۱۳۸۸ دی ۲۲, سه‌شنبه

پروژه ناکام دمكراسی در ايران



1
msalehi@t-online.de منوچھر صالحی

پيش گفتار
در ايران سر و کار داريم که جنبشی ناھمگون اما ضد ديکتاتوری « جنبش سبز » در حال حاضر با
است. بسياری از ايرانيان اميدوارند که با پيروزی اين جنبش يک بار برای ھميشه دمکراسی در ايران
تحقق يابد. البته ٣٠ سال پيش نيز که جنبش تود هھای ميليونی توانست رژيم استبدادی آريامھری را به
زباله دان تاريخ بريزد، نيز ھمين باور وجود داشت. در آن زمان بسياری می گفتند ھر رژيمی در ايران
تحقق يابد، بدتر از رژيم پھلوی نخواھد بود. اما ديديم که تاريخ عکس آن را به ما ثابت کرد. رژيم
ولايت فقيه نه فقط آزاد یھا را از ما گرفت، بلکه نيمی از جامعه، يعنی زنان را به انسان ھای درجه دو
يا « ناخودی » و « خودی » بدل ساخت. ھم چنين بنا بر قانون اساسی رژيم ولايت فقيه مردم به
ھا ھم، ھمان طور که در انتخابات رياست جمھوری اخير « خودی » تقسيم شدند. تازه « غيرخودی »
ديديم، از حقوق برابر برخوردار نيستند. نشان داده شد که انتخابات در رژيم اسلامی نيز ھ مچون دوران
شده است. در آن دوران ساواک به فرمان شاه تعيين می کرد چه کسانی می توانند به « فرمايشی » پھلوی
نمايندگی مجلس برگزيده شوند. و حالا نيز سپاه و شورای نگھبان به فرمان ولی فقيه تعيين می کنند که
چه کسی می تواند رئيس جمھور گردد.
برای بيرون رفت از اين بن بست نگاھی به تاريخ ايران آموزنده است. اينك بيش از صد سال از
پيروزی انقلاب مشروطه م یگذرد. تا آن زمان در ايران، بنا بر رسوم جامعه متكی بر شيوه توليد
آسيائی، حكوم تھای استبدادی وجود داشتند كه شاه در فراز دولت و جامعه قرار داشت و واسطه ای بود
رئيسی ب ود كه مطلقأ » ، شود « رئيس مدينه » ميان زمين و آسمان، و يا بنا بر انديشه فارابی؛ كسی كه
انسان ديگری بر او رياست ندارد و او امام و رئيس اول مدينة فاضله ب ود، رئيس امت فاضله و رئيس ھمة قسمت
.١« معمورة زمين ب ود
ھمان انسانی بود كه ب هاو وحی می شود و خداوند عز وجل ب هوساطت عقل فعال ب هاو وحی » و چنين رئيسی
٢. بنابراين چنين رئيسی (شاھی) ھر كاری كه می كند و ھر فرمانی كه می دھد، از آن جا كه از « می كند
شده است، بايد از سوی ديوان سالاری حكومتی و نيز توده ی مردم بدون چون و « وحی » سوی خدا به او
خداوند است. فردوسی نيز در شاه نامه ھمين سخن « وحی » چرا پذيرفته شود، زيرا نفی فرمان شاه، نفی
٣ تابيده است. حتی خواجه نظا مالدين طوسی « فره ايزدی » را می گويد و بر اين باور است كه بر شاھان
ايزد، تعالی، در ھر عصری و روزگاری يكی را از ميان » : ھم ھمين سخن را دوباره گوئی می كند و می نويسد
2
خلق برگزيند و او را به ھنرھای پادشاھانه و ستوده آراسته گرداند و مصالح جھان و بندگان را به دو بازبندد و در فساد
.٤« و آشوب را ب هدو بسته گرداند
پس از پيروزی اسلام و جذب ايران در امپراتوری اسلامی، اين انديشه از بين نرفت كه نيرومندتر
نيز شد. با به وجود آمدن خلافت عباسی به ضرب شمشير ايرانيان ب هرھبری ابومسلم خراسانی، خليفه
چون از نوادگان پيامبر اسلام بود، بنابراين تنھا كسی بود كه می توانست ميان زمين و آسمان رابطه
بود، يعنی رھبر ھمه كسانی بود كه به دين ايمان آورده بودند و در « اميرالمومنين » برقرار سازد. او ھم
اين مقام رھبر دينی جامعه بود و ھم رھبر حكومت كه مردم بايد خراج خود را به او می پرداختند و از
برخوددار گردند. « امنيت » و « نظم » فرامين او پيروی می كردند تا از
با پادشاھی شاه اسماعيل صفوی در سال ١۵٠٢ ميلادی، شيعيان ١٢ امامی توانستند برای نخستين
بار بر حكومت مركزی ايران دست يابند. از اين پس تا تصويب قانون اساسی توسط نخستين مجلس
شورای ملی ايران در سال ١٩٠۶ ميلادی، شاھان شيعه ١٢ امامی بر ايران حكومت كردند. آن ھا در
عين حال پاسدار دين شيعه در كشور بودند و به ھمين دليل نيز روحانيت شيعه از حكومت آنان پشتيبانی
ھمه جانبه می كرد. به اين ترتيب شاھان شيعه ھ مچون شاھان پيش از اسلام و حتی شاھانی كه در دوران
خلافت عباسی به نام خليفه بر بخ شھائی از ايران حكومت كردند، از قدرت دوگانه زمينی و آسمانی
برخوردار بودند.
اما برای آن كه بتوانيم دريابيم كه چرا صد سال تلاش مردم ايران برای تحقق پروژه دمكراسی در
ايران ناكام مانده است، بررسی چند مقوله برای توضيح وضعيت گذشته و حال ايران از اھميت بسيار
برخوردار است.
بينش مادی تاريخ
ماركس و انگلس در رابطه با برداشت خود از تاريخ بر اين باورند كه توليد و مبادله شالوده تمامی
در ذھن و شعور آدمی نقش می بندد و « تاريخ » تاريخ انسانی را تشكيل می دھند، يعنی آن چه كه به مثابه
ضبط می شود، بازتاب روندھای توليد و مبادله ھر عصری و در ھر جامعه ای است. انگلس در
بينش مادی تاريخ حكم بر آن دارد كه توليد، و در وحله نخست توليد » يادآور می شود كه « آنتی دورينگ »
مبادله ی فرآورده ھايش، شالوده ھمه ی نظام ھای اجتماعی را تشكيل می دھد؛ كه در ھر جامع های كه در عرصه تاريخ پا
می نھد، تقسيم فرآورد هھا و ھ مراه با آن رد هبندی اجتماعی به طبقات يا رسته ھا مبتنی بر آن است كه چه چيز و چگونه
.٥« توليد می شود و آن چه توليد شده است، چگونه مبادله می شود
بر مبنای درك ما [...] منشأ تمامی تصادم ھای تاريخی در » نوشتند « ايدئولوژی آلمانی » ھم چنين آن ھا در
تضادی نھفته است كه ميان نيروھای مولده و اشكال مراوده وجود دارد. وانگھی نيازی نيست كه اين تضاد، برای آن
كه موجب تصادم در سرزمينی گردد، حتمأ در ھمان سرزمين به نقطه اوج خود برسد. رقابتی كه در نتيجه مراوده
3
گسترش يافته بين المللی با سرزمين ھای تكامل يافته تر صنعتی به وجود آمده است، برای اين كه سبب پيدايش يك چنين
.٦« تضاد مشابه ای در سرزمين ھائی گردد كه از نقط هنظر صنعتی از تكامل كم تری برخوردارند، كافی است
ھم چنين آن ھا بر اين باور بودند كه انسان ھا سازندگان تاريخ خويشند، اما نه به دل خواه خويش، بلكه
بر شالوده مناسبات پيش يافته ای كه در ميان آنان مناسبات اقتصادی از نقش تعيين كننده برخوردار است.
نوشت، در اين رابطه چنين نگاشت: W. Borgius انگلس در نامه ای كه در سال ١٨٩۴ به و. بُرگيوس
بنابراين آن چنان كه برخی اين جا و آنجا ساده پندارانه مطرح می كنند، تاريخ به طور اتوماتيك نتيجه تأثير وضعيت اقتصادی »
از پيش موجود و معينی، بر شالوده Milieu نيست، بلكه اين انسان ھا ھستند كه تاريخ خود را می سازند، اما در محيط زيست
مناسبات واقعی از پيش يافته ای كه در آن، مناسبات اقتصادی، ھر اندازه نيز اين مناسبات توسط ديگر مناسبات سياسی و
ايدئولوژی متأثر گردد، اما در آخرين مرحله اين مناسبات اقتصادی ھستند كه تعيين كننده خط قرمزی می شوند كه به تنھائی
.٧« موجب فھم ھمه چيز می گردد
انسان ھا تاريخ » : انگلس برای آن كه مطلب را قابل فھم تر سازد، در ھمان نامه چنين ادامه می دھد
خويش را خود می سازند، اما تا كنون نه بر مبنای اراده ای كلی ھم راه با برنام های كلی، حتی در جامعه ای معين با
مرزھای تعيين شده.تلاش آن ھا متقابلأ ھم ديگر را خنثی می كنند و ب هھمين دليل در تمامی يك چنين جامعه ھائی
ضرورتی وجود دارد كه تكميل كننده آن تصادف است. ضرورتی كه در اين جا خود را بر ھمه تصادف ھا تحميل می كند،
.٨« سرانجام ضرورتی اقتصادی است
ماركس و انگلس يادآور می شوند كه به استثنای جوامع اوليه (ابتدائی) تاريخ تا كنونی انسان، به ويژه
تاريخی كه نوشته شده و مبتنی بر كتيبه ھا و اسناد تاريخی است، تاريخ جوامع طبقاتی می باشد، زيرا،
با » نوشت، يادآور شد كه P. W. Annenkow ماركس در نامه ای كه در سال ١٨۴۶ به پ. و. آننگوف
سپاس از اين حقيقت ساده كه ھر نسل جديدی نيروھای مولده ای را نزد خود می يابد كه نسل پيشين به وجود آورده
است و از آن به مثابه ماده ی خام برای توليد نو بھره می گيرد، نوعی ارتباط در تاريخ انسانی، يعنی تاريخ انسانی
به وجود می آيد كه ھر اندازه نيروھای مولده انسانی و در نتيجه ی آن روابط اجتماعی بيش تر گردند، ب هھمان اندازه نيز
٩. بر مبنای اين بينش، مبارزات سياسی، دينی، فلسفی و ... فقط و فقط « تاريخ بيش تر انسانی می شود
مبارزه طبقاتی را بازتاب می دھند.
به اين نتيجه می رسيم كه حكومت ھا بازتاب شرائط و مناسباتی ھستند كه در يك جامعه وجود دارند
و در ميان اين مناسبات، مناسبات اقتصادی عامل تعيين كننده ای است كه سرشت و خصلت حكومت ھا
را تعيين می كند. پس بايد نخست ببينيم در گذشته چگونه شيوه توليد و چه مناسبات اقتصادی در ايران
وجود داشته است و تكامل و تحول اين شيوه توليد در رابطه با بازار جھانی چگونه بوده است. پس از
آن می توانيم دريابيم كه شيوه توليد جديد ھم راه با ساختارھای روبنائی وارداتی می توانسته در ايران
نقش تعيين كننده در تحقق حكومت دمكراتيك و ساختارھای جامعه مدنی بازی كند و يا آن كه اين شيوه
توليد نيز برای ادامه زيست خود نيازی به دمكراسی و جامعه مدنی نداشت و ھنوز نيز ندارد؟
4
شيوه توليد آسيائی
ارکس در دوران 􀑧􀑧 اور م 􀑧􀑧 ر ب 􀑧􀑧 ا ب 􀑧􀑧 ه در آن بن 􀑧􀑧 رار دارد ک 􀑧􀑧 ان ق 􀑧􀑧 ی از جھ 􀑧􀑧 ران در بخش 􀑧􀑧 ا اي 􀑧􀑧 يھن م 􀑧􀑧 م
ه 􀑧 د ن 􀑧 يوه تولي 􀑧 ن ش 􀑧 ا اي 􀑧 ازه ترين پژوھ شھ 􀑧 ر ت 􀑧 ا ب 􀑧 ه بن 􀑧 ١٠ غالب بود. البت « شيوه توليد آسيائی » پيشاسرمايه داری
تان در 􀑧 ه سر خپوس 􀑧 ائی ک 􀑧 ان دول تھ 􀑧 ا در مي 􀑧 ی در آمريک 􀑧 فقط در آسيا، بلکه ھم چنين در اروپا و افريقا و حت
آن قاره به وجود آورده بودند، نيز وجود داشته است.
ای 􀑧 ی زمين ھ 􀑧 د، يعن 􀑧 زار تولي 􀑧 ر اب 􀑧 ت ب 􀑧 ه در آن مالکي 􀑧 ود ک 􀑧 د ب 􀑧 يوه تولي 􀑧 وعی ش 􀑧 ن « يائی 􀑧 د آس 􀑧 يوه تولي 􀑧 ش»
ور 􀑧 زراعی، جنگل ھا، چراگاه ھا و حتی چشم هھای آب و کاريزھائی که توسط دولت در گوشه و کنار کش
ت در 􀑧 ات) ١١ و در نھاي 􀑧 ا (جماع 􀑧 ت ھمبائی ھ 􀑧 د، در مالکي 􀑧 ده بودن 􀑧 هوجود آم 􀑧 اورزی ب 􀑧 أمين آب کش 􀑧 رای ت 􀑧 ب
ار 􀑧 ونت و زور در اختي 􀑧 ا خش 􀑧 ی را ب 􀑧 درت سياس 􀑧 ه ق 􀑧 ی ک 􀑧 ر کس 􀑧 ی ھ 􀑧 ت، يعن 􀑧 رار داش 􀑧 مالکيت دولت مرکزی ق
ه 􀑧 ت ک 􀑧 يائی در آن اس 􀑧 د آس 􀑧 يوه تولي 􀑧 ی ش 􀑧 ت. ويژگ 􀑧 ردم م یگش 􀑧 ک م 􀑧 ال و مل 􀑧 ان و م 􀑧 ک ج 􀑧 ت، مال 􀑧 ود می گرف 􀑧 خ
کال 􀑧 د در اش 􀑧 د، می توان 􀑧 ر می برن 􀑧 رمايه داری ب هس 􀑧 ه در دوران پيشاس 􀑧 ورھائی ک 􀑧 ين در کش 􀑧 ر زم 􀑧 ت ب 􀑧 مالکي
اعی) و 􀑧 ی (مش 􀑧 ت جمع 􀑧 ورت مالکي 􀑧 ری به ص 􀑧 اه ديگ 􀑧 ی، گ 􀑧 ت ارث 􀑧 ت مالکي 􀑧 اھی در ھيب 􀑧 د، گ 􀑧 د آي 􀑧 اوتی پدي 􀑧 متف
ی 􀑧 درت سياس 􀑧 راز ق 􀑧 ر ف 􀑧 ه ب 􀑧 ود ک 􀑧 ان می ش 􀑧 تبدی نماي 􀑧 ت مس 􀑧 ی مالکي 􀑧 ی، يعن 􀑧 ت دولت 􀑧 ب مالکي 􀑧 رانجام در غال 􀑧 س
ين 􀑧 ر زم 􀑧 ی ب 􀑧 ه مالكيت خصوص 􀑧 وان ب 􀑧 درت می ت 􀑧 رزمي نھا به ن 􀑧 ن س 􀑧 ر در اي 􀑧 ه عبارت ديگ 􀑧 ت. ١٢ ب 􀑧 تاده اس 􀑧 ايس
رار دارد 􀑧 ا ق 􀑧 ای ھمبائی ھ 􀑧 ر روی زمي نھ 􀑧 برخورد. شالوده اين شيوه توليد بر توليد كارگاھی و كشاورزی ب
وند و 􀑧 نده ش 􀑧 ويش خودبس 􀑧 ای خ 􀑧 رآوری نيازھ 􀑧 ه نظر ب 􀑧 ا از نقط 􀑧 ه ھمبائ یھ 􀑧 ود ك 􀑧 بب می ش 􀑧 ی س 􀑧 ين ويژگ 􀑧 و ھم
د. در 􀑧 دار بمانن 􀑧 د هھا پاي 􀑧 ا لھا و س 􀑧 ويش، س 􀑧 ون خ 􀑧 اطق پيرام 􀑧 ا من 􀑧 راوده ب 􀑧 بتوانند با بر قراری ك مترين سطح م
ائی، 􀑧 ار ھمب 􀑧 روی ك 􀑧 د ني 􀑧 ه بازتولي 􀑧 رد ك 􀑧 ام می گي 􀑧 د ف انج 􀑧 اين ھمبائی ھا تقسيم كار بر اساس برنامه و با اين ھ
ای 􀑧 ب ھمبائ یھ 􀑧 ه اين ترتي 􀑧 ردد. ب 􀑧 أمين گ 􀑧 ان ت 􀑧 ز خانواده ھای ش 􀑧 د و ني 􀑧 ار كنن 􀑧 يعنی نيروی كار افرادی كه بايد ك
ا 􀑧 ا از آن ج 􀑧 د، ام 􀑧 د م یكنن 􀑧 ود را بازتولي 􀑧 د آن خ 􀑧 جامعه ھای آسيائی در حركتی دورانی قرار دارند كه در رون
د و 􀑧 اء دھن 􀑧 ود را ارتق 􀑧 د خ 􀑧 طح تولي 􀑧 كه با پيرامون خود دارای مراود ه اقتصادی چندانی نيستند، نم یتوانند س
ه در 􀑧 در نتيجه به مناسباتی راكد بدل م یگردند كه در بطن آن تاريخ می تواند سده ھا تکرار شود بدون آ نک
مناسبات توليدی اين سرزمين ھا با جھش ھاب فنی روبه رو گرديم. ١٣
كال 􀑧 د دارای اش 􀑧 ر چن 􀑧 ت، ھ 􀑧 ود داش 􀑧 يائی وج 􀑧 د آس 􀑧 يوه تولي 􀑧 ا ش 􀑧 قدرت سياسی در سرزمي نھائی كه در آن ھ
ار 􀑧 رل ك 􀑧 ود از كنت 􀑧 ارت ب 􀑧 ه عب 􀑧 ويم ك 􀑧 مختلف بود، اما در ھمه اين اشكال با يك عنصر ھمگون روبرو م یش
ود آوردن 􀑧 ه وج 􀑧 م در ب 􀑧 ت ھ 􀑧 ورھا دول 􀑧 ن كش 􀑧 ی از اي 􀑧 ه دولت. در برخ 􀑧 ته ب 􀑧 ای وابس 􀑧 ط نھادھ 􀑧 اعی توس 􀑧 اجتم
م آن 􀑧 د و ھ 􀑧 رمايه گذاری می كن 􀑧 ره س 􀑧 نوعی و غي 􀑧 شبكه ھای آب رسانی ھم چون كاريزھا، سدھا، نھرھای مص
ادی 􀑧 دگی اقتص 􀑧 ب زن 􀑧 ن ترتي 􀑧 كه از طريق كارمندان خود ھ مچون ميرآب ھا بر تقسيم آب نظارت دارد. به اي
هموجوديت 􀑧 ل ب 􀑧 ه طور كام 􀑧 نوعی و ب 􀑧 انی مص 􀑧 بكه ھای آب رس 􀑧 اورزی ب هش 􀑧 تاھای كش 􀑧 ی روس 􀑧 ا، يعن 􀑧 ھمبائی ھ
5
ر 􀑧 تند ب 􀑧 اريخ توانس 􀑧 ول ت 􀑧 ه در ط 􀑧 انی ك 􀑧 ود كس 􀑧 اور ب 􀑧 ن ب 􀑧 ر اي 􀑧 اركس ب 􀑧 ردد. در آن دوران م 􀑧 ته م یگ 􀑧 دولت وابس
دريج 􀑧 د، ب هت 􀑧 دانش كاريززنی، قنا تسازی، سدسازی، نھركشی و ھم چنين حساب رسانی و غيره آگاھی يابن
ی را 􀑧 ه خاص 􀑧 ی، طبق 􀑧 ای دولت 􀑧 ری نھادھ 􀑧 ی و رھب 􀑧 درت سياس 􀑧 رف ق 􀑧 ا تص 􀑧 توانستند ب هنخبگانی بدل شوند كه ب
اه 􀑧 ی، ش 􀑧 ۀ دولت 􀑧 ن طبق 􀑧 در جامعه به وجود آوردند كه فراسوی ديگر طبقات جامعه قرار داشت. در رأس اي
وم و 􀑧 دوده رس 􀑧 ت او در مح 􀑧 ود و اراده و خواس 􀑧 ته ب 􀑧 هاو وابس 􀑧 س ب 􀑧 ه ك 􀑧 هچيز و ھم 􀑧 ه ھم 􀑧 ت ك 􀑧 رار داش 􀑧 مستبد ق
ود 􀑧 ل از آن خ 􀑧 ور كام 􀑧 ه ط 􀑧 اعی را ب 􀑧 عادات باستانی به قانون بدل می گرديد. او می توانست مازاد توليد اجتم
ه 􀑧 ا آن ک 􀑧 ردد و ي 􀑧 دل گ 􀑧 ب ب 􀑧 ی بی رقي 􀑧 درت سياس 􀑧 ادی و ق 􀑧 درت اقتص 􀑧 رين ق 􀑧 ه بزرگ ت 􀑧 ب ب 􀑧 ن ترتي 􀑧 ه اي 􀑧 سازد و ب
بخشی از آن را به مثابه حقوق و يا پاداش در اختيار اميران و کارمندان نھادھای دولتی قرار دھد. ١٤
رافيت 􀑧 ا اش 􀑧 ی و ي 􀑧 الاری دولت 􀑧 ان آزاد و ديوانس 􀑧 يائی دھقان 􀑧 د آس 􀑧 يوه تولي 􀑧 ارکس در ش 􀑧 باز بنا بر برداشت م
دگی 􀑧 ده ھائی زن 􀑧 تائيان در دھک 􀑧 د. روس 􀑧 رار دارن 􀑧 ک ديگر ق 􀑧 ر ي 􀑧 اد در براب 􀑧 ه متض 􀑧 ه دو طبق 􀑧 ه مثاب 􀑧 ی ب 􀑧 دولت
تاھا از 􀑧􀑧 ودن روس 􀑧􀑧 ه خاطر دور ب 􀑧􀑧 ی ب 􀑧􀑧 د، يعن 􀑧􀑧 ه ذات بودن 􀑧􀑧 ائم ب 􀑧􀑧 تقل و ق 􀑧􀑧 ادی مس 􀑧􀑧 ه دارای اقتص 􀑧􀑧 د ک 􀑧􀑧 می کردن
ردن، 􀑧 دگی ک 􀑧 رای زن 􀑧 ه ب 􀑧 ائی را ک 􀑧 زار و فرآورد هھ 􀑧 رين اب 􀑧 ا بيش ت 􀑧 امی و ي 􀑧 تائی تم 􀑧 ر روس 􀑧 ردم ھ 􀑧 ک ديگر، م 􀑧 ي
راف 􀑧 تاھای اط 􀑧 ا روس 􀑧 ھرھا و ي 􀑧 بدان ھا نياز داشتند، خود توليد می کردند و می توانستند بدون وابستگی به ش
ر 􀑧 ی ب 􀑧 ت خصوص 􀑧 د هھا مالکي 􀑧 ن دھک 􀑧 ز در اي 􀑧 ل ني 􀑧 ه ھمين دلي 􀑧 د. ب 􀑧 ه دھن 􀑧 ود ادام 􀑧 دگی خ 􀑧 ه زن 􀑧 ال ب 􀑧 ال ھای س 􀑧 س
رار 􀑧 ده ق 􀑧 ا دھک 􀑧 ائی ي 􀑧 ت ھمب 􀑧 زمين ھای کشاورزی وجود نداشت و بلکه ھمه زمين ھای زير کشت در مالکي
ن 􀑧 ه اي 􀑧 ز ک 􀑧 وارد ني 􀑧 ی از م 􀑧 د. در برخ 􀑧 ت ناميدن 􀑧 داشت که اعراب آن را مالکيت مشاعی، يعنی مالکيت جماع
ک 􀑧 ط ي 􀑧 رده از روستاھا با کمبود آب مواجه شدند، اين جماع تھای روستائی يا از بين رفتند و يا آن که فق
ت 􀑧 ن حال 􀑧 د. در اي 􀑧 دگی کنن 􀑧 ا زن 􀑧 ت، در آ نج 􀑧 ود داش 􀑧 وز وج 􀑧 ه ھن 􀑧 دکی ک 􀑧 ا آب ان 􀑧 تند ب 􀑧 انواده توانس 􀑧 د خ 􀑧 ا چن 􀑧 ي
ديوانسالاری دولت و مالکين خصوصی در برابر يک ديگر قرار داشتند.
ر 􀑧 ود و در براب 􀑧 اورزی ب 􀑧 د کش 􀑧 ازماندھی تولي 􀑧 ی س 􀑧 الاری دولت 􀑧 لی ديوانس 􀑧 ه اص 􀑧 رزمين ھا وظيف 􀑧 ن س 􀑧 در اي
ران از دوران 􀑧 رد. در اي 􀑧 ه م یک 􀑧 ا را مطالب 􀑧 افه توليد آن ھ 􀑧 کاری که انجام می داد، از روستائيان بخشی از اض
ت 􀑧 ه دول 􀑧 ين ب 􀑧 اره زم 􀑧 ت اج 􀑧 ود را باب 􀑧 د خ 􀑧 د از تولي 􀑧 د ١٠ درص 􀑧 تائيان باي 􀑧 ه روس 􀑧 قوط قاجاري 􀑧 ا س 􀑧 تان ت 􀑧 باس
د 􀑧 د ١٠ درص 􀑧 می پرداختند. در مناطقی که دولت کاريزھائی را برای آبياری مصنوعی حفر کرده بود، باي
ی از دو 􀑧 ه از ترکيب 􀑧 دند ک 􀑧 ده می ش 􀑧 نامي « رآب 􀑧 مي » ه􀑧 ت ک 􀑧 دان دول 􀑧 ه کارمن 􀑧 ت آب ب 􀑧 ود را باب 􀑧 د خ 􀑧 ر از تولي 􀑧 ديگ
ات 􀑧 ت مالي 􀑧 ه دول 􀑧 م ب 􀑧 ر ھ 􀑧 د ديگ 􀑧 د ١٠ درص 􀑧 ر آن باي 􀑧 لاوه ب 􀑧 د. ع 􀑧 ت، می پرداختن 􀑧 اس « آب » و « ر􀑧 امي » واژه
ت 􀑧 ه دول 􀑧 د ب 􀑧 ود را باي 􀑧 اورزی خ 􀑧 د کش 􀑧 د از تولي 􀑧 داکثر ٣٠ درص 􀑧 تائيان ح 􀑧 ر، روس 􀑧 ه عبارت ديگ 􀑧 د. ب 􀑧 می دادن
ئول 􀑧 تائی مس 􀑧 ر روس 􀑧 دای ھ 􀑧 ه کدخ 􀑧 رد و بلک 􀑧 ه نمی ک 􀑧 راد مطالب 􀑧 ا را از اف 􀑧 ن ماليات ھ 􀑧 ت اي 􀑧 ه دول 􀑧 د. البت 􀑧 می دادن
پرداخت اين سھميه ھا و ماليات ھا به دولت بود.
6
تائيان 􀑧 د، روس 􀑧 ته م یش 􀑧 اورزی کاس 􀑧 ار کش 􀑧 م ک 􀑧 تان از حج 􀑧 ھم چنين از آ نجا که در فص لھای پائيز و زمس
ی 􀑧 ازی و حت 􀑧 ر، بازس 􀑧 در تعمي « رآب 􀑧 مي » دايت 􀑧 مجبور بودند برای دولت کار کنند، يعنی بايد زير نظر و ھ
توسعه کاريزھا و جوی ھای ھدايت آب شرکت می کردند.
ت 􀑧 اه ھيئ 􀑧 د. ھرگ 􀑧 نامي Despot ارکس آن را 􀑧 ه م 􀑧 ت ک 􀑧 رار داش 􀑧 تبد ق 􀑧 اکمی مس 􀑧 ه ح 􀑧 رزمين ھا ھميش 􀑧 ن س 􀑧 در اي
کيل 􀑧 رافيت تش 􀑧 حاکمه از خويشاوندان حاکم يا شاه مستبد تشکيل می شد، در آن صورت ھيئت حاکمه از اش
ه 􀑧 ت حاکم 􀑧 ورت ھئي 􀑧 رد، در آن ص 􀑧 ازی نم یک 􀑧 ی ب 􀑧 ه نقش 􀑧 می شد و ھرگاه خويشاوندی در ترکيب ھئيت حاکم
دارای ترکيبی ديوانسالارانه بود.
تگی 􀑧 ه وابس 􀑧 ود و بلک 􀑧 ته نب 􀑧 در اين شيوه توليد ھر فردِ کشاورز به ارباب و يا صاحب زمين معينی وابس
ه در 􀑧 ت. البت 􀑧 ق می ياف 􀑧 ت، تحق 􀑧 ه در آن می زيس 􀑧 ده ائی ک 􀑧 تِ دھک 􀑧 ه جماع 􀑧 تگ یاش ب 􀑧 ق وابس 􀑧 او به زمين از طري
ی 􀑧 ری از بردگ 􀑧 ا عناص 􀑧 ود، ب 􀑧 اکم ب 􀑧 يائی ح 􀑧 د آس 􀑧 يوه تولي 􀑧 ا ش 􀑧 ه در آن ھ 􀑧 رزمين ھائی ک 􀑧 وارد، در س 􀑧 ی از م 􀑧 برخ
دوده 􀑧 ی در مح 􀑧 وعی بردگ 􀑧 ده ن 􀑧 اب دھن 􀑧 ه بازت 􀑧 تند ک 􀑧 ود داش 􀑧 دگان وج 􀑧 تان بن 􀑧 ران باس 􀑧 ويم. در اي 􀑧 ه رو می ش 􀑧 روب
را در 􀑧 ت، زي 􀑧 ود داش 􀑧 د وج 􀑧 وزه تولي 􀑧 خانواده بود و نه بردگی به گون های که در يونان و يا روم باستان در ح
ام 􀑧 ی انج 􀑧 ت ديم 􀑧 ق کش 􀑧 اورزی از طري 􀑧 د کش 􀑧 ده تولي 􀑧 سرزمين ھائی که شيوه توليد آسيائی حاکم بود، بخش عم
ک 􀑧 ه ي 􀑧 د ک 􀑧 ه باش 􀑧 ائي نتر از آ نچ 􀑧 ت پ 􀑧 می گرفت که سطح محصول آن پائين بود و حتی در مواردی می توانس
ان، 􀑧 وزه از جھ 􀑧 ن ح 􀑧 رده داری در اي 􀑧 ا ب 􀑧 برده برای زنده ماندن ساليانه بدان نياز داشت. ھمين امر سبب شد ت
رزمي نھا 􀑧 ن س 􀑧 ين در اي 􀑧 د. ھم چن 􀑧 ق نياب 􀑧 آن گونه که در يونان و روم باستان وجود داشت، ھيچگاه زمينه تحق
الاری 􀑧 کار مزدوری نيز وجود داشت. به طور نمونه بنا بر اسنادی که در تخت جمشيد يافت شدند، ديوانس
ا 􀑧 ت. ١٥ ام 􀑧 زد می پرداخ 􀑧 تند، م 􀑧 رکت داش 􀑧 اھی ش 􀑧 ای ش 􀑧 اختن کا خھ 􀑧 ه در س 􀑧 انی ک 􀑧 ه کس 􀑧 خشايار شاه ھخامنشی ب
امی 􀑧 د تم 􀑧 يوه تولي 􀑧 ن ش 􀑧 تند. در اي 􀑧 ی داش 􀑧 ی فرع 􀑧 د نقش 􀑧 يوه تولي 􀑧 ن ش 􀑧 زدوری در اي 􀑧 ار م 􀑧 ی و ک 􀑧 کال بردگ 􀑧 اش
اه 􀑧 خص ش 􀑧 ه ش 􀑧 ت و در رأس آن ب 􀑧 تگاه دول 􀑧 ه دس 􀑧 ادن و ... ب 􀑧 ا، مع 􀑧 زمين ھای کشاورزی، چمنزارھا، جنگل ھ
به مثابه مالک اصلی کشور تعلق داشت.
ه 􀑧 ی را ب 􀑧 الاری دولت 􀑧 ش ديوانس 􀑧 يائی نق 􀑧 د آس 􀑧 يوه تولي 􀑧 وان در ش 􀑧 ر نم یت 􀑧 اتی ديگ 􀑧 ه طبق 􀑧 ر جامع 􀑧 ون ھ 􀑧 ھم چ
ی 􀑧 الاری از نقش 􀑧 ن ديوانس 􀑧 لطه اي 􀑧 ه س 􀑧 استثمار و غارت فرآورد هھا و دسترنج روستائيان کاھش داد. زيرپاي
ت 􀑧 ه سرنوش 􀑧 ه ب 􀑧 ی ک 􀑧 ائل کلان 􀑧 ز مس 􀑧 ل ني 􀑧 ه ھمين دلي 􀑧 ت. ب 􀑧 أت م یگرف 􀑧 رد، نش 􀑧 که در مديريت جامعه بازی می ک
ق و 􀑧 ئوليت رت 􀑧 وض مس 􀑧 تند و در ع 􀑧 رار داش 􀑧 عمومی مربوط می شدند، در دستور کار ديوانسالاری دولتی ق
ان 􀑧 تانداران، مرزبان 􀑧 ا اس 􀑧 فتق کارھای کوچک تر که دارای سرشت منطق های و محلی بودند، با ساتراپ ھا ي
يائی را از 􀑧 د آس 􀑧 يوه تولي 􀑧 ه ش 􀑧 ا آن چ 􀑧 ود. ام 􀑧 تاھا ب 􀑧 دايان روس 􀑧 ا و کدخ 􀑧 ھرھا، ميراب ھ 􀑧 ان ش 􀑧 ران، حاکم 􀑧 ا کلانت 􀑧 ي
ه 􀑧 ديگر شيوه ھای توليد ممتاز م یسازد، اين واقعيت است که در اين شيوه توليد تقسيم کار فکری و بدنی ب
ت، در 􀑧 رار داش 􀑧 ی ق 􀑧 گونه ای تحقق يافته بود که کار فکری در حوزه کارکرد و انحصار ديوانسالاری دولت
7
انی 􀑧 ی کس 􀑧 د، يعن 􀑧 دنی م یش 􀑧 ری و ب 􀑧 ار فک 􀑧 حالی که در ديگر شيوه ھای توليد مالکيت شخصی سبب جدائی ک
ه 􀑧 ا آن ک 􀑧 د و ي 􀑧 ری م یپرداختن 􀑧 ار فک 􀑧 ه ک 􀑧 ود ب 􀑧 ا خ 􀑧 د، ي 􀑧 که از مالکيت بر ابزار و وسائل توليد برخوردار بودن
ی 􀑧 الاری دولت 􀑧 يائی ديوانس 􀑧 د آس 􀑧 يوه تولي 􀑧 ه در ش 􀑧 ه آن ک 􀑧 د. خلاص 􀑧 ود بودن 􀑧 ود خ 􀑧 قادر به خريد کار فکری به س
سازماندھنده توليد، توزيع، مصرف و حتی تعاون در جامعه بود. ١٦
ه 􀑧 از ب 􀑧 دون ني 􀑧 ه ب 􀑧 ت ک 􀑧 اور اس 􀑧 ن ب 􀑧 ر اي 􀑧 ود ب 􀑧 خ « يائی 􀑧 استبداد آس » در کتاب Karl Wittvögel کارل ويتفوگل
اری 􀑧 بکه ھای آبي 􀑧 ر، ش 􀑧 هعبارت ديگ 􀑧 ا ب 􀑧 د و ي 􀑧 هوجود نم یآم 􀑧 يائی ب 􀑧 شبکه ھای آبياری مصنوعی شيوه توليد آس
ای او در 􀑧􀑧 ر پژوھش ھ 􀑧􀑧 ا ب 􀑧􀑧 د. بن 􀑧􀑧 کيل می دھن 􀑧􀑧 يائی را تش 􀑧􀑧 د آس 􀑧􀑧 يوه تولي 􀑧􀑧 الوده ش 􀑧􀑧 اخت و ش 􀑧􀑧 نوعی زيرس 􀑧􀑧 مص
ن 􀑧 د و اي 􀑧 هوجود آمدن 􀑧 تبدادی ب 􀑧 ای اس 􀑧 در آمريکا نخست دول تھ Inka امپراتوری چين و در امپراتوری اينکا
نوعی 􀑧 اری مص 􀑧 بکه ھای آبي 􀑧 ازماندھی ش 􀑧 اد و س 􀑧 ه ايج 􀑧 ود ب 􀑧 اف خ 􀑧 ی از انکش 􀑧 ه معين 􀑧 پس در مرحل 􀑧 ا س 􀑧 دولت ھ
ه 􀑧 د و بلک 􀑧 دود نبودن 􀑧 نوعی مح 􀑧 اری مص 􀑧 بک هھای آبي 􀑧 اد ش 􀑧 ه ايج 􀑧 ط ب 􀑧 ت فق 􀑧 ايف دول 􀑧 پرداختند. در اين حالت وظ
ت 􀑧 تمامی وظائف دولت ھم چون ايجاد ارتش، سازماندھی توليد پيشه وری، ايجاد راه ھای بازرگانی، حفاظ
دون 􀑧 ه ب 􀑧 ت ک 􀑧 اور اس 􀑧 ن ب 􀑧 ر اي 􀑧 ل ب 􀑧 ال ويتفوگ 􀑧 ن ح 􀑧 ا اي 􀑧 ت. ب 􀑧 ر می گرف 􀑧 ز در ب 􀑧 ی و ... را ني 􀑧 ی، علم 􀑧 د دين 􀑧 از معاب
نوعی 􀑧 اری مص 􀑧 بک هھای آبي 􀑧 ق ش 􀑧 ا تحق 􀑧 را ب 􀑧 ود، زي 􀑧 ذير ب 􀑧 آبياری مصنوعی تحقق شيوه توليد آسيائی امکا نناپ
می توان حتی با ابزار کار عقب افتاده محصول خوبی را برداشت کرد. او در اين رابطه چنين نوشت:
ه 􀑧 اد های ک 􀑧 يش س 􀑧 ار خ 􀑧 کشت م یتواند در حوز هھای آبياری حتی با ابزارھای بسيار ابتدائی نيز انجام گيرد- در کن »
١٧«. از يک چنگک تشکيل شده است- زرادخانه کاملی ازتأسيسات بسيار ظريف آبياری قرار دارند
ادل 􀑧 أ مع 􀑧 ولی تقريب 􀑧 ت آوردن محص 􀑧 رای به دس 􀑧 ت، ب 􀑧 اکم اس 􀑧 ی ح 􀑧 ت ديم 􀑧 ه کش 􀑧 اطقی ک 􀑧 وض در من 􀑧 در ع
ت 􀑧 زارع کش 􀑧 ه م 􀑧 مناطقی که در آن ھا باران زياد م یبارد و به آبياری مصنوعی نيازی نيست، از ي کسو ب
انی 􀑧 بکه آ برس 􀑧 اد ش 􀑧 ت. ايج 􀑧 از اس 􀑧 ه تر ني 􀑧 ين تکام ليافت 􀑧 يش آھن 􀑧 ه خ 􀑧 ر ب 􀑧 وی ديگ 􀑧 ری و از س 􀑧 يار بيش ت 􀑧 بس
ت و در 􀑧 ته اس 􀑧 وا وابس 􀑧 ه آب و ھ 􀑧 ه آن ب 􀑧 ه نتيج 􀑧 ی ک 􀑧 ت ديم 􀑧 ازی کش 􀑧 رای محدودس 􀑧 ت ب 􀑧 ی اس 􀑧 نوعی تلاش 􀑧 مص
ه در 􀑧 ردد ک 􀑧 ی گ 􀑧 ابودی مردم 􀑧 بب ن 􀑧 واردی س 􀑧 ی و در م 􀑧 دايش قحط 􀑧 ب پي 􀑧 شرائط بدی آب و ھوا م یتواند موج
ه 􀑧 اورزی ب 􀑧 رای کش 􀑧 ابع آب ب 􀑧 يم من 􀑧 عيت تنظ 􀑧 ن وض 􀑧 ا اي 􀑧 ه ب 􀑧 رای مقابل 􀑧 ابراين، ب 􀑧 د. بن 􀑧 يک روستا زندگی می کنن
د، 􀑧 ه در آن ميزين 􀑧 ی ک 􀑧 ط مردم 􀑧 تا توس 􀑧 وزه روس 􀑧 د در ح 􀑧 ار م یتوان 􀑧 ن ک 􀑧 ردد و اي 􀑧 دل م یگ 􀑧 وظيفه ای اجتماعی ب
ا ١۵٠ 􀑧 ول ۵٠ ت 􀑧 ه ط 􀑧 ائی ب 􀑧 د کاريزھ 􀑧 اھی باي 􀑧 یرود و گ 􀑧 ر م 􀑧 تا فرات 􀑧 دوده روس 􀑧 ه از مح 􀑧 ا ک 􀑧 رد و آ نج 􀑧 انجام گي
رار 􀑧 زی ق 􀑧 ت مرک 􀑧 ار دول 􀑧 وزه ک 􀑧 ت در ح 􀑧 ه و در نھاي 􀑧 کيلومتر حفر کرد، اين وظيفه بر عھده والی يک منطق
رار 􀑧 ی ق 􀑧 الاری دولت 􀑧 ا ديوانس 􀑧 روه و ي 􀑧 ک گ 􀑧 تان ي 􀑧 ی در دس 􀑧 ادی و سياس 􀑧 درت اقتص 􀑧 ت ق 􀑧 ن حال 􀑧 رد. در اي 􀑧 می گي
ت 􀑧 تبدادی اس 􀑧 نتر از اس 􀑧 يار خش 􀑧 ه بس 􀑧 ردد ک 􀑧 يائی می گ 􀑧 تبداد آس 􀑧 دايش اس 􀑧 می گيرد و اين تمرکز قدرت سبب پي
که در اروپا وجود داشته است.
8
« ان 􀑧 يم زم 􀑧 تنظ » ر􀑧 ت، ام 􀑧 از اس 􀑧 يلکرده ني 􀑧 ص و تحص 􀑧 ر اد متخص 􀑧 وظيفه ديگری که برای انجام آن به اف
ه 􀑧 اورزی ب 􀑧 د کش 􀑧 ه تولي 􀑧 اطقی ک 􀑧 ا در من 􀑧 ت، ام 􀑧 ويش اس 􀑧 ژه خ 􀑧 تم وي 􀑧 اورزی دارای ري 􀑧 د کش 􀑧 د تولي 􀑧 است. ھر چن
زايش 􀑧 ا اف 􀑧 اھش و ي 􀑧 اران، ک 􀑧 ل ب 􀑧 ان فص 􀑧 از و پاي 􀑧 ه آغ 􀑧 دی ب 􀑧 ت تولي 􀑧 آبياری نيازمند است، در نتيجه درجه فعالي
ار 􀑧 ويم ک 􀑧 ت تق 􀑧 ش توانس 􀑧 ورداری از دان 􀑧 ا برخ 􀑧 ه ب 􀑧 ه ای ک 􀑧 ت. طبق 􀑧 سطح آب رودخانه ھا و جويبارھا وابسته اس
ده 􀑧 گوئی آين 􀑧 وم و پيش 􀑧 ش نج 􀑧 ال دان 􀑧 ين ح 􀑧 د، در ع 􀑧 يم کن 􀑧 توليد کشاورزی را در جوامع شيوه توليد آسيائی تنظ
ويم 􀑧 يم تق 􀑧 يائی تنظ 􀑧 د آس 􀑧 يوه تولي 􀑧 ع ش 􀑧 را نيز در انحصار خود داشت. ويتفوگل بر اين باور است که در جوام
ه ای 􀑧 توليد کشاورزی و ھم چنين گسترش و بازسازی شبکه ھای آبرسانی بخش مھمی از حوزه فعاليت طبق
را که خود به ديوانسالاری دولتی بدل شده است، تشکيل می دھد. ١٨
انکشاف و بحران شيوه توليد آسيائی
اطق 􀑧 ی از من 􀑧 ه در برخ 􀑧 اخته اند ک 􀑧 کار س 􀑧 تی آش 􀑧 وين مارکسيس 􀑧 ای ن 􀑧 ھمان طور که يادآور شديم، پژوھ شھ
يائی 􀑧 د آس 􀑧 يوه تولي 􀑧 دايش ش 􀑧 رای پي 􀑧 ه را ب 􀑧 ويش زمين 􀑧 ده خ 􀑧 ای مول 􀑧 ل نيروھ 􀑧 د تکام 􀑧 ه در رون 􀑧 ه اولي 􀑧 ان جامع 􀑧 جھ
ی ھا 􀑧 ن بررس 􀑧 فراھم آورد، يعنی انتقال از جامعه اوليه به شيوه توليد آسيائی مستقيم بوده است. بر اساس اي
ط 􀑧 وض فق 􀑧 ت و در ع 􀑧 وده اس 􀑧 مول ب 􀑧 ب و جھانش 􀑧 روند تکامل از جامعه اوليه به شيوه توليد آسيائی شکل غال
ی 􀑧 د، يعن 􀑧 هوجود آمده ان 􀑧 ودالی ب 􀑧 ی و فئ 􀑧 ر بردگ 􀑧 ی ب 􀑧 دی متک 􀑧 در برخی از مناطق کوچک جھان شيو هھای تولي
ين 􀑧 د. ھم 􀑧 ق يابن 􀑧 تند تحق 􀑧 ژ های می توانس 􀑧 پيدايش اين اشکال شيوه توليد فقط در شرائط تاريخی- جغرافيائی وي
ران، 􀑧 ور، اي 􀑧 ل، آش 􀑧 ين، باب 􀑧 ر، چ 􀑧 ون مص 􀑧 رزمين ھائی چ 􀑧 ه در س 􀑧 د نھای اولي 􀑧 ه تم 􀑧 د ک 􀑧 ان م یدھن 􀑧 ی ھا نش 􀑧 بررس
يوه 􀑧 ی ش 􀑧 ت. حت 􀑧 ت داش 􀑧 يائی حاکمي 􀑧 د آس 􀑧 يوه تولي 􀑧 رزمين ھا ش 􀑧 ھندوستان و چين تحقق يافتند که در ھمه اين س
ين در 􀑧􀑧 ی داد. ھم چن 􀑧􀑧 ميل م 􀑧􀑧 ا را تش 􀑧􀑧 وری اينکاھ 􀑧􀑧 ائی در امپرات 􀑧􀑧 ومی آمريک 􀑧􀑧 دن ب 􀑧􀑧 الوده تم 􀑧􀑧 يائی ش 􀑧􀑧 د آس 􀑧􀑧 تولي
دايش 􀑧 بب پي 􀑧 يائی س 􀑧 د آس 􀑧 يوه تولي 􀑧 ز ش 􀑧 ه ني 􀑧 ای مديتران 􀑧 در دري Mykene يکن 􀑧 و م Kreta رت 􀑧 ای ک 􀑧 جزيره ھ
نقائی 􀑧 الی و سُ 􀑧 ا، م 􀑧 تمدن ھای اوليه شد. ديگر آن که ھمين شيوه توليد در افريقا و به ويژه در کشورھای غن
موجب پيدايش تمدن ھای بومی پيش رفته گشت. ١٩ Songhai
د 􀑧 يوه تولي 􀑧 ه در ش 􀑧 ن ک 􀑧 ر اي 􀑧 ی ب 􀑧 س مبن 􀑧 ارکس و انگل 􀑧 ه م 􀑧 ه نظري 􀑧 ھم چنين ھمين بررسی ھا آشکار ساختند ک
اريخی 􀑧 ناد ت 􀑧 دارک و اس 􀑧 ه م 􀑧 ه ب 􀑧 ا توج 􀑧 ود دارد، ب 􀑧 ده وج 􀑧 ای مول 􀑧 ل نيروھ 􀑧 ه تکام 􀑧 ود در زمين 􀑧 آسيائی نوعی رک
ن 􀑧 د و اي 􀑧 وردار بوده ان 􀑧 اف برخ 􀑧 ان از انکش 􀑧 ده ھم چن 􀑧 ای مول 􀑧 رزمين ھا نيروھ 􀑧 ن س 􀑧 ت. در اي 􀑧 ات نيس 􀑧 ل اثب 􀑧 قاب
انکشاف اما دارای اشکال بسيار ناھمگونی بوده است.
اختاری 􀑧 ه دارای س 􀑧 ت ک 􀑧 اورزی ياف 􀑧 ع کش 􀑧 ته از جوام 􀑧 وان در آن دس 􀑧 اده را می ت 􀑧 يائی س 􀑧 د آس 􀑧 يوه تولي 􀑧 ش
ر 􀑧 ی ب 􀑧 ت خصوص 􀑧 رد، مالکي 􀑧 ام می گي 􀑧 تجمعی انج 􀑧 هطور دس 􀑧 اورزی ب 􀑧 د کش 􀑧 ع تولي 􀑧 ن جوام 􀑧 د.در اي 􀑧 طايفه ای ان
ل 􀑧 ا اي 􀑧 ه ي 􀑧 يس طايف 􀑧 ه رئ 􀑧 رار دارد ک 􀑧 ل ق 􀑧 ا اي 􀑧 ه ي 􀑧 اعی طايف 􀑧 ت مش 􀑧 زمين وجود ندارد و تمامی زمين ھا در مالکي
ل 􀑧 ا اي 􀑧 ه ي 􀑧 درباره سرنوشت آن تصميم می گيرد. ھمه بايد بدون چون و چرا از فرما نھا و اراده رئيس طايف
9
ار 􀑧 ت، ک 􀑧 پيروی کنند. به عبارت ديگر، در اين ھمبائ یھا ساختار جامعه اوليه ھم چنان پابرجا باقی مانده اس
ش 􀑧 د بخ 􀑧 ه او باي 􀑧 ق دارد ک 􀑧 ل تعل 􀑧 ه و اي 􀑧 يس طايف 􀑧 ه رئ 􀑧 د ب 􀑧 ازاد تولي 􀑧 کشاورزی اشتراکی انجام داده می شود و م
ش، 􀑧 ارج ارت 􀑧 ی مخ 􀑧 ی، يعن 􀑧 الاری دولت 􀑧 بزرگی از آن را به دولت مرکزی تحويل دھد تا بتوان ھزينه ديوانس
اه و 􀑧 ن دوران ش 􀑧 رد. در اي 􀑧 أمين ک 􀑧 اه را ت 􀑧 ار ش 􀑧 ت و درب 􀑧 دگی روحاني 􀑧 ه زن 􀑧 ين ھزين 􀑧 دان ادارات و ھم چن 􀑧 کارمن
امی 􀑧􀑧 ا و تم 􀑧􀑧 ا، و کاريزھ 􀑧􀑧 ا، جنگل ھ 􀑧􀑧 ع، چم نزارھ 􀑧􀑧 تزارھا، مرات 􀑧􀑧 امی کش 􀑧􀑧 ک تم 􀑧􀑧 ی مال 􀑧􀑧 الاری دولت 􀑧􀑧 ديوانس
ارکس در 􀑧􀑧 ه م 􀑧􀑧 ه ک 􀑧􀑧 ع آن گون 􀑧􀑧 ن جوام 􀑧􀑧 د. در اي 􀑧􀑧 ی بودن 􀑧􀑧 اه يک 􀑧􀑧 ت و ش 􀑧􀑧 ی دول 􀑧􀑧 د، يعن 􀑧􀑧 اری بودن 􀑧􀑧 بکه ھای آبي 􀑧􀑧 ش
ت 􀑧 ه دول 􀑧 د ب 􀑧 تائيان باي 􀑧 ه روس 􀑧 اتی ک 􀑧 ی و مالي 􀑧 ای زراع 􀑧 اء زمين ھ 􀑧 رد، اجاره بھ 􀑧 بررسی ھای خود بدان اشاره ک
ات از 􀑧 ه مالي 􀑧 ه مثاب 􀑧 ه ب 􀑧 ه ک 􀑧 ن دوران آن چ 􀑧 ی در اي 􀑧 تند، يعن 􀑧 م ھس 􀑧 ک از ھ 􀑧 ل تفکي 􀑧 ون و غيرقاب 􀑧 د، ھمگ 􀑧 بپردازن
ن 􀑧 ر اي 􀑧 ارکس ب 􀑧 ز م 􀑧 ل ني 􀑧 ين دلي 􀑧 ه ھم 􀑧 ت. ب 􀑧 ين نيس 􀑧 اء زم 􀑧 روستائيان گرفته م یشود، چيز ديگری جز اجاره بھ
ا 􀑧 وری اينکاھ 􀑧 امپرات .« ت􀑧 ود داش 􀑧 اھده وج 􀑧 ل مش 􀑧 دائی قاب 􀑧 نظم طبقاتی ابت » باور بود که در اين جوامع نوعی
در آمريکا نمونه برجسته يکچنين شکل ساده ای از شيوه توليد آسيائی بود.
تاھا 􀑧 اعی روس 􀑧 ت مش 􀑧 در شکل پيش رفته تری از شيوه توليد آسيائی زمين ھای زير کشت ديگر در مالکي
ا 􀑧 ود در آ نھ 􀑧 ردی خ 􀑧 ار ف 􀑧 ا ک 􀑧 تند و ب 􀑧 ود ھس 􀑧 اورزی خ 􀑧 ای کش 􀑧 ک زمي نھ 􀑧 تائيان مال 􀑧 ه روس 􀑧 د و بلک 􀑧 رار ندارن 􀑧 ق
د 􀑧 وئی گرفت هان 􀑧 ات ن 􀑧 ای آن را طبق 􀑧 د هاند و ج 􀑧 ی ش 􀑧 تائی متلاش 􀑧 ای روس 􀑧 کشت می کنند. در اين مرحله ھمبائ یھ
ته 􀑧 ا در گذش 􀑧 تند و ي 􀑧 ق داش 􀑧 ی تعل 􀑧 الاری دولت 􀑧 ه ديوانس 􀑧 ته ب 􀑧 ه در گذش 􀑧 ی ک 􀑧 زرگ ارض 􀑧 الکين ب 􀑧 که عبارتند از م
ا 􀑧 رماي هداران مانوفاکتورھ 􀑧 ز س 􀑧 بازرگان بود هاند. در کنار آ نھا می توان رباخواران صاحب زمين شده و ني
را يافت که با خريد زمين ھای کشاورزی می کوشند سرمايه افزوده خود را به زمين تبديل کنند.
ده در 􀑧 ای مول 􀑧 د نيروھ 􀑧 ه رش 􀑧 يائی، بلک 􀑧 د آس 􀑧 آن چه که سبب ي کچنين تحولی م یگردد، نه رکود شيوه تولي
ای 􀑧 ين ج 􀑧 ژه آھن 􀑧 ه وي 􀑧 زی و ب 􀑧 ار فل 􀑧 ای ک 􀑧 دريج ابزارھ 􀑧 ه ت 􀑧 اورزی ب 􀑧 د کش 􀑧 ت. در تولي 􀑧 د اس 􀑧 درون اين شيوه تولي
ه 􀑧 ان، بلک 􀑧 ار انس 􀑧 روی ک 􀑧 ط از ني 􀑧 ه فق 􀑧 ين ن 􀑧 خم زدن زم 􀑧 ا ش 􀑧 ه ب 􀑧 د و در رابط 􀑧 دائی را می گيرن 􀑧 ابزارھای کار ابت
اد و 􀑧 ن آوری ايج 􀑧 ين ف 􀑧 ود. ھم چن 􀑧 ه م یش 􀑧 ره گرفت 􀑧 ب بھ 􀑧 ھم چنين از نيروی کار چارپايانی چون گاو، خر و اس
زوده 􀑧 د اف 􀑧 م تولي 􀑧 ه حج 􀑧 ب ب 􀑧 ه اين ترتي 􀑧 ود. ب 􀑧 ی می ش 􀑧 ای اساس 􀑧 ار دگرگونی ھ 􀑧 اری دچ 􀑧 بکه آبي 􀑧 رداری از ش 􀑧 بھره ب
ن 􀑧 ود. اي 􀑧 تاھا می ش 􀑧 ت روس 􀑧 زايش جمعي 􀑧 ا و اف 􀑧 اکنين ھمبائ یھ 􀑧 ه س 􀑧 ودی تغذي 􀑧 بب بھب 􀑧 ه س 􀑧 ری ک 􀑧 ردد، ام 􀑧 می گ
را 􀑧 پيش رفت ھای فنی موجب تحول ساختار ھمبائ یھا و به ويژه سبب رشد پيشه وری در آ نھا می گردد، زي
ت. 􀑧 از اس 􀑧 ران ني 􀑧 ه ويژه آھنگ 􀑧 ه وران و ب 􀑧 ای پيش 􀑧 ار و فرآوردھ 􀑧 ه ک 􀑧 اورزی ب 􀑧 ار کش 􀑧 ای ک 􀑧 د ابزارھ 􀑧 رای تولي 􀑧 ب
د 􀑧 يائی تولي 􀑧 د آس 􀑧 يوه تولي 􀑧 ن ش 􀑧 ار، در بط 􀑧 روی ک 􀑧 اف ني 􀑧 ی از انکش 􀑧 ه معين 􀑧 ھمين امر سبب می شود تا در مرحل
اورزی 􀑧 ای کش 􀑧 رف فرآورد هھ 􀑧 د مازادمص 􀑧 ب تولي 􀑧 کالائی ساده ب هوجود آيد، يعنی با رشد پيش هوری که موج
رانجام آن 􀑧 ردد. و س 􀑧 در ھمبائی ھای روستائی می شود، بازرگانی از رشد قابل ملاحظه ای برخوردار م یگ
اری 􀑧 که زمين ھای کشاورزی خود به کالا بدل می گردند و با خريد و فروش آن م یتوان به سودھای سرش
10
يوه 􀑧 ن ش 􀑧 اکتوری در بط 􀑧 رمايه مانوف 􀑧 ی س 􀑧 واردی حت 􀑧 ائی و م 􀑧 دست يافت. ھمين امر سبب پيدايش سرمايه رب
ی از 􀑧 الاری دولت 􀑧 ه ديوانس 􀑧 ين را ک 􀑧 توليد آسيائی م یگردد. بخش تعيين کننده ای از ماليات ھا و اجار هبھای زم
دايش 􀑧 بب پي 􀑧 ر س 􀑧 ين ام 􀑧 د و ھم 􀑧 ل می کن 􀑧 ات منتق 􀑧 ن طبق 􀑧 ه اي 􀑧 ود ب 􀑧 ورت س 􀑧 د، ب هص 􀑧 ول می کن 􀑧 تائيان وص 􀑧 روس
ی از 􀑧 ت هاند. بخش 􀑧 تا گش 􀑧 دھا روس 􀑧 ی ص 􀑧 واردی حت 􀑧 ا و در م 􀑧 ک د هھ 􀑧 زمينداران کلان می شود که به ناگھان مال
ز از 􀑧 ی ني 􀑧 زمين ھای زراعی به سرمايه داران ربائی و بازرگانی منتقل م یشود. رھبران ديوانسالاری دولت
د، 􀑧 رار دارن 􀑧 تگی ق 􀑧 عيت ورشکس 􀑧 ه در وض 􀑧 ائی ک 􀑧 اورزی را از ھمبائی ھ 􀑧 ای کش 􀑧 د زمين ھ 􀑧 و م یتوانن 􀑧 يک س
ه 􀑧 د و ب 􀑧 ت م یکنن 􀑧 بخرند و از سوی ديگر از شاه مستبد بخشی از زمي نھای دولتی را به عنوان پاداش درياف
وان در 􀑧 يائی را م یت 􀑧 د آس 􀑧 يوه تولي 􀑧 ه ش 􀑧 کال پي شرفت 􀑧 ين اش 􀑧 د. چن 􀑧 دل می گردن 􀑧 لان ب 􀑧 داران ک 􀑧 اين ترتيب به زمين
ی 􀑧 ين حت 􀑧 ت. چ 􀑧 انی ياف 􀑧 تاريخ چين، در ايران باستان، در امپراتوری اسلامی و ھم چنين در امپراتوری عثم
ديم 􀑧 ال دي 􀑧 ن ح 􀑧 ا اي 􀑧 ت. ب 􀑧 ود داش 􀑧 ان وج 􀑧 ان در جھ 􀑧 تا سده ١٧ ميلادی پيش رفته ترين کشوری بود که در آن زم
ه در 􀑧 ژ های ک 􀑧 اتی وي 􀑧 ود طبق 􀑧 ت. وج 􀑧 ق ياف 􀑧 که مناسبات سرماي هداری نه در چين، بلکه در اروپای غربی تحق
ان 􀑧 ود، امک 􀑧 نوعی ب 􀑧 اری مص 􀑧 تم آبي 􀑧 يائی و سيس 􀑧 د آس 􀑧 يوه تولي 􀑧 رآورده ش 􀑧 چين وجود داشت، يعنی طبقاتی که ف
يوه 􀑧 گذار به شيوه توليد سرمايه داری را در چين ناممکن م یساخت، زيرا در سرزمين ھائی که در آ نھا ش
د و 􀑧 ی از رش 􀑧 ت خصوص 􀑧 ر مالکي 􀑧 ی ب 􀑧 لان مبتن 􀑧 داری ک 􀑧 ه زمين 􀑧 ائی ک 􀑧 ود، در دوران ھ 􀑧 اکم ب 􀑧 يائی ح 􀑧 د آس 􀑧 تولي
ی 􀑧 ادی و سياس 􀑧 ران اقتص 􀑧 ار بح 􀑧 تاب گرفت 􀑧 ا ش 􀑧 رزمي نھا ب 􀑧 ن س 􀑧 د، اي 􀑧 وردار می ش 􀑧 اده برخ 􀑧 ز فوق الع 􀑧 تمرک
ی از 􀑧 د. برخ 􀑧 ته بودن 􀑧 می گشتند، بحرانی که ھميشه موجب سقوط پادشاھانی م یشد که بر اريکه قدرت نشس
بداد 􀑧 اس » ود 􀑧 ر خ 􀑧 ل در اث 􀑧 د. ويفوگ 􀑧 ام نھادن 􀑧 ٢٠ ن « اھی ھا 􀑧 ی پادش 􀑧 ردش دوران 􀑧 گ» د را 􀑧 ن رون 􀑧 گران اي 􀑧 پژوھش
يک چنين روندی را اي نگونه ترسيم کرده است: « آسيائی
ه 􀑧 انی ک 􀑧 لان و کس 􀑧 داران ک 􀑧 ا زمين 􀑧 ه ب 􀑧 ان آزاد در مقايس 􀑧 وينی دھقان 􀑧 اھی ن 􀑧 ر دوران پادش 􀑧 از ھ 􀑧 ١ - در آغ
ازه 􀑧 اه ت 􀑧 د. ش 􀑧 کيل می دھن 􀑧 ومی را تش 􀑧 ش عم 􀑧 رين بخ 􀑧 د، بزرگ ت 􀑧 اره کرد هان 􀑧 ی را اج 􀑧 ای دولت 􀑧 زمين ھ
ربازان 􀑧 ه س 􀑧 ی ب 􀑧 ته اند و حت 􀑧 ی داش 􀑧 يدن او نقش 􀑧 درت رس 􀑧 به قدرت رسيده ادر احتيار کسانی که در به ق
د. در 􀑧 رار م یدھ 􀑧 ان ق 􀑧 ساده برای تبديل شدن به دھقانان آزاد زمين و بذر و وسائل کار کشت رايگ
اين دوران مقدار و سطح ماليا تھای دولتی بسيار اندک و پائين است.
ه 􀑧 اتی ک 􀑧 ھم مالي 􀑧 ه س 􀑧 ه ب 􀑧 د و در نتيج 􀑧 زايش م یياب 􀑧 اورزی اف 􀑧 د کش 􀑧 طح تولي 􀑧 تائيان آزاد س 􀑧 د روس 􀑧 ا رش 􀑧 ٢ - ب
رماي هگذاری 􀑧 ائی س 􀑧 ی از توان 􀑧 الاری دولت 􀑧 دولت دريافت می کند، افزوده می شود و در نتيجه ديوانس
اختن 􀑧 ين س 􀑧 دايت آب و ھ مچن 􀑧 رای ھ 􀑧 ر ب 􀑧 ای بيش ت 􀑧 ا و کانا لھ 􀑧 در بخش شبکه آب، يعنی حفر کاريزھ
سيلاب ھا برای پ سانداز و نگھداری آ بھا برخوردار م یشود.
ه 􀑧 ز ب 􀑧 بت ني 􀑧 ه ھمان نس 􀑧 الاتر رود، ب 􀑧 ی ب 􀑧 الاری دولت 􀑧 تاھا و ديوانس 􀑧 اء در روس 􀑧 طح رف 􀑧 دازه س 􀑧 ر ان 􀑧 ٣ - و ھ
د 􀑧 ری بھره من 􀑧 د بيش ت 􀑧 الاری از درآم 􀑧 دان ديوانس 􀑧 ردد و کارمن 􀑧 زوده می گ 􀑧 ان و اف 􀑧 ود بازرگان 􀑧 مقدار س
11
ين 􀑧 ه زم 􀑧 می گردند. ھمين امر سبب می شود تا ثروتی که در ھيبت پول و زر اندوخته شده است، ب
ت 􀑧 لب مالکي 􀑧 ين س 􀑧 تبديل گردد که دزديدن آن آسان نيست و تنھا قدرتی که م یتواند از صاحبان زم
کند، دولت است. اما دولتی که خود در فاء به سر می برد، دست به چنين کاری نخواھد زد.
ه آن 􀑧 د و در نتيج 􀑧 ترش م یياب 􀑧 اعی گس 􀑧 ی و اجتم 􀑧 ۴ - به اين ترکيب بخش خصوصی به زيان بخش دولت
د و 􀑧 اتی نم یپردازن 􀑧 ت مالي 􀑧 دسته از روستائيان که برای زمينداران کلان کار می کنند، ديگر به دول
رداختن 􀑧 آن بخش از زمينداران کلان که خود به ديوانسالاری دولتی تعلق دارد، به راه و روش نپ
ا 􀑧 ت، ب 􀑧 ده اس 􀑧 ماليات به دولت واقف است و بخش ديگری که از بازرگانان و رباخواران تشکيل ش
رشوه پرداختن به کارمندان دولت از پرداختن ماليات به دولت خودداری می کند.
طح 􀑧 دار و س 􀑧 ت، از مق 􀑧 ی گذش 􀑧 ۵ - به اين ترتيب پس از چندی که از پيدايش و انکشاف بخش خصوص
ه 􀑧 ود ب 􀑧 ادی خ 􀑧 ائف اقتص 􀑧 ام وظ 􀑧 ی از انج 􀑧 الاری دولت 􀑧 ه ديوانس 􀑧 ود و در نتيج 􀑧 درآمد دولت کاسته م یش
ه 􀑧 ود ک 􀑧 ھروندان خ 􀑧 تدريج عاجز م یشود. چنين دولتی مجبور است خدمات ک متری را در اختيار ش
ر 􀑧 ود ھ 􀑧 لطه خ 􀑧 ظ س 􀑧 رای حف 􀑧 به طور عمده از روستائيان تشکيل شده است، قرار دھد و در عوض ب
تن 􀑧 ن گذاش 􀑧 ا رھ 􀑧 د ب 􀑧 ا باي 􀑧 تائيان ي 􀑧 عيتی روس 􀑧 ين وض 􀑧 د. در چن 􀑧 ه کن 􀑧 ات مطالب 􀑧 ا مالي 􀑧 ر از آن ھ 􀑧 ه بيش ت 􀑧 چ
ود 􀑧 بب می ش 􀑧 دی س 􀑧 س از چن 􀑧 ه پ 􀑧 زمين ھای خود نزد زباخواران ماليات دولت را بپردازند، امری ک
ه 􀑧 ه ب 􀑧 ود را داوطلبان 􀑧 ای خ 􀑧 د زمي نھ 􀑧 ه باي 􀑧 ا آن ک 􀑧 د. و ي 􀑧 اخواران درآين 􀑧 ت رب 􀑧 ه مالکي 􀑧 ان ب 􀑧 تا زمين ھايش
ر دو 􀑧 ازند. در ھ 􀑧 ا س 􀑧 ت رھ 􀑧 ه دول 􀑧 ات ب 􀑧 ت مالي 􀑧 ود را از پرداخ 􀑧 زمينداران کلان بفروشند تا بتوانند خ
ه 􀑧 ان از دامن 􀑧 د و ھ مزم 􀑧 اف می ياب 􀑧 اورزی انکش 􀑧 ای کش 􀑧 ر زمين ھ 􀑧 ی ب 􀑧 ت خصوص 􀑧 ھم مالکي 􀑧 ال س 􀑧 ح
ماليات ھای دريافتی دولت کاسته م یشود.
ر 􀑧 ات ب 􀑧 ار مالي 􀑧 ۶ - با تخريب نيروھای مولده اجتماعی و به ويژه با ويرانی شبکه آبياری مصنوعی فش
د و از 􀑧 ت می مان 􀑧 ت ثاب 􀑧 ه دول 􀑧 ات ب 􀑧 قف مالي 􀑧 و س 􀑧 د. از يک س 􀑧 زايش می ياب 􀑧 يش اف 􀑧 يش از پ 􀑧 تائيان ب 􀑧 روس
ول 􀑧 اری محص 􀑧 بکه آبي 􀑧 ب ش 􀑧 هخاطر تخري 􀑧 ود ب 􀑧 ت خ 􀑧 ر کش 􀑧 ای زي 􀑧 تائيان از زمي نھ 􀑧 ر روس 􀑧 وی ديگ 􀑧 س
ه 􀑧 ه مثاب 􀑧 ت ب 􀑧 ه دول 􀑧 ود را ب 􀑧 کم تری برداشت می کنند و به اين ترتيب بايد بخش بيش تری از درآمد خ
رای 􀑧􀑧 تائيان ب 􀑧 ه روس 􀑧􀑧 د ک 􀑧 ری نمی پاي 􀑧􀑧 وند. دي 􀑧􀑧 تتر می ش 􀑧􀑧 ه تنگدس 􀑧􀑧 د و در نتيج 􀑧􀑧 ذار کنن 􀑧 ات واگ 􀑧􀑧 مالي
ی دارد، 􀑧 ه محل 􀑧 ا جنب 􀑧 ن جنب شھ 􀑧 از اي 􀑧 برون رفت از اين وضعيت مجبور به شورش م یشوند. در آغ
اطق 􀑧 ن من 􀑧 زی در اي 􀑧 ت مرک 􀑧 دگان دول 􀑧 را نماين 􀑧 ود، زي 􀑧 اد آن اف ۵زوده می ش 􀑧 ه ابع 􀑧 اما پس از چندی ب
د، 􀑧 ب م یکنن 􀑧 ود را تخري 􀑧 اعی خ 􀑧 درمی يابند که با سرکوب جنب شھای روستائی زيرپايه ھستی اجتم
ت 􀑧􀑧 د، درياف 􀑧􀑧 تائيان را نمی دھ 􀑧􀑧 دگی روس 􀑧􀑧 اف زن 􀑧􀑧 ده کف 􀑧􀑧 ت ش 􀑧􀑧 ول برداش 􀑧􀑧 ه محص 􀑧􀑧 امی ک 􀑧􀑧 ی ھنگ 􀑧􀑧 يعن
د 􀑧 تم تولي 􀑧 ی سيس 􀑧 د هھا و ويران 􀑧 تائيان از دھک 􀑧 رار روس 􀑧 بب ف 􀑧 ا زود س 􀑧 ر ي 􀑧 نگين دي 􀑧 ای س 􀑧 ماليات ھ
ای 􀑧 ود خا نھ 􀑧 ه خ 􀑧 زی ک 􀑧 ت مرک 􀑧 دگان دول 􀑧 ته از نماين 􀑧 ن دس 􀑧 ه اي 􀑧 ن مرحل 􀑧 د. در اي 􀑧 د ش 􀑧 کشاورزی خواھ
12
ه وران و 􀑧 ه پيش 􀑧 ن مرحل 􀑧 د. در اي 􀑧 ودداری می کنن 􀑧 زی خ 􀑧 ت مرک 􀑧 تيبانی دول 􀑧 تند، از پش 􀑧 ه ای ھس 􀑧 منطق
ت 􀑧 عيتی دول 􀑧 ين وض 􀑧 وند. در چن 􀑧 د می ش 􀑧 زی متح 􀑧 ت مرک 􀑧 ه دول 􀑧 ی علي 􀑧 اکم محل 􀑧 ا ح 􀑧 ز ب 􀑧 ان ني 􀑧 بازرگان
ی آورد و 􀑧 ر روی م 􀑧 مرکزی برای سرپوش نھادن بر ضعف خود، ھر چه بيش تر به خشونت و قھ
ونت 􀑧 ر خش 􀑧 ی ب 􀑧 لاق و مبتن 􀑧 ه دور از اخ 􀑧 ای ب 􀑧 تائيان از روش ھ 􀑧 ود از روس 􀑧 ای خ 􀑧 ت ماليا تھ 􀑧 در درياف
روی می اورد.
ود را 􀑧 ت خ 􀑧 وزه حرک 􀑧 د ح 􀑧 اير بتوانن 􀑧 ده عش 􀑧 وام کوچن 􀑧 ا اق 􀑧 ود ت 􀑧 بب می ش 􀑧 زی س 􀑧 ت مرک 􀑧 عف دول 􀑧 ٧ - ض
ار 􀑧 ائی از فش 􀑧 رای رھ 􀑧 تائيان ب 􀑧 عيتی روس 􀑧 ين وض 􀑧 د. در چن 􀑧 ه کنن 􀑧 تاھا غلب 􀑧 ر روس 􀑧 د و ب 􀑧 ترش دھن 􀑧 گس
ر 􀑧 ين ام 􀑧 د و ھم 􀑧 تيبانی م یکنن 􀑧 اير پش 􀑧 ف عش 􀑧 ران طواي 􀑧 ی رھب 􀑧 درت سياس 􀑧 زی از ق 􀑧 مالياتی دولت مرک
ان و 􀑧􀑧 ين بازرگان 􀑧􀑧 ی و ھ مچن 􀑧􀑧 الاری دولت 􀑧􀑧 ی از ديوانس 􀑧􀑧 ا بخش 􀑧􀑧 اد ب 􀑧􀑧 ا در اتح 􀑧􀑧 ا آ نھ 􀑧􀑧 ود ت 􀑧􀑧 بب می ش 􀑧􀑧 س
ت 􀑧 قوط دول 􀑧 وند. س 􀑧 ره ش 􀑧 ر او چي 􀑧 ابرابر ب 􀑧 ردی ن 􀑧 د و در نب 􀑧 زی برخيزن 􀑧 ت مرک 􀑧 ه دول 􀑧 ه وران علي 􀑧 پيش
رار 􀑧 ی ق 􀑧 ورد بررس 􀑧 ا م 􀑧 ه در اينج 􀑧 د ک 􀑧 مرکزی و استقرار حکومت نو سبب تکرار روندی خواھد ش
داديم. ٢١
ا 􀑧 اريخ درج 􀑧 يائی ت 􀑧 د آس 􀑧 يوه تولي 􀑧 ه در ش 􀑧 ت ک 􀑧 د پنداش 􀑧 ن رون 􀑧 دن اي 􀑧 ا دي 􀑧 ارکس ب 􀑧 د، م 􀑧 واھيم دي 􀑧 ه خ 􀑧 آن چنان ک
ه 􀑧 ی جامع 􀑧 ردد، يعن 􀑧 رار م یگ 􀑧 اريخ تک 􀑧 وينی ت 􀑧 اھی ن 􀑧 می زند و با سقوط يک سلسله پادشاھی و آغاز پادش
در وضعيتی ساکن و در رکود به سر می برد.
درت 􀑧 ده ق 􀑧 زايش فزاين 􀑧 ا اف 􀑧 ه ب 􀑧 ت ک 􀑧 لان آن اس 􀑧 داران ک 􀑧 ت از زمين 􀑧 ع مالکي 􀑧 ی خل 􀑧 أثيرات جنب 􀑧 ی از ت 􀑧 يک
تی 􀑧 ز ھس 􀑧 ا ني 􀑧 احبان مانوفاکتورھ 􀑧 ان و ص 􀑧 ين بازرگان 􀑧 ه ھ مچن 􀑧 زرگ، بلک 􀑧 داران ب 􀑧 ا زمين 􀑧 ه تنھ 􀑧 زی، ن 􀑧 مرک
روت 􀑧 ود ث 􀑧 هھای خ 􀑧 أمين ھزين 􀑧 رای ت 􀑧 د ب 􀑧 زی جدي 􀑧 ت مرک 􀑧 ی دول 􀑧 د، يعن 􀑧 ت م یدھن 􀑧 اقتصادی خود را از دس
رمايه داری 􀑧 د س 􀑧 يوه تولي 􀑧 ز ش 􀑧 ل ني 􀑧 ين دلي 􀑧 ه ھم 􀑧 د. ب 􀑧 ا می رباي 􀑧 ان را از آن ھ 􀑧 ت ھای آن 􀑧 ده در دس 􀑧 ته ش 􀑧 انباش
ط 􀑧 د توس 􀑧 ه بع 􀑧 ده ١٩ ب 􀑧 ه از س 􀑧 د و بلک 􀑧 ه وجود آي 􀑧 رزمي نھا ب 􀑧 ن س 􀑧 ود در اي 􀑧 روی خ 􀑧 ر ني 􀑧 ه ب 􀑧 ا تکي 􀑧 نتوانست ب
مھاجمين امپرياليسم به مردم بومی اين کشورھا تحميل شد، يعنی پديده ای وارداتی بود.
ان و 􀑧 ق آن را آس 􀑧 ا تحق 􀑧 ود، ام 􀑧 يائی نب 􀑧 د آس 􀑧 يوه تولي 􀑧 دايش ش 􀑧 لی پي 􀑧 ت اص 􀑧 اری عل 􀑧 ر آبي 􀑧 ی ب 􀑧 اورزی متک 􀑧 کش
ت و 􀑧 وردار اس 􀑧 ممکن ساخت. شيوه توليد آسيائی برخلاف ديگر شيوه ھای توليدی از ثبات و دوام برخ
د 􀑧 ود را بازتولي 􀑧 ت خ 􀑧 ته اس 􀑧 ار توانس 􀑧 ر ب 􀑧 ا ھ 􀑧 اده، ام 􀑧 ر نھ 􀑧 طی ٢ سده گذشته بحرا نھای زيادی را پشت س
کند.
برداشت مارکس و انگلس از شيوه توليد آسيائی
بنا بر بينش ماركس انسان در طول تاريخ خويش شيوه ھای توليد مختلفی را به وجود آورده است كه
از ميان آن ھا تنھا شيوه توليد ابتدائی يا اوليه، شيوه توليدی بود كه در آن مالكيت شخصی بر ابزار و
وسائل توليد وجود نداشت و در نتيجه جامعه ب هطبقات دارا و ندار، مالك بر ابزار توليدی و كسانی كه
13
از اين مالكيت محروم بودند، تقسيم نگشته بود. در آن جامعه ھمه چيز به ھمه كس و يا به عبارت ديگر
ھيچ چيز به ھيچ كس تعلق داشت.
با فروپاشی جوامع اوليه، شيوه ھای توليد ديگری به وجود می آيند كه ماركس از آن ھا در پيشگفتاری
فئودالی و ،Antike نوشته است، به مثابه شيوه ھای توليد آسيائی، باستانی « نقد اقتصاد سياسی » كه به اثر خود
سرمايه داری نام برده است ٢٢ . نزد ماركس برد هداری شيوه توليد مستقلی نيست و بلكه جزئی از شيوه
توليد باستانی است كه در يونان و روم وجود داشت. او ھم چنين در برخی ديگر از نوشته ھای خود و
نام می برد كه در سرزمين ھائی وجود داشت كه « شيوه توليد ژرمنی » از « گروندريسه » از آن جمله در
رومی ھا آن سرزمين ھا را ژرمن می ناميدند و آلمان، اتريش و حتی بخش آلمانی نشين سوئيس جزئی
از آن سرزمين باستانی را تشكيل می دھند. در اين جا اما گفتار خود را به شيوه توليد آسيائی محدود
می سازيم كه بنا بر بينش ماركس و انگلس در افريقای شمالی و آسيا و حتی در روسيه تزاری وجود
داشت.
شيوه توليد آسيائی، شيوه توليدی است كه پيش از پيدايش سرمايه داری لااقل در بخشی از جھان
بر زمين وجود Gemeineigentum حاكم بود و در اين شيوه توليد مالكيت ھمبائی ھا يا مالكيت جماعت
داشت. به عبارت ديگر، در اين شيوه توليد مالكيت فردی بر زمين وجود نداشت و بلكه فرد چون عضو
ھمبائی (جماعت، آبادی) بود، از مالكيت مشترك زمينی كه به ھمبائی تعلق داشت و يا آن كه ھمبائی از
به اين نكته اشاره « گروندريسه » حق استفاده از آن بھره مند بود، برخوردار می گشت. ماركس در
زمين بزرگ ترين آزمايشگاه و زرادخانه ای است كه ھم ابزار كار و ھم ماد هی كار و ھم » می كند و می نويسد كه
يعنی بنياد ھمبائی (جماعت، آبادی) را فراھم می آورد. آن ھا [انسان ھا] رفتار ساده لوحانه ای نسبت ،Sitz نشست گاه
به مالكيت ھمبائی و نيز نسبت ب هكار زند های دارند كه ھمبائی را توليد و بازتوليد می كند. ھر فردی فقط ب همثابه عضو،
.٢٣« يعنی عضو ھمبائی از مالكيت يا دارندگی برخوردار می شود
از نقطه نظر ماركس شكل آسيائی مالكيت بر زمين، شكل ويژه ای است كه بر مبنای آن جوامع
اوليه به جوامع طبقاتی تكامل يافتند. به ھمين دليل نيز در كشورھای مختلف آسيا نه با يك شكل از
مالكيت، بلكه با اشكال گوناگون مالكيت بر زمين مواجه می شويم كه ھر چند در شكل با يك ديگر توفير
دارند، اما در محتوا شبيه يك ديگرند، يعنی در اين جامعه ھا شكل غالب مالكيت بر زمين مالكيت
ھمبائی ھا، جماع تھا، مالكيت مشاعی و يا دولتی است. به عبارت ديگر در اين سرزمين ھا به ندرت
می توان به مالكيت خصوصی بر زمين برخورد. شالوده اين شيوه توليد بر توليد كارگاھی و كشاورزی
بر روی زمين ھای ھمبائی ھا قرار دارد و ھمين ويژگی سبب می شود كه ھمبائی ھا از نقطه نظر
برآوری نيازھای خويش خودبسنده شوند و بتوانند با بر قراری كم ترين سطح مراوده با مناطق پيرامون
خويش، سال ھا و سده ھا پايدار بمانند. در ھمبائی ھا تقسيم كار بر اساس برنامه و با اين ھدف انجام
می گيرد كه بازتوليد نيروی كار ھمبائی، يعنی نيروی كار افرادی كه بايد كار كنند و نيز خانواده ھايشان
14
تأمين گردد. به اين ترتيب ھمبائی ھای جامعه ھای آسيائی در حركتی دورانی قرار دارند كه در روند آن
خود را بازتوليد می كنند، اما از آن جا كه با پيرامون خود در مراوده ای اندك قرار دارند، نمی توانند
سطح توليد خود را ارتقاء دھند و در نتيجه به مناسباتی راكد بدل می گردند كه در بطن آن تاريخ خود
را تكرار می كند، بدون آن كه بتواند از جھشی ديالكتيكی برخوردار شود.
اين شكل كه بر مناسبات ھم سانی قرار دارد، می تواند » : در اين رابطه می نويسد « گروندريسه » ماركس در
خود را به گونه ھای متفاوتی تحقق بخشد. اين امر به ھيچ وجه نافی آن نيست كه به طور مثال آن چنان كه در بيش تر
اشكال مالكيت آسيائی برزمين [می توان ديد]، وحدت پيوند دھنده ای كه بر فراز اين ھمبائی ھای كوچك قرار دارد،
به مثابه مالك والاتر و يا ب همثابه يگانه مالك ھويدا شود، در حالی كه ھمبائی ھای واقعی فقط به مثابه صاحبان موروثی
آن زمين ھا نمايان می شوند. از آ نجا كه وحدت مالك واقعی و پيش شرط واقعی مالكيت مشاعی است، در نتيجه اين يك
می تواند در شكل ويژه ای بر فراز بسياری از ھمبائی ھای واقعی قرار گيرد، در اين صورت فرد عملأ بدون مالكيت است
و يا آن كه مالكيت به فرد به واسطه ھمبائی ويژه ای واگذار می گردد - مالكيتی كه رفتار فرد را نسبت به شرائط طبيعی
كار و بازتوليد به مثابه جسم ذھنی متعلق ب هاو، ھم چون عينيت طبيعت غيرزنده اش نمايان می سازد - برای او اين وحدت
ھمگانی در ھيبت مستبدی متحقق می شود كه پدر بسياری از ھمبائی ھا است. وانگھی مازاد توليد كه قانونأ به وسيله ی
تصرف واقعی كار تعيين می شود، در نتيجه به اين والاترين وحدت، يعنی به ھمبائی تعلق می گيرد. در مركز استبداد
آسيائی و فقدان مالكيت كه به مثابه منظر حقوقی اين استبداد نمايان می شود، در واقعيت مالكيت قبيله ای يا مالكيت
ھمبائی شالوده اش را می سازد، و در بيش تر موارد محصول تركيبی از توليد كارگاھی (مانوفاكتوری) و كشاورزی در
درون ھمبائی (آبادی) كوچك است كه بدين وسيله زمينه خودبسنده گی اش را فراھم م یآورد كه در آن تمامی شرائط
بازتوليد و مازادتوليد گرد آمده است. بخشی از اين كار مازاد به اجتماع برتر تعلق می گيرد كه در نھايت در ھيبت
شخص موجوديت می يابد و اين كار مازاد يا به خراج و غيره تبديل می شود، ھ مچون انجام كار دست هجمعی برای تجليل
.٢٤« از اين وحدت، بخشی در تجليل از مستبد واقعی و بخشی ديگر در تجليل از ذات قبيله يا خداوند مصرف می گردد
آن دسته از ھمبائی ھای » : به ھندوستان اشاره می كند و می نويسد « سرمايه » ماركس در اين رابطه در
كوچك و بسيار كھن كه به طور مثال ھنوز در ھند به حيات خود ادامه می دھند، بر پايه ی مالكيت اشتراكی بر زمين، بر
مبنای پيوند بلاواسطه كشاورزی و پيشه وری و بر تقسيم كار محكمی قرار گرفته اند، عواملی كه در ھنگام تشكيل
.٢٥« ھمبائی نوينی به مثابه نقشه و الگوی از پيش ساخته ب هكار گرفته می شوند
ماركس، در آثار مختلف خود يادآور می شود كه قدرت سياسی در سرزمين ھائی كه در آن ھا شيوه
توليد آسيائی وجود داشته، ھر چند دارای اشكال مختلف بوده است، اما در ھمه اين اشكال با يك عنصر
واحد روبرو می شويم كه عبارت است از كنترل كار اجتماعی توسط نھادھای وابسته ب هدولت. در برخی
از اين كشورھا دولت ھم در به وجود آوردن شبك هھای آب رسانی ھم چون كاريزھا، سدھا، نھرھای
مصنوعی و غيره سرمايه گذاری می كند و ھم آن كه از طريق كارمندان خود ھم چون ميرآب ھا بر تقسيم
آب نظارت دارد. به اين ترتيب زندگی اقتصادی ھمبائی ھا، يعنی روستاھای كشاورزی به شبكه ھای
آب رسانی مصنوعی و به طور كامل به موجوديت دولت وابسته می گردد. ماركس بر اين باور است
كسانی كه در طول تاريخ توانستند بر دانش كاريززنی، قنات سازی، سدسازی، نھركشی و ھم چنين
15
حساب رسانی و غيره آگاھی يابند، به تدريج توانستند به نخبگانی بدل شوند كه با تصرف قدرت سياسی و
رھبری نھادھای دولتی، طبقه خاصی را در جامعه به وجود آوردند كه فراسوی ديگر طبقات جامعه
قرار داشت و دارد. در رأس اين طبقه دولتی، شاه مستبد قرار گرفته است كه ھمه چيز و ھمه كس به او
متعلق است و اراده و خواست او در محدوده رسوم و عادات باستانی به قانون بدل می گردد. او می تواند
مازادتوليد اجتماعی را به طور كامل از آن خود سازد و به اين ترتيب به بزرگ ترين قدرت اقتصادی و
قدرت سياسی بی رقيب بدل گردد.
از » نوشت، يادآور شد كه « سلطه بريتانيا بر ھند » ماركس در مقاله ای كه در سال ١٨۵٣ درباره
دولتی مواجه می شويم: وزارت خانه مالی يا Departement دوران ھای بسيار دور در شرق با سه وزارت خانه
وزارت خانه ای كه بتوان با آن خلق خودی را چاپيد؛ وزارت خانه جنگ كه بتوان با آن خلق ھای ديگر را غارت كرد؛ و
سرانجام وزارت خانه كارھای اجتماعی. مناسبات جًوی و اقليمی، به ويژه وجود رگ هھای كوير بزرگی كه از صحرای
[افريقا] تا عربستان و از آن جا تا ايران، ھند و تاتارستان تا بلندترين سرزمين ھای كوھستانی آسيا كشيده شده است،
وجود آب رسانی مصنوعی توسط نھرھا و دستگا هھای آب رسان را ضروری می سازد كه شالوده كشاورزی شرق را
ايران و ديگر سرزمين ھا طغيان ،Mesopotamien تشكيل می دھد. ھم چون در مصر، در ھند، ھم چنين در بين النحرين
آب ھا را نيز قابل استفاده ساختند تا بتوانند از طريق پس انداز آب ھای اضافی در نھرھا به بارآوری زمين بی افزايند.
ضرورت بی چون و چرای صرفه جوئی در مصرف آب و مصرف اشتراكی آب كه در غرب و به طور مثال در فلاندرن
و ايتاليا سبب پيوستن آزادانه شركت ھای خصوصی گشت، در شرق، آن جا كه سطح تمدن پائين و قلمرو Flandern
سرزمين ھا گسترده بود، ب هقھر دولتی مركزی نياز بود تا بتوان پيوند آزادان های را ميان [ھمبائی ھا] برقرار ساخت. در
اقتصادی برخوردار بودند، كاركردی كه بر مبنای آن بايد Funktion اين رابطه تمامی حكومت ھای آسيائی از كاركردی
مراقب كارھای اجتماعی می بودند. يك چنين بارآورسازی مصنوعی زمين كه وابسته به دخالت حكومت است و ھرگاه
حكومت به كار آب رسانی و نھركشی نرسد، با شتاب به ويرانی بدل خواھد گشت، آن واقعيت اعجاب انگيزی را توضيح
و Palmgyra می دھد كه سبب گشته است تا امروزه مناطق بسيار گسترده ای را كه روزگاری ھم چون پالمگيرا
خرابه ھای يمن و مناطق گسترده ای در مصر، ايران و ھندوستان، از سرسبزی درخشانی برخوردار بودند، ،Petra پترا
باير و متروك بيابيم. ھمين امر آشكار می سازد كه چگونه يك جنگ ويرانگر می توانست سبب كاھش جمعيت و تمامی
.٢٦« تمدن يك سرزمين گردد
ھم چنين ماركس و انگلس بر اين باور بودند كه شيوه توليد آسيائی كه نسبت به تمامی شيوه ھای
توليدی پيشاسرمايه داری از ثبات بيش تری برخوردار بوده و به مين دليل نيز بيش از ھر شيوه توليد
ديگری دوام داشته است، با دگرگونی مناسبات توليدی و مالكيت در اين كشورھا از بين خواھد رفت.
خود توليد، پيشرفت جمعيت (اين نيز به توليد مربوط » : چنين می نويسد « گروندريسه » ماركس در اين باره در
می شود) به تدريج سبب از ميان برداشتن چنين شرائطی می شود؛ به جای بازسازی سبب نابودی شان می شود و غيره، و
ھم راه با مناسبات مالكيتی كه ھمبائی بر بنياد آن به وجود آمده بود، [ھمبائی] نيز نابود می گردد. در اين ميان شكل
آسيائی [مناسبات مالكيت] ضرورتأ از ھمه سخ تجان تر و ماندنی تر است. اين امر در پيش شرط ھای آن نھفته است كه
بر مبنای آن فرد در برابر ھمبائی استقلالی ندارد؛ كه مبتنی بر دايره بسته ای از خودبسندگی توليد پيشه وری و
16
كشاورزی و غيره است. ھرگاه فرد مناسبات خود را با ھمبائی دگرگون سازد، در آن صورت سبب تغيير خود و نابودی
ھمبائی و پيش شرط ھای اقتصادی اش می گردد؛ از سوی ديگر دگرگونی اين پيش شرط ھای اقتصادی كه توسط ديالكتيك
خودی موجب فقر و غيره می گردد؛ كه پيش از ھر چيز بر امور جنگی و فتوحات تأثير می نھد، آن چنان كه [اين دو] در
روم خود جزئی از شرائط اقتصادی جامعه بودند، سبب از بين رفتن پيوندھائی كه اين يك بر آن استوار بود،
.٢٧« می شود
البته در اينجا به بازگوئی چند نمونه از انديشه ھای ماركس بسنده كرديم. انديشه شيوه توليد آسيائی
٢٩ و بسياری Frenc Tökei ٢٨ ، فرنچ توكای Karl A. Wittfogel بعدھا توسط دانشمندانی چون كارل ويتفوگل
ديگر مورد بررسی بيش تر قرار گرفت و برخلاف فرمان استالين كه وجود چنين شيوه توليدی را نفی
می كرد، درستی آن تأئيد شد.
اری 􀑧 بک هھای آبي 􀑧 ه ش 􀑧 از ب 􀑧 دون ني 􀑧 ه ب 􀑧 ت ک 􀑧 اور اس 􀑧 ن ب 􀑧 خود بر اي « استبداد آسيائی » کارل ويتفوگل در کتاب
نوعی 􀑧 اری مص 􀑧 بکه ھای آبي 􀑧 ر، ش 􀑧 ه عبارت ديگ 􀑧 ا ب 􀑧 د و ي 􀑧 ه وجود نم یآم 􀑧 يائی ب 􀑧 د آس 􀑧 يوه تولي 􀑧 نوعی ش 􀑧 مص
ين و 􀑧 وری چ 􀑧 ای او در امپرات 􀑧 ر پژوھش ھ 􀑧 ا ب 􀑧 د. بن 􀑧 زيرساخت و شالوده شيوه توليد آسيائی را تشکيل م یدھن
پس در 􀑧 ا س 􀑧 ن دولت ھ 􀑧 د و اي 􀑧 ه وجود آمدن 􀑧 تبدادی ب 􀑧 ای اس 􀑧 ت دولت ھ 􀑧 در آمريکا نخس Inka در امپراتوری اينکا
ن 􀑧 د. در اي 􀑧 نوعی پرداختن 􀑧 اری مص 􀑧 بکه ھای آبي 􀑧 ازماندھی ش 􀑧 اد و س 􀑧 ه ايج 􀑧 ود ب 􀑧 اف خ 􀑧 ی از انکش 􀑧 ه معين 􀑧 مرحل
ت 􀑧 ائف دول 􀑧 حالت وظايف دولت فقط به ايجاد شبک هھای آبياری مصنوعی محدود نبودند و بلکه تمامی وظ
ی، 􀑧 د دين 􀑧 ت از معاب 􀑧 انی، حفاظ 􀑧 ای بازرگ 􀑧 اد راه ھ 􀑧 هوری، ايج 􀑧 د پيش 􀑧 ازماندھی تولي 􀑧 ش، س 􀑧 اد ارت 􀑧 ون ايج 􀑧 ھم چ
نوعی 􀑧 اری مص 􀑧 دون آبي 􀑧 ه ب 􀑧 ت ک 􀑧 اور اس 􀑧 ن ب 􀑧 ر اي 􀑧 ل ب 􀑧 ال ويتفوگ 􀑧 ن ح 􀑧 علمی و ... را نيز در بر م یگرفت. با اي
ا 􀑧 ی ب 􀑧 وان حت 􀑧 نوعی م یت 􀑧 اری مص 􀑧 بک هھای آبي 􀑧 ق ش 􀑧 ا تحق 􀑧 را ب 􀑧 ود، زي 􀑧 ذير ب 􀑧 يائی امکا نناپ 􀑧 د آس 􀑧 تحقق شيوه تولي
ابزار کار عقب افتاده محصول خوبی را برداشت کرد. او در اين رابطه چنين نوشت:
ه از 􀑧 اد های ک 􀑧 يش س 􀑧 ار خ 􀑧 رد- در کن 􀑧 ام گي 􀑧 کشت م یتواند در حوز هھای آبياری حتی با ابزارھای بسيار ابتدائی نيز انج »
٣٠«. يک چنگک تشکيل شده است- زرادخانه کاملی ازتأسيسات بسيار ظريف آبياری قرار دارند
ادل 􀑧 أ مع 􀑧 ولی تقريب 􀑧 ت آوردن محص 􀑧 رای به دس 􀑧 ت، ب 􀑧 اکم اس 􀑧 ی ح 􀑧 ت ديم 􀑧 ه کش 􀑧 اطقی ک 􀑧 وض در من 􀑧 در ع
ت 􀑧 زارع کش 􀑧 ه م 􀑧 مناطقی که در آن ھا باران زياد م یبارد و به آبياری مصنوعی نيازی نيست، از ي کسو ب
انی 􀑧 بکه آ برس 􀑧 اد ش 􀑧 ت. ايج 􀑧 از اس 􀑧 ه تر ني 􀑧 ين تکام ليافت 􀑧 يش آھن 􀑧 ه خ 􀑧 ر ب 􀑧 وی ديگ 􀑧 ری و از س 􀑧 يار بيش ت 􀑧 بس
ت و در 􀑧 ته اس 􀑧 وا وابس 􀑧 ه آب و ھ 􀑧 ه آن ب 􀑧 ه نتيج 􀑧 ی ک 􀑧 ت ديم 􀑧 ازی کش 􀑧 رای محدودس 􀑧 ت ب 􀑧 ی اس 􀑧 نوعی تلاش 􀑧 مص
ه در 􀑧 ردد ک 􀑧 ی گ 􀑧 ابودی مردم 􀑧 بب ن 􀑧 واردی س 􀑧 ی و در م 􀑧 دايش قحط 􀑧 ب پي 􀑧 شرائط بدی آب و ھوا م یتواند موج
ه 􀑧 اورزی ب 􀑧 رای کش 􀑧 ابع آب ب 􀑧 يم من 􀑧 عيت تنظ 􀑧 ن وض 􀑧 ا اي 􀑧 ه ب 􀑧 رای مقابل 􀑧 ابراين، ب 􀑧 د. بن 􀑧 يک روستا زندگی می کنن
د، 􀑧 ه در آن ميزين 􀑧 ی ک 􀑧 ط مردم 􀑧 تا توس 􀑧 وزه روس 􀑧 د در ح 􀑧 ار م یتوان 􀑧 ن ک 􀑧 ردد و اي 􀑧 دل م یگ 􀑧 وظيفه ای اجتماعی ب
ا ١۵٠ 􀑧 ول ۵٠ ت 􀑧 ه ط 􀑧 ائی ب 􀑧 د کاريزھ 􀑧 اھی باي 􀑧 یرود و گ 􀑧 ر م 􀑧 تا فرات 􀑧 دوده روس 􀑧 ه از مح 􀑧 ا ک 􀑧 رد و آ نج 􀑧 انجام گي
رار 􀑧 زی ق 􀑧 ت مرک 􀑧 ار دول 􀑧 وزه ک 􀑧 ت در ح 􀑧 ه و در نھاي 􀑧 کيلومتر حفر کرد، اين وظيفه بر عھده والی يک منطق
17
رار 􀑧 ی ق 􀑧 الاری دولت 􀑧 ا ديوانس 􀑧 روه و ي 􀑧 ک گ 􀑧 تان ي 􀑧 ی در دس 􀑧 ادی و سياس 􀑧 درت اقتص 􀑧 ت ق 􀑧 ن حال 􀑧 رد. در اي 􀑧 می گي
ت 􀑧 تبدادی اس 􀑧 نتر از اس 􀑧 يار خش 􀑧 ه بس 􀑧 ردد ک 􀑧 يائی می گ 􀑧 تبداد آس 􀑧 دايش اس 􀑧 می گيرد و اين تمرکز قدرت سبب پي
که در اروپا وجود داشته است.
« ان 􀑧 يم زم 􀑧 تنظ » ر􀑧 ت، ام 􀑧 از اس 􀑧 يلکرده ني 􀑧 ص و تحص 􀑧 ر اد متخص 􀑧 وظيفه ديگری که برای انجام آن به اف
ه 􀑧 اورزی ب 􀑧 د کش 􀑧 ه تولي 􀑧 اطقی ک 􀑧 ا در من 􀑧 ت، ام 􀑧 ويش اس 􀑧 ژه خ 􀑧 تم وي 􀑧 اورزی دارای ري 􀑧 د کش 􀑧 د تولي 􀑧 است. ھر چن
زايش 􀑧 ا اف 􀑧 اھش و ي 􀑧 اران، ک 􀑧 ل ب 􀑧 ان فص 􀑧 از و پاي 􀑧 ه آغ 􀑧 دی ب 􀑧 ت تولي 􀑧 آبياری نيازمند است، در نتيجه درجه فعالي
ار 􀑧 ويم ک 􀑧 ت تق 􀑧 ش توانس 􀑧 ورداری از دان 􀑧 ا برخ 􀑧 ه ب 􀑧 ه ای ک 􀑧 ت. طبق 􀑧 سطح آب رودخانه ھا و جويبارھا وابسته اس
ده 􀑧 گوئی آين 􀑧 وم و پيش 􀑧 ش نج 􀑧 ال دان 􀑧 ين ح 􀑧 د، در ع 􀑧 يم کن 􀑧 توليد کشاورزی را در جوامع شيوه توليد آسيائی تنظ
ويم 􀑧 يم تق 􀑧 يائی تنظ 􀑧 د آس 􀑧 يوه تولي 􀑧 ع ش 􀑧 را نيز در انحصار خود داشت. ويتفوگل بر اين باور است که در جوام
ه ای 􀑧 توليد کشاورزی و ھ مچنين گسترش و بازسازی شبکه ھای آبرسانی بخش مھمی از حوزه فعاليت طبق
را که خود به ديوانسالاری دولتی بدل شده است، تشکيل می دھد
سخت جانی شيوه توليد آسيائی
گفتيم كه ماركس بر اين باور بود كه با پيدايش شيوه توليد سرمايه داری و گسترش بازار جھانی،
تمامی شيوه ھای توليد پيشاسرمايه داری از بين خواھند رفت. او و انگلس در مانيفست يادآور شدند كه
ملت ھا را ناگزير می كند كه اگر نخواھند نابود شوند، بايد شيوه توليد او را بپذيرند و آن چه را كه به » بورژوازی
اصطلاح تمدن نام دارد، نزد خود رواج دھند، بدين معنی كه آنھا نيز بورژوا شوند. خلاصه آن كه جھانی ھم شكل و
.٣١« ھم مانند خويش می آفريند
بنابراين تا آن زمان اين پندار وجود داشت كشورھائی كه ھنوز در آ نھا شيوه توليد آسيائی به مثابه
شيوه توليدی پيشاسرمايه داری وجود داشت، ھنگامی كه با بازار جھانی سرمايه داری در مراوده قرار
گيرند، به تدريج تحت تأثير شيوه توليد سرمايه داری كه شيوه توليد برتر در بازار جھانی است، قرار
خواھند گرفت و در نتيجه دير يا زود مناسبات مالكيت دولتی و اشتراكی ھمبائی ھا (روستاھا) از بين
خواھد رفت و جای خود را به مناسبات مالكيت سرمايه داری خواھد داد كه كاركردش بر مالكيت فردی
و خصوصی بر ابزار توليد قرار دارد.
اما بنا بر برداشت ھا و بررسی ھای من می توان گفت كه اين پيش بينی ماركس درست از آب درنيامد
و بلكه در بيش تر كشورھائی كه در آن ھا شيوه توليد آسيائی وجود داشت، اين مناسبات توانستند ھ مچنان
دوام آورند. ھر چند تحت تأثير بازار جھانی در بيش تر اين كشورھا كار مزدوری و توليد كالائی
به وجود آمد، اما مالكيت دولتی كه ويژه گی عمده شيوه توليد آسيائی را تشكيل می دھد، ھنوز ھم چنان
شكل غالب و تعيين كننده مالكيت در اين كشورھا باقی مانده است و به ھمين دليل نيز از يك سو
بزرگ ترين نھادھا، بنيادھا و كارخان هھای صنعتی و خدماتی متعلق به دولت است و از سوی ديگر
18
حكومت ھای استبدادی از ھمان اقتدار باستانی برخوردارند و چنين می نماياند كه خود را صاحب جان و
تن و مال ھر كسی می دانند.
در دوران پيشاسرمايه داری، اقتصاد شيوه توليد آسيائی از دو عنصر پيشه وری و كشاورزی تشكيل
می شد. با پيدايش سرمايه داری بخش خدمات و توليد انبوه توسط صنايع بزرگ به عناصر پيشه وری و
كشاورزی مدرن افزوده گشت. به اين ترتيب برحسب درجه رشد متفاوت اين عوامل در كشورھای
مختلف با اشكال گوناگونی از شيوه توليد آسيائی مدرن روبرو می شويم كه يكی از اين اشكال
در روسيه شوروی بود. ماركس در نام هھائی كه دو سال پيش از مرگ خود « سوسياليسم واقعأ موجود »
روسيه » نوشت، موضع نارودنيك ھا را تأئيد كرد و مدعی شد Vera Sassulitsch به خانم ورا ساسوليچ
يگانه كشور اروپائی است كه در آن "ھمبائی ھای روستائی" خود را تا ب هامروز در مقياس ملی حفظ كرد هاند. اين
ھمبائی ھا، آن چنان كه در ھند شرقی رخ داد، طعمه يك فاتح بيگانه نگرديده اند و نيز از جھان مدرن در انزوا به سر
نمی برند. از يك سو مالكيت ھمبائی بر زمين برای اين ھمبائی ھا تبديل بلاواسطه و تدريجی زراعت قطاعی و انفرادی را
به فعاليت دسته جمعی ممكن می سازد، كاری را كه دھقانان روسی در حال حاضر بر روی مراتع تقسيم نگشته انجام
می دھند. تركيب فيزيكی زمين ھای روسی كشت ماشينی در مقياس گسترده را ايجاب می كند. آشنائی دھقانان با مناسبات
فعاليت تعاونی روند گذار از كار قطاعی ب هكار اشتراكی را آسان می سازد و سرانجام آن كه جامعه روسيه كه ساليان
دراز از قبل دھقانان زيسته است، پيش پرداخت ضروری يك چنين انتقالی را ب هآن ھا مديون است. از سوی ديگر روسيه
به خاطر ھم زمانی با توليد غرب كه بر بازار جھانی حاكم است، اين امكان را می يابد تا كليه دستاوردھای مثبتی را كه
Cadium سيستم سرمايه داری به وجود آورده است، در خود جذب كند، بی آن كه مجبور شود از معبر كاديوم
.٣٢« بگذرد
بنا به نوشته انگلس، او و ماركس تا سال ١٨٨٢ بر اين باور بودند كه وجود ھمبائی ھای روستائی
٣٣ . به عبارت ديگر، آن ھا تا آن زمان «؟ سرآغاز يك انشكاف كمونيستی گردد » در روسيه می تواند
می پنداشتند كه از درون شيوه توليد آسيائی می تواند جامعه ای كمونيستی فرارويد. البته انگلس پس از
مرگ ماركس و مشاھده دگرگونی ھای روسيه اين پندار را كنار گذاشت و در سال ١٨٩٣ به اين نتيجه
رسيد كه با گسترش توليد كالائی، عناصر مالكيت اشتراكی ھمبائی ھای روسی فروريخته اند و ديگر
نمی توان بر شالوده آن جامعه ای كمونيستی (سوسياليستی) را به وجود آورد. ٣٤
اما تاريخ نشان داد كه روسيه به راه سرمايه داری گام نگذاشت. انقلاب اكتبر ١٩١٧ سبب پيدايش
سرمايه داری دولتی در اين كشور گرديد كه در آن مالكيت تمامی ابزار و وسائل توليد در اختيار دولت
قرار داشت. بنابراين شكل مالكيت شيوه توليد آسيائی در روسيه نه تنھا باقی ماند، بلكه نسبت به دوران
پيش از انقلاب گسترده تر نيز گشت. در عوض، اقتصاد خودبسنده باستانی جای خود را ب هاقتصاد كالائی
تبليغ می شد، « شيوه توليد سوسياليستی » داد. در اين شيوه توليد كه از سوی حكومت انقلابی به مثابه
دولت يگانه خريدار نيروی كار در جامعه بود و در نتيجه ھمه كسانی كه كار می كردند، مزدبگير دولت
بودند و با دست مزدی كه ب هصورت پول از دولت دريافت می كردند، می توانستند نيازھای خود را در
19
بازاری كه به شدت توسط دولت كنترل می شد و در آن ھيچ گونه رقابتی وجود نداشت، برآورده سازند.
از نقطه نظر من اين شيوه توليد ھمان شيوه توليد آسيائی است كه توانسته است خود را با شرائط نوين
توليد تطبيق دھد، زيرا شكل مالكيت در جوامع سوسياليستی و يا كمونيستی شكل مالكيت اجتماعی است
و نه دولتی. به ھمين دليل نيز ديديم تا زمانی كه روسيه شوروی وجود داشت، در آ نجا استبداد سياسی و
حكومت قدرقدرت آسيائی نيز ھم چنان موجود بود.
است كه كم و بيش ھنوز در « سرمايه داری دولتی » شكل ديگری از شيوه توليد آسيائی مدرن پديده
بيش تر كشورھای جھان سوم وجود دارد. در اين كشورھا، از آن جا كه بورژوازی بومی وجود نداشت
و در نتيجه سرمايه كلان برای سرمايه گذاری ھای كلان موجود نبود، دولت يگانه نھاد اجتماعی بود كه
می توانست بخشی از ماليات ھائی را كه دريافت می كرد، به مثابه سرمايه كلان در بخش صنعت و خدمات
سرمايه گذاری كند. به اين ترتيب بيش تر صنايع كلانی كه در كشورھای عقب مانده و يا عقب نگاه داشته
شده به وجود آمدند و ھنوز نيز ساخته می شوند، صنايع دولتی ھستند. ھمين امر سبب می شود تا سھم
دولت در اقتصاد ملی روز به روز بزرگ تر و در نتيجه تمركز اقتصادی در دستان دولت گسترد هتر
شود.
علاوه بر آن، چنين دولتی برای سودآوری صنايع خود از سرمايه گذاری ھای خصوصی در آن
شاخه ھای توليد جلوگيری می كند و در نتيجه جلوی پيدايش رقابت را كه موتور پيش رفت علم و دانش
در جوامع سرمايه داری است، می گيرد. در كنار آن، كارگران نيروی كار خود را نه در بازار آزاد، بلكه
به دولتی می فروشند كه تقريبأ ھمه صنايع كلان را در مالكيت انحصاری خود دارد و بنا بر نيازھای
خود سطح دست مزدھا را تعيين می كند. به اين ترتيب كارگرانی كه در صنايع دولتی كار می كنند،
ھم چون كارمندان ادارات دولتی به دستگاه دولت وابسته می شوند. در نتيجه ی يك چنين روندی دولتی كه
بخش عمده اقتصاد ملی را در مالكيت و كنترل خود دارد و در اقتصاد ملی از نقشی انحصاری
برخوردار است، در عرصه سياسی نيز به تمركز قدرت گرايش می يابد و به دولتی قدرقدرت و استبدای
تبديل می شود.
كارگرانی كه در صنايع دولتی كار می كنند، خواھان تثبيت چنين دولتی ھستند، زيرا از يك سو از
امنيت شغلی برخوردارند و از سوی ديگر دولت دست مزد ماھانه آن ھا را تضمين می كند. ھم چنين
دولتی كه در اقتصاد ملی نقش انحصاری دارد، برای آن كه از ناآرامی ھای سياسی و اجتماعی
نگاه دارد و ب هھمين دليل از امنيت شغلی « راضی » جلوگيرد، می كوشد كارگران كارخانه ھای خود را
سبب می شود تا مديران « رشوه دھی » به كارگران استفاده می كند. اما اين « رشوه دھی » به مثابه نوعی
بيش تر كارخانه ھای دولتی كه در بازار داخلی بدون رقيب ھستند، در پی بالا بردن بارآوری كار تلاشی
نكنند، زيرا با تعويض ماشين ھای توليدی نه فقط می توان به بارآوری نيروی كار افزود، بلكه ھ مچنين
20
می توان با نيروی كار كم تری بسيار بيش تر از گذشته توليد كرد. اما ب هكارگيری ماشين ھای توليدی جديد
ھم راه خواھد بود با اخراج بخشی از كارگران كه به نيروی كار مازاد بدل می گردند، امری كه می تواند
سبب بحران سياسی در جامعه گردد و در نتيجه نافی سياست حكومت مركزی مستبد است. به ھمين دليل
ھمين ويژه گی ،« سوسياليسم واقعأ موجود » نيز ديديم كه در روسيه شوروی و حتی در ديگر كشورھای
مالكيت دولت بر صنايع كلان سبب شد تا در بيش تر شاخه ھای صنعتی، توليد با ماشين ھائی كه فرسوده
و كھنه شده بودند و در مواردی حتی صد سال از عمرشان می گذشت، ھم چنان ادامه يابد.
به اين ترتيب می بينيم كه شيوه توليد آسيائی بسيار سخت جان تر از آن است كه ماركس و انگلس
می پنداشتند و توانسته است خود را با شرائط جديد انطباق دھد و اينك در بخشی از كشورھای جھان و
از آن جمله در ايران، آ نجا كه دولت بخش عمده اقتصاد ملی را در مالكيت و كنترل خود دارد، شيوه
غالب توليد است و زيرساخت حكومت ھای استبدادی را تشكيل می دھد.
پيش شرط ھای دمكراسی
در دوران باستان حكومت دمكراتيك در يونان و روم وجود داشت و دمكراسی مدرن نخست پس از
تحقق استقلال ايالات متحده آمريكا در آن سرزمين و پس از انقلاب كبير فرانسه در آن كشور به وجود
آمد و با گسترش تدريجی شيوه توليد سرمايه داری به تدريج در بيش تر كشورھای اروپای باختری متحقق
گرديد. به ھمين دليل نيز دمكراسی مدرن با شيوه توليد سرمايه داری در ارتباطی تنگاتنگ و ديالكتيكی
قرار دارد، زيرا بدون توليد سرمايه داری دمكراسی مدرن قابل تحقق نيست و بدون دمكراسی مدرن،
شيوه توليد سرمايه داری نمی تواند به رشد خود ادامه دھد. خلاصه آن كه اين دو لازم و ملزوم يك ديگرند
و يكی بدون آن ديگری نمی تواند وجود داشته باشد. اما ھمان طور كه پيش تر ديديم، در نھايت، مناسبات
اقتصادی عامل تعيين كننده است و به ھمين دليل نيز می توان نتيجه گرفت كه دمكراسی مدرن ھم زاد
شيوه توليد سرمايه داری است و ھم زمان با او به وجود می آيد و ھم سو با رشد توليد سرمايه داری گسترش
می يابد. در اين جا می كوشيم به اختصار پيش شرط ھای توليد سرمايه داری را بيان كنيم:
١ - در شيوه توليد سرمايه داری ھمه چيز به كالا بدل می شود. انديشه، نيروی كار و فرآورده ھای
كشاورزی و صنعتی، خلاصه ھمه چيز، حتی ايمان و باور و وجدان را می توان خريد و فروخت.
٢ - برای آن كه بتوان چيزی را خريد و يا فروخت، به بازار نياز است. در اين بازار ھمه كسانی كه
فرآورده ھا و يا كالاھای خود را عرضه می كنند، بايد از شرائط برابر برخوردار باشند، يعنی مكانيسم
كاركرد بازار نبايد سبب نابرابری ميان آنان گردد. قانون ارزش اين برابری را در بازار
سرمايه داری برقرار می سازد كه بر اساس آن در ھنگام مبادله كالاھا، ارزش ھای برابری كه در
كالاھا نھفته اند، با يك ديگر مبادله می شوند.
21
٣ - توليدكنندگان كالاھا چون از آزادی توليد و خريد و فروش توليدات خود برخوردارند، در نتيجه
می توانند با يك ديگر رقابت كنند. رقابت بدون آزادی بازار ممكن نيست. رقابت آزاد، آزادی بازار را
ضروری و اجتناب ناپذير می سازد.
۴ - نيروی كار نيز در اين بازار به مثابه كالا عرضه می گردد. برای خريد و فروش اين كالا، بايد
صاحبان و خريداران آن، يعنی كارگران و سرمايه داران از آزادی خريد و فروش برخوردار باشند.
رقابت آزاد برای خريد و فروش اين كالا از يك سو رقابت ميان سرمايه داران و از سوی ديگر رقابت
ميان كارگران را ضروری می سازد. اما برای آن كه كارگران ھر شاخه توليد بتوانند نيروی كار
خود را گران تر بفروشند، نياز به سازماندھی خويش در سنديكاھا دارند. ھم چنين سرمايه داران با
تشكل خود در اتاق ھای بازرگانی (تجارت)، صنايع و غيره ب هتر می توانند از منافع خود در برابر
فروشندگان نيروی كار دفاع كنند. به اين ترتيب آزادی مبادله كالاھا سبب تحقق آزادی سياسی در
جوامع سرمايه داری می شود. در كشورھائی كه آزادی سياسی وجود ندارد، به بازار آزاد متكی بر
رقابت آزاد يا نياز نيست و يا آن كه در چنين كشورھائی ھنوز پيش شرط ھای ضروری تحقق اين
پديده فراھم نگشته است.
« ھم سان سازی » ۵ - توليد كلان سرمايه داری سبب گسترش تقسيم كار در جامعه و موجب پيدايش
می سازد، زيرا بدون « ھم سان » می شود. توليد صنعتی مجموعه روابط زندگی اجتماعی را Standart
نمی توان به توليد متكی بر رقابت آزاد در بازار آزاد پرداخت. وظيفه اصلی « معيارھای ھم گون »
در ھمه روندھای اجتماعی است. استاندارد كردن « ھمسان گرائی » دولت سرمايه داری تحقق پديده
صنعتی و بازرگانی، استقرار سيستم آموزش و Normen واحدھای اندازه گيری، تصويب ھنجارھای
در سراسر كشور، ايجاد ارتش ملی، تنطيم قوانين كار و غيره، بخشی از كاركرد « ھم سان » پرورش
دولت سرمايه داری را نمودار می سازد. « ھمسان سازی »
۶ - دولت سرمايه داری ھم چنين وظيفه دارد شرائط آموزشی را برای تخصص و انضباط در جامعه
فراھم آورد. توليد كلان نمی تواند بدون انضباط و تخصص ممكن گردد، زيرا فعاليت ھر بخش توليد
با ھزاران رشته به ديگر بخش ھای توليد وابسته است.
٧ - توليد صنعتی دير يا زود سبب پيدايش تراكم و تمركز در توليد و در رابطه با آن در ديگر
پديدارھای جامعه سرمايه داری می گردد، ھم چون تراكم جمعيت در شھرھا، پيدايش شھرھای كلان،
تراكم توليد از طريق پيدايش نھادھای توليدی كلان، تمركز سرمايه در انحصارھای مالی، خدماتی،
صنعتی و ...
22
نبودِ پيش شرط ھای پروژه دمكراسی در ايران
ديديم كه در دوران قاجار در ايران شيوه توليد آسيائی و در نتيجه حكومت استبدادی وجود داشت كه
بنا به گاسپار دروويل فرانسوی كه در دوران فتع علی شاه چند سالی در ايران زيست، در كتاب خاطرات
در » : خود كه به سال ١١٩١ خورشيدی مربوط می شود، در رابطه با ساختار سياسی ايران چنين نوشت
اين كشور اراده پادشاه حاكم بر ھمه چيز است. [...] تمام مردم ايران به شاه تعلق دارند و شاه به ھر طريقی كه ميل
دارد، با آنھا رفتار می كند. ھر ايرانی به غلامی شاه مباھات می كند. [...] پادشاه ھم چنين مالك تمام ثروت ھای ايران
٣٥«. است. گاه ب هگاه پادشاه از آ نھا كه ناراضی است، سلب مالكيت می كند و اموا لشان را ب هزيردستان خود می بخشد
دكتر فووريه فرانسوی كه در دوران ناصرالدين شاه و در زمانی كه جنبش تنباكو رخ داد، در مقام
شاه به غير از آن » پزشك ويژه او سه سال در دربار ايران زيست، در خاطرات خود يادآور شده است كه
كه مالك سرزمينی است كه بر آن سلطنت می كند و به ميل خود می تواند در آن تصرف نمايد، وارث حقيقی ھر ايرانی نيز
كه بميرد، محسوب می شود و می تواند به اراده شخصی تمام اموال او را در ضبط آرد يا آن را كلأ يا جزأ ب هكسان متوفی
٣٦«. واگذارد
به اين ترتيب حتی در آستانه پيروزی انقلاب مشروطه، شاه كه سم بُل دولت بود، مالك تمامی ثروت
جامعه بود و مردم ايران نيز به او تعلق داشتند و می توانست از ھر كسی كه ميل كند، سلب مالكيت نمايد.
روشن است كه با وجود يك چنين وضعيتی ھيچ كس حاضر به سرمايه گذاری صنعتی نبود، زيرا ھنگامی
كه شاه (حكومت) می توانست به سليقه و اراده خود ھر كسی را از ھمه چيز و ثروت خود محروم
سازد، سرمايه گذاری كلان امری غيرمنطقی بود. در چنين وضعيتی تنھا سرمايه تجاری كه سرمايه ای
سوداگر است، می تواند تا حدی رشد كند، زيرا در تجارت می توان كالای خريداری شده را در زمان
كوتاھی فروخت و سرمايه (پول) بازتوليد شده و سود به دست آمده را پنھان ساخت، در حالی كه سرمايه
پيش خرج شده برای خريد زمين و بنای ساختمان ھای كارخانه ھا و ماشين آلاتی كه در كارخانه ھا نصب
شده اند را نمی توان به سادگی و با شتاب فروخت و به پول تبديل كرد.
يك كشور غيرصنعتی بود، » در سال ١٩٠٠ ، يعنی ۶ سال پيش از پيروزی انقلاب مشروطه، ايران
٣٧ كه بيش تر از صنعت پيشه وری « يعنی كم تر از ١٠ درصد توليد ناخالص داخلی آن از صنعت به دست می آمد
بومی و سنتی تشكيل شده بود. در سال ١٩٠١ كل جمعيت ايران ك متر از ١٠ ميليون نفر تخمين زده شده
است كه تنھا ٢١ درصد آن در شھرھا زندگی می كردند و ٧٩ درصد روستانشين و يا عشاير بودند. ٣٨
بنا بر آماری تقريبی كه در دست رس است، در سال ١٩١٠ ، يعنی ۴ سال پس از پيروزی انقلاب
٣ ميليون نفر تخمين زده شده / مشروطه آن بخش از جمعيت ايران كه از لحاظ اقتصادی فعال بوده، ٩
است. از اين تعداد فقط ۴٠٠ ھزار تن نيروی كار فعال شھری را تشكيل می داد كه در صنايع دستی،
٣ ميليون نفر كه در روستاھا زندگی / خدمات، بازرگانی و صنعت كار می كرده است و مابقی، يعنی ۵
می كردند، يا كشت كار بودند و يا در دام داری عشايری، پيشه وری روستائی و قالی بافی فعال بودند. ٣٩ بنا
23
كار می كردند، بسيار اندك و برابر « صنعت جديد » بر اسناد ديگری تعداد كسانی كه در سال ١٩١٠ در
با ۶٧٠٠ كارگر بود كه ۴۵ درصد آنان در صنعت راه آھن كار می كردند و ٣٧ درصد در صنايع نفت
شاغل بودند. تنھا ١٢ درصد آنان در ديگر كارخان هھا كار می كردند. ٤٠ بنا بر آماری كه وجود دارند،
١٨٩٠ در ايران روی ھم ٨ كارخانه مدرن صنعتی ايجاد شدند كه از آن جمله اند - طی سال ھای ١٩٠٠
كارخانه ابريشم تابی امين الضرب، كارخانه ابريشم تابی بركاده، كارخانه كبريت سازی (تھران)، كارخانه
كاغذسازی (تھران)، كارخانه قند (كھريزك)، كارخانه شيشه و چينی سازی (تھران)، كارخانه آجرپزی
(تھران) و پالايشگاه نفت گيلان كه در آ نھا روی ھم نزديك به ۶٧۴ تن كار می كردند. ٤١
٣٨۶/ ۴٣ %) و سھم واردات برابر با ۴ / ٢٩٣ ميليون قران ( ١ / در سال ١٩٠۶ سھم صادرات ١
۵۶ %) بود و مازاد واردات بر صادرات به پول آن زمان بيش از ٩٣ ميليون قران / ميليون قران ( ٩
بوده است. ٤٢ ھمين امر نشان می دھد كه ايران به خاطر عقب ماندگی اش چيز ديگری جز كالاھای سنتی
برای صادرات نداشت. در آن زمان بازرگانی ايران در انحصار روسيه و انگلستان قرار داشت و ٩٠
درصد تجارت خارجی با اين دو كشور انجام می گرفت كه در آن ميان روسيه در مقام نخست قرار
داشت. ٤٣
از آن جا كه ايران بر سر راه انگليس به ھند قرار نداشت، در نتيجه سرمايه گذاران انگليسی تمايل
زيادی برای سرمايه گذاری در ايران از خود نشان ندادند و ب هھمين دليل ايران در مقايسه با مصر بسيار
عقب مانده بود. در حالی كه در آغاز انقلاب مشروطه تعداد اروپائيان ساكن تھران اندك بود، اما در
ھمان زمان حدود ٢۵٠ ھزار اروپائی در مصر زندگی می كردند و در بازسازی اين كشور نقشی
برجسته بازی می كردند. ٤٤
عقب ماندگی ايران، يعنی عدم وجود راه ھای گاری و ماشين رو و نيز عدم آگاھی از دانش استخراج
چندين كارخانه (قندسازی، بلورسازی، نخ بافی، كبريت سازی، گاز و غيره) در » معادن زغال سنگ سبب شد تا
موجود در Infrastruktur گردند. ٤٥ به عبارت ديگر زيرساخت « تھران و حوالی آن از بی زغالی بسته و ويران
ايران برای گسترش صنعت مدرن مناسب نبود.
با توجه به يك چنين زيرساختی روشن است كه در آن زمان در ايران طبقات سرمايه دار صنعتی و
كارگر كه برای ادامه زندگی اجتماعی خويش به شيوه توليد سرمايه داری و در نتيجه ب هدمكراسی مدرن
نيازمند باشند، ھنوز به وجود نيامده بودند و يا آن كه از رشد بسيار اندكی برخوردار بودند. جنبش تنباكو
ھر چند عليه سرمايه داران خارجی انجام گرفت كه می خواستند انحصار خريد و فروش تنباكو را از آن
خود سازند، ليكن جنبشی بود برای تثبيت مناسباتی كه در آن زمان در ايران وجود داشت و به ھمين دليل
آن جنبش نگاه به گذشته و حال داشت و جنبشی آينده گرا نبود. بی دليل نيست كه جنبش تنباكو به مدد
روحانيت شيعه كه فتوای تحريم توتون را صادر كرد، توانست به خواست ھای خود دست يابد. آن
24
پيروزی سبب شد تا بازاريان و روحانيت شيعه برای حفظ موقعيت اقتصادی و دينی خويش با يك ديگر
متحد شوند، يكی برای آن كه بتواند بازار سنتی را حفظ كند و ديگری برای آن كه از فعاليت مبلغين
جامعه جلوگيرد. تجربه جنبش تنباكو آشكار ساخت تا زمانی كه شاه مستبد و « مدرن شدن » مسيحی و
قدرقدرت وجود دارد، به سختی می توان ب هاين ھد فھا دست يافت.
در روسيه و ايران انقلاب برای تبديل سلطنت استبدادی به سلطنت مشروطه ھم زمان انجام گرفت.
در آن زمان در شھرھای بزرگ روسيه كارخانه ھای مدرن، حتی بازار بورس، دانشگا هھا و مدارس
مدرن وجود داشتند. به عبارت ديگر ھر چند تعداد سرمايه داران صنعتی و كارگران در روسيه نسبت
به دھقانان زياد نبود، اما نقش آنان در اقتصاد ملی بسيار تعيين كننده بود. علاوه بر آن دولت در صنايع
سنگينی كه برای توليد تجھيزات جنگی اھميت داشتند، سرمايه گذاری كرده بود. ھم چنين بخشی از
صنايع مدرن روسيه، ھم چون صنايع نفت و را هآھن و غيره در مالكيت مشترك دولت روسيه
و سرمايه داران خارجی قرار داشت.
St. در سان پترزبورگ Putilov انقلاب ١٩٠۵ با اعتصاب كارگران كارخانه پوتيلف
آغاز شد. ٤٦ اين انقلاب ھم زمان با جنگ ژاپن عليه روسيه رخ داد، جنگی كه در آن ارتش Petersburg
روسيه به سختی شكست خورد، شكستی كه اركان سلطنت مستبده را لرزاند. در آغاز انقلاب كارگران
سان پترزبورگ توسط يك كشيش رھبری می شدند. كشتار كارگران اين شھر ب هدست سربازان دولتی
١٩٠۵ جنبش انقلابی تمامی شھرھای بزرگ و كوچك روسيه را فراگيرد. - سبب شد تا طی سال ھای ٠۶
در آغاز رژيم استبدادی كوشيد جنبش را سركوب كند و كارگران اعتصابی و حتی دانش آموزان و
دانشجويانی را كه در اعتصا بھا و تظاھرات سياسی شركت می كردند، به گلوله بست. حتی با برقراری
حكومت نظامی و تصويب قانون اعدام فوری و بدون محاكمه مخالفين دولت جنبش انقلابی روز به روز
نيرومندتر گشت و سرانجام تزار مجبور شد ب هبخشی از خواست ھای مردم تن در دھد. به اين ترتيب در
١٧ اكتبر ١٩٠۵ تزار قانون تشكيل مجلس دوما و آزادی ھای مدنی را امضاء كرد. در دسامبر ھمان
سال قانون انتخابات اصلاح شد و كارگران، پيشه وران و خرده بورژوازی شھری از حق رأی
در كنار مجلس دوما « شورای امپراتوری » برخوردار گشتند. در فوريه ١٩٠۶ قانون تشكيل مجلس
توشيح شد كه اعضای آن بايد از ميان اشراف، روحانيت، اساتيد دانشگاه ھا و اعضای اتاق ھای
بازرگانی و صنايع توسط تزار تعيين می شدند. در مارس ھمان سال فعاليت سنديكاھای كارگری و
توسط تزار عرضه شد كه بر « اساسی جديد امپراتوری » احزاب سياسی مجاز گرديد. در آوريل قانون
مبنای آن مصوبات مجلس دوما بايد مورد تأئيد مجلس شورای امپراتوری قرار می گرفت و به امضاء
امپراتور می رسيد. ھم چنين اصل ٨٧ ھمان قانون اساسی به تزار اين حق را می داد كه در صورت لزوم
بدون آن دو مجلس سلطنت كند. و سرانجام نخستين مجلس دوما در آخر ماه آوريل ھمان سال كار خود
25
را آغاز كرد. در اين مجلس كه از ۴٧٨ نماينده تشكيل شده بود، حزب كادت ھا با داشتن ١٧٩ نماينده
بزرگ ترين فراكسيون را تشكيل می داد. ٤٧
در ايران اما نه سنديكاھای كارگری و نه اتاق ھای بازرگانی و صنايع وجود داشتند. در آن زمان
مدرسه دارالفنون در كنار چند مدرسه مدرن تنھا نھادھای آموزشی مدرن كشور بودند. تازه چند
كارخانه كوچك در تھران و چند شھر بزرگ ايجاد شده بودند و با اين حال كشاورزی بزرگ ترين بخش
اقتصاد ملی را تشكيل می داد. تازه چند كيلومتر راه آھن بين تھران و شاه عبدالعظيم ساخته شده بود.
دولت امتياز استخراج معادن را به شركت ھای خارجی داده بود، زيرا سرمايه داران ايرانی نه از دانش
مدرن استخراج معادن آگاھی داشتند و نه سرمايه كلانی داشتند كه بتوانند در اين بخش سرمايه گذاری
كنند. حتی تأسيس بانك ھا نيز به بيگانگان واگذار گرديد، زيرا ايرانيان خود از اين مقوله آگاھی چندانی
نداشتند.
را 􀑧 ل رخ داد، زي 􀑧 هاين دلي 􀑧 بش ب 􀑧 بنابراين زمينه اجتماعی انقلاب مشروطه شيوه توليد مدرن نبود. آن جن
و در 􀑧 ران را از دو س 􀑧 ه اي 􀑧 يحی ك 􀑧 ه مس 􀑧 ای بيگان 􀑧 ر حكومت ھ 􀑧 درت در براب 􀑧 زی قدرق 􀑧 ت مرك 􀑧 عف دول 􀑧 ه ض 􀑧 ك
ه 􀑧 امی ك 􀑧 ی- نظ 􀑧 ای اجرائ 􀑧 ی نھادھ 􀑧 ت، يعن 􀑧 چنبره خود گرفته بودند، سبب گسترش تضاد ميان دو پاره حكوم
عف 􀑧 بب ض 􀑧 ر س 􀑧 ين ام 􀑧 ت و ھم 􀑧 ت، گش 􀑧 لطه داش 􀑧 ر آن س 􀑧 ت ب 􀑧 ه روحاني 􀑧 ائی ك 􀑧 اد قض 􀑧 ود و نھ 􀑧 اه ب 􀑧 ار ش 􀑧 در اختي
د 􀑧 م خواھن 􀑧 نتی درھ 􀑧 اختارھای س 􀑧 ا زود س 􀑧 ر ي 􀑧 ه دي 􀑧 ود آورد ك 􀑧 ه وج 􀑧 ت را ب 􀑧 ن وحش 􀑧 د و اي 􀑧 ت گردي 􀑧 تگاه دول 􀑧 دس
د 􀑧 ه بخواھ 􀑧 يش از آن ك 􀑧 روطه پ 􀑧 بش مش 􀑧 س جن 􀑧 ا. پ 􀑧 شكست و در نتيجه ھم دين از دست خواھد رفت و ھم دني
بات 􀑧 ات مناس 􀑧 ی نج 􀑧 د، در پ 􀑧 شيوه توليد سرمايه داری و ھم راه با آن دمكراسی مدرن را در ايران تحقق بخش
سنتی آسيائی بود كه با ضعف دولت مركزی دچار ركود و فترت شده بود.
ول 􀑧 ائی محص 􀑧 ورھای اروپ 􀑧 رفت كش 􀑧 ه پيش 􀑧 ايرانيانی كه به اروپا سفر كرده بودند، ب هاين نتيجه رسيدند ك
ر 􀑧 ردم در براب 􀑧 ت و م 􀑧 ر مل 􀑧 ت در براب 􀑧 وق حكوم 􀑧 انون حق 􀑧 را ق 􀑧 ت، زي 􀑧 انون اس 􀑧 ر ق 􀑧 ی ب 􀑧 انی متك 􀑧 ت پارلم 􀑧 حكوم
ه حقوق 􀑧 د ب 􀑧 دولت را مشخص ساخته و در نتيجه افراد از امنيت حقوقی برخوردارند و چون كسی نمی توان
د. 􀑧 لاش كن 􀑧 ه ت 􀑧 ادی جامع 􀑧 ود و آب 􀑧 دگانی خ 􀑧 ود زن 􀑧 ت بھب 􀑧 د در جھ 􀑧 ی می توان 􀑧 ر كس 􀑧 ه ھ 􀑧 د، در نتيج 􀑧 آنان تجاوز كن
روطيت 􀑧 مش » ه􀑧 د ك 􀑧 انی گفتن 􀑧 ران روح 􀑧 ه رھب 􀑧 د، ب 􀑧 بودن « ده 􀑧 ممالك مشروطه را دي » به مين دليل اين روشنفكران كه
لاب 􀑧 می گردد. پس برای بيرون آوردن ايران از عق بماندگی بايد در ايران انق « موجب امنيت و آبادی مملكت
ساخت. ٤٨ « ترتيب مشروطيت را در اين مملكت برقرار » می شد تا بتوان
ه 􀑧 يلادی) ب 􀑧 ری ( ١٩٠۶ م 􀑧 ری قم 􀑧 ال ١٣٢۴ ھج 􀑧 ران از س 􀑧 ت اي 􀑧 روطه حكوم 􀑧 لاب مش 􀑧 روزی انق 􀑧 ا پي 􀑧 ب
ردم 􀑧 ط م 􀑧 ی توس 􀑧 ورای مل 􀑧 س ش 􀑧 تين دوره مجل 􀑧 دگان نخس 􀑧 ال نماين 􀑧 ان س 􀑧 ت و در ھم 􀑧 دل گش 􀑧 سلطنت مشروطه ب
ويب 􀑧 اده تص 􀑧 ران را در ۵٠ م 􀑧 اريخ اي 􀑧 ی ت 􀑧 انون اساس 􀑧 تين ق 􀑧 ال نخس 􀑧 ان س 􀑧 س در ھم 􀑧 ن مجل 􀑧 دند و اي 􀑧 برگزيده ش
26
اه 􀑧 ران ش 􀑧 كرد. بزرگ ترين دستاورد قانون اساسی آن بود كه برای نخستين بار در تاريخ ايران، قدرت بيك
محدود و از او حق حكومت كردن گرفته شد.
قانون اساسی ضد سكولار مشروطه!
تان و 􀑧 ك، بلغارس 􀑧 ی بلژي 􀑧 ای اساس 􀑧 ری از قانون ھ 􀑧 ا بھره گي 􀑧 ه ب 􀑧 ران ك 􀑧 ی اي 􀑧 انون اساس 􀑧 تين ق 􀑧 تن نخس 􀑧 در م
ن 􀑧 ازدھم اي 􀑧 اده ي 􀑧 يد، در م 􀑧 اه رس 􀑧 ای مظفرالدين ش 􀑧 امبر ١٩٠۶ به امض 􀑧 ود و در ٣٠ دس 􀑧 ده ب 􀑧 ته ش 􀑧 ه نوش 􀑧 فرانس
تن 􀑧 ه در آن م 􀑧 ازدھم ك 􀑧 ل ي 􀑧 ی، در اص 􀑧 ه داخل 􀑧 ی و نظام نام 􀑧 انون اساس 􀑧 ود از ق 􀑧 ونی ب 􀑧 ه معج 􀑧 ی ك 􀑧 انون اساس 􀑧 ق
د را 􀑧 خداون » دگان 􀑧 ود. نماين 􀑧 ده ب 􀑧 رده ش 􀑧 ام ب 􀑧 ن « رآن 􀑧 ق» و « دا 􀑧 خ» ت، از 􀑧 ده اس 􀑧 دوين ش 􀑧 دگان ت 􀑧 نماين « م نامه 􀑧 قس »
ود را 􀑧 ايف خ 􀑧 وظ « د􀑧 د و جھ 􀑧 با كمال راستی و درستی و ج » می كنند كه « به قرآن قسم ياد » می گيرند و « به شھادت
د 􀑧 نكنن « ت􀑧 ت خيان 􀑧 وق مل 􀑧 لطنت و حق 􀑧 به اساس س » باشند و « صديق و راستگو » « شاھنشاه » انجام دھند و نسبت به
ه 􀑧 د ك 􀑧 ان می دھ 􀑧 ی نش 􀑧 را مد نظر داشته باشند. ٤٩ ھمين متن قانون اساس « فوائد و مصالح دولت و ملت ايران » و
تين 􀑧 ارش نخس 􀑧 ا در نگ 􀑧 ود، ام 􀑧 روز ش 􀑧 ت پي 􀑧 ناس نمی توانس 􀑧 انيون سرش 􀑧 تيبانی روح 􀑧 دون پش 􀑧 لاب ب 􀑧 د انق 􀑧 ر چن 􀑧 ھ
قانون اساسی تا اندازه ای جدائی دين از دولت در نظر گرفته شده بود.
ان 􀑧 ران، ھم 􀑧 رار او از اي 􀑧 اه و ف 􀑧 ای محمدعلی ش 􀑧 ت كودت 􀑧 يش از شكس 􀑧 ی پ 􀑧 در ٧ اكتبر ١٩٠٧ ميلادی، يعن
يعه 􀑧 ن ش 􀑧 م از دي 􀑧 ل اول آن ھ 􀑧 ه در اص 􀑧 رد ك 􀑧 ويب ك 􀑧 را تص « ی􀑧 انون اساس 􀑧 تمم ق 􀑧 م» ردم 􀑧 ده ی م 􀑧 س برگزي 􀑧 مجل
ويب 􀑧 ق تص 􀑧 س از ح 􀑧 ه مجل 􀑧 د ك 􀑧 د می كن 􀑧 ه تأكي 􀑧 م آن ك 􀑧 ت و ھ 􀑧 ده اس 􀑧 رده ش 􀑧 ام ب 􀑧 ن « ران 􀑧 می اي 􀑧 ذھب رس 􀑧 م» ه􀑧 به مثاب
روم 􀑧 ا مح 􀑧 پيامبر در تضاد باشد، برای ھمه ی دوران ھ « قواعد مقدسة اسلام و قوانين موضوعه » قوانينی كه با
دين و 􀑧 ی از مجتھ 􀑧 ھيئت » ط􀑧 د توس 􀑧 س باي 􀑧 وبه مجل 􀑧 وانين مص 􀑧 ام ق 􀑧 ه تم 􀑧 ود ك 􀑧 د می ش 􀑧 است. ھم چنين در اين اصل قي
« لام 􀑧 ه اس 􀑧 د مقدس 􀑧 ا قواع 􀑧 ب» الف 􀑧 وانين را مخ 􀑧 ا آن ق 􀑧 اه آ نھ 􀑧 د و ھرگ 􀑧 رار گيرن 􀑧 ی ق 􀑧 ورد بررس 􀑧 م « دينين 􀑧 ای مت 􀑧 فقھ
ه 􀑧 ت ك 􀑧 زينش آن ھيئ 􀑧 ونگی گ 􀑧 ل چگ 􀑧 ين اص 􀑧 د. در ھم 􀑧 يابن « ت􀑧 قانوني » د􀑧 تشخيص دھند، چنين قوانينی نمی توانن
« رعی 􀑧 وز ش 􀑧 مج » ا􀑧 ط ب 􀑧 ه فق 􀑧 د ك 􀑧 نبايد كمتر از پنج تن می بود، نيز تشريح شده بود. ھم چنين در اصل ١۵ قيد ش
ه 􀑧 ر آ نچ 􀑧 ت، مگ 􀑧 نايع آزاد اس 􀑧 ارف و ص 􀑧 وم و مع 􀑧 يم عل 􀑧 يل و تعل 􀑧 تحص » ل ١٨ 􀑧 رد. در اص 􀑧 رف ك 􀑧 ی را تص 􀑧 وان ملك 􀑧 می ت
د 􀑧 ار ياب 􀑧 د انتش 􀑧 د، نمی توان 􀑧 ته باش 􀑧 در تضاد قرار داش « با دين مبين » در اصل ٢٠ آن چه كه .« شرعأ ممنوع باشد
ل ٢٧ 􀑧 د هاند. در اص 􀑧 وع ش 􀑧 ند، ممن 􀑧 باش « وی 􀑧 ی و دني 􀑧 ة دين 􀑧 د فتن 􀑧 مول » ه􀑧 اتی ك 􀑧 ا و اجتماع 􀑧 ل ٢١ انجمن ھ 􀑧 و در اص
رعيه در 􀑧 اكم ش 􀑧 مح » ود از 􀑧 كيل می ش 􀑧 ائيه تش 􀑧 اما قوه قض ،« قوای مملكت به سه شعبه تجزيه می شود » ھرچند
ل ٣۵ 􀑧 يعنی دو سيستم حقوقی بايد در كنار يك ديگر ب هوجود آيند. در اص ،« شرعيات و محاكم عدليه در عرفيات
ه اين 􀑧 ب .« ود 􀑧 وض می ش 􀑧 اه مف 􀑧 خص ش 􀑧 ت به ش 􀑧 رف مل 􀑧 ی از ط 􀑧 ه موھبت الھ 􀑧 ه ب 􀑧 ت ك 􀑧 ه ای اس 􀑧 لطنت وديع 􀑧 س» قيد می شود كه
ی 􀑧 انون اساس 􀑧 برخوردارند، در ق « نور ايزدی » ترتيب ھمان انديشه كھن ايرانی مبنی بر اين كه شاھان از
دين 􀑧 دول مجتھ 􀑧 ا ع 􀑧 رعيه ب 􀑧 ور ش 􀑧 قضاوت در ام » انقلاب مشروطه بازتوليد می شود. در اصل ٧١ قيد شده است كه
رع در 􀑧 اكم ش 􀑧 ويب ح 􀑧 ا تص 􀑧 وم ب 􀑧 دعی عم 􀑧 خص م 􀑧 ين ش 􀑧 تعي » و سرانجام در اصل ٨٣ آمده بود كه .« جامع الشرائط است
27
ه از 􀑧 د ك 􀑧 ر چن 􀑧 اه ھ 􀑧 د و ش 􀑧 ظ كردن 􀑧 ك ديگر حف 􀑧 ا ي 􀑧 ود را ب 􀑧 د خ 􀑧 ن پيون 􀑧 ٥٠ در نتيجه دولت و دي .« عھدة پادشاه است
پا برجا ماند. « وديعه ای آسمانی » درجه اقتدارش كاسته شد، ليكن سلطنت ھم چنان به مثابه
« روعه خواھان 􀑧 مش » رای 􀑧 تی ب 􀑧 د سكولاريس 􀑧 لامی و ض 􀑧 ع اس 􀑧 ه مواض 􀑧 ن ھم 􀑧 ديم، اي 􀑧 ه دي 􀑧 ا نطور ك 􀑧 ا ھم 􀑧 ام
روطه را 􀑧􀑧 ت مش 􀑧􀑧 يدند حكوم 􀑧􀑧 اه كوش 􀑧􀑧 تيبانی محمدعلی ش 􀑧􀑧 ورداری از پش 􀑧􀑧 س از برخ 􀑧􀑧 ا پ 􀑧􀑧 ود و آن ھ 􀑧􀑧 افی نب 􀑧􀑧 ك
ه رھبری 􀑧 لاب ١٣۵٧ ب 􀑧 روزی انق 􀑧 ا پي 􀑧 ا ب 􀑧 دند، ام 􀑧 ق نش 􀑧 ان موف 􀑧 ه در آن زم 􀑧 ازند ك 􀑧 دل س 􀑧 به حكومت مشروعه ب
خمينی، نه فقط نخستين انقلاب ضدسكولاريستی، بلكه حكومت مشروعه اسلامی در ايران تحقق يافت.
ديالكتيك دولت سكولار و جامعه مدنی
ت 􀑧 ان دول 􀑧 ه مي 􀑧 د ك 􀑧 ان می دھ 􀑧 مالی نش 􀑧 ای ش 􀑧 ی و آمريك 􀑧 ای غرب 􀑧 ورھای اروپ 􀑧 ده كش 􀑧 ه س 􀑧 اريخ س 􀑧 ی ت 􀑧 بررس
دون 􀑧 ی ب 􀑧 رابطه ای ديالكتيكی وجود دارد، به گونه ای كه يك bügerliche Gesellschaft سكولار و جامعه مدنی
ده 􀑧 ن دو پدي 􀑧 ديگری نمی تواند وجود داشته باشد. اگر بتوانيم به اين ديالكتيك، يعنی ھمبستگی عليتی ميان اي
د از 􀑧 دنی می توان 􀑧 پی بريم، در آن صورت به آسانی می توانيم نشان دھيم كه دولت سكولار تنھا در جوامع م
حق وجود برخوردار باشد.
ت، 􀑧 ود داش 􀑧 رمايه داری وج 􀑧 ع پيشاس 􀑧 ه در جوام 􀑧 ی ك 􀑧 د و دولت 􀑧 دنی می روي 􀑧 ه م 􀑧 ن جامع 􀑧 ه از بط 􀑧 ی ك 􀑧 ان دولت 􀑧 مي
تفاوت ھائی وجود دارد كه بايد بدان پرداخت.
وی 􀑧 ابراين فراس 􀑧 ت و بن 􀑧 دا) می گرف 􀑧 مان (خ 􀑧 ود را از آس 􀑧 روعيت خ 􀑧 ت مش 􀑧 رمايه داری، دول 􀑧 ع پيشاس 􀑧 در جوام
ر روی 􀑧 دا ب 􀑧 ان اراده خ 􀑧 ی داد، بي 􀑧 ام م 􀑧 ت انج 􀑧 انسان ھائی كه به يك جامعه تعلق داشتند، قرار داشت. آن چه دول
الوس 􀑧 ده پ 􀑧 ه نماين 􀑧 اپ ك 􀑧 ود را از پ 􀑧 روعيت خ 􀑧 اھان مش 􀑧 امی ش 􀑧 ا، تم 􀑧 م در اروپ 􀑧 ود. در دوران فئوداليس 􀑧 ين ب 􀑧 زم
را در 􀑧 دند، زي 􀑧 وب می ش 􀑧 يح محس 􀑧 وكران مس 􀑧 د و ن 􀑧 ت می كردن 􀑧 ود، درياف 􀑧 كه يكی از حواريون مسيح ب Paulus
ين 􀑧 ت. در ھم 􀑧 رده اس 􀑧 ام ب 􀑧 ويش ن 􀑧 فندان خ 􀑧 ه عنوان گوس 􀑧 ود ب 􀑧 ادی خ 􀑧 روان ع 􀑧 ی از پي 􀑧 ه عيس 􀑧 ت ك 􀑧 ده اس 􀑧 انجيل آم
ود، 􀑧 ون او ب 􀑧 ی از حواري 􀑧 ه يك 􀑧 انی را ك 􀑧 يح چوپ 􀑧 د، مس 􀑧 ود دارن 􀑧 ل وج 􀑧 ار انجي 􀑧 ه در چھ 􀑧 ه رواياتی ك 􀑧 ا ب 􀑧 ه بن 􀑧 رابط
د. ٥١ 􀑧 ا نھ 􀑧 خره بن 􀑧 ر آن ص 􀑧 ود را ب 􀑧 ای خ 􀑧 ت كليس 􀑧 ت و او خواس 􀑧 اس « خره 􀑧 ص» ه معنای 􀑧 ه ب 􀑧 د ك 􀑧 روس می نام 􀑧 پط
هفرمان 􀑧 رانجام ب 􀑧 ت و س 􀑧 د پرداخ 􀑧 پطروس پس از درگذشت مسيح به روم رفت و در آن جا به تبليغ دين جدي
ام 􀑧 دايش مق 􀑧 س از پي 􀑧 د. پ 􀑧 ته ش 􀑧 ز كش 􀑧 ا او ني 􀑧 د، ام 􀑧 ين او ش 􀑧 الوس جانش 􀑧 س از او پ 􀑧 د. پ 􀑧 ته ش 􀑧 رون كش 􀑧 ور ن 􀑧 امپرات
ا 􀑧 ود. پاپ ھ 􀑧 ده ب 􀑧 يح نامي 􀑧 ی مس 􀑧 يم عيس 􀑧 ود را جانش 􀑧 ه خ 􀑧 د ك 􀑧 الوس می نامن 􀑧 ين پ 􀑧 ود را جانش 􀑧 ا خ 􀑧 رسمی پاپ، آن ھ
ده 􀑧 يح نامي 􀑧 وكران مس 􀑧 د، ن 􀑧 چوپانان مسيح بودند و شاھانی كه مشروعيت خود را از پاپ ھا دريافت می كردن
يحيت 􀑧 ول مس 􀑧 ا از اص 􀑧 د ت 􀑧 می شدند كه به پاپ در ھدايت مردم، يعنی ھدايت گوسفندان مسيح، كمك می كردن
ر 􀑧 رمايه داری در براب 􀑧 ا-س 􀑧 ع پيش 􀑧 رد در جوام 􀑧 ابراين ف 􀑧 وند. بن 􀑧 يت نش 􀑧 اه و معص 􀑧 ار گن 􀑧 د و دچ 􀑧 رف نگردن 􀑧 منح
يحيت 􀑧 ای مس 􀑧 ه كليس 􀑧 ته ب 􀑧 ت وابس 􀑧 راف و روحاني 􀑧 ا اش 􀑧 ن تنھ 􀑧 ود. اي 􀑧 روم ب 􀑧 دولت از ھر گونه حق و حقوقی مح
28
ان 􀑧 تند دھقان 􀑧 ی -توانس 􀑧 ا م 􀑧 د. آن ھ 􀑧 از ھمه گونه حقوقی برخوردار بودن « گوسفندان مسيح » بودند كه نسبت به
وابسته به زمين را بفروشند و يا بخرند، درباره آنان ب هقضاوت بنشينند و آ نھا را جريمه كنند و ...
ت داد 􀑧 ود را از دس 􀑧 مانی خ 􀑧 أ آس 􀑧 با پيدايش سرمايه داری است كه دولت برای نخستين بار در تاريخ منش
ربرآورد و 􀑧 دی س 􀑧 ين رون 􀑧 ن چن 􀑧 دنی از بط 􀑧 ه م 􀑧 ه جامع 􀑧 ت. انديش 􀑧 دل گش 􀑧 انی ب 􀑧 ی و اين جھ 􀑧 ده ای زمين 􀑧 ه پدي 􀑧 و ب
دولت سكولار نيز بازتابی از ھمين روند تاريخی است.
دنی 􀑧􀑧 ه م 􀑧􀑧 دايش جامع 􀑧􀑧 ا پي 􀑧􀑧 مالی ب 􀑧􀑧 ای ش 􀑧􀑧 ی و آمريك 􀑧􀑧 ای غرب 􀑧􀑧 كولار در اروپ 􀑧􀑧 ت س 􀑧􀑧 دايش دول 􀑧􀑧 ا پي 􀑧􀑧 ام
Adam ن􀑧􀑧 ت، آدام فرگوس 􀑧 خن گف 􀑧 اره س 􀑧 ن ب 􀑧 ه در اي 􀑧 ی ك 􀑧 تين كس 􀑧 ت. نخس 􀑧 م راه اس 􀑧 ھ Zivilgesellschaft
ر 􀑧 را منتش A history of civil society « تاريخ جامعه مدنی » ٥٢ اسكاتلندی بود. او در سال ١٧۶٧ Ferguson
ان داد 􀑧 و نش 􀑧 ود از يك س 􀑧 اب خ 􀑧 ن در كت 􀑧 د. فرگوس 􀑧 كرد و در آن كتاب كوشيد مبانی جامعه مدنی را ترسيم كن
ت و 􀑧 ان دول 􀑧 ه مي 􀑧 اخت ك 􀑧 كه منشأ اختلافات طبقاتی در روابط مالكيت نھفته است و از سوی ديگر آشكار س
افع 􀑧 رو من 􀑧 قلم » دنی 􀑧 ه م 􀑧 و جامع « ومی 􀑧 حوزه مصلحت عم » جامعه مدنی تمايزی وجود دارد. نزد او دولت
ه كار 􀑧 ت آورد، ب 􀑧 را در بر می گيرد. او ھم چنين بر اين باور بود كه انسان برای آن كه سودی به دس « فردی
هوجود 􀑧 ه ای را ب 􀑧 ه زمين 􀑧 اه جامع 􀑧 می پردازد و در پی به وجود آوردن مشاغل سودآور می رود. بنابراين ھرگ
ار 􀑧 رادی در اختي 􀑧 ورت اف 􀑧 رد، در آن ص 􀑧 مين ك 􀑧 رد را تض 􀑧 تقلال و آزادی ف 􀑧 وان اس 􀑧 اس آن بت 􀑧 ر اس 􀑧 ه ب 􀑧 آورد ك
ظ 􀑧 د، حف 􀑧 ت آورده ان 􀑧 ه به دس 􀑧 ه را ك 􀑧 د آ نچ 􀑧 د و می توانن 􀑧 روت را دارن 􀑧 ب ث 􀑧 ائی كس 􀑧 دولت قرار می گيرند كه توان
را 􀑧 ت، زي 􀑧 دنی اس 􀑧 ه م 􀑧 وع جامع 􀑧 رين موض 􀑧 م ت 􀑧 كنند. فرگوسون ھم چنين مطرح می كند كه خوشبختی فردی مھ
راد 􀑧 ابراين اف 􀑧 ت و بن 􀑧 ه اس 􀑧 هوجود جامع 􀑧 وط ب 􀑧 بختی او من 􀑧 ھر چند كه فرد بايد ب هجمع احترام گذارد، اما خوش
ان 􀑧 ت و سرشت ش 􀑧 ا طبيع 􀑧 ه ب 􀑧 ن ك 􀑧 وش بختی ممك 􀑧 ه بيش ترين خ 􀑧 د ب 􀑧 تند، می توانن 􀑧 ه ھس 􀑧 ك جامع 􀑧 و ي 􀑧 ون عض 􀑧 چ
د و 􀑧 رام قائلن 􀑧 رايش احت 􀑧 ه ب 􀑧 راد جامع 􀑧 ه اف 􀑧 ت ك 􀑧 ت اس 􀑧 ی خوش بخ 􀑧 ابراين دولت 􀑧 د. بن 􀑧 ت يابن 􀑧 ت، دس 􀑧 ازگار اس 􀑧 س
ه) 􀑧 خواستار بقايش ھستند و مردمی خوش بخت خواھند بود كه داوطلبانه خود را جزئی از يك جمع (جامع
می دانند. ٥٣
وف 􀑧 ر فيلس 􀑧 يش از ھ 􀑧 ود، ب 􀑧 اله ب 􀑧 ه ١٩ س 􀑧 ر فرانس 􀑧 لاب كبي 􀑧 داد انق 􀑧 ام رخ 􀑧 ه در ھنگ 􀑧 ل ٥٤ ك 􀑧 دريش ھگ 􀑧 فري
These اده 􀑧 نھ « انواده 􀑧 خ» ه􀑧 ل مقول 􀑧 ه ھگ 􀑧 ت. در انديش 􀑧 ديگری به بررسی رابطه دولت و جامعه مدنی پرداخ
ی 􀑧 ت، يعن 􀑧 آن دو اس Synthese اده 􀑧 ھم نھ « ت􀑧 دول » ھستند كه پديده Antithese برابرنھاده ای « جامعه مدنی » و
اعی 􀑧 تين اجتم 􀑧 انواده نخس 􀑧 می گردد. نزد ھگل، خ « دولت » سبب پيدايش « جامعه مدنی » و « خانواده » تقابل
ين 􀑧 ن چن 􀑧 د، در بط 􀑧 ك ديگر تفكيك ناپذيرن 􀑧 از ي « انواده 􀑧 خ» و « رد 􀑧 ف» ون 􀑧 د و چ 􀑧 رد در آن می زي 􀑧 ه ف 􀑧 ت ك 􀑧 اس
ه ترين 􀑧 ه در ب 􀑧 د و بلك 􀑧 ا نھ 􀑧 اريخ پ 􀑧 ه ت 􀑧 ه عرص 􀑧 د ب 􀑧 نمی توان die konkrete Person مامی 􀑧 خص انض 􀑧 باتی ش 􀑧 مناس
ه ذات 􀑧 تقل و قائ مب 􀑧 ان مس 􀑧 ه انس 􀑧 ه مثاب 􀑧 د ب 􀑧 ازد، می توان 􀑧 دا س 􀑧 انواده ج 􀑧 ود را از خ 􀑧 د خ 􀑧 ه بتوان 􀑧 ردی ك 􀑧 ت، ف 􀑧 حال
به شخصيتی تاريخی بدل گردد.
29
وفير 􀑧 ت « ه􀑧 جامع » ا􀑧 وز ب 􀑧 ه ھن 􀑧 د ك 􀑧 ه وجود می آي 􀑧 ب Gemeinde « ائی 􀑧 ھمب » « انواده 􀑧 خ» د􀑧 ا چن 􀑧 از مراوده دو ي
ه 􀑧 ت ك 􀑧 ه ای اس 􀑧 ان رابط 􀑧 وع ھم 􀑧 از ن « ائی 􀑧 ھمب » ا􀑧 ب « انواده 􀑧 خ» ه􀑧 بسيار زيادی دارد. بنا بر انديشه ھگل رابط
تقل 􀑧 مس « انواده 􀑧 خ» ود را از 􀑧 د خ 􀑧 نمی توان « رد 􀑧 ف» ه􀑧 ان طور ك 􀑧 ود دارد. ھم 􀑧 وج « انواده 􀑧 خ» و « رد 􀑧 ف» ان 􀑧 مي
ود 􀑧 دگی خ 􀑧 ه زن 􀑧 ب « ائی 􀑧 ھمب » دون 􀑧 د ب 􀑧 ز نمی توان 􀑧 ني « خانواده » ، سازد و ھميشه جزئی از آن كل باقی می ماند
رد، 􀑧 می گي « انواده 􀑧 خ» ود را از 􀑧 ت خ 􀑧 ھوي « رد 􀑧 ف» ه􀑧 ان طور ك 􀑧 د. ھم 􀑧 ادامه دھد و خود را از آن مستقل گردان
كسب می كند. « ھمبائی » نيز ھويت خود را از « خانواده »
« دنی 􀑧 ه م 􀑧 جامع » دن 􀑧 ه وجود آم 􀑧 رای ب 􀑧 ه ب 􀑧 ه زمين 􀑧 ت ك 􀑧 رمايه داری اس 􀑧 د س 􀑧 يوه تولي 􀑧 دايش ش 􀑧 ا پي 􀑧 ل ب 􀑧 زد ھگ 􀑧 ن
كيل 􀑧 رادی تش 􀑧 ه از اف 􀑧 است ك « جامعه مدنی » ھمان « جامعه » فراھم می گردد. به اين ترتيب در انديشه ھگل
« دنی 􀑧 ه م 􀑧 جامع » ن􀑧 ت. در بط 􀑧 ته نيس 􀑧 وابس « ائی 􀑧 ھمب » ا􀑧 و ي « انواده 􀑧 خ» ه􀑧 ان ب 􀑧 د نا فش 􀑧 ر بن 􀑧 ه ديگ 􀑧 ت ك 􀑧 شده اس
ا و 􀑧 ه نيازھ 􀑧 ت ك 􀑧 ته اس 􀑧 ا گذاش 􀑧 اريخ پ 􀑧 ه ت 􀑧 ار به عرص 􀑧 سرمايه داری است كه شخص انضمامی برای نخستين ب
دارد و 􀑧 ود ن 􀑧 ای خ 􀑧 طه نيازھ 􀑧 ع بلاواس 􀑧 ز رف 􀑧 دفی ج 􀑧 ی ھ 􀑧 ين شخص 􀑧 ويش را دارد. چن 􀑧 اص خ 􀑧 ت ھای خ 􀑧 خواس
ا 􀑧 ی ب 􀑧 ين شخص 􀑧 يكن چن 􀑧 د. ل 􀑧 ود او می باش 􀑧 وع آن، خ 􀑧 دف و موض 􀑧 د، ھ 􀑧 به ھمين دليل ھر كاری كه انجام می دھ
ر 􀑧 ود را ب 􀑧 ای خ 􀑧 ھزاران رشته مرئی و نامرئی به افراد انضمامی ديگری پيوسته است كه ھ مچون او نيازھ
ق 􀑧 ا از طري 􀑧 ردی تنھ 􀑧 ای ف 􀑧 أمين نيازھ 􀑧 ه ت 􀑧 ود ك 􀑧 ن می ش 􀑧 ه زودی روش 􀑧 د، و ب 􀑧 دم می دارن 􀑧 ران مق 􀑧 ای ديگ 􀑧 نيازھ
دنی 􀑧 ه م 􀑧 ق ب هجامع 􀑧 ان متعل 􀑧 ی انس 􀑧 اعی، يعن 􀑧 ان اجتم 􀑧 ھم كاری با ديگران می تواند تحقق يابد. به اين ترتيب انس
به عرصه تاريخ پا می نھد.
تن 􀑧 ان برداش 􀑧 رای از مي 􀑧 هھا را ب 􀑧 ه ترين زمين 􀑧 ك ديگر ب 􀑧 تقل از ي 􀑧 د مس 􀑧 راد بتوانن 􀑧 ه اف 􀑧 رای آن ك 􀑧 ل ب 􀑧 زد ھگ 􀑧 ن
امان 􀑧 ك ديگر را س 􀑧 هي 􀑧 ا ب 􀑧 تگی آن ھ 􀑧 ه وابس 􀑧 د ك 􀑧 نيازھا و خواست ھای خود فراھم سازند، به ساختاری نيازمندن
ب 􀑧 ه اين ترتي 􀑧 ود. ب 􀑧 نمايان می ش der äußere Staat « دولت بيرونی » دھد. اين ساختار در انديشه ھگل به مثابه
اختن 􀑧 رآورده س 􀑧 دايش آن ب 􀑧 كه ھدف از پي « جامعه مدنی » چيز ديگری نيست، مگر ھمان « دولت بيرونی »
ك 􀑧 ای ي 􀑧 ابين نيازھ 􀑧 د م 􀑧 ه می كوش 􀑧 ت ك 􀑧 تگاھی اس 􀑧 نيازھای فردی اشخاص انضمامی است. بنابراين دولت دس
اعی 􀑧 ای اجتم 􀑧 ه نيازھ 􀑧 مامی به مثاب 􀑧 خص انض 􀑧 فرد و نيازھای افراد ديگر جامعه كه در برابر نيازھای يك ش
ك 􀑧 ای ي 􀑧 أمين نيازھ 􀑧 ه ت 􀑧 راھم آورد ك 􀑧 ه ای را ف 􀑧 ان زمين 􀑧 ازد و ھ مزم 􀑧 رار س 􀑧 وازن برق 􀑧 وعی ت 􀑧 نمايان می شوند، ن
ه 􀑧 ت ك 􀑧 فرد بر تأمين نيازھای ديگران برتری نيابد. پس، ھر چند كه شخص انضمامی انسانی خودخواه اس
د، 􀑧 رار می دھ 􀑧 ه ق 􀑧 ی جامع 􀑧 خواسته ھا و نيازھای خود را فراسوی خواسته ھا و نيازھای اشخاص ديگر و حت
د 􀑧 راد دريابن 􀑧 ه اف 􀑧 د ك 􀑧 ون بمان 􀑧 مص « ی􀑧 ادی و اخلاق 􀑧 تگی م 􀑧 گسس » د از 􀑧 امی می توان 􀑧 ھنگ « دنی 􀑧 ه م 􀑧 جامع » ليكن
ای 􀑧 ق نيازھ 􀑧 ان تحق 􀑧 د امك 􀑧 ز بتوانن 􀑧 ران ني 􀑧 ه ديگ 􀑧 ردد ك 􀑧 راھم گ 􀑧 د ف 􀑧 ائی می توان 􀑧 ا در فض 􀑧 ان تنھ 􀑧 ق نيازھای ش 􀑧 تحق
ده 􀑧 ول تعيين كنن 􀑧 ی از اص 􀑧 ابه يك 􀑧 ای مش 􀑧 اختن نيازھ 􀑧 رف س 􀑧 رای برط 􀑧 ی ب 􀑧 اری جمع 􀑧 س ھم ك 􀑧 خويش را بيابند. پ
ت 􀑧 است. به اين ترتيب جزئيت (يا فرديت) ويژه گی خود را ب هتدريج از دست می دھد و كلي « جامعه مدنی »
30
ع 􀑧 ويش در جم 􀑧 (جامعه) كم كم خود را نمايان می سازد. شخص انضمامی در عين ادامه موجوديت فردی خ
ارت 􀑧 دنی عب 􀑧 ه م 􀑧 ر جامع 􀑧 ه ديگ 􀑧 س وج 􀑧 د. پ 􀑧 ت بدھ 􀑧 ود را از دس 􀑧 اری خ 􀑧 (كل) جذب می شود بی آن كه خودمخت
ه 􀑧 رد و جامع 􀑧 ان ف 􀑧 ابراين مي 􀑧 رد دارد. بن 􀑧 ر ف 􀑧 ه در براب 􀑧 ع و جامع 􀑧 ر جم 􀑧 رد در براب 􀑧 ه ف 􀑧 وق ك 􀑧 است از تنظيم حق
افع 􀑧 ر من 􀑧 وی ديگ 􀑧 و از س Allgemeinheit ام 􀑧 ه ع 􀑧 و وج 􀑧 ك از يك س 􀑧 ن ديالكتي 􀑧 رابطه ای ديالكتيكی وجود دارد. اي
دايش 􀑧 يش از پي 􀑧 ت پ 􀑧 ل، فردي 􀑧 ه ھگ 􀑧 ر انديش 􀑧 ا ب 􀑧 ر دارد. بن 􀑧 د نظ 􀑧 را مٌ individuelle Besonderheit ردی 􀑧 ژه ف 􀑧 وي
س 􀑧 ت. پ 􀑧 رمايه داری اس 􀑧 ه س 􀑧 ی جامع 􀑧 ی، يعن 􀑧 ه معين 􀑧 ول جامع 􀑧 ود محص 􀑧 ه خ 􀑧 د و بلك 􀑧 جامعه نمی تواند به وجود آي
ه 􀑧 می باشد ك « آزادی و ضرورت » حقوق فردی تنھا در جامعه مدنی قابل تحقق است و محصول ديالكتيك
ساختار چنين جامعه ای بر آن شالوده عمل می كند.
رد را 􀑧 د ف 􀑧 ه دارن 􀑧 ه وظيف 􀑧 ت ك 􀑧 ائی اس 􀑧 ه ای از نھادھ 􀑧 مجموع « دنی 􀑧 ه م 􀑧 جامع » ، تی 􀑧 ين برداش 􀑧 اس چن 􀑧 ر اس 􀑧 ب
ه 􀑧 طوری تربيت كنند كه بفھمد در صورتی می تواند به خواسته ھای فردی اش دست يابد كه چيزی را مطالب
ه 􀑧 ك جامع 􀑧 ت ي 􀑧 ه اكثري 􀑧 ه را ك 􀑧 ی آن چ 􀑧 ند، يعن 􀑧 وردار باش 􀑧 ردن آن برخ 􀑧 ه ك 􀑧 ق مطالب 􀑧 ز از ح 􀑧 ران ني 􀑧 ه ديگ 􀑧 د ك 􀑧 كن
ود. 􀑧 وردار ش 􀑧 ردی برخ 􀑧 ای ف 􀑧 ه نيازھ 􀑧 دن ب 􀑧 دل ش 􀑧 تعداد ب 􀑧 د از اس 􀑧 به مثابه نياز اجتماعی مطرح می كند، می توان
ردی 􀑧 ت ف 􀑧 به عبارت ديگر تحقق نيازھای فردی تنھا در بطن نياز جمعی می تواند تحقق يابد. پس بين خواس
و جمعی رابطه ای ارگانيك يا اندام وار وجود دارد.
ی 􀑧 ھگل « ق􀑧 روح مطل » ودار 􀑧 د، نم 􀑧 ه وجود می آي 􀑧 دنی ب 􀑧 ه م 􀑧 ه در جامع 􀑧 با توجه به آ نچه گفته شد، دولتی ك
روح » اس 􀑧 ر انعك 􀑧 ت، مگ 􀑧 ری نيس 􀑧 ز ديگ 􀑧 د، چي 􀑧 اده می كن 􀑧 رد و پي 􀑧 ميم می گي 􀑧 ی تص 􀑧 ين دولت 􀑧 ه چن 􀑧 است. آن چه ك
ت. در 􀑧 از راه اس 􀑧 دولت ... پيش از آن كه مقصد باشد، آغ » در ھيبت كاركردھای دولت. اما در عين حال « مطلق
وھر 􀑧 ه ج 􀑧 ت ك 􀑧 دنی اس 􀑧 درون دولت است كه خانواده نخست به حد جامعه مدنی گسترش می يابد. از خلال گسترش جامعه م
٥٥.« اخلاقی صورت نامتناھی به خود می گيرد
رمايه داری 􀑧 اد س 􀑧 ق اقتص 􀑧 ه منط 􀑧 ت ك 􀑧 اعی اس 􀑧 ای اجتم 􀑧 ه ای از كردارھ 􀑧 نزد ھگل جامعه مدنی مجموع » خلاصه آن كه
ه 􀑧 ان طور ك 􀑧 ٥٦ و ھم .« د􀑧 اد دارن 􀑧 ايز از اقتص 􀑧 تی ای متم 􀑧 آن را تشكيل می دھد و بازتاب خلق و خوی بازار ھستند، اما ھس
« پھری 􀑧 اھيم س 􀑧 مف » ان 􀑧 ك از آن 􀑧 ر ي 􀑧 ه ھ 􀑧 ك « دنی 􀑧 ه م 􀑧 جامع » و « انواده 􀑧 خ» د از 􀑧 انون عبارتن 􀑧 ن دو ك 􀑧 ديم، اي 􀑧 دي
ت 􀑧 ط های اس 􀑧 ه واس 􀑧 ه آن، بلك 􀑧 دولت را نمايان می سازند. پس دولت مدرن نه اين است و ن Begriffssphähren
ه دارای 􀑧 ر چ 􀑧 رد و ھ 􀑧 رار می گي 􀑧 دنی ق 􀑧 ه م 􀑧 رو جامع 􀑧 ت، در قلم 􀑧 ی اس 􀑧 ه جزئ 􀑧 ر چ 􀑧 ميان اين دو. به اين ترتيب ھ
وجه عام و ھمه گير است، در قلمرو دولت است.
ته 􀑧 ود داش 􀑧 ط هھائی وج 􀑧 اما برای آن كه جامعه بتواند ب هزندگی خود ادامه دھد، بايد ميان جز و كل واس
كيل 􀑧 ل از دو رده تش 􀑧 رل ھگ 􀑧 ام كنت 􀑧 د. نظ 􀑧 ارت كنن 􀑧 ك ديگر نظ 􀑧 ای ي 􀑧 ر كاركردھ 􀑧 د ب 􀑧 ل بتوانن 􀑧 ز و ك 􀑧 ا ج 􀑧 ند ت 􀑧 باش
ن 􀑧 ه اي 􀑧 ا اين ك 􀑧 ھربانی. ب 􀑧 اھی و ش 􀑧 ای رف 􀑧 ا، ارگان ھ 􀑧 ر دادگاه ھ 􀑧 می شود كه يكی دارای وجه عمومی است، نظي
را 􀑧 د، زي 􀑧 ای می دھ 􀑧 دنی ج 􀑧 ه م 􀑧 نھادھا بخشی از دستگاه دولت را تشكيل می دھند، اما ھگل آن ھا را در جامع
31
ارت 􀑧 ی از نظ 􀑧 ارت ھگل 􀑧 د. رده دوم از نظ 􀑧 مين می كنن 􀑧 ی) را تض 􀑧 ی (جزئ 􀑧 اين نھادھا امنيت و مالكيت شخص
ازمان ھای 􀑧 د. س 􀑧 سازمان ھای طبقاتی و صنفی تشكيل می گردد كه جنبه كلی جامعه مدنی را در بر می گيرن
ن 􀑧 ط اي 􀑧 د و توس 􀑧 اد می كنن 􀑧 ابلی ايج 􀑧 طبقاتی و صنفی نھادھای واسطی ھستند كه ميان فرد و دولت رابطه متق
نھادھا ھم دولت می تواند بر افراد و ھم افراد بر دولت نظارت كنند.
اطت 􀑧 ام وس 􀑧 در نظ 􀑧 ت در ص 􀑧 در آن دول » ه􀑧 ت ك 􀑧 ده اس 􀑧 ازماندھی ش 􀑧 در تفكر ھگل جامعه مدنی به طور عمودی س
ت 􀑧 وين (دول 􀑧􀑧 ت ن 􀑧 دايش دول 􀑧 رط پي 􀑧 دنی پيش ش 􀑧 ه م 􀑧 ه جامع 􀑧 ا آن ك 􀑧 ل ب 􀑧 ه ھگ 􀑧􀑧 ٥٧ در انديش .« ای دارد 􀑧 ی ج 􀑧 سياس
دنيت 􀑧 م» . ردد 􀑧 دل می گ 􀑧 دنی ب 􀑧 ه م 􀑧 ق جامع 􀑧 رط تحق 􀑧 بورژوائی) است، اما در نھايت دولت نوين خود به پيش ش
جامعه مدنی بستگی به اين دارد كه ب هگونه ای عمودی به صورت دولت سامان يابد. بدين ترتيب در نھايت جامع هی مدنی
ان 􀑧 ه مي 􀑧 ت ك 􀑧 اور نيس 􀑧 ن ب 􀑧 ر اي 􀑧 ل ب 􀑧 ه ھگ 􀑧 ت ك 􀑧 ين درك اس 􀑧 اس ھم 􀑧 ر اس 􀑧 ٥٨ ب .« ود 􀑧 ل می ش 􀑧 ع ك 􀑧 مطيع دولت و فرد مطي
ه 􀑧 ی ك 􀑧 د و دولت 􀑧 ب كن 􀑧 ه كس 􀑧 ود را از جامع 􀑧 روعيت خ 􀑧 د مش 􀑧 جامعه و دولت تضاد وجود دارد و بلكه دولت باي
ت 􀑧 م كلي 􀑧 ت را تجس 􀑧 ل دول 􀑧 ون ھگ 􀑧 ه چ 􀑧 ه آن ك 􀑧 روع. خلاص 􀑧 ت مش 􀑧 ی اس 􀑧 ود، دولت 􀑧 ه می ش 􀑧 از سوی مردم پذيرفت
می دانست، در نتيجه جامعه مدنی را تابع دولت ساخت.
ورد 􀑧 دنی را م 􀑧 ه م 􀑧 اره جامع 􀑧 ه ھای او درب 􀑧 ھگل، از يك سو بسياری از انديش « فلسفه حق » ماركس با نقد
ز، 􀑧 انواده را ت 􀑧 ل خ 􀑧 ه ھگ 􀑧 ديم ك 􀑧 ت. دي 􀑧 ت دانس 􀑧 رات او را نادرس 􀑧 تأئيد قرار داد و از سوی ديگر برخی از نظ
دل 􀑧 دی ب 􀑧 ده ای اب 􀑧 ت ب هپدي 􀑧 ب دول 􀑧 ه اين ترتي 􀑧 ت. ب 􀑧 نتز آن دو می دانس 􀑧 ت را س 􀑧 ز و دول 􀑧 دنی را آنتی ت 􀑧 ه م 􀑧 جامع
ت 􀑧 س، دول 􀑧 اركس و انگل 􀑧 هنظر م 􀑧 ا از نقط 􀑧 ود. ام 􀑧 ته ش 􀑧 ان برداش 􀑧 د از مي 􀑧 انی نمی توان 􀑧 يچ زم 􀑧 ردد و ھ 􀑧 می گ
ت دارد. 􀑧 ادی را در دس 􀑧 درت اقتص 􀑧 ه ق 􀑧 ه ای ك 􀑧 محصول جامعه طبقاتی و ابزاری سياسی است در دست طبق
ين رود، 􀑧 د از ب 􀑧 ز باي 􀑧 ت ني 􀑧 ورت دول 􀑧 وند، در آ نص 􀑧 ته ش 􀑧 ان برداش 􀑧 ات از مي 􀑧 بنا ب هباور آن دو، پس ھرگاه طبق
اما خانواده و جامعه مدنی ھم چنان پابرجا خواھند ماند.
اركس 􀑧 ه م 􀑧 برای آن كه انديشه ھای ماركس را در اين باره بشناسيم، نخست به بخشی از پيش گفتاری ك
ل را 􀑧 ود و ھگ 􀑧 نوشته است، رجوع می كنيم. او در اين نوشته توفيرھای انديشه خ « نقد اقتصاد سياسی » بر
چنين توضيح می دھد:
ری 􀑧 د نظ 􀑧 ام دادم، تجدي 􀑧 ود، انج 􀑧 رار داده ب 􀑧 وم ق 􀑧 ورد ھج 􀑧 را م 􀑧 ه م 􀑧 كی ك 􀑧 نخستين كاری كه در جھت از ميان برداشتن ش »
ار 􀑧 انتش « ان 􀑧 ه-آلم 􀑧 ال فرانس 􀑧 ای س 􀑧 كتاب ھ » ال ١٨۴۴ در 􀑧 ار آن در س 􀑧 ه پيش گفت 􀑧 اری ك 􀑧 ود، ك 􀑧 ل ب 􀑧 ق ھگ 􀑧 فه ح 􀑧 ر فلس 􀑧 انتقادی ب
ا 􀑧 كال و ي 􀑧 ود اش 􀑧 يلة خ 􀑧 يافت. اين پژوھ ش مرا به اين نتيجه رساند كه روابط حقوقی ھم چون اشكال دولت را نمی شود به وس
ه دارد 􀑧 انسانی توضيح داد، بلكه اين امر بيشتر از ھمه در مناسبات زندگی مادی ريش Geist از طريق تكامل عام شعور
كافی 􀑧 ا كالبدش 􀑧 د، ام 􀑧 دنی" نامي 􀑧 ه م 􀑧 ده ١٨ "جامع 􀑧 وی ھای س 􀑧 ی ھا و فرانس 􀑧 هروش انگليس 􀑧 ا ب 􀑧 ه را بن 􀑧 ل آن مجموع 􀑧 ل ك 􀑧 كه ھگ
ودم، در 􀑧 رده ب 􀑧 از ك 􀑧 اريس آغ 􀑧 ه در پ 􀑧 رين را ك 􀑧 ن آخ 􀑧 اره اي 􀑧 ژوھش درب 􀑧 ت. پ 􀑧 تن اس 􀑧 ل جس 􀑧 ی قاب 􀑧 اد سياس 􀑧 دنی در اقتص 􀑧 ه م 􀑧 جامع
ودم. 􀑧 ه ب 􀑧 دانجا رفت 􀑧 ود، ب 􀑧 رده ب 􀑧 ادر ك 􀑧 ص Guizot زه 􀑧 ای گي 􀑧 ه آق 􀑧 ی ك 􀑧 ان اخراج 􀑧 هخاطر فرم 􀑧 ه ب 􀑧 ھری ك 􀑧 ه دادم، ش 􀑧 بروكسل ادام
ه 􀑧 ين خلاص 􀑧 وان چن 􀑧 ود را می ت 􀑧 م ب 􀑧 ايم ھم راھ 􀑧 نتيجه عمومی كه ب هدست آوردم و آن ب همثابه خط سرخی در تمامی پژوھش ھ
32
ن در 􀑧 ت، ت 􀑧 تقل اس 􀑧 ا مس 􀑧 ه از اراده آ نھ 􀑧 روری ای ك 􀑧 ی، ض 􀑧 هروابط معين 􀑧 ويش ب 􀑧 دگی خ 􀑧 اعی زن 􀑧 د اجتم 􀑧 ان ھا در تولي 􀑧 رد: انس 􀑧 ك
اختار 􀑧 دی س 􀑧 بات تولي 􀑧 ن مناس 􀑧 ه اي 􀑧 ت. مجموع 􀑧 ا اس 􀑧 ده آن ھ 􀑧 روی مول 􀑧 ل ني 􀑧 ی از تكام 􀑧 ه معين 􀑧 انگر پل 􀑧 ود بي 􀑧 ن خ 􀑧 ه اي 􀑧 د ك 􀑧 می دھن
انگر 􀑧 ه بي 􀑧 رار دارد ك 􀑧 ی ق 􀑧 وقی- سياس 􀑧 ائی حق 􀑧 ر روی آن روبن 􀑧 ه ب 􀑧 د ك 􀑧 كيل می دھ 􀑧 ی آن را تش 􀑧 ه واقع 􀑧 ه، زيرپاي 􀑧 ادی جامع 􀑧 اقتص
اعی، 􀑧 دگی اجتم 􀑧 دھای زن 􀑧 ر رون 􀑧 ادی تعيين گ 􀑧 دگی م 􀑧 د زن 􀑧 يوه تولي 􀑧 ی ش 􀑧 ه طور كل 􀑧 ت. ب 􀑧 اعی اس 􀑧 اشكال معينی از خودآگاھی اجتم
ه 􀑧 ت ك 􀑧 اعی اس 􀑧 تی اجتم 􀑧 ن ھس 􀑧 رعكس، اي 􀑧 ه ب 􀑧 تی او را، بلك 􀑧 ه ھس 􀑧 ت ك 􀑧 انی نيس 􀑧 اھی انس 􀑧 ن خودآگ 􀑧 ت. اي 􀑧 ری اس 􀑧 ی و فك 􀑧 سياس
ا آن 􀑧 ود و ي 􀑧 دی موج 􀑧 بات تولي 􀑧 ا مناس 􀑧 خودآگاھی او را تعيين می كند. در پله معينی از تكامل، نيروھای مولده مادی جامعه ب
اد 􀑧 د، در تض 􀑧 ال بودن 􀑧 دوده آن فع 􀑧 ون در مح 􀑧 ا كن 􀑧 ه ت 􀑧 ت ك 􀑧 بات مالكي 􀑧 ا مناس 􀑧 ی ب 􀑧 ت، يعن 􀑧 كه با آن چه كه تنھا بيان حقوقی آن اس
ای 􀑧 ه انقلاب ھ 􀑧 ه مرحل 􀑧 د. در نتيج 􀑧 دل می كن 􀑧 ه زنجيرھايش تب 􀑧 بات را ب 􀑧 قرار می گيرند. اشكال تكاملی نيروھای مولده اين مناس
تاب 􀑧 ا ش 􀑧 ا ب 􀑧 دتر و ي 􀑧 يش كن 􀑧 م و ب 􀑧 ز ك 􀑧 ا ني 􀑧 ای غول آس 􀑧 امی روبن 􀑧 ادی تم 􀑧 الوده ھای اقتص 􀑧 ونی ش 􀑧 ا دگرگ 􀑧 د. ب 􀑧 اعی فرامی رس 􀑧 اجتم
ه 􀑧 ادی ك 􀑧 ادی م 􀑧 د اقتص 􀑧 رائط تولي 􀑧 ونی ش 􀑧 ان دگرگ 􀑧 ه مي 􀑧 د ھميش 􀑧 بيش تری دگرگون می شود. با نگرش چنين دگرگونی ھائی باي
فی، 􀑧 ا فلس 􀑧 ری ي 􀑧 ی، ھن 􀑧 ی، دين 􀑧 وقی، سياس 􀑧 ای حق 􀑧 ند و دگرگونی ھ 􀑧 يح می باش 􀑧 ل توض 􀑧 ی قاب 􀑧 منطبق با دستاوردھای علوم طبيع
ت. 􀑧 اوت گذاش 􀑧 ود، تف 􀑧 خلاصه آن اشكال ايدئولوژيك كه خودآگاھی انسان ھا بر آن مشكل و سبب از ميان برداشتن آن می ش
ين 􀑧 اره چن 􀑧 وانيم درب 􀑧 ز نمی ت 􀑧 ه ني 􀑧 ان گون 􀑧 ه ھم 􀑧 ی دھيم، ب 􀑧 رار م 􀑧 اوت ق 􀑧 ورد قض 􀑧 اھرش م 􀑧 ر ظ 􀑧 ا ب 􀑧 ه بن 􀑧 رد را ن 􀑧 ھمان گونه كه يك ف
دگی 􀑧 ان زن 􀑧 ه مي 􀑧 ادی ك 􀑧 ا تض 􀑧 اھی را ب 􀑧 ين خودآگ 􀑧 د ھم 􀑧 ه باي 􀑧 يم و بلك 􀑧 اوت كن 􀑧 مرحله ای از دگرگونی ھا با خودآگاھی خويش قض
ورتبندی 􀑧 ك ص 􀑧 يم. ي 􀑧 يح دھ 􀑧 ود دارد، توض 􀑧 دی وج 􀑧 بات تولي 􀑧 اعی و مناس 􀑧 ده اجتم 􀑧 ای مول 􀑧 ان نيروھ 􀑧 ه مي 􀑧 مادی، يعنی مشكلی ك
بات 􀑧 ند و مناس 􀑧 اجتماعی ھيچ گاه فرونمی پاشد، تا زمانی كه تمامی نيروھای مولده ای كه مناسب آن است، رشد نكرده باش
ه 􀑧 ن جامع 􀑧 ك در دام 􀑧 ن ي 􀑧 ادی اي 􀑧 ودی م 􀑧 رائط وج 􀑧 ه ش 􀑧 انی ك 􀑧 توليدی عالی تری جای آن چه را كه موجود است نمی گيرد، تا زم
ل آن 􀑧 ه ح 􀑧 ادر ب 􀑧 ه ق 􀑧 د ك 􀑧 رار می دھ 􀑧 ايائی را ق 􀑧 ود قض 􀑧 ر خ 􀑧 ه در براب 􀑧 ريت ھميش 􀑧 ز بش 􀑧 كھن زائيده نگشته است. به ھمين دليل ني
ا 􀑧 ل آن ھ 􀑧 ادی ح 􀑧 رائط م 􀑧 ه ش 􀑧 د ك 􀑧 ه وجود می آين 􀑧 ائی ب 􀑧 ه در ج 􀑧 ايا ھميش 􀑧 ه قض 􀑧 د ك 􀑧 واھيم دي 􀑧 است، زيرا ھرگاه دقيق تر بنگريم، خ
٥٩.« موجود است و يا آن كه روند پيدايش شان فراھم گشته است
ه 􀑧 راد جامع 􀑧 ان اف 􀑧 اعی مي 􀑧 رارداد اجتم 􀑧 ول ق 􀑧 ه را محص 􀑧 دايش جامع 􀑧 ه پي 􀑧 و ك 􀑧 رخلاف روس 􀑧 اركس ب 􀑧 م
ه وجود 􀑧 راد ب 􀑧 ان اف 􀑧 رارداد مي 􀑧 ه ق 􀑧 ت در نتيج 􀑧 ول و دول 􀑧 ه پ 􀑧 ازد ك 􀑧 رح می س 􀑧 مط « ه􀑧 گروندريس » ت، در 􀑧 می دانس
ه 􀑧􀑧 ه طور خودانگيخت 􀑧􀑧 ان ھا ب 􀑧􀑧 ان انس 􀑧􀑧 ه مي 􀑧􀑧 تند ك 􀑧􀑧 راود های ھس 􀑧􀑧 ه و م 􀑧􀑧 ول مبادل 􀑧􀑧 ود محص 􀑧􀑧 ه خ 􀑧􀑧 د و بلك 􀑧􀑧 نمی آين
به وجود می آيد. ٦٠ naturwüchsig
ر 􀑧 ود را ب 􀑧 دئولوژی خ 􀑧 درت اي 􀑧 تين ق 􀑧 ه نخس 􀑧 ت به مثاب 􀑧 دول » ه􀑧 ود ك 􀑧 ادآور می ش 􀑧 انگلس در رابطه با دولت مدرن ي
ی و 􀑧 ای درون 􀑧 ر پات كھ 􀑧 ود در براب 􀑧 ترك خ 􀑧 ت ھای مش 􀑧 فراز انسان ھا قرار می دھد. جامعه دستگاھی را برای حفاظت از خواس
تقل 􀑧 ه مس 􀑧 ود را از جامع 􀑧 تگاه خ 􀑧 ن دس 􀑧 ده، اي 􀑧 ه وجود نيام 􀑧 وز ب 􀑧 ت. ھن 􀑧 ی اس 􀑧 ر دولت 􀑧 تگاه قھ 􀑧 ن دس 􀑧 بيرونی به وجود می آورد. اي
ر 􀑧 ه بيش ت 􀑧 تقيم آن طبق 􀑧 لطه مس 􀑧 ز به س 􀑧 بت ني 􀑧 ه ھمان نس 􀑧 ردد، ب 􀑧 دل گ 􀑧 ی ب 􀑧 ه مشخص 􀑧 تگاه طبق 􀑧 ر به دس 􀑧 ه بيش ت 􀑧 ر چ 􀑧 می سازد و ھ
لطه 􀑧 ه س 􀑧 ارزه ای علي 􀑧 ت مب 􀑧 ی، نخس 􀑧 ارز های سياس 􀑧 رورتأ مب 􀑧 اكم ض 􀑧 ه ح 􀑧 ه طبق 􀑧 ده گان علي 􀑧 ارزه ستم ش 􀑧 د داد. مب 􀑧 ار خواھ 􀑧 اعتب
ردد 􀑧 ره گ 􀑧 سياسی آن طبقه خواھد بود؛ خودآگاھی پيوستگی يك چنين مبارزه سياسی با زيرساخت اقتصادی اش می تواند تي
ان آن را 􀑧 ه تاريخ نويس 􀑧 أ ھميش 􀑧 د، تقريب 􀑧 ادق نباش 􀑧 ر ص 􀑧 ن ام 􀑧 م اي 􀑧 رفين متخاص 􀑧 ان ط 􀑧 و حتی كاملأ ناپديد شود. آن جا نيز كه مي
كار و 􀑧 آش Appian ان 􀑧 ا آپيي 􀑧 د هاند، تنھ 􀑧 ناپديد می سازند. از منابع كھنی كه درباره مبارزات درونی جمھوری روم تدوين ش
رسا خبر می دھد كه مبارزه بر سر مالكيت بر زمين بود.
33
ی آورد. 􀑧 ود م 􀑧 ه وج 􀑧 اما ھنگامی كه دولت در برابر جامعه به قدرتی مستقل بدل گشت، با شتاب ايدئولوژی ديگری را ب
ادی 􀑧 ات اقتص 􀑧 ا واقعيي 􀑧 ی ب 􀑧 وق شخص 􀑧 تگی حق 􀑧 دانان، پيوس 􀑧 ت و حقوق 􀑧 نزد سياستمداران حرفه ای، تئوريسين ھای حقوق دول
ان 􀑧 وقی نماي 􀑧 ای حق 􀑧 كال انگيزه ھ 􀑧 د در اش 􀑧 ادی باي 􀑧 ات اقتص 􀑧 كاملأ ناپديد می شود، زيرا كه در رابطه با ھر مورد فردی واقعيي
شوند تا بتوان ب هآن ھا با تكيه ب هقوانين رسيدگی كرد و البته در اين مواقع بايد تمامی سيستم حقوقی را مورد توجه قرار
وق 􀑧 ی و حق 􀑧 وق دولت 􀑧 وند. حق 􀑧 ديل می ش 􀑧 ه ھيچ تب 􀑧 ادی ب 􀑧 امين اقتص 􀑧 ه چيز و مض 􀑧 وقی به ھم 􀑧 كال حق 􀑧 ز اش 􀑧 ل ني 􀑧 ه ھمين دلي 􀑧 داد. ب
تعداد 􀑧 ان از اس 􀑧 ك از آن 􀑧 ر ي 􀑧 ای آن ھ 􀑧 ر مبن 􀑧 شخصی به مثابه حوزه ھای مختلفی كه دارای تكامل تاريخی مستقلی ھستند، كه ب
ورد 􀑧 اخت، م 􀑧 ابود س 􀑧 ان را ن 􀑧 ادھای درونی ش 􀑧 امی تض 􀑧 ه تم 􀑧 وان قاطعان 􀑧 ل می ت 􀑧 ه ھمين دلي 􀑧 تشريح سيستماتيك برخوردارند و ب
٦١.« بررسی قرار می گيرند
ت 􀑧 ه دول 􀑧 د ك 􀑧 ن باورن 􀑧 پس می توان به اين نتيجه رسيد كه ماركس و انگلس برخلاف ھگل از يك سو بر اي
ورژوا از 􀑧 ه ب 􀑧 ون طبق 􀑧 ا چ 􀑧 ت، ام 􀑧 اتی اس 􀑧 ی طبق 􀑧 ه دولت 􀑧 ا آن ك 􀑧 ازد و ب 􀑧 تقل می س 􀑧 ه مس 􀑧 ود را از جامع 􀑧 درن خ 􀑧 م
ك 􀑧 توليدكنندگانی تشكيل شده است كه در شاخ هھای مختلف توليد و خدمات فعاليت می كنند، در نتيجه ھر ي
ت ھائی را در 􀑧 از اين فراكسيون ھا دارای خواست ھای ويژه خود است و دولت مدرن تنھا قادر است سياس
ی 􀑧 ين دولت 􀑧 ال چن 􀑧 ين ح 􀑧 جامعه پياده كند كه منافع تمامی فراكسيون ھای بورژوازی را بازتاب می دھد. در ع
ر 􀑧 ز در براب 􀑧 ان ني 􀑧 افع آن 􀑧 ه از من 􀑧 ود ك 􀑧 ان ش 􀑧 تقل نماي 􀑧 ی مس 􀑧 ه دولت 􀑧 تم به مثاب 􀑧 ر س 􀑧 ات زي 􀑧 ر طبق 􀑧 د در براب 􀑧 باي
ی 􀑧 اختاری دولت 􀑧 ين س 􀑧 ا چن 􀑧 ی ب 􀑧 ين دولت 􀑧 زياده خواھی ھای طبقه حاكم، يعنی سرمايه داران پشتيبانی می كند. چن
است متعلق به جامعه مدنی.
سكولاريسم دوران پھلوی
ود، 􀑧 ده ب 􀑧 يم ش 􀑧 يس تقس 􀑧 يه و انگل 􀑧 ان روس 􀑧 ران مي 􀑧 رد، اي 􀑧 ت می ك 􀑧 يه حكوم 􀑧 م در روس 􀑧 ه تزاريس 􀑧 انی ك 􀑧 ا زم 􀑧 ت
تند 􀑧 ار داش 􀑧 ران را در اختي 􀑧 وب اي 􀑧 روس ھا شمال ايران را منطقه امنيتی خود تلقی می كردند و انگليس ھا جن
ه 􀑧 ور ب 􀑧 ن كش 􀑧 ابی اي 􀑧 ت ي 􀑧 يه و دس 􀑧 وذ روس 􀑧 ترش نف 􀑧 ه از گس 􀑧 تا ھم منابع نفت ايران را استخراج كنند و ھم آن ك
ای 􀑧 ا نيروھ 􀑧 ود ت 􀑧 ده ب 􀑧 لان ش 􀑧 اع « رف 􀑧 ه بی ط 􀑧 منطق » ز􀑧 ران ني 􀑧 انی اي 􀑧 ش مي 􀑧 د. بخ 􀑧 ارس جلوگيرن 􀑧 سواحل خليج ف
نظامی دو امپراتوری با يك ديگر روبرو نشوند و كار به جاھای باريك نكشد.
درت 􀑧 ا به ق 􀑧 ت. ب 􀑧 اما پس از فروپاشی تزاريسم در روسيه، تمامی ايران ب همنطقه امنيتی انگليس بدل گش
ود، 􀑧 ب « ه􀑧 دارم منطق 􀑧 ژان » ه در آن دوران 􀑧 يس ك 􀑧 د و انگل 􀑧 ی ش 􀑧 گ داخل 􀑧 ار جن 􀑧 يه گرفت 􀑧 رسيدن بلشويك ھا، روس
ا 􀑧 يه، دورت 􀑧 وار روس 􀑧 ورھای ھم ج 􀑧 به كش « م􀑧 كمونيس » ود 􀑧 ترش نف 􀑧 وگيری از گس 􀑧 رای جل 􀑧 د ب 􀑧 خود را مجبور دي
ورھای 􀑧 ه در كش 􀑧 به وجود آورد و اين امر ممكن نبود مگر آن ك « نوار امنيتی » دور روسيه انقلابی نوعی
ب 􀑧 ه اين ترتي 􀑧 د. ب 􀑧 تقر گردن 􀑧 د، مس 􀑧 ھم جوار روسيه دولت ھائی مقتدر كه سر سپرده امپراتوری انگلستان بودن
سرنوشت ايران بايد كاملأ دگرگون می شد.
يه 􀑧 ای روس 􀑧 ط ارت شھ 􀑧 ران توس 􀑧 وبی اي 􀑧 مالی و جن 􀑧 اطق ش 􀑧 امی من 􀑧 غال نظ 􀑧 س از اش 􀑧 تا آن زمان و ب هويژه پ
ه فرمان 􀑧 ه ب 􀑧 س ك 􀑧 اب مجل 􀑧 ود و در غي 􀑧 ده ب 􀑧 عيف ش 􀑧 دازه ض 􀑧 يش از پان 􀑧 زی ب 􀑧 ت مرك 􀑧 تان دول 􀑧 زاری و انگلس 􀑧 ت
34
اامنی و 􀑧 ز ن 􀑧 ل ني 􀑧 ه ھمين دلي 􀑧 ود. ب 􀑧 ته ب 􀑧 ه گش 􀑧 درت بيگان 􀑧 ن دو ق 􀑧 ت اي 􀑧 ت دس 􀑧 ار آل 􀑧 انگليس تعطيل شد، دربار قاج
ھرج و مرج ھم راه با فقر و قحطی سراسر ايران را فراگرفته بود.
ای 􀑧 ط او فض 􀑧 د توس 􀑧 ا بتوان 􀑧 اخت ت 􀑧 راھم س 􀑧 ه ف 􀑧 ت وزيری وثوق الدول 􀑧 رای نخس 􀑧 نخست انگلستان زمينه را ب
د 􀑧 ران می ش 􀑧 يم اي 􀑧 آماده سازد كه بر اساس آن، انگليس ق « قرارداد ١٩١٩ » سياسی كشور را برای تصويب
ی 􀑧 ران انگليس 􀑧 ت افس 􀑧 ری آن در دس 􀑧 و دولت ايران موظف بود ھزينه تشكيل ارتشی را فراھم آورد كه رھب
رای 􀑧 ه را ب 􀑧 قرار داشت. يكی از وظايف اين ارتش آن بود كه نيروھای آزادی خواه را سركوب كند و زمين
وار 􀑧 ازد، ھم 􀑧 اكم س 􀑧 ور ح 􀑧 ر كش 􀑧 ر سراس 􀑧 ود را ب 􀑧 اتوری خ 􀑧 د ديكت 􀑧 ه بتوان 􀑧 دی ك 􀑧 زی نيرومن 􀑧 ت مرك 􀑧 ق دول 􀑧 تحق
ا 􀑧 د، ت 􀑧 ت كن 􀑧 وروی حفاظ 􀑧 ران و ش 􀑧 ترك اي 􀑧 ای مش 􀑧 د از مرزھ 􀑧 ش بتوان 􀑧 گرداند. وظيفه ديگر آن بود كه اين ارت
،« رارداد 􀑧 ق» اس آن 􀑧 ر اس 􀑧 ين ب 􀑧 د. ھم چن 􀑧 ه كنن 􀑧 ران رخن 􀑧 ه اي 􀑧 ور ب 􀑧 د از آن كش 􀑧 تی نتوانن 􀑧 ه ھای سوسياليس 􀑧 انديش
اه ٦٢ 􀑧 د ش 􀑧 سيستم مالی ايران بايد توسط كارشناسان انگليسی اداره می شد. اما مقاومت مردم سبب شد تا احم
تقرار 􀑧 رای اس 􀑧 ری را ب 􀑧 د راه ديگ 􀑧 اين قرارداد را امضاء نكند و در نتيجه انگلستان به اين نتيجه رسيد كه باي
استعمار خويش بر ايران برگزيند.
رين آن 􀑧 ه مھ مت 􀑧 د ك 􀑧 تا آن زمان در مناطق مختلف ايران كانون ھای شورش و مقاومت ب هوجود آمده بودن
ه در 􀑧 ران ك 􀑧 ای اي 􀑧 ھ« ت􀑧 كمونيس » ه􀑧 يد ك 􀑧 ری نكش 􀑧 ود. دي 􀑧 جنبش جنگل به رھبری ميرزاكوچك خان در گيلان ب
وردار 􀑧 وروی برخ 􀑧 ان ش 􀑧 ويك ھای آذربايج 􀑧 تيبانی بلش 􀑧 ده و از پش 􀑧 ازماندھی ش 􀑧 س « ران 􀑧 ت اي 􀑧 زب كمونيس 􀑧 ح»
ران 􀑧 ران، در اي 􀑧 تح تھ 􀑧 س از ف 􀑧 د و پ 􀑧 ه كنن 􀑧 هپايتخت حمل 􀑧 ه ب 􀑧 دف ك 􀑧 ن ھ 􀑧 گشته بودند، به اين جنبش پيوستند، با اي
را برقرار سازند. « جمھوری سوسياليستی » نيز
ه خود 􀑧 زی را ب 􀑧 با توجه ب هوضعيت موجود، انگلستان تصميم گرفت با دست زدن به كودتا حكومت مرك
رح 􀑧 اريخی، ط 􀑧 ناد ت 􀑧 ر اس 􀑧 ا ب 􀑧 د. بن 􀑧 ق گردان 􀑧 ران متحق 􀑧 ود را در اي 􀑧 وابسته سازد تا بتواند برنام هی درازمدت خ
ش 􀑧 ن ارت 􀑧 د، اي 􀑧 زی نيرومن 􀑧 ش مرك 􀑧 ك ارت 􀑧 كيل ي 􀑧 ا تش 􀑧 كودتای ١٩٢١ توسط آيرونسايد انگليسی ريخته شد تا ب
ان و 􀑧 ان لله خ 􀑧 ری احس 􀑧 ه رھب 􀑧 ل ب 􀑧 وای جنگ 􀑧 بتواند پيش از خروج نيروھای انگليس از ايران، از پيش روی ق
يد 􀑧 هرھبری س 􀑧 ا ب 􀑧 ه كودت 􀑧 ب نقش 􀑧 ه اين ترتي 􀑧 د. ب 􀑧 وگيری كن 􀑧 ران جل 􀑧 رف تھ 􀑧 زوين و تص 􀑧 وی ق 􀑧 ان به س 􀑧 الو قرب 􀑧 خ
ال 􀑧 ا س 􀑧 س ت 􀑧 ت. ٦٥ از آن پ 􀑧 ق ياف 􀑧 ود، در ١٩٢١ تحق 􀑧 زاق ب 􀑧 وای ق 􀑧 ده ق 􀑧 ضياء ٦٣ و رضاخان ميرپنج ٦٤ كه فرمان
ود 􀑧 ه ھائی ب 􀑧 امی كابين 􀑧 لی تم 􀑧 و اص 􀑧 اخان عض 􀑧 ١٩٢۵ كه مجلس مؤسسان رضاخان را به شاھی برگزيد، رض
ی 􀑧 درت سياس 􀑧 هتمامی ق 􀑧 د ب 􀑧 ا بتوان 􀑧 د ت 􀑧 ر ش 􀑧 ت وزي 􀑧 ود او نخس 􀑧 ز خ 􀑧 ك دوره ني 􀑧 كه در اين دوران تشكيل شدند. ي
ار او 􀑧 تان در اختي 􀑧 ه انگلس 􀑧 ائی ك 􀑧 لا حھ 􀑧 ت و س 􀑧 ار داش 􀑧 ه در اختي 􀑧 ی ك 􀑧 چنگ اندازد. رضاخان توانست با ارتش
را در « ت􀑧 امني » ب􀑧 هاين ترتي 􀑧 د و ب 􀑧 ركوب كن 􀑧 ه ای را س 􀑧 نھاده بود، طی اين سال ھا تمامی مقاومت ھای منطق
ارف 􀑧 ون ع 􀑧 نفكرانی چ 􀑧 يش رو و روش 􀑧 ای پ 􀑧 ياری از نيروھ 􀑧 ا بس 􀑧 د ت 􀑧 بب ش 􀑧 ر س 􀑧 ين ام 􀑧 ازد. ھم 􀑧 تقر س 􀑧 ران مس 􀑧 اي
35
ده 􀑧 ران او را نماين 􀑧 اي « ت􀑧 زب كمونيس 􀑧 ح» ی􀑧 د. حت 􀑧 تيبانی كنن 􀑧 اھی او پش 􀑧 قی از پادش 􀑧 رزاده عش 􀑧 ی و مي 􀑧 قزوين
بومی ناميد كه در پی استقلال خود از سرمايه داری امپرياليستی بود. « بورژوازی »
ور و 􀑧 ر كش 􀑧 استقرار يك حكومت پليسی و نظامی خشن و گسترش "امنيت" در سراس » به اين ترتيب زمينه برای
ود، 􀑧 ده ب 􀑧 هريزی ش 􀑧 ران برنام 􀑧 رای اي 􀑧 تان ب 􀑧 ت انگلس 􀑧 ط حكوم 􀑧 كه توس « جلوگيری از نفوذ افكار اشتراكی از مرزھای شمالی
٦٦.« فراھم گرديد
ون 􀑧 ز ھم چ 􀑧 اتورك ني 􀑧 ه. آت 􀑧 اتورك ٦٧ در تركي 􀑧 ابی ات 􀑧 درت ي 􀑧 ا ق 􀑧 ت ب 􀑧 قدرت يابی رضاخان در ايران ھم راه اس
ا 􀑧 د و ب 􀑧 رنگون كن 􀑧 انی را س 􀑧 وری عثم 􀑧 ش، امپرات 􀑧 ر ارت 􀑧 ه ب 􀑧 ا تكي 􀑧 ت ب 􀑧 ود و توانس 􀑧 ش ب 􀑧 ر ارت 􀑧 اخان افس 􀑧 رض
ازد. 􀑧􀑧 تقر س 􀑧􀑧 ور مس 􀑧􀑧 ن كش 􀑧􀑧 ك را در اي 􀑧􀑧 وری لائي 􀑧􀑧 ه، جمھ 􀑧􀑧 ی ١٩١۶ فرانس 􀑧􀑧 انون اساس 􀑧􀑧 رداری از ق 􀑧􀑧 كپی ب
ود 􀑧 لطنت خ 􀑧 ال س 􀑧 ی ١۶ س 􀑧 اه ط 􀑧 ه رضاش 􀑧 ود ك 􀑧 ب « لاحاتی 􀑧 اص » هدارتر از 􀑧 يار دامن 􀑧 اتاتورك بس « اصلاحات »
را 􀑧 ت، زي 􀑧 دل گش 􀑧 ی ب 􀑧 ی دولت 􀑧 ده ای از بوروكراس 􀑧 توانست در ايران متحقق سازد. در تركيه روحانيت به زائ
« لامی 􀑧 اب اس 􀑧 حج » ا􀑧 ی. در آ نج 􀑧 درت سياس 􀑧 ه ق 􀑧 ته ب 􀑧 ه وابس 􀑧 دند و در نتيج 􀑧 ت ش 􀑧 وق بگير دول 􀑧 انيون حق 􀑧 روح
ای 􀑧􀑧 ين الفب 􀑧􀑧 ين جانش 􀑧􀑧 ای لات 􀑧􀑧 ی الفب 􀑧􀑧 د و حت 􀑧􀑧 ه تن می كردن 􀑧􀑧 ائی ب 􀑧􀑧 ای اروپ 􀑧􀑧 د لباس ھ 􀑧􀑧 ردان باي 􀑧􀑧 د و م 􀑧􀑧 وع ش 􀑧􀑧 ممن
عربی/فارسی گشت كه تا آن زمان در امپراتوری عثمانی رواج داشت.
اتورك 􀑧 ازندگی ات 􀑧 هھای س 􀑧 أثير برنام 􀑧 برخی از ايران شناسان اروپائی بر اين باورند كه رضاشاه تحت ت
ا 􀑧 د. ام 􀑧 و كن 􀑧 اره گفتگ 􀑧 اتورك در آن ب 􀑧 ا ات 􀑧 ك ب 􀑧 ا از نزدي 􀑧 رد ت 􀑧 فر ك 􀑧 ور س 􀑧 ه آن كش 􀑧 ل ب 􀑧 هھمين دلي 􀑧 ت و ب 􀑧 رار گرف 􀑧 ق
ران 􀑧 اه در اي 􀑧 ز رضاش 􀑧 ه و ني 􀑧 اتورك در تركي 􀑧 ه ات 􀑧 د ك 􀑧 ن نظرن 􀑧 ر اي 􀑧 ائی ب 􀑧 ان اروپ 􀑧 ر از تاريخ پژوھ 􀑧 ی ديگ 􀑧 برخ
درت 􀑧 زی قدرق 􀑧 ت مرك 􀑧 تقرار حكوم 􀑧 ر اس 􀑧 سياستی را پياده كردند كه انگلستان خواھان تحقق آن بود، مبنی ب
ومی 􀑧 ار عم 􀑧 رل افك 􀑧 دون كنت 􀑧 د ب 􀑧 دان بتوانن 􀑧 ا قدرتمن 􀑧 ور ت 􀑧 ن دو كش 􀑧 ك در اي 􀑧 ای دمكراتي 􀑧 امی نھادھ 􀑧 ابودی تم 􀑧 و ن
پروژه ھائی را پياده كنند كه با منافع ملی ھم سوئی نداشتند.
الی و 􀑧 ور م 􀑧 ين ام 􀑧 د. ھم چن 􀑧 ازی ش 􀑧 ائی نوس 􀑧 ای اروپ 􀑧 بك ارتش ھ 􀑧 ش به س 􀑧 اختار ارت 􀑧 اه س 􀑧 در دوران رضاش
بك 􀑧 ر س 􀑧 ا ب 􀑧 ران بن 􀑧 ائی اي 􀑧 ام قض 􀑧 ه نظ 􀑧 ر آن ك 􀑧 ت. ديگ 􀑧 نتی گش 􀑧 ابداری س 􀑧 ين حس 􀑧 ائی جانش 􀑧 ابداری اروپ 􀑧 حس
ت از 􀑧 د، روحاني 􀑧 ر كن 􀑧 روطه تغيي 􀑧 ی مش 􀑧 انون اساس 􀑧 ه ق 􀑧 دون آن ك 􀑧 ت و ب 􀑧 ازمان دھی گش 􀑧 ائی س 􀑧 كشورھای اروپ
ائی 􀑧 ورھای اروپ 􀑧 ه از كش 􀑧 ت ك 􀑧 دنی گش 􀑧 حق قضاوت محروم شد و برای نخستين بار ايران صاحب قانون م
ه 􀑧 دريج در ھم 􀑧 ت و به ت 􀑧 ھا گش « قرآن خانه » كپی برداری شده بود. نظام آموزش و پرورش اروپائی جانشين
ا 􀑧 د ت 􀑧 شھرھای ايران دبستان و دبيرستان ساخته شد. ھم چنين برای نخستين بار در تھران دانشگاه ساخته ش
رورش 􀑧 ور پ 􀑧 د، در درون كش 􀑧 د بودن 􀑧 دان نيازمن 􀑧 ی ب 􀑧 بتوان بخشی از كارشناسانی را كه دولت و صنايع داخل
ران 􀑧 گاه ھای اي 􀑧 رای دانش 􀑧 د ب 􀑧 ش ش 􀑧 ت، كوش 􀑧 ه دول 􀑧 ا ھزين 􀑧 م ب 􀑧 ور، آن ھ 􀑧 ارج از كش 􀑧 ه خ 􀑧 داد. با اعزام دانشجو ب
ه 􀑧 ر آن ك 􀑧 د. ديگ 􀑧 رورش يابن 􀑧 د، پ 􀑧 ده بودن 􀑧 يل ش 􀑧 ا فارغ التحص 􀑧 گاه ھای اروپ 􀑧 ه از دانش 􀑧 ی ك 􀑧 ای متخصص 􀑧 كادرھ
36
بك 􀑧 ه س 􀑧 د ب 􀑧 ردان باي 􀑧 ان و م 􀑧 د و زن 􀑧 ويب ش 􀑧 تص « رفع حجاب اجباری » به تقليد از تركيه، در ايران نيز قانون
اروپائيان لباس می پوشيدند.
درن 􀑧 ادر م 􀑧 در كنار اين اقدامات، در بخش زيرساخت نيز سرمايه گذاری شد. در اين دوران نخستين بن
ای 􀑧 ارس و دري 􀑧 ايران در خر مشھر و بندرپھلوی ساخته شدند. خط راه آھنی نيز برنامه ريزی شد كه خليج ف
ه ی 􀑧􀑧 دند و در نتيج 􀑧􀑧 اخته ش 􀑧􀑧 فالته س 􀑧􀑧 ه آس 􀑧􀑧 ای شوس 􀑧􀑧 دريج را هھ 􀑧􀑧 ين به ت 􀑧􀑧 ت. ھم چن 􀑧􀑧 م می پيوس 􀑧􀑧 ه ھ 􀑧􀑧 زر را ب 􀑧􀑧 خ
كر 􀑧 د و ش 􀑧 ه ھای قن 􀑧 ون كارخان 􀑧 رفی ھم چ 􀑧 سرمايه گذاری دولت و بخش خصوصی، برخی صنايع مدرن مص
ه در 􀑧 ود ك 􀑧 ده ب 􀑧 ه ش 􀑧 ن تھي 􀑧 ه ذوب آھ 􀑧 يس كارخان 􀑧 رای تأس 􀑧 و پارچ هبافی در ايران ب هوجود آمدند. طرحی نيز ب
ن 􀑧 ه ذوب آھ 􀑧 تين كارخان 􀑧 قوط او، نخس 􀑧 س از س 􀑧 ال پ 􀑧 أ ٢۵ س 􀑧 ت و تقريب 􀑧 اده نگش 􀑧 اه پي 􀑧 قوط رضاش 􀑧 ه ی س 􀑧 نتيج
ايران در اصفھان ساخته شد.
ياری 􀑧 ت و بس 􀑧 يش گرف 􀑧 ان را در پ 􀑧 ركوب آزادی خواھ 􀑧 در رابطه با سياست انگليس، رضاشاه سياست س
د و در 􀑧 ده بودن 􀑧 تاده ش 􀑧 ا فرس 􀑧 ه اروپ 􀑧 يل ب 􀑧 رای تحص 􀑧 ت ب 􀑧 ه دول 􀑧 ا ھزين 􀑧 ه ب 􀑧 ی ك 􀑧 ر اران 􀑧 ون دكت 􀑧 از كادرھائی ھم چ
روه 􀑧 ك گ 􀑧 كيل ي 􀑧 ه ايران و تش 􀑧 ت ب 􀑧 س از بازگش 􀑧 د، پ 􀑧 ته بودن 􀑧 نا گش 􀑧 ويكی آش 􀑧 تی و بلش 􀑧 ار ماركسيس 􀑧 ا افك 􀑧 ا ب 􀑧 آن ج
م 􀑧 ل رژي 􀑧 ت عوام 􀑧 درس به دس 􀑧 ون م 􀑧 ی چ 􀑧 سياسی مخفی دستگير و زندانی شدند. چھره،ھای سياسی سرشناس
پھلوی كشته و يا ھم چون دكتر مصدق زندانی و خانه نشين شدند.
انی 􀑧 ١٩٣٢ با كمپانی نفت بريتيش پتروليوم قرارداد جديدی بسته شد كه طی آن كمپ - طی سال ھای ٣٣
اھی 􀑧 رارداد آگ 􀑧 وای آن ق 􀑧 ران از محت 􀑧 ردم اي 􀑧 ا م 􀑧 د. ام 􀑧 وردار گردي 􀑧 ری برخ 􀑧 نفت انگليس از منافع بسيار بيش ت
نيز به طور سربسته درباره محتوای آن قرارداد سخن گفته شد. « مجلس شورا » نيافتند. حتی در
ران 􀑧 ردم اي 􀑧 رج م 􀑧 ه خ 􀑧 ه ب 􀑧 ود ك 􀑧 ويه آن ب 􀑧 ك س 􀑧 د. ي 􀑧 ويه بودن 􀑧 دارای دو س « لاحی 􀑧 اص» ه ھای 􀑧 ن برنام 􀑧 اي
ت 􀑧 ابع نف 􀑧 جاده ھای شوسه و را هآھن ساخته شدند تا كمپانی نفت بريتيش پتروليوم بتواند ساده تر و بيش تر من
اخت ھا 􀑧 ن زيرس 􀑧 رداری از اي 􀑧 ان بھر هب 􀑧 ايران را غارت كند و سويه ديگر آن بود كه مردم ايران نيز از امك
ای 􀑧 انی دوم در دور هھ 􀑧 گ جھ 􀑧 س از جن 􀑧 ه پ 􀑧 ود ك 􀑧 اريخی خ 􀑧 ای ت 􀑧 دق در نط قھ 􀑧 ر مص 􀑧 تند. دكت 􀑧 وردار گش 􀑧 برخ
مختلف مجلس شورای ملی ايراد كرد، به اين دوگانگی اشاره كرده است.
ديگر آن كه در دورانِ پھلوى كوشش شُد چُنين وانمود شود كه رُشد و عظمتِ ايران در دورانِ پيش
با جامعه « شاھنشاھى » بوده است و به ھمين دليل سيستم « شاھنشاھى » از اسلام به خاطر وجودِ سيستم
در تضاد قرار ندارد. امّا ديديم كه استبداد ،« سِكولاريسم » مدنى كه چيزى نيست مگر روندِ تراكُم يافته
جامعه » پھلوی كوشيد تا انديشه علمى را تنھا به روندِ توليد و خدمات اداری محدود سازد و آن را به حوزه
راه ندھد. رژيم پھلوى از ھرگونه بحثى در رابطه با عُقلائى و منطقى بودنِ سيستم « مدنى
جلوگيرى كرد و به ھمين دليل می توان گُفت كه انقلابِ ضدپھلوى نتيجه تضادى بود كه « شاھنشاھى »
استبدادى حُكومت به وجود آمده بود. تا كُنون در تاريخ ديده نشُده است ◌ِ مابين شيوه توليدِ مُدرن و نھادِ
37
نھادھائى كه ھم ديگر را نفى می كُنند و ادامه حياتِ يكى منوط به نابودى و فروپاشى ديگرى است، بتوانند
براى مُدتى طولانى در كنار يك ديگر دوام آورده و با يك ديگر ھم زيستى مُسالمت آميز داشته باشند.
بنابراين دير يا زود بايد اين تضاد به نفع يكى از مُتضادھا حّل می گشت و از آن جا كه شيوه توليد شيرازه
زندگى مردُم را دگرگون می سازد و در اين رابطه بازگشت به عقب ديگر مُمكن نيست، لاجرم استبدادِ
سياسى كه با تفكُر علمىِ جامعه مدنى ھم سوئى ندارد، بايد از ميان برداشته می شُد.
اما با پيدايش سلطنت پھلوی از نقش دولت در اقتصاد ملی به ھيچ وجه كاسته نشد. نخست آن كه رضا
شاه به ترين روستاھای حاصل خيز را به زور از مالكين آن ھا غصب كرد و به مالكيت خود درآورد و
به بزرگ ترين مالك ارضی كشور بدل گشت. ٦٨ ديگر آن كه در دوران او با تأسيس ادارات دولتی،
بانك ھای دولتی، سيستم آموزش و پرورش مدرن، ارتش مدرن و حتی بيمارستان ھای دولتی و غيره
به بزرگ ترين كارفرمای كشور بدل گشت. در كنار آن، بيش تر صنايع بزرگی كه در آن دوران به وجود
آمدند، به جز صنعت نفت كه بزرگ ترين شاخه صنعتی ايران بود، ھمه گی در مالكيت دولت قرار داشتند
كه عبارت بودند از ٨ كارخانه قند، ٣ كارخانه سيمان سازی، يك كارخانه اشباع چوب، يك كارخانه
چای سازی، يك كارخانه حريربافی و يك كارخانه چيت سازی. البته در بخش خصوصی نيز در اين
دوران سرمايه گذاری ھای صنعتی انجام گرفت، منتھی با اين توفير كه بيش تر كارخانه ھائی كه تأسيس
شدند، كوچك بودند. مھم ترين اين سرمايه گذاری ھا با تأسيس ٣٠ كارخانه و كارگاه در بخش پارچ هبافی
بود. ٦٩ بر اساس آماری كه در دست است، در سال ١٣٢٠ ، يعنی آخرين سال سلطنت رضا شاه كل توليد
،% ١٨/ ۵٨ %، دامداری ۶.١١ %، صنايع ۴ / ناخالص ملی ايران چنين تركيبی داشت: كشاورزی ٩
۶ %. در نتيجه ی گسترش صنايع در سال ١٩۴٠ در ٣٨٢ / ۴ % و رشت هھای ديگر ۵ / صنايع خانگی ۶
كارخانه بزرگ كشور روی ھم ۴۴٩۵۴ كارگر شاغل بودند كه ٨٠ % آنان كارگران غيرماھر
(غيرمتخصص) بودند. ٧٠ اين آمار نشان می دھند كه در دوران رضا شاه مناسبات سنتی ھم چنان
مناسبات غالب بودند و دولت مركزی بزرگ ترين نيروی اقتصادی بود، امری كه زيرساخت ديكتاتوری
و استبداد رضا شاه را تشكيل می داد.
كه اجرای آن در دوران رياست جمھوری كندی توسط ديوانسالاری « اصلاحات ارضی » پروژه
امريكا بر حكومت ايران تحميل شد، زمينه را برای دگرگونی روابط سنتی ھم وار ساخت. توليد ناخالص
٣٧٠٢ ميليارد ﷼ بود / ١٣۵۶ ، يعنی سال سقوط خاندان پھلوی، برابر با ۴ - ملی ايران در سال ھای ۵٧
٣۴ % بود. با / ٣۴ و خدمات برابر با ۶ / ١٨ %، نفت ٧ / ٩ %، صنعت ۵ / كه سھم كشاورزی برابر با ٢
١٠ % از كل توليد ناخالص ملی قرار داشت، در / توجه به اين حقيقت كه سھم خدمات دولتی برابر با ٩
نتيجه می توان دريافت كه دولت در آن زمان نيز بزرگ ترين قدرت اقتصادی بود، زيرا در كنار خدمات
١ %) و بيش از نيمی از توليد در / ٣۴ %)، آب و برق ( ١ / ١٠ %)، صنعت نفت ( ٧ / دولتی ( ٩
38
بخش ھای صنعت و ساختما ن، به طور كامل در اختيار دولت قرار داشتند. روی ھم می توان نتيجه گرفت
۵۵ % از توليد ناخالص كشور توسط دستگاه دولت كنترل می شد. ٧١ ھمين امر / كه در آن دوران ۴
آشكار می سازد كه تمركز قدرت اقتصادی در دستان دولت خود زمينه ساز تداوم استبداد آسيائی در
ايران بود. ٧٢
جمھوری اسلامی يا حكومت ضد سكولاريسم
اى 􀑧 ه ج 􀑧 ران ب 􀑧 ه در اي 􀑧 ديم ك 􀑧 گفتيم كه انقلاب ١٣۵٧ نخستين انقلاب ضدسكولاريستی در تاريخ بود. و دي
درن 􀑧 ى م 􀑧 ود آوردنِ دولت 􀑧 ه وج 􀑧 آن كه حُكومت به دست نيروھائى بی اُفتد كه با علم ضديت ندارند و خواھان ب
از 􀑧 ه در آغ 􀑧 اد ك 􀑧 اور اُفت 􀑧 اى دين ب 􀑧 ت نيروھ 􀑧 ه دس 􀑧 ى ب 􀑧 درتِ سياس 􀑧 د، قُ 􀑧 ل كُن 􀑧 ى عم 􀑧 ر علم 􀑧 اس تفكُ 􀑧 ر اس 􀑧 ھستند كه ب
د 􀑧 قدرت يابی خود با ھرگونه تفكُر علمى با صراحت دُشمنى می ورزيدند. به اين ترتيب چُنين به نظر می رس
ديريت و 􀑧 تبدادى و مُ 􀑧 تِ اس 􀑧 انِ حُكوم 􀑧 اد مي 􀑧 تنِ تض 􀑧 ان برداش 􀑧 ی از مي 􀑧 ه در پ 􀑧 لاب ١٣٥٧ ك 􀑧 دفِ انق 􀑧 ابين ھ 􀑧 كه م
ران 􀑧 ر اي 􀑧 لاب ب 􀑧 توليدِ صنعتى مُتكى بر شيوه تفكُر علمى بود و حُكومتِ استبداد دينى كه پس از پيروزى انق
ى از 􀑧 د و حت 􀑧 ومت ورزي 􀑧 ى خُص 􀑧 ر علم 􀑧 اى تفكُ 􀑧 ه نمودھ 􀑧 ر گون 􀑧 ا ھ 􀑧 ويش ب 􀑧 دايش خ 􀑧 استقرار يافت و در آغازِ پي
ه 􀑧 ولأ چگون 􀑧 ود دارد. اُص 􀑧 ارز وج 􀑧 فعاليتِ دانشگاه ھا جلوگيرى و مؤسساتِ علمى را تعطيل كرد، تضادى ب
انقلابى با آن چنان اھداف توانست زمينه ساز پيدايش چُنين حُكومتى گردد؟
د از 􀑧 ورت باي 􀑧 ابيم، در آن ص 􀑧 ول بي 􀑧 اگر بخواھيم براى آن چه كه در ايران رُخ داده است، توضيحى معق
ى 􀑧 د، يعن 􀑧 راھم گردي 􀑧 ف « م􀑧 سِكولاريس » ◌ِ د􀑧 دايش رون 􀑧 رای پي 􀑧 ه ب 􀑧 ھمان جاى تاريخ بی آغازيم كه در غرب زمين
يد 􀑧 ويش كوش 􀑧 ذھبى خ 􀑧 اى م 􀑧 ه باورھ 􀑧 أ ب 􀑧 ا اتك 􀑧 ا ب 􀑧 ورژوازى اُروپ 􀑧 رده ب 􀑧 ه خُ 􀑧 ازگرديم ك 􀑧 بايد به دورانى از تاريخ ب
به حُكومتِ خودكامه فئودالى كه مانعى بر سرِ راه رُشدِ او بود، خاتمه دھد.
رمايه دارى 􀑧 رورت ھاى س 􀑧 ژه ض 􀑧 ه وي 􀑧 انى و ب 􀑧 ازار جھ 􀑧 اى ب 􀑧 در ايران، سلطنتِ پھلوى در رابطه با نيازھ
ه در 􀑧 ن رابط 􀑧 د و در اي 􀑧 كُن « مُدرنيزه » انگلستان به وجود آمد و كوشيد ايران را درتناسُب با آن ضرورت ھا
اى 􀑧 نّتىِ توده ھ 􀑧 دگى سُ 􀑧 ى، زن 􀑧 يم اراض 􀑧 نعتى و تقس 􀑧 ه ھای ص 􀑧 يس كارخان 􀑧 ا تأس 􀑧 رد و ب 􀑧 د ك 􀑧 ايران شھرنشينى رُش
ت و 􀑧 تاب ياف 􀑧 ھرھا ش 􀑧 ه ش 􀑧 تائى ب 􀑧 ردُمِ روس 􀑧 وم م 􀑧 شھرى و روستائى دُچار تحولى اساسى گرديد. از يك سو ھُج
د. 􀑧 ود آم 􀑧 ه وج 􀑧 ى ب 􀑧 ه اى غيرعُقلائ 􀑧 تبدادى رابط 􀑧 تِ اس 􀑧 د و حُكوم 􀑧 ى تولي 􀑧 ديريتِ علم 􀑧 ابين مُ 􀑧 ر م 􀑧 وى ديگ 􀑧 از س
ر 􀑧 ه را ب 􀑧 ردنِ جامع 􀑧 نعتى ك 􀑧 تابِ ص 􀑧 ه ش 􀑧 اى آن ك 􀑧 ه ج 􀑧 ود، ب 􀑧 انى ب 􀑧 رمايه دارى جھ 􀑧 ه س 􀑧 ته ب 􀑧 حُكومت كه خود وابس
ورھاى 􀑧 ه كش 􀑧 ت ب 􀑧 دِ نف 􀑧 دن درآم 􀑧 راى بازگرداني 􀑧 د ب 􀑧 د، باي 􀑧 يم كُن 􀑧 ى تنظ 􀑧 ه ايران 􀑧 ى جامع 􀑧 اى درون 􀑧 اس ظرفيت ھ 􀑧 اس
ه 􀑧 د ك 􀑧 ود آمدن 􀑧 ه وج 􀑧 ران ب 􀑧 ائى در اي 􀑧 اسِ آن، نھادھ 􀑧 ر اس 􀑧 ه ب 􀑧 متروپُلِ سرمايه دارى سياستى را تعقيب می كرد ك
ه 􀑧 ت و در نتيج 􀑧 ود داش 􀑧 ى وج 􀑧 ديريت ايران 􀑧 ه مُ 􀑧 ص و ن 􀑧 اى متخص 􀑧 ارگر و نيروھ 􀑧 براى به كار انداختن آن نه ك
احب 􀑧 ران ص 􀑧 ل اي 􀑧 ه ھمين دلي 􀑧 د. ب 􀑧 ارج می آوردن 􀑧 ادى را از خ 􀑧 ى و اقتص 􀑧 ديريت فن 􀑧 دس و مُ 􀑧 ارگر و مھن 􀑧 د ك 􀑧 باي
اع 􀑧 وى دف 􀑧 لطه پھل 􀑧 ر سُ 􀑧 رانِ زي 􀑧 ت از اي 􀑧 ی توانس 􀑧 ائى نم 􀑧 امى امريك 􀑧 ار نظ 􀑧 ارتشى شد كه بدون چھل ھزار مُستش
39
تن 􀑧􀑧 راى بس 􀑧􀑧 ت ب 􀑧􀑧 ركردگانِ حُكوم 􀑧􀑧 وى و س 􀑧􀑧 انواده پھل 􀑧􀑧 ه خ 􀑧􀑧 دند ك 􀑧􀑧 ب ش 􀑧􀑧 ران نص 􀑧􀑧 ه ھائی در اي 􀑧􀑧 د و كارخان 􀑧􀑧 كُن
ت 􀑧􀑧 د. حُكوم 􀑧􀑧 رده بودن 􀑧􀑧 ت ك 􀑧􀑧 وه درياف 􀑧􀑧 ارجى رش 􀑧􀑧 ركت ھاى خ 􀑧􀑧 ا دُلار از ش 􀑧􀑧 دِ آن ميليون ھ 􀑧􀑧 اى خري 􀑧􀑧 قراردادھ
ه، 􀑧 طح جامع 􀑧 روت در س 􀑧 ن ث 􀑧 ه اي 􀑧 يم ناعادلان 􀑧 د. تقس 􀑧 دھ « اد 􀑧 ب» ه􀑧 ت را ب 􀑧 نف « ثروتِ بادآورده » مأموريت داشت
د 􀑧 ادر نبودن 􀑧 ويش ق 􀑧 ارآئى خ 􀑧 دم ك 􀑧 ص و ع 􀑧 دانِ تخص 􀑧 اطر فُق 􀑧 ه خ 􀑧 ه ب 􀑧 ھرھا ك 􀑧 تائى در ش 􀑧 ا روس 􀑧 ور ميليون ھ 􀑧 حُض
يرآبادھا، 􀑧 ده و در حص 􀑧 دل گردي 􀑧 ھرھا ب 􀑧 ينان ش 􀑧 درمُناسباتِ توليدى صنعتى مدرن جذب گردند و به حاشيه نش
ى 􀑧 رايطِ انقلاب 􀑧 ذھبى در ش 􀑧 تِ م 􀑧 ور ذھني 􀑧 راى حُض 􀑧 ه را ب 􀑧 ود زمين 􀑧 حلبى آبادھا و بی غوله ھا به سر می بُردند، خ
لاب 􀑧 د، انق 􀑧 وى باش 􀑧 تبدادِ پھل 􀑧 ه اس 􀑧 ھروندان علي 􀑧 لابِ ش 􀑧 ه انق 􀑧 يش از آن ك 􀑧 لابِ ١٣٥٧ پ 􀑧 ود. انق 􀑧 اخته ب 􀑧 راھم س 􀑧 ف
تبدادِ 􀑧 ى اس 􀑧 روستانشينان عليه استبداد شھروندى بود. آن ھا با پيروزى در انقلاب، استبدادِ ويژه خويش ، يعن
اكم 􀑧 ران ح 􀑧 ر اي 􀑧 ر سراس 􀑧 ود، ب 􀑧 ه ب 􀑧 اريخ چ 􀑧 ت و ت 􀑧 تائى داراى ھوي 􀑧 سياسى - مذھبى را كه در جامعه سُنتى روس
ساختند.
ت، 􀑧 ى روحاني 􀑧 تان اوليگارش 􀑧 ى در دس 􀑧 درت سياس 􀑧 ظ قُ 􀑧 راى حف 􀑧 ى ب 􀑧 ون خُمين 􀑧 در اين روند انقلابى كسى چ
ات را داد. 􀑧 ركت در انتخاب 􀑧 قّ رأى و ش 􀑧 ان ح 􀑧 ه زن 􀑧 د. او ب 􀑧 ل كُن 􀑧 ن عم 􀑧 مجبور شد برخلافِ سُنت ھا و اُصول دي
ردد و 􀑧 گ « انون 􀑧 ق» ع􀑧 د واض 􀑧 ی توان 􀑧 ز م 􀑧 ان ني 􀑧 ه انس 􀑧 د ك 􀑧 پذيرفتن « روعه 􀑧 ت مش 􀑧 حكوم » وادار 􀑧 ان ھ 􀑧 ن گراي 􀑧 دي
لاحيتى 􀑧 ين ص 􀑧 وند، از چُن 􀑧 ی ش 􀑧 ده م 􀑧 ردم برگُزي 􀑧 وى م 􀑧 دگان آن از س 􀑧 ه نماين 􀑧 ك « لامى 􀑧 وراى اس 􀑧 س ش 􀑧 مجل »
د 􀑧 درن نيازمن 􀑧 اتى مُ 􀑧 تم مالي 􀑧 ه سيس 􀑧 ود ب 􀑧 ات خ 􀑧 ه حي 􀑧 راى ادام 􀑧 درن ب 􀑧 ت مُ 􀑧 برخوردار است. آن ھا پذيرفتند كه دول
است. « ذكات » و « خُمس » می باشد كه پديده اى بسيار فراتر از
« ى􀑧 ھمه پُرس » ه􀑧 لامى ب 􀑧 ورى اس 􀑧 جمھ « ى􀑧 قانون اساس » آن ھا با توجُه به ضرورت ھاى زمان پذيرفتند كه
ى 􀑧 نت گرايان دين 􀑧 ه سُ 􀑧 ه آن ك 􀑧 اختند. خُلاص 􀑧 ته س 􀑧 ردُم وابس 􀑧 ه رأى م 􀑧 نھاده شود و مشروعيت نظام اسلامى را ب
د، 􀑧 ن روى آوردن 􀑧 ول دي 􀑧 ذارى در اُص 􀑧 وآورى و بدعت گُ 􀑧 ه ن 􀑧 ود ب 􀑧 درن، خ 􀑧 ت مُ 􀑧 اى دول 􀑧 ر نھادھ 􀑧 به خاطر تسلط ب
ون 􀑧 م چ 􀑧 ران، ھ 􀑧 يعه در اي 􀑧 ت ش 􀑧 يعنى ھمان روندى كه در اُروپا رُخ داد، در ايران نيز تحقق مى يابد. روحاني
دون 􀑧 ه ب 􀑧 ی دارد ك 􀑧 ام برم 􀑧 ن گ 􀑧 ازى دي 􀑧 روحانيت پروتستانت در اُروپا نخُستين نيروئى است كه در جھت نوس
ود 􀑧 د بوج 􀑧 ی توانن 􀑧 دنى نم 􀑧 ه م 􀑧 ق جامع 􀑧 و تحق « م􀑧 سكولاريس » د􀑧 دايش رون 􀑧 راى پي 􀑧 وقى لازم ب 􀑧 ه ھاى حُق 􀑧 آن زمين
آيند . ٧٣
ت 􀑧 در ايران با بُن بس « سِكولاريسم » دينى روندِ ◌ِ ھر چند چُنين به نظر می رسد كه با پيروزى حُكومتِ
نّتى را 􀑧 ذھبى سُ 􀑧 ى - م 􀑧 تبدادِ سياس 􀑧 و اس 􀑧 ك س 􀑧 ه از ي 􀑧 لامى ك 􀑧 تِ اس 􀑧 ال حُكوم 􀑧 ينِ ح 􀑧 ا در ع 􀑧 ت. امّ 􀑧 ده اس 􀑧 ه شُ 􀑧 مواج
دِ 􀑧 ترشِ رون 􀑧 د و گُس 􀑧 ه رُش 􀑧 ود ب 􀑧 اى خ 􀑧 ا و ناكامى ھ 􀑧 ا، ناھنجارى ھ 􀑧 ا كاركردھ 􀑧 نمايندگى می كُند، از سوى ديگر ب
ه 􀑧 د ك 􀑧 بيش از ھر زمانِ ديگرى يارى رسانيده است. اينك غالبِ شھروندان ايران پى بُرده ان « سِكولاريسم »
ت 􀑧 ى سياس 􀑧 وقت » را 􀑧 يد، زي 􀑧 ق بخش 􀑧 ت تحقُ 􀑧 ن از سياس 􀑧 بايد به جُدائى دي « دُنيوى » براى دست يابى به يك زندگى
رى 􀑧 افِ فك 􀑧 د از انكش 􀑧 ين رون 􀑧 ه ھم 􀑧 ر پاي 􀑧 ٧٤ ب .« وند 􀑧 ی ش 􀑧 دا م 􀑧 م جُ 􀑧 غيرمُقدس می شود و دين مُقدس می ماند، آن دو از ھ
40
ت 􀑧 دائى سياس 􀑧 است كه مى بينيم بخشى بُزُرگ از بھترين انديشمندانِ دينى ايران خود امروز به ضرورت جُ
ده 􀑧 ودِ پدي 􀑧 ز وج 􀑧 ت ني 􀑧 ين حُكوم 􀑧 ه ھاى ھم 􀑧 ى از لاي 􀑧 ى بخش 􀑧 ته اند. حتّ 􀑧 ه گش 􀑧 ن انديش 􀑧 غ اي 􀑧 رده و مُبلّ 􀑧 ى بُ 􀑧 ن پ 􀑧 از دي
ارتِ 􀑧 ه عب 􀑧 ت. ب 􀑧 ى اس 􀑧 انونِ اساس 􀑧 ذفِ آن از ق 􀑧 انِ ح 􀑧 ته و خواھ 􀑧 ه لازم ندانس 􀑧 را براى دوامِ جامع « ولايت فقيه »
ى در 􀑧 اى واردات 􀑧 اس اُلگوھ 􀑧 ر اس 􀑧 لاب ب 􀑧 يش از انق 􀑧 ا پ 􀑧 ت « م􀑧 سِكولاريس » دِ􀑧 ه رون 􀑧 د ك 􀑧 دعى شُ 􀑧 وان مُ 􀑧 ی ت 􀑧 ر م 􀑧 ديگ
ل 􀑧 ه ھمين دلي 􀑧 ت، ب 􀑧 ی گرف 􀑧 مه نم 􀑧 ردُم سرچش 􀑧 طه م 􀑧 جامعه پياده می شُد و چون از ضرورت ھاى زندگى بلاواس
روزى 􀑧 س از پي 􀑧 ازه پ 􀑧 نيز در زندگى و رفتار و كردار اجتماعى آن ھا تأثيرى پی گير نداشت و حال آن كه ت
لى 􀑧 وع اص 􀑧 ه موض 􀑧 ه ب 􀑧 رى در جامع 􀑧 ر دورانِ ديگ 􀑧 يش از ھ 􀑧 ب « م􀑧 سِكولاريس » دِ􀑧 انقلابِ اسلامى است كه رون
خى 􀑧 ود پاسُ 􀑧 ره خ 􀑧 زندگى روزمره توده ھا گره خورده و چون جامعه بايد دير يا زود به مسائل زندگى روزم
دل 􀑧 اعى ب 􀑧 رورتى اجتم 􀑧 ه ض 􀑧 ب « م􀑧 سِكولاريس » اگونِ 􀑧 ه ھاى گون 􀑧 ا جنب 􀑧 ه ب 􀑧 ث در رابط 􀑧 مطلوب دھد، بنابراين بح
ر 􀑧 ى ب 􀑧 ى - عُقلائ 􀑧 ر علم 􀑧 ه تفكُ 􀑧 ن و غلب 􀑧 ت از دي 􀑧 دائى سياس 􀑧 گشته است. روشن است كه اين روند سرانجامِ به جُ
تفكُر دينى مُنجر خواھد شُد.
بب 􀑧 ه س 􀑧 اند، بلك 􀑧 ی رس 􀑧 درت سياس 􀑧 را به ق « روعه خواھان 􀑧 مش » ط􀑧 ه فق 􀑧 تی ١٣۵٧ ن 􀑧 لاب ضدسكولاريس 􀑧 انق
ر از 􀑧 ت بيش ت 􀑧 تان دول 􀑧 اد در دس 􀑧 ز اقتص 􀑧 ن دوران تمرك 􀑧 د. در اي 􀑧 ران ش 􀑧 ی در اي 􀑧 تبداد سياس 􀑧 داوم اس 􀑧 ت و ت 􀑧 تثبي
د 􀑧 بب ش 􀑧 ران س 􀑧 ی از اي 􀑧 ش خصوص 􀑧 دوران پھلوی گشت، زيرا از يك سو فرار بسياری از كارخان هداران بخ
تن 􀑧 رای درھم شكس 􀑧 ت ب 􀑧 ر دول 􀑧 وی ديگ 􀑧 د، از س 􀑧 ت گيرن 􀑧 ه ھا را به دس 􀑧 ديريت آن كارخان 􀑧 ی م 􀑧 ای دولت 􀑧 نھادھ
ش 􀑧 د در بخ 􀑧 ور ش 􀑧 ت، مجب 􀑧 ده اس 􀑧 ازماندھی ش 􀑧 لامی س 􀑧 م اس 􀑧 ه رژي 􀑧 ا علي 􀑧 ط امريك 􀑧 ه توس 􀑧 ادی ك 􀑧 ره اقتص 􀑧 محاص
ی 􀑧 نايع خصوص 􀑧 بت ب هص 􀑧 ی نس 􀑧 نايع دولت 􀑧 ھم ص 􀑧 ه به س 􀑧 صنايع سنگين سرمايه گذاری ھای كلان كند و در نتيج
أ 􀑧 ت تقريب 􀑧 روش نف 􀑧 ت از ف 􀑧 د دول 􀑧 بسيار افزوده گشت. ھم چنين به خاطر بالارفتن سرسام آور بھای نفت، درآم
يش 􀑧 ز ب 􀑧 ين تمرك 􀑧 دو برابر گشته است و در حال حاضر به تقريبأ ۶٠ ميليارد دلار در سال بالغ می شود. ھم
از اندازه اقتصاد در دستان نھادھای دولتی سبب استمرار استبداد آسيائی در ايران گشته است.
ه 􀑧 ت ك 􀑧 ده اس 􀑧 كيل ش 􀑧 اگون تش 􀑧 ه ھای گون 􀑧 ران از لاي 􀑧 ونی اي 􀑧 ه كن 􀑧 ت حاكم 􀑧 وی، ھئي 􀑧 رعكس دوران پھل 􀑧 ا ب 􀑧 ام
ی را در 􀑧 ای دولت 􀑧 ی از نھادھ 􀑧 ه ھا بخش 􀑧 ن لاي 􀑧 ك از اي 􀑧 ر ي 􀑧 د. ھ 􀑧 تگی دارن 􀑧 اعی وابس 􀑧 اگون اجتم 􀑧 گون « ل􀑧 محاف » به
ه ھا 􀑧 اختيار خود گرفته و با آن ابزار بخشی از اقتصاد دولتی را در كنترل خود دارد. منافع متضاد اين لاي
ای 􀑧 ی از نھادھ 􀑧 ارزه بخش 􀑧 كال مب 􀑧 ود را در اش 􀑧 ا خ 􀑧 ن جناح ھ 􀑧 ارزه اي 􀑧 اھی مب 􀑧 ر از گ 􀑧 ه ھ 􀑧 ود ك 􀑧 بب می ش 􀑧 ی س 􀑧 حت
ش 􀑧 رين بخ 􀑧 ته اند بزرگ ت 􀑧 امی توانس 􀑧 ای نظ 􀑧 ر نھادھ 􀑧 ال حاض 􀑧 دولتی عليه بخ شھای ديگر نمايان سازد. در ح
ر 􀑧 ر ديگ 􀑧 اح ب 􀑧 ن جن 􀑧 لطه اي 􀑧 بب س 􀑧 از نھادھای اقتصاد دولتی را در دستان خود متمركز سازند و ھمين امر س
لطه 􀑧 اب س 􀑧 وری، بازت 􀑧 ت جمھ 􀑧 ات رياس 􀑧 دی نژاد در انتخاب 􀑧 روزی احم 􀑧 ت. پي 􀑧 ته اس 􀑧 جناح ھای ھيئت حاكمه گش
اقتصادی اين جناح بر ديگر لايه ھای ھيئت حاكمه است.
نتيجه گيری
41
لاش 􀑧 ت ت 􀑧 ران و شكس 􀑧 ردم اي 􀑧 ه ی م 􀑧 بش آزادی خواھان 􀑧 رنج جن 􀑧 وان بغ 􀑧 تيم، می ت 􀑧 ه نوش 􀑧 ه ك 􀑧 هآن چ 􀑧 ه ب 􀑧 ا توج 􀑧 ب
يك سد ساله برای تحقق پروژه دمكراسی در ايران را چنين خلاصه كرد:
كيل 􀑧 ادی تش 􀑧 ای اقتص 􀑧 نايع و نھادھ 􀑧 ر ص 􀑧 ی ب 􀑧 ت دولت 􀑧 ران را مالكي 􀑧 ی در اي 􀑧 تبداد سياس 􀑧 ه اس 􀑧 ١ - زيرپاي
می دھد.
ع 􀑧 ه نف 􀑧 ب ب 􀑧 ن تناس 􀑧 د و اي 􀑧 كيل می دھ 􀑧 ی را تش 􀑧 اد مل 􀑧 ب از اقتص 􀑧 ه غال 􀑧 ی وج 􀑧 اد دولت 􀑧 ه اقتص 􀑧 انی ك 􀑧 ا زم 􀑧 ٢ - ت
ی در 􀑧 روژه دمكراس 􀑧 ق پ 􀑧 رای تحق 􀑧 ب ب 􀑧 اخت مناس 􀑧 ود، زيرس 􀑧 ون نش 􀑧 ی دگرگ 􀑧 مالكيت و اقتصاد خصوص
ايران ھموار نگشته است و استبداد سياسی خود را ھم چنان بازتوليد خواھد كرد.
ی 􀑧 ٣ - ھمين زيرساختار سبب شد تا انقلاب مشروطه به انقلابی سكولاريستی بدل نگردد و بلكه تلاش
بود شكست خورده برای سازش دين و دولت با ھم.
اط و 􀑧 ار انحط 􀑧 ۴ - جنبش ھای رھائی بخش ھميشه زمانی در ايران به وجود آمدند كه دولت مركزی دچ
تثنی 􀑧 ده مس 􀑧 ن قاع 􀑧 ز از اي 􀑧 دق ني 􀑧 ر مص 􀑧 ه رھبری دكت 􀑧 ت ب 􀑧 نايع نف 􀑧 ردن ص 􀑧 ی ك 􀑧 بش مل 􀑧 ود. جن 􀑧 ضعف شده ب
تعمار 􀑧 ود، اس 􀑧 ته ب 􀑧 عيف گش 􀑧 انی دوم ض 􀑧 گ جھ 􀑧 ه جن 􀑧 ه در نتيج 􀑧 تان ك 􀑧 ه انگلس 􀑧 ا ب 􀑧 تن امريك 􀑧 نيست. با پيوس
د 􀑧 ران را بازتولي 􀑧 ی در اي 􀑧 تبداد سياس 􀑧 د و اس 􀑧 ھم راه با متحدان بومی خود توانست بر آن جنبش غلبه ياب
كند.
لاب 􀑧 ون انق 􀑧 ا كن 􀑧 س ت 􀑧 ت و از آن پ 􀑧 اريخ اس 􀑧 تی ت 􀑧 د سكولاريس 􀑧 لاب ض 􀑧 تين انق 􀑧 ه نخس 􀑧 ۵ - انقلاب ١٣۵٧ ك
ه 􀑧 ی ك 􀑧 زی متزلزل 􀑧 ديگری در تاريخ رخ نداده است، انقلابی بود برای از ميان برداشتن حكومت مرك
ی 􀑧 ران، يعن 􀑧􀑧 امدرن در اي 􀑧 ت پيش 􀑧 ازی حكوم 􀑧 ود و بازس 􀑧 ت داده ب 􀑧 ه را از دس 􀑧􀑧 ر جامع 􀑧 ود ب 􀑧 رل خ 􀑧 كنت
جمھوری اسلامی بازتاب اين روند است.
اخته 􀑧 ول س 􀑧 ار تح 􀑧 أ دچ 􀑧 ران را عميق 􀑧 ه اي 􀑧 ته جامع 􀑧 ال گذش 􀑧 ی ٢٩ س 􀑧 لامی ط 􀑧 وری اس 􀑧 ال جمھ 􀑧 ن ح 􀑧 ۶ - با اي
ت و 􀑧 ان برداش 􀑧 ردان را از مي 􀑧 ان م 􀑧 وادی مي 􀑧 ت، بی س 􀑧 ه ھم پيوس 􀑧 ھر را ب 􀑧 تا و ش 􀑧 لاب روس 􀑧 ن انق 􀑧 ت. اي 􀑧 اس
رد و 􀑧 درصد باسوادی زنان را به بيش از ٧٠ % رساند. در بخش نظامی سرمايه گذاری ھای كلان ك
گاه ھا را در 􀑧 ت دانش 􀑧 يد. ظرفي 􀑧 ق بخش 􀑧 امی تحق 􀑧 اس نظ 􀑧 ای حس 􀑧 ی از بخش ھ 􀑧 د در برخ 􀑧 ه خودكفائی تولي 􀑧 ب
مقايسه با دوران پھلوی بيش از ٢٠ برابر ساخت و به سطح علمی دانشگاه ھای ايران بسيار افزود.
ت 􀑧 اختار ھيئ 􀑧 ا س 􀑧 ت، ام 􀑧 ز اس 􀑧 ت متمرك 􀑧 تان دول 􀑧 ی در دس 􀑧 اد مل 􀑧 زرگ اقتص 􀑧 ٧ - ھر چند در ايران بخش ب
ت 􀑧 ه ھای ھئي 􀑧 ك از لاي 􀑧 ر ي 􀑧 را ھ 􀑧 ت، زي 􀑧 ی گش 􀑧 حاكمه جمھوری اسلامی سبب تمركززدائی اقتصاد دولت
ورھای 􀑧􀑧 ون كش 􀑧 د ھم چ 􀑧 ر می توان 􀑧 ين ام 􀑧 لطه دارد. ھم 􀑧 ی س 􀑧 اد دولت 􀑧 ی از اقتص 􀑧 ر بخش 􀑧 ا ب 􀑧 ه تنھ 􀑧􀑧 حاكم
تقرار 􀑧 تبدادی و اس 􀑧 ی اس 􀑧 ام سياس 􀑧 ی نظ 􀑧 بب فروپاش 􀑧 ی س 􀑧 رائط معين 􀑧 در ش « ود 􀑧 أ موج 􀑧 م واقع 􀑧 سوسياليس »
حكومتی دمكراتيك در ايران گردد.
42
پانوشت ھا:
١ ابونصر محمد فارابی: انديشه ھای اھل مدينه فاضله، ترجمه و تحشيه از دكتر سيد جعفر سجادی، كتابخانه طھوری،
چاپ دوم، ١٣۶١ ، صفحه ٢٧١
٢ ھمان جا، صفحه ٢۶٩
به دو گفت موبد » و يا « چنان شاه پالوده گشت از بدی/كه تابيد از او فره ايزدی » ، ٣ حكيم ابوالقاسم فردوسی: شاه نامه
انوشه شدی/ جھاندار با فره ی ايزدی
٤ خواجه نظام الملك طوسی: سياست نامه (سيرالملوك)، به كوشش دكتر جعفر شعار، چاپخانه سپھر، تھران،چاپ دوم،
١٣۵٨ ، صفحه ۵
٥ مجموعه آثار ماركس و انگلس ب هآلمانی، جلد ٢٠ ، صفحه ٢۴٨
٦ ھمانجا، جلد ٣، صفحه ٧٣
٧ ھمانجا، جلد ٣٩ ، صفحه ٢٠۶
٨ ھمانجا، ھمان صفحه
٩ ھمانجا، جلد ۴، صفحه ۵۴٨
10 Asiatische Produktionsweise
11 Karl Marx, "Grundrisse",Dietz Verlag GmbH, Berlin, 1953, Seiten 376, 380, 383, 385 und 396,
12 Ebenda, Seite 376
در شمار هھای « صد سال ناكامي در تحقق پروژه دمكراسي در ايران » ١٣ در اين رابطه بنگريد به نوشته من با عنوان
انتشار يافته است. اين مقاله در برخی از سايت ھای اينترنتی نيز وجود دارد. « طرحی نو » ١١۵ نشريه - ١١٨
١٤ مجموعه آثار ماركس و انگلس ب هآلماني، جلد ٩، صفحه ١٢٩
ترجمه دکتر معين، بنگاه ترجمه و نشر کتاب، تھران ١٣٣۶ ، صفحه ١٧٣ ،« ايران از آغاز تا اسلام » ، ١٥ ر. گيرشمن
16 Maurice Godelier: "Ökonomische Anthropologie", Reinbek 1973, S. 284
17 Günter Lewin: "Zur Diskussion über die „asiatische Produktionsweise“ in der marxistischen Literatur
Frankreichs, in: Ethnographisch-Archäologische Zeitschrift 13 (1972), S. 61
18 Karl August Wittfogel: "Die Theorie der asiatischen Gesellschaft", in: Zeitschrift für Sozialforschung 1938,
S. 90-122
19 Autorenkollektiv unter Leitung von Heinz Kreissig: "Griechische Geschichte", Berlin 1985, S. 43ff, Günter
Lewin: "Zur Diskussion über die „asiatische Produktionsweise“ in der marxistischen Literatur Frankreichs, in:
Ethnographisch-Archäologische Zeitschrift 13 (1972), S. 618, Autorenkollektiv unter Leitung von Irmgard
Sellnow: "Weltgeschichte bis zur Herausbildung des Feudalismus", Berlin 1978
20 Reinhard Kössler: "Dritte Internationale und Bauernrevolution", Frankfurt am Main, 1982
43
21 Karl August Wittfogel: "Die Theorie der asiatischen Gesellschaft", in: Zeitschrift für Sozialforschung 1938, S.
90-122
٢٢ ھمانجا، جلد ١٣ ، صفحه ٩
تم 􀑧 ٢٣ كارل ماركس، گروندريسه، به زبان آلمانی، چاپ آلما نشرقی، صفحه ٣٧۶ . لازم به يادآوری است كه نخست خواس
انی 􀑧 ل آلم 􀑧 ا اص 􀑧 ه را ب 􀑧 تن ترجم 􀑧 ه م 􀑧 امی ك 􀑧 ا ھنگ 􀑧 رم. ام 􀑧 ره گي 􀑧 دين بھ 􀑧 د ت 􀑧 ام و احم 􀑧 اقر پرھ 􀑧 آقايان ب « گروندريسه » از ترجمه
مقايسه كردم، دريافتم كه اين ترجمه بسيار نادقيق و در مواردی كاملأ اشتباه است و ب هھمين دليل خود مجبور به ترجمه
دگرباره نقل قو لھائی شدم كه برای اين نوشته ضروری بودند.
٣٧۶- ٢٤ ھمانجا، صفحات ٣٧٧
جلد نخست، مجموعه آثار ماركس و انگلس به آلمانی، جلد ٢٣ ، صفحه ٣٧٨ و ترجمه ،« سرمايه » ، ٢٥ كارل ماركس
فارسی ايرج اسكندری، انتشارات حزب توده، صفحه ٣٣۶
٢٦ مجموعه آثار ماركس و انگلس ب هآلمانی، جلد ٩، صفحه ١٢٩
به زبان آلمانی، چاپ آلما نشرقی، صفحه ٣٨۶ ،« گروندريسه » ، ٢٧ كارل ماركس
Karl A. Wittfogel ”Die orientalische Despotie„ :« استبداد آسيائی » ٢٨ رجوع شود به اثر كارل ويتفوگل با عنوان
"Zur Frage der asiatischen « درباره مسئله شيوه توليد آسيائی » ٢٩ رجوع شود ب هاثر فرنچ توكای با عنوان
Frenc Tökei و Produktionsweise"
30 Günter Lewin: "Zur Diskussion über die „asiatische Produktionsweise“ in der marxistischen Literatur
Frankreichs, in: Ethnographisch-Archäologische Zeitschrift 13 (1972), S. 61
به فارسی، چاپ پكن، صفحه ۴١ ،« مانيفست حزب كمونيست » ، ٣١ كارل ماركس و فريدريش انگلس
. ٣٢ مجموعه آثار ماركس و انگلس ب هآلمانی، جلد ١٩ ، صفحه ٣٨٩
، ب هزبان آلمانی، سال انتشار ١٩٧٢ ،« ماركس و انگلس و كمون روس » ،Maximilian Rubel ٣٣ ماكسيميليان روبل
انتشارات كارل ھانزر، صفحه ٢١٩
١۴٩- ٣٤ ھمانجا، صفحات ۵٠
١١٩١ خورشيدی، مترجم منوچھر اعتماد مقدم، انتشارات شباويز، ١٣۶۴ ، صفحه « سفر در ايران » ، ٣٥ كاسپار دروويل
١٨١
ترجمه عباس اقبال، انتشارات علمی، ١٣۶٣ ، صفحه ٢۴۶ ،« سه سال در دربار ايران » ، ٣٦ دكتر فووريه
ترجمه دكتر ابولقاسم سری، ،«١٩٠٠- صنعتی شدن ايران و شورش شيخ احمد مدنی ١٩٢۵ » ، ٣٧ دكتر ويلم فلور
انتشارات توس، سال ١٣٧١ ، صفحه ٩
٣٨ ھمانجا، صفحه ١٢
٣٩ ھمانجا، صفحه ١۴
٤٠ ھمانجا، ھمان صفحه
44
ترجمه دكتر ابولقاسم سری، ،«١٩٠٠- صنعتی شدن ايران و شورش شيخ احمد مدنی ١٩٢۵ » ، ٤١ دكتر ويلم فلور
انتشارات توس، ١٣٧١ ، صفحه ٢٠
٤٢ سيد محمد علی جمال زاده، گنج شايگان، انتشارات كاوه- برلين، سال انتشار ١٣٣۵ ھجری، تجديد چاپ توسط
انتشارات كتاب تھذان، ١٣۶٢ ، صفحه ٨
٤٣ ھمانجا، صفحه ٩
ترجمه دكتر يعقوب آژند، نشر ،«( ١٢١۵ ھجری قمری - تاريخ اقتصادی ايران (عصر قاجار، ١٣٣٢ » ، ٤٤ چارلز عيسوی
گستره، ١٣۶٩ ، صفحه ٢٣
انتشارات كاوه- برلين، سال انتشار ١٣٣۵ ھجری، تجديد چاپ توسط ،« گنج شايگان » ، ٤٥ سيد محمد علی جمال زاده
انتشارات كتاب تھذان، ١٣۶٢ ، صفحه ٨٢
46 Daten der russischen Geschichte von Anfängen bis 1917, dtv-Verlag, Seite 237
٢٣٧- ٤٧ ھمانجا، صفحات ٢۴۵
انتشارات نويد، سال انتشار ١٣۶۴ ، صفحه ۴ ،« فكر دموكراسی اجتماعی در نھضت مشروطيت ايران » ، ٤٨ فريدون آدميت
انتشارات ابن سينا، سال انتشار ١٣۴۴ ، صفحه ۴۵٠ ،« حقوق اساسی » ، ٤٩ دكتر قاسم زاده
۴۶٠- ٥٠ ھمانجا، صفحات ۴٧۵
٢٧- ٥١ كتاب مقدس ب هفارسی، انتشار انجمن پخش كتب مقدسه در ميان ملل، ١٩٨۶ ، انجيل متی، صفحات ٢٨
٥٢ آدام فرگوسن در سال ١٧٢٣ زاده شد و در سال ١٨١۶ درگذشت. تحقيقات او بطور عمده با توجه به معيارھای جنبش
روشنگری آن دوران، درباره فلسفه اخلاق دور م یزد.
٥٣ برای فھم بيش تر انديشه ھای فرگوسن رجوع شود ب هكتاب:
Adam Ferguson, "Versuch über die Geschichte der bürgerlichen Gesellschaft", Suhrkamp, 1988
٥٤ گئورگ ويلھلم فريدريش ھگل در سال ١٧٧٠ زاده شد و در سال ١٨٣١ درگذشت. Georg Wilhelm Friedrich Hegel
او نخست آموزگار دبيرستان بود و سپس استاد كرسی فلسفه دانشگاه برلين گشت. او كه الھيات تحصيل كرده بود، چون
تحت تأثير انديشه ھای ژان ژاك روسو قرار داشت، در بحث ھائی كه در آن دوران درباره مسيحيت مطرح بود، از
پديده شناسی » موضع جنبش روشنگری اروپا بدان پرداخت. سپس به فلسفه دولت پرداخت و در پی آن در سال ١٨٠٧
را در دو جلد نوشت و در آن منطق ديالكتيك خود را پ یريزی « دانش منطق » ١٨١٢- را نوشت. طی سا لھای ١۶ « روح
كرد. ھگل يكی از بزرگ ترين فلاسفه تاريخ است و فھم آثارش بسيار دشوار.
ھگل « فلسفه حق » ٥٥ رجوع شود به اثر
ترجمه علی رامين، جلد سوم، ھگل، آكوست كنت، جان ،« خداوندان انديشة سياسی » ، ٥٦ رجوع شود به اثر لين و. لنكستر
. استوارت ميل، انتشارات امير كبير، ١٣۶٢ ، صفحه ٢٨
45
، ترجمه فريدون فاطمی/وحيد بزرگی، نشر مركز، ١٣٧٧ ،« جامعه ی مدنی و دولت » ، ٥٧ رجوع شود به اثرنيرا چاندوك
صفحه ١١٨
٥٨ رجوع شود به Karl Marx,"Zur kritik der politischen Ökonomie", Dietzverlag, Berlin, 1971, Seiten 16-17
١۴- به زبان آلمانی، انتشارات ديتس، ١٩٧١ ، صفحات ١۵ « نقد اقتصاد سياسی » ، ٥٩ كارل ماركس
٦٠ كارل ماركس، گروندريسه، به زبان آلمانی، چاپ آلما نشرقی، صفحه ٨٣
٦١ مجموعه آثار ماركس و انگلس، ب ه آلمانی، جلد ٢١ ، صفحه ٣٠٢
٦٢ احمد شاه آخرين شاه قاجار است. او در ١٣١۴ ھجری در تبريز زاده شد و در سال ١٣٠٧ خورشيدی در پاريس در
محمدعلی شاه مجبور شد به روسيه پناھنده ، « استبداد صغير » تبعيد درگذشت. پس از پيروزی انقلاب مشروطه و شكست
شود و در نتيجه احمد شاه با آنكه كودكی ١٢ ساله بود، به سلطنت رسيد و تا ٢٠ سالگی عضدالملك از سوی مجلس
به نيابت سلطنت برگزيده شد. پس از كودتای سيد ضياء و نيرومند شدن رضاخان، او را مجبور كردند ايران را ترك كند
و در اين دوران رضاخان توانست زمينه را برای انقراض سلسله قاجار و ب هسلطنت رسيدن سلسله پھلوی فراھم يازد
٦٣ سيد ضياءالدين طباطبائی روزنام هنگاری بود كه در نتيجه كودتای اسفند ١٢٩٩ خورشيدی نخست وزير شد تا زمينه را
برای قدرتيابی رضاخان ميرپنج فراھم آورد.
٦٤ رضا شاه در سال ١٨٧٨ زاده شد و در سال ١٩۴۴ در ژوھانسبورگ در افريقای جنوبی درگذشت. او در سال ١٢٩٩
خورشيدی به ھمراه سيدضياء كودتا كرد و از آن پس سردارسپه ناميده شد و فرمانده كل قوای كشور گرديد و در سال
١٣٠۴ خورشيدی مجلس مؤسسان انقراض سلطنت قاجار را تصويب كرد و رضاخان به مقام شاھی رسيد. پس از اشغال
ايران توسط قوای متفقين، رضا شاه بخاطر تمايلش به آلمان ھيتلری مجبور به استعفاء از سلطنت گشت و به جزيره
موريس تبعيد شد.
٦٥ پارلمان انگلستان تصويب كرده بود كه حكومت انگلستان موظف است نيروھای خود را از كشورھائی كه در دوران
جنگ جھانی اول اشغال كرده بود، خارج سازد. آيرونسايد كه يكی از فرماندھان ارتش انگليس در ايران بود، در
نظر شخصی من اين است كه بايد دست قزاق ھای ايرانی را برای حمله ...» : يادداشت ھای روزانه خود چنين نوشته است
به تھران قبل از اين كه نيروھای ما ايران را ترك كنند، بازگذاشت. در واقع يك ديكتاتوری نظامی در ايران بھترين راه
نوشته اسكندر دلدم، نشر گلفام، ،« زندگی پرماجرای رضا شاه » رجوع شود به كتاب ،« غلبه بر مشكلات كنونی ما است
سال انتشار ١٣٧١ ، جلد يك، صفحه ١٠٢
. انتشارات نيما، سال انتشار ١٣۶٨ ، جلد نخست، صفحه ٨٣ ،« از سيد ضيا تا بختيار » ، ٦٦ مسعود بھنود
٦٧ كمال اتاتورك، مصطفی، در سال ١٨٨١ زاده شد و در سال ١٩٣٨ درگذشت. او در جنبش تركان جوان در سال ھای
١٩٠٨ شركت كرد و در جنگ جھانی اول فرمانده بخشی از ارتش عثمانی بود. پس از شكست امپراتوری عثمانی -٠٩
در جنگ، مصطفی كمال به رھبری جنبش جمھوری خواھی تركيه برگزيده شد و عليه حكومت خلافت عثمانی به مبارزه
برخاست. به كوشش او نخستين كنگره ملی در سال ١٩٢٠ تشكيل گرديد و او را به رياست خود برگزيد. او توانست با
ارتشی كه از نو سازماندھی شده بود، آسيای صغير را كه در اشغال يونانيان بود، دوباره تسخير كند و در عين حال
46
سلطنت را نيز از ميان برداشت و در سال ١٩٢٣ جمھوری تركيه را تأسيس كرد كه خود نخستين رئي سجمھور آن
گشت. به فرمان او قانون اساسی تركيه بر مبنای قانون اساسی فرانسه تنظيم شد و ب هھمين دليل جدائی دين از دولت،
برابری زن و مرد در آن قيد شده است. ھم چنين در اين قانون اساسی با انديشه پان اسلاميسم كه زيرپايه خلافت عثمانی
بود و تا آن زمان ب هخلفای عثمانی اين حق را م یداد كه خود را اميرالمومنين مسلمين جھان بنامند، مخالفت شده است.
مجلس تركيه ب هخاطر خدمات مصطفی كمال در سال ١٩٣۴ لقب اتاتورك را به او اھدا كرد.
رضاشاه روزی كه از سلطنت » جلد ۶؛ در آنجا در صفحه ١۴ آمده است كه ،« تاريخ بيست ساله ايران » ، ٦٨ حسين مكی
بركنار و روانة تبعيد شد، طبق آمار و ارقام صحيح رسمی، دارای ۴۴٠ ھزار سند مالكيت بود و در بانك ملی ايران يك قلم ۶٨
.« ميليون تومان نقدينه داشت
۶٣۴- انتشارات اقبال، ١٣۴١ ، صفحات ۶٣۵ ،« تاريخ كامل ايران » ، ٦٩ دكتر عبدلله رازی
٧٨ - انتشارات حزب توده، ١٣۵۶ ، صفحات ٧٩ ،« جامعه ايران در دوران رضاشاه »، ٧٠ احسان طبری
ترجمه محمدرضا ،« اقتصاد سياسی ايران از مشروطيت تا پايان سلسله پھلوی » ، ٧١ دكتر محمدعلی (ھمايون) كاتوزيان
نفيسی، كامبيز عزيزی، نشر مركز، ١٣٧٢ ، صفحه ٣٠٢
رجوع كنيد. « ايران و دمكراسی » ٧٢ برای آگاھی بيشتر م یتوانيد به كتاب من
٣٩٨- گفتگوى حسن يوسفى اشكورى با...، چاپ دوم، انتشارات قصيده، ١٣٧٨ ، صفحات ٣٩٩ ،« نوگرائى دينى » ٧٣
شُماره . ٢۶ « كيان » ٧٤ رجوع شود ب همقاله عبدالكريم سرو ش در نشريه

هیچ نظری موجود نیست: