۱۳۸۸ آبان ۶, چهارشنبه

در گرامی‏داشت انقلاب اکتبر







در گرامی‏داشت انقلاب اکتبر
شباهنگ راد

انقلاب کبیر اکتبر تاریخ بشریت را رقم زد و تعریف تازه‏ای از دنیای مدافع‏ی انسانیت ارائه داد. در حقیقت نقطه‏ی قوت اکتبر در بیان عملی منافع‏ی میلیون‏ها کارگر و زحمت‏کشی نهفته بود که سال‏ها توسط ظالمان و سرمایه‏داران به یغما برده شده بود. عظمت و یکتایی انقلاب اکتبر در آن بود که توانست به‏رهبری لنین پرچم کمونیزم را برای اولین بار در جهان سرمایه‏داری برافزارد و به اثبات به‏رساند که آن ایدئولوژی و آن سیاستی قادر به بیانِ حق و حقوق محرومان می‏باشد که نه از منفعت تعداد قلیلی از صاحبان ابزار تولید و استثمارگر بل از منظر رشد و منفعت بشریت و جامعه‏ای عاری از ظلم و ستم حرکت می‏نماید.

زمان انقلاب اکتبر، زمان جنگ ویران‏گر امپریالیستی بود و قدرت‏مداران جهانی به‏منظور به تاراج بردن هر چه بیش‏تر نعمات جامعه و دسترنج کارگران و زحمت‏کشان به‏جان هم افتادند تا دنیا را در جهت امیال سیاسی - اقتصادی خویش کانالیزه نمایند. زمانِ کُشتار محرومان از جانب سرمایه‏داران بود و بدبختی، دربدری، بوی خون و خون‏ریزی و بی غذائی هم‏چون مصائبی خانمان‏برانداز بر پیکره‏ی نحیف میلیون‏ها انسان محروم سنگینی می‏کرد و چشم‏اندازی بر زندگی بهتر سازندگان اصلی جامعه متصور نبود. در شرایط ناامیدی و فضای جنگی، در شرایط خانه خرابی کارگران و زحمت‏کشان، حزب بلشویک به‏رهبری لنین، انقلابی را در گوشه‏ای از جهان و آن‏هم در کوران جنگ امپریالیستی سازمان داد که قریب به گذشت یک‏قرن از عمر آن، دارد اهمیت آن برای هر انسان مدافع‏ی منافع‏ی کارگران و زحمت‏کشان روشن و روشن‏تر می‏گردد. تصفیه‏ی مناسبات و رسومات سرمایه‏داری بر جامعه‏ی شوروی و پایه‏گذاری مناسبات نوین، پس زدن غبارهای سرمایه و به تبع از آن‏ها مبارزه با نیروها و مخالفین جدی انقلاب پرولتری، لنین و حزب بلشویک را به یگانه رهبر عملی و حزب پرولتری جهان تبدیل نمود. انقلابی که دنیا را دو نیمه نمود و به فکر فرو بُرد و مهمتر از همه‏ی آن‏ها سیاست‏های‏اش در سر لوحه‏ی فعالیتی دیگر کمونیست‏ها و کارگران سرتاسر جهان قرار گرفت.

بی تردید انقلاب اکتبر نخستین پیروزی و جنگ سازمانیافته‏ی کارگران و زحمت‏کشان تحت رهبری حزب بلشویک علیه‏ی ایدئولوژی سرمایه و سرمایه‏داران در سرتاسر دنیا بود. جنگی که از راه‏های پر سنگلاخی عبور نمود و به‏همین اعتبار هم توانست مُهر و پرچم کمونیزم را در عرصه‏ی جهانی به‏عنوان یگانه ایدئولوژی مدافع‏ی جامعه‏ی انسانی و بشری به‏کوبد. به عبارتی دیگر و واقعی‏تر باید گفت که انقلاب اکتبر زمینه‏ی سست شدن نظام‏های سرمایه‏داری و تعرض بیش از پیش کارگران و زحمت‏کشان علیه‏ی صاحبان تولیدی در دیگر کشورها را فراهم نمود و دنیا پس از آن شاهد رهائی کارگران و توده‏های ستم‏دیده از قید و بندهای اسارت‏بار نظام استثمارگرایانه بود. نمونه‏های بی‏شماری را می‏توان در اثبات این قضیه بر شمرد و نشان داد که چگونه محرومان جهان با الهام از انقلاب کبیر اکتبر و سیاست‏های دوران‏ساز لنین، یورش سازمانیافته‏ای را علیه‏ی حاکمان خویش سازمان دادند و پرچم رهائی و آزادی را برافراشتند.
روشن است‏که اکتبر در تاریخ مبارزاتی میلیاردها انسان رنج‏دیده به ثبت رسیده است و هم‏چنین همه‏ی مدافعین آزادی و رهائی از مناسبات سرمایه‏داری بر این موضوع متفق‏القول‏اند که انقلاب 1917، معادلات سیاسی دنیا را در هم ریخت و آن‏چنان تأثیری بر جوامع‏ی نابرابر و سراسر اجحاف بر جای گذاشت که هیچ قلمی قادر به توضیح از آن نیست. بی دلیل نبوده و نیست که مبارزه با آن‏هم، به‏یکی از وظایف عاجل سرمایه‏داران در سرتاسر دنیا تبدیل گردید و جرثومه‏های فساد و تباهی و همه‏ی مدافعین نظام ظالمانه را بر آن داشته است تا به‏هر طیق ممکنه، دامنه‏ی گستردگی کمونیزم را در اقصا نقاط محدود و محدودتر نمایند؛ چرا که انقلاب اکتبر پیام آزادی و پیام برسمیت شناختن حقوق میلیاردها انسانی بود که سال‏های مدید زندگی‏شان توسط حاکمان به تباهی کشانده شده بود. یکتایی انقلاب اکتبر با چنین تعیینات و شاخصه‏هایی تعریف می‏گردد و توانست به‏طور هم‏زمان در جبهه‏‏های متفاوت، دشمنان رنگارنگ کارگران و سازش‏طلبی‏های اپورتونیست‏ها و لمیدگان درون آنرا به‏کنار زند و راه صحیح خود را در پیش گیرد.

در پرتو چنین نتایج پر بار و ثمربخشی‏ست که کمونیست‏ها از وقوع انقلاب در اکتبر 1917، مفتخراند و به‏خود می‏بالند؛ چرا که در بغرنج‏ترین شرایط و جنگ ویران‏گر امپریالیستی توانست پرچم جامعه‏ی انسانی و فارغ از اجحاف و بردگی را در مقابل جامعه‏ی سراسر اجحاف و ظلم، به اهتزاز در آورد؛ به این دلیل به‏خود مفتخراند که توانست دنیا را به لرزاند و به‏طور عملی به اثبات برساند که در هم ریختن نظم و مناسبات ظالمانانه‏ی سرمایه‏داری در باوری عمیق به منفعت کارگران و زحمت‏کشان و دخالت‏گری‏های کمونیست‏های مدافع‏ی آنان و آن‏هم در نبردهای رو در رو و مستقیم با مجریان و گردانندگان سرمایه نهفته می‏باشد. انقلابی که نشان داده است‏ بدون اتخاذ سیاست‏ها و تاکتیک‏های متناسب با واقعیات جامعه نمی‏توان تاج و تخت سرمایه‏داران را بر سرشان خراب نمود و حاکمیت کارگری – توده‏ای را برقرار نمود. کاری که لنین بی‏همتا پرچم‏دار آن بود و توانست با تیزهوشی تمام و با سازماندهی عملی کارگران و زحمت‏کشان در مقابل دم و دستگاه‏های سرمایه، به سر انجام به‏رساند و بر وحشت سگان هار بی‏افزاید.

در نودودومیّن سال‏گرد انقلاب کبیر اکتبر، جدا از این‏که جای دارد تا پیشروی کارگران و زحمت‏کشان علیه‏ی حاکمان ظالم را ستود، به همان میزان هم می‏بایست بر این امر حیاتی تاکید ورزید که اعتباری کمونیزم و تعهد به منافع‏ی محرومان در گرو آموزش پایه‏ای انقلاب اکتبر و مارکسیسم و در ارتباط عملی با اعتراضات توده‏ای و سمت‏و‏سو دادن مبارزات‏شان علیه‏ی سرمایه می‏باشد و طبعاً بدون انجام چنین وظایف اولیه‏ای نمی‏توان سخنی از کمونیزم اصیل و دوران‏ساز به‏میان آورد. رمز و سیاستی که لنین تا آخرین لحظه از عمرش بدان پایدار بود و به اعتبار چنین عمل‏کرد و تعهد عمیقانه‏ای بود که، لنينيسم با مارکسيسم در هم تنیده شد و به‏عنوان یگانه ایدئواوژی رهائی بشریت در مقابل میلیاردها انسان محروم جهان قرار گرفته است.

24 اکتبر 2009
2 آبان 1388

هیچ نظری موجود نیست: