اینها بچه هایی هستند که مردند.
تقریباً در همان زمان ، چهار پسر عموی – یازان المصری ، ۲ ، مروان المصری ، ۶ ، رهاف المصری ، ۱۰ و ابراهیم المصری ، ۱۱ – در بیت هانون ، غزه کشته شدند. مخلص المصری ، پسر عموی خود گفت: “این ویرانگر بود.” “درد برای خانواده ما قابل توصیف نیست.”
تقریباً تمام کودکان کشته شده فلسطینی بودند.
غزه شلوغ است و جمعیت آن جوان؛ تقریباً نیمی از آنها زیر ۱۸ سال هستند. بنابراین وقتی هواپیماهای جنگی اسرائیلی خانه ها و محله های مسکونی را بمباران می کنند ، تعداد کودکان در معرض خطر فوق العاده است. بعضی اوقات تقریباً تمام اعضای خانواده و فامیل با یک انفجار ناپدید می شوند.
اسرائیل حماس را مقصر کشته شدن زیاد غیرنظامیان در غزه می داند زیرا این گروه موشک شلیک می کند و از مناطق غیرنظامی عملیات نظامی انجام می دهد. اما منتقدان اسرائیل تعداد کشته شدگان را دلیل این امر می دانند که حملات اسرائیل بی حساب و متناسب نبوده است. حتی رسانه های داخلی اسرائیل هم علیرغم تبلیغات دولت مبنی بر هدف گیری هوشمندانه نیروهای حماس، به پی آمد بمباران کور و کشتار کودکان در غزه پرداخته اند. روزنامه ی لیبرال اسرائیلی هآراتص عکسی از این کودکان را زیر عنوان “هزینه”، جنگ منتشر کرده است.
کودکان آسیب پذیرترین هستند.
در غزه، آنها در میان فقر گسترده و بیکاری زیاد رشد می کنند و به دلیل محاصره اسرائیل و مصر نمی توانند آزادانه به داخل یا خارج از قلمرو حصار شده سفر کنند. آنها همچنین تحت تهدید مداوم جنگ زندگی می کنند. یک جوان ۱۵ ساله تا به حال اگر زنده مانده چهار حمله اصلی اسرائیلی را تجربه کرده است. تقریباً همه ی ساکنان در غزه کسی را می شناسند که در جنگ کشته شده است.
اولا ابو حسب الله ، روانشناس کودک در غزه گفت: “وقتی به کودکانی که کشته شدند می اندیشم ،” همچنین به کسانی که زنده مانده اند ، کسانی که از زیر آوار بیرون آمده و اعضای اندام خود را از دست داده اند یا کسانی که می روند فکر می کنم. بازماندگان از بمباران به مدرسه می روند و می بینند دوست و همکلاسی آنها گم شده است. “
اسماعیل عرفات، عموی نادین اوآد می گوید، در دهکده عرب نشین دهمش در مرکز اسرائیل ، هنگامی که آژیرها حدود ساعت ۳ بامداد ۱۲ ماه مه به صدا درآمدند ، نادین ۱۶ ساله و پدرش برای پناه گرفتن به بیرون دویدند. اما موشکی که شبه نظامیان در غزه شلیک کردند در کنار خانه آنها به زمین اصابت کرد و هر دو کشته شدند.
سیرین اسلائمه ، مشاور دانشگاهی نادین، گفت که نادین دانش آموز برتر بود و با مهارت انگلیسی صحبت می کرد، با ابتکار شخصی تلاش می کرد پیانو بنوازد و در برنامه های همزیستی یهودی و عرب شرکت می کرد. هفته قبل، او در امتحان ریاضی نمره ۹۷ گرفت، موضوعی که با آن سخت دست و پنجه نرم کرده بود.
عرفات عموی نادین گفت ، او بسیار به پدرش نزدیک بود و همه جا او را دنبال می کرد.
وی افزود: “عذاب آور این است که او هنگام بیرون آمدن آژیرها در خارج از خانه پدرش را دنبال کرد و اکنون او را تا قبر همراهی کرده است.”
بر اساس تحقیقات اولیه دفاع از کودکان بین المللی-فلسطین ، حداقل دو نفر از کودکان کشته شده در غزه – بارا الغرابلی و مصطفی عبید – ممکن است هنگام شلیک موشکی به سمت اسرائیل توسط موشک های فلسطینی کشته شده باشند. و یکی از کودکان کشته شده در اسرائیل ، نادین عواد ، فلسطینی بود.
اسماعیل عرفات می گوید: “موشک ها بین اعراب و یهودیان فرق نمی گذارند”
شانی آویگال، مادر ایدو، گفت: هنگامی که جنگ آغاز شد، ایدو آویگال، ۵ ساله، چنان مضطرب بود که نمی خواست به تنهایی بخوابد، دوش بگیرد و یا غذا بخورد.
هنگامی که صدای آژیرهای صوتی در سدروت، اسرائیل شروع شد، او با خانواده اش در یک اتاق امن و مستحکم در خانه عمه اش جمع شدند. اما وقتی موشک به ساختمان نزدیک برخورد کرد، ترکش آن با گذشتن از شیشه ضخیم اتاق امن شکم او را پاره کرد و ایدو را کشت.
شانی آویگال گفت که پسرش دلسوز و دوست داشتنی بود و اخیراً به همکلاسی های خود گفته بود که “همه عرب ها بد نیستند”.
او به مادرش گفت: “من گفتم همه آنها نمی خواهند ما را بکشند.” “من در نهایت آنها را متقاعد کردم.”
در همان روز ۱۲ ماه مه ، حمادا العمور، ۱۳ ساله ، با پسر عموی خود، عمار العمور ، ۱۰ ساله، رفت و موهای خود را در یک آرایشگاه آرایش کرد – این در میان بسیاری از فلسطینیان قبل از جشن عید فطر در پایان ماه رمضان یک سنت است.
عطیه العمور ، پدر حمادا ، گفت که آنها نزدیک به خانه خود در خان یونس بودند که یک حمله هوایی اسرائیل هر دو را کشته است ، گفت که او شاهد مرگ پسرش است.
العمور گفت: “کاش نمی دیدم چه اتفاقی برای او افتاده است.” “خیلی وحشتناک بود.”
پدر محمود، حامد تولبه به گزارشگران نیویورک تایمز گفت: محمود تولبه، ۱۲ ساله، دانش آموز ممتازی بود. او علوم را دوست داشت و آرزو داشت مهندس مکانیک شود. او در خانه کمک می کرد، برای خواهر و برادرهای خود تخم مرغ و ساندویچ درست می کرد، برای مهمانان چای و قهوه آماده می کرد، خانه را تمیز می کرد و مواد غذایی می گرفت.
حامد تولبه گفت: “او ستون فقرات خانواده ما بود.” “ما می توانستیم برای هر کاری به او اعتماد کنیم.”
در آخرین شب ماه رمضان، او برای کمک به یکی از پسر عموهایش به آرایشگاه خودش رفت. پدرش گفت که محمود چند قدم از ورودی مغازه فاصله داشت، وقتی ترکش از حمله هوایی اسرائیل به سر و گردن او اصابت کرد. او دو روز بعد درگذشت. خواهرش نغم بدن او را تکان داد.
تولبه گفت: “او آینده درخشانی داشت.” “اما این آینده ی درخشان با او در قبر به خاک سپرده شد.”
یحیی خلیفه ۱۳ ساله، از دوچرخه سواری خود لذت می برد، چندین سوره از قرآن را حفظ کرده بود و امیدوار بود که روزی از مسجد الاقصی در اورشلیم بازدید کند.
پدرش مازن خلیفه گفت: “او پسری معصوم و شیرین بود.”
پدرش گفت که یحیی برای انجام یک کار سریع بیرون آمد و قول داد برای خانواده ماست و بستنی بگیرد، و در یک حمله هوایی اسرائیل کشته شد.
هویت کودکان کشته شده، عکس های آنان و شرایط مرگ آنها از والدین و سایر بستگان آنها ، معلمان و مدارس در غزه و اسرائیل، سازمان های حقوق بین الملل، مقامات فلسطینی، رسانه های اجتماعی و سازمان های خبری در غزه و اسرائیل است. بسیاری از جزئیات توسط چندین منبع تأیید شده است.
ارتش اسرائیل می گوید که اقدامات احتیاط آمیز را برای جلوگیری از مرگ غیرنظامیان انجام می دهد. این گزارش می گوید که بخش عمده ای از عملیات بمباران به قصد نابودی شبکه تونل زیرزمینی حماس انجام شده است ، تونلی که به گفته اسرائیل در محلات غیرنظامی ایجاد شده است.
با این حال ، بسیاری از مردم غزه می گویند که تعداد غیرنظامیان کشته شده ثابت می کند که اقدامات احتیاطی که اسرائیل انجام می دهد به طرز غم انگیزی ناکافی است.
راجی سورانی ، مدیر مرکز حقوق بشر فلسطین در غزه گفت: “مردم فکر می کنند که باید دلیلی برای بمباران باشد ،” اما نتیجه نهایی این است که اسرائیل می خواهد آنها درد و رنج بکشند. “
تلفات اندک طرف اسرائیلی همچنین نشان دهنده عدم تعادل در توانایی های دفاعی است.
حماس و سایر گروه های شبه نظامی بیش از ۴۰۰۰ موشک به شکل بی رویه به سمت شهرهای اسرائیل شلیک کردند، اما بیشتر آنها توسط سیستم پدافند هوایی گنبد آهنین اسرائیل رهگیری شدند که به گفته مقامات اسرائیلی حدود ۹۰ درصد موشک ها را متوقف کرد. بسیاری از اسرائیلی ها در خانه های خود پناهگاه امن دارند.
در غزه، اکثر مردم به اتاق های امن یا پناهگاه دسترسی ندارند. بسیاری از افراد به مدارس سازمان ملل پناه می برند ، اما آنها نیز بمباران شده اند و این احساس را تقویت می کنند که هر کسی در هر جایی می تواند کشته شود.
حتی در اسرائیل ، شهروندان عرب همیشه دسترسی مساوی به پناهگاه های بمب ندارند. خانم عوض، که توسط یک موشک از غزه کشته شد، در یک دهکده عرب زندگی می کرد و هیچ پناهگاهی برای در امان ماندن از بمب نداشت.
فوزیه ابو فاریس پدر او، ناصر ابو فاریس، گفت که فوزیه ابو فاریس ، ۱۷ ساله ، هر روز صبح زود در ام النصر، یک جامعه بادیه نشین در شمال غزه بیدار می شد تا گوسفندان خانواده اش را دوشیده و پنیر و ماست تازه درست کند
محمد ابو دایه، ۹ ماهه
کمی بعد از نیمه شب در بیت لاهیا، غزه بود و سه کودک وحشت زده در آغوش مادرشان پناه گرفته بودند. محمد زین العطار، ۹ ماه، در وسط بغل مادر نشسته بود ، خواهرش امیره العطار ۶ ساله و برادرش اسلام العطار ۸ ساله در طرفین او.
محمد العطار، پدر بچه ها گفت که اولین بمب به ورودی آپارتمان طبقه همکف آنها برخورد کرد و خانواده را به دام انداخت و فرار را غیر ممکن کرد. لحظه ای بعد، با اصابت بمب سه طبقه ویران شد و آنها زیر آوار ماندند.
آقای العطار خود را از زیر آوار بیرون کشید و زنده ماند. همسر و فرزندان وی زیر ستون سیمانی له شدند و اجساد آنها هنوز در کنار هم بود.
متخصصان بهداشت روان و سازمان های مستقلی که با کودکان در غزه کار می کنند، می گویند که این کودکان معمولاً از اختلال استرس پس از سانحه، ترس و اضطراب مزمن رنج می برند. این احساسات می تواند باعث کابوس های ناتوان کننده و رفتارهای خود تخریبی یا پرخاشگری شود.
کارل Schembri ، سخنگوی شورای پناهندگان نروژ ، که یک برنامه روان درمانی و آموزش برای کودکان در غزه را اجرا می کند ، گفت: “غزه در حال حاضر یک تجربه بسیار خشونت آمیز و وحشتناک برای کودکان است زیرا آنها تحت حکومت نظامی مداوم هستند. یازده کودک که گروه با آنها کار می کند در این ماه کشته شدند، همه آنها در خانه های خود بودند.
آقای Schembri گفت: “آنها در حال کمک و مراقبت از این کودکان بودند که سعی کنند کابوس ها و ضرباتی که متحمل شده اند را پشت سر بگذارند.” “اکنون آنان با آرزوها و کابوس های خود به خاک سپرده شده اند.”
صاحب الحدیدی۱۲ ساله به همراه والدین و چهار برادرش در اردوگاه شلوغ شتیع در شهر غزه زندگی می کرد. او شیفته پرندگان بود که از آزادی برخوردار بودند و صاحب آرزوی آن را می کرد. عبدالله الحدیدی، پسر عموی او گفت، او یک پرنده داشت ، آن را آموزش داد تا روی شانه اش بنشیند. او دلش می خواست در آینده پرنده پرورش دهد.
الحدیدی گفت که برادرش، یحیی الحدیدی، ۱۰ ساله، پسری خجالتی بود که دوست داشت دوچرخه سوارشود و با گربه بازی کند.
اسامه الحدیدی، ۵ ساله، یکی از شیک ترین اعضای خانواده اش به حساب می آمد. عبدالله الحدیدی گفت که او مرتباً لباس عوض می کرد و می کوشید ظاهر بی عیب و ایرادی داشته باشد. “او هر دو ساعت دوش می گرفت و لباس هایش را عوض می کرد.”
پدرش محمد الحدیدی گفت ، عبدالرحمن الحدیدی، ۷ ساله، انگلیسی یاد می گرفت ، آرزوی سفر به ترکیه را داشت و دوست داشت با ماشین های کنترل از راه دور بازی کند.
محمد الحدیدی گفت ، چهار برادر در خانه دایی و عمه خود خوابیده بودند که بمب اسرائیلی سقف خانه را شکافت و همه ی آنان را، مادرشان، عمه و چهار پسر عمویشان را کشت.
خانواده القولاق دارای دو ساختمان آپارتمانی مجاور در خیابان الوحده ، معبر اصلی شهر غزه بودند. در حوالی ساعت ۱ بامداد روز ۱۶ مه ، حملات اسرائیل هر دو ساختمان را به آوار تبدیل کرد و منجر به کشته شدن بیش از ۲۰ نفر از اعضای خانواده بزرگ، از جمله هشت کودک شد: یارا القولاق، ۹ ساله، حلال القولاق، ۱۲ ساله، رولا القولاق، ۵ ساله ، زید القولاق، ۸ ساله ، قصای القولاق، ۶ ماهه ، آدم القولاق، ۳ ساله ، احمد القولاق ۱۵ ساله و حنا القولاق ۱۴ ساله (در تصویر مشاهده نمی شود).
وسیم القولاق که جان سالم به در برد ، گفت: “غیر قابل تصور است.” “این فراتر از شکنجه است.”
دیما الافرنجی، ۱۵ ساله ، سمت چپ ، بزرگترین کودک و تخم چشم پدرش بود. پدرش رامی الافرانجی گفت: او یکی از دانش آموزان برتر کلاس خود بود ، انگلیسی و فرانسوی صحبت می کرد و آرزوی تحصیل پزشکی را در سر داشت. وی گفت: “او درخشان بود.” “او استاد زبانهای خارجی بود.”
الافرانجی گفت: برادر دیما ، یازان الفرنجی، ۱۳ ساله ، کودکی درخشان بود ، که اغلب اولین کسی بود که در کلاس به سوالات پاسخ می داد. او فوتبال بازی و گوش دادن به موسیقی را دوست داشت و امیدوار بود که مهندس کامپیوتر شود.
میرا الافرانجی ، ۱۱ ساله ، آینده اش را به عنوان دندانپزشک تصور می کرد. و امیر الافرانجی، ۹ ساله، کودکی مودب و با لبخندی زنده و عاشق بازی فوتبال و بازی های ویدیویی از طریق تلفن بود.
در یک حمله هوایی اسرائیل در روز۱۶ ماه مه هر چهار کودک و مادر آنها کشته شدند.
اواخر شب بود و با این که جشن پایان ماه رمضان خاتمه یافته بود ، دانا ایشکونتانا ، ۹ ساله و لانا ایشکونتانا ، ۵ ساله، می خواستند لباس های جدید تعطیلات خود را بپوشند. عموی آنها ، رائد ایشکونتانا ، در حالی که دو برادرشان یحیی اشکونتانا، ۴ ساله و زین ایشکونتانا، ۲ ساله تماشا می کردند ، با تلفن خود عکس می گرفت ، آقای ایشکونتانا به یاد می آورد.
پدر خانواده می گوید از خانه رفت به بیرون تا برای بچه ها، آب نبات، شکلات و چیپس سیب زمینی تهیه کند.
وی گفت که چهار کودک و مادر آنها در یک حمله هوایی اسرائیل کشته شدند.
و افزود: “کاش هرگز آنان را ترک نمی کردم.”
پدرش او را “کهکشان” صدا کرد. به نظر وی، طلا ابو الوف، ۱۳ ساله ، پوستی به رنگ شکلات دارد. علا ابوعلوف ، پسر عمویش ، گفت که او سریع با یک شوخی سریع عمل کرد و پدرش ، دکتر ایمن ابو الوف، او را ستایش کرد.
ابو الوف گفت ، برادرش، توفیق ابو الوف، ۱۷ ساله ، یک دانش آموز جدی بود و با جدیت برای آزمون های استاندارد فلسطینی ها در دبیرستان شرکت می کرد.
ابوعلوف گفت: برادر، خواهر، مادر و پدر در حملات هوایی اسرائیل در خیابان الوحده در شهر غزه در ۱۶ مه کشته شدند.
رافیف ابو دایر، ۱۰ ساله ، دوست داشت نقاشی بکشد. او یکی از ساختمان های بلند مرتبه ای را طراحی کرده بود که حمله هوایی اسرائیل دو روز قبل در شهر غزه تخریب کرده بود و هنگامی که مادرش برای ناهار او را صدا زد، تازه شروع کرده بود به رنگ آمیزی این طرح.
مادرش گفت: “بعد از غذا خوردن می توانید به نقاشی برگردید.”
رافیف دست از نقاشی بر داشت و با ۱۳ نفر از اقوام خود در یک باغ مسکونی خصوصی سر سفره ناهار نشست. دایی او گفت ، اسرائیل دقایقی بعد به ساختمانی در همان نزدیکی حمله کرد. ترکش به رائفیف اصابت کرد. او و عموی دیگر وی کشته شدند.
در ۱۹ ماه مه، یک روز قبل از اینکه اسرائیل و حماس بر سر آتش بس توافق کنند، دیما عاصلیه، ۱۰ ساله، از خانه خواهر بزرگتر خود با یک اجاق گاز پیتزا برقی به خانه می رفت. پدرش، سعد عاصلیه، گفت که این یک وسیله ی کوچک بود، به اندازه یک توپ فوتبال، که خانواده با آن نان می پختند.
یک هواپیمای بدون سرنشین اسرائیلی در بالای سر آنان معلق مانده بود و عسلویه پدر دیما اکنون فکر می کند که آیا سربازان اسرائیلی آن را به عنوان سلاح اشتباه گرفته اند؟
وی گفت: “شاید سیگنال آنها به دلیل اجاق گاز به صدا در آمده باشد.” “اما آیا آنها ندیدند که او چقدر کوچک است؟”
یک انفجار رخ داد و فرزند کوچک او دیگر از بین رفت.
” عکس او را می بینی؟” او ” شایسته اندوه ماست.”
منبع: نیویورک تایمز ۲۶ و ۲۸ ماه مه
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر