۱۳۹۱ بهمن ۱۲, پنجشنبه

یونس پارسا بناب: سرنگونی "بوسی لای" ضربه دیگری برپیکر جنبش احیای سوسیالیسم در چین




- از میدان تحریر تا وال استریت ، از آتن و مادرید تا مونترال و مدیسون و از ژوهانسبورگ تا شهرهای هندوستان و... آرمان ها و آرزوهای بیداری و رهائی از یوغ نظام سرمایه امواج خروشانی از قیام ها و شورش ها را علیه نظام جهانی بحران زده و فرتوت در اکناف جهان به وجود آورده اند . در تقابل با این امواج ، صاحبان ثروت و قدرت نیروهای امنیتی و نظامی سرکوبگر خود را به میدان کارزاری به وسعت این جهان گسیل ساخته اند که با اشتعال جنگ های ساخت آمریکا و با اعمال ریاضت کشی ( استثمار بیشتر ) دوباره بعد از عبور از بحران ساختاری ، کنترل اجتماعی – سیاسی خود را با تعبیه " مکانیزم های نوین " در جهت کسب سود بیشتر بر مردم جهان ( بویژه بر نیروهای کار و زحمت ) تضمین و تامین سازند .
- در بحبوحه اوجگیری این امواج خروشان تعدادی از مفسرین و فعالین سیاسی چپ منجمله خود این نگارنده انتظار داشتند – و یا حدس می زدند – که کارگران و دهقانان چین که به اعتراضات و تظاهرات متعدد و عظیمی در سراسر چین بویژه در شهرستان چون چین در ایالت سچوان در سال های 2011- 2007 دست زده اند ، لاجرم و بطور طبیعی با توده های به ستوه آمده جهان اعلام همدردی و همبستگی خواهند کرد . ولی در عوض از آغاز سال 2012 به این سو ، ما شاهد یک نمایش هیجان انگیزی از بهتان ها و افتراها گشتیم که طی آن رهبران عالیرتبه حزب کمونیست چین ( اکثریت اعضای دفتر سیاسی حزب ) بوسی لای رهبر حزب کمونیست شهرستان چون چین را اول از مقام رهبری آن شهرستان و سپس از دفتر سیاسی حزب کمونیست چین اخراج کردند . اخراج بوسی لای ، حرکت اخیر نیروهای چپ نوین در جهت احیای سوسیالیسم را در نطفه خفه کرده و مردم چین را موقتا هم که شده از موهبت عروج یک نیروی بزرگ کار وزحمت متعهد به توسعه مردمی – محور محروم ساخت . در حال حاضر با اینکه حزب حاکم موقتا قادر گشته است که نارضائی های مردم و توسعه اعتراضات کارگری و دهقانی را محدود ساخته و رسانه های آلترناتیو متعلق به چپ های نوین را سرکوب سازد ولی بروز و رشد تلاقی ها بین جناح های درون کمیته مرکزی و دفتر سیاسی حزب که در آستانه برگزاری کنگره حزب و انتخاب رهبران جدید هستند ، به پایان نرسیده است .
- اخراج و تصفیه بو از حزب و دولت و حبس همسرش به اتهامات قتل و فساد تحقیقا بزرگترین " زلزله سیاسی " در تاریخ معاصر چین در سی سال گذشته ( از 1982 به این سو ) محسوب میشود . بوسی لای یک عضو معمولی در داخل دفتر سیاسی نبوده و برنامه توسعه او ( مدل توسعه چون چین ) به هیچ وجه مدلی مثل مدل های دیگر که سال هاست از سوی اعضای دیگر رهبری برای توسعه ارائه می گردند ، نیست . آنچه که حائز است تفاوت آشکار و اساسی بین دو مدل توسعه است که رهبری را به دو جناح در تضاد با هم تقسیم می کند : مدل گوان دان و مدل چون چین .
- مدل گوان دان مروج توسعه " بازار آزاد " نئولیبرالی سرمایه داری و طبیعتا مبلغ خصوصی سازی ، ملی زدائی و پیشرفت اقتصاد صدور محور است . این مدل که مولفه های آن نزدیک به دو دهه است که از سوی رهبری جناح حاکم اعمال می گردد باعث ازدیاد نابرابری های معیشتی در بیست سال گذشته گشته و کشور چین را به یکی از نابرابرترین کشورهای جهان تبدیل کرده است . مدل توسعه چون چین که از سوی بو و با حمایت چپ های نوین ( مائوئیست های جوان ) تبلیغ و ترویج می گشت ، می خواست با احیای ایده ها و برنامه های مردمی – محور به رشد سریع اقتصاد متعادل با توجه به کاهش نابرابری ها – بویژه در زمینه های توزیع درآمدها و اعتلای خدمات خدمات اجتماعی – دامن بزند . درنتیجه اخراج و خانه نشینی بو فقط محدود به سرنوشت او ، اعضای خانواده اش و رسانه های آلترناتیو چپ نمی گردد . بلکه سقوط او و لغو مدل توسعه چون چین با پیشینه انقلاب در چین ،با مکمل و لازم و ملزوم بودن مبارزات اجتماعی و طبقاتی چین ،با خیزش های مردم جهان و بالاخره با آینده سوسیالیسم در چین و جهان ارتباط پیدا می کنند .
- اتهامات علیه بو و همسر و همکاران نزدیکش از سوی اکثریت درون دفتر سیاسی و مقامات دیگر حزبی و دولتی مدت ها در پشت پرده ای از ابهامات و شایعه پراکنی باقی خواهند ماند . ولی آنچه که واقعیت دارد این است که این اتهامات بهانه هائی بودند که حاکمیت از طریق آنها موفق شد که با حذف و برکناری بو و همکارانش از مقامات حزبی و دولتی از رشد و گسترش محتوای سیاسی و چهارچوب تاریخی مدل چون چین جلوگیری کرده و جامعه چین را حداقل فعلا از حرکت در جهت احیای بعضی از مولفه های عدالت و توسعه اجتماعی که منبعث از تمرین و تجربه سوسیالیسم در عصر مائو بود ، محروم سازد .
بوسی لای و مدل توسعه چون چین
- پیاده ساختن مولفه ها و سیاست های مدل چون چین بعد از نزدیک به سی سال اکثریت عظیمی از توده های مردم را که به قربانیان اصلی رفورم های اقتصادی ( مقررات " بازار آزاد " نئولیبرالی ) تبدیل شده بودند دوباره به زندگی در محیط برابرتر امیدوار ساخت . در ضمن رشد این مدل توسعه و محبوبیت روزافزون آن در شهر تاریخی چون چین و حومه سرمایه داران بزرگ چین را ( که به برکت بازار آزاد به یک درصدی های جامعه چین تبدیل شده اند ) به ترس و هراس انداخت . این ترس و هراس از امکان " احیای سوسیالیسم " در چین باعث گشت که یک اتحاد فوق العاده از رسانه های گروهی فرمانبر آمریکا ، ژاپن و اتحادیه اروپا با رسانه های دست راستی چینی علیه بو و همکارانش در سال های اخیر ( از 2010 به این سو ) بوجود آید . این اتحاد با زدن اتهامات فاسد ، خطرناک و فرصت طلب به بو تلاش کرد که بحث و گفتگو درباره مبارزه برای سوسیالیسم را از کلیت رسانه های جاری حذف سازد . ولی واقعیت این است که امروز در جامعه چین بحث درباره پدیده بو و مدل چون چین و مبارزه برای سوسیالیسم به یک گفتمان نه تنها درباره اوضاع چین کنونی بلکه در مورد نقش چین در آینده جهان نیز تبدیل یافته است . در نتیجه تم اصلی این گفتمان بزرگتر از سرنوشت خود بو و حتی بزرگتر از خود مدل چون چین است .
- اگر اندیشه های مائوتسه دون ایدئولوژیکی هژمونیکی راه سوسیالیسم در چین قرن بیستم بود امروزه دو تا از شعارهای دان شائوپن : " بگذارید بعضی ها اول ثروتمند گردند " و " توسعه یک حقیقت آهنین است " به قوی ترین پایگاه توجیهی راه توسعه سرمایه داری در چین بعد از عهد مائو تبدیل گشته است . ادامه این راه توسعه در سی سال گذشته ، چین عصر مائو را که یکی از برابرترین جوامع در جهان بود ، به یکی از نابرابرترین کشورهای جهان معاصر تبدیل ساخت . ولی هنوز هم برای خیلی از چینی ها تجارب عینی منبعث از زندگی در سوسیالیسم – چه مثبت و چه منفی – واقعیت هائی هستند که از ورای آنها مردم تضادهای معاصر بین حرف و عمل حاکمین را با گوشت و استخوان خود لمس می کنند . لذا مبارزات علنی و پنهانی هم در داخل دولت و حزب کمونیست چین و هم در خارج از آن ادامه داشته و در چهار سال گذشته ( از زمان برملا و رسانه ای تر گشتن بحران ساختاری نظام جهانی سرمایه داری در آغاز 2008 به این سو ) شدت یافته اند . در این چهارچوب پدیده بو و مدل توسعه او تحت عنوان " مدل توسعه چون چین" یکی از مهمترین فرایندهای این مبارزات   در چین کنونی محسوب میشود .
- چون چین که تا 1950 بنام کانتون معروف بود در جنگ دوم جهانی پایتخت چین بود . این شهر و حومه اش در سال 1997 مقام یک شهرستان را در ایالت سچوان کسب کرد . با جمعیت دهقانی بزرگ ( 70 در صد جمعیت 32 میلیون نفری در سال 2010 ) و جغرافیای سیاسی ویژه در جنوب غربی چین این شهرستان مینیاتور کشور چین است . این شهرستان نه تنها با چالش های بزرگ اقتصادی – اجتماعی روبرو است بلکه تمام مسائل منبعث از گسترش سرمایه داری نئولیبرالی منجمله بیکاری مزمن ، کودکان خیابانی و اقتصاد مافیائی را در خود حمل می کند . در اواخر سال 2007 ، بو که دارای تجارب مدیریت در امور شهرداری ( و در سال 2003 وزیر بازرگانی چین بود ) ، به عنوان رهبر حزب شهرستان چون چین از سوی حزب انتخاب گشت .
- در بین مردم چین ، شهرستان چون چین و پایتختش چون چین از اعتبار و محبوبیت قابل توجهی برخوردار است . چون چین نه تنها پایتخت چین در زمان جنگ جهانی دوم بود بلکه در دوره جنگ های ضد فاشیستی مردم علیه ژاپن 1946- 1937 به مرکز اصلی این مبارزات تبدیل گشت . مضافا این شهر با دادن قربانیان زیادی در جنگ داخلی سال های 1949 -1946 در پیروزی کمونیست ها و شکست گومین دان و استقرار جمهوری چین توده ای نقش مهمی ایفاء کرد و بعدآ به یکی از پایگاههای صنعتی – نظامی چین تبدیل شد . با این پیشینه این شهر و حومه اش که امروز به اسم شهرستان چون چین معروف است یکی از شهرستان های پر جمعیت کارگری نیز در چین محسوب می شود . کارگران این شهر تاریخی در مبارزات کارگران چین علیه سیاست های خصوصی سازی تا سال 2007 نقش کلیدی داشند . مردم شهرستان چون چین که امروز نزدیک به 35 میلیون نفر جمعیت دارد در دوره رفورم و مدرنیزاسیون ( تبدیل چین توده ای به یک کشور تنومند و هار سرمایه داری نئولیبرالی از آغاز دهه 1980 به این سو ) متحمل صدمات بزرگ اجتماعی و معیشتی گشتند . یکی از صدمات فلاکت بار کنده شدن میلیون ها دهقان از مزارع و دیه های خود و مهاجرت بلااجبار آنها به شهرهای متروپل و ساحلی چین بود . پروسه دهقان زدائی بیرحمانه و " پرولتریزه " سازی خانمان برانداز به احیای پدیده های وحشتناک بی خانمانی و رشد زاغه نشینی – که در عهد مائو بطور قابل تحسین و قابل توجهی از بین رفته بودند – در شهرهای متروپل چین منجرگشت.رشد اوضاع رو به فلاکت بخش اعظمی از کارگران شهر چون چین را به مبارزه و مقاومت علیه رفورم و مدرنیزاسیون کشیده و آنها را به پیشتازان اصلی اعتراضات عظیم کارگری علیه خصوصی سازی ، دهقان زدائی و پرولتریزه سازی دم بریده و لومپنی در دهه 2007 – 1997 تبدیل ساخت . در تقابل با اوجگیری اعتراضات و تظاهرات چشمگیر کارگری در شهر چون چین که از حمایت دهقانان روستاهای شهرستان چون چین برخوردار بودند ، حاکمین چین دست به یک عقب نشینی تاکتیکی زده و در سال 2007 بو را که دارای پیشینه انقلابی و فرزند یکی از انقلابیون عهد مائو بود ، به رهبری حزب کمونیست شهرستان چون چین انتخاب کردند . برخلاف انتظارات بزرگ رهبران حاکم بر حزب کمونیست چین بو که دارای اعتبار و محبوبیت در بین روشنفکران مائوئیست و چپ از یک سو و مردم به تنگ آمده از دست خصوصی سازی ها از سوی دیگر بود دست به اقداماتی با چشم اندازهای سوسیالیستی زد که به اسم " مدل توسعه چون چین " معروف گشت .
تم اصلی "مدل توسعه  چون چین "
- تم اصلی و یایه مهم مدل چون چین گسترش بخش عمومی با تمرکز روی رفاه اجتماعی است . به قول کوین لو مفسر چینی نشریه " سیاست خارجی " مدل توسعه چون چین یک آزمون جسورانه در زمینه استفاده از سیاست ها و منابع دولتی در جهت پیشرفت منافع مردم عادی است . مشخصا این مدل با ایجاد هشت شرکت عمومی ( که هدفشان پیشبرد توسعه ای است که نابرابری های معیشتی و اجتماعی را بطور مرتب و دائم کاهش می دهد ) مسئولیت دولت محلی را در زمینه اقتصاد افزایش می دهد . در نتیجه در عرض کمتر از پنج سال ( 2012- 2007 ) مدل توسعه چون چین با اتخاذ این سیاست های جسورانه موفق شد که در شهرستان چون چین شکاف عظیم طبقاتی و معیشتی که در آن شهرستان پر جمعیت ( مثل شهرستان های دیگر چین ) در شهرها و روستاها بین شهرنشینان و روستا نشینان پدیدار گشته بود ، را بطور قابل توجه و چشمگیری تعدیل بخشیده و کمتر سازد . در این راستا ، از آغاز سال 2009 به این سو در تحت نظارت یک برنامه ای به اسم " ده نکته درباره زندگی معیشتی مردم " مدل چون چین با مصرف بیش از نصف کل هزینه دولت محلی موفق گشت که زندگی معیشتی بویژه کارگران و دهقانان را در شهرستان چون چین بطور فوق العاده ای مرمت و بهتر سازد . در واقع با اقدام به اجرای سیاست های مدل چون چین در آن ناحیه از چین ، بو و طرفدارانش موفق شدند سیاست " توسعه مردم محور " را که سالها شعار حزب کمونیست چین در عهد مائو بود ، در عمل پیاده سازند .
- بهررو اقدامات بو در جهت احیای آرمان های انقلاب چین که ضرورتا به خاطر تغییرات بزرگ تاریخی در سی سال گذشته ویژگی های نوین عصر حاضر را در بر می گرفت ، باعث گشت که رسانه های گروهی فرمانبر کشورهای جی 7 در اتحاد رسانه های گروهی فرمانبر حزب کمونیست چین طی یک سری کمپین های پر از شایعه و دروغ شرایط را برای سرنگونی بو و اخراجش از حزب آماده سازند .
- اینکه اخراج و تصفیه بو از حزب و فروپاشی مدل توسعه چون چین آخرین ضربه بر پیکر مبارزه برای احیای سوسیالیسم با ویژگی های نوین در چین امروز است را آینده پر تلاطم تر جهان و خود چین پاسخ خواهد د اد . آنچه که محرز است این واقعیت است که در شرایط بسیار ناگوار سیاسی بو به تنهائی در درون بالاترین رده های سیاسی حزب ( دفتر سیاسی و کمیته مرکزی ) با جسارت تاریخی موفق شد که یک مدل توسعه مردمی – محور را نزدیک به چهار سال در یکی از ایالات استراتژیکی و پر جمعیت چین به نفع کارگران ، دهقانان و دیگر زحمتکشان پیاده سازد . شایان دقت و توجه است که محبوبیت روزافزون بو و مدل توسعه اش نه بخاطر رواج اندیشه ها و سیاست های حاکم بر بازار آزاد نئولیبرالی با ویژگی ها و معجزات چین بلکه دقیقا به خاطر این امر بود که مدل توسعه چون چین تجارب و دستاوردهای مثبت انقلاب کمونیستی چین را متهورانه و بطور چشمگیری در سطح یک شهرستان در چین قرن بیست و یکم پیاده ساخت تا بعدا پس از تسخیر قدرت در سطح دفتر سیاسی آن مدل را در سراسر چین به مورد اجرا قرار دهد
نتیجه اینکه
آیا سقوط بوسی لای و فروپاشی مدل توسعه چون چین و به موازات آن ها سرکوب چپ های نوین کشور چین را بالاخره به مرکز و مهد امنی برای گسترش سرمایه داری جهانی در آینده تبدیل خواهد ساخت ؟ یا اینکه برعکس ، رشد و بسط همبستگی و حتی اتحاد بین چالشگران ضد نظام جهانی سرمایه در کشورهای بویژه سه قاره و جنبش عظیم کارگران و دهقانان در چین راه را برای استقرار جهانی بهتر با چشم اندازهای سوسیالیستی میسر خواهد ساخت ؟ بدون تردید رشد اوضاع پراز تلاطم در جهان بویژه در مناطق طوفانی آن و سرنوشت روند مبارزات طبقاتی در چین امروز به موازات شکلگیری و عروج فاکتورهای ذهنی و تلفیق آنها با شرایط عینی رو به تحول در اکناف جهان به این پرسش ها پاسخ خواهند داد .
منابع و مآخذ
1 – سباستین هیلمن و الیزابت جی.پری " دست نامرئی مائو " ، کمبریج ، ماساچوست ، 2011 .
2 – شماره ویژه مجله " چین مدرن " ، سال 37 ، شماره 6 نوامبر 2011 .
3 – یوژی ژائو ، " سقوط بوسیلای و مدل چون چین " در مجله " مانتلی ریویو " سال 64 ، شماره 5 اکتبر 2012 .
4 – لین چون " رهبران چین بوسیلای و مدل چون چین را سرکوب می کنند " ، در نشریه گاردین ، 22 آوریل 2012 .
5 – کوین لو ، " مدل چون چین موثر واقع گشت " در نشریه سیاست خارجی ، 8 اوت 2012 .
6 – کاترین هیل ، در چین مدرن بعضی مائوئیست ها به مقاومت و مبارزه دست زده اند ، در " واشنگتن پست " و " فایننشال تایمز " ، 3 و 4 اکتبر 2012 .


هیچ نظری موجود نیست: