انستیتو پاستور، همهگیری کرونا و واکسن ایرانی
ایران علیرغم سابقه ساخت واکسن و داشتن یک سیستم پیشرفته بهداشتی، در رابطه با پاندمی کرونا و مقابله با آن در وضعیت بدی به سر میبرد. ایرج مصداقی نگاهی دارد به وضعیت گذشته و حال ایران در برخورد با اپیدمی بیماریهای خطرناک.
انستیتو پاستور پاریس در سال ۱۸۸۷ تأسیس شد. ۳۲ سال بعد هیئت نمایندگی ایران که در کنفرانس صلح پاریس شرکت داشت، در اول آبان ۱۲۹۸ از این مرکز دیدار کرد و به گفتوگو با "امیل رو"، رئیس آن پرداخت.
۳۰ دیماه ۱۲۹۹ "رنه لگرو" انستیتو پاستور ایران را به کمک نخبگان کشور تأسیس کرد. با توجه به اینکه پس از جنگ جهانی اول ایران درگیر قحطی و گسترش بیماریهای عفونی شده بود این مؤسسه به یکی از پیشگامان تولید واکسن و سرم در منطقه تبدیل شد.
تا سال ۱۳۴۰ به ترتیب ژوف منار، جین فرانسیس کراندل، رنه لگرو و مارسل بالتازار که نقش مهمی در ریشهکنی طاعون و وبا در ایران داشت، ریاست این مؤسسه را به عهده داشتند. مهدی قدسی اولین رئیس ایرانی انستیتو پاستور بود.
انستیتو پاستور در سال ١٣٠٠ مسئولیت تولید واکسن در کشور را عهدهدار شد و کارش آنقدر بالا گرفت که واکسنهای آبله را به ترکیه، افغانستان، عربستان، اتیوپی، عراق و مصر نیز صادر میکرد.
در سال ۱۳۲۶ ایران برای اولین بار واکسن ب ث ژ را زیرنظر دکتر مهدی قدسی تولید کرد. ۲۳۸ میلیون کودک از ۲۲ کشور جهان از واکسن ب.ث. ژ ساخت ایران استفاده کردند. در سال ۱۳۴۴ به دلیل همهگیر شدن وبا در مرزهای ایران، انستیتو تمرکز خود را برای تولید واکسن وبا گذاشت و با واکسن ساختهشده وبا در تهران، کمبود واکسن در انستیتو پاستور پاریس هم جبران شد.
بعضی بیماریهای ویروسی نظیر فلج اطفال نیز مورد مطالعه این مؤسسه بوده است. مؤسسه تحقیقات واکسن و سرمسازی رازی نیز با همکاری انستیتو پاستور تهران در سال ۱۳۰۳ شروع به کارکرد.
تأسیس دهکده جذامیها، راهاندازی سازمان انتقال خون، ضدعفونیکردن آب تهران از جمله اقدامات مهم این انستیتو در ایران است.
از عرش به فرش
انستیتو پاستور با چنین میراث و خدمات درخشانی پس از انقلاب به دست نیروهای حزباللهی افتاد و سرنوشت آن مانند بسیاری از مؤسسات تحقیقاتی و بهداشتی به فاجعه ختم شد.
دکتر فریدون علا بنیانگذار سازمان انتقال خون در مورد سرنوشت آن میگوید: «در نتیجه انقلاب تعدادی از مؤسسات فعال و مفید فرو ریختند. در سال ۱۳۵۵ آرزوی من این بود که ایران از نظر مشتقات پلاسمایی مانند ایموگلوبولین، آلبومین و فرآوردههای انعقادی متراکم خودکفا باشد و بیشتر نیازهای کشور را برطرف کند اما وقوع انقلاب و جنگ و تحولات در پرسنل تخصصی متأسفانه باعث حذف این طرحها شد. در نتیجه ندانمکاری و بیاطلاعی دوران بعد از انقلاب موقعیت مهمی را از دست دادیم.»
انستیتو پاستور نیز به سرنوشت سازمان انتقال خون دچار شد و ایران موقعیتهای مهمی را از دست داد. متأسفانه استقرار این انستیتو درخیابان پاستور و دیوار به دیوار بیت رهبری مزید بر علت شد. این مؤسسه آخرین ساختمانی است که از خیابان میشود به آن دسترسی داشت. بعد از آن خیابان با موانع فیزیکی و دربهای بزرگ بسته شدهاست و ساختمانهای اطراف آن در دست نهادهای امنیتی است.
به دلایل امنیتی تمام کسانی که در این انستیتو استخدام میشوند، از سختترین گزینشها که مطلقا جنبه علمی ندارد عبور میکنند. به همین دلیل انستیتو پاستور به نهادی پوشالی تبدیل شده که عوامل نظام اسلامی از تحقیقات آن در مؤسسات شخصیشان استفاده کرده و پولهای کلان به جیب میزنند.
اساتید مشغول کار در این مؤسسه هنگام ظهر با دمپایی و جورابهایی که از جیبشلوارشان آویزان است و آستینهای بالازده به سمت وضوخانه و نمازخانه در حیاط بهراه میافتند. میزان تعهد آنان به شرع بیش از علم است.
رئیس این مؤسسه از سال ۹۶ دکتر علیرضا بیگلری است. رؤسای قبلی نیز یا پاسدار بودند و یا در ارتباط با نهادهای نظامی و امنیتی و "انقلابی".
بیگلری در سال ۶۰ در مرکز تربیتمعلم زنجان پذیرفته شد و فوقدیپلم علومتجربی گرفت و تا سال ۶۵ در مدارس این شهر به معلمی مشغول بود. با استفاده از رانت حکومتی در رشتهی پزشکی دانشگاه همدان پذیرفته شد و سپس با بورس دولتی به عنوان نخبه به منچستر رفت و در سال ۸۴ به ایران بازگشت و به ریاست دانشکده پزشکی زنجان رسید.
واکسن انستیتو پاستور
انستیتو پاستور یکی از مراکزی است که ادعا میکند موفق به ساخت واکسن کرونا شده و عنقریب با محصولات تولیدی آن واکسیناسیون عمومی شروع میشود. به ادعاهای مطرحشده توجه کنید:
۲۶مرداد ۱۳۹۹ رئیس انستیتو گفت: «اصلاً مطمئن نیستیم که بیماری کووید ۱۹ حتماً واکسن خواهد داشت.»
پس از شروع واکسیناسیون عمومی در اسرائیل و کشورهای حوزه خلیجفارس و بیعملی مسئولان ایرانی، در روزهای اول دیماه ۱۳۹۹ هیاهوی تولید واکسن در ایران بالا گرفت.
۷ دی ماه ۱۶۷ داروساز ایرانی در نامهای سرگشاده، مطالعات بالینی در ایران برای تولید واکسن کرونا را «در حد یک شوخی» خواندند و نوشتند: «با کدام جرأت ادعای تولید چنین واکسنی را داریم؟» در این نامه با اشاره به شروع واکسیناسیون ضدکرونا در بسیاری کشورها، از «بیبرنامگی وحشتناک» در تأمین واکسن کرونا در ایران انتقاد شده بود. این داروسازان همچنین از اینکه افراد با تخصصهای غیردارویی، نظر تخصصی دارویی میدهند، انتقاد کرده و برخی موضوعات مطرح شده در رسانهها درباره تولید واکسن داخلی کرونا را "توهین به شعور علمی داروسازان و صرفاً بهانهای برای عدم تأمین واکسن" توصیف کردند.
این داروسازان شعار "تولید ملی واکسن" را نیز موجب شگفتی خواندند و نوشتند: "ما که قابلیت خرید چند فریزر برای انتقال و نگهداری واکسن را نداریم، تجهیزات تولید واکسن آن هم برای ۸۰ میلیون نفر را داریم؟"
آنها با اشاره به اینکه "داروهای معمولیتر از جمله ناپروکسن، ویتامین سی تزریقی، انسولین و... بهعنوان کمبود در لیست داروهایمان است"، اضافه کردند در حالت خوشبینانه "سال دیگر همین موقع شاید چند میلیون واکسن داشته باشیم".
۹ دی ماه محمد مخبر رئیس "ستاد اجرایی فرمان امام" که تخصص دارویی و پزشکی ندارد و فرزند یکی از منبریهای معروف دزفول است، خبر از تولید واکسن توسط این ستاد داد و گفت: ظرف ٢هفته آینده آمادگی تولید ١.۵ میلیون دوز واکسن را داریم و تولید ١٢میلیون دوز تا ۶ ماه آینده در دستور کار است.
۱۹ دی ماه علی خامنهای ورود واکسن آمریکایی و انگلیسی کرونا را ممنوع اعلام کرد و تلاشهایی را که در ایران برای ساخت واکسن انجام میشود ستود و مایه افتخار و عزت کشور دانست.
درحالی که انستیتو پاستور چنانچه شرحش رفت پیش از انقلاب با بالاترین و پیشرفتهترین لابراتورهای دنیا همکاری میکرد، رئیس آن ۱۵بهمن خبر از همکاری کوبا و ایران در تولید واکسن کرونا داد و گفت: «کوبا در دو دهه قبل با ما همکاری انتقال تکنولوژی داشته و در حوزه انتقال تکنولوژی واکسن هپاتیتبی نیز همکاری داشتیم، کوبا اجازه نظارت بر آزمایش واکسن را به ما داد و برنامه زیر نظر ما پیش رفت که کمتر کشوری در دنیا اجازه همچین کاری را میدهد. تولید این واکسن در ایران و کوبا انجام میشود. از خرداد عرضه واکسن آغاز میشود و امیدواریم ماهانه دو میلیون دوز واکسن توزیع کنیم.»
واقعیت این است که در سال ۱۳۷۴ رائول کاسترو که مسئول واحد بیوتکنیک کوبا بود پروژهی ساخت واکسن "هپاتیت بی" را بهمبلغ ۲۲ میلیون دلار به ایران فروخت. در آن پروژه نیز مسئولان بهداشتی مدعی بودند میخواهیم واکسن را از طریق انتقال دانش فنی در ایران بسازیم. همکاری با کوبا در ساخت واکسن "هپاتیت بی" پس از شکستهای پیدرپی، دهها میلیون دلار هزینه روی دست مردم ایران گذاشت بدون آن که نتیجهای حاصل شود.
۱۹ بهمن ماه یک هیأت وزارت بهداشت برای گرفتن مجوز ساخت واکسن اسپوتنیک به روسیه رفت و وزیر بهداشت به جای ارائهی فرمولاسیون، از واکسن استنشاقی- تزریقی رازی رونمایی کرد و شرکت برکت "ستاد اجرایی" وعده داد، از اردیبهشت میتواند ماهانه ۱۵ میلیون دوز واکسن تولید کند.
بیگلری همچنین خاطرنشان کرد: «اخبار خوبی در زمینه واکسن طی هفتههای آتی به عنوان عیدی تقدیم ملت ایران خواهد شد، اقدامی استثنایی در زمینه تولید واکسن انجام شده که در دنیا بینظیر است و در زمان مشخص اعلام خواهد شد.»
برخلاف ادعای خامنهای، مردم ایران "موش آزمایشگاهی" مؤسسات تحقیقاتی کوبا شدند و واکسن کرونا این کشور روی آنها آزمایش شد.
واکسن "کووبرکت" سینوفارم چینی است و واکسن "کووپارس" رازی را که ادعا میشود تزریقی - استنشاقی است، هیچکس جدی نگرفته چون فورملاسیون این دو شیوه کاملاً متفاوت است و نمیتواند تؤام باشد. مسئولان حکومت بجای انتشار فرمولاسیون واکسن، یک شیشه حاوی محلول را به نمایش میگذارند! گویا از کتاب رونمایی میکنند.
خبری از عیدی بزرگ بیگلری به مردم ایران نشد، اما او در تاریخ ۱۱ اردیبهشت ۱۴۰۰ از اهداف صادراتی واکسن پاستور خبر داد و گفت: «پس از آن که جواب مطالعات کارآزمایی واکسن در خردادماه با موفقیت مشخص شد، برنامه ما این است که هر ماه یک میلیون دُز واکسن در سطح کشور تولید کنیم.»
واکسنی که هنوز "مطالعات کارآزمایی" آن انجام نشده، به ادعای بیگلری یکی از کم خطرترین و قویترین واکسنهای کرونا در دنیا محسوب میشود و قابلیت استفاده در کل کشورها را دارد!
وارد پنجمین ماه از پیشبینی درست داروسازان شدیم، هنوز واکسن ایرانی تولید نشده اما به جایش آمار تلفات کرونا رو به افزایش است. ایران تنها کشوری است که برنامه مشخصی برای واکسیناسیون عمومی ندارد.
درحالی که مدیر مرکز تحقیقات واکسن "کووبرکت" میگوید: "برخی ایرانیان خارج از کشور، میخواهند برای واکسیناسیون بیایند ایران"، سخنگوی ستاد مقابله با کرونا میگوید: «اگر کسی میخواهد زودتر واکسن بزند به خارج از کشور برود.»
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر