۱۴۰۲ مهر ۸, شنبه
۱۴۰۲ مهر ۷, جمعه
آلن گرش نگاهی به اسلو اسرائیل-فلسطین. از دو دولت تا آپارتاید برگردان: بهروز عارفی
آلن گرش
نگاهی به اسلو
اسرائیل-فلسطین. از دو دولت تا آپارتاید
برگردان: بهروز عارفی
|
پس چرا در فلسطین چنین نشد و «کشمکش اسرائیل-عرب» به پایان نرسید؟ به ویژه که مذاکرات بر آینده ی خلق فلسطین متمرکز بود. ده سال لازم بود که پس از چانه زنی ها، سرکوب، مستعمره سازی، سوءقصدها، سرانجام آن چه که «روند صلح» می نامیدند، به کلی از هم پاشید. این امر دلایل بسیاری دارد، ولی مهم ترین آن، خودداری اسرائیلیان و حکومت شان از شناسائی فلسطینی ها، به عنوان مخاطبِ برابر باخود بود. در هر لحظه ای از گفتگوها، همواره منافع اسرائیلی ها به ضرر منافع فلسطینی ها غالب بود؛ و به رغم تناسب قوای نابرابر بین دو طرف،ایالات متحده و اروپائیان همیشه بر طرفِ ضعیف تر فشار می آوردند که بازهم امتیاز دهد.
ماندلا در خاطراتش (۱) ، آن گاه که از گفتگوها با فرِدریک دی کلِرک، نخست وزیر آفریقای جنوبی سخن به میان می آورد، یادآوری می کند که تنها خواسته ی مذاکره ناپذیر برای او برابری میان شهروندان – یعنی یک مرد، یک زن، یک رأی بود. چندی پیش، شماری از رهبران غربی با شنیدن سخنان ایتَمار بن گویر، وزیر اسرائیلی که با صدای بلند اعلام کرد حق یهودیان بر سرزمینِ فلسطین بالاتر از حق «عرب ها»ست، اعلام انزجار کردند. اما، مگر از ده ها سال پیش، کل سیاست اسرائیل بر امتناع از پذیرش برابری متکی نیست؟
پیمان های اسلو مُرد و با آن ها، «راه حل دو دولت» نیز. همان گونه که چهار استاد دانشگاهِ برجسته ی آمریکایی در مجله وزینِ نخبگان، «امور خارجه» (Foreign Affairs) (۲) تأیید می کنند، از این پس، در میان رود [اردن] و دریا [مدیترانه]، فقط یک دولت وجود دارد. این دانشگاهیان توضیح می دهند که در این دولت، دو جمعیت زیر حاکمیتِ قانون ها ، دادگاه ها و قواعد متفاوت زندگی می کنند، به عبارت دیگر، در شرایطی که می توان آن را آپارتاید نامید. ضروری است که جامعه بین المللی و از جمله غربی ها، عاقبت آن را بپذیرند.
آلن گرش، اوریان بیست و یکم، 13 سپتامبر 2023
زیرنویس ها:
1 - Un Long chemin vers la liberté, Le Livre de Poche, Paris, 1996
2 - Michael Barnett, Nathan Brown, Marc Lynch et Shibley Telhami, « Israel’s One-State Reality »,, Foreign Affairs, New York, mai-juin 2023.
۱۴۰۲ مهر ۶, پنجشنبه
۱۴۰۲ مهر ۵, چهارشنبه
۱۴۰۲ مهر ۳, دوشنبه
۱۴۰۲ مهر ۲, یکشنبه
آشنایی با فرهنگ اصطلاحات سیاسی
آشنایی با فرهنگ اصطلاحات سیاسی /میدانی لُمپنیسم
نیره انصاری
بکار میرود و منظور از آن کارگران فقیر و ژنده پوش و به طور کلی کارگرانی است که از طبقه و جایگاه خود بُریده و به عنوان گروهی بیکاره اند. از این رو در لغت«لُمپن پرولتاریا»مترادف با«بیکاره ها »استعمال می شود.
معنای اصطلاحی واژه یاد شده که غالباً در مباحث اجتماعی و سیاسی در جامعه های سرمایه داری کاربرد دارد، گروه یا اقشار وازدهِ ی جامعه است که معمولاً در حاشیه شهرهای بزرگ جامعه های صنعتی زندگی کرده و از ارتباط و اتصال یا طبقات فعال و مولدِ جامعه بُریده و منفک شده اند.
این گروه که از جریان زندگی عادی به دورند، بدون شغل و حرفهای مفید زندگی خود را در شرایط بسیار نامطلوب و سخت بسر می برند. اینان به منظور امرارمعاش و گذران زندگی عادی اساساً به کارهای ناشایست و ضد انسانی تن می دهند.
دزدان، چاقوکشانِ حرفه ای، اوباش، ولگردان، جنایتکاران، باجگیرِان خُرده پا و نظایر آن را «اصطلاحاً » در زمره این افراد به حساب می آورند.
« لومپن پرولتاریا » به دلیل وضع خاص اقتصادی و فقر فرهنگی معمولاً بازیچه دست بازیگران گوناگون سیاسی و به عنوان « سیاهی لشکر»جریان هایی نظیر فاشیسم ونظیر آن قرار می گیرد. برای نمونه؛ مارکس شکلگیری«بُناپارتیسم، Bonapartism»
را نوعی اتحادِ فرصت طلبانه و عوام گرایانه، بخشی از بورژوازی و لُمپن پرولتاریا معرفی کرد که به منظور کسب قدرت و مشروعیت خود در جلب آراء و افکار عمومی از این گروه بهره گرفت.
کارل مارکس نخستین شخصیتی است که به این اصطلاح معانی ویژه ای ارزانی داشت. به باور مارکس ویژگی جامعه های سرمایه داری به گونهای است که در نهایت به ظهور یک لُمپن پرولتاریای مطلقاً فقیر و بیکار می انجامد.
معنا اینکه گروهی که به دلیل توسعه صنعتی در چنین جامعه هایی (سرمایه داری ) از کار خود اخراج و به گروهی بیکار، غیرمولد و محروم از امکانات اجتماعی بَدَل شده اند. زیرا نظرگاه مارکس بر این پایه استوار است که سرمایه داران در جامعه های صنعتی و سرمایه داری بر سر کسب بزرگترین میزان ارزش اضافه در حال رقابت شدید با یکدیگر هستند؛ که این مساله نتایج چندی در پی خواهد داشت:
تولید مازاد و مصرف کم مداوم، کمتر شدن سهم کارگر در فرایند تولید به دلیل مکانیزه شدن بیشتر، کاهش مداوم نرخ بهره، افزایش فقرنسبی کارگر در مقایسه با میزان ارزش افزوده ای که تولید میکند و سرانجام ظهور یک « لُمپن پرولتاریایِ»کاملاً فقیر.
بر این اساس روند افزایش فقر و بیکاری پرولتاریا در سطح کلان در جامعه های صنعتی رخ نداد تا آنان با شورش عمومی نظام حاکم را سرنگون ساخته و قدرت را خود در دست گیرند.
بر اساس آنچه پیش گفته:« لُمپن » به نحو عامیانه و روزمره تعبیر شناخته شدهای است. حال آنکه معمولاً در تشخیص مصادیق آن مشابه عمل می کنیم.. آنگاه که نیاز به تعریف و تبیین درستی باشد، شاید نتوانیم به روشنی ویژگیهای لمپن را برشماریم.
هرچند لمپن میتواند به صورت همزمان دارای دو وجه «فرهنگی»و « اقتصادی» باشد. هر دو وجه در همسایگی یک نمونه مشابه دیگر قرار دارد که موسوم به«مستضعف » است.
هر فرد با سواد یا تحصیل نکردهای لزوماً «لمپن»نیست. برخی از افراد[ ایرانیان]،«مستضعف فرهنگی»هستند. در کشوری که تاریخ مدارسِ مدرن اش به یک سده می رسد؛ علم و دانش اگرچه مورد ستایش است، اما لزوماً گستردگی کافی ندارد. ترکیبِ «کم سوادی»با « ستایش سواد » میتواند مصداقِ آشکار «استضعافِ فرهنگی»باشد. معنا اینکه بسیاری از پدران و مادران فرصت و امکانات تحصیل را نداشته اند. ( با این وصف، بسیاران مایلند که فرزندانشان ساعی و کوشنده کسب مدارج عالی باشند!)
کشاورز یا کارگر زحمت کشی که خودش بیشتر کار میکند به امید آنکه فرزندانش بتوانند تحصیل نمایند؛ بارزترین مصادیق این «مستضعفان فرهنگی اند». فقر اقتصادی و کمبود امکانات فرهنگی آنها را در تنگنا قرار داده، اما احترام و گرایششان به دانش و فرهنگ را زائل نکرده است.
در مقابل لمپن فرهنگی، فردی است که سواد، تحصیلات و فرهنگ را خفیف می شمارد، به بیسوادی خویش مفتخر است و مصادیق دانش را «ادا و فیگور»می خواند. هنرِ فاخر را بیمعنا شمرده و از به تصویر کشیدن سلیقه مبتذل خود نیز اِبایی ندارد.
هر آن دستاورد انسانی و اخلاقی که بشریت به یاری صدها سال تلاش و ای بسا هزینه کسب کرده را دقیقاً با همان برچسب «روشنفکر بازی»انکار می کند. ( میخواهد نفی نژاد پرستی باشد یا ضرورت احترام به حقوق اقلیتها و یا پذیرش تکثر باورها و اندیشه که اساساً وحدت محصول کثرت است) و به گفته شاعر: «آنکس که نداند و نداند که نداند»است!
فراز اقتصادیِ لمپنیسم، به رغم جنبه فرهنگی اش، مغفول مانده و کمتر مورد توجه قرار می گیرد. تشخیص آن نیز دشوارتر است. این بار نیز میتوان از تعبیر «مستضعف اقتصادی»یاری جُست. یعنی کسی که مورد ستم واقع شده واز پس بیعدالتیهای اجتماعی با فقر دست به گریبان است. مستضعف اقتصادی، مظلوم است و نیازمند دادستانی؛ اما مرز باریک و ظریفی میان «مظلوم»با «قهرمان»با «مقدس»وجود دارد. هر آن کس که مظلوم است مستحق یاری است؛ اگرچه لزوماً «مقدس»نیست.
در مَثَل میگوییم که «ندانستن ایراد و عیب نیست...» اما اگر به دامِ «ندانستن، افتخار»است گرفتار نیائیم، آنگاه به طور مشخص مرز مستضعف فرهنگی را به سمت لمپنیسم طی کردهایم و از همین رو در زمینه اقتصادی نیز اگر از مرز«فقیر بودن عیب نیست»به دام «فقیر بودن افتخار است»بیافتیم، مرز استضعاف اقتصادی را به سمت «لمپنیسم اقتصادی»طی نموده ایم.
آشکار است؛ آنگاه که فقر به افتخار بدل گردد، ثروتمند شدن نیز به ضد ارزش مبدل می شود. (منظور گروهی که از طریق رانت خواری، فساد اقتصادی و چپاول اموال مردم شریف، ثروت اندوخته اند نیست.)
لمپنیسم اقتصادی وضعیتی است که در آن «فقیر بودن»افتخار است و«میلیاردر بودن»نوعی اشاره تحقیر آمیز!
گویی فرد میلیاردر مترادف است با انسانی فاقد ارزشهای اخلاقی و در برابر فقرا همگی واجد شرافت و سلامت نفس و اخلاق حسنه اند. مساله ای که بهحیث علوم اجتماعی و روانشناسی حکم به خلاف آن داده اند. از بدبیاری، فقر و نابرخورداری به تأمین نشدن نیازهای اولیه و نخستین بشری میانجامد که گاه با بروز ناهنجاریهای اخلاقی و رفتاری همراه است.
نخست فرهنگ و اخلاق ملیِ ما را تهدید میکند و دوم ما را به سمت وسوی کشوری فقیر، ناکارآمد، غیرمولد و محتاج هدایت می کند.
مصداق روشن و بارز این امر را میتوان در گفته نماینده مجلس اسلامی جُست که اعلام نمود: «اشکالی ندارد که فقرا به منظور تأمین معاش خود کلیه اشان را بفروشند»!
۱۴۰۲ مهر ۱, شنبه
۱۴۰۲ شهریور ۳۱, جمعه
۱۴۰۲ شهریور ۳۰, پنجشنبه
۱۴۰۲ شهریور ۲۹, چهارشنبه
۱۴۰۲ شهریور ۲۶, یکشنبه
۱۴۰۲ شهریور ۲۴, جمعه
۱۴۰۲ شهریور ۲۳, پنجشنبه
در بزرگداشت کبوترانِ شهید، در خون تپیدگان عشق
در بزرگداشت کبوترانِ شهید، در خون تپیدگان عشق
Mon 11 09 2023
محمدعلی اصفهانی
در بارهٔ آن اولی، کم ننوشته ام. و در بارهٔ این دومی هم.
با این تفاوت که آنچه در بارهٔ این دومی نوشته ام، همه به زبان متداول در تجزیه و تحلیل صرفاً سیاسی بوده است.
اما همیشه نمیشود مقاله را به زبان رسمی و خشک و سردِ متداول نوشت. پیش میآید یک وقت که دلِ آتشگرفتهٔ آدم، جایی برای زبان رسمی و خشک و سرد باقی نمیگذارد و آنچه نوشته میشود دیگر نه الزاماً مقاله خواهد بود، و نه الزاماً شعر و قصه و کار ادبی و هنری و فرهنگی.
و نه اصلاً معلوم نیست چه.
یعنی معلوم نیست اصلاً که چه.
به قول سوختهجانِ رومیِ بلخیِ قونیهییِ اهل آن «وطن که مصر و عراق و شام نیست»، و جایی در بیمکان و بیزمان است «که آن را نام نیست»:
موسیا آدابدانان دیگرند
سوخته جان و روانان دیگرند
فکر میکنم که بیست و نه سال پیش بود، سال ۱۳۷۳، که دوازده هزار کبوتر را در قم قتل عام کردند این سفلگان.
و من همان موقع، این نمیدانم چه را که در اینجا میخوانید نوشته بودم و منتشر کرده بودم، و بعدها، هر بار به بهانهیی به یادش افتاده بودم و خوانده بودمش و معناهای دیگری در آن یافته بودم و برداشتهای دیگری از آن کرده بودم.
مثل این بار.
بیست و نه سال پیش، زمانی است که بسیاری از شهیدان خیزش جاری هنوز به دنیا نیامده بودند، و ما به قول آنها پنجاه و هفتیها، تمام هستیِ هنوز متبلورناشدهشان را پیشاپیش به آتش کشیده بودیم.
هستی آنها را و نسلهای پیشتر و بعدتر آنها را که سوخته زاده میشوند و سوخته بزرگ میشوند و سوخته، در کنج زندانی، بالای چوبهٔ داری، در فریادی میان کوچه و خیابانی، و در بغض شکسته یا ناشکستهیی میمیرند.
۲۰ شهریور ۱۴۰۲
محمد علی اصفهانی
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ
دوازده هزار کبوتر را سربریدند این بی شرف ها. در قم. پایتختشان.
و گمان بردند که دیگر بر برج ها کسی ترانه نخواهد خواند. و گمان بردند که دیگر در گسترههای افق، کسی بال نخواهد گشود. و گمان بردند که دیگر از بامی به بامی، کسی پیامی نخواهد برد.
گفتند که کبوتران، مزاحمند. و راست گفتند. مزاحم اینانند کبوتران.
پرواز بلندشان در اوج آسمان، کوتاهی حصار زندان های اینان را به سُخره میگیرد.
عبورشان از خانه به خانه و شهر به شهر، بی انتظار رخصت اینان، رسیدن آن محتومتر از محتوم را اخطار میکند.
آوازهایشان، عشق را و عشق ورزیدن را، در چند قدمی بستر متعفن هرزگیهای اینان تقدیس میکند.
راست میگویید شما. کبوتران، مزاحمند، ای مردار های گندیدهٔ طافی بر سیلاب های طوفان نوح!
کبوتران، همین امروز و فردا، بالای سر کشتی، به پرواز درخواهند آمد. زیبایی رنگینکمان را بر آسمان خدا خواهند دید. و آرامش جهانِ شسته شده از شما پلیدان را که به نفرین نوح، اینک به نعشهایی چرخان بر روی آب ها بدل شده اید، با شاخهٔ سبز زیتونی در منقار، به کشتینشینان، بشارت خواهند داد.
چه زیبا هستند داستانهایی که سینه به سینه، از تاریخ، و بهجای تاریخ، اسطوره میسازند!
و چه راستند اسطورهها! بر عکس تاریخ که دروغ است بی اسطورهها.
آن که شور عشق ندارد، زبان لطیف حقیقت را، در پس پشتِ اسطورهها نمیبیند.
نگاهِ شاعر انسان،گاه، واقعیت را که سخت و خشن و بیروح مینماید، در گرمای ازلیِ آن عشقِ شوریدهٔ نهان در سرشت خویش، ذوب میکند، تا با حقیقت، که ناب و برتر است، یکی سازدش.
و داستانها و اسطورهها و تمثیلها، گاه بیان لحظه های لطیف پیوند آدمی با حقیقتند که جز با این زبان، بیان کردنی نیستند.
و تازه، این زبان هم، بهجز اشاراتی ناتمام، کار دیگری نمیتواند بکند.
از اینجا به بعد ـ از بعد از این اشاراتِ ناتمام ـ دیگر این فقط روح آدمی است که بی واسطهٔ کلمات، و بی واسطهٔ اندیشیدن، و بی واسطهٔ حس کردن، و بی واسطهٔ هیچ واسطهیی، حتی خویشتنِ خود، با صورت حقیقیِ واقعیت، یگانه میشود.
نوشته اند که نوح، وقتی که طوفان، سرانجام فرو نشست، کبوتری را برای خبر گرفتن، از کشتی، بیرون فرستاد. و کبوتر، با شاخهیی زیتون، به نشانهٔ پایان طوفان، و به نشانهٔ شادابی و قداستِ جهانِ جدید، به دامان او باز گشت. و اینچنین بود که نوح، کبوتر را دعا کرد و برکت داد.
این داستان، طبعاً، به مذاق آنهایی که خشکی منطق تکرار واقعیت، از طراوت غریب بیمنطقی حقیقت محرومشان کرده است ناسازگار است، و با پوزخندهیی از کنارش عبور میکنند.
اینان، به آن کسان میمانند ـ و اصلاً خودِ آن کسانند ـ که دغدغهٔ شمارش گلبرگ ها و پرچمها و برگها، از تماشای زیبایی طبیعی یک گل محرومشان میکند.
حقیقت، هرچه زیباتر است، از واقعیت، دور تر است. و هر چه از واقعیت دور تر است، به واقعیت، آنگونه که نیست و باید باشد، نزدیک تر است.
حقیقت، چهرهٔ ناپیدا و نامُتَعین واقعیت است.
ما، عادت کرده ایم که عادی ببینیم. و این، عادتِ ماست که واقعیتها را در ذهن ما ـ یعنی روایت ذهن ما از واقعیتها را ـ تشکیل میدهد.
نه خودِ واقعیتها که خود را.
آنچه ما به آن، واقعیت میگوییم، عادت خود ماست. خطوطی از تکرارهای هرروزهٔ ماست که با یکدیگر ترکیب شده اند و شکلی را ترسیم کرده اند.
ما به آن شکل، اسمی میدهیم، و این اسم را واقعیتِ مسمّا ـ واقعیتِ آنچه این اسم را به آن داده ایم ـ فرض میکنیم.
و بعد، با یادآوری این اسم، آن واقعیت را به یاد میآوریم.
و سرانجام، با دیدن آن واقعیت، این اسم را ـ که به تکرار در ذهن ما جاگزین آن واقعیت شده است ـ خود آن واقعیت میپنداریم و جاگزین آن میکنیم.
یعنی جاگزین و جاگزینتر.
و باورمان میشود که واقعیت، همان خطوطی است که ترسیم کرده ایم!
تکرار ـ تکرار تکرار ها ـ این را به ما میباوراند. بی آن که لحظهیی به شناخت خودمان از واقعیت، شک کنیم.
امّا خط، که ما واقعیت را با آن ترسیم کرده ایم واقعیت نیست. چون نقطه، واقعیت نیست. نقطه، یک فرض است. یک قرارداد هندسی است. و خط، مجموعهیی از نقطههاست. مجموعهیی از آنچه واقعیت نیست و یک قرارداد هندسی است، برای رسیدن به یک غیر واقعیت دیگر. به یک قرارداد هندسی دیگر!
چه چیز، آدمی را به فرض نقطه وا میدارد؟ ضرورت فرض خط. و چه چیز، آدمی را به فرض خط وا میدارد؟ ضرورت فرض سطح. و چه چیز، آدمی را به فرض سطح وا میدارد؟ ضرورت لمس کردنِ واقعیتها. و چه چیز، آدمی را به ضرورت لمس کردنِ واقعیتها وا میدارد؟ خودِ واقعیتها.
و ما عادت کرده ایم که واقعیتها را با خطوط هندسی اندازه بگیریم. حتی وقتی که آنها را به صورتِ حجم میبینیم. یعنی وقتی که گمان میکنیم که آنها را به صورت حجم دیده ایم.
آن حجم که ما میبینیم، محصور چند سطح است. اما سطح، خود، مجموعهیی از خطوط است. یعنی مجموعهیی از نقطهها. مجموعهیی از آنچه واقعیت نیست!
زمانی میتوان به شناخت واقعیت، نزدیک شد که از سطح، دور شد. که حجم را محصور سطحها ندید. که حجم را بی سطح دید.
و آنچه ما عادت کرده ایم که واقعیت بنامیمش، یعنی واقعیت به روایت ذهن ما، یا سطح است، و یا حجمی محصور در سطحها.
و حقیقتِ آن، یعنی حقیقتِ واقعیت، امّا بیرونِ سطحهاست. یعنی بیرون نقطهها که خطها را، و بیرون خطها که سطحها را تشکیل میدهند. بیرون فرضها. فرضهای هندسی. فرضهای ناموجود. فرضهای غیر واقعی. فرضهای مفروض!
آن که شور عشق ندارد، حق دارد که زبان لطیف حقیقت را، زبان آنچه نیست شاید، اما باید باشد حتماً را، در پس پشت اسطورهها نمیبیند.
اسطورهها و داستانها و تمثیلها.
چه شبها که در حلاوت قصّهٔ آن دو خواهر که به دو کبوتر بدل شده بودند، و سرانجام به همّت آن سوار، و به دَم عشق، به قالب اصلی خود بازگشتند، رؤیا هایم سپید شده اند، و بال در بالشان، از زمین تا آسمان رفتهام، و باز از آسمان به زمین بازگشتهام!
و چه روزها که از دَمْدَمای طلوع خورشید، تا پاسی از غروب، در اضطراب و امید کبوترباز ها ـ که همهٔ کبوترهایشان از آنِ من بودند ـ با آنها همراه و همراز بوده ام!
کبوتربازی زیباست. مثل خود کبوتر که زیباست.
و کبوترباز، عاشق است. مثل خود کبوتر که عاشق است.
کبوترباز، چیزی برای دادن دارد، و چیزی برای گرفتن. مثل خود کبوتر که چیزی برای دادن دارد، و چیزی برای گرفتن.
و آن چیز، عشق است. دوست داشتن است. دوست داشتن و دوست داشته شدن.
و حالا، دوازده هزار کبوتر را، دوازده هزار بار تکرار دوست داشتن و دوست داشته شدن را، سر بریده اند این بیشرفها.
به بزرگداشت کبوترانِ شهید، این در خون تپیدگان عشق، کبوتربازان، در الوان قدسی رنگینکمانِ پس از طوفان، آسمان را پُر از پرواز کبوتران خواهند کرد!
www.ghoghnoos.org
۱۴۰۲ شهریور ۲۲, چهارشنبه
۱۴۰۲ شهریور ۲۱, سهشنبه
۱۴۰۲ شهریور ۲۰, دوشنبه
۱۴۰۲ شهریور ۱۹, یکشنبه
بیپی (به انگلیسی: BP) یا بریتیش پترولیوم[۳] شرکت نفت و گاز بریتانیایی[۴] و چندملیتی است، که دفتر مرکزی آن در
بیپی (به انگلیسی: BP) یا بریتیش پترولیوم[۳] شرکت نفت و گاز بریتانیایی[۴] و چندملیتی است، که دفتر مرکزی آن در شهر لندن قرار دارد. شرکت بیپی در سال ۲۰۱۱ بهعنوان چهارمین شرکت جهان بر پایه میزان درآمد و سومین تأمینکننده بزرگ انرژی در جهان شناخته شد. شرکت بیپی به همراه شرکتهای شل، شورون، اکسانموبیل، و توتال، پنج شرکت بزرگ نفتی جهان بهشمار میآیند که تحت عنوان سوپرمیجر طبقهبندی میشوند.
نوع | شرکت عمومی محدود |
---|---|
ISIN | GB0007980591 |
صنعت | نفت و گاز |
بنا نهاده | ۱۹۰۹: شرکت نفت آنگلو-پرشین ۱۹۳۵: شرکت نفت ایران و انگلیس ۱۹۵۴: بریتیش پترولیوم ۱۹۹۸: بیپی آموکو ۲۰۰۱: بیپی |
دفتر مرکزی | لندن، بریتانیا |
محدودهٔ فعالیت | جهانی |
مدیر عامل اجرایی | برنارد لونی |
رئیس هیئت مدیره | کارل-هنریک سوانبرگ[۱] |
محصولات | نفت خام گاز طبیعی محصولات پتروشیمی فراوردههای نفتی مواد شیمیایی |
خدمات | جایگاههای پمپ بنزین خط لوله انتقال |
درآمد | ۲۴۰٫۲۸ میلیارد دلار (۲۰۱۷)[۲] |
سود خالص | ۳٫۳۸ میلیارد دلار (۲۰۱۷)[۲] |
مجموع دارایی | ۲۷۶٫۵۱ میلیارد دلار (۲۰۱۷)[۲] |
تعداد کارکنان | ۷۴،۰۰۰ نفر (۲۰۱۷) |
وبگاه |
حوزه فعالیت شرکت بیپی کلیه بخشهای عملیاتی صنایع نفت و گاز را در بر میگیرد. این شرکت در زمینه اکتشاف و تولید، پالایش، توزیع و بازاریابی نفت خام، گاز طبیعی و میعانات گازی و همچنین تولید محصولات پتروشیمی و طیف وسیعی از مواد شیمیایی فعالیت مینماید. بیپی همچنین دارای فعالیت در حوزه تولید انرژیهای تجدیدپذیر، سوختهای زیستی، و تولید برق با استفاده از انرژی بادی و خورشیدی است.
ظرفیت تولید نفت خام بیپی بهطور متوسط معادل ۳٫۴ میلیون بشکه در روز است. این شرکت محصولات خود را در ۸۰ کشور عرضه مینماید.[۵] شرکت بریتیش پترولیوم مالک شبکهای از ۱۸٫۳۰۰ جایگاه سوخت در سرتاسر جهان است.[۶]
بزرگترین شعبه بینالمللی بیپی در ایالات متحده مستقر است[۷] که بهعنوان دومین تولیدکننده نفت و گاز در ایالات متحده محسوب میشود.[۸]
شرکت بیپی (LSE: BP ,NYSE: BP) در فهرست اولیه بازار بورس لندن قرار دارد و در ۶ ژوئیه ۲۰۱۲ با ارزش بازار ۸۱٫۴ میلیارد پوند،[۹] در رتبه چهارم از بزرگترین شرکتهای فهرست شده در بازار بورس لندن، قرار گرفت. سهام این شرکت همچنین در بازار بورس نیویورک و بورس فرانکفورت معامله میشود.
تاریخچهویرایش
در مه ۱۹۰۱ ویلیام ناکس دارسی[۱۰] از سوی مظفرالدین شاه قاجار، امتیاز اکتشاف نفت را دریافت کرد و متعاقب آن، تیم ارسالی توسط وی در مه ۱۹۰۸ پس از هفت سال اکتشاف در مناطق جنوبی و جنوبغربی فلات ایران، سرانجام در شهر مسجدسلیمان به نفت رسیدند.
شرکت نفت ایران و انگلیسویرایش
شرکت نفت ایران و انگلیس در ۱۴ آوریل ۱۹۰۹ به عنوان یک شرکت تابعه از شرکت نفت برمه تأسیس شد[۱۱] و بلافاصله شروع به بهرهبرداری از چاه شماره یک نمود.[۱۲] یک سال بعد، یک خط لوله از این میدان به شهر بندری آبادان کشیده شد و با حمل وسایل و تجهیزات کارخانهای، پالایشگاه آبادان احداث شد و با کارگران مختلف هندی، چینی و برمهای شروع به کار کرد.
در سال ۱۹۱۲ شرکت نفت آنگلو-پرشین و تاجر ارمنی؛ کالوست گلبنکیان، شرکت نفت ترکیه را، تأسیس نمودند و در پی آن در سال ۱۹۱۴ آنگلو-پرشین بهطور رسمی مالک ۵۰٪ درصد از سهام شرکت نفت ترکیه شد. هدف از تأسیس این شرکت دستیابی به نفت منطقه میانرودان (عراق کنونی) بود که امتیاز اکتشاف نفت آن از سوی دولت عثمانی به این شرکت وعده داده شده بود.
در سال ۱۹۲۳ شرکت نفت برمه، وینستون چرچیل (نخست وزیر سالهای بعدی بریتانیا) را به عنوان وکیل و مشاور حقوقی شرکت استخدام نمود. وی به منظور دریافت حقوق انحصاری فروش نفت ایران به نفع شرکت متبوع خود شروع به رایزنی با دولت وقت بریتانیا نمود و در نهایت، چرچیل موفق شد تولید انحصاری از منابع نفتی ایران را برای شرکت نفت آنگلو-پرشین (که بازوی عملیاتی شرکت نفت برمه بود) دریافت نماید.[۱۳]
با افزایش شمار خودروها در دهه ۱۹۲۰ میلادی، پمپ بنزینهایی با نشان بیپی در بریتانیا راهاندازی شدند و تعدادشان از ۷۹ جایگاه در سال ۱۹۲۱ به ۶٫۰۰۰ جایگاه سوخت در ۱۹۲۵ افزایش یافت که بنزین موردنیاز آنها را شرکت نفت آنگلو-پرشین از استخراج نفت خام در جنوب ایران تأمین میکرد. در سال ۱۹۲۵ شرکت نفت ترکیه نیز موفق شد امتیاز استخراج از میدانهای نفتی عراق را از دولت تازه تأسیس عراق که تحت قیومیت بریتانیا بود، دریافت کند. شرکت نفت ترکیه در نهایت در ۱۴ اکتبر ۱۹۲۷ به منابع نفتی عراق دست یافت.
در سال ۱۹۲۸ بر اثر تغییرات ژئوپولتیک ایجاد شده در عراق و در پی شکست امپراتوری عثمانی و تصویب توافقنامه خط قرمز (رد لاین)، این منطقه استقلال یافت و در نتیجه، نام شرکت نفت ترکیه به شرکت نفت عراق تغییر پیدا کرد و در شرکت جدید، سهام آنگلو-پرشین نیز به ۲۳٫۷۵٪ درصد کاهش یافت.
در سال ۱۹۳۵ بنا به درخواست رضاشاه از جامعه بینالمللی، نام کشور از «پرشیا» به «ایران» تغییر پیدا کرد. این تغییر، بلافاصله در شرکت نفت آنگلو-پرشین نیز اعمال شد و نام آن، به «شرکت نفت ایران و انگلیس» تغییر یافت. در جنگ جهانی دوم شرکتهای دارنده نشانهای «بیپی» و «شل» با هم ادغام شدند و به عرضه بنزین پرداختند. اما چرچیل، شرکت نفت ایران و انگلیس را ملزم به حمایت از دولت وقت بریتانیا، در طول جنگ دوم جهانی کرد. در این دوره، دو شرکت آمریکایی آموکو و سوهایو که بعدها توسط بیپی خریداری شدند نیز به تولید و عرضه سوخت هواپیما و روغن موتور برای استفاده ماشین جنگی متفقین پرداختند. در طول جنگ دوم جهانی، شمار ۴۴ فروند نفتکش از شرکت نفت ایران و انگلیس، غرق شد.[۱۴]
پس از جنگ، شرکت نفت ایران و انگلیس به سرمایهگذاری در ساخت پالایشگاههای مختلف در فرانسه، آلمان، ایتالیا و نیز بازاریابی فراوردههای نفتی در یونان، هلند و سوئد پرداخت و بنزین بیپی در نیوزیلند برای نخستین بار عرضه و به فروش رفت. پس از جنگ جهانی دوم، احساسات ناسیونالیستی در خاورمیانه ظهور کرد که مهمترین آنها ناسیونالیسم ایرانی و ناسیونالیسم عربی بودند. در آشفتگیهای آن دوره، مدیران ایرانی شرکت نفت ایران و انگلیس با پشتیبانی نخست وزیر وقت؛ حاجعلی رزمآرا از موقعیت ایجاد شده استفاده کردند و به منظور تجدید نظر در قوانین و مقررات امتیازی در کنسرسیوم برای افزایش سهم ایران به دولت بریتانیا فشار وارد کردند.
در مارس ۱۹۵۱ علی رزمآرا ترور شد و در پی آن، محمد مصدق از سوی مجلس شورای ملی بهعنوان نخست وزیر جدید انتخاب شد.[۱۴] در آوریل ۱۹۵۱ مجلس شورای ملی به اتفاق آراء صنعت نفت ایران را ملی اعلام کرد. سپس شرکت ملی نفت ایران تأسیس شد. در پی آن، شرکت نفت ایران و انگلیس، مدیریت و کارکنان خود را از ایران خارج و اقدام به تحریم بینالمللی فروش نفت ایران نمود. دولت بریتانیا نیز که مالک اصلی این شرکت بود، ابتدا پرونده این مجادله را در دیوان بینالمللی دادگستری مطرح کرد و علیه ایران، اقامه دعوی نمود. ولی پس از مدتی از شکایت خود صرفنظر کرد.
پس از کودتای ۲۸ مرداد در ایران، دولت مصدق کنار گذاشته و در اوت ۱۹۵۳ فضلالله زاهدی به عنوان نخست وزیر جدید انتخاب شد. کمی بعد محمدرضا پهلوی که از زمان شروع نا آرامیها در ایتالیا به سر میبرد نیز به ایران بازگشت.[۱۵] از آن پس، برنامهای هماهنگ با هدف تضعیف مصدق تحت نام «عملیات آژاکس» توسط سازمان سازمان اطلاعات مرکزی (سیا) و سرویس اطلاعات مخفی بریتانیا به اجرا درآمد.[۱۶][۱۷]
بریتیش پترولیومویرایش
بریتیش پترولیوم، سرانجام در سال ۱۹۵۴ با تغییر نام شرکت نفت ایران و انگلیس تشکیل شد. پس از کودتای ۲۸ مرداد عملاً صادرات نفت ایران قطع شد. به منظور خارج کردن نفت ایران و انتقال آن به بازار بینالمللی، در اکتبر ۱۹۵۴ شرکتی بنام «شرکتکنندگان نفت ایران» (به انگلیسی: Iranian Oil Participants) در لندن تأسیس شد.
بریتیش پترولیوم یکی از اعضای مؤسس آن بود و با دارا بودن ۴۰٪ درصد از سهام این شرکت، مالک اصلی آن بحساب میآمد. این شرکت به نمایندگی از شرکت ملی نفت ایران وظیفه مدیریت تأسیسات نفتی را برعهده داشت.[۱۸] در نهایت، با مذاکرات نهایی و پذیرفتن دو شرط از سوی هیئت ایرانی، کنسرسیوم موافقت نمود که سود بر اساس ۵۰–۵۰ با ایران محاسبه شود. اما شرط اول حسابرسان ایرانی حق بازرسی دفاتر این شرکت را نخواهند داشت و شرط دوم ایرانیان حق داشتن عضو در هیئت مدیره شرکت را نیز نخواهند داشت.
چند سال پیش از آن در سال ۱۹۵۳ بریتیش پترولیوم فراتر از خاورمیانه گسترش یافته و وارد بازار نفت کانادا شد. سپس به منظور گسترش بیشتر، در سال ۱۹۵۹ وارد فعالیت اکتشاف نفت در آلاسکا شد.[۱۹] در سال ۱۹۶۵ به عنوان نخستین شرکت، شروع به تولید نفت از دریای شمال نمود.[۲۰] در ۱۹۶۹ شرکت تابعه «بیپی کانادا» تأسیس شد. در سال ۱۹۷۱ در کشور کانادا ۹۷٫۸٪ درصد از سهام شرکت نفتی سوپر تست پترولیوم را خرید. سپس آن را با بیپی کانادا ادغام کرد.
بیپی ۵۰ سال را به دنبال اکتشاف نفت در بریتانیا بدون کسب نتیجه گذراند. ولی در سال ۱۹۶۶ در کانال مانش، گاز طبیعی کشف کرد. با رکود این دهه، به دنبال کشف نفت در آلاسکا و نیز دریای شمال بود و در نهایت در سال ۱۹۷۰ موفق به کشف نفت، در «میدان فورتیز» شد.
استاندارد اویل اوهایوویرایش
استاندارد اویل اوهایو که بنام سوهایو نیز شناخته میشود از شرکتهای اولیه تشکیلدهنده شرکت استاندارد اویل بود، که در سال ۱۹۷۸ توسط بریتیش پترولیوم خریداری شد.[۲۱] هدف از خرید این شرکت، نفوذ و حضور هرچه بیشتر به بازار ایالات متحده آمریکا بود.
علیرغم ملی شدن تدریجی صنعت نفت در اکثر کشورهای نفتخیز، کشتیرانی بیپی در سال ۱۹۷۲، معادل ۱۴۰ میلیون تن نفت از خاورمیانه جابجا کرد و در ۱۹۸۳ این ظرفیت را به ۵۰۰٫۰۰۰ بشکه رسانید، زیرا خاورمیانه ۸۰٪ درصد از نفت بیپی را تأمین میکرد. اما عمده فعالیت بیپی در دهه ۱۹۷۰ میدان فورتیز اسکاتلند بود، که به ساخت یک سکوی خط لوله زیردریایی همراه شد.
انتقال نفت اکتشافی در آلاسکا و خط لوله ۱۲۰۰ کیلومتری «ترانس-آلاسکا» به لحاظ زیستمحیطی، مباحث زیادی را برانگیخت و اجرای آن را منوط به تأیید دولت ایالات متحده آمریکا کرد. این پروژه، بزرگترین پروژه عمرانی آن سال بیپی بود.
در ساخت این خط لوله ۲۸٫۰۷۲ نفر مشارکت داشتند و طراحی آن، بهگونهای صورت گرفت، تا به اندازه کافی، از سطح زمین بالاتر قرار گیرد، که لایه یخی روی زمین، بهعلت دمای بالای نفت داخل لوله، ذوب نشود و بر رفتار و مهاجرت گونهها اثر منفی نگذارد.
بیپی پیالسیویرایش
در سال ۱۹۷۲ دولت بریتانیا آخرین سهام خود در بیپی را به فروش گذاشت و بیپی کاملاً خصوصی شد و از سوی دیگر بیپی نیز، با فروش سهام متفرقه خود (مانند معادن و موادغذایی) که جزء فعالیتهای محوری آن نبود، به یک شرکت کاملاً نفتی تبدیل شد.
کانون توجه بیپی تا ۶ دهه اول فعالیتش، منطقه خاورمیانه بود، اما از دهه ۱۹۶۰ به بعد، کانون توجه آن به سوی غرب، آمریکا و خود انگلیس معطوف شد. این شرکت با تجدید ساختار و فرهنگ از دهه ۱۹۸۰ (و بعدها در دهه ۱۹۹۰ توسط سر جان بران رئیس وقت هیئت مدیره) از یک شرکت قدیمی، به یک شرکت بینالمللی تبدیل شد و اینک در ۷۰ کشور جهان فعالیت دارد و سال ۲۰۰۶ دومین شرکت بزرگ جهان، از لحاظ میزان درآمد، انتخاب شد.
با گسترش دامنه فعالیتهای بیپی در روسیه و دریای خزر و تجهیزات تحقیقاتی جدید، بیپی به مرزهای جدید انرژی روی آورد و محیط زیست را نیز در اولویتهای خود قرار داد. بیپی در طرح «شهرهای سبز» اروپا شرکت کرد و کسبوکار انرژی خورشیدی خود را، در قالب شرکت بیپی سولار، توسعه بخشید.
نصب نیروگاه خورشیدی در فیلیپین، کمک به ارائه اتوبوسهای هیدروژنی در لندن و نیز سوختهای موتور جدید و پاکتر و ایجاد واحد انرژیهای جایگزین، در راستای این سیاست جدید بیپی، برای حفاظت محیط زیست بودهاست.
شرکت بیپی که در اوج ناامیدی از کشف نفت در ایران متولد شد، در آغاز قرن ۲۱ میلادی، پس از نزدیک به ۱۰۰ سال فعالیت در این صنعت، با راهاندازی خط لوله جیحان-تفلیس-باکو (آذربایجان، گرجستان و ترکیه) و سایر پروژههای عظیم بالادستی آنگولا، روسیه و خلیج مکزیک، به یکی از بزرگترین شرکتهای انرژی در جهان تبدیل شده و سعی دارد با فعالیت بر روی انرژیهای جایگزین، موقعیت خود را در آینده نیز حفظ نماید.
شرکتهای تابعهویرایش
آموکوویرایش
آموکو (به انگلیسی: Amoco) یا استاندارد اویل ایندیانا، شرکت نفتی و پتروشیمی آمریکایی است. این شرکت در سال ۱۸۸۹ به عنوان زیرمجموعهای از استاندارد اویل تأسیس شد. در سال ۱۹۲۲ به آموکو تغییر نام داد و در سال ۱۹۸۷ بیپی ۲۵٪ درصد از سهام آموکو را خریداری کرد.[۲۲]
در ابتدای دهه ۱۹۹۰ میلادی شرکت بیپی برای گسترش بیشتر نفوذ خود در آمریکا، تصمیم گرفت از تأسیسات خود برای رساندن بنزین آلاسکا به این کشور، استفاده کند. بیپی که فقط ۲۵ درصد سهام استاندارد اویل ایندیانا (آموکو) را داشت، در سال ۱۹۹۸ همه سهام آن را خریداری نمود.[۲۳] سپس دو شرکت با هم ادغام شدند و شرکت جدید «بیپی آموکو» نام گرفت.[۲۴]
آرکوویرایش
آرکو (به انگلیسی: Arco) (مخفف آتلانتیک ریچفیلد کمپانی) شرکت نفتی آمریکایی است که حوزه فعالیتهای آن، در ایالات متحده، اندونزی و میدانهای نفتی دریای شمال و دریای جنوبی چین است.
این شرکت در سال ۱۹۶۶ در شهر لا پالما، کالیفرنیا تأسیس شد. شرکت آرکو در سال ۲۰۰۰ توسط بیپی خریداری شد.[۲۵] شرکت آرکو در حال حاضر دارای ۱٫۳۰۰ جایگاه پمپ بنزین در ایالات متحده است.
کسترولویرایش
کسترول (به انگلیسی: Castrol) برند جهانی تولیدکننده و فروشنده روغن موتور بریتانیایی است، که در سال ۱۸۹۹ در شهر لیورپول تأسیس شد. این شرکت در سال ۱۹۶۶ با شرکت نفت برمه ادغام شد و شرکت جدید برمه-کسترول نام گرفت.
سپس در سال ۲۰۰۰ این شرکت توسط بیپی و با مبلغ ۳ £ میلیارد پوند، خریداری شد[۲۶] و پس از ادغام شرکت نفت برمه با بیپی، نام شرکت بار دیگر به کسترول تغییر یافت. این شرکت در حال حاضر به عنوان یکی از شرکتهای زیرمجموعه بیپی بهشمار میآید، ولی مدیریت آن کاملاً مستقل است.
آرال آگویرایش
آرال آگ (به انگلیسی: Aral AG) شرکت نفتی آلمانی-لوگزامبورگی است، که دارای جایگاههای پمپ بنزین در اروپای غربی و اروپای مرکزی است. این شرکت در سال ۱۸۹۸ تأسیس شد.
در ۱۵ ژوئیه ۲۰۰۱ شرکت «بیپی آگ آلمان» ۵۱٪ از سهام این شرکت را تصاحب نمود و در ۱ فوریه ۲۰۰۲ بیپی بقیه سهام آرال را نیز خریداری کرد. در حال حاضر شرکت آرال آگ از شرکتهای تابعه بیپی بهشمار میآید.
تیانکی-بیپیویرایش
تیانکی-بیپی (به انگلیسی: TNK-BP) شرکت نفتی روسی است، که دفتر مرکزی آن در شهر مسکو قرار دارد. این شرکت سومین تولیدکننده بزرگ نفت خام در روسیه است و در فهرست ده شرکت بزرگ نفتی خصوصی جهان نیز جای دارد.[۲۷] ۵۰ ٪ درصد از سهام این شرکت نفتی، متعلق به شرکت بیپی و ۵۰٪ درصد دیگر آن، متعلق به گروه آلفا است، که توسط شماری از بازرگانان روسی، تشکیل شدهاست.
در حال حاضر تیانکی-بیپی، در روسیه مالک ۶ پالایشگاه و ۲۱۰۰ جایگاه پمپ بنزین است. با توجه به منابع عظیم نفت و گاز کشور روسیه، این ائتلاف برای بیپی بسیار مهم بوده و همراه با آن، یک تیم مشارکتی فناوری را نیز برای کاربرد روشها و فناوریهای بیپی، در منطقه خاص و جدید روسیه تأسیس کردند.
نزدیک به ۲۸٫۰۰۰ کیلومتر خط لوله و ۲۴٫۵۰۰ حلقه چاه تولیدی، معرف وسعت منطقه عملیاتی بیپی در روسیه است و تاکنون این شرکت ۴٫۷ میلیارد دلار سرمایهگذاری کرده و برای توسعه اکتشاف و بهرهبرداری، تصمیم دارد در دهه آتی ۱۵ میلیارد دلار دیگر نیز در این شرکت سرمایهگذاری کند.
تیم فناوری بیپی در این شرکت، از ۹۰ عضو تشکیل شده، که در ۷ کارگروه تخصصی شامل: حفاری، ارزیابی چاه، تزریق آب، پمپهای سرچاهی و مدیریت یکپارچه مخازن، فعالیت میکنند و نیز به شبکه اطلاعاتی متخصصان بیپی، در نقاط دیگر برای حل مشکلات حفاری و بهرهبرداری متصل میباشند.
این تیم توانسته است با بهکارگیری سیستم ارزیابی مسیر چاه، که در آلاسکا بکار گرفته شده، با فناوری شکاف هیدرولیکی و افزایش نفوذپذیری نفت خام، برای افزایش تولید و بازیافت مخازن، استفاده از نرمافزار «استیمپلن» شبیهسازی و تحلیل سهبعدی مخازن (که توسط بیپی و آرکو در آلاسکا به کار گرفته شده) و ترجمه و آموزش آن، به روسی، بهکارگیری پمپهای الکتریکی مکشی در چاههایی که با سیالات و افزایش نفوذپذیری، باید سیالات سنگین را پمپ کنند، لولههای کربن استیل و تهیه بانک اطلاعاتی خطوط لوله از جمله این فناوریهاست.
بیپی سولارویرایش
بیپی سولار (به انگلیسی: BP Solar) شرکت زیرمجموعه بیپی است، که فعالیتهای مرتبط با تولید انرژیهای تجدیدپذیر را بر عهده دارد. این شرکت در زمینه نصب، احداث و راهاندازی نیروگاههای انرژی تجدیدپذیر و سلولهای خورشیدی فتوولتاییک فعالیت مینماید.
دفتر مرکزی شرکت بیپی سولار در شهر مادرید، اسپانیا قرار دارد و دارای عملیات در کشورهای هند، جمهوری خلق چین و بریتانیا است.
عملیاتویرایش
شرکت بیپی در حال حاضر در ۶ قاره دارای فعالیت است و فراوردههای آن، در بیش از ۱۰۰ کشور به فروش میرسد. این شرکت در قاره آسیا در چین، اندونزی، هند و پاکستان در زمینه اکتشاف و تولید نفت و گاز به فعالیت پرداخته، همچنین در جمهوری خلق چین، فیلیپین، کره جنوبی و مالزی دارای کارخانجات تولید محصولات پتروشیمی است.
بیپی در چین، پیشرو در فعالیت مرتبط با گاز طبیعی مایعشده «الانجی» بوده و وارد چندین سرمایهگذاری مشترک شدهاست و این قبیل روابط مشترک تجاری را با کشورهایی مانند کویت و امارات متحده عربی نیز برقرار کردهاست. یک واحد انرژی خورشیدی بیپی نیز، در هند فعالیت میکند و در چین و هند بازاریابی گستردهای از روغن موتور و فراوردههای نفتی دارد.
فعالیتهای بخش عملیاتی بیپی در مجموع به سه حوزه تقسیم میشود:
بخش بالادستیویرایش
بخش بالادستی بیپی، از زنجیره گسترده فعالیتهای اکتشاف، حفاری، تولید و انتقال نفت و گاز تشکیل شدهاست.
بخش بالادستی بیپی دارای فعالیت در هر دو بخش خشکی و دریایی بوده و دارای عملیات در بیش از ۳۰ کشور است و در حال حاضر، روزانه بهطور متوسط معادل ۳٫۴ میلیون بشکه نفت تولید مینماید.
شرکت بریتیش پترولیوم یکی از توانمندترین شرکتهای نفتی جهان در حوزه بالادستی بهشمار میآید و هماکنون در مناطق نفتخیز سراسر جهان، دارای پروژههای اکتشاف و استخراج نفت خام و گاز طبیعی است. این شرکت همچنین یکی از تخصصیترین تیمهای حفاری را در میان شرکتهای نفتی دارا است، که از لحاظ ماشینآلات و تجهیزات، در هر دو بخش خشکی و فراساحلی، از پیشروهای صنعت حفاری بهشمار میآید. در دسامبر ۲۰۱۱ کلیه ذخایر تجاری مایعات هیدروکربوری شرکت بیپی، معادل ۱۷٫۷۵ میلیارد بشکه نفت خام اعلام شد.
پروژههای بالادستیویرایش
از پروژههای بزرگ اکتشاف و تولید این شرکت، در حال حاضر، میتوان به ۴ پروژه توسعه میدان عظیم «تاندر هورس» در بخش نروژی دریای شمال، میدانهای نفتی تگزاس و ساخت سکوی عظیم «پیدیکیو» برای آن، با گنجایش ۲۳۰ نفر، سکوی «هلستین» (برای بهرهبرداری در عمق ۱۳۲۴ متری) و نیز سکوهای «آتلانتیس» و «مد داگ» اشاره کرد، که جزء سکوهای عظیم این شرکت هستند.
پروژه کینگ ساب-سی پمپ نیز نخستین کاربردهای پمپهای چند فازی زیردریایی، در عمق ۳۰۰۰ فوتی، در میدان نفتی کینگ، خلیج مکزیک بودهاست. از طرحهای بزرگ دیگر این شرکت میتوان به بهرهبرداری از سکوی عظیم آتلانتیس در آبهای عمیق خلیج مکزیک در سال ۲۰۰۷ اشاره کرد، که با فناوری روز ساخته شدهاست.
بیپی در خلیج مکزیک دارای ۳٫۰۰۰ پرسنل است، که بر روی ۱۴ $ میلیارد دلار سرمایهگذاری این شرکت، در این منطقه کار میکنند. در سال ۲۰۰۷ این شرکت، دست به توسعه میدان نفتی گریت پلاتینیو در آنگولا زد و در آبهای عمیق آن، از ۴۳ چاه حفاری شده، نفت استخراج نمود.
ناوگان کشتیرانیویرایش
ناوگان کشتیرانی بیپی، نخستین بار در سال ۱۹۱۵ برای انتقال فراوردههای شرکت نفت ایران و انگلیس تأسیس شد و اینک بیش از هزار دریانورد دارد، که ۴۰۰ نفر نیز در ساحل، ناوگان بیپی را پشتیبانی میکنند.
تا آخر سال ۲۰۰۶ این ناوگان ۵۷ فروند کشتی دریاپیما (۴ فروند غولپیکر، ۴۲ متوسط، هفت الانجی بر، سه الپیجی بر)و ۲۴ فروند کشتی ساحلی سبک، را در اختیار داشتهاست.
بهطورکلی این شرکت دارای ۱۰۰ کشتی ۶۰۰ تنی است، که متوسط سن آنها ۲٫۵ سال است. سال ۲۰۰۳ پانزده نفتکش و سال ۲۰۰۷ چهل تانکر به آن اضافه شدهاست.
ناوگان کشتیرانی این شرکت دارای بارج، انواع یدککش و نفتکشها، شناورهای FPSO و کشتیهای حمل مواد نفتی و الانجی در کلاسهای مختلف است و سالانه ۲۵۱ میلیون تن ماده حمل میکند و ۵٪ درصد ظرفیت حملونقل دریایی نفت جهان را به خود اختصاص داده است و در سال ۲۰۰۶، سالانه ۷٫۰۰۰ سفر دریایی داشتهاست.
خطوط لولهویرایش
شرکت بیپی تابهحال، در احداث خطوط لوله نفت و گاز بسیاری مشارکت داشته و میتوان گفت، که در اکثر پروژههای بزرگ احداث خط لوله در سرتاسر جهان، حضور داشتهاست.
خط لوله باکو-تفلیس-جیحان به طول ۱۷۰۰ کیلومتر، نفت دریای خزر را، به سواحل دریای مدیترانه در ترکیه میرساند و بیپی در آن ۳۰٪ سهم دارد.
خط لوله گاز میردی، در خلیج مکزیک نخستین خط لوله آبهای عمیق در جهان است (در عمق ۷۰۰۰ فوتی و خطوطی به طول ۷۴ کیلومتر که ۱ میلیون بشکه نفت را در روز انتقال میدهد) و بیپی مالک ۶۴٫۵٪ از این خط لوله است. اجرای این طرح در سال ۲۰۰۳ آغاز شد و در ۲۰۰۶ به بهرهبرداری رسید و ۱۴٪ از کل تولید گاز بیپی و ۵۰٪ از کل تولید خلیج مکزیک را به بازارهای عرضه گاز طبیعی انتقال میدهد.
خطوط لولهای که بیپی بهطور مستقیم در ساخت آنها مشارکت داشته، عبارتند از:
- خط لوله باکو-سوپسا
- خط لوله باکو-تفلیس-جیحان
- خط لوله فورتیز
- خط لوله نینیان
- خط لوله اقیانوسیه
- خط لوله غرب شتلند
- خط لوله اروپای شرقی
- خط لوله شاه دنیز
- خط لوله گاز آلاسکا
خط لوله باکو-سوپساویرایش
خط لوله باکو-سوپسا، خط لوله نفت بطول ۸۳۳ کیلومتر است، که از ترمینال سانگاچال در نزدیکی باکو در جمهوری آذربایجان، آغاز شده و در ترمینال سوپسا کشور گرجستان خاتمه مییابد. این خط لوله، توسط شرکت بیپی احداث شده و نفت، میدان نفتی آذری-چیراگ-گونشلی را منتقل مینماید..[۲۸]
خط لوله فورتیزویرایش
خط لوله فورتیز، خط لوله نفت خام بطول ۱۶۹ کیلومتر است، که از سکوی دریایی میدان نفتی فورتیز در دریای شمال، در نزدیکی آبردین اسکاتلند آغاز شده و در شهر کینیل بریتانیا خاتمه مییابد.
خط لوله فورتیز، ۳۰٪ درصد از نفت بریتانیا را تأمین میکند. این خط لوله، با مشارکت شرکت بیپی و آپاچی کورپوریشن ساخته شدهاست.
خط لوله نینیانویرایش
خط لوله نینیان، خط لوله نفت خام بطول ۱۷۵ کیلومتر است، که از پلتفرم نینیان سنترال در جزایر شتلند در اسکاتلند آغاز شده و تا ترمینال سولام وئه در بریتانیا خاتمه مییابد. این خط لوله، توسط بیپی ساخته شدهاست.
خط لوله اوسنساویرایش
خط لوله اوسنسا، خط لوله نفت خام، بطول ۸۲۹ کیلومتر است، که از میدان نفتی کوپیاگوا در کوزیانا کلمبیا آغاز شده و تا شهر کووناس در سواحل دریای کارائیب در این کشور خاتمه مییابد. این خط لوله توسط کنسرسیوم مشترک اکوپترول، توتال و بیپی احداث شدهاست.
خط لوله گاز آلاسکاویرایش
خط لوله گاز آلاسکا، خط لوله گاز طبیعی بطول ۲٫۷۶۰ کیلومتر است، که از شمال آلاسکا آغاز شده و در شهر کالگری، استان آلبرتا، کانادا خاتمه مییابد. این خط لوله با مشارکت شرکتهای اکسانموبیل، ترانسکانادا و بیپی احداث شدهاست.
خط لوله غرب شتلندویرایش
خط لوله غرب شتلند، خط لوله گاز طبیعی بطول ۱۸۸ کیلومتر است، که از مجموع ۳ میدان گازی دریایی در غرب شتلند، در دریای شمال آغاز شده و تا ترمینال سولام وئه در کشور اسکاتلند خاتمه مییابد. این خط لوله با مشارکت شرکتهای بیپی و ماراتن اویل احداث شدهاست.
خط لوله اروپای شرقیویرایش
خط لوله اروپای شرقی، خط لوله نفت خام بطول ۱۸۴۸ کیلومتر است. این خط لوله از کشور فرانسه آغاز شده، تا سوئیس و سپس آلمان ادامه دارد.
خط لوله شاه دنیزویرایش
خط لوله شاه دنیز، خط لوله گاز طبیعی بطول ۶۹۲ کیلومتر است، که از میدان گازی شاه دنیز در دریای خزر و در نزدیکی باکو در جمهوری آذربایجان آغاز شده و در ارزروم ترکیه خاتمه مییابد. این خط لوله با مشارکت شرکتهای بیپی، استات اویل، سوکار، لوک اویل، توتال، نفتایران و شرکت نفت ترکیه احداث شدهاست.
خط لوله باکو-تفلیس-جیحانویرایش
خط لوله باکو-تفلیس-جیحان، خط لوله نفت، بطول ۱٫۷۶۸ کیلومتر است، که از میدان نفتی آذری-چراغ-گونشلی در دریای خزر آغاز شده و تا سواحل دریای مدیترانه ادامه دارد. این خط لوله، شهر باکو در جمهوری آذربایجان را به تفلیس در گرجستان متصل کرده و تا شهر جیحان در کشور ترکیه، در سواحل دریای مدیترانه ادامه دارد.
بخش پاییندستیویرایش
پالایشگاههاویرایش
بیپی در ۱۷ پالایشگاه نفت، سهامدار است، که از میان آنها ۵ پالایشگاه در آمریکا، ۷ مورد در اروپا و بقیه در آفریقا و شرق دور قرار دارند.
از ۱۷ پالایشگاه، ۱۱ پالایشگاه توسط بیپی اداره میشوند (۱۰ پالایشگاه در مالکیت ۱۰۰٪ درصد بیپی قرار دارند) و در بقیه، سهام این شرکت زیر ۵۰٪ درصد است.
سهم پالایش جهانی این شرکت، روزانه نزدیک به ۲٫۸ میلیون بشکه است، که ۱٫۵ میلیون بشکه در روز، از این ظرفیت مربوط به ۵ پالایشگاه مستقر در آمریکا، ۹۰۰ هزار بشکه در روز، مربوط به پالایشگاههای اروپایی و ۴۰۰ هزار بشکه در روز نیز، متعلق به ۵ پالایشگاه در سایر نقاط جهان است.
حوزههای فروش بیپی، به سه بخش تقسیم میشود:
- خردهفروشی فراوردههای نفتی
- فروش روغن موتور
- بازاریابی
تجارت آروماتیکها و استیلن نیز با تجارت فراوردههای پالایشی همراه شدهاست. بیپی در ۱۰۰ کشور جهان، اقدام به تجارت فراوردههای نفتی مینماید.
جایگاههای سوختویرایش
این شرکت اخیراً دست به تولید فراوردههای جدید به نام اولتیمیت زدهاست. این ماده، یک سوخت با عملکرد بالاست که بهتر از سوختهای معمولی میسوزد و به صورت بنزین و دیزل وجود دارد.
بنزین بیپی التیمیت انلیدد با اکتان ۹۷ (۲ درجه بالاتر از حد استاندارد) بهطور متوسط ۷٪ در قدرت، ۵٪ در شتاب و ۶٪ در اقتصاد سوخت افزایش ایجاد میکند (در مقایسه با سوخت بدون سرب ۹۵٪).
دیزل بیپی قدرت وسایل نقلیه را تا ۱۰٪ افزایش میدهد. بیپی اخیراً "بیپی اولتیمیت ۱۰۲" را ارائه کرده، که مخصوص وسایل نقلیه ورزشی و مسابقهای، با عدد اکتان ۱۰۲ است.
بیپی با ایجاد مشارکت با شرکت تیانکی-بیپی به ۴ پالایشگاه روسیه نیز دسترسی دارد. بهعلاوه دارنده دومین پالایشگاه بزرگ در آمریکای شمالی است.
کلیه فراوردههای نفتی بیپی و جایگاههای پمپ بنزین آن، با ۴ نام تجاری ارائه میشوند:
ایر بیپیویرایش
ایر بیپی، بخش خدمات حملونقل هوایی بیپی است که ارائهدهنده سوخت جت و بنزین هواپیما است. این شرکت در بیش از ۱۰۰۰ فرودگاه، در ۷۰ کشور جهان فعالیت مینماید.
اهداف و استراتژیویرایش
استراتژی شرکتویرایش
بیپی آخرین استراتژی خود را در چهار بخش اعلام کردهاست:
- کارکنان، ایمنی، منابع انسانی و محیط زیست.
- بهبود تولید و رساندن ظرفیت تولید به ۴ میلیون بشکه در روز تا سال ۲۰۲۰.
- بهبود عملکرد در بخش پالایش و بازاریابی.
- افزایش سهم، در بازار انرژیهای جایگزین.
اهداف شرکتویرایش
هدف اصلی بیپی بازگشت مطمئن و رقابتی سرمایه، با استفاده از کاربست قابلیتهای متمایز، بر مجموعه واحدی از داراییها و اصول مدیریت قدرتمند بنگاهی، نظام شفاف، سپردن مسئولیت و مجموعه ارزشها و سیاستهایی، که هدایتگر رفتار کارکنان است، ذکر شدهاست.[۲۹]
این شرکت واکنش به تغییرات و قرار داشتن در خط مقدم فرایند تغییر را، از دیگر اهداف فرعی خود میداند و البته این اهداف، در شرایط متحول بیپی، با معیارها و شاخصها و نیز بازخوردهایی که از سرمایهگذاران و سایر سهامداران گرفته میشود، بازنگری خواهد شد.
نیروی انسانیویرایش
گستره دامنه فعالیت و کارکنان این شرکت، «جهانی» است و بیپی در زمینه منابع انسانی، سیاست تکثر و عدم تبعیض را دنبال میکند. بیشتر کارکنان این شرکت، در بخش پالایش و بازاریابی، مشغول به کار هستند و به لحاظ جغرافیایی، تعداد آنها در آمریکا بیشتر از سایر نقاط جهان است.
تأمین و نگهداشت نیروویرایش
برای بیپی، افراد مستعد و باهوش جهت توسعه پایدار این شرکت کلیدی هستند و جذب، توسعه، مشارکت و بهرهگیری از بالاترین عملکرد آنها در همه سطوح، اساسی است.
این امر، در حال حاضر که در صنعت، کمبود نیروهای مستعد و باهوش، بیشتر از قبل احساس میشود، بسیار لازم است. بیپی بر تقویت محیط کاری فراگیر (غیرانحصاری) و ارائهکننده فرصت برای همه افراد، براساس شایستگی، تأکید دارد و فرصت برابر و تنوع و فراگیری، جزء فرایند مدیریت منابع انسانی آن است. مثلاً از پانلها یا لیستهای متنوع کاندیداها برای پر کردن پستهای ارشد خالی، استفاده میکنند.
بیپی برای سنجش رضایت کارکنان از محیط کاری خود، از شاخص معتبر «ایاسآی» استفاده میکند و مدعی است، که رضایت کارکنانش، همراستا با الگویابی سایر صنایع بوده و ۲٪ بالاتر از معیار جهانی قرار دارد. وفاداری و تعهد کارکنان به بیپی نیز از طریق پیمایش اطمینان کارکنان «پیاسآ»، هر ۲ سال یکبار، مورد سنجش قرار میگیرد و این پیمایش مربوط به حقوق و مزایا و شهرت شرکت است.
در زمینه جذب نیرو بیپی تمرکز خود را روی جذب فارغالتحصیلان بهویژه فارغالتحصیلان فنی، نهاده است (۶۰٪ از فارغالتحصیلانی که جذب میشوند، مهندس یا کارشناس به بالا هستند). در انگلستان ۲۶٪ از فارغالتحصیلان جذب شده؛ زن و در آمریکا؛ این مقدار ۳۵٪ هستند و ۳۴٪ از این افراد، متعلق به اقلیتهای قومی میباشند. دلیل این امر، سیاست متنوعسازی و دربرگیری بیپی است، که در سال ۲۰۰۵ بهخاطر آن، جایزه نیز دریافت کردهاست.
برنامه «اینترن شیب» بیپی نیز، ذخیره استعدادیابی خوبی را برای آن فراهم میکند. بهعلاوه این شرکت برای جذب نیرو از کشورهای مختلف، که دارای فعالیت تولید و اکتشاف نیستند، شرکتی به نام «خدمات بینالمللی بیپی» را تأسیس کرد، که یک شرکت استخدام بینالمللی است و در بریتانیا به ثبت رسیدهاست.
افراد داوطلب برای یک شغل بینالمللی و جابهجایی پس از ۳ تا ۴ سال کار در هر جا، در آن ثبت نام و جذب میشوند و تاکنون از کشورهای مختلفی چون: نیجریه، تونس، هند، تایلند و کامرون برای پر کردن پستهای روسیه، انگلیس، آنگولا و آذربایجان استفاده شدهاست.
سیاست دیگر بیپی، جذب مدیران و سرپرستان بومی، در مراکز عملیاتی این شرکت است. به عنوان مثال در جمهوری آذربایجان ۷۲٪ از کارکنان حرفهای، بومیاند.
جبران خدماتویرایش
حقوق و فوقالعادهها در این شرکت به مانند همه شرکتهای بینالمللی، بسیار رقابتی و میزان آن، با توجه به سایر شرکتهای رقیب، تعیین میشود. این دستمزدها براساس سطح تجربه و نوع مدرک تحصیلی اخذشده، برای افراد تازهاستخدام یک سال سابقه در سال ۲۰۰۷ برای لیسانس: ۱۷٫۰۰۰ پوند، فوق لیسانس ۱۸۰۰۰ پوند و دکترا ۱۹٫۰۰۰ پوند در سال بودهاست.
شرکت بیپی از لحاظ حقوق و مزایا جزء رتبههای اول بهترین شرکتهای انگلیسی قرار دارد. حقوق فردی با درجه لیسانس از سپتامبر ۲۰۰۶ به بعد حدود ۲۸۰۰۰ پوند در سال است و این حقوق هر دو سال یک بار تغییر میکند و براساس عملکرد افراد، افزایش مییابد.
کلیه افراد تازهاستخدام، یک فوقالعاده یکجا و بدون مالیات (در سال ۲۰۰۷ به مقدار ۲۰۰۰ پوند) خالص را به عنوان فوقالعاده جذب دریافت میکنند تا در چند ماه اول کار خود بتوانند هزینههایشان را تأمین نمایند.
مزایایی که براساس عملکرد پرداخت میشود، در سال اول تا ۹ درصد حقوق را شامل میشود. هزینه مسافرت از محل کار به منزل نیز به افرادی که در لندن یا حومه آن به کار اشتغال دارند اعطا میشود. معمولاً در هر سال، ۲۵ روز تعطیلات وجود دارد (به علاوه تعطیلات رسمی) و تعطیلات جابجایی از محل کار و نیز ازدواج نیز به آنها اضافه میشود.
علاوه بر حقوق پایه، پاداشهای موردی نیز توسط مدیران، در زمان تکمیل موفقیتآمیز پروژهها یا کسب نتایج استثنایی و عالی پرداخت میشود و در برنامههای اعطای سهام نیز امکان خرید سهام برای کارکنان واجد شرایط وجود دارد.
شیوههای منعطف زیادی در بیپی به اجرا درمیآید تا کار و زندگی کارکنان در تعادل باشد. این شیوهها بسته به مکان و نوع کار متفاوت بوده و در یکی حالات زیر قرار میگیرد.
- هفته کاری فشرده: افزایش ساعات کار روزانه تا یک دوره دو هفتهای برای داشتن ۲ تعطیلات آخر هفته پشت سر هم.
- کار شناور یا منعطف: تغییر دادن و تنوع در زمانهای شروع و پایان کار.
- کار در منزل (انجام بخشی از کار در منزل): بیشتر کارکنان دارای تلفن همراه و لپتاپ با قابلیت اتصال به سرورهای مرکزی بیپی و شبکه اینترانت داخلی شرکت میباشند.
این سیاست و شیوه زمان منعطف در برخی مشاغل و در برخی نقاط دنیا که بیپی فعالیت دارد، اجرا میشود. از لحاظ امکانات ورزشی و تفریحی بیشتر واحدهای بیپی تسهیلات ورزشی دارند، یا اماکنی را با ارائه تخفیف جهت استفاده کارکنان مشخص کردهاند. برخی از خدمات و کالاها نیز با مقداری تخفیف به کارکنان ارائه میشود. رستورانها و اماکن تفریحی زیادی نیز با تخفیف بالا در واحدها یا شرکتهای بیپی در اختیار کارکنان قرار میگیرد.
آموزش نیروی انسانیویرایش
در این شرکت به کارکنان تازهاستخدام، برنامه آشنایی با سازمان بیپی ارائه میشود و با مرور تاریخچه شرکت و فعالیتهای آن، به افراد کمک میکند، تا دریابند چگونه میتوانند به سرعت به شرکت کمک کنند.
در زمینه توسعه شغلی عموماً برای افراد در بدو ورود، یک همراه مشخص میشود، تا فرد با تجارب و راهنمایی آن، در خصوص مسایل و ارائه چشمانداز ارزشمند، کمک بگیرد.
ایمنی، بهداشت و محیط زیستویرایش
در زمینه برنامههای آموزشی «اچاسای» برای مدیران ارشد، برنامه آموزشی ایمنی و عملیات و یک برنامه دو قسمتی مدیریت اصول ضروری، جهت شفافسازی موضوعاتی که از مدیران بیپی در خصوص نقش آنها شامل مسئولیت، ابتکارات و مدیریت عملکرد خواسته میشود، برگزار میشود.
شرکت بیپی در سال ۲۰۰۵ قراردادی را برای اجرای آموزش الکترونیک در واحدهای خود منعقد کردهاست. در این طرح، تعداد ۸۰٫۰۰۰ نفر از کارکنان شرکت بیپی، پیمانکاران و تعدادی از مشتریان، به یک سیستم مدیریت آموزش، که مختص بیپی طراحی و آماده شدهاست، دسترسی خواهند داشت.
این سیستم به صورت شبانهروزی کار ارائه آموزش و نیز پایشگری را انجام داده و ۴۵۰۰ سرفصل آموزشی در آن، برای کارکنان بیپی در دسترس است.
کوارتز بیپیویرایش
برنامه آموزشی دیگر این شرکت، به «کوارتز بیپی» موسوم است. این دوره از سال ۱۹۹۵ برای حل مشکلات استخدام نیروهای مناسب، در واحدهای محلی و بومی، ابلاغ شد. این برنامه توسط واحد اروپایی بیپی، با همکاری «کالج هال» و یک انجمن آموزشی مهندسی، جهت ارائه آموزش تخصصی و دانشگاهی برای تکنسینهای بهرهبرداری و فارغالتحصیل شدن آنها در سطح بالاتر شروع شد.
این افراد توانایی کار در تیمهای دارای مهارت چندگانه و با درجه بالایی از قابلیت و ایمنی را بدست میآورند. برنامه آموزش، دورههای آموزش آکادمیک را با دورههای آموزش تخصصی و کاربردی، در محل کار، تلفیق کردهاست.
این دوره، اینک به یک برنامه بینالمللی تبدیل شده و در مناطق مختلف عملیاتی بیپی، به ویژه واحد اکتشاف، پایانهها و خطوط لوله، مورد استفاده قرار میگیرد، تا افراد را برای کار در بخشهای بالادستی، آماده کند.[۳۰] با توجه به رشد کارآموزان، گروه آموزشی این برنامه، تجهیزات، متخصصان و زمان، بودجه قابل توجهی را، به مبلغ ۷٫۹۵ میلیون پوند برای ساخت و توسعه مؤسسهای به نام «کتچ» (مرکز اروپایی قابلیت فنی هامبر) اختصاص داده است.
در این مجموعه یک کارخانه شیمیایی مخصوص و مجهز به تجهزات شبیهسازی کنترل فرایند امرسون و دیسیاس، به شبیهسازی و آموزش زنده کارآموزان کمک میکند.
در سال ۲۰۰۶ این برنامه ۲۳۹ تکنیسین عملیاتی را، در حوزههایی چون تجهیزات کنترل ابزار دقیق، نصب تأسیسات فرآورشی، جوشکاری، بهرهبرداری و تحلیل آزمایشگاهی، تربیت کرده، که ۱۵۶ نفر آنها در محل آموزش، یعنی «مجتمع هال» فعالیت میکنند.
دانشگاه مجازی بیپیویرایش
دانشگاه مجازی بیپی در سال ۲۰۰۵ با ۴ دانشکده پیشرو در زمینه: مدیریت امور مالی، حسابداری و کنترل هزینه، تجارت و تأمین یکپارچه کالا، ادغام و تملیک، آغاز به کار کرد و یک سال بعد با ارائه دروس و منابع مجازی در دسترس کلیه کارکنان از نقاط مختلف قرار گرفت و نیازهای مالی شرکت را به صورت چهره به چهره، آموزش الکترونیک و ارائه دروس متناسب با نیازهای خاص آنها برآورده کرد.
از زمان ایجاد این دانشکده مجازی، تعداد افراد مراجعهکننده به سایت آن، افزایش یافتهاست و دانشکدههای جدیدی مثل دانشکده برنامهریزی (سال ۲۰۰۶) و دانشکده مالیات (سال ۲۰۰۷) به آن اضافه شدهاست. بهطورکلی بیشتر از ۲۵۰ درس حضوری، با ۹۰٪ ابراز رضایتمندی، در سال ۲۰۰۶ ارائه شده و دسترسی تا ۲۸ کشور از ۴ قاره گسترش یافتهاست.
در حال حاضر «دانشکده حسابداری و کنترل مالی بیپی»، تأیید ۴ مؤسسه حسابداری را به منظور آموزش حسابداری حرفهای، بدست آوردهاست. بانکهای اطلاعاتی جدید نیز، به این دانشکدهها اجازه استفاده بیشتر از محتویات را، به کاربران و بخش آموزش، میدهند.