دیکتاتوری، چهره سوخته و یک اعتراف
چهره کارمن کوینتانا در ۳۰ سال گذشته نماد پررنگی از خشونت مأموران حکومت پینوشه با مخالفان بوده است. حالا اعترافات یک نظامی این ماجرا را وارد مرحله جدیدی کرده است.
حکومت ژنرال آگوستو پینوشه از همان سال ۱۹۷۳ که با کودتا علیه سالوادور آلنده به قدرت رسید دستکم برای بخشی از مردم شیلی و برای افکار عمومی جهان مترادف با سرکوب و خشونت و قتل و شکنجه شد.
اما اقدام حکومت در سال ۱۹۸۶ علیه کارمن کوینتانا و رودریگو روخاس، دو فعال جوان ضد حکومت، بیآبرویی بیشتری را برای این دیکتاتوری نظامی به بار آورد و در عرصه جهانی انتقادها علیه آن شدت گرفت.
سال ۱۹۸۶، کارمن کوینتانا ۱۸ سال داشت و دانشجوی روانشناسی بود. رودریگو روخاس هم جوان نوزده سالهای بود.
پس از کودتای پینوشه و زمانی که روخاس شش ساله بود، مادرش به دلیل فعالیت سیاسی گرفتار حبس و شکنجه شد و بعد از آزادی همراه پسرش به آمریکا گریخت.
رودریگو روخاس از سال ۱۹۸۶ به عکاسی روی آورده بود و برای دیدن میهن اصلی خود دوباره به شیلی برگشته بود. او در همان روزها همراه با کارمن در تظاهراتی خیابانی علیه حکومت پینوشه شرکت کرد، اما مأموران بر این دو بنزین پاشیدند و بعد هم آنها را به آتش کشیدند.
روخاس ۴ روز بیشتر دوام نیاورد و از شدت سوختگی جان داد. کوینتانا اما با سوختگیهای شدید (۶۰ درصد بدن) جان به در برد و با جراحیهای متعدد سعی کرد که شاید عوارض آن سوختگیها و بخصوص چهرهاش را تا حدی ترمیم کند.
این اقدام جنایتکارانه موجی از خشم و انزجار را در جهان برانگیخت. حتی رونالد ریگان، رئیسجمهور آمریکا که مناسبات حسنهای با دولت پینوشه داشت اکیداً خواهان تحقیقات قضایی در این باره و مجازات عاملان آن شد.
تا سال ۱۹۹۰ که پینوشه از قدرت کنار رفت این پرونده گشوده ماند و دستگاههای امنیتی و ارتش منکر هرگونه دخالتی در آن شدند.
آنها مدعی بودند که دو جوان برای حمله به مأموران مواد آتشزا به همراه داشتهاند که آتش گرفته و خودشان قربانی آن شدهاند. پینوشه نیز در برابر رسانههای جهان همین روایت را نقل میکرد.
سه هفته پیش اما سربازی به نام فرناندو گوسمن که شاهد جنایت بوده به حرف آمد و شرح داد که ماجرا چه بوده است. در پی این اعتراف، دستگاه قضایی شیلی حکم به دستگیری ۷ نظامی دخیل در این ماجرا داد و بعدتر نیز ۵ نفر دیگر نیز به این عده اضافه شدند.
امیدی که قوت گرفته است
اعتراف بیسابقه گوسمن را بسیاری و از جمله خود خانم کوینتانا چرخشی بزرگ در پیگیری پرونده دوران کودتا توصیف کردهاند.
آنها امیدوارند که سایر دستاندرکاران جنایات آن دوران، یا آنها که اطلاعی از جریان و عاملان آنها دارند به سخن بیایند و بررسی پرونده سرکوب، شکنجه و نابودی مخالفان در دوران پینوشه روح و شتاب تازهای بگیرد.
کویتنانا ضمن تشکر از شجاعت گوسمن، گفته است که او عامل جنایت نبوده و سکوت دیرپای او هم قابل فهم است: "او زمان واقعه جوان بوده و تا همین اواخر هم زیر فشارهای بسیار بوده و از جمله تهدید به مرگ شده است."
به گفته گوسمن، یک سال بعد از واقعه، او در باره روایت رسمی با مقامهای بالادستش در تعارض میافتد که سبب میشود تحت عنوان "ابتلای به افسردگی" او را به مرخصی اجباری بفرستند و بعد هم تهدید به مرگش کنند.
خانم میشله باچلت، رئیسجمهور شیلی نیز در فراخوانی از مقامهای رده بالا و میانی و پایین نظامی و امنیتی پیشین خواسته است که خود به ندای وجدانشان پاسخ دهند، به گوسمن تأسی کنند و با اعتراف راه برای برخورد درست با گذشته استبدادی کشور و درسآموزی از آن بگشایند.
پدر باچلت از افسران ارتش و وفاداران به آلنده بود و در حکومت کودتا زیر شکنجه کشته شد. خود او هم که دانشجو بود دستگیر شد و زیر شکنجه رفت اما سرانجام توانست از کشور خارج شود.
بر اساس گزارش جامعی که در سالهای اخیر به سفارش رئیسجمهور در باره ابعاد جنایت و سرکوب در دوران دیکتاتوری پینوشه تهیه شد، در ۱۷ سال حکومت کودتا، ۴۰۰۱۸ نفر بازداشت، شکنجه یا به کام مرگ فرستاده شدهاند. شمار قربانیان ۳۰۹۵ نفر اعلام شده است. این گزارش نیز حاوی نام و نشان عاملان جنایتها و سرکوبها نیست چون قرار بود که مبنایی برای اقدام قضایی نباشد.
موانع وارسی پرونده دوران کودتا کم نبودهاند
در رفراندومی که سال ۱۹۸۸ برای انتقال قدرت به یک دولت غیرنظامی برگزار شد هواداران ادامه زمامداری پینوشه گرچه شکست خوردند ولی بیش از ۴۰ درصد آرا را به دست آوردند.
این در حالی بود که ارتش هم بر خلاف مثلاً آرژانتین که بر اثر جنگ فالکلند (مالویناس) تضعیف شده بود همچنان اقتدار بالایی داشت و محافل سیاسی نزدیک به دولت نظامی توانستند به سرعت خود را در قالب احزاب سیاسی سازماندهی کنند و در روندهای سیاسی پس از کنار رفتن پینوشه مشارکت داشته باشند.
قوانینی که پینوشه به هنگام انتقال قدرت یا کمی پیش از آن تصویب کرد عملاً سبب شد که ارتش و نیروهای امنیتی از هر گونه تعقیب و مجازاتی به دلیل جنایات خود در ۱۷ سال حکومت کودتا در امان باشند و کسی نتواند به لحاظ قضایی آنها را تحت تعقیب قرار دهد.
واقعیت این است که در شیلی نیز بسان برخی دیگر از کشورهای جهان پس از گذار به دولت غیرنظامی، برای بررسی و کنکاش در باره جنایات و نقض حقوق بشر در دوران دیکتاتوری، کمیسیون حقیقتیاب تشکیل شده، روزهای یادبود و بزرگداشت قربانیان تعیین شده و محاکمه برخی دستاندرکاران سرکوب و قتل و شکنجه در جریان است.
ولی مشکل آنجاست که گذار یادشده به دنبال توافقی شکل گرفت که بسیاری از امتیازهای نظامیان و امنیتیها و نخبگان سیاسی دوران پینوشه در آن حفظ شده و قانون اساسی هم کم و بیش بر این "حقوق" تصریح و تاکید دارد.
یکی از قولهای خانم باچلت در سال ۲۰۱۳ برای بازگشت به قدرت، تغییر قانون اساسی و بازبینی حقوقی و سیاسی دوران کودتا بوده اما این روند هنوز به کندی پیش میرود.
خود پینوشه سال ۲۰۰۶ درگذشت و به رغم تلاشهای مختلف ملی و بینالمللی از تعقیب و مجازات در امان ماند.
با این همه، ظرف این سالها به تدریج پروندههایی علیه شماری از دستاندرکاران نظامی و امنیتی آن دوران گشوده شده است.
در حال حاضر ۷۰ نفر از نظامیان و مأموران امنیتی شیلی که در دوران کودتا دستاندرکار سرکوب و شکنجه بودهاند با محکومشدن به جنایت علیه بشریت، در حال سپریکردن دوران حبس خود هستند.
پرونده ۷۰۰ نفر دیگر نیز در دست بررسی است.
انتظار میرود که اعترافات فرناندو گوسمن به این روند شتاب و عمق بیشتری ببخشد و شیلی در وارسی حقوقی و سیاسی گذشته استبدادی خود و درسآموزی از آن گامهای بلندتری بردارد.
منبع: بی بی سی
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر