاد. سازمان مجاهدین انقلاب، مشارکت خصوصاً نهضت آزادی و ملی - مذهبی ها همه با هم برای بعد از انتخابات توطئه کرده بودند. آقای موسوی هم به جای اینکه جلوی آنها را بگیرد خودش هم در همان مسیر افتاد و به جای اینکه آرامش را برقرار کند دستور اغتشاش و تشنج را می داد. - البته متهم کردن حزب مشارکت و مجاهدین و شخص آقای موسوی به عنوان توطئه گر و فتنه گر ادعای بزرگی است. به هرحال این احزاب قانونی و رسمی هستند و آقای موسوی هم از شخصیت های مطرح این نظام هستند و باید پشت این ادعا ادله و سند محکمی وجود داشته باشد. من از روی غرض ورزی حرف نمی زنم. پای حرفی هم که زده ام می ایستم. ادله و سند محکم هم وجود دارد. نمونه اش هم این است که آقای آقاجری تئوریسین سازمان مجاهدین انقلاب قبل از انتخابات می گوید ما یک پایه ولایت را در زمان اصلاحات و دوم خرداد زدیم و بقیه پایه های ولایت را با انتخاب آقای موسوی منهدم خواهیم کرد. این دقیقاً عین جمله ایشان است. از این موارد هم زیاد است و سندش هم موجود است. این تشکیلات از لحاظ قانونی شاید بتوانند به خودشان رسمیت بدهند و مجوزی هم بگیرند اما در عمل از همان ابتدا از دوره امام (ره) مخالف حرکت های امام و نظام بودند. حتی این احزاب در دوره یی منحل شدند. حدود سال های 64 یا 65 امام (ره) نماینده شان آیت الله راستی کاشانی را داخل این سازمان فرستادند ولی اینها نه تنها به حرف های ایشان توجهی نکردند بلکه کاری کردند که در نهایت موجب منحل شدن خودشان شد. از آن پس در سایه قرار گرفتند تا زمان دولت اصلاحات که مجدداً روی کار آمدند و خودشان را رسمی و قانونی اعلام کردند. حتی در آن زمان هم اعتصاب در مجلس ششم توسط سازمان مجاهدین و سران آن به خصوص آقای نبوی طراحی شده بود. - فکر نمی کنید قرارگاه ثارالله خیلی جنبه امنیتی- نظامی پیدا کرده است؟ شورای عالی امنیت ملی تشکیل شده از وزیر کشور، وزیر دفاع، وزیر امور خارجه، فرماندهان ارتش، رئیس ستاد نیروهای مسلح، دو نماینده از فرمانده معظم کل قوا است و رئیس جمهور در راس آن قرار دارد. این شورا تنها از بعد امنیتی تصمیم نمی گیرد. در رابطه با موضوع هایی نظیر هسته یی، دفاعی، اقتصاد کلان و... در آنجا تصمیم گیری می شود. تصمیمات راهبردی توسط این شورا گرفته می شود. در مواقع بروز بحران هم این شورا تصمیم گیرنده نهایی است و تا زمانی که ماموریت و مسوولیتی به قرارگاه ثارالله سپرده نشود به هیچ وجه وارد عمل نمی شود. مثلاً در حوادث 18 تیر 78 در چهار پنج روز اول قرارگاه اصلاً وارد عمل نشد اما بعد از آن چون دیدند اوضاع به صورتی است که نمی توانند آن را کنترل کنند مسوولیت به قرارگاه سپرده شد. در سال 78 وقتی دیدند کار به جای باریک کشیده شده است و تخریب ها شدید شده و ناجا و وزارت کشور نمی توانند مقابله کنند مساله به شورای عالی امنیت ملی محول شد. در شورا هم تصمیم گرفته شد ماموریت را به سپاه بدهند و سپاه هم به قرارگاه واگذار کرد و در نهایت هم قرارگاه مسوولیت کنترل را برعهده گرفت . در این دوره هم به همین صورت بود. این مساله چیزی نیست که بگوییم بعد از انتخابات اخیر پیش آمد و جنبه نظامی و امنیتی پیدا کرد. یا این جنبه بیشتر شد. این مسوولیت از سال 74 رسماً به قرارگاه سپرده شد. آن زمان که اصلاً خبری از این اتفاقات نبود اما تشکیل این قرارگاه و سپردن مسوولیت به آن براساس پیش بینی هایی بود که مسوولان کرده بودند. - در سال 78 هم شما جانشین فرمانده قرارگاه ثارالله بودید؟ خیر، من از سال 79 مسوولیت را برعهده گرفتم. - در حال حاضر هم ارتباطی با این قرارگاه دارید؟ خیر، شخصاً و سازمانی ارتباطی ندارم اما به خاطر اینکه عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس هستم طبیعتاً با این دستگاه ها هم ارتباط داریم. براساس قانون اساسی اعضای نیروهای مسلح برای ورود به فعالیت سیاسی مثل نمایندگی مجلس باید از فعالیت های نظامی قبلی کاملاً جدا شوند یا بازنشسته شوند یا استعفا دهند. بنده هم بازنشسته شدم و از قرارگاه جدا شدم. - همان طور که شما هم می دانید در قانون اساسی و در وصیتنامه امام(ره) بارها بر عدم ورود نظامیان در عرصه سیاست تاکید شده است اما در سال های اخیر شاهد بوده ایم که برخی نظامیان این مساله را نادیده می گیرند و وارد جریانات و دسته بندی های سیاسی می شوند. ارزیابی شما از عملکرد این قشر از نظامیان چیست؟ این مطلب کاملاً درست است و همه هم باید به آن پایبند باشند. اما این به آن معنا نیست که بگوییم پاسدار انقلاب سیاست را نفهمد. یک موقع مجموعه از یک نفر حمایت می کند که طبیعتاً این اشکال دارد و درست نیست اما گاهی تک تک افراد خودشان تشخیص می دهند. مثلاً ممکن است اطرافیان از من در مورد رای و نظرم در انتخابات سوال کنند. من می توانم به عنوان یک شخص اظهارنظر کنم چون نظرات من به سازمان ربطی ندارد. مثلاً در سال 76 اعلام شد شهرک شهید محلاتی که خانواده های سپاهی در آنجا زندگی می کنند اکثراً به آقای خاتمی رای داده اند، آیا کسی آنها را مواخذه کرد؟ نه. چون سپاهیان هم مانند همه شهروندان حق دارند اما سپاه هیچ گاه سازمان یافته از کسی حمایت نکرده است. اما برخی تحلیل می کنند که مثلاً سپاه وارد فلان مساله سیاسی شده است. بله ممکن است بعضی از مسوولان نظرات شان را بگویند اما نظرات آنها، سازمان یافته و رسمی نیست. - وقتی فردی در جایگاه فرماندهی یک نیروی نظامی حمایت خود را از یک جریان یا شخص اعلام می کند طبیعتاً این تصور پیش می آید که نظرات او نظرات کل سازمان است؟
بحث حمایت از یک جریان فکری فرق می کند. اصولگرایی یک سازمان یا تشکیلات نیست. شما جایی پیدا نمی کنید که به نام اصولگرایی سازمان یا حزب یا گروهی داشته باشد. اما گروه ها و سازمان های مختلفی هستند که در انتخابات نهم یا هشتم اعلام کردند ما از این جریان فکری که به نام اصولگرایی است، حمایت می کنیم. سپاه هم به عنوان یک سازمان حمایت خود را از این جریان اعلام کرده است. اصلاً بحث اصولگرایی را خود مقام معظم رهبری در دیداری که با کارگزاران و مسوولان نظام در سال 86 داشتند علناً اعلام کردند و هشت بند را به عنوان شاخصه اصولگرایی و تفکر اصولگرایی بیان کردند و تفکر اصولگرایی را که برخاسته از اسلام و قانون اساسی است، راهگشا دانستند. اصولگرایی یک حزب و سازمان نیست. یک جریان فکری است و حمایت سپاه از آن هم اشکالی ندارد اما اصلاح طلب ها برخاسته از کتاب موج سوم تافلر هستند. این اصلاح طلب را ما قبول نداریم، چون نطفه خود را از آنجا گرفته است. اگر اصلاح طلبی برخاسته از فرهنگ و دین خودمان بود مطمئناً پذیرفته می شد. وقتی می گویند انقلاب سبز یا مخملی، الگوی آن امریکا است که در تاجیکستان و... پیاده شده است. ما این اصلاح طلبی را قبول نداریم. با کسی هم رودربایستی نداریم. - به بحث قرارگاه ثارالله برگردیم، در حوادث بعد از 22 خرداد قرارگاه از چه زمانی وارد عمل شد؟ تا جایی که من اطلاع دارم حدوداً دوم تیر بود که اغتشاشات به اوج خود رسید و درگیری ها به آتش زدن اتوبوس ها و وسایل نقلیه، مساجد و پایگاه های بسیج کشیده شد. مثلاً در روزی که آقای موسوی در تجمع خیابان آزادی حضور یافتند عده یی به پایگاه بسیج آنجا حمله کردند. وقتی ما براساس مسوولیت کمیسیون امنیت ملی مجلس مساله را پیگیری کردیم، متوجه شدیم در آن پایگاه حدود 200 اسلحه وجود داشته است. خب اگر این اسلحه ها به دست مردم احساسی می افتاد می دانید چه کشت و کشتاری می شد؟ - چرا باید این همه اسلحه در یک پایگاه بسیج باشد آن هم وقتی که تاکید می شود بسیج را یک نیروی اجتماعی، فرهنگی و غیرنظامی تعریف کنند؟ ما دو نوع بسیج داریم، یکسری گردان های عاشورا هستند که دارای سازمان مشخصی هستند و اسلحه هم ندارند. فقط در مواقع ضروری مثل رزمایش یا رژه به آنها اسلحه داده می شود. به هر حال در مواقع حساس و بحرانی بسیج باید اسلحه داشته باشد اما در حالت عادی هیچ اسلحه یی دست آنها نمی بینید مگر در رزمایش ها و رژه ها، آن هم برای اینکه قدرت خود را به بیگانگان نشان دهیم. بسیج نه حقوق بگیر است نه موظف. بسیج دلسوز است. مثلاً در حوادث اخیر شما یک اسلحه هم دست بسیج نمی بینید. شاید چوب و چیزهایی از این قبیل داشته باشند مثل طرف مقابل. چطور آنها خیلی چیزها داشتند و بچه های یگان ویژه و بسیجی را می زدند. 12 تا بسیجی چگونه شهید شدند؟ بسیج برای دفاع از نظام به کمک سپاه می آید اما تحت امر سازمان سپاه است. - حدود اختیارات قرارگاه ثارالله در حوادث بعد از انتخابات تا کجا بود؟ تا جایی که بتواند امنیت را برقرار کند و بعد از اینکه امنیت برگشت، ماموریت آنها هم تمام شد. - تعدادی از بازداشت شدگان از جمله آقای رضا خاتمی و خانم فائزه هاشمی اعلام کردند توسط قرارگاه ثارالله دستگیر شده اند؟ این دستگیری ها و بازداشت ها هم جزء مسوولیت قرارگاه بود؟ تا زمانی که حکمی توسط قوه قضائیه و دادستان داده نشود حتی قرارگاه ثارالله هم اجازه دستگیری ندارد. اگر هم افرادی توسط این قرارگاه دستگیر شده اند با حکم دادستان بوده است و زمانی که پرونده تکمیل می شد برای دنبال کردن دادگاه و اجرای حکم تحویل قوه قضائیه داده می شد. - قرارگاه در بازجویی ها و گرفتن اعترافات هم نقشی داشت؟ بله، البته این کار مشخصاً در قرارگاه انجام نمی شد. در زندان اوین جایگاهی برایشان مشخص کرده بودند که بازجویی ها و گرفتن اعترافات در آنجا صورت می گرفت.
- این فعالیت قرارگاه با فعالیت سایر دستگاه های امنیتی از جمله وزارت اطلاعات تداخلی ندارد؟ خیر، چون بعد از اینکه مسوولیت نهادها محول می شود این نهادها هماهنگ با هم عمل می کنند و به نوعی تقسیم کار می شود. - یعنی قرارگاه در حد یک ضابط قضایی عمل می کند؟ بله، چون اگر غیر از این باشد اصلاً نمی شود کاری کرد. نه تنها قرارگاه بلکه خود وزارت اطلاعات هم تا زمانی که حکم قضایی نداشته باشد وارد عمل نمی شود. -این قرارگاه هنوز هم فعال است؟ نه، از دو ماه قبل کار و وظیفه قرارگاه تمام شد و این را براساس جلساتی که کمیسیون امنیت ملی مجلس با اعضای قرارگاه داشته، می گویم. - یعنی در دستگیری های هفته های اخیر قرارگاه نقشی نداشته است؟ خیر، دستگیری ها توسط ناجا و وزارت اطلاعات صورت گرفته است. |
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر