۱۴۰۰ خرداد ۱۰, دوشنبه
۱۴۰۰ خرداد ۹, یکشنبه
قاطعیت و اقتدار تنها انتخاب برای نخست وزیر عراق در برابر رژیم شرور آخوندی است
قاطعیت و اقتدار تنها انتخاب برای نخست وزیر عراق در برابر رژیم شرور آخوندی است
ایرج شكری
مصطفی الکاظمی نخست وزیر جدید عراق، از سفر به آمریکا به عراق برگشت و همزمان تخطئه دست آورد سفر او، در ایران از سوی کسانی چون حسین شریعتمداری و سعدالله زارعی در کیهان که توسط سایت های اینترنتی رژیم به ویژه سایتهای وابسته به سپاه باز نشر و انعکاس داده شدند، و در عراق نیز انتقاد و حمله توسط گروههای مورد حمایت رژیم، شروع شد.
نخست وزیر عراق قبل از سفر به آمریکا به ایران رفت و با خامنه ای و روحانی دیدار داشت. متن خبر دیدار او با خامنه ای که عنوان شد دیدار «خصوصی و 20 دقیقه ای» بوده، توسط سایت ویژه خامنه ای تهیه شده بود و رسانه ها همان را نقل کردند.
رهنمودهای خامنه ای و نزاکت نخست وزیر عراق
متن خبر این دیدار 20 دقیقه ای «خصوصی» در رسانه های نوشتاری به طور عمده به سخنان خامنه ای اختصاص داشت و چند خطی هم به تعارفات نخست وزیر عراق. اماهمین چند خط هم در سایت های خبری ولایتمدار مثل مهر و خبرگزاری فارس، کلا حذف شد و فقط سخنان خامنه ای را درج کردند. خامنه ای که خود و فرماندهان عربده کش سپاه اش دائم نعره اخراج آمریکا از عراق و منطقه را می دهند، با دو رویی مدعی شد که «ایران درخصوص روابط عراق با آمریکا دخالتی نمیکند اما انتظار دارد که دوستان عراقی، آمریکا را بشناسند و بدانند که حضور آمریکا در هر کشوری منشأ فساد، خرابی و ویرانی است» و به دنبال آن اضافه کرد:« جمهوری اسلامی ایران انتظار دارد تصمیمِ دولت، ملت و مجلس عراق برای اخراج آمریکاییها پیگیری شود زیرا وجود آنها موجب ناامنی است» و در ادامه سخنانش تاکید کرد «وجود حشد الشعبی» هم مثل وجود آیت الله سیستانی نعمتی بزرگ است که باید حفظ شود»پ
https://farsi.khamenei.ir/news-content?id=46083
حالا باید پرسید، خُب اگر در مورد حضور آمریکا در عراق دخالت نمی کنی به تو چه مربوط است که مصوبات مجلس عراق و تصمیم دولت عراق کی و چطور انجام بشود و به تو چه مربوط است که دولت عراق حشد الشعبی را که قاسم سلیمانی در خط دادن و بکار گرفتن آن بنا بر اهداف خودش هر طور می خواست عمل می کرد، حفظ بکند یا در نیروهای مسلح ادغام و کند و آن را برچیند؟ گویی الکاظمی رفته بود از او رهنمود بگیرد. اما هدف خامنه ای از «نعمتی بزرگ» دانستن حشد الشعبی و برابر قرار دادن آن با آیت الله سیستانی اول نشان دادن حمایت کامل خود از آن و تشجیع آن گروه مسلح که «سازمان عقیدتی و نماینده ولی فقیه (خامنه ای)» دارد، به «آتش به اختیار» عمل کردن در عراق و بعد یاد آوری این نکته به نخست وزیر عراق بود که نیروی مسلحی در عراق تحت نفوذ اوست که به اندازه آیت الله سیستانی (که نطفه حشد الشعبی در آغاز با فتوا و اعلام جهاد او علیه داعش در ژوئن سال2014 بسته شد) و او را «مرجع عالی » می نامند و نفوذ گسترده در بین مردم و سیاستمداران عراق دارد، وزن و اهمیت دارد..
در گزارش آن دیدار، بعد از چند خطی از صحبت های نخست وزیر عراق که تعارفاتی در مورد «حمایت های ایران در مقاطع مختلف به ویژه در جنگ با داعش و تکفیری ها» بود، الکاظمی گفته است که «ارشادات و نصایح» خامنه ای «همچون کلید حل مشکلات است و من بابت این راهنماییها تشکر و قدردانی میکنم».
صراحت قابل تحسین و «بیلاخ» در عمل الکاظمی به ولی امر مسلمین جهان
اما آن چه که نخست وزیر عراق در مصاحبه با واشنگتن پست، بعد از سفرش به آمریکا گفته و ترجمه آن در 23 اوت در میدل ایست نیوز فارسی درج شده است، بیانگر این است که او با صراحت در مورد لزوم تغییر سیاست رژیم در رابطه اش با عراق با مقامات رژیم ولایت فقیه سخن گفته است. الکاظمی در این مصاحبه گفته است:« به رهبران ایرانی در سفر اخیر به تهران اعلام کردیم که ایران باید رابطه "کشور با کشور" را به جای همکاری با فرماندهان گروههای شبهنظامی که قدرت بغداد را تحت الشعاع قرار میدهند، مدنظر قرار دهند». او در رابطه با کمک آمریکا به عراق هم گفته است:«رهبران گذشته عراق در اذعان به حمایت نظامی امریکا "خجول" بودند، ما معتقدیم که این روابط مایه سرافکندگی نیست بلکه امری است که باید بدان افتخار کنیم». این دیدگاه الکاظمی که اختلاف صدو هشتاد درجه ای با« ارشادات و راهنمایی های خامنه ای» و استدالالی که او برای اخراج آمریکایی کرده بود؛ به ویژه مساله کشته شدن سلیمانی که از او به عنوان «میهمان عراق» که توسط آمریکا درعراق کشته شد یاد کرد، تودهنی آشکاری به خامنه ای است. الکاظمی در مورد گروههای مسلح نیز گفته است: «این گروه ها گمان می کنند مشروعیت خود را از حضور امریکا در عراق می گیرند اما این مساله این حق را به آنها نمی دهد تا با نیروهای امریکایی در عراق مقابله کنند». نخست وزیری عراق با تاکید بر اینکه «سلاح باید در دست دولت باشد» یاد آور شده که «هر سلاحی که به جز دولت در دست دیگران باشد غیرقانونی محسوب می شود».
قاطعیت الکاظمی و موش دوانیها و سنگ اندازهایی که در راه است
همین گفته های او نشان می دهد که الکاظمی راه و سیاستی پیش گرفته است که نمی تواند به مذاق خامنه ای متکّبرِ غرق در توّهم رهبری جهان اسلام و قرار گرفتن در راس جبهه گسترده ای که ویژگی اصلی آن نه برنامه و اهدافی برای مبارزه با بی عدالتی و دستاورد های نو و صلح آمیز در روابط بین المللی برای مبارزه با فقر و نابرابری و حفظ محیط زیست، بلکه برای راه انداختن آشوب کشمکش و سازمان دادن و حمایت از گروهها خشونت گرا(چنان که علنا از طالبان هم در افغانستان حمایت می کند) و مقابله انهدامی و حمله به منافع آمریکا در هرجاست( هدف و سیاستی شبیه کشتن سلمان رشدی و ناشران و مترجمان کتاب او)، خوش بیاید. رژیم با موش دوانی و سنگ اندازی بر سر راه الکاظمی و چوب گذاشتن لای چرخ دولت او و برای زمین زدن او گروههای مواجب بگیر و مورد حمایت خود را به تلاش هرچه بیشتر برای ایجاد آشوب و موشک پرانی و اقدامات تروریستی وا خواهد داشت. تلاشها در این زمینه از زمان برگشتن الکاظمی از آمریکا، در عراق شروع شده است. در این مورد میدل ایست نیوز(22 اوت) گزارشی دارد با عنوان «چالش فرا روی مصطفی الکاظمی برای اجرای توافقات با امریکاییها»(1)، که در آن آمده است:«دوتن نماینده از ائتلاف الفتح - شاخه سیاسی الحشد الشعبی - در گفتگو با سایت العربی الجدید، گفته اند:" نشستی میان مهمترین گروههای سیاسی مخالف حضور امریکا در عراق یعنی ائتلاف الفتح به رهبری هادی العامری و ائتلاف دولت قانون به رهبری نوری المالکی طی دو روز آتی برگزار خواهد شد تا به بررسی نتایج سفر الکاظمی و تفاهمات وی با امریکاییها بپردازد. یکی از این منابع تصریح کرد: ایرانیها(رژیم ولایت فقیه) از نتایج این سفر ناخشنود هستند و یقین دارند که توافقات طرفین بیشتر از آن چیزی است که اعلام شده است و دیدار روز گذشته ایرج مسجدی، سفیر ایران در بغداد با شخصیتهای عراقی احتمالا درخصوص سفر الکاظمی و نتایج آن بوده است"». ملاحظه می شود که سفیر رژیم سرتیپ پاسدار ایرج مسجدی «مشاور عالی» پاسدار قاسم سلیمانی فرمانده شکست خورده سپاه قدس در دوئل با «ترامپ قماربازِ» رئیس جمهور آمریکا و فرمانده نیروهای مسلح آمریکا، در آنجا بیکار ننشسته و با شخصیت های عراقی دیدار کرده است و این دیدارها - که برخلاف آن ضابطه ی ارتباط «دولت با دولت» که نخست وزیر عراق در مصاحبه اش با واشنگتن پست که پیشتر به آن اشاره شد، مورد تاکید قرار داده بود، بوده - به نظر می رسد بدون هماهنگی با وزارت خارجه عراق و برای کسب اطلاعات لازم در پیشبرد و اجرای «رهنمود های مقام معظم رهبری»، در «اخراج آمریکا» از عراق و منطقه بوده است..
در گزارش میدل ایست نیوز در مورد «چالش فرا روی الکاظمی …» که پیشتر اشاره شد، همچنین آمده است که «گروههای مقاومت» (عمدتا جمع شده در حشد الشعبی که رژیم از آنها حمایت می کند و حسین شریعتمداری هم در مطلبی در حمله به الکاظمی و تخطئه سفر او به آمریکا و دیدار با ترامپ در کیهان اول شهریور به بیانیه آنها استاند کرده بود) از تصمیمات گرفته شده در دیدار نخست وزیر عراق با رئیس جمهوری آمریکا به شدت اظهار نارضایتی کرده اند و در بیانیه این گروهها از جمله آمده است:« انتظار میرفت نخست وزیر، نمایندهای مقتدر برای عراق پرافتخار و ملت شجاع آن باشد، نه اینکه با طرحهای توسعه طلبانه جدید امریکا برای چپاول ثروتهای عراق از این سفر بازگردد» و تاکید شده « در صورتی که نخست وزیر بر خروج نیروهای آمریکایی توافق نکند، ما این حق را داریم که منافع واشنگتن را در عراق هدف قرار دهیم». این موضعگیری «گروههای مقاومت» حمایت و هدایت شده ازتهران دقیقا بر خلاف نقطه نظر و تاکید نخست وزیر عراق در مصاحبه با واشنگتن پست بر این امر است که :« این گروه ها گمان می کنند مشروعیت خود را از حضور امریکا در عراق می گیرند اما این مساله این حق را به آنها نمی دهد تا با نیروهای امریکایی در عراق مقابله کنند». این اظهارات الکاظمی هم بی اعتنایی به یاد آوری خامنه ای زیانهای حضور آمریکا در عراق و به ویژه کشته شدن قاسم سلیمانی و ابومهدی المهندس و این یاد آوری که «آنها میهمان شما را در خانه شما کشتند»است.
اقداماتی که دولت عراق می تواند برای نشاندن رژیم سرجای خودش بکند
اکنون الکاظمی در چنین اوضاعی می خواهد سر و سامانی به امور بدهد تا انتخابات پیش از موعدی برای مجلس در ژوئن(خرداد) سال آینده برگزار شود. این که در خبرها یا تفسیر های خبری در مورد موافقت گروههای شیعه با انتخاب او به نخست وزیری گفته شد که رژیم به گروههای شیعه فشار آورده که با نخست وزیر شدن الکاظمی مخالفت نکنند(حتی حزب الله عراق در زمان مطرح شدن احتمال کاندیدا شدن الکاظمی(رئیس دستگاه اطلاعاتی عراق) برای نخست وزیری او را متهم به همکاری به آمریکا کشته شدن سلیمانی کرده بود)، این مانع از آن نمی شود که رژیم در برابر اقدامات او برای کم کردن مداخلات آشکار و پنهان رژیم درعراق و تلاش او برای گسترش روابط با آمریکا و ناتو و کشورهای عرب منطقه برای بهبود اوضاع و ثبات عراق و اقتدار دولت عراق، دست به سنگ اندازی و باج خواهی نزند. .
الکاظمی اگر بخواهد کاری برای آینده کشورش بکند، بدون مقابله با راههای نفوذ رژیم در دستگاهها و نهادهای قانونی عراق و واداشتن رژیم به احترام به حق حاکمیت عراق و بدون وادار کردن خامنه ای و پاسدارانش فکر این که دولت عراق یکی از نهادهای تحت اختیار « امام خامنه ای ولی امر مسلمین جهان» است را از سر بدر کنند؛ نمی تواند به پیش برود. واداشتن جانشین پاسدار سلیمانی به گرفتن ویزا برای سفر به عراق از اولین گامهایی بود که الکاظمی برداشت اما این گامها باید بلند تر و بیشتر و بیشتر برداشته شود. به طور مثال بنابر قاعده جاری در روابط دیپلماتیک در مراحل اعزام سفیر به کشوری، نام فرد منتخب به وزارت خارجه کشور محل ماموریت سفیر، اطلاع داده می شود و در مورد پذیرش او استعلام می شود. کشور پذیرنده می تواند با سفیر بودن فرد منتخب مخالفت کند و به خواهد که فرد دیگری معرفی شود. همچنین الکاظمی می تواند دیدارهای اخیر مسجدی سفیر رژیم را اقدامی خارجی از حدود پذیرفته شده برای او به عنوان سفیر دانسته و با گذشتن منّت بر سر رژیم با اجتناب از رسانه ای کردن آن؛ از رژیم به خواهد که سفیر خود را فرا بخواند و فرد دیگری را به جای او معرفی کند. از کارهایی که دولت عراق که اکنون ریاست آن را الکاظمی عهده دارد، می تواند بکند این است که به طور کلی با اعزام کسانی که سابقه عضویت در سپاه پاسداران و تشکلهای ضمیه آن را دارند، به عنوان سفیر جمهوری اسلامی به عراق، مخالفت کند. اگر چه سفیران رژیم چه پاسدار چه غیر پاسدار، در خدمت اقدامات تروریستی سپاه حرامزاده پاسداران رژیم ضد ایرانی ولایت فقیه هستند. چنانکه در موارد متعددی در قلب اروپا در اقدامات تروریستی علیه ایرانیان پناهنده سیاسی عمل کرده اند و یا در سازمان دادن اقدامات تروریستی نقش داشته اند که نمونه هایی از آن یکی در فرانسه مثل بمب اندازی به فروشگاه تاتی در ژوئیه 1987 (تیر 1366) بود که باعث کشته شدن 8 نفر و زخمی شدن بیش از 50 تن شد و وحید گرجی نفر دوم سفارت رژیم به سازمانی دادن آن توسط تعدادی لبنانی متهم بود ولی بعد از محاصره سفارت رژیم در پاریس و اقدام متقابل رژیم در محاصره سفارت فرانسه در تهران که چهار ماه طول کشید و به «جنگ سفارتخانه» معروف شد، با معامله رژیم با فرانسه با اخراج گرجی به سوی ایران و دست برداشتن رژیم از محاصره سفارت فرانسه و بازگشت دیپلماتهای فرانسه به کشورشان و و آزادی دو فرانسوی به گروگان گرفته شد در لبنان توسط حزب الله، و با قطع روابط دیپلماتیک فرانسه بار رژیم پایان یافت(2)و یا در آنسوی دنیا؛ در آرژانتین، در سازماندهی انفجار مرکز همیاری یهودیان، سفارت رژیم در پایتخت آرژانیتن و مقامات رژیم در تهران، در سازماندهی آن مورد ظن و اتهام بوده اند.
ضرورت هشیاری دولت عراق در کنترل حضور و پول خرج کردنهای رژیم
به هرحال الکاظمی برای حیثیت خود به عنوان فردی که داوطب عهده دار شدن بالاترین مسئولیت اجرایی کشورش شده و نیز هم به عنوان رئیس دولت عراق که در همسایگی یک رژیم تروریستی و لبریز از فساد و با کارنامه یی پر از جنایات هولناک علیه مردم ایران (از جمله کشتار زندانیان سیاسی در تابستان سال 1367 و گستردن اختناق و سرکوب در کشور) قرار گرفته است، رژیمی که برای سازمان دادن و جمع کردن گروههای مواجب بگیر برای راه انداختن آشوب و بالا بردن عکسهای خمینی و خامنه ای و عناصری مثل قاسم سلیمانی در هرجا که امکان پذیر شد- حتی در نیجریه در غرب آفریقا - پول فراوان خرج می کند، راهی جز مقابله شجاعانه و برخورد قاطع با دست اندازی های رژیم در امور عراق و نقض حاکمیت ملی آن کشور ندارد. الکاظمی چطور می تواند صحبت از «حاکمیت ملی» بکند، در حالیکه «ولی فقیه» در حشد الشعبی - نیروی مسلحی که بخشی از نیروهای امنیتی و مسلح عراق است - نماینده دارد!؟ در اخبار عراق در اول ژانویه 2020 از کسی به اسم محمد الحیدری « نماینده ولیفقیه و رئیس سازمان عقیدتی الحشد الشعبی» که نائب رئیس مجلس اعلای اسلامی هم هست نامیرده شده بود که در نامه به روسای سه گانه عراق به خاطر آن که واکنش مناسب به حمله به کنسولگری های رژیم در نجف و کربلا نشان نداده اند و اقدام مناسب برای حفاطت آنها صورت نگرفته آنها را مورد مورد سوال انتقاد و سوال قرار داده بود(3). آیا این مایه ننگ دولت عراق نیست که رهبر کشور دیگری در داخل نیروهای امنیتی و مسلح آن، سازمان عقیدتی و رئیس گماشته بر آن دارد؟
به چه دلیل سخنرانی روز قدس خامنه ای – کسی که سپاه پاسداران و مشاوران و خیل آخوندهای مواجب بگیر خامنه ای در مورد او به عنوان «رهبر و ولی امر مسلمین جهان و فرمانده مقاومت اسلامی در عراق و لبنان و فلسطین و سوریه و… »، تبلیغ می کند اما برخلاف این علاوه بر فرهیختگان وبخش بزرگی از مردم، بسیاری از عناصر سابقا بلند پایه رژیم که به حاشیه رانده شده از استبداد و خود خواهی او منزجر و سرخورده اند و از آینده رژیم بشدت نگران-، در حدود 20 شبکه تلویزیونی داخل عراق به طور زنده پخش شد؟ (خبرگزاری رسمی رژیم). مگر خامنه ای و پاسدارانش با شعارهای پوچ و ابلهانه ای مثل «اسرائیل باید نابود شود» و نوشتن آن روی موشک های دور برد، جز به امثال بنیامین نتانیاهو خدمت کرده اند؟ آیا کنترلی روی منابع مالی این تلویزیون ها و این که بودجه انها از کجا می آید هست؟ مگر گروههای مورد حمایت رژیم نیستند که در عراق موشک پرانی می کنند و ضربه به اعبتار دولت میزنند؟
چندی پیش فالح فیاض رئیس سازمان حشد الشعبی(بسیج مردمی) در صحبتهایی به مناسبت ششمین سالگرد تاسیس حشد الشعبی و چگونگی نامگذاری برای این سازمان یاد آور شد که قاسم سلیمانی قاسم سلیمانی فرمانده سابق نیروی قدس سپاه پاسداران ایران توانست منابع مالی بسیاری را برای حمایت از الحشد الشعبی اختصاص دهد؛ آیا آن تلویزیون ها از رژیم کمک مالی دریافت نمی کنند؟
https://www.jamnews.com/detail/News/986382
مساله پول خرج کردن های رژیم در طرحهای ظاهر برای بازسازی و توسعه امکان زیارتی در عراق باید تحت نظارت و کنترل دقیق دولت عراق باشد چون بر همگان روشن است که پول در ایجاد فساد و خیانت و نیز تشکیل کانونهای توطئه مهمترین عامل است. از این بابت آن «ستاد باز سازی عتبات عالیات» که قاسم سلیمانی آن را راه انداخت و پروژه های پر تجمل و پرخرجی مثل «صحن حضرت فاطمه زهرا » در نجف را اجرا می کند، می تواند برای ارتباطات و نفوذ توطئه گرانه و مفسده آمیز رژیم با جامعه عراقی مورد سوء استفاده قرار بگیرد و اسب «اسب تروا» هایی در محل باقی بگذاردhttps://www.aparat.com/v/2fWZO
https://www.aparat.com/v/5Zh1a
برنامه های از این دست رژیم باید تحت مدیریت عراقی و تحت نظارت و کنترل دولت عراق انجام شود. کلا دولت عراق باید مراقب باشد که به خاطر «عتبات عالیات» رژیم جنایتکار جمهوری اسلامی، خود را صاحب «حق آب و گل» در عراق نداند و هیچ گونه حضوری بدون نظارت و کنترل کامل دولت عراق در آن کشور نداشته باشد.
تحمیل رعایت و ضوابط تعیین شده در روابط دیپلماتیک به رژیم به اعتبار دولت عراق می افزاید
از اقدامات دیگری که الکاظمی نخست وزیر عراق برای حفظ پرستیژ دولت عراق نزذ کشورهای دیگر به ویژه همسایگان عرب اش و نشان دادن این که دفتر دورانی که رژیم آخوندی عراق را رژیمی تحت الحمایه و کارگزار خود می دانست سپری شده است و باید به دولت عراق احترام بگذارد، می تواند بکند، عدم پذیرش پیامهایی که رژیم توسط نفرات سپاه پاسداران می فرستد(مثل سفر قا آنی فرمانده جدید سپاه قدس به بغداد قبل از سفر الکاظمی به آمریکا) می باشد. نخست وزیر عراق می تواند رژیم را وادار کند که هرگونه پیام سیاسی که می خواهد به دولت عراق بفرستد باید از طریق وزارت خارجه یا از نهاد ریاست جمهوری در تهران و سفارت رژیم در بغداد باشد، سفارتی که البته دیگر پاسداری به عنوان سفیر نباید در آن مستقر شود..
در عراق البته در مواردی صداهایی در اعتراض به اظهارات نامربوط و مداخله جویانه کارگزاران دستگاه ولایت در مورد مسائل عراق بلند شده است که از جمله اعتراض «رعد الدهلکی»، رئیس فراکسیون ائتلاف القوی العراقیه (به ریاست «محمد الحلبوسی»، رئیس مجلس عراق) در آوائل آوریل سال جاری بود که از وزارت امور خارجه عراق خواست در اعتراض به اظهارات سرلشکر «یحیی رحیم صفوی»، سفیر ایران در بغداد را احضار کند. وی تأکید کرد که باید برای آخرین بار به ایران درباره خطر دخالت در امور داخلی عراق هشدار داد. بنابر گزارش در مورد این مساله، سرلشکر پاسدار یحیی رحیم صفوی در اظهاراتی با اشاره به مصوبه مجلس عراق درباره خروج نیروهای خارجی از این کشور، ادامه حضور نیروهای امریکایی در عراق را «خلاف معاهدات و قوانین بین المللی » دانسته و تأکید کرده بود که «مردم عراق در برابر حضور غیر قانونی ارتش آمریکا می ایستد». مقام عراقی یاد آور شد که «ملت عراق به منافع خود آگاه تر است و دفاع و مقاومتش در برابر هر کسی خواهد بود که در امور داخلی عراق دخالت کند»(میدل ایست نیوز2 آوریل 2020)
حضور ناتو در عراق و رویای پوچ رژیم در اخراج آمریکا از عراق
اما مورد این قبیل اظهارات و فرا فکنی آرزوها از سوی یحیی رحیم صفوی که مثل امام اش «حضرت اقا ولی امر مسلمین جهان» در هپروت خودش سیر می کند و دفعه اولش هم نیست و مقابله با آمریکا با توسل به شیوه های قهر آمیز و موشک پرانی به سفارت یا پایگاههای آمریکا در عراق رویدادهای بسیار «جذّاب» برای خامنه ای و پاسدارانش است، به نظر می رسد که رویای بیرون کردن آمریکا از عراق و به دنبال آن عربده و جست خیز«ما بردیم مابردیم»، راه انداختن شانس چندانی برای تحقق ندارد. ممکن است در آینده آمریکا تعداد نیروهای نظامی خود در را عراق خیلی کاهش بدهد اما این به معنی محدود شدن رابطه یا پایان حضور آمریکا در عراق نیست. نخست وزیر عراق به تازگی در مصاحبه با یک نشریه انگلیسی زبان اماراتی یاد آور شده است پس از سفرش به واشنگتن« این رابطه وارد فاز تازهای شده و دیگر منحصر به روابط امنیتی نیست بلکه شامل همکاریهای اقتصادی و جلب شرکتهای امریکایی به عراق و روابط همکاری طولانیمدت به خصوص در بخش انرژی و فناوری و آموزش و بهداشت خواهد بود». الکاظمی گفته است که عراق دیگر برای مبارزه با داعش نیازی به کمک نظامی ندارد. اما این به معنی آن نیست که آمریکا نمی تواند هیچ پایگاه نظامی در عراق داشته باشد. 75سال بعد از پایان جنگ جهانی دوم و تسلیم ژاپن به آمریکا، آمریکا همچنان بخشی از جزیره اوکیناوا را در اختیار دارد و برخلاف ناراضیتی مردم و مقامات محلی جزیره اوکیناوا حاظر به بستن پایگاه خود در آن جزیره و ترک آنجا نیست. آمریکا تا سال 1974 اداره کل آن جزیره را هم در اختیار خود داشت. در رویداد سرنگونی رژیم صدام حسین توسط آمریکا در سال 2003 که اصلا چیزی از رژیم عراق باقی نماند که قرار داد تسلیمی امضاء کند. قرار داد امنیتی سال 2008 آمریکا با عراق در زمینه مساله پایگاه و نیروهای آمریکا در عراق مبهم است.در پیش نویس متن کامل این قرار داد که در اختیار رسانه ها قرار گرفت، در ماده 24 آن که مربوط به عقب نشینی و خروج نیروهای آمریکا از عراق است، در مورد خروج نیروهای آمریکا از شهرها و روستاهای عراق و تجمع آنها در مناطقی که در خارج از شهرها و روستاها قرار دارند تاکید شده و در مورد خروج نیروهای آمریکا از عراق در بند5 آمده است:« آمریکا حق حاکمیت دولت عراق را در هر زمانی که خواستار خروج نیروهای این کشور از عراق باشد به رسمیت میشناسد و دولت عراق نیز حق حاکمیت آمریکا را در خروج نیروهای آمریکای از این کشور به رسمیت خواهد شناخت»! و در بند 6 آمده است:« دو طرف برای تعیین سازوکار و تدابیری برای کاهش شمار نیروهای آمریکایی در مدت زمانی مشخص توافق کردند و باید درباره مراکزی که این نیروها استقرار خواهند یافت، به توافق برسند». ابهام هنوز در قرار داد امنیتی باقی است. البته آمریکا و نیروهای ائتلاف مبارزه با داعش چند پایگاه را تاکنون تخلیه و به عراق تحویل داده اند. اگر چه در جریان سفر نخست وزیر عراق به آمریکا و دیدار او با دونالد ترامپ از قول ترامپ گفته شد که نیروی کمی از آمریکا در عراق حضور دارد که برای رویارویی با تحرکات احتمالی رژیم ایران است و این نیروها تا سه سال آینده خارج خواهند شد، اما این ضرب الاجل عناصر وابسته و مورد حمایت رژیم در عراق را راضی نکرد. از طرفی عراقی که بنا بر گفته وزیر خارجه اش در یک سخنرانی در واشنگتن، رابطه با آمریکا را استراتژیک(راهبردی) می داند، چگونه می تواند خواهان خروج نیروهای آمریکایی از عراق بدون نظر موافق آمریکا و بدون رعایت حقوق در نظر گرفته شده در قرار داد امنیتی با آمریکا شود؟ حالا به غیر از آمریکا ناتو در عراق دفتر دارد و البته حضورش ظاهرا برای آموزش نیروهای عراقی است و شخص الکاظمی بعد از گرفتن رای اعتماد از مجلس در19 اردیبهشت سال جاری در تماس تلفنی با« ینس استولتنبرگ» دبیر کل (ناتو) از وی برای سفر «در اسرع وقت» به بغداد برای بررسی «راههای افزایش همکاری مشترک، بویژه در زمینه آموزش نیروهای نظامی و پشتیبانی از نیروهای امنیتی و رفع تمام موانع در زمینههای اطلاعاتی و نیز در خصوص اقدامات پیشگیرانه بهداشتی تأکید کرد»(ایرنا خبرگزاری رسمی رژیم). روز 26 اوت برابر 5 شهریور نیز میدل ایست نیوز گزارش داد که «قاسم الاعرجی» مشاور امنیت ملی نخست وزیر با «جینی کار نیان رئیس دفتر ناتو در بغداد» دیدار کرد و در این دیدار بر«اهتمام دولت عراق به ادامه فعالیت سازمان ناتو در این کشور و اهمیت دستاوردهای موجود در حمایت از دستگاه امنیتی عراق و استفاده از تجربههای بینالمللی و آموزش نیروهای عراق و تقویت دستگاههای امنیتی و نظامی این کشور تأکید کرد و نماینده ناتو در عراق نیز«تأکید کرد که 30 کشور عضو ناتو به اتفاق آراء بر حمایت از عراق در عرصههایی که دولت عراق تعیین کرده تأکید دارند و به این حمایت ادامه خواهند داد»پ
حالا خامنه ای با این« با دفتر تحکیم مودّت» ناتو با عراق، چه کار می خواهد بکند؟ حکم تعطیلی برای آن هم می خواهد صادر کند؟ خاک بر سر تر از این شدن و تودهنی سنگین تر از این دریافت کردن برای «ولی امر مسلمین جهان» و پاسداران خرفتش مثل یحیی رحیم صفوی و دیگران، با آن رهنمودهایی که در دیدار با الکاظمی در تهران به او داده بود، میشد تصور کرد؟
برگزیدن دوباره ژنرال محبوب مردم عراقی به ریاست دستگاه مبازره با ترویسم
یک تصمیم مهم و مثبت و قابل ذکر دیگری که الکاظمی با آغاز مسئولیت خود به عنوان نخست وزیری به عمل آورد، دوباره برگزیدن ژنرال عبدالواهب الساعدی به ریاست تشکیلات مبارزه با تروریسم بود. وی که به خاطر نقشی که در سه سال جنگ با داعش داشته از قهرمانان مبارزه با داعش در عراق شمرده می شود و از این بابت بین مردم به ویژه نواحی جنوب عراق محبوبیت بسیارد دارد، در سپتامبر2019(شهریور 98)، توسط نخست وزیر سابق عادل عبدالمهدی از فرماندهی نیروی مبارزه با ترویسم به بخش اداری وزارت دفاع منتقل شد که این اقدام با مخالفت بسیار بین عراقیها رو به رو شد و اعترضاتی علیه تصمیم نخست وزیر راه افتاد (4). در آخبار آمده بود که گویا فشار دو گروه از تشکّلهای حشد الشعبی که الساعدی را آدمی نزدیک به آمریکا می دانستند سبب تسلیم عادل عبدالمهدی که آدم ضعیفی بود برای تغییر سمت او شده است. به احتمال زیاد قاسم سلیمانی در خط دادن به حشد الشعبی برای برکناری این ژنرال عراقی دارای محبوبیت بین مردم دخیل بوده است. از اقدامات ژنرال عبدالوهاب الساعدی بعد از انتصاب توسط الکاظمی به ریاست نیروی مبارزه با تروریسم، یورش نیروی های مبارزه با تروریسم عراق به یک پایکاه مخفی حزب الله عراق و دستگیری گروهی که متهم شدند که در نظر داشتند به منطقه سبز عراق و محل استقرار هیات های دیپلماتیک حمله (راکتی) بکنند و آنجا را به آتش بکشند بود. اما دستگاه قضایی عراق عناصر دستگیر شده را بعدا به علت «نبودن مداراک کافی» برای مورد اتهام آزاد کرد.(5).
گامهای سنجیده الکاظمی توسری به رژیم و مفید برای مبارزات مردم ایران
در هر حال نخست وزیر عراق گامهای سنجیده ای برای بستن راه مداخله و تحریکات رژیم در امور عراق و نیز گسترش روابط خود با کشورهای عربی برداشته که وصل کردن خط انتقال نیروی برق از کشورهای شورای همکاری خلیج فارس از خاک سعودی به عراق و توسعه رابطه با مصر و اردن از آن جمله است و اینها تاثیرات مثبتی به نفع نخست وزیر در حل مسائل سیاسی در داخل عراق خواهد داشت.
روشن است که هر توسری و تودهنی به رژیم درنده و ضد ایرانی آخوند – پاسدار به نفع مبارزات مردم ستمدیده از این رژیم است. از این نظر سیاست های الکاظمی و کوتاه کردن دست رژیم از مداخله در امور عراق، سیاست های مثبتی است که به نفع مبارزات مردم ایران نیز هست و به همین خاطر باید برای او آرزوی موفقیت کرد..
********************************
توضیحات و منابع
-----------------------------------
1- چالش فرا روی «مصطفی الکاظمی» برای اجرای توافقات با امریکاییها
جنگ سفارتخانه ها(بین رژیم و فرانسه در ماجرای وحید گرجی)
https://iranwire.com/fa/news/326/5664 -2
3- ترویسم رژیم و قتل دو قاضی تحقیق در آرژانتین( انفجار مرکز یهودیان) و در فرانسه( مساله وحید گرجی و بمب اندازی به فروشگاه تاتی)
3- 3 - اعترا ض «محمد الحیدری»، نماینده ولیفقیه و رئیس عقیدتی سازمان الحشد الشعبی در نامهای خطاب به روسای سهگانه عراق به خاطر عدم حفاظت از کنسولگری های رژیم
4- انتقاد و اعتراض بر سر برکناری ژنرال عبدالواهب الساعدی
5 - رویداد های قبل و بعد از یورش نیروهای ضد ترویسم عراق به مقر حزب الله عراق
ویدئویی از دیدار الکاظمی با خامنه ای
https://farsi.khamenei.ir/video-content?id=46091
---------------------------------------------------------------
۹ شهریور ۱۳۹۹ - ۳۰ اوت ۲۰۲۰
۱۴۰۰ خرداد ۸, شنبه
بیژن نیابتی: ننگ بشریت معاصر یکبار دیگر فلسطین پیش روی چشم جهان نظاره گر به خاک و خون کشیده می شود.
یکبار دیگر فلسطین پیش روی چشم جهان نظاره گر به خاک و خون کشیده می شود. بیژن نیابتی: ننگ بشریت معاصر
یکبار دیگر فلسطین پیش روی چشم جهان نظاره گر به خاک و خون کشیده می شود. در سالگرد روز نکبت ! روزتأسیس دولت اسرائیل. حکایتی که بیش از هفتاد سال است بی وقفه ادامه دارد و بی هیچ تردیدی تا روزی هم که دولت نژادپرست یهود به حیات ننگینش ادامه دهد بازهم تداوم خواهد داشت. بازهم با هر جنایتی تازه سیل محکومیتهای جهانی روان خواهد شد ، بازهم مردم برای چند روزی به خیابانها خواهند ریخت و مرگ ظالمان را فریاد خواهند کرد. بازهم وجدانهای بیدار جریحه دار خواهند شد، باز هم رجالگان توجیه گر ضد خشونت به میدان خواهند آمد و شورش علیه ظلم و ستم را تخطئه خواهند کرد. همزمان بازهم صدها و هزارها زن و مرد و کودک فلسطینی بخاک خواهند افتاد و بازهم جهان بنده تعادل قوا به حیات خفیف خائنانه خود ادامه خواهد داد و باز ما نیز شاید ، همچنان دوره خواهیم کرد شب را و روز را ، هنوز را !
اینجا من تنها به محکومیت ظالم نیامده ام که از این محکومیتهای بی پشتوانه هیچ آبی گرم نشده و نخواهد شد. من به اقامه عدالت آمده ام ! عدالتی که تقسیم پذیر نیست. فارس و ترک و عرب و آفریقایی و آسیایی و آمریکایی نمی شناسد. عدالت به مثابه بالاترین ارزش انسانی ، همان گوهر یکی یکدانه ای که تنها برای تحقق آن است که هر جنگ و مقاومت و انقلابی مشروعیت می یابد. چرا که همه چیز حتی بزرگترین آرمان بشر یعنی آزادی نیز زیرمجموعه عدالت است.
ما در زبان فارسی برای تعریف عدالت در مفهوم عام آن یک تکواژه نداریم. برای همین هم هست که برای تفهیم بهتر از آن در قالب مفاهیم گوناگون نام می بریم. عدالت اجتماعی، عدالت حقوقی، عدالت جنسیتی، عدالت اقتصادی و ..... ابعاد مختلف همان آرمان بزرگ تاریخ بشری است. شاید واژه "قسط" تعریف بهتری باشد. به هر تقدیرهر یک ازاین شاخه های عدالت محقق نشود کل عدالت محقق نشده است. گفتم که آزادی هم زیر مجموعه عدالت است چرا که عدم وجود آزادی در رابطه با انسان و جامعه نیز مثال بارز بی عدالتی است. آزادی را اگر بتوان به ماه تشبیه کرد ، عدالت خورشیدی است که ماه نورش را از آن می گیرد. بی عدالتی در مفهوم عام خود یعنی عدم تعادل در انسان، در جامعه و حتی در طبیعت ! عدالت یعنی قرارگرفتن هر چیز در جای خودش ! یعنی تحقق آزادی ، برابری و در یک کلام یعنی تحقق شأن انسان در مقام انسان.
لیبرال دمکراسی کلاهبردار می خواهد تحقق آزادی را بدون برقراری عدالت ممکن جلوه دهد و سوسیالیسم نوع شوروی می خواست که عدالت را بدون آزادی امکانپذیر بنمایاند. هر دو فریبی بیش نبودند و هر دو نیز جایی جز زباله دان تاریخ نداشته و ندارند. امروز نفس وجودی دولت اسرائیل نماد بیعدالتی درعصر ماست. اسرائیل نه به مثابه یک نظام سیاسی در کنار دیگر نظامهای سرکوبگر جهان امروز بلکه به مثابه نماد سیاسی "سیستم هزمون" در هزاره سوم. یعنی سمبل و عصاره مادی آنچه که نظم نوین جهانی وعده اش را می دهد.
زیرا که ما فقط با یک دولت سرکوبگر و یک نظام جنایتکار در گوشه ای از دنیا روبرو نیستیم ، با یک نظم ضد انسانی روبروییم که اسرائیل تنها نوک آن کوه یخی است که می توان با چشم غیرمسلح مشاهده اش کرد. نظمی که با شعار آزادی و دمکراسی به میدان آمده اما دشمنترین دشمنان آزادی و حاکمیت مردمی است. نظمی که فریادهای اعتراضش به نقض حقوق بشر در جهان گوش فلک را پر کرده اما بزرگترین ناقض حقوق انسانهاست. نظمی که دم از تمدن بشری می زند اما مرتکب بزرگترین وحشیگریهای تاریخ معاصر شده و می شود. نظمی که خود واعظ "دولت حقوقی" است اما آنگاه که منافعش ایجاب کند به هیچ قاعده و قانونی پایبند نیست. نظمی که نام مستعارش جهان آزاد است !
اسرائیل عصاره خلص این نظام است. به همین اعتبار مبارزه با آخرین دولت آپارتاید در قرن بیست و یکم مقابله با کل این نظم ضد انسانی است. ایرانی و عرب و آفریقایی و آمریکایی نمی شناسد. آری اسرائیل جزء جدایی ناپذیر سیستم هژمون در جهان ماست. به غیر از این مگر می توان در گرماگرم کشتار فلسطینیها ، برافراشته شدن پرچم اسرائیل بر فراز وزرات خارجه اتریش ، ممنوع کردن تظاهرات اعتراضی در دفاع از فلسطین در فرانسه یعنی همان مهد کذایی دمکراسی ! تأکید مداوم دولتهای اروپایی و در رأس آنها ایالات متحده بر حق دفاع ! اسرائیل در اوج تهاجم نظامی ارتش کودک کش و صدها و هزاران موضعگیری مشابه از این دست در هفتاد و سه سال اخیر را فهم کرد ؟
اسرائیل نماد بیعدالتی نظم نوین جهانی است. به همین اعتبار بی تفاوتی در مقابل جنایات آن تن دادن به این نظم حاکم است ، بی هیچ تعارفی. هر که میخواهید باشید با هر سابقه انقلابی و سرمایه مبارزاتی ! سکوت اگر کردید یعنی تن داده اید، یعنی از جنس دشمن شده اید. اینرا من خطاب به کل اپوزیسیون ایران نمی گویم ، مدعیان انقلاب را نشانه رفته ام.
بسیارخوب است که یک جریان ملی گرا علیه بی عدالتی در ورای مرزهای جغرافیاییش هم واکنش نشان دهد اما اگر نداد حَرجی بر او نیست. موضوع مبارزه عنصرملی گرا خلاصه شده درملت و مملکت است و نه بیشتر! اما عنصر انقلابی که چنین نیست. موضوع انقلاب تنها میهن و ملت که نیست ، بسا فراتر از آن خود انسان است. انسان بی رنگ ، انسان بی نژاد ، انسان بی جنسیت ، انسان بی مذهب ! عنصر انقلابی اگر در مقابل بیعدالتی بهردلیلی حتی به خاطر حفظ خود سکوت کرد و موضع نگرفت معلوم است که یا انقلاب را نفهمیده و یا به لحاظ ماهوی استحاله شده است.
اسرائیل و عقبه جهانی آن اگرچه برای بشریت معاصر یک تهدید است اما برای انقلابیون واقعی یک فرصت استثنایی است. هرکجا که سردمداران نظم نوین برای تحمیق توده ها شعار آزادی، دمکراسی و حاکمیت مردمی ، حقوق بشر، حاکمیت قانون و دولت حقوقی و خلاصه تمدن و پیشرفت و ترقی دادند باید اسرائیل را در مقابل آنها گذاشت و خواهان موضعگیری صریحشان شد. کسی که شعار حقوق بشر می دهد ولی سرکوب مداوم و بی وقفه حقوق انسان فلسطینی را واضح و روشن محکوم نمی کند دروغگوی حقیری بیش نیست حتی اگر نقض حقوق بشر در تمام دنیا را نیز واضح و روشن محکوم کرده باشد.
بر آن قلم به مزدی که در سایت گویا می نویسد اسرائیل تنها دولتی در جهان است که تمام قد در کنار مردم ایران ! ایستاده است حَرجی نیست اما آن چپی که برای دستگیری هر فعال کارگری ماشین امضاء گیریش بکار می افتد اگر اینجا واکنش نشان نمی دهد معلوم است که یک جای کارش می لنگد. آن "دنیای بهتری" هم که وجود یک دولت آپارتاید نژادی را به بهانه مبارزه با رژیم جمهوری اسلامی تحمل کند حتمأ دنیای عادلانه ای نمی تواند باشد.
نقض حقوق بشر در ایران و ترکیه و عراق و سوریه و لیبی و خلاصه کل آفریقا و آسیا را محکوم کردن اگرچه لازم و ضروری است اما بازکننده مشت گوینده نیست، چرا که خامنه ای و صدام حسین و قذافی و بشار اسد از جنس نظم نوین نبوده و نیستند ، اسرائیل اما هست. برای همین هم هست که دنیای آزاد ! برعلیه هر کفتار و شغالی موضع می گیرد اما در مقابل همزادان خمینی و خامنه ای در حاکمیت اسرائیل نه !
تفاوت رژیم آپارتاید با دیگران در اینجاست وگرنه هم جنایتکارتر از حاکمان اسرئیل در اقصی نقاط جهان کنونی بوفور یافت می شود و هم ناقضان حقوق انسان. اما آن جهان کذایی آزاد ! اگر در همه جا جنایت علیه بشریت و جنایات جنگی را واضح و روشن هم محکوم کرده باشد اسرائیل را محکوم نمی کند. چرا ؟ !
تنزل دادن مسئله فلسطین به دعوای میان حماس و دولت اسرائیل یک نابکاری خائنانه است. کسی که به بهانه ارتجاعی بودن حماس و جهاد اسلامی از موضعگیری قاطع علیه جنایات آشکار و پنهان اسرائیل طفره میرود یا ابله است و یا مغرض ! مسئله مگر این است ؟ حکم تخلیه خانه های فلسطینیان در محله شیخ جراح ربطی به حماس و جهاد اسلامی داشته است ؟ دعوا مگر بر سر درگیری حماس و جهاد اسلامی با دولت قانونی ! یهود است ؟ مگرهمین حماس را در همان آغاز شکلگیریش برای تضعیف جنبش آزادیبخش فلسطین و شخص یاسر عرفات کسی بجز خود دولت اسرائیل بال و پر داد و در مقابل رشدش مسامحه بخرج داد ؟ مگر کسی در ایدئولوژی و عملکرد ارتجاعی حماس و جهاد اسلامی شک دارد که معضل فلسیطن به درگیری بین آنها و همزادن مرتجع و راسیستشان در دولت اسرائیل تنزل داده شود ؟
دولت آپارتاید در اسرائیل متهم به سه فقره جرمی است که در هر کجای دنیا صورت پذیرد کشور مربوطه را می برد زیر فصل هفتم منشور ملل متحد یعنی ضرورت تصمیم گیری جهانی برای مجازاتهای سنگین علیه کشور متهم تا حد اقدام نظامی در شورای امنیت سازمان ملل متحد و تا حالا هم بسیار برده است. از نمونه جنگ کره در اوایل دهه پنجاه میلادی تا اشغال کویت و تهاجم نظامی اول به عراق در آغاز سال 1991 و از اشغال افغانستان در 2001 تا دخالت بین المللی در لیبی و براندازی قذافی در 2011 همه و همه به لحاظ قانون بین الملل درهمین چهارچوب بوده که مشروعیت ! یافته اند. هر یک از موارد مذکور تنها به بهانه یک فقره جرم انجام پذیرفته است ، اسرائیل متهم به انجام هر سه فقره این جرمهاست و آب از آب تکان نخورده است. مهمترین این جرمها درکنار"جنایات بیشمار جنگی" و "جنایت علیه بشریت"، اقدام به عمل شنیع "پاکسازی قومی" می باشد. یعنی همان سیاستی که سازمانهای تروریستی یهود پس از پایان جنگ جهانی دوم و خود دولت حرامزاده اسرائیل از بدو تولدش در سال 1948 به اینسو بی وقفه در سرزمینهای فلسطینی اعمال کرده و می کند. رأی یک بی دادگاه اسرائیلی مبنی بر تخلیه خانه های فلسطینیان در محله شیخ جراح که فتیله حوادث اخیر را آتش زد نیز در همین چهارچوب "پاکسازی قومی" قرار می گیرد.
عنصر انقلابی تنها با عقلش مبارزه نمی کند، با عشق است که می جنگد و می تواند که بجنگد. عشق به عدالت، عشق به آزادی و عشق به انسان در رأس همه چیز ! پتانسیل عقل تا مرز ممکنهاست، به همین اعتبار میدان عقل محدود است ، میدان عشق اما حد و مرزی ندارد ، اگر هم که حد و مرزی داشته باشد مرز خود انسان است. موجود دوپایی که انسانیتش اساسأ با تحقق عدالت محقق می شود و لاغیر. این انسان دیگر مهم نیست که در کجای عالم بدنیا آمده است. مرزش در هرکجا با بیعدالتی خدشه برداشت وجدان عنصر انقلابی اولین چیزی است که خدشه دار می گردد. اگر آن وجدان خدشه دار نشد حتمأ اتفاق بدی افتاده است.
آنکه زمانی می گفت : عقل بازاری بدید و تاجری آغاز کرد، عشق دیده آنسوی بازار او بازارها ! امروز نمی تواند با اتکاء به محاسبات سیاسی و تعادل قوای موجود که البته بسیارعقلائی ! هم هست در مقابل دولت اسرائیل سکوت پیشه کند. اگر کرد معلوم می شود که دیگر هر چه هست از جنس انقلاب نیست.
بیژن نیابتی ، 26 اردیبهشت 1400
۱۴۰۰ خرداد ۶, پنجشنبه
۱۴۰۰ خرداد ۴, سهشنبه
بهرام رحمانی: مردم غزه بهاى جنگ نهان و آشکار حکومتهای اسرائیل و ایران را میپردازند!
در واقع در ساعات پایانی روز پنجشنبه ۲۹ اردیبهشت ۱۴۰۰ برابر با ۲۰ مه ۲۰۲۱، مقامهای اسرائیلی در جریان یک جلسه کابینه امنیتی این کشور تصمیم گرفتند تا آتشبسی یکطرفه را در نوار غزه از ساعت ۲:۰۰ بامداد روز جمعه ۲۱ مه ۲۰۲۱-۳۰ اردیبهشت ۱۴۰۰، اجرا کنند. آتشبسی که از سوی حماس و جهاد اسلامی فلسطین پذیرفته شد. پس از آن اسماعیل هنیه، رهبر حماس، در یک پیام تصویری از مقامهای جمهوری اسلامی بابت حمایت مالی و تسلیحاتی از حماس در طول این جنگ یازده روزه تشکر کرد.
این آتش بس که در ساعات نخست روز جمعه شروع شد به ۱۱ روز درگیری میان دو طرف که بیش از ۲۴۰ کشته - عمدتا در غزه - به جا گذاشت پایان داد.
اسرائیل روز پنجشنبه بیش از ۱۰۰ حمله علیه تاسیسات زیربنایی حماس در شمال غزه انجام داد. حماس هم با شلیک راکت به آن پاسخ داد.
نبردها روز ۱۰ مه در پی چند هفته تنش میان اسرائیل و فلسطینیها در بیتالمقدس شرقی که به زد و خورد در یک مکان مقدس برای مسلمانان و یهودیان انجامید شروع شد.
از ساعت دو بامداد جمعه ۲۱ مه ۲۰۲۱-۳۰ اردیبهشت ۱۴۰۰، آتشبس در غزه به جریان افتاد. خبر توافق، شامگاه پنجشنبه و بعد از جلسه کابینه امنیتی اسرائیل اعلام شد.
توافق طرفین با وساطت عبدالفتاح سیسی، رییس جمهور مصر انجام گرفته و به گفته سخنگوی نتانیاهو، هیچ پیششرطی ندارد.
آنتونیو گوترش، دبیرکل سازمان ملل نیز با اظهار خشنودی از توقف درگیری از طرفین خواست به آتشبس پایبند بمانند. او پیشتر با بیان نگرانی عمیق از مرگ غیرنظامیان گفته بود: «اگر جهنمی روی زمین باشد، آن زندگی کودکان غزه است.»
بیش از ۲۳۰ غیرنظامی فلسطینی در درگیریها کشته شدهاند که ۶۵ کودک و ۳۹ زن در میان آنهاست. ۱۷۱۰ نفر نیز زخمی و ۵۸ هزار نفر آواره شدهاند. در حالی که تلفات جانی در اسرائیل فقط ۱۲ نفر است. یک پسربچه پنج ساله و یک دختر جوان ۱۶ ساله در میان کشتهشدگان هستند.
به گفته مقامات وزارت بهداشت دولت حماس در غزه، در ۱۱ روز اخیر حداقل ۲۳۰ فلسطینی از جمله ۶۵ کودک و ۳۹ زن در حملات هوایی اسرائیل کشته شدند.
حماس و گروه جهاد اسلامی تعداد کشتههای خود را ۲۰ نفر اعلام کردهاند. این در حالیست که اسرائیل شمار تلفات این دو سازمان را حداقل ۱۳۰ نفر میداند. اسرائیل همچنین میگوید حملات راکتی فلسطینیها حداقل ۱۲ کشته در این کشور برجای گذاشته است.
علاوه بر مصر، قطر و سازمان ملل متحد نیز در مذاکرات روزهای اخیر برای پایان دادن به درگیری خونین بین اسرائیل و حماس نقش داشتند.
آنتونیو گوترش، دبیر کل سازمان ملل متحد، روز پنجشنبه از طرفین درگیر خواست که فورا جنگ را متوقف کنند.
گوترش در نشست ویژه مجمع عمومی سازمان ملل متحد صحبت میکرد که با هدف بحث و بررسی درباره بحران جاری در غزه تشکیل شد.
هایکو ماس، وزیر امور خارجه آلمان پنجشنبه به اسرائیل سفر کرد. آلمان خواهان آتشبس فوری در منطقه است.
توافق حماس و اسراییل بر سر آتشبس با میانجیگری مصر؛ دبیرکل سازمان ملل با ابراز خشنودی از پایان خشونت از طرفین خواست به توافق پایبند بمانند. بایدن نیز ابراز امیدواری کرد که فرصتی برای صلح پایدار در خاورمیانه فراهم شود.
جنگ اخیر ارتش اسرائیل به غزه به دلیل شکست نیانیاهو در تشکیل دولت و با اخراج فلسطینان از خانههایشان آغاز شد. جنگی که با استقبال جمهوری اسلامی مواجه شد و به این ترتیب قربانیان اصلی این جنگ مردم غزه بودند هر چند که چند تن از شهروندان عادی اسرائیل نیز بر اثر موشکپراکنیهای حماس و جهاد اسلامی که مورد حمایت همهجانبه جمهوری اسلامی ایران قرار دارند جان باختند.
ارتش اسرائیل در حمله اخیر خود به غزه حتی ابتداییترین معیارها و قوانین بینالمللی را زیر پا گذاشت .برای نمونه ارتش اسرائیل در روز شنبه ۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۰-۱۵ مه ۲۰۲۱، از بمباران برج الجلا و تخریب کامل آن خبر داد. در این برج دفاتر شبکههای خبری الجزیره، خبرگزاری آسوشیتدپرس و شمار دیگری از رسانههای بینالمللی و داخلی قرار داشت. در این ساختمان آپارتمانهای مسکونی و دفاتر تجاری دیگری هم وجود داشت.
در این برج ۱۳ طبقه همچنین تعداد زیادی مطب پزشک، دفاتر حقوقی، دفاتر خدمات اینترنتی و منازل مسکونی وجود داشت که بر اثر حمله جنگندههای ارتش اسرائیل با خاک یکسان شد.
مدیر اجرایی دفتر خبرگزاری اسوشیتدپرس نیز الجزیره گفت: از حمله وحشتناک اسرائیل به ساختمانی در غزه که دفتر ما هم در آنجا بود، احساس شوک و هراس داریم.
شبکه الجزیره هم با صدور بیانیهای اعلام کرد: ما تخریب دفترمان در غزه را توسط اسرائیل محکوم میکنیم و از جامعه بینالمللی میخواهیم مراقب جان خبرنگاران باشد.
در این بیانیه آمده است: تخریب دفتر الجزیره اقدامی مغایر با همه موازین حقوق بینالملل و تمدن بشری است و ارتش اسرائیل قبل از بمباران برج الجلاء به ساکنان برج فقط فرصت کوتاهی برای ترک آنجا داده بود.
الجزیره تاکید کرد: آنچه اسرائیل انجام داد، رفتاری وحشیانه با هدف به خطر انداختن جان خبرنگاران برای جلوگیری از افشاگری آنها از واقعیتهاست؛ اما ما به مخاطبانمان وعده میدهیم که پوشش خبری و افشای واقعیتهای تحولات در غزه و اراضی فلسطینی و اسرائیل را ادامه خواهیم داد.
شبکه الجزیره گفت: بمباران برج الجلاء با هدف خاموش کردن رسانههای آزاد و پنهان کردن واقعیتهاست.
شبکه الجزیره به نقل از مدیر اجرایی کمیته حفاظت از خبرنگاران نیز تاکید کرد: حمله اخیر این تردید را به وجود میآورد که اسرائیل عمدا درصدد تعطیلی کار تاسیسات رسانهای است.
سخنگوی کاخ سفید در واکنش به تخریب برج الجلا در غزه که محل استقرار دفاتر رسانههای خارجی بود، از دولت اسرائیل خواست از ایمنی و امنیت روزنامهنگاران اطمینان یابد.
جن ساکی ادعا کرد: ما به طور مستقیم با اسرائیلیها در ارتباط بودهایم که اطمینان از ایمنی و امنیت روزنامهنگاران و رسانههای مستقل، بزرگترین مسئولیت است.
حتی یک نماینده کنگره آمریکا نیز در تشریح چرایی حمله حمله ارتش اسرائیل به «الجلاء» اعلام کرد: «اسراییل منابع رسانهای را هدف قرار داد تا جهان نتواند شاهد جنایتهای جنگی نتانیاهو فرمانده آپارتاید باشد.»
رشیده طلیب نماینده کنگره آمریکا امروز شنبه و در واکنش به تخریب برج الجلاء در غزه توسط ارتش اسرائیل در پیامی توییتری به تشریح دلیل این جنایت پرداخت.
نماینده کنگره آمریکا در این خصوص نوشت: اسراییل منابع رسانهای را هدف قرار داد تا جهان نتواند شاهد جنایتهای جنگی که توسط نتانیاهو فرمانده آپارتاید انجام میشود باشد.
رشیده طلیب در این خصوص ادامه داد: این (جنایت) انجام شد تا جهان نتواند کشتار نوزادان، کودکان و والدین آنها را ببیند. این کار انجام شد تا جهان نتواند قتل و عام شدن فلسطینینان را ببیند.
شماری از تحلیلگران برجسته عرب، روز دوشنبه ۲۷ اردیبهشت ۱۴۰۰، در مصاحبه با تلویزیون «العربیه» تاکید کردند که ساکنان نوار غزه هزینه نزاع اسرائیل و ایران را میپردازند.
علی الامین، سردبیر سایت خبری لبنانی «جنوبیه»، گفت، تهران میخواهد از تقابل فعلی فلسطینیها و اسرائیلیها به نفع خود بهرهبرداری کند اما خونهایی که ریخته شده، خون فلسطینیهاست.
وی افزود: «ایران به طور مستقیم در این رویارویی دخالت نمیکند، اما همه نشانهها حاکی از آن است که تهران در همه این رویدادها نقش داشته و از افزایش این تنشهای نظامی به نفع خود«سرمایهگذاری» میکند.
در همین حال هبه القدسی، مدیر روزنامه «الشرق الاوسط» در واشینگتن، گفت که تماس تلفنی اخیر بین اسماعیل هنیه، رییس دفتر سیاسی حماس و اسماعیل قاآنی، فرمانده نیروی قدس سپاه پاسداران ایران، سئوال بزرگتری را مطرح میکند.
او با اشاره به رابطه حماس با جمهوری اسلامی ایران، این روابط را نقطه عطفی بین این گروه و ایران دانست.
در همین راستا، مصطفی العانی مدیر «برنامه امنیتی» در «مرکز تحقیقات خلیج»، گفت: «ایران بهخاطر فلسطینیها خود را به خطر درگیری با اسرائیل نمیاندازد زیرا جمهوری اسلامی ایران به فکر منافع خود است.»
العانی گفت، جمهوری اسلامی ایران در محاسبات خود هیچ ارزشی برای خون فلسطینیها قائل نیست. کما اینکه خون عراقیها، سوریها نیز برای آن اهمیتی ندارد و آماده است تا این خونها را به راحتی فدای منافع خود کند.»
العانی افزود: «طبق گزارش منابع وابسته به ایران از جمله منابع شبهنظامیان حزبالله لبنان، اکنون ایران هیچ علاقهای به تقابل با اسرائیل، چه از نظر نامناسب بودن شرایط سیاسی و چه از نظر ظرفیت و توانایی نظامی، ندارد.
محمد عوض روزنامهنگار و تحلیلگر عرب نیز گفت، بخش عمدهای از ساکنان غزه به دلیل بحرانهای داخلی خواهان جنگ نیستند، آنها به دنبال امنیت، ثبات و زندگی جدیدی هستند که از طریق صندوقهای انتخابات آینده قرار بود برای آنها محقق شود.
او تاکید کرد که اکنون به دلیل شدت و حجم حملات اسرائیل، ترس و نگرانی بیسابقهای در میان مردم نوار غزه به وجود آمده است.
بنا به گزارش خبرگزاری «رویترز»، به نقل از یک مقام ایرانی، جمهوری اسلامی ایران ماهیانه میلیونها دلار برای جنبش حماس ارسال میکند. همچنین طرحهای اقتصادی در منطقه دارد که درآمدهای آن صرف تامین هزینههای این گروه فلسطینی میشود.
بر اساس گزارش «رویترز»، این مقام ایرانی فاش کرد که حماس سه کارخانه موشکسازی زیرزمینی در غزه دارد. همزمان با آن، یک مقام اروپایی فاش کرد که حماس با کمک جمهوری اسلامی ایران، موشکهای دوربرد در اختیار گرفته و خاطر نشان کرد که این گروه فلسطینی ذخیره سرمایهگذاری عظیمی شامل میلیونها دلار برای خود اندوخته است.
از سوی دیگر، منابع غربی خبر دادند که گروه حماس، کمکهای مالی از سوی موسسات خیریه همسو، در اروپا دریافت کرده است.
شایان ذکر است که بعد از ۱۱ روز حملات موشکی و فردای آتشبس، گروه حماس اعلام «پیروزی» کرد و اسماعیل هنیه با تماس تلفنی و سخنرانی تلویزیونی از کمکهای مالی و تسلیحاتی جمهوری اسلامی تشکر کرد، اما اظهار داشت که فرآیند بازسازی غزه توسط «خیرین جهان عرب» انجام خواهد شد.
پیشتر نیز محمدجواد ظریف، وزیر خارجه جمهوری اسلامی ایران در گفتوگویی با روزنامه اعتماد با تایید ادعای مقامات حماس در مورد ۲۲ میلیون دلار کمک بلاعوض ایران گفته است: «ایران برای سیاست خارجی همواره هزینه میکند.»
محمود الزهار، یکی از رهبران ارشد جنبش فلسطینی حماس اخیرا در مصاحبهای گفته بود، این گروه مبلغ ۲۲ میلیون دلار بهصورت نقد از قاسم سلیمانی فرمانده نیروی قدس که در ژانویه گذشته با حمله هوایی آمریکا در فرودگاه بغداد کشته شد، دریافت کرده است
جمهوری اسلامی ایران، همواره از گروههای شبهنظامی در منطقه حمایتهای مالی و تامین سلاحهای جنگی برای آنها داشته است «حزبالله»، «فاطمیون»، «مدافعان حرم» و دیگر گروههای فلسطینی بخشی از گروههایی هستند که مورد حمایتهای مالی و تسلیحاتی ایران هستند.
اسماعیل هنیه، رییس دفتر سیاسی سازمان «حماس» در یک سخنرانی تلویزیونی، ضمن تشکر از کمکهای مالی و تسلیحاتی جمهوری اسلامی ایران، گفت: «با کمک افراد خیّر کشورهای عربی، غزه را بازسازی میکنیم.»
هنیه درباره کمکهای مالی و تسلیحاتی جمهوری اسلامی ایران گفت: «ما از جمهوری اسلامی ایران تشکر میکنیم که از هیچ کمکی به مقاومت غزه دریغ نکرد.»
اسماعیل هنیه، همچنین با نوشتن نامهای به علی خامنهای، رهبر جمهوری اسلامی ایران، از او درخواست کمک کرد. هنیه در این نامه که روز سهشنبه ۱۸ مه ۲۰۲۱ برای خامنهای فرستاده شد، از او خواست فورا اقداماتی در سطح کشورهای اسلامی، عربی و بینالمللی برای کمک به حماس انجام دهد.
او در این نامه اسرائیل را به «تشدید عملیات یهودیسازی، شهرکسازی، کوچاندن اجباری فلسطینیان، پاکسازی نژادی و حملات به منطقه باب العامود و شیخ جراح، همچنین تجاوزات علیه مسجد الاقصی و معتکفین در آن اعم از تعرض به این مسجد مبارک یا سرکوب نمازگزاران و بستن درهای آن و ممانعت از ورود فلسطینیان به آن برای اقامه نماز و عبادت» متهم کرد.
هنیه در بخش دیگری از نامهاش نوشت: «ملت فلسطین در قدس که بیش از ۵۰ سال است راه مقاومت و صبر و بردباری را برای دفاع از سرزمین و مقدسات فلسطین به نیابت از امت اسلامی و عربی در پیش گرفته، هرگز از ادامه این مسیر تا پیروزی، بازگشت به این سرزمین و تشکیل کشور مستقل فلسطین به پایتختی قدس شریف باز نمیایستد.»
همچنین اسماعیل هنیه رییس دفتر سیاسی حماس و حسین سلامی فرمانده سپاه پاسداران در تماسی تلفنی نتایج درگیریهای اخیر در غزه و به ویژه کمکهای مالی و تسلیحاتی ایران به حماس را بررسی کردند.
در این تماس تلفنی، اسماعیل هنیه از ایستادگی جمهوری اسلامی در کنار فلسطین در همه صحنههای دیپلماسی و میدانی قدرانی کرد.
هنیه ادعا کرد که در حال حاضر «معادله نبرد تغییر کرده و تودههای مردم در داخل فلسطین و خارج آن برای رد سیاست ها و اعمال اشغالگران به پا خاستند.»
از سوی دیگر، فرمانده سپاه «دستاورد حاصل از مقاومت فلسطین» را ستود و بار دیگر بر آمادگی ایران برای کمک به فلسطین و «مقاومت قهرمان» آن در زمینه های مختلف تأکید کرد. او اضافه کرد: «ایران هرگز از این نقش خود عقب نخواهد نشست.»
پیشتر هم هنیه درباره کمکهای مالی و تسلیحاتی ایران گفته بود: «ما از جمهوری اسلامی ایران تشکر میکنیم که از هیچ کمکی به مقاومت غزه دریغ نکرد.»
امروزه در ادبیات جمهوری اسلامی مفهوم «مقاومت» از «مقاومت اقتصادی» تا «مقاومت میدانی و جنگی» مانند نقل و نبات استفاده میشود. از زمان پا گرفتن «حزبالله» در لبنان، حشدالشعبی عراق، حماس در نوار غزه، حوثیها در یمن و...، که همگی مورد حمایت مالی و تسلیحاتی جمهوری اسلامی ایران هستند، «مقاومت» واژهای لوث شده به شمار میآید و مترادف با جنگ و خونریزی و ترور شده است. در حالی که مقاومت به معنای دفاع از خود یا مقابله با سرکوب و سانسور حاکمیت نیست، بلکه یک واژه بیمعنی و خالی از محتوای واقعیاش شده است.
روزنامه «وال استریت ژورنال» به نقل از کارشناسان نظامی گزارش داده است جمهوری اسلامی ایران بزرگترین تامینکننده تسلیحاتی شبهنظامیان سازمان «حماس» در جریان جنگ یازده روزه اخیر با اسرائیل بوده است. با این وجود، به دلیل کنترل شدید اسرائیل بر نوار غزه، جمهوری اسلامی ایران نمیتواند مستقیما به حماس سلاح برساند. در عوض، حماس مجبور شده با استفاده از طرحهای ایرانی، روی مواد و قطعات موجود در محل برای ساخت سلاحهای خود تکیه کند.
بنا به این گزارش، شبهنظامیان حماس از فایبرگلاس برای ساخت هواپیماهای بدون سرنشین (پهپادها)، از لولههای فلزی صنعتی برای ساخت موشک، و از نمک و روغن کرچک برای تولید سوخت موشک استفاده کردهاند.
بر اساس تصاویر و فیلمهای منتشرشده از طرف حماس و جهاد اسلامی فلسطین و همچنین نیروی دفاعی اسرائیل در تمامی حملات راکتی صورت گرفته از خاک غزه به سمت اسرائیل و به خصوص مناطق مرکزی آن چون خولون و تلآویو از راکتهای جدیدی استفاده شد تا برد کافی برای رسیدن به این شهرها را داشته باشند. نخستین حمله راکتی به مرکز اسرائیل و به خصوص شهر تلآویو ساعت ۲۰:۵۲ به وقت اورشلیم روز ۲۱ اردیبهشت و در پاسخ به انهدام برج ۱۳ طبقه هنادی به دست نیروی هوایی اسرائیل در نوار غزه صورت گرفت.
بر اساس اطلاعات منتشرشده توسط نیروی دفاعی اسرائیل، در طول این جنگ یازده روزه که در تاریخ ۱۹ اردیبهشت با شلیک نخستین راکتها از نوار غزه به جنوب اسرائیل آغاز شد، حماس و جهاد اسلامی ۴ هزار و ۳۶۰ راکت و گلوله خمپاره به سمت جنوب، مرکز و شمال اسرائیل شلیک کردند که اگرچه منجر به تخریب برخی از اماکن غیرنظامی و خودروهای غیرنظامیان شد، اما تنها یازده غیرنظامی در این حملات جانشان را از دست دادند و بیش از ۱۰۰ نفر نیز مجروح شدند.
بنابراین در این حملات بیش از هر چیزی قابل توجه بود، افزایش چشمگیر برد راکتهای حماس و جهاد اسلامی فلسطین بود به طوری که دهها حمله راکتی گسترده به مرکز اسرائیل و چندین حمله محدود به شمال این کشور از نوار غزه صورت گرفت.
در جریان حمله گسترده به تلآویو، واحد راکتی گردانهای عزالدین قسام حماس برای نخستینبار به طور گسترده از راکتهایی به نام عیاش با برد ۲۵۰ کیلومتر استفاده کردند. دو روز پس از نخستین حمله راکتی حماس به تلآویو، حماس فیلمی در رابطه با حملات راکتی به اسرائیل از نوار غزه منتشر کرد که در آن برای نخستینبار راکتهای مورد نظر را در حین آمادهسازی و شلیک نشان میداد. ادعا شده است این راکتها توسط حماس در نوار غزه ساخته شده بودند.
شایان ذکر است که در تاریخ ۳۱ تیر ۱۳۹۸، هیاتی عالیرتبه از مقامهای گروه حماس با علی خامنهای، رهبر جمهوری اسلامی در تهران دیدار کرده بودند. احتمالا در این دیدار حمایت مالی و تسلیحاتی سپاه قدس را برای حماس جدیتر و وسیعتر از گذشته شد. پس از آن بود که تولید و ساخت راکتهایی چون عیاش توسط حماس با کمک جمهوری اسلامی در نوار غزه آغاز و یا تکمیلتر شد. ناگفته نماند که در برخی گزارشها آمده بود این راکتها پس از ساخت از خاک غزه و به سمت شرق دریای مدیترانه در ماههای پیش آزمایش شده بود.
از ابتدای آغاز حملات خمپارهای و راکتی حماس و جهاد اسلامی مستقر در غزه علیه اسرائیل، حملات آنها به علت دقیق نبودن هدایت راکتهایشان فقط توانستند به اماکن غیرنظامی و غیرنظامیان آسیب نه چندان جدی وار سازند. در حالی که سالهاست فرماندهان سپاه قدس در تلاش است کارشناسان نظامی حماس بتواند راکتهای هدایت دقیق بسازند. اما اکنون عملا نشان داده شد که در این راه موفق نبودهاند.
پیشتر بر اساس اطلاعات منتشرشده توسط موساد (سرویس اطلاعاتی اسرائیل) در رابطه با پروژههای رده ۳۴۰ موشکی سپاه قدس برای تقویت توان راکتی حماس و جهاد اسلامی فلسطین، نیروهای اعزامی به سمنان دورههای کار با پودر آلومینیوم (تقویتکننده حرارت احتراق در پیشران راکتها) و پرکلرات آمونیوم (برای تولید سوخت جامد راکتها و موشکها) تحت نظر اساتید دانشگاه مالک اشتر وزارت دفاع و پشتیبانی نیروهای مسلح به ریاست دکتر علی مهدیپور عمرانی میگذرانند.
در جریان جنگ یازده روزه اخیر، حماس و جهاد اسلامی در حملاتشان با استفاده از موشک ضدتانک دهلاویه توانستند چندین سرباز اسرائیلی و خودروهایشان را که در عملیات «مدافع دیوارها» شرکت داشتند در نزدیکی نوار غزه مورد هدف قرار داده و دستکم در یک مورد یکی از آنها را بکشند. سرباز ۲۱ ساله مورد نظر عمر طبیب نام داشته و از اعضای گردان ۹۳۱ از تیپ پیاده نهال نیروی دفاعی اسرائیل بود. دیگر سلاح ایرانی مورد استفاده در نبرد اخیر انواع خمپارهاندازهای سبک و گلولههای خمپاره اچامـ۱۵ و اچامـ۱۶ ساخت ایران برای آنها بود. این گلولههای خمپاره ۸۱ و ۱۲۰ میلیمتری نتوانستند آسیبی به اماکن مسکونی در حومه نوار غزه بزنند.
به گفته شبکه کان سامانه گنبد آهنین حدود ۹۰ درصد موشکهایی را که مناطق مسکونی را تهدید میکرد، سرنگون کرد. این شبکه اعلام کرد، در عملیات «نگهبان دیوارها» ۱۲ اسرائیلی کشته و ۳۳۰ تن زخمی شدند.
سامانه پدافند «گنبد آهنین» اسرائیل به روایت تصویر
از سویی با وجود آنکه در هیچیک از موارد پرتاب این پهپادهای انتحاری حماس به اسرائیل موفقیت آنها در انهدام اهدافشان مشاهده نشد اما استفاده حماس از آنها برای فرماندهان ارتش دفاعی اسرائیل زنگ خطر محسوب شد و آنها را واداشت تا به نیروی هوایی اسرائیل دستور دهند سامر ابو دقه، فرمانده واحد پهپادی حماس، را شناسایی و ترور کنند. با توجه به مخفی شدن وی در منطقه پرجمعیت غزه، نیروی هوایی اسرائیل دستور گرفت تا حدود ساعت ۱۸/۴۰ آپارتمان محل سکونت او را با بمبهای هدایت ماهوارهای هدف قرار دهد و منهدم کند.
بر اساس فیلم و تصویر منتشرشده در وبسایت گردانهای عزالدین قسام حماس، پهپادهای شهاب قطعات غیرنظامی دارند که بهراحتی میشود در فروشگاههای هواپیماهای رادیو کنترل و وبسایتهای اینترنتی پیدا کرد. این پهپادها برای پیدا کردن مسیر خود از گیرندههای جیپیاس (موقعیتنمای جهانی) غیرنظامی ساخت شرکت U-Blox سوییس مجهز به یک قطبنمای دیجیتالی استفاده میکنند، گیرندههایی با قیمت تنها ۲۰ یورو که به راحتی میشود آنها را از هر فروشگاه اینترنتی خریداری کرد.
برای حرکت سطوح کنترلی این پهپادها، از چهار سروو موتور الکتریکی مورد استفاده در هواپیماهای رادیو کنترل ساخت شرکت آمریکایی هِکسترونیک (HexTronik) یا از انواع چینی مشابه استفاده میشود. هرکدام از این سروو موتورها حدود۱۰ تا ۳۰ دلار قیمت دارد. بر اساس تصاویر نیز موتور این پهپاد از نوع دو سیلندر پیستونی دی ال ئی۱۱۱ ساخت چین است که در وبسایت علیبابا میشود به قیمت تنها ۴۹۹ دلار آمریکا یا ۴۱۲ یورو تهیه کرد. یک ملخ چوبی ژاپنی با کیفیت بالا به همراه متصلکننده آن به شفت اصلی موتور را نیز میتوان با قیمت نهایتا ۲۰۰ یورو در اینترنت خریداری کرد.
از دیگر نیازمندیهای مهم در ساخت این پهپادها، دسترسی به مواد مرکب کامپوزیت، چوبهای بالسا و سایر متعلقات برای تشکیل یک کارگاه به منظور ساخت بدنه و بال و سطوح کنترلی این پهپادها است. اما از همه مهمتر دانش ساخت از جمله نقشههای راهنمایی است که سازندگان آن بتوانند بر اساس آنها بدنه و سازه این پهپادها را در کارگاههایشان در نوار غزه ساخته و با استفاده از قطعات خریداری شده در بازار سیاه، این پهپادها را تکمیل کنند. این اطلاعات و نقشهها به طور قطع از محل شرکت هسا (هواپیماسازی ایران) و از طریق سپاه قدس برای حماس تامین شده است.
نخستینبار در سال ۱۳۸۵، یک خلبان سابق شرکت هواپیمایی ملی تونس به نام محمد الزواری پس از اینکه دولت تونس او را به سوریه تبعید کرد، به عضویت گردانهای عزالدین قسام حماس درآمد، و ایده ساخت پهپاد اما از نوع شناسایی برای استفاده شاخه نظامی حماس در جریان عملیاتها علیه ارتش دفاعی اسرائیل را دنبال شد. این خلبان و مخترع به دلیل علاقه به هواپیماهای هدایت از راه دور و ساختشان در کارگاه شخصیاش به بهترین گزینه حماس برای رسیدن به این هدف تبدیل شد.
سالها بعد در سال ۱۳۹۵، ایده ساخت پهپادهای شناسایی محمد الزواری به پهپادهای انتحاری مشابه آنچه در شرکتهایی چون رافائل در اسرائیل تولید میشدند، تبدیل شد. پس از آنکه موساد، سرویس اطلاعاتی اسرائیل، از تلاش او برای رسیدن به دانش ساخت پهپادهای انتحاری برای استفاده گردانهای عزالدین قسام مطلع شد، او را در تاریخ ۲۵ آذر ۱۳۹۵ برابر با ۱۵ دسامبر ۲۰۱۶ در شهر صفاقس تونس در یک عملیات ترور کرد تا مانع از دستیابی حماس به قابلیت طراحی و ساخت پهپادهای انتحاری شود. الزواری در زمان ترور ۴۹ سال داشت.
در پی از سرگیری روابط سیاسی و مالی جمهوری اسلامی ایران از حماس در سال ۱۳۹۶، که پیشتر به علت حمایتهای اقتصادی ترکیه به صف مخالفان دولت سوریه به رهبری بشار اسد تبدیل شده بود، نهتنها جمهوری اسلامی و بهخصوص نیروهای قدس سپاه حمایتهای مالی ازحماس را گسترش داد، بلکه فناوری ساخت راکتهای زمین به زمین و همچنین پهپادهای انتحاری را نیز در اختیار گردانهای عزالدین قسام این گروه قرار داد. در نتیجه، تسلیحاتی چون این پهپادهای انتحاری و همچنین راکتهایی با قابلیت هدف قراردادن مرکز و شمال اسرائیل از نوار غزه با فناوری و دانش منتقل شده از ایران در نوار غزه تولید شدند.
اگرچه پهپادهای انتحاری شهاب ساخت گردانهای عزالدین قسام حماس از لحاظ ظاهری به پهپادهای انتحاری قاصف ۲کِی نمونه انحصاری تولید شده از پهپادهای ابابیلتی ایرانی برای شبهنظامیان حوثی در یمن شباهت دارد اما به نظر نمیرسد دقت کافی برای هدف قراردادن اهداف ثابت و راهبردی چون ساختمانهای کوچک و سامانههای پدافندی و دیگر اهداف کوچک مشابه به آنچه پهپادهای قاصف ۱ و ۲کِی شبهنظامیان حوثی در طول جنگ یمن داشتند را داشته باشند. آنچه برای حماس اهمیت دارد پرواز این پهپادها به سمت مناطق مسکونی چون شهرکهای کوچک اطراف نوار غزه و برخورد آن ها به اماکن مسکونی و تاسیسات شهری و روستایی و در نتیجه، ایجاد رعب و وحشت میان شهروندان غیرنظامی اسرائیل است.
جنگ یازده روزه غزه برای نخستینبار دستاورد سرمایهگذاری اقتصادی، نظامی و سیاسی جمهوری اسلامی در فعالیتهای کنونی حماس و جهاد اسلامی را به نمایش گذاشت. بیش از سه هزار راکت از سوی این دو گروه تروریستی به سمت اسرائیل شلیک شده که ۴۶۰ فروند از آنها به محض شلیک در نوار غزه سقوط کردند. از میان راکتهای باقیمانده حدود ۹۰ درصد توسط سامانههای دفاع موشکی ارتفاع پست گنبد آهنین متعلق به فرماندهی نیروی دفاع هوایی منهدم شدند.
اما این ۱۰ درصد باقیمانده بود که تنها باعث کشتهشدن ۱۱ نفر غیرنظامی که شامل یک کودک بود، شدند. خود این مسئله نشاندهنده بزرگنمایی فرماندهان سپاه پاسداران جمهوری اسلامی در مورد موشکسازیهایشان است.
گفته میشود بیش از دو سال است که سپاه قدس برخی تسلیحات و تجهیزات مورد نیاز برای تولید و ساخت موشکهای بالستیک کوتاهبرد و راکتهای هدایت توپخانهای خود را از جنوب سوریه و همچنین حومه دمشق، به منطقه لاذقیه سوریه منتقل کرده است؛ با این چشمانداز که زیر چتر حفاظتی سامانههای پدافند هوایی نیروی هوافضای روسیه که از پایگاه هوایی حمیمیم و بندر طارطوس محافظت میکنند باشند و از گزند حملات هوایی اسرائیل در امان بمانند. اما برخلاف انتظار آنان، نیروی هوایی اسرائیل سالیانه کارخانه و انبارهای مهمات مورد استفاده سپاه قدس در این منطقه را مورد هدف حملات هوایی قرار میدهد؛ حملاتی که بدون چراغ سبز روسیه ممکن نیست و نخواهد بود.
جنگندههای ضربتی اف۱۶ آی سوفا (F-16I Sufa) از اسکادران ۱۰۷ موسوم به «شوالیههای دم نارنجی»، مستقر در پایگاه هوایی هاتزریم، در این حمله هوایی نقش مهمی ایفا کردند. این احتمال وجود دارد که جنگندههای ضربتی اف-۱۵ آی رآم (F-15I Ra’am) اسکادران۶۹ موسوم به «چکشها» هم در این عملیات شرکت داشته باشند.
برای پشتیبانی از حمله هوایی این جنگندهها، اسکادران ۱۲۲ نیروی هوایی اسرائیل، یک فروند هواپیمای هشدار زودهنگام هوابرد و پست فرماندهی پرنده «گالف استریم جی-۵۵۰ ناچشون ایتام» (Gulfstream G-550 Nachshon Eitam) و همچنین یک فروند هواپیمای شنود رادیویی و الکترونیکی «گالف استریم جی-۵۰۰ ناچشون شاویت» (Gulfstream G-500 Nachshon Shavit) را از پایگاه هوایی نواتیم به پرواز درآورد.
جنگندههای اسرائیلی که به کارخانه موردنظر حمله کردند، پس از پرواز در ارتفاع پست بر فراز شرق دریای مدیترانه، خود را به سواحل سوریه رساندند و پس از ارتفاع گرفتن، بمبهای نقطه زن خود را روی کارخانه رها کردند و بیهیچ مشکلی از جانب سایتهای پدافندی نیروی هوافضای روسیه، حریم هوایی سوریه را ترک کردند و اسرائیل بازگشتند. هواپیماهای ایتام و شاویت نیز با رصد حریم هوایی سوریه و شنود مکالمات رادیویی و تلفنی مقامات و فرماندهان نظامی ارتش سوریه و همچنین واحدهای مختلف نیروی هوایی و دفاع هوایی، عملکرد و واکنشها به این حمله هوایی را بررسی کردند.
به احتمال زیاد همچون حملات گذشته نیروی هوایی اسرائیل به سوریه، جنگندههای رادارگریز اف۳۵ آی ادیر (F-35I Adir) و جنگندههای برتری هوایی اف۱۵آ و سی باز (F-15A/C Baaz) این نیرو، در حین انجام عملیات و پس از آن، به گشت هوایی بر فراز شرق دریای مدیترانه و آسمان شمال اسرائیل پرداختهاند تا در صورت برخاستن جنگندههای میگ۲۹ نیروی هوایی سوریه برای رهگیری جنگندههای اسرائیلی، آنها را ساقط کنند.
همانطور که در بالا اشاره شد به نظر میرسد که اف۱۶ آیهای اسرائیلی از بمبهای نقطهزن قطر کوچک (SDB) برای انهدام کارخانه مورد نظر در نزدیکی لاذیقه استفاده کرده باشند؛ در حالی که به نظر میرسد سایر اهداف از جمله یک انبار مهمات سپاه قدس واقع در پادگان نیروی زمینی ارتش سوریه در نزدیکی روستای دیر شمیل در منطقه مصیاف، با استفاده از موشکهای کروز دلیله (Delilah) هدف گرفته شده باشد.
پیش از حمله بامداد چهارشنبه نیروی هوایی اسرائیل، خلبانان و افسران کنترلکننده تسلیحات هواپیماهای جنگنده اف۱۶ آی سوفا و اف۱۵آی رام اسکادرانهای ۶۹ و ۱۰۷ نیروی هوایی اسرائیل، در روزهای ۳۰ فروردین تا اول اردیبهشت ۱۴۰۰ (۱۹ تا ۲۱ آوریل ۲۰۲۱)، در رزمایش ارابهران-۲۰۲۱ شرکت کردند تا خود را برای انجام این عملیات آماده کنند. پس از شرکت در رزمایش، این جنگندهها و خلبانان به منظور انجام حمله هوایی در تاریخ ۲۲ آوریل ۲۰۲۱ برابر با دوم اردیبهشت ۱۴۰۰ آماده شدند؛ حملهای که به دلایل اعلامنشده به تاخیر افتاد و سرانجام در بامداد چهارشنبه انجام شد.
در جریان آن رزمایش، جنگندههای اف۱۵آی و اف۱۶آی نیروی هوایی اسرائیل پس از پرواز در ارتفاع ۵۰۰ پایی بر فراز دریای مدیترانه، حمله هوایی به یک میدان تیر نیروی هوایی یونان در منطقه کالاماتا (Kalamata) که یک سامانه پدافند موشکی اس-۳۰۰ پی ام یو-۱ (S-300PMU-1) مشابه به سامانه اس-۳۰۰ پی اِم-۲ (S-300PM-2) نیروی پدافند هوایی ارتش سوریه از آن محافظت میکرد را شبیهسازی کردند. در جریان این حمله هوایی، افسران کنترلکننده تسلیحات در کابین عقب این جنگندهها، اقدامات جنگ الکترونیک برای محافظت از خود و جنگندههایشان در برابر اقدامات سایت پدافندی نیروی هوایی یونان را شبیهسازی کردند.
سایتهای پدافندی روسیه مانع جنگندههای اسرائیلی نشدند. در واقع همچون سایر حملات هوایی نیروی هوایی اسرائیل به سوریه، در جریان حمله بامداد چهارشنبه، سایتهای پدافندی نیروی پدافند هوایی ارتش عربی سوریه با شلیک موشکهای زمین به هوا به سمت اهداف پرنده کاذب روی صفحات رادار که توسط سامانههای جنگ الکترونیک جنگندههای اسرائیلی انجام شد، سعی کردند از انجام این حمله هوایی جلوگیری کنند اما باز هم موفق به انجام آن نشدند.
یکی از دو واحد سامانه پدافند موشکی زمین به هوای برد بلند اس-۳۰۰ پی ام-۲ نیروی پدافند هوایی ارتش عربی سوریه که در منطقه مصیاف به حالت آمادهباش قرار دارد، نیز با هواپیماهای اسرائیلی و موشکهای کروزشان درگیر نشد و عمده موشکهای زمین به هوای شلیکشده سایتهای پدافندی ارتش عربی سوریه، به سامانههای قدیمی چون اس-۱۲۵ پِچورا و یا سامانههای پدافند موشکی ارتفاع کم پنتسیر اس۱ و اس۲ئی تعلق داشتند.
سامانههای پدافند موشکی برد کوتاه تور ام۲، پنتسیر اس۲ و همچنین برد بلند اس-۴۰۰ که در حال حاضر از پایگاههای ارتش روسیه در لاذیقه و طارطوس محافظت میکنند نیز به این حمله هوایی، کوچکترین واکنشی نشان ندادند؛ امری که میتواند به چراغ سبز ولادیمیر پوتین، رییسجمهور روسیه به بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر اسرائیل، برای حمله هوایی به اهداف مربوط به ایران مرتبط باشد. به نظر میرسد ممانعت نکردن روسیه از انجام حملات هوایی اسرائیل به مناطق غربی سوریه به خصوص در نزدیکی لاذیقه و طارطوس، در نارضایتی مقامات روسیه از اقدامات خصمانه سپاه قدس و نیروهای نیابتی آن در سوریه علیه اسرائیل، ریشه دارند.
نیروی هوایی اسرائیل بار دیگر موفق شد تا در یک عملیات پیچیده هوایی، چند سایت نظامی مورد استفاده شبهنظامیان سپاه قدس در سوریه را با چراغ سبز روسیه هدف قرار دهد؛ بدون این که سامانههای پدافندی ارتش روسیه برای جنگندههای اسرائیلی مزاحمتی ایجاد کنند. این حمله هوایی بار دیگر به فرماندهان سپاه قدس ثابت کرد که انتقال تجهیزات و تسلیحات و کارگاههای توسعه و ساخت مهمات به مناطقی واقع در مجاورت پایگاه هوایی حمیمیم نیروی هوایی روسیه، نمیتواند آنها را از حملات نیروی هوایی اسرائیل مصون بدارد.
روز چهارشنبه ۱۵ اردیبهشت ۱۴۰۰ برابر با پنجم مه ۲۰۲۱، کنگره آمریکا به طور رسمی از تقاضای دولت اسرائیل برای خرید هزاران بمب سنگرشکن و هدایت ماهوارهای نقطهزن (JDAM) به ارزش ۷۳۵ میلیون دلار دریافت کرد. پس از بررسی و تایید کنگره، سرانجام دولت آمریکا روز ۲۸ اردیبهشت ۱۴۰۰-۱۸ مه ۲۰۲۱، این درخواست را تایید کرد. در فروردین ماه سال جاری هم به دنبال افزایش احتمال بروز یک درگیری نظامی یا یک جنگ تمام عیار با حزبالله و دیگر نیروهای شبهنظامی وابسته به سپاه قدس جمهوری اسلامی ایران در مرزهای اسرائیل با لبنان و سوریه، دولت اسرائیل برای خرید بیش از سه هزار بمب نقطهزن هدایت ماهوارهای و همچنین بمبهای سنگرشکن، بودجهای ویژه اختصاص داد.
این خرید تسلیحاتی ۷۳۵ میلیون دلاری، در صورت کاهش ذخیره اینگونه بمبها در اسرائیل به دلیل آن جنگ احتمالی با حزبالله که بنا بر ادعای فرماندهان ارتش اسرائیل احتمال داشت آغاز شود، در مدت زمانی کوتاه (کمتر از شش ماه) خلاء به وجود آمده از بمبهای استفاده شده در جنگ را پر میکرد تا در صورت نیاز، در یک حمله هوایی علیه تاسیسات اتمی ایران و همچنین تاسیسات مربوط به برخی از پایگاههای نیروهای نیابتی ایران در سوریه چون تونلهای در دستساخت پایگاه «امام علی» واقع در منطقه دیرالزور سوریه یا سولههای زیرزمینی مونتاژ و ساخت موشکهای بالستیک وزارت دفاع سوریه در منطقه مصیاف، مورد استفاده قرار گیرد.
برخلاف آنچه فرماندهان ارتش اسرائیل و مقامات دولتی این کشور ادعا کرده بودند، به جای حملات گسترده راکتی حزبالله لبنان به شمال اسرائیل، با حملات راکتی گسترده حماس و جهاد اسلامی مواجه شدند و در نهایت در تاریخ ۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۰ برابر با ۹ مه ۲۰۲۱، نیروی دفاعی اسرائیل در جنگی گسترده علیه این دو گروه وابسته به دولتهای ایران، قطر و ترکیه، درگیر شد. جنگی که عملیات «نگهبان دیوارها» (Operation Guardian of Walls) نام گرفت و در جریان آن، دهها کیلومتر تونل شبکهای پیچیده ملقب به «مترو حماس» و همچنین دهها ساختمان کوچک و مرتفع، مورد اصابت صدها بمب هدایت ماهوارهای نقطهزن و سنگرشکن قرار گرفت.
این بار به جای آغاز جنگ زمینی در غزه، نیروی هوایی اسرائیل وارد صحنه شد تا زرادخانه راکتی حماس و جهاد اسلامی فلسطین را تضعیف کند و از بین ببرد.
بر اساس تصاویر تهیه شده از لاشه بمبهای استفاده شده در جنگ اخیر غزه و همچنین تصاویر و فیلمهای منتشره نیروی هوایی اسرائیل، برای مورد هدف قراردادن شبکه تونلهایهای حماس در غزه، از بمبهای سنگرشکن بی ال یو-۱۰۹، ۱۱۰ و ۱۱۷ وسیعا استفاده شده است. انهدام تونلهای مورد استفاده حماس در نوار غزه در تاریخ ۲۴ اردیبهشتماه به اوج خود رسید؛ تا جایی که بیش از نیمی از ۱۶۰ فروند جنگنده نیروی هوایی اسرائیل که در ماموریتهای آن روز شرکت داشتند، دهها بمب سنگرشکن را روی شبکهای از تونلهای حماس رها کردند.
بر اساس اطلاعات موجود در وبسایت نیروی دفاعی اسرائیل در رابطه با عملیات «نگهبان دیوارها»، ساعات ۱۹:۵۱ روز ۲۴ اردیبهشتماه، نیروی هوایی اسرائیل با استفاده از بمبهای سنگرشکن یک شبکه تونل را در نزدیکی یک مسجد و یک مهدکودک در جنوب نوار غزه، منهدم کردند. ساعت ۱۸:۵۰ دو روز پس از آن یعنی ۲۶ اردیبهشت، تونلی مشابه که در نزدیکی چنین اماکنی قرار داشت، این بار در جنوب نوار غزه و در منطقه خان یونس، منهدم شد. در بامداد روز ۲۷ اردیبهشتماه، جنگندههای نیروی هوایی اسرائیل ۱۵ کیلومتر برابر با ۹.۳ مایل از تونلهای حماس در نوار غزه را منهدم کردند.
نیروی هوایی اسرائیل در ۱۲ اسکادران مستقر در شش پایگاه هوایی، ۳۰۷ فروند هواپیمای جنگنده در اختیار دارد که از بیش از نیمی از آنها در عملیاتهای روزانه این نیرو علیه حماس و جهاد اسلامی شرکت دارند. در میان جنگندههای شرکتکننده در عملیات نگهبان دیوارها، جنگندههای ضربتی اف۱۶آی سوفا (F-16I Sufa) از اسکادران ۱۰۷ «شوالیههای دم نارنجی» و همچنین اف۱۵ آی رآم (F-15I Ra’am) از اسکادران ۶۹ «چکشها»، در عملیات علیه تونلها، نقش مهمی ایفا میکنند. این اسکادرانها به ترتیب ۲۵ فروند اف۱۶آی و ۲۴ فروند اف ۱۵آی در اختیار دارند که در این میان اف۱۵ آیها قابلیت حمل بیشترین میزان از بمب با بالاترین مداومت پروازی را دارند. جنگندههایی که در حقیقت به علت شعاع عملیاتی بالا، در سالهای ۱۳۸۸ و ۱۳۸۹، امکان شرکت در هرگونه حمله احتمالی هوایی به تاسیسات هستهای ایران را برای نیروی هوایی اسرائیل فراهم میکردند.
در مقایسه با قراردادهای پیشین خرید بمبهای هدایت ماهوارهای نقطهزن (JDAM)، به نظر میرسد قرارداد ۷۳۵ میلیون دلاری اسرائیل، بزرگترین از این نوع در تاریخ این کشور و نیروی هوایی آن باشد. بر اساس اسناد موجود در بایگانی موسسه صلح استکهلم، نیروی هوایی اسرائیل از سال ۱۳۷۹ تا سال ۱۳۹۵ در مجموع ۱۸ هزار و ۷۳۹ بمب هدایت ماهوارهای نقطهزن (JDAM) و همچنین هدایت ماهوارهای نقطه زن سنگرشکن (Bunker Buster) برای استفاده روی ناوگان جنگندههای همه منظوره اف-۱۶سی و دی باراک، جنگندههای ضربتی اف-۱۶ آی سوفا و اف-۱۵ آی راآم، از ایالاتمتحده خریداری کرده است. نخستین قرارداد در سال ۲۰۰۰ یا ۱۳۷۹ به ارزش ۴۵ میلیون دلار برای ۷۰۰ بمب و آخرین قرارداد در سال ۲۰۱۶ برای یک هزار و ۵۸۸ بمب بود.
در سالهای ۱۳۷۹ تا ۱۳۸۳، در مجموع سه هزار و ۵۴۰ بمب نقطهزن هدایت ماهوارهای یا دستکم تنها کیتهای تبدیلکننده بمبهای سقوط آزاد مارک ۸۳ و ۸۴ به اینگونه بمبها، به نیروی هوایی اسرائیل تحویل شد. بمبها و کیتهایی که در چهار قرارداد به ارزش ۱۱۰ میلیون دلار خریداری شده بودند. این بمبها عمدتا در جریان جنگ ۳۳ روزه با حزبالله لبنان در سال ۲۰۰۶ (۱۳۸۵) مورد استفاده واقع شدند و به همین دلیل در سال ۱۳۸۶، دو هزار و ۳۵۰ بمب نقطهزن هدایت ماهوارهای یا تنها کیتهای تبدیلکننده بمبهای معمولی سقوط آزاد به این نوع بمبهای هدایت شونده، خریداری شدند تا جایگزین بمبهای مورد استفاده در جنگ لبنان شوند.
احتمالا دولت اسرائیل در سال ۱۳۸۸ تصمیم گرفت برای حمله هوایی به تاسیسات هستهای ایران از جمله مرکز غنیسازی اورانیوم نطنز برنامهریزی کند و در این راستا، ۳۸۷ بمب نقطهزن هدایت ماهوارهای سنگرشکن از آمریکا خریداری کرد که در اسفندماه آن سال تحویل شدند. بمبهایی که به دلیل فشار دولت آمریکا به اسرائیل برای لغو برنامه حمله هوایی به ایران، هرگز مورد استفاده قرار نگرفتند. از ۳۸۷ بمب خریداری شده، ۱۹۷ عدد از نوع بی ال یو-۱۱۰ به وزن ۲۰۲ کیلوگرم و ۱۹۲ عدد از نوع بی ال یو-۱۱۷ به وزن ۴۲۹ کیلوگرم بودند.
در سالهای پس از آن، تعداد بسیار بیشتری از این نوع بمبهای سنگرشکن خریداری شدند؛ بمبهایی که در جنگ اخیر در غزه مورد استفاده قرار گرفتند. علاه بر بمبهای سنگرشکن، صدها بمب نقطهزن هدایت ماهوارهای از نوع جی بی یو-۳۱ به وزن ۹۲۵ کیلوگرم و جی بی یو-۳۲ به وزن ۴۶۰ کیلوگرم برای انهدام گستره زیادی از اهداف، شامل ساختمانهای کوچک و بزرگ و برجهای مرتفع نوار غزه به کار گرفته شدند. با تحویل بمبهای خریداری شده اخیر از میانه سال جاری، جای خالی بمبهای استفاده شده در عملیات «نگهبان دیوارها» پر خواهد شد و امکان حمله جنگندههای اسکادرانهای ۶۹ و ۱۰۷ به تاسیسات هستهای ایران ممکن خواهد شد.
منابع خبری عبری از میزان خسارت سنگین دولت اسرائیل در پی رهگیری موشکهای شلیک شده توسط حماس و جهاد اسلامی خبر دادهاند.
خبرگزاری آناتولی در گزارشی به نقل از روزنامه عبری زبان اورشلیم پست اعلام کرد؛ دولت اسرائیل بابت رهگیری هر یک از موشکهای شلیک شده از غزه متحمل دهها هزار دلار ضرر میشود و این در حالی است که هزینه ساخت موشکهای ساخت غزه بیش از چند صد دلار نیست.
این رسانه نوشت: هزینه یک موشک میان برد فلسطین ۳۰۰ تا ۸۰۰ دلار و دو یا سه برابر این رقم برای یک موشک دوربرد است و این در حالی است که هزینه ساخت هر موشک رهگیری برای سامانههای موسوم به گنبد آهنین اسرائیل ۵۰ تا ۱۰۰ هزار دلار است.
روزنامه اورشلیم پست در ادامه به هزینه بسیار سنگین رهگیری موشکهای ساخت غزه برای دولت اسرائیل اشاره کرد و نوشت: هزینه رهگیری موشکهای فلسطین توسط سامانه گنبد آهنین بسیار بیشتر از هزینه موشکهای حماس است و این هزینه برای هر رهگیری ۵۰ تا ۱۰۰ هزار دلار تخمین زده میشود.
از سوی دیگر، روزنامه عبریزبان یدیعوت آحارونوت با اشاره به خسارتهای اسرائیل در پی حملات موشکی چند روز اخیر از غزه به اسرائیل، اذعان کرد: خسارتهای مستقیم و غیر مستقیم طی چهار روز نخست عملیات «نگهبان دیوارها»(جنگ اخیر) بیش از نیمی از خسارت وارد شده در جریان عملیات ۵۱ روزه موسوم به «صخره سخت» در سال ۲۰۱۴ بوده است.
این رسانه گزارش داد: از زمان آغاز عملیات در دوشنبه تا عصر جمعه، خسارات وارد شده به اموال خصوصی در جریان عملیات نگهبان دیوارها بالغ بر ۱۰۰ میلیون شکل(واحد پول اسرائیل) بوده و دهها میلیون شکل نیز خسارت به اموال عمومی وارد شده است. همچنین هزینه جنگ برای ارتش اسرائیل بیش از یک و نیم میلیارد شکل بوده است و این هزینه همچنان در حال افزایش است.
صندوق مرکزی وابسته به سازمان ملل برای اقدام در موارد اضطراری روز شنبه اعلام کرد که برای ارسال کمکهای سریع به غزه، مبلغ ۱۸ میلیون و ۵۰۰ هزار دلار بودجه اختصاص داده است.
مارک لوکوک، معاون دبیرکل سازمان ملل نیز از اختصاص ۴ و نیم میلیون دلار دیگر از ردیف سایر بودجههای این سازمان برای تحویل فوری کمک به مردم غزه خبر داد.
همچنین صندوق کودکان سازمان ملل روز جمعه از آماده کردن محمولههای کمک بشردوستانه به غزه، شامل بستههای خون، خبر داده بود.
سازمان ملل یک روز پیش از برقراری آتشبس ابراز نگرانی عمیق کرده بود که کمبود شدید سوخت، آب، مواد غذایی و دارو در سراسر باریکه به یک بحران دیگر منجر شود. کمبود شدید سوخت برای پمپاژ آب همراه با آسیبهای کلی وارده به تاسیسات آبرسانی، وضعیت تامین آب در باریکه را کماکان به شدت مختل کرده است.
کارکنان برق اسرائیل در شرکت موسوم به «توانیر» اعلام کرده بودند برای همبستگی با مردم خود از ارائه خدمات به سیستم برق غزه که وابسته به اسرائیل است، خودداری میکنند.
در پایان میتوان تاکید کرد که هزاران فلسطینی آواره که خانههای خود را در بمبارانهای سنگین اسرائیلی در عملیات روزهای ۲۰ تا ۳۰ اردیبهشت از دست دادند، از روز جمعه به ویرانهها بازگشته تا اموال احتمالی باقیمانده خود را جا به جا کنند. بر اساس گزارش معاون دبیر کل سازمان ملل، دستکم ۷۷ هزار ساکن غزه در این حملات خانههاب خود را از دست دادهاند.
ارتش اسرائیل اعلام کرده که مجموع راکتهایی که در عملیات اخیر از غزه به اسرائیل نشانهگیری شد، بیش از ۴۳۰۰ راکت بوده که ۹۰ درصد آن را سامانه دفاع ضد راکتی «گنبد آهنین» ره گیری و منهدم کرد.
بنی گانتز، وزیر دفاع اسرائیل، جمعه شب به شبکه کان گفت، از میان همه راکتهایی که در خاک اسرائیل فرود آمد، تنها ۶۰ تا ۷۰ فروند آن به خانهها و اماکن اصابت کرد.
اسرائیل رقم خسارت مالی وارده به خود را بیش از ۲ میلیارد دلار اعلام کرد که بخش عمده آن آسیب ناشی از بسته بودن محلهای کسب و کار و فرودگاه بود.
براساس ارزیابیهای اولیه غیررسمی، خسارتهای اقتصادی اسرائیل در نتیجه جنگ اخیر در نوار غزه به حدود ۲.۱۲ میلیارد دلار رسید.
روزنامه یدیعوت آحارونوت اسرائیلی نوشت، یک منبع مسئول در وزارت دارایی دولت اسرائیل پس از برقراری آتشبس میان مقاومت فلسطین و اسرائیل گفت، خسارتهای ناشی از این جنگ در مقایسه با جنگ ۵۱ روزه سال ۲۰۱۴ که ۰.۳ درصد از تولید ناخالص داخلی بود به حدود ۰.۵ درصد از تولید ناخالص داخلی رسید.
به گفته این منبع، این خسارتها شامل خسارت در حوزه فعالیت اقتصادی، کاهش تولید در کارخانهها، کاهش چشمگیر مصرف خصوصی و هزینههای ناشی از فعالیتهای جنگ بر اقتصاد میشود.
کارشناسان اقتصاد و حوزه سرمایهگذاری میگویند، خسارتهایی که در اثر این جنگ بر تولید ناخالص داخلی وارد شد احتمالا به ۰.۶ تا ۰.۸ درصد هم برسد. در حال حاضر تولید ناخالص داخلی اسرائیل حدود ۱.۴ تریلیون شکل است.
آتشبس در حالی به جریان افتاده که بیلان ویران گریهای این ۱۱ روز روشن نیست و صلح پایدار نیز چشماندازی تضمینشده ندارد.
جزییات توافق آتشبس هنوز رسما اعلام نشده است. اما یک مقام گروه حماس ادعا کرده که این آتشبس یک «پیروزی» برای مردم فلسطین و «شکست» برای بنیامین نتانیاهوست.
با این حال، صدها هزار اسرائیلی پس از یازده روز بحران نظامی و در شرایطی که حدود نیمی از کل جمعیت در زیر خطر حملات راکتی قرار گرفته بود، با فرصت آتشبس روزهای جمعه و شنبه خود را برای بازگشایی مدارس و موسسات دولتی و خصوصی از روز یکشنبه دوم خرداد آماده کردند.
اما غزه در اشک و خون و ویرانی غرق است. خبرگزاری آسوشیتدپرس به نقل از مقامات ارشد سازمان ملل احتمال داده که بازسازی غزه ممکن است سالها طول بکشد.
حق طبیعی مردم فلسطین و اسرائیل است که بدون جنگ و تعیض و برخوردهای نژادپرستانه در کنار هم در فضایی دوستانه و مسالمات امیز شرکت کنند اما حریانات جنگ طلب اسرائیل و در راس همه نتانیاهو و حماس و جهاد اسلامی با دخالت حکومتهایی همچون جمهوری اسلامی و ترکیه و قطر و آمریکا و... که هر کدام در جهت منافع خود در مناقشه اسرائیل و فلسطین دخالت میکنند اما این شهروندان عادی و آزادیخواه و برابریطلب فلسطین و اسرائیل است قربانی میدهند و بهای جنگطلبان و خشونتطلبان را میپردازند.