یادتان هست گفتم که رسوایی سیوند را فریاد خواهم زد؟ یادتان هست که گفتم سد ۸۰ میلیارد تومانی سیوند به گل نشسته است؟ یادتان هست که گفتم: کشاورزان سعادتشهری هم به آب وعده داده خود نرسیدند، چه رسد به مردمان پاییندست در کم جان و طشک و بختگان!
این تصاویر را که میبینید روزگار بهمنماه ۱۳۸۸ در سد تاریخبربادده سیوند است و آن پسرک چوپانی را که با گوسفندانش ملاحظه میکنید در کف بستر دریاچهی این سد ایستاده و دارد به دوربین لبخند میزند! لبخندی که فریاد تمسخرش تا ساختمان مجلل وزارت نیرو در تقاطع کردستان به نیایش هم میرسد! نمیرسد؟
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر