در گرامیداشت انقلاب اکتبر
شباهنگ راد
انقلاب کبیر اکتبر تاریخ بشریت را رقم زد و تعریف تازهای از دنیای مدافعی انسانیت ارائه داد. در حقیقت نقطهی قوت اکتبر در بیان عملی منافعی میلیونها کارگر و زحمتکشی نهفته بود که سالها توسط ظالمان و سرمایهداران به یغما برده شده بود. عظمت و یکتایی انقلاب اکتبر در آن بود که توانست بهرهبری لنین پرچم کمونیزم را برای اولین بار در جهان سرمایهداری برافزارد و به اثبات بهرساند که آن ایدئولوژی و آن سیاستی قادر به بیانِ حق و حقوق محرومان میباشد که نه از منفعت تعداد قلیلی از صاحبان ابزار تولید و استثمارگر بل از منظر رشد و منفعت بشریت و جامعهای عاری از ظلم و ستم حرکت مینماید.
زمان انقلاب اکتبر، زمان جنگ ویرانگر امپریالیستی بود و قدرتمداران جهانی بهمنظور به تاراج بردن هر چه بیشتر نعمات جامعه و دسترنج کارگران و زحمتکشان بهجان هم افتادند تا دنیا را در جهت امیال سیاسی - اقتصادی خویش کانالیزه نمایند. زمانِ کُشتار محرومان از جانب سرمایهداران بود و بدبختی، دربدری، بوی خون و خونریزی و بی غذائی همچون مصائبی خانمانبرانداز بر پیکرهی نحیف میلیونها انسان محروم سنگینی میکرد و چشماندازی بر زندگی بهتر سازندگان اصلی جامعه متصور نبود. در شرایط ناامیدی و فضای جنگی، در شرایط خانه خرابی کارگران و زحمتکشان، حزب بلشویک بهرهبری لنین، انقلابی را در گوشهای از جهان و آنهم در کوران جنگ امپریالیستی سازمان داد که قریب به گذشت یکقرن از عمر آن، دارد اهمیت آن برای هر انسان مدافعی منافعی کارگران و زحمتکشان روشن و روشنتر میگردد. تصفیهی مناسبات و رسومات سرمایهداری بر جامعهی شوروی و پایهگذاری مناسبات نوین، پس زدن غبارهای سرمایه و به تبع از آنها مبارزه با نیروها و مخالفین جدی انقلاب پرولتری، لنین و حزب بلشویک را به یگانه رهبر عملی و حزب پرولتری جهان تبدیل نمود. انقلابی که دنیا را دو نیمه نمود و به فکر فرو بُرد و مهمتر از همهی آنها سیاستهایاش در سر لوحهی فعالیتی دیگر کمونیستها و کارگران سرتاسر جهان قرار گرفت.
بی تردید انقلاب اکتبر نخستین پیروزی و جنگ سازمانیافتهی کارگران و زحمتکشان تحت رهبری حزب بلشویک علیهی ایدئولوژی سرمایه و سرمایهداران در سرتاسر دنیا بود. جنگی که از راههای پر سنگلاخی عبور نمود و بههمین اعتبار هم توانست مُهر و پرچم کمونیزم را در عرصهی جهانی بهعنوان یگانه ایدئولوژی مدافعی جامعهی انسانی و بشری بهکوبد. به عبارتی دیگر و واقعیتر باید گفت که انقلاب اکتبر زمینهی سست شدن نظامهای سرمایهداری و تعرض بیش از پیش کارگران و زحمتکشان علیهی صاحبان تولیدی در دیگر کشورها را فراهم نمود و دنیا پس از آن شاهد رهائی کارگران و تودههای ستمدیده از قید و بندهای اسارتبار نظام استثمارگرایانه بود. نمونههای بیشماری را میتوان در اثبات این قضیه بر شمرد و نشان داد که چگونه محرومان جهان با الهام از انقلاب کبیر اکتبر و سیاستهای دورانساز لنین، یورش سازمانیافتهای را علیهی حاکمان خویش سازمان دادند و پرچم رهائی و آزادی را برافراشتند.
روشن استکه اکتبر در تاریخ مبارزاتی میلیاردها انسان رنجدیده به ثبت رسیده است و همچنین همهی مدافعین آزادی و رهائی از مناسبات سرمایهداری بر این موضوع متفقالقولاند که انقلاب 1917، معادلات سیاسی دنیا را در هم ریخت و آنچنان تأثیری بر جوامعی نابرابر و سراسر اجحاف بر جای گذاشت که هیچ قلمی قادر به توضیح از آن نیست. بی دلیل نبوده و نیست که مبارزه با آنهم، بهیکی از وظایف عاجل سرمایهداران در سرتاسر دنیا تبدیل گردید و جرثومههای فساد و تباهی و همهی مدافعین نظام ظالمانه را بر آن داشته است تا بههر طیق ممکنه، دامنهی گستردگی کمونیزم را در اقصا نقاط محدود و محدودتر نمایند؛ چرا که انقلاب اکتبر پیام آزادی و پیام برسمیت شناختن حقوق میلیاردها انسانی بود که سالهای مدید زندگیشان توسط حاکمان به تباهی کشانده شده بود. یکتایی انقلاب اکتبر با چنین تعیینات و شاخصههایی تعریف میگردد و توانست بهطور همزمان در جبهههای متفاوت، دشمنان رنگارنگ کارگران و سازشطلبیهای اپورتونیستها و لمیدگان درون آنرا بهکنار زند و راه صحیح خود را در پیش گیرد.
در پرتو چنین نتایج پر بار و ثمربخشیست که کمونیستها از وقوع انقلاب در اکتبر 1917، مفتخراند و بهخود میبالند؛ چرا که در بغرنجترین شرایط و جنگ ویرانگر امپریالیستی توانست پرچم جامعهی انسانی و فارغ از اجحاف و بردگی را در مقابل جامعهی سراسر اجحاف و ظلم، به اهتزاز در آورد؛ به این دلیل بهخود مفتخراند که توانست دنیا را به لرزاند و بهطور عملی به اثبات برساند که در هم ریختن نظم و مناسبات ظالمانانهی سرمایهداری در باوری عمیق به منفعت کارگران و زحمتکشان و دخالتگریهای کمونیستهای مدافعی آنان و آنهم در نبردهای رو در رو و مستقیم با مجریان و گردانندگان سرمایه نهفته میباشد. انقلابی که نشان داده است بدون اتخاذ سیاستها و تاکتیکهای متناسب با واقعیات جامعه نمیتوان تاج و تخت سرمایهداران را بر سرشان خراب نمود و حاکمیت کارگری – تودهای را برقرار نمود. کاری که لنین بیهمتا پرچمدار آن بود و توانست با تیزهوشی تمام و با سازماندهی عملی کارگران و زحمتکشان در مقابل دم و دستگاههای سرمایه، به سر انجام بهرساند و بر وحشت سگان هار بیافزاید.
در نودودومیّن سالگرد انقلاب کبیر اکتبر، جدا از اینکه جای دارد تا پیشروی کارگران و زحمتکشان علیهی حاکمان ظالم را ستود، به همان میزان هم میبایست بر این امر حیاتی تاکید ورزید که اعتباری کمونیزم و تعهد به منافعی محرومان در گرو آموزش پایهای انقلاب اکتبر و مارکسیسم و در ارتباط عملی با اعتراضات تودهای و سمتوسو دادن مبارزاتشان علیهی سرمایه میباشد و طبعاً بدون انجام چنین وظایف اولیهای نمیتوان سخنی از کمونیزم اصیل و دورانساز بهمیان آورد. رمز و سیاستی که لنین تا آخرین لحظه از عمرش بدان پایدار بود و به اعتبار چنین عملکرد و تعهد عمیقانهای بود که، لنينيسم با مارکسيسم در هم تنیده شد و بهعنوان یگانه ایدئواوژی رهائی بشریت در مقابل میلیاردها انسان محروم جهان قرار گرفته است.
24 اکتبر 2009
2 آبان 1388
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر