۱۳۹۱ مهر ۱۴, جمعه

سازمان مجاهدین خلق، تغییر سرنوشت به کدام سو؟


سازمان مجاهدین خلق، تغییر سرنوشت به کدام سو؟



 
پانزده سال پیش در چنین روزی بیل کلینتون رییس جمهوری وقت سازمان مجاهدین را در فهرست تروریستی آمریکا قرار داد و حالا همسر او وزیر خارجه فعلی تصمیم قبلی را نسخ کرده است
مبارزه پانزده ساله سازمان مجاهدین خلق برای خروج از فهرست سازمان های تروریستی خارجی آمریکا سرانجام به هدف خود رسید. این گروه مخالف حکومت ایران حالا می تواند دفتر سیاسی خود را در آمریکا راه بیندازد، به کنگره و سیاستمداران آمریکایی مشورت بدهد، لابی‌گری نماید و برای گسترش فعالیت هایش پول و کمک مالی دریافت کند. هم‌چنین، دارایی های این سازمان و افراد وابسته به آن در ایالات متحده دیگر مسدود نخواهد بود.
سازمان مجاهدین خود را پیروز میدان می‌داند. چند ساعت پس از اعلام تصمیم وزارت خارجه آمریکا، مریم رجوی نفر دوم این سازمان گفت: این اتفاق "توازن قوا" را در تهران برهم خواهد زد و امیدوار است بتواند نظر سیاسیون غرب را برای تغییر حکومت ایران جلب کند. ایران نیز آمریکا را به داشتن "معیارهای دوگانه" در مقابله با تروریسم متهم کرد و یکی از نمایندگان ایرانی هدف آمریکا از این کار را سیاسی خواند.
 
وزارت خارجه آمریکا تأکید می‌کند این تصمیم صرفا حقوقی است. اما منتقدان جدی وزارت خارجه در تهران یا واشنگتن قانع نشده‌اند.
تیرگی فزاینده روابط آمریکا و ایران و تلاش واشنگتن برای افزایش فشار بر تهران بر سر میز مذاکرات هسته‌ای به زعم عده ای از نشانه های سیاسی بودن تصمیم هیلاری کلینتون وزیر خارجه آمریکا است.
برخی نه سیاست خارجی که فشار سیاسی داخلی از سوی چهره های شناخته شده دولت های سابق آمریکا و اعضای کنگره را عاملی می‌دانند که نهایتا وزیر خارجه آمریکا را به حذف این سازمان از فهرست تروریستی واداشته است.
از چهار ماه پیش که دادگاهی در واشنگتن با تعیین ضرب الاجل، عملا هیلاری کلینتون را برای تعیین تکلیف سازمان مجاهدین لای منگنه گذاشت ردیف زردپوشان حامی این سازمان هر روز در برابر ساختمان این وزارت‌خانه رو به رهگذران فریاد می کشیدند: سازمان مجاهدین را از فهرست تروریستی خارج کنید.
دور از تصور نیست اگر فکر کنیم یکی از موضوعات بحث خانواده کلینتون در ماه های گذشته سرنوشت سازمان مجاهدین خلق بوده است.
هواداران این سازمان بیل کلینتون، همسر وزیر خارجه و رییس جمهوری ۱۵ سال پیش آمریکا را متهم می کنند که آن زمان برای امتیاز دادن به دولت ایران سازمان مجاهدین را درکنار ۲۹ سازمان دیگر در اولین فهرست تروریستی آمریکا جای داده، به این امید که بتواند با دولت اصلاح طلب ایران رابطه‌ای برقرار کند.
حالا بازی روزگار هیلاری کلینتون را وادار کرده که حکم همسر را برگرداند و رأی به حذف برچسب تروریستی از این سازمان بدهد؛ تصمیمی که این بار هم از اتهام سیاسی بودن در امان نمانده است. هر دوبار هر دو دولت دموکرات ادعا کردند تصمیم خود را صرفا بر اساس یافته ای حقوقی و برپایه نوع فعالیت های سازمان مجاهدین گرفته اند.

سیاسی یا حقوقی

مجلس نمایندگان آمریکا تا کنون پنج قطعنامه به نفع سازمان مجاهدین و یا در حمایت از اعضای اردوگاه اشرف تصویب کرده است
مقامات وزارت خارجه آمریکا اغلب به طرز غیر رسمی ناخرسندی خود را از این سازمان و فعالیت هایشان اعلام کرده اند.
یکی از دیپلمات های آمریکایی که زمانی در یکی از کشورهای کمونیستی شرق اروپا مشغول به کار بوده به من گفت ذهنیت این سازمان و تلاش‌شان برای "قلب واقعیت" ماشین تبلیغاتی بلوک شرق را به یاد او می آورد.
البته همه مقام های آمریکایی اینطور نمی اندیشند. کنگره آمریکا تا کنون ۵ قطعنامه به نفع این سازمان یا در پی درگیری ها در اردوگاه اشرف تصویب کرده است.
مقامات وزارت خارجه در موضع گیری های علنی و رسمی خود زبانی دیپلماتیک دارند و از جنجال آفرینی می‌پرهیزند. با این همه، حتی در بیانیه وزارت خارجه آمریکا برای اعلام رسمی حذف برچسب تروریستی چند جمله ای هست که ممکن است عیش سازمان مجاهدین را منقص کند. اینکه وزارت خارجه "گذشته تروریستی این سازمان را فراموش نمی کند و نگرانی ها درباره نقض حقوق اعضای سازمان توسط رهبری آن به جای خود باقی خواهد بود."
توضیحی که احتمالا از جمله برای پاسخ به منتقدان تصمیم و جلوگیری از استفاده تبلیغاتی سازمان مجاهدین از آن نوشته شده است.
جیمز جفری که تا چند ماه پیش سفیر آمریکا در بغداد بوده و از نزدیک با پیچیدگی های پرونده سازمان مجاهدین سروکار داشته نیز سیاسی بودن تصمیم وزارت خارجه را رد می کند. وقتی که از او درباره احتمال تاثیر لابی سازمان مجاهدین بر تغییر سرنوشتشان پرسیدم پاسخ داد مقامات آمریکایی حامی سازمان مجاهدین "سال هاست که به این شکل عمل می کنند و در حمایت جدی از سازمان مجاهدین حرف می زنند." آقای جفری "نه نشانه ای حاکی از تاثیر آن ها بر دولت یا تصمیم وزارت خارجه" دیده است و نه "هیچ نشانه ای حاکی از استراتژی دولت آمریکا برای تغییر حکومت ایران ."
جیمز جفری که دوست نزدیک هیلاری کلینتون است می گوید وزارت خارجه به دستور دادگاه مجبور بوده "معیارهای خاص حقوقی را در ارزیابی وضعیت تروریستی سازمان مجاهدین در نظر بگیرد."
اشاره سفیر سابق آمریکا عراق به معیارهایی قانونی برای نگه داشتن "سازمان های تروریستی" در این فهرست است.
گروه دیگری از منتقدان با اشاره به اختیارات وزارت خارجه برای به چالش کشیدن تصمیم دولت می گویند هیلاری کلینتون می توانست صرفا ساکت بماند و اجازه بدهد دادگاه سازمان مجاهدین را از فهرست تروریستی حذف کند. در این صورت دست کم دولت آمریکا عامل این کار نمی شد و "بهانه به دست حکومت ایران نمی داد."
وقتی این فرضیه را با آلن وینر استاد حقوق در دانشگاه استنفورد و مشاور و سابق وزارت خارجه آمریکا مطرح کردم گفت معمولا در این موارد منتقدان به استقلال قوا در آمریکا توجهی ندارند و " برای آنها که بیرون از آمریکا ماجرا را دنبال می کنند تصمیم دادگاه یا تصمیم وزارت خارجه در هر حال تصمیم دولت تلقی می شود."
از نظر او این کار در عین حال اقتدار قوه مجریه را در عرصه امنیت ملی و سیاست خارجی به خطر می اندازد: "وقتی که یک دادگاه فرمان اجرایی دولت را در مسئله ای با این اهمیت در سیاست خارجی و امنیت ملی نقض کند خطر رویه شدن آن وجود دارد. به عنوان وکیل سابق وزارت خارجه می توانم بگویم ما هیچ وقت نمی خواهیم در وضعیتی قرار بگیریم که دادگاه به دولت دستور بدهد سازمانی را از فهرست تروریستی خارج کند. این چیزی است که قوه مجریه آمریکا و وزارت خارجه به شدت از آن پرهیز می کند."

قانون چه می گوید

هر دو سال یک بار وزیر خارجه آمریکا موظف است فهرست سازمان های تروریستی را بازبینی کند و در صورت تغییر در وضعیت این سازمان ها فهرست را به روز کند. اگر این بازبینی در خصوص گروهی خاص تا ۵ سال صورت نگیرد، وزیر خارجه آمریکا موظف است بر اساس قانون درباره خروج گروه مزبور از فهرست تروریستی تصمیم بگیرد.
در عین حال تنها سازمانی می تواند در "فهرست تروریستی" آمریکا قرار بگیرد که یا در زمان تعیین فهرست، فعالیت "تروریستی" داشته باشد و یا قصد و توانایی عملی کردن آن را. معیار دیگر این است که فعالیت های "تروریستی" این سازمان آمریکایی ها و یا منافع و امنیت ملی آمریکا را تهدید کند.
در بیانیه وزارت خارجه آمریکا به همین دو معیار اشاره شده است؛ یکی اینکه سازمان مجاهدین خلق در سال ۲۰۰۳ علنا خلع سلاح شده و گفته اقدامات مسلحانه را کنار گذاشته است. دیگر اینکه با تخلیه اردوگاه اشرف و پراکنده شدن اعضای آن در کشورهای مختلف اروپایی عملا پایگاه اصلی این سازمان و ساختار نظامی اش از هم می پاشد و عنصر توانایی و قابلیت نیز از این سازمان گرفته می شود.
سئوال این جاست که تا چه حدی می توان مطمئن بود که در دنیای امروز صرف پراکنده شدن اعضای گروهی با این ویژگی ها در کشورهای مختلف توان سازمان دهی و عملیات را از آنها بگیرد؟

"تنبیه یا امتیاز"

آرش آرامش، تحلیلگر امنیت ملی در دانشکده حقوق استنفورد می گوید "شکی نیست که اعضای این گروه مثل هرگروه سیاسی دیگری اگر بخواهند می توانند به سراغ فعالیت های مسلحانه بروند، اما چنین کاری با تمام تلاش سازمان مجاهدین برای خروج از فهرست تروریستی تضاد خواهد داشت و به محض اینکه گزارشی از آن به دست مقامات بیافتد دوباره به خانه اول بازخواهند گشت و زحمت نزدیک به دو دهه خود را به باد خواهند داد."
آلن وینر، استاد حقوق در دانشگاه استنفورد و مشاور حقوقی سابق وزارت خارجه نیز می گوید "هم گذاشتن و هم حذف سازمان مجاهدین خلق در فهرست تروریستی از نظر سیاسی کاری بسیار دشوار بوده است." آقای وینر تصریح می کند که اگر کسی منصفانه و فارغ از دایره سیاست به هر دو تصمیم و دلایل حقوقی آن بنگرد در می یابد که هر دوبار این تصمیم با دلایل حقوقی گرفته شده است، "اگرچه شکی نیست که این تصمیم حقوقی تبعات سیاسی خواهد داشت."
به گفته او همیشه نگرانی اصلی در این زمینه اطمینان از حقوقی بودن آن است. "اگر بدون دلایل حقوقی کافی سازمانی را در این فهرست بگذارید باید بدانید که تغییر وضعیت ممکن است پاداشی به گروه مزبور تفسیر شود."
حتی در گزارش مرکز تحقیقات کنگره درباره فهرست سازمان های تروریستی هم آمده "قابلیت به چالش کشیده شدن قضایی فهرست سازمان‌های تروریستی آمریکا باعث می شود اغلب دولت در ابتدای کار در نظر داشته باشد که کاری محکمه پسند انجام می دهد و به این معنا قرار گرفتن نام یک سازمان در این فهرست بیشتر به قابل دفاع بودن شواهد ربط دارد تا به دفاع از امنیت ملی آمریکا در برابر تهدیدهای تروریستی."­­­

"تروریست" از نظر چه کسی؟

به رغم آن که فعالیت های این شبکه از ابتدای جنگ افغانستان برای دولت آمریکا مشخص بوده گنجاندن آنها در فهرست تروریستی عملا ۱۱ سال به طول انجامید.
منتقدان دولت آمریکا از جمله در ایران می گویند آمریکا فعالیت "تروریستی" را هرگونه که بخواهد تعریف می کند. جمهوری اسلامی ایران از معیارهای دوگانه در مقابله با تروریسم در آمریکا انتقاد کرده است.
درست در همسایگی شرقی ایران یک دهه است که دو گروه با فعالیت های مسلحانه، انفجار و کمین، جان سربازان آمریکایی را می گیرند. طالبان و شبکه حقانی در افغانستان و پاکستان نه تنها در این درگیری ها دست دارند که بارها خود مسئولیت گرفتن جان آمریکایی ها را برعهده گرفته اند. با این همه بیش از یک دهه از سقوط طالبان در افغانستان و درگیری های مسلحانه آن با آمریکا، هنوز اثری از این گروه در فهرست تروریستی آمریکا نیست.
ژنرال جان آلن فرمانده نیروهای آمریکایی در افغانستان در کنار بسیاری از مقامات آمریکایی دیگر گفته گروه حقانی مسئول مرگ صدها سرباز آمریکایی و نیروهای ائتلاف است.
به رغم آن که فعالیت های این شبکه از ابتدای جنگ افغانستان برای دولت آمریکا مشخص بوده گنجاندن آنها در فهرست تروریستی عملا ۱۱ سال به طول انجامید. آیا این چیزی به جز یک بام و دو هوا نیست؟
جواب این سئوال را نیز می توان در قوانین مربوط به مقابله با تروریسم در آمریکا دید که البته منتقدان بسیاری دارد.

"مختار و نه مجبور"

قانون به وزیر خارجه آمریکا اجازه می دهد بر اساس اطلاعاتی که نهادهای امنیتی این کشور جمع آوری کرده اند سازمانی را تروریستی اعلام کند. اما او در این زمینه" اختیار و اجازه" دارد و به هیچ وجه "موظف" نیست.
به این معنا اگر عالیرتبه ترین دیپلمات آمریکا تشخیص دهد که تروریستی اعلام کردن یک گروه خارجی برای پیشبرد سایر سیاست های خارجی و امنیت ملی این کشور مشکل ساز خواهد بود این اختیار را دارد که گروه مزبور را در این فهرست نگنجاند و نهایتا افراد وابسته به این گروه را به عنوان فرد و جدا از وابستگی سازمانیشان در یکی از چند فهرست تروریستی کشور قرار دهد. ماجرایی که هم در مورد گروه طالبان صدق می کند که یک دهه است سربازهای آمریکایی را در افغانستان می کشند و هم تا این اواخر درباره گروه حقانی در پاکستان.
آرش آرامش تحلیل گر امنیت ملی در دانشگاه استنفورد به بی بی سی فارسی می گوید "اگر دولت آمریکا بخواهد طالبان را گروهی تروریستی اعلام کند عملا راه را برای آشتی ملی در افغانستان و مذاکرات حامد کرزی با این گروه را خواهد بست."
به گفته آرش آرامش از آنجا که" تبعات سیاسی تروریستی خواندن یک گروه می تواند مانع قراردادن نام سازمانی در فهرست تروریستی شود، به راحتی می توان دست کم تصمیم به قرار دادن سازمانی در آن را تصمیم سیاسی با دلایل حقوقی کافی دانست."
حتی گزارش مرکز تحقیقات کنگره آمریکا دراین باره می نویسد" فهرست سازمان های تروریستی آمریکا مکانیسم مفیدی در رابطه با کشورهای دیگر است."
بر این اساس "تروریستی خواندن سازمان هایی که کشوری دیگر نیز با آن مخالف است می تواند در روابط دو جانبه کشورها هم گرایی ایجاد کند."
بر اساس گزارش مرکز تحقیقات کنگره مشخص کردن سازمان هایی که از نظر دولت آمریکا تروریستی محسوب می شوند "منافع قابل توجهی در سیاست داخلی و خارجی دارد و می تواند ابزار قدرتمند دیپلماسی آمریکا باشد."

 

یکی از نگرانی های ایران همواره وجود پایگاه اشرف در نزدیکی مرز مشترک با عراق بوده است. نگرانی که با تخلیه اشرف دیگر وجود نخواهد داشت

"موازنه قوا"

بی شک گروهی که پانزده سال تمام تلاش کرده تا برچسب تروریستی را از پیشانی فعالیت هایش بردارد رسیدن به هدف را پیروزی بزرگی می‌داند.
مریم رجوی از رهبران ارشد این سازمان تاثیر مستقیم این اتفاق را "برهم خوردن موازنه قوا" در تهران به ضرر حکومت این کشور دانسته است.
شکی نیست که دست کم تا سال ۲۰۰۳ وقتی که ایران در نامه ای به دولت آمریکا پیشنهاد همکاری امنیتی داد، سازمان مجاهدین یکی از نگرانی های بزرگ حکومت در تهران بود.
در این نامه آمده بود ایران حاضر است در صورت اخراج مجاهدین در عراق و بازگرداندن آنها به ایران دست از حمایت از حماس و حزب الله بردارد.
تنها از سال ۲۰۰۰ تا اوایل ۲۰۰۳ زمانی که عراق اشغال شد جمهوری اسلامی ایران سازمان مجاهدین خلق را مسئول ۹ عملیات علیه منافع خود دانسته است.
ممکن است پس از خلع سلاح مجاهدین این نگرانی در عمل کمتر شده باشد اما دست کم در موضع گیری های علنی جمهوری اسلامی این سازمان یکی از متهمین اصلی است.
از طرف دیگر حتی مقامات ارشد وزارت خارجه صریحا می گویند که سازمان مجاهدین خلق به دلیل همکاری با صدام حسین در طول جنگ عراق، پایگاه مردمی چندانی در ایران ندارد.
به اعتقاد ناظران، بدون این پایگاه مردمی بعید به نظر می رسد سازمان مجاهدین بتواند بدون تغییر بنیادین یا بدون دست زدن به خشونت جدی موازنه قوا در تهران را عوض کند.

آرزویی که برآورده شد

 

یک مقام ارشد وزارت خارجه آمریکا در گفتگو با خبرنگاران گفت "هیچ چیز در نحوه رهبری این سازمان بر اعضایش نشان دهنده این نیست که علاقه ای به اصول دموکراسی داشته باشند."
اگرچه از این پس سازمان مجاهدین می تواند با آزادی عمل در آمریکا فعالیت کند، بسیاری در واشنگتن می گویند بعید است در کوتاه مدت دامنه این فعالیت ها تغییر چشمگیری داشته باشد.
از لابی گری گروه های حامی این سازمان در آمریکا چنین به نظر می رسد که این سازمان به یمن گروه های حامی اش پیش از این نه برای جمع و خرج پول در آمریکا مشکل چندانی داشته و نه برای پیدا کردن طرفدار در حلقه های سیاسی واشنگتن.
با این همه علنی بودن فعالیت ها اگر نه توان سیاسی که توان تبلیغاتی این سازمان را بیشتر خواهد کرد.
اما آیا این تبلیغ بازار پرخریداری درواشنگتن پیدا می کند؟
یک مقام ارشد وزارت خارجه آمریکا در گفتگو با خبرنگاران گفته "هیچ چیز در نحوه رهبری این سازمان بر اعضایش نشان دهنده این نیست که علاقه ای به اصول دموکراسی داشته باشند."
سازمان مجاهدین خلق در حلقه سیاسی واشنگتن حامیان پرنفوذ اما کم تعدادی دارد؛ کسانی که در پی معرفی مجاهدین خلق به عنوان جایگزین دموکراتیک برای آینده ایرانند و از این پس دشواری چندانی برای سخنرانی های سیاسی خود نخواهند داشت.
اگرچه عده ای از مقامات سابق دولت و طرفداران سازمان مجاهدین خلق گفته اند مبالغی که دریافت کرده اند تاثیری بر اعتقادشان نداشته و بدون پول هم از این سازمان طرفداری می کردند پاتریک کلاسون تحلیلگر مسائل ایران در موسسه خاورمیانه می گوید: "واقعا امیدوارم که پول دلیل اصلی حمایت مقامات سابق دولت آمریکا از مجاهدین خلق باشد."
آقای کلاسون به بی بی سی فارسی گفت: "اگر هواداری این عده از روی اعتقاد به این باشد که مجاهدین خلق می توانند در آینده ایران نقش ایفا کنند به این معنی است که درک درستی از مسائل خاورمیانه ندارند."
البته دولت آمریکا در عمل می تواند با خارج کردن این سازمان از فهرست تروریستی ابزار دیگری برای چانه زنی با ایران بر سر میز مذاکره داشته باشد.
اما هم آمریکا و هم ایران می دانند که یکی از آرزوهای دیرین ایران خروج سازمان مجاهدین خلق از عراق و دورشدن هر چه بیشترشان از مرز ایران بوده است.
کاری که واشنگتن علیرغم مخالفت های ابتدایی و جدی سازمان مجاهدین خلق نهایتا انجام داد.
با این وصف بارزترین تاثیر عملی تصمیم وزارت خارجه را در حال حاضر می توان به نفع دو گروه توصیف کرد، يکی آن عده از ساکنان اشرف که به دنبال زندگی آزادانه تر در فضایی متفاوتند و دیگری حکومت ایران که از هراس همیشگی پایگاه سازمان مجاهدین در منطقه مرزی اش رهایی یافته است.
اگرچه در عرصه تبلیغات سیاسی، هر یک از سه طرف درگیر از پشت شیشه کبود خود ماجرا را روایت خواهند کرد.
منبع: بی بی سی

هیچ نظری موجود نیست: